موضوع: "روانشناسی"

ده نكته جالب روان شناسي

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 10ام تیر, 1399

1 - افرادی که به وفور احساس گناه می کنند، بهتر می توانند احساسات و طرز فکر بقیه را درک کنند.

2- افرادی که بهترین راهکارها را ارائه می دهند کسانی هستند که بیشترین مشکلات را در زندگی تجربه کرده اند.

3- دوستی هایی که در خلال ۱۶ تا ۲۸ سالگی شکل می گیرند، دوام و پایداری بیشتری دارند.

4- آدم های خجالتی خیلی کم در مورد خود صحبت می کنند اما به گونه ای رفتار می کنند که این حس را به بقیه منتقل می شود که به خوبی آن ها را می شناسند.

5- اگر پیش از خواب به دلیل شدت فکرهای گوناگون نمی توانید بخوابید، بلند شوید و آن ها را روی کاغذ بنویسید. به این ترتیب مغز احساس آرامش پیدا کرده و می خوابد.

6- انسان هر چه شادتر باشد، به خواب کمتری نیاز دارد.

7- وقتی دست كسي كه دوستش داريد را می گیرید، درد و نگرانی کمتری را حس خواهید کرد.

8- افرادی که به راحتی به دو زبان صحبت می کنند، هنگام سوئیچ کردن بین هر کدام از زبان ها، شخصیتشان نیز به فرهنگ آن زبان تغییر می کند.

9- سفر موجب تقویت سلامت مغز شده و احتمال حمله قلبی یا افسردگی را در فرد کاهش می دهد.

10- هنگامی که دو نفر در حال صحبت با هم هستند و یکی از آن ها یکی از پاهایش را مدام به بیرون تکان می دهد یا پاهای خود را از هم باز می کند، به این معنی است که با موضوع بحث موافق نیست و دوست دارد هر چه سریع تر آن جا را ترک کند.

rooziato.com

اثر دعا بر کاهش اضطراب

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 9ام آبان, 1396

دعا به معنی خواندن و حاجت خواستن و استمداد است و گاهی مطلق “خواندن” از آن منظور است. خداوند در آیه “ وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْیَسْتَجِیبُواْ لِی وَلْیُؤْمِنُواْ بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ(بقره/ 186)"(1) وعده اجابت به بندگان خویش داده و با عطوفت خاصی خود را نزدیک به آنان ذکر کرده که دعای ایشان را به استجابت برساند.

نقش تربیتی دعا:

دعا یاد خدا را در دل انسان زنده نگاه می‌دارد: “ وَلَا تَکُونُوا کَالَّذِینَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنسَهُمْ أَنفُسَهُمْ أُوْلَئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ (حشر/19)"(2)

 

انسان به دلیل ساختار فکری و بشری خود فراموشکار است و به دلیل همین خصوصیت، دچار انحرافات و خطاهای گاه بسیار بزرگ می‌شود. اگر انسان از مسیر هدایت و جاده حرکت اصیل خویش منحرف شود و اهدافش را گم کند، دچار سردر گمی عقیدتی و فکری می‌شود.

 

دعا سبب طهارت روح انسان می‌شود. ضلالت و گمراهی را به او تذکر می‌دهد، هدف و جهت اصلی را به او متذکر می‌شود.

 

با دعا، توکل در انسان افزایش یافته و وی با نیروی اعتماد بر قدرتی که همیشه همراه اوست و ناظر اعمال و گفتار وی می‌باشد، سعی در پیرایش تفکرات خویش و زدودن آلایش‌ها از اعمال و کردار نموده و در نهایت در مسیر تربیتی صحیح به حرکت درمی‌آید.

دعا عامل تلطیف روح:

ادعیه‌ای که در مکتب ما وارد شده است، سرشار از مضامین لطیف و زیباست. سخنان نغز و زیبا و سرشار از احساس در ادبیات جهان، گواهی بر این مدعاست. متون ادعیه اسلام نیز از جهت زیبایی کلام و نیز جهات دستوری و نگارش و از نظر عمق و لطافت بی‌نظیر است.

 

از دیگر مسائل دارای اهمیت، ساختارشناسی دعاست، یعنی واژه‌ها و پیوند آنها. ساختمان عبارات و آهنگ و موسیقی کلامی باید مورد دقت قرار گیرد. این تلطیف روح می‌تواند نقش بسیار والایی از جهت تربیتی در زندگی داشته باشد. به ویژه در جهان پر تنش کنونی که خشونت و بی‌رحمی و نبود عواطف انسانی در حال گسترش است و زندگی مادی و صنعتی، انسان را به سوی پرتگاه نیستی انسانیت پیش می‌برد و حیات معنوی را مورد تهاجم قرار می‌دهد، ایجاد آرامش و روحیه‌ای لطیف و سرشار از معنویت و نگرشی پر لطف به جهان هستی، تاثیر به سزایی در افکار انسان‌ها گذاشته و آرامش روحی را فراهم می‌کند./.afkarnews.ir

 

بنابراین با دعا، دیگر مشکلی نمی‌تواند فرد را ناآرام کند، زیرا به حل مشکلات یقین دارد.

 

دست‌هایی را در امور جهان صاحب قدرت می‌داند که هیچ کس را یارای مبارزه با آن نیست. پس هر بار ناملایمی، او را در خویش فرو نمی‌برد و تصویر ذهنی اش، رسیدن کمک و استعانت از جانب خداوند مهربان است.

 

چنین فردی هراسی از آینده و اضطرابی از پیش آمدها ندارد، زیرا می‌داند گرفتاری‌های عالم با قدرت چنان قادر متعالی برطرف خواهد شد و آنچه از او بخواهد، به یقین اجابت خواهد شد.

در پایان این نوشتار به آیه‌ای از قرآن تمسک می‌جوییم که به نقش آرامش بخشی ایمان دلالت دارد:

 

الَّذِینَ آمَنُواْ وَلَمْ یَلْبِسُواْ إِیمَانَهُم بِظُلْمٍ أُوْلَـئِکَ لَهُمُ الأَمْنُ وَهُم مُّهْتَدُونَ (انعام/82)

آنها که ایمان آورده‌اند و ایمان خود را با شرک و ستم آلوده نکرده‌اند، ایمنی (آرامش) تنها برای آنهاست و آنها هدایت یافتگانند.

 

دل، به نوشتن آرام مى گيرد.

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 6ام آبان, 1396

 

استرس و فکر زیاد را فقط با یک راه متوقف کنید!

حديث امام صادق عليه السلام :

القَلبُ يَتَّكِلُ علَى الكِتابَةِ . دل، به نوشتن آرام مى گيرد.کافی 8 / 52 /1

مطالعه ایی توسط دانشمندان در این زمینه صورت گرفته است که راه ساده ای برای رهایی از این مشکل معرفی کند ،که به آن  خواهیم پرداخت.

این مطالعه در دانشگاه ایالتی میشیگان انجام شد و دریافتند که مهمترین مورد برای ترک این استرس ها فقط لازمه ی داشتن یک فکری سالم می باشد . یکی از دانشمندان به نام (Hans Schroder) برای این مطالعه از چندین دانشجو که استرس داشتند و بسیار مضطرب بودند استفاده کرد .

او از دانشجویان خواسته بود تا “flanker task” را که بر مبنای کامپیوتر را که میزان دقت پاسخ دهی و سرعت عکس العمل آنها را می سنجد ، انجام دهند یعنی به عبارت دیگر می توان گفت که یک نوع پرسش و پاسخ با دقت بالا را انجام دهد .

نیمی از دانشجویان خواسته بودند که از احساسات و افکار عمیق خود به منظور درخواست استادشان به مدت 8 دقیقه بنویسند و به نیم دیگر دانشجویان زمان بیشتری داده شده بود تا در مورد کارهایی که در روز گذشته خود انجام داده بودند بنویسند .

محققان این افراد را بطور کامل تحت نظر گرفتند و رفتار آنها را بررسی کردند و در انتها دریافتند که هر دو گروه حدودا با یکدیگر کاری که باید انجام می دادند را انجام دادند ولی گروه دوم کاری که برعهده شان بود را بهتر و سریعتر انجام دادند .

این تحقیق نشان داد افرادی که دائما مضطرب ، روزنامه نگار یا نویسنده هستند ممکن است در آینده برای انجام وظایف خود کمتر استرس داشته باشند .

دکتر جیسون موزر (Jason Moser) استاد دانشکده روانشناسی و مدیر آزمایشگاه روان شناسی بالینی در طی این مطالعه بیان کرد :نوشتن باعث می شود که ذهن کمتر درگیر شود و انسان نیز کمتر استرس های بی خود داشته باشد و می تواند در تقویت حافظه نیز موثر باشد .

این اولین مطالعه نیست که بیان می کند نوشن باعث می شود که استرس به مرور زمان کوتاه از بین برود . در سال 1986میلادی جیمز پنبانکر مطالعه ایی را انجام داد که در طی این مطالعه دریافت نوشتن می تواند استرس را کاهش دهد و به مرور زمانی اندک می تواند آنرا از بین ببرد و دریافت که با نوشتن خاطرات و تجربیاتتان بر روی کاغذ ، قادر به درک بهتر آن خواهید بود .

نوشتن می تواند دید ما از زندگی را تغییر دهد و یک نوع دید زیبا داشته باشیم و می تواند به راحتی در روابط عموم ما نیز تاثیر بگذارد و تمرکزمان نیز بیشتر شود ./.bornanews.ir

 

به چه علت افکارمان را مدیریت کنیم؟

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 6ام اردیبهشت, 1396

راهکارهایی برای کمک به درمان وسواس شست و شو

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 27ام فروردین, 1396

1- اعتماد به نفس خود را تقویت کنید.

2- از تکنیک فرمان ایست کمک بگیرید. زمانی که فکر وسواسی به شما حمله کرد، ابتدا آن را آزاد بگذارید. مثلا اگر احساس کردید دست‌تان کثیف است، به دستشویی بروید و مشغول شستن دست‌های تان شوید. بعد یک باره بگویید ایست و به شستن دست‌های‌تان خاتمه دهید. کلمه ایست و توقف بعد از آن را یک قانون نقض ناشدنی در نظر بگیرید.

3- از نزدیکان بخواهید خود را در موقعیت‌های مشابه وسواس شما قرار دهند. مثلا اگر از نامرتب بودن احتمالی کیف خود همیشه رنج می ‌برید و می ‌ترسید که فردا کتاب یا دفتر یا خودکارتان را جا گذاشته باشید و همین فکر باعث می‌‌شود هر شب چند بار کیف خود را بیرون بریزید و آن را مرتب کنید، از خواهر، برادر یا دوست تان که به عنوان همراه انتخاب کرده‌اید بخواهید کیفش را در حضور شما مرتب کند و شما پس از او همان کار را انجام دهید.

4- هر بار که فکر وسواسی به سراغ شما آمد، از آن رنجیده نشوید. پس از کنترل مجدد لحظه ‌ای تمرکز کنید تا دوباره آرام شوید.

5- در نهایت این نکته را فراموش نکنید که حتما باید از دارو‌های مخصوص، که توسط پزشک برای شما تجویز می‌‌شود استفاده نمایید.

6- هر بار که موفق شدید بدون اضطراب بر فکر وسواسی خود غلبه کنید، خودتان را تشویق نمایید.

7- گاه وسواس نتیجه یک اختلال اولیه دیگر است که در این موارد بایستی اختلال یا مشکلاتی که زمینه‌ساز وسواس شده است نیز درمان شوند.

8- در موارد شدید وسواس شست و شو یا سایر وسواس‌ها، دارو درمانی و درمان‌های حمایتی نیز ضروری می‌شوند.

 

بدست آوردن اعتماد بنفس راه دارد

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 26ام اردیبهشت, 1395

اغلب افراد موفق اعتماد به نفس بالایی دارند. پر واضح است که آنها به خود و آنچه که انجام می دهند ایمان دارند. به یاد داشته باشید موفقیت آنها سبب افزایش اعتماد به نفسشان نشده؛ بلکه روحیه ی خودباوری این افراد، آنها را به سمت موفقیت سوق داده است.

یک انسان با اعتماد به نفس سالم و طبیعی می تواند احساس خوبی نسبت به خود داشته باشد، ارزش خود را بداند و بخاطر قابلیت ها، مهارت ها و موفقیت هایش احساس غرور و رضایت کند. اما کسی که اعتماد به نفس ضعیفی دارد، احساس می کند مورد قبول و علاقه ی هیچ کس نیست و نمی تواند هیچ کاری را درست انجام دهد.

در نظر داشته باشید که شک، محصول باور نداشتن به خود است. وقتی شما خودتان را باور ندارید، چطور می توان انتظار داشت کسی به شما، ایده ها و توانایی هایتان ایمان داشته باشد؟ برای غلبه بر چالش های جدید، باید اعتماد به نفس داشته باشید. افراد ترسو و هیچگاه نمی خواهند از حریم آسایش خود بیرون بیایند. به همین دلیل افرادی که اعتماد به نفس کافی ندارند، همواره از کنار فرصت های مناسب عبور کرده یا در یک بن بست شغلی گیر می کنند. افرادی که اعتماد به نفس ندارند، مغلوب شرایط دشوار خارجی می شوند.

افراد موفق هیچگاه موانع را باور نداشته و همواره در پی عبور از آنها هستند. هیچکس جز خودتان نمی تواند در رسیدن به موفقیت، پیشرفت و آنچه می خواهید انجام دهید، مانع شما شود. حالا زمان آن فرا رسیده است که شک به خود و توانایی هایتان را دور بریزید و با تلاشی دو چندان برای رسیدن به موفقیت، رو به جلو حرکت کنید.

اعتماد به نفس یکی از ارکان اصلی پیشرفت شغلی است و اگر بتوانید این قابلیت را در خودتان افزایش دهید، به جاهایی خواهید رسید که حتی فکرش را هم نمی کنید. هر کسی می تواند با داشتن روشی مناسب و تلاشی مضاعف، اعتماد به نفس خود را بالا ببرد. مطمئناً با برداشتن هر قدم در این راه، حس اعتماد به نفس بیشتری خواهید کرد. سعی کنید این راهکارها را در بطن زندگی خود به کار ببندید:

ارزیابی منصفانه ای از خودتان داشته باشید

جانی یونایتس فوتبالیست معروف آمریکایی می گوید «بین غرور و اعتماد به نفس تفاوت وجود دارد؛ غرور زمانی است که شما در مورد خودتان دست به بزرگنمایی بزنید. در حالیکه اعتماد به نفس، به معنای باور داشتن به توانایی خود در انجام کارهاست. به عبارت دیگر اعتماد به نفس از طریق تلاش فراوان به دست می آید و آنهایی که این ویژگی را دارند، افرادی خودآگاهند. به یاد داشته باشید هنگامی که اعتماد به نفس شما از توانایی تان فراتر رود، دچار خود بزرگ بینی خواهید شد؛ بنابراین بین این دو تفاوت قائل شوید.

شالوده ی اعتماد به نفس حقیقی بر پایه ی واقعیت ها بنا شده است. برای اینکه بتوانید اعتماد به نفستان را بالا ببرید، باید ارزیابی دقیق و صادقانه ای از خود و توانایی هایتان داشته باشید. اگر هنوز نقاط ضعفی در شما وجود دارد، برای بهبود آنها برنامه ریزی و راهی پیدا کنید تا اثرات منفی شان را به حداقل برسانید. به خاطر داشته باشید بی توجهی نسبت به نقاط ضعف و یا نقطه ی قوت نشان دادن آنها، هیچ کمکی به از بین بردنشان نخواهد کرد. به همین ترتیب، داشتن درک درست از توانایی ها می تواند انتقادات یا بازخورد های منفی را کاهش و به شما اعتماد به نفس بیشتری بدهد.

 “نه” بگویید

تحقیقات انجام شده در دانشگاه کالیفرنیا نشان داد که هر چقدر نه گفتن برایتان دشوارتر باشد، احتمال اینکه به اضطراب، فرسودگی شغلی و حتی افسردگی دچار شوید، بیشتر می شود و همه ی این عوامل باعث کاهش اعتماد به نفس در شما خواهند شد. افرادی که اعتماد به نفس بالایی دارند به خوبی می دانند که “نه” گفتن، به نفع آنهاست. این افراد چنان عزت نفسی دارند که مخالفت خود را به وضوح بیان می کنند. وقتی زمان نه گفتن فرا می رسد، آنها از جملاتی مانند “فکر نمی کنم بتوانم انجام دهم” یا “شک دارم” استفاده نمی کنند. این افراد با اعتماد به نفس “نه” می گویند زیرا می دانند نه گفتن به یک تعهد جدید، احترام به تعهدات فعلی شان است و به آنها فرصت می دهد تا با خیال راحت، وظایف قبلی شان را انجام دهند.

با رئیس خود ارتباط خوبی برقرار کنید

یک ارتباط پرتنش با کارفرما می تواند اعتماد به نفس افراد باهوش را نیز تخریب کند. البته با وجود انتقاد رئیستان از عملکرد شما یا تضعیف روحیه ی مشارکتتان در تیم، حفظ اعتماد به نفس دشوار است اما باز هم تلاش کنید آن را از دست ندهید. همواره سعی کنید تا نقاطی که باعث سوتفاهم شده و ارتباط شما را با رئیستان خراب کرده بیابید و در جهت رفع آن تلاش کنید. اگر به هیچ وجه نتوانستید این ارتباط را درست کنید، وقتش فرا رسیده است که به دنبال شغل دیگری باشید.

به دنبال پیروزی های کوچک باشید

افرادی که اعتماد به نفس دارند همواره خود را به چالش می کشند و در برابر دیگران روحیه ای رقابتی دارند؛ هرچند تلاش شان به موفقیت های کوچک ختم شود. گفتنی است پیروزی های کوچک می توانند سبب ایجاد گیرنده های آندروژنی جدیدی در مغز شوند که باعث به وجود آمدن روحیه ی قدردانی و افزایش انگیزه خواهد شد. این افزایش تعداد گیرنده های آندروژنی باعث اثربخشی بیشتر هورمون تستوسترون شده و در نتیجه اعتماد به نفس و اشتیاقتان برای مواجه با چالش های پیش رو بیشتر خواهد شد. بخاطر داشته باشید وقتی موفقیت های کوچکی را پشت سر هم طی کرده باشید، این افزایش اعتماد به نفس برای مدتی طولانی با شما خواهد بود/ منبعentrepreneur

استرس و روش های مقابله

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 17ام خرداد, 1393

استرس و روش های مقابله

 

استرس حالتی است که شما در واکنش به فشار دنیاى بیرون (مدرسه، محیط کار،خانواده، دوستان و …) یا دنیای درون ( تمایل به موفقیت، میل به پذیرفته شدن و …) احساس مى‌کنید.استرس واکنش طبیعى افراد در هر سنى است و از غریزه فرد در محافظت از خویش در برابر فشار عاطفى یا جسمى و مقابله با خطر نشات مى‌گیرد.

 

هر کس حتی اگر یکبار کار و فشار زیاد و طولانی مدت را چه در خانه و چه در محل کار تجربه کرده باشد ، معنای کوفتگی جسمی و ذهنی را به خوبی درک می کند .

 

در زمان آرامش ، شما به آسانی قادر به رویارویی با فراز و نشیب های زندگی هستید اما وقتی فشار از حد آستانه تجاوز می کند حتی یک مشکل کوچک هم می توند به یک بحران روحی تبدیل شود .

 

حس از دست دادن کنترل و عدم توانایی برای غلبه بر واکنش های ناهنجار ، تجربه ی بسیار ناخوشایندی است . شما خود را می بینید در حالی که بر سر کودکانتان فریاد می زنید ، یا با وجود خستگی مفرط و نارضایتی هم چنان در محل کار به کار خود ادامه می دهید و به ظاهر قادر به کنترل خود نیستید .

 

استرس و عوارض جانبی ناخوشایند آن ، معلول عوامل متعددی است . فشار کار فقط یکی از این عوامل است .  بیماری سخت یکی از اعضای خانواده یا مواجهه با یک مشکل مالی و یا هر گونه تغییر شرایط ، از جمله حوادثی هستند که می توانند شما را تحت فشار قرار دهند به طور کلی می توان گفت که هر تغییر قابل توجهی در زندگی عادی شما ، به طور بالقوه آغازگر دوره ای از استرس و فشار روانی است .استرس فقط معلول حوادث نیست ، بلکه طرز برخورد شما با حوادث نیز در بروز استرس موثر خواهد بود .

 

صفحات: 1· 2

آقای هندوانه

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 17ام خرداد, 1393

آقای هندوانه

 

 

هوا خیلی گرم بود. آقای هندوانه داشت به سمت خانه می رفت. ناگهان صدای گریه ی یک بچه را شنید. جلو رفت. دید یک بچه از روی دوچرخه اش روی زمین افتاده و دارد گریه می کند. آقای هندوانه دست بچه را گرفت و بلندش کرد اما بچه هنوز گریه می کرد. آقای هندوانه دلش سوخت و می خواست کاری برایش بکند. او فکری کرد و سپس یک قاچ هندوانه به بچه داد. بچه هندوانه را گرفت و خوشحال شد.

آقای هندوانه دوباره به راهش ادامه داد. و با خودش شعر می خواند و می گفت:

دوباره فصل گرماست

می چسبه هندوانه

بیا و امتحان کن

یه قاچه هندوانه

همین طور که شعر می خوند یک دفعه چند تا پسر بچه دور آقای هندوانه را گرفتند تا از او هندوانه بگیرند. آنها مدتی بود که توی این گرمای هوا مشغول بازی بودند و حالا صورتهاشون حسابی سرخ شده بود. آنها هر چه آب می خوردند باز هم احساس تشنگی می کردند. آقای هندوانه به هر کدام از آنها یک قاچ هندوانه داد. بچه ها هندوانه ها را خوردند و حسابی خنک شدند و کیف کردند. آقای هندوانه از پسربچه ها خداحافظی کرد و رفت. 

آقای هندوانه در راه یک پیرمرد دید که حسابی تشنه بود و دیگر طاقت راه رفتن نداشت. او به پیرمرد مقداری آب هندوانه داد. پیرمرد آب هندوانه را خورد و سرحال شد.

اما آقای هندوانه دیگر گرمش شده بود و خسته بود او دیگر نمی توانست به کسی کمک کند. لازم بود به یخچال برود و آنجا یک چرتی بزند تا حسابی خنک شود. تا باز هم بتواند با هندوانه ی خوشمزه اش دیگران را خوشحال کند.

هنر شنوندگی ومهارت گوش دادن

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 6ام آبان, 1392

گوش دادن وارد شدن به معبد خداست.
گوش دادن یکی از رموز اولیۀ وارد شدن به معبد خداست. گوش دادن یعنی کنش پذیري، یعنی
فراموش کردن کامل نفس، فقط آنگاه می توانی گوش فرا دهی. وقتی تو با دقت کامل به کسی گوش
می دهی، خود را فراموش می کنی. اگر نتوانی خود را فراموش کنی، هرگز گوش نمی دهی. چنانچه
بیش از حد در بارة خودت آگاه باشی، فقط وانمود می کنی که داري گوش می دهی، تو گوش نمی
دهی. ممکن است سر تکان بدهی یا گهگاه آره یا نه بگویی، اما گوش نمی دهی. درسته!
گوش جان بسپارید.
بسپاریم به طرف مقابل تا مخاطب « گوش جان » مهمترین عنصر در مهارت گوش دادن این است که
ما راحت و آزادانه با ما حرف بزند، درد دل کند و از رازهایش بگوید. اینجاست که ضربالمثل
مصداق پیدا میکند. طرف مقابل شما خوشحال « مستمع صاحب سخن را بر سر ذوق آورد » معروف
میشود، شما هم خوشحال میشوید و به دنبال آن اطرافیان شما هم از شادي شما انرژي مثبت
میگیرند.

ادامه »

مراحل طلاق عاطفی همسران

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 25ام مهر, 1392

 پرسش: با طلاق عاطفی چه کنم؟ با وجود فرزندم نمی توانم به این زندگی طاقت فرسا پایان دهم لطفا راهنماییم کنید.

پاسخ: زمانی در جامعه ما این باور رایج بود که زن باید با لباس سفید وارد خانه شوهر شود و با لباس سفید آن را ترک کند. خیلی ها معتقد بودند باید با همه مشکلات سوخت و ساخت و تحمل کرد ولی امروزه این دیدگاه نزد بسیاری از مردم تغییر یافته و روزبه روز بر تعداد طلاق ها افزوده می شود و زوج ها حس می کنند که مجبور نیستند تا آخر عمر همدیگر را تحمل کنند…

با این حال همه چیز به اینجا ختم نمی شود. این روزها در بسیاری از موارد پدیده طلاق ناشی از مسائلی است که یک یا دو دهه قبل حتی باور کردن آن نیز امکان پذیر نبود؛ تنوع طلبی، خیانت، دروغگویی و بسیاری از مسائل دیگر منشاء و مبداء تعداد قابل ملاحظه ای از طلاق ها شده است. اما کم نیستند خانواده هایی که قبل از طلاق قانونی، رویه طلاق عاطفی را در پیش می گیرند.

ادامه »