موضوع: "در محضر خوبان"

محبوب ترین فرد زندگیمان

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 8ام مرداد, 1399

#حق_الناس

?روز قیامت نیکی هایمان را به محبوب ترین فرد زندگیمان نخواهیم داد. اما مجبور می شویم آنها را به کسی بدهیم که از او متنفر بودیم و غیبتش را کردیم. گناه، مخصوصا حق الناس اوج حماقت است نه زرنگی.. زرنگی بندگی خداست…

مرحوم آیت الله بهاءالدینی ره

من سر قولم موندم آقا هم به عهدش وفا كرد... .

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 29ام تیر, 1398

اين خاطرات رو از دست نده ... . نبيني ضرر كردي!!

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 26ام تیر, 1398

www.beytoshohada.blogfa.com

www.beytoshohada.blog.ir

معبرسایبری بیت الشهدا

افراط در گرايش به تازه طلبي مانع پرداختن به طهارت اخلاقي

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 16ام تیر, 1398

رمز موفقيت اين است كه... .

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 16ام تیر, 1398

يادت باشه يعني دوستت دارم... .

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 27ام خرداد, 1398

ما رفتني هستيم، كي اش مگه فرقي داره!!!؟

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 27ام خرداد, 1398

اومد پیشم حالش خیلی عجیب بود
فهمیدم با بقیه فرق میکنه
گفت: حاج آقا یک سؤال دارم که خیلی جوابش برام مهمه
گفتم: چشم اگه جوابشو بدونم خوشحال میشم بتونم کمکتون کنم
گفت: #من_رفتنی_ام!
گفتم: یعنی چی؟
گفت: دارم میمیرم
گفتم: دکتر دیگه ای، خارج از کشور؟
گفت: نه همه اتفاق نظر دارن، گفتن خارج هم کاری نمیشه کرد.
گفتم: خدا کریمه، ان شاء الله که بهت سلامتی میده
با تعجب نگاه کرد و گفت: اگه من بمیرم خدا کریم نیست؟
فهمیدم آدم فهمیده ای ست
گفتم: راست میگی، حالا سوالت چیه؟
گفت: من از وقتی فهمیدم دارم میمیرم خیلی ناراحت شدم از خونه بیرون نمیومدم
کارم شده بود در اتاق موندن و غصه خوردن.
تا اینکه یک روز به خودم گفتم تا کی #منتظر_مرگ باشم؟
خلاصه یک روز صبح از خونه زدم بیرون مثل همه شروع به کار کردم.
اما با مردم فرق داشتم، چون من قرار بود برم و انگار این حال منو کسی نداشت.
خیلی مهربون شدم، دیگه رفتارای غلط مردم خیلی اذیتم نمیکرد.
با خودم میگفتم بگذار دلشون خوش باشه که سر من کلاه گذاشتن.
آخه من #رفتنی ام و اونا انگار نه.
سرتونو درد نیارم من کار میکردم اما حرص نداشتم.بین مردم بودم اما بهشون ظلم نمیکردم و دوستشون داشتم.
ماشین عروس که می دیدم از ته دل شاد میشدم و دعا می کردم.
گدا که می دیدم از ته دل غصه میخوردم و بدون اینکه حساب کتاب کنم کمک میکردم.
مثل پیر مردا برا همه جوونا آرزوی خوشبختی میکردم.
الغرض اینکه این ماجرا منو آدم خوبی کرد و ناز و خوردنی شدم.
حالا سؤالم اینه که من به خاطر #مرگ خوب شدم
و آیا خدا این خوب شدن رو قبول میکنه؟
گفتم: بله، اونجور که یاد گرفتم و به نظرم میرسه
آدما تا دم رفتن خوب شدنشون واسه خدا عزیزه.
آرام آرام آرام خداحافظی کرد و تشکر، داشت میرفت
گفتم: راستی نگفتی چقدر وقت داری؟
گفت: معلوم نیست بین یک روز تا چند هزار روز!!
یک چرتکه انداختم دیدم منم تقریبا همین قدرا وقت دارم.
با تعجب گفتم: مگه بیماریت چیه؟
گفت: بیمار نیستم!!
گفتم: پس چی؟
گفت: فهمیدم #مردنیم،
رفتم دکتر گفتم: می تونید کاری کنید که نمیرم گفتن: نه!
گفتم: خارج چی؟و باز گفتند : نه!
خلاصه حاجی ما رفتنی هستیم کی اش فرقی داره مگه؟
باز خندید و رفت و دل منو با خودش برد…! /////// كوثرنت

#استاد_پناهیان #استاد #پناهیان 

در لمس دست نامحرم، طهارت از دست مي رود... .

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 24ام آذر, 1397

خودكُشي يا خود كِشي!!!!!

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 19ام آذر, 1397

شهدا را ياد كنيم با ذكر شريف صلوات

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 12ام آذر, 1397