حکیمانه
نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستانبا سخنان حکیمانه و تازه، روان خود را نشاط ببخشید.
خواندن آثار علمی، فرهنگی و ادبی در اوقات فراغت، سبب ساز نشاط روانی و سلامت شخصیت می شود
امام علی (علیه السلام)فرمود:«با سخنان حکیمانه و تازه، روان خود را نشاط ببخشید؛ زیرا روان همانند بدن خسته و رنجور می شود » کافی ،ج1،ص48
ترس دشمن از اسلام مقتدر و شجاع
نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 30ام اردیبهشت, 1395آمریکا «طاغوت اعظم» و «شیطان اکبر» است
حضرت آیت الله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در جمع شرکت کنندگان در سی و سومین دوره مسابقات بین المللی قرآن کریم، ایمان به خدا و کفر به طاغوت را مبنای اصلی و واقعی اقتدار دانستند و با تاکید بر اینکه امریکا «طاغوت اعظم» و «شیطان اکبر» است، گفتند: امروز مهمترین وظیفه علما، روشنفکران و نخبگان، «روشنگری» و «جهاد تبیینی» در قبال فریبکاری های طواغیت است و امت اسلامی نیز باید فریب وعده های قدرتها را نخورد و از تهدیدهای آنها هم نهراسد.
رهبر انقلاب اسلامی ضمن قدردانی از برگزارکنندگان و دست اندرکاران این مسابقات، قرآن را محور «وحدت امت اسلامی» خواندند و افزودند: در شرایطی که سیاست های استکبار بر ایجاد اختلاف و درگیری میان مسلمانان است، امت اسلامی باید با تمسک به این نعمت بزرگ الهی در مسیر وحدت و انسجام حرکت کند.
حضرت آیت الله خامنهای یکی از برکات جلسات قرآنی را انسِ قشرهای مختلف مردم بهویژه جوانان با قرآن برشمردند و خاطر نشان کردند: امت اسلامی، امروز بیش از هرزمان دیگر نیازمند تعالیم و مفاهیم و معارف قرآن است زیرا واقعیات زندگی مسلمانان، فاصله زیادی با قرآن دارد.
ایشان با اشاره به تلاش گسترده قدرتهای طاغوتی برای ضربه زدن به اسلام و امت اسلامی، گفتند: آنها می دانند که اگر مسلمانان قدرت داشته باشند و صدای آنان رسا و بلند باشد، قادر به ظلم به ملتها نیستند و موضوع فلسطین بهعنوان غصب یک کشور اسلامی به فراموشی سپرده نخواهد شد.
رهبر انقلاب اسلامی، رمز غلبه بر این توطئه ها را تمسک به قرآن و بدست آوردن مبانی اصلی قدرت دانستند و افزودند: قدرت واقعی در «ایمان و پایداری» و «کفر به طاغوت» است.
حضرت آیت الله خامنهای با اظهار تاسف از تمسک برخی کشورهای اسلامی به طاغوت به جای تمسک به خدا، تاکید کردند: کشورهایی که در منطقه، مجری سیاستهای امریکا هستند، در واقع به امت اسلامی خیانت و زمینه نفوذ امریکا را فراهم می کنند.
ایشان، ایمان و پایداری ملت ایران و ایستادگی آنان در مقابل زیاده خواهی های امریکا را عامل اصلی اقتدار جمهوری اسلامی ایران دانستند و تاکید کردند: علت هراس قدرتها از ملت ایران و انواع توطئه ها برضد این ملت، اقتدار بر مبنای اسلام، است و دشمن از «اسلام مقتدر» و «اسلام شجاع» میترسد.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه مواضع و عملکرد صادقانه جمهوری اسلامی ایران، عامل اصلی تاثیرگذاری ایران در میان مسلمانان و یکی دیگر از عوامل اقتدار نظام اسلامی است، خاطر نشان کردند: تاکنون نه وعده های طواغیت توانسته ملت ایران را فریب دهد و نه تهدیدهای آنها موجب ترس ملت شده است.
حضرت آیت الله خامنهای یکی از نیازهای مبرم دنیای اسلام را، فریب نخوردن در قبال وعده های قدرتها و نهراسیدن از تهدیدهای آنها دانستند و افزودند: امروز مهمترین وظیفه همه در امت اسلامی بهویژه علما، روشنفکران و تحصیلکردگان کشورهای اسلامی، مبارزه برای روشنگری و جهاد تبیینی درباره حقایق دنیای اسلام است… ./خبرگزاری حوزه
ارتباط با دنیا با حفظ اقتدار
نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 29ام اردیبهشت, 1395نباید دور خود را خط بکشیم/ با حفظ اقتدار و عزت با دنیا ارتباط داشته باشیم
حضرت آیت الله مکارم شیرازی گفتند: عقیده ما بر این نیست که دور خود را خط کشیده و با دیگر کشورها ارتباط نداشته باشیم؛ ولی باید عزت و ذلت را نیز در نظر بگیریم.
حضرت آیت الله مکارم شیرازی با اشاره به سفارش جبرئیل به نبی مکرم اسلام(ص)، اظهار داشتند: در این سفارش آمده است: «أتانِي جَبرِيلُ فَقالَ يا مُحَمَّدُ عِش ما شِئتَ فَإنّكَ مَيِّتٌ وَ أحبِب ما شِئتَ فَإنّكَ مُفارَقَهٌ وَ اعمَل ما شِئتَ فَإنّكَ مَجزِيٌّ بِه. وَ اعلَم أنَّ شَرَفَ المُؤمِنِ قِيامُهُ بِاللَّيلِ وَ عِزَّهُ استِغناؤُهُ عَنِ النّاسِ/ جبريل پيش من آمد و گفت اى محمّد هر چه ميخواهى زنده بمان كه عاقبت خواهى مرد، هر چه را ميخواهى دوست بدار زيرا از آن جدا خواهى شد و هر عملی را دوست داری انجام بده كه جزایش را خواهى ديد و بدان كه شرف مؤمن بپا خاستن شب است و عزت وى بى نيازى از مردم».
این مرجع تقلید تأکید کردند: باید بدانیم که زن، زندگی، فرزند، مال و اموال همیشگی نیست و حساب و کتابی در کار است که روزی باید پاسخگو باشیم.
حضرت آیت الله مکارم شیرازی اظهار داشتند: برخی از اسم مردن وحشت دارند؛ چراکه به زندگی دل بسته اند و فکر می کنند رفتن از دنیا برای دیگران است.
این مفسر قرآن کریم با اشاره به فراز پایانی این سفارش، ابراز داشتند: عزت و آبروی کشور به این است که وابسته به دیگران نبوده و دست نیاز به سوی دیگران دراز نکند.
این استاد برجسته حوزه خاطرنشان ساختند: بیچاره کسانی هستند که وابستگی اقتصادی، سیاسی و فرهنگی دارند و این حرکت ذلت است.
معظم له در پایان تصریح کردند: عقیده ما بر این نیست که دور خود را خط کشیده و با دیگر کشورها ارتباط نداشته باشیم؛ ولی باید عزت و ذلت را نیز در نظر بگیریم./ خبر گزاری حوزه
توصیه های امام زمان عج
نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 29ام اردیبهشت, 1395
سه توصیه به منتظران در نوشته امام زمان (عج)
عید ما با آمدنت عید است
نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 29ام اردیبهشت, 1395
وقتی خداوند نوید ظهور حضرت مهدی(عج) را به پیامبر(ص) داد
تو علی اکبری ؛ علوی سیرت و محمّدی صورت
نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 28ام اردیبهشت, 1395ای ملائکه محو جلوه های ذات تو
بین آسمان پهن است، سفره ی صفات تو
این همه صفات تو، ذات مشترک دارد
از وجود پیغمبر، سفره ات نمک دارد
خضر کربلای من، پیر آسمانی ها
روضه ی پر از نور آخر الزمانی ها
از کجا تو می ریزی، جلوه های طاووسی
که فرشته می افتد، پای تو به پابوسی
هر که یوسفت می دید، می برید دستش را
شوق روی تو می داد، سمت باد هستش را
هر کسی تو را دیده، خوانده قل هو اللهی
بسکه مثل خورشیدی، بسکه این همه ماهی
صبح فیض می گیرد، از رخ مصابیحت
صد بهشت می ریزد، از دل مفاتیحت
ای شبیه آیینه، ای که گرم تکثیری
بر حسین تأویلی، بر حسین تفسیری
عشق در تو می دیده، احتشام پیغمبر
احترام تو مثل احترام پیغمبر…..
رحمان نوازی
صلی الله علیک یا علی بن الحسین
نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 28ام اردیبهشت, 1395حضرت علی اکبر علیهالسلام در کلام امام خمینی (ره)
حضرت امام خمینی (قدس سره) در درس اخلاقشان فرمودند: مدایح و گفتار اهل بیت (علیهم السلام) خصوصاً حضرت اباعبدالله (علیه السلام) در مورد حضرت علی اکبر (علیه السلام) حاکی از این است که اگر علی اکبر (علیه السلام) در کربلا به شهادت نمیرسید، خود، امام « مفترض الطاعه » میبود.( یعنی امامی که اطاعت او واجب است). در این مختصر بهتر است به یک نمونه از کرامات ایشان بپردازیم:
فردی به نام حاج عبدعون، برادرش را که به مرض سختی دچار شده بود نزد حافظ الصحه، یکی از سه پزشک معروف کربلا می برد. پس از چند ماه معالجه سودی نمی کند و هر روز حال او بدتر میشود عبدعون نزد پزشک می رود و سخنان زشتی به او می گوید و خطاب می کند که اسمت خیلی بزرگ است ولی از معالجه تو سودی ندیدیم. بعد بدون خداحافظی میرود. ولی بر خلاف انتظار از آن روز به بعد حال برادرش بهتر میشود و یک دفعه شفا می یابد. نزد حافظ الصحه میرود و عذر خواهی میکند.
طبیب می گوید: بنشین تا برایت بگویم. من بعد از سخنان تو خیلی دل شکسته شدم. ظهر، هنگام ادای نماز به حضرت علی اکبر (علیه السلام) متوسل شدم و عرض کردم ای نور چشم حسین(علیه السلام) تو را به حق پدرت قسم میدهم که شفای این مریض را از خدا بخواه. دیدی چگونه به من توهین کرد؟ بسیار گریه کردم. همان شب در خواب خدمت آقا علی اکبر (علیه السلام) شرف یاب شدم عرض ادب کردم و همان مطلب را تکرار کردم. فرمودند: من شفای آن مریض را از خدا خواستم و از هاتفی شنیدم که « این مریض مردنی است و تا نه روز دیگر میمیرد ولی به برکت دعا و شفاعت شما خدا با شفای او سی سال به عمرش افزوده است و از همین ساعت او را شفا دادیم.» آن مرد سی سال دیگر عمر کرد و در هفتاد سالگی در گذشت. وصیت کرد پیکرش را پایین پای حضرت علی اکبر (علیه السلام) دفن کنند.
زیارتنامه حضرت علی اکبر علیهالسلام
شیخ بزرگوار ابن قولویه در کتاب کامل الزیاره، ص ۳۲۹ به سند صحیح از ابی حمزه ثمالی نقل کرده که امام صادق علیهالسلام چگونگی زیارت امام حسین علیهالسلام را به او آموخت و گفت: پس به جانب علی بن الحسین که نزد پای امام حسین است رو کن و بگو:
السَّلام عَلیکَ یا ابنَ رَسُولِ اللهِ وَ رَحمهُ اللهِ وَ بَرَکاتُُهُ وَ ابنُ خَلیفَهِ رَسُولِ اللهِ و ابن بِنتَ رَسُولِ اللهِ وَ رَحمَهُاللهِ وَ بَرَکاتُهُ مُضاعَفَهً کُلَّما طَلَعَتِ الشَّمسُ أَو غَرَبَت السَّلامُ عَلیکَ وَ رَحمهُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ.
بِأَبی أَنتَ وَ أُمّی مِن مَذبُوح وَ مَقتُولٍ مِن غَیرِ جُرمٍ بِأَبی وَ أُمّی دَمُکَ المُرتَقی بِهِ إلی حَبیبِ اللهِ بِأَبی أَنتَ وَ أُمّی مِن مُقَدَّمٍ بَینَ یدَی أَبیکَ یحتَسِبُکَ وَ یبکی عَلَیکَ مُحترقاً عَلیکَ قَلبُهُ یرفَعُ دَمَکَ ألی عِنانِ السَّماءِ لا یرجَعُ مِنهُ قَطرَهٌ وَ لا تَسکُنُ عَلیکَ مَن أَبیکَ زَفرَهٌ حینَ وَ دَّعَکَ لِلفِراقِ فَمَکانُکُما عِندَاللهِ مَعَ آبائِکََ الماضینَ وَ مَعَ أُمَّهاتِکَ فی الجِنانِ مُنَعَّمینَ أَبرَأُ إلی اللهِ مِمَُن قَتَلَکَ وَ ذَبَحَکَ.
سپس خود را بر قبر بیانداز و دست خود را بر آن قرار ده و بگو:
سَلامُ اللهِ وَ سَلامُ مَلائِکَتِهِ المُقَرَّبینَ وَ أنبِیائِهِ المُرسَلینَ وَعِبادِهِ الصالِحینَ عَلیکَ یا مَولای وَ ابنَ مَولای وَ رَحمَهُ اللهِ وَ بَرکاتُهُ.
صَلی اللهُ عَلیکَ وَ عَلی عِترَتَکَ وَ أَهل بَیتِکَ وَ آبائِکَ وَ أَبنائِکَ وَ أُمَّتهاتِکَ الأَخیارِ الأَبرارِ الَّذینَ أَذهَبَ اللهُ عَنهُمُ الرِّجسَ وَ طَهَّرَهُم تَطهیراً.
السَّلامُ عَلیکَ یا ابنَ رَسُولِ اللهِ وَ ابنَ أَمیرِالمُؤمِنینَ وَ ابنَ الحُسینِ ابنِ عَلِی وَ رَحمَهُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ.
لَعَنَ اللهُ قاتِلَکَ وَ لَعنَ الله ُمَنِ استَخَفَّ بِحَقِّکُم وَ قَتََلَکُم وَ لَعَنَ مَن بَقِی مِنهُم وَ مَن مَضی نَفسی فِداؤُکُم وَ لِمَضجَعِکُم صَلَّی اللهُ عَلیکُم وَ سَلَّمَ تَسلیماً کَثیراً.
سپس گونه خود را بر قبر بگذار و بگو:
صَلَّی اللهُ عَلیکَ یا أَبا الحَسَنِ. (سه بار)
بِأَبی أَنتَ وَ أُمی أَتیتُکَ زائِراً وافِداً عائِذاً مِمّا جَنَیتُ عَلی نَفسی وَ احتَطَبتُ عَلی ظَهری أَسأَل اللهَ وَ وَلیی أَن یجعَلَ حَظّی مِن زِیارَتِکَ عِتقَ رَقبَتی مِنَ النّارِ.
یکی از وظایف استاد حوزه
نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 26ام اردیبهشت, 1395تربیت طلبه مهم ترین وظیفه اساتید حوزه است
مدیر حوزههای علمیه خواهران کشور،گفت: امروز تربیت طلاب بر عهده استادان است و باید نسبت به این موضوع دغدغه داشته باشند.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)منطقه قم، حجت الاسلام محمودرضا جمشیدی روز پنجشنبه در نخستین جشنواره علمی ویژه استادان ادبیات عرب در مرکز مدیریت حوزه های علمیه خواهران، با بیان این که پیش از انقلاب تنها چندین مدرسه علمیه خواهران وجود داشت، خاطرنشان کرد: امام خمینی(ره) با نگاه بلند خود با صدور دستور تأسیس جامعه الزهرا(س) و حوزه های علمیه خواهران جایگاه زن را محترم و والا شمردند، همانگونه که اسلام نسبت به بانوان چنین نگاهی دارد.
وی با بیان این که در چند ساله گذشته به تعبیر آیتالله مکارم شیرازی، حوزه های علمیه خواهران شاهد جهش فوقالعاده علمی بوده است، تصریح کرد: در حقیقت نتیجه کار طلاب نتیجه کار و تلاش استادان است.
مدیر حوزه های علمیه خواهران کشور در بخش دیگری از سخنان خود با بیان این که پرداختن به آسیبهای اجتماعی از دغدغههای مسئولان است، بیان کرد: حوزههای علمیه خواهران خودجوش در این زمینه به فعالیت میپردازند؛ زیرا رسالت خود که همان رسالت انبیا است را فراموش نکردهاند.
وی با بیان اینکه حوزههای علمیه خواهران به دنبال تأثیرگزاری و نقشآفرینی در بخش فرهنگی هستند، عنوان کرد: علما ورثه انبیا هستند و خواهران طلبه امانتداران صادق و مبلغان شایسته برای تبلیغ دین اسلام میباشند. امروزه حوزههای علمیه خواهران مقابله با تهاجم فرهنگی را رسالت خود میدانند، زیرا ظرفیت مقابله با دشمنان را دارند.
جمشیدی با بیان این که استاد محوری نباید در حوزه مورد غفلت قرار گیرد، بیان کرد: باید از شیوه های نوین آموزشی استفاده کرد، ولی نباید فراموش کرد که استادان بیشترین تاثیر را بر طلاب دارند.
وی ادامه داد: طلاب را باید فرزندان خود بدانیم و ضمن تذکر، از آنها مراقبت نمائیم، نباید دغدغه طلاب را فراموش کنیم. طلبه در تمام عرصه ها نیازمند توجه است.
عنایت ویژه به گنجینه عرفانی مناجات شعبانیه
نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 26ام اردیبهشت, 1395چگونه بر سرنوشت خود مسلط شویم
یکی از معروفترین و زیباترین ادعیه، «مناجات شعبانیه» است که به روایت «ابن خالویه»، این مناجات را حضرت امیر(ع) و امامان دیگر در «ماه شعبان» میخواندند. امام راحل، با یادکرد پیوسته از این دعا و مضامین بلندش، آن هم با زبان و لحنی خاص و شوق انگیز، توجه امت ما را به این گنجینه عرفانی بیشتر معطوف ساخت.
فرازهایی از این دعا به قلم سیدمحمود طاهرى دربارۀ علم الهی به بندگان و فلسفه نقصان و ضرر :
«وَ تَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِي وَ تَخْبُرُ حَاجَتِي وَ تَعْرِفُ ضَمِيرِي وَ لَا يَخْفَى عَلَيْكَ أَمْرُ مُنْقَلَبِي وَ مَثْوَايَ وَ مَا أُرِيدُ أَنْ أَبْدَأَ بِهِ مِنْ مَنْطِقِي وَ أَتَفَوَّهَ بِهِ مِنْ طَلِبَتِي وَ أَرْجُوهُ لِعَافِيَتِي وَ قَدْ جَرَتْ مَقَادِيرُكَ عَلَيَّ يَا سَيِّدِي فِيمَا يَكُونُ مِنِّي إِلَى آخِرِ عُمُرِي مِنْ سَرِيرَتِي وَ عَلَانِيَتِي وَ بِيَدِكَ لَا بِيَدِ غَيْرِكَ زِيَادَتِي وَ نَقْصِي وَ نَفْعِي وَ ضُرِّي» (1)
و تو مى دانى آنچه را كه در دلِ من است و از نيازم آگاهى و ضميرم را مى شناسى و هيچ امرى از امور دنيا و آخرتم بر تو پوشيده نیست؛ و نیز مى دانى آنچه را كه مى خواهم بر زبان آورم، و به آن دهان بگشایم، وآگاهى به آنچه كه براىِ عاقبتم امیدوارم. و به درستى كه آنچه در ظاهر و باطنِ من تا آخر عمر از من سر خواهد زد، از تقدیرِ تو گذشته است و كمى و زیادى و سود و زیانِ من به دستِ تو است، و در دستِ هیچ كس جز تو نیست.
*نكاتى از این فراز
* آگاهى خداوند به تمام اسرار بندگان؛
* تقدیر الهى بودن تمامى امور در زندگىِ بنده؛
* در اختیار داشتن سود و زیان در زندگى تمامى مردم.
توضیح این نكات:
«وَ تَعْلَمُ ما فى نَفْسى وَ تَخْبُرُ حاجَتى…»
* علم الهى به اسرار بندگان
خداوند به آنچه در قلب ها مى گذرد، آگاه است و بالاتر از آن، اینكه بر هر چیزى در جهان هستى، علمى كامل دارد. خداوند در قرآن كریم مى فرماید: «وَ ما يَعْزُبُ عَنْ رَبِّكَ مِنْ مِثْقالِ ذَرَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا فِي السَّماءِ» (2)
و هيچ چيز در زمين و آسمان، از پروردگار تو مخفى نمى ماند؛ حتّى به اندازه سنگينى ذرّه اى.
همچنین مى فرماید: «یَعْلَمُ خائِنَةَ اْلأَعْیُنِ وَ ما تُخْفِی الصُّدُورُ؛ او به خیانت چشم ها و به آنچه در سینه ها پنهان است عالم است» (3)
ذكر این عبارات از دعا در اول نیایش، و حق تعالى را آگاه دانستن به نیازهاى درونى خویش، هم به معناى ستایش از محبوب است كه خود یكى از آداب دعاست و هم گل گشتى است سریع در یكى از زیباترین منازل عالیه عرفانى.
توضیح آن كه؛ اولیاى الهى در عین حال كه اهلِ دعا و خواستن مى باشند، گاهى نیز در اوجِ احوال روحانى خویش و در ورود به یكى از مراحل والاى سیر و سلوك خویش، دست از دعا نمودن بر مى دارند؛ به این زبان حال كه «عِلْمُهُ بِحالى حَسْبى مِنْ سُؤالى؛ علم او به حالِ من، مرا كافى است كه از او در خواستى نمایم». چنانچه در داستانى از ابراهیم خلیل الرّحمن علیه السلام نقل شده است:
آن گاه كه او را به سوى آتش پرتاب نمودند، جبرئیل به ملاقات او آمد و به اوگفت: آیا حاجتى دارى تا برآورده سازم؟ ابراهیم (علیه السلام) گفت: اما به تو حاجتى ندارم. در این هنگام، جبرئیل به او پیشنهاد كرد و گفت: پس نیازت را از خدا بخواه. ابراهیم (علیه السلام) در جواب گفت: «عِلْمُهُ بِحالى حَسْبى مِنْ سُؤالى؛ همین اندازه كه او از حالِ من آگاه است، كافى است.(4)
غرض آن كه حضرت در این فراز از دعا، خواستند از این حقیقت عالى و زیبا، حظّى برده و از این خرمن خوشه اى برداشته و در این عالم روحى نیز گامى بردارند و آن این كه «عِلْمُه بِحالىِ حَسْبى من سُؤالى».
«وَ قَدْ جَرَتْ مَقَادِيرُكَ عَلَيَّ يَا سَيِّدِي فِيمَا يَكُونُ مِنِّي إِلَى آخِرِ عُمُرِي مِنْ سَرِيرَتِي وَ عَلَانِيَتِي»
* تقدیرِ الهى
گرچه بحث از «قضا و قَدَر»، از پیچیده ترین مباحثِ علمِ كلام است، ولى به مناسبت این فراز از دعا، كه از تقدیر سخن گفته شده، بهتر دیدیم كه به طور مختصر و به دور از پیچیدگى، اشاره اى به آن گردد.
شاید نخستین سؤالى كه با شنیدن نام «قضا و قَدَر» به ذهن آدمى خطور مى كند این است كه: اگر بنا باشد، هر آنچه كه در زندگى آدمى پیش مى آید و اتفاق مى افتد، بر طبق قضا و قدر الهى باشد، پس چه فایده اى براى دعا مى توان تصور كرد و اساسا تلاش در زندگى بشر چه سودى مى تواند داشته باشد؟
در پاسخ به این سؤال مهم به صورت اجمال باید گفت:
اولاً ـ قضا و قدر همانند درختى با شاخه هاى انبوه است.
از جمله شاخه هاى آن این است كه: دعا نمودن و به دنبال آن، استجابت دعا، خود از مصادیق قضاى الهى است؛ یعنى قضا و تقدیر الهى بر آن تعلق گرفته است كه در زندگى آدمى، دعایى باشد و اجابتى.
همچنین خداوند این گونه اراده فرمود و این گونه قضا و قدر خویش را جارى ساخت كه هر كس در زندگى، اهل تلاش باشد، به آرزوهایش خواهد رسید و مقدر فرمود كه هر كس تقوا پیشه كند، رستگار خواهد شد.
ثانیا ـ در مورد دعا، مطلب بالاتر از این حرف هاست؛ یعنى تأثیر دعا تا آن جاست كه مى تواند قضاىِ الهى را نیز تغییر دهد؛ همان گونه كه از امام باقر علیه السلام چنین نقل شده است كه: «اَلدُّعاءُ یَرُدُّ الْقَضاءَ وَ قَدْ اُبْرِمَ اِبْراما؛ دعا، قضاى الهى را تغییر مى دهد، اگرچه آن قضا، كاملاً محكم شده باشد»؛(5) یعنى در واقع، بنده توسط قضاى الهى ـ كه دعا باشد ـ مى تواند قضاى دیگرى را رفع كند و این یكى از شگفتى هاى این شاهكار خلقت، یعنى انسان است كه تا این حد مى تواند در جهان هستى ـ به اذن الهى ـ تأثیرگذار باشد.
استاد شهید مرتضى مطهرى در تبیین این موضوع مى گوید: زمانى كه با اراده یك پیغمبر یا ولىّ خدا، كارى خارق العاده انجام مى گیرد، شرایط عوض مى شود. یعنى یك روح نیرومند و پاك و متصل به قدرت لایزال الهى، شرایط را تغییر مى دهد. به عبارت دیگر، عامل و عنصر خاصى وارد میدان مى شود. در مورد تأثیر دعا و صدقه در دفع بلاها و غیره نیز جریان از همین قرار است. در حدیث آمده كه از رسول اكرم (صلى الله علیه وآله) سؤال شد با وجود این كه هر حادثه اى كه در جهان رخ مى دهد به تقدیر الهى و قضاى حتمى او است، دعا و دوا چه اثرى مى تواند داشته باشد؟ در پاسخ فرمودند: دعا نیز از قضا و قدر است.(6)
ایشان همچنین مى گوید: آیا ممكن است عالَم انسانى، در نظامِ عُلوى (یعنى عوالِم بالا) و علمى اثر بگذارد و سببِ تغییراتى بشود؟ آیا علم ـ خدا تغییرپذیر است؟! آیا حكم خدا قابلِ نقض است؟! آیا دانى (پست) مى تواند در عالى اثر بگذارد؟! جوابِ همه اینها مثبت است. بلى، علمِ خدا تغییرپذیر است، یعنى خدا علم قابل تغییر هم دارد. حكم خدا قابل نقض است، یعنى خدا حكم قابل نقض هم دارد. بلى دانى مى تواند در عالى اثر بگذارد، نظامِ سُفلى ـ و پایین تر ـ ، و مخصوصا اراده و خواست و عمل انسان، بلكه اختصاصا اراده و خواست و عملِ انسان مىتواند عالَم عُلوى ـ و بالاتر ـ را تكان دهد و سببِ تغییراتى در آن بشود، و این عالى ترین شكل تسلط انسان بر سرنوشت است. اعتراف مى كنم شگفت آور است اما حقیقت است.(7)
* فلسفه نقصان و ضرر بنده از طرف خدا
خداوند، حكیم است و آنچه از او به ظهور مى رسد از سرچشمه حكمت و مصلحت جارى مى شود. بنابراین اگر نقصان و ضررى نيز متوجه انسان مى گردد از حكمت و مصلحتى پنهانى برخوردار است، گرچه آدمى به سببِ علم اندكش از آن مصالح بى خبر است.
بنابراین، «نقصان» نیز همانند «زیادت» و «ضرر» نیز مانند «نفع» از طرف خدا بوده و همه در مسیر خدمت انسان و به خاطر مصالحى و براى پرورش او و سیر او به طرف تكامل است.
پاورقی:
(1)- إقبال الأعمال (ط - القديمة)، ج2، ص: 686.
(2)- یونس، 61.
(3)- غافر، 19.
(4)- تفسیر نورالثّقلین، ج 3، ص 435.
(5)- الكافي (ط - الإسلامية)، ج2، ص: 469.
(6)- مرتضى مطهرى، عدل الهى، ص 115 و 116.
(7)- مرتضى مطهرى، انسان و سرنوشت، ص 64 و 65.
کتاب «شرح مناجات شعبانیه» سیدمحمود طاهرى
بدست آوردن اعتماد بنفس راه دارد
نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 26ام اردیبهشت, 1395
اغلب افراد موفق اعتماد به نفس بالایی دارند. پر واضح است که آنها به خود و آنچه که انجام می دهند ایمان دارند. به یاد داشته باشید موفقیت آنها سبب افزایش اعتماد به نفسشان نشده؛ بلکه روحیه ی خودباوری این افراد، آنها را به سمت موفقیت سوق داده است.
یک انسان با اعتماد به نفس سالم و طبیعی می تواند احساس خوبی نسبت به خود داشته باشد، ارزش خود را بداند و بخاطر قابلیت ها، مهارت ها و موفقیت هایش احساس غرور و رضایت کند. اما کسی که اعتماد به نفس ضعیفی دارد، احساس می کند مورد قبول و علاقه ی هیچ کس نیست و نمی تواند هیچ کاری را درست انجام دهد.
در نظر داشته باشید که شک، محصول باور نداشتن به خود است. وقتی شما خودتان را باور ندارید، چطور می توان انتظار داشت کسی به شما، ایده ها و توانایی هایتان ایمان داشته باشد؟ برای غلبه بر چالش های جدید، باید اعتماد به نفس داشته باشید. افراد ترسو و هیچگاه نمی خواهند از حریم آسایش خود بیرون بیایند. به همین دلیل افرادی که اعتماد به نفس کافی ندارند، همواره از کنار فرصت های مناسب عبور کرده یا در یک بن بست شغلی گیر می کنند. افرادی که اعتماد به نفس ندارند، مغلوب شرایط دشوار خارجی می شوند.
افراد موفق هیچگاه موانع را باور نداشته و همواره در پی عبور از آنها هستند. هیچکس جز خودتان نمی تواند در رسیدن به موفقیت، پیشرفت و آنچه می خواهید انجام دهید، مانع شما شود. حالا زمان آن فرا رسیده است که شک به خود و توانایی هایتان را دور بریزید و با تلاشی دو چندان برای رسیدن به موفقیت، رو به جلو حرکت کنید.
اعتماد به نفس یکی از ارکان اصلی پیشرفت شغلی است و اگر بتوانید این قابلیت را در خودتان افزایش دهید، به جاهایی خواهید رسید که حتی فکرش را هم نمی کنید. هر کسی می تواند با داشتن روشی مناسب و تلاشی مضاعف، اعتماد به نفس خود را بالا ببرد. مطمئناً با برداشتن هر قدم در این راه، حس اعتماد به نفس بیشتری خواهید کرد. سعی کنید این راهکارها را در بطن زندگی خود به کار ببندید:
ارزیابی منصفانه ای از خودتان داشته باشید
جانی یونایتس فوتبالیست معروف آمریکایی می گوید «بین غرور و اعتماد به نفس تفاوت وجود دارد؛ غرور زمانی است که شما در مورد خودتان دست به بزرگنمایی بزنید. در حالیکه اعتماد به نفس، به معنای باور داشتن به توانایی خود در انجام کارهاست. به عبارت دیگر اعتماد به نفس از طریق تلاش فراوان به دست می آید و آنهایی که این ویژگی را دارند، افرادی خودآگاهند. به یاد داشته باشید هنگامی که اعتماد به نفس شما از توانایی تان فراتر رود، دچار خود بزرگ بینی خواهید شد؛ بنابراین بین این دو تفاوت قائل شوید.
شالوده ی اعتماد به نفس حقیقی بر پایه ی واقعیت ها بنا شده است. برای اینکه بتوانید اعتماد به نفستان را بالا ببرید، باید ارزیابی دقیق و صادقانه ای از خود و توانایی هایتان داشته باشید. اگر هنوز نقاط ضعفی در شما وجود دارد، برای بهبود آنها برنامه ریزی و راهی پیدا کنید تا اثرات منفی شان را به حداقل برسانید. به خاطر داشته باشید بی توجهی نسبت به نقاط ضعف و یا نقطه ی قوت نشان دادن آنها، هیچ کمکی به از بین بردنشان نخواهد کرد. به همین ترتیب، داشتن درک درست از توانایی ها می تواند انتقادات یا بازخورد های منفی را کاهش و به شما اعتماد به نفس بیشتری بدهد.
“نه” بگویید
تحقیقات انجام شده در دانشگاه کالیفرنیا نشان داد که هر چقدر نه گفتن برایتان دشوارتر باشد، احتمال اینکه به اضطراب، فرسودگی شغلی و حتی افسردگی دچار شوید، بیشتر می شود و همه ی این عوامل باعث کاهش اعتماد به نفس در شما خواهند شد. افرادی که اعتماد به نفس بالایی دارند به خوبی می دانند که “نه” گفتن، به نفع آنهاست. این افراد چنان عزت نفسی دارند که مخالفت خود را به وضوح بیان می کنند. وقتی زمان نه گفتن فرا می رسد، آنها از جملاتی مانند “فکر نمی کنم بتوانم انجام دهم” یا “شک دارم” استفاده نمی کنند. این افراد با اعتماد به نفس “نه” می گویند زیرا می دانند نه گفتن به یک تعهد جدید، احترام به تعهدات فعلی شان است و به آنها فرصت می دهد تا با خیال راحت، وظایف قبلی شان را انجام دهند.
با رئیس خود ارتباط خوبی برقرار کنید
یک ارتباط پرتنش با کارفرما می تواند اعتماد به نفس افراد باهوش را نیز تخریب کند. البته با وجود انتقاد رئیستان از عملکرد شما یا تضعیف روحیه ی مشارکتتان در تیم، حفظ اعتماد به نفس دشوار است اما باز هم تلاش کنید آن را از دست ندهید. همواره سعی کنید تا نقاطی که باعث سوتفاهم شده و ارتباط شما را با رئیستان خراب کرده بیابید و در جهت رفع آن تلاش کنید. اگر به هیچ وجه نتوانستید این ارتباط را درست کنید، وقتش فرا رسیده است که به دنبال شغل دیگری باشید.
به دنبال پیروزی های کوچک باشید
افرادی که اعتماد به نفس دارند همواره خود را به چالش می کشند و در برابر دیگران روحیه ای رقابتی دارند؛ هرچند تلاش شان به موفقیت های کوچک ختم شود. گفتنی است پیروزی های کوچک می توانند سبب ایجاد گیرنده های آندروژنی جدیدی در مغز شوند که باعث به وجود آمدن روحیه ی قدردانی و افزایش انگیزه خواهد شد. این افزایش تعداد گیرنده های آندروژنی باعث اثربخشی بیشتر هورمون تستوسترون شده و در نتیجه اعتماد به نفس و اشتیاقتان برای مواجه با چالش های پیش رو بیشتر خواهد شد. بخاطر داشته باشید وقتی موفقیت های کوچکی را پشت سر هم طی کرده باشید، این افزایش اعتماد به نفس برای مدتی طولانی با شما خواهد بود/ منبعentrepreneur
انتخاب میان بد و بدتر
نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 26ام اردیبهشت, 1395حوزه/ امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام در حدیثی شخص عاقل را معرفی کردند.