حکیمانه

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان

 با سخنان حکیمانه و تازه، روان خود را نشاط ببخشید.

خواندن آثار علمی، فرهنگی و ادبی در اوقات فراغت، سبب ساز نشاط روانی و سلامت شخصیت می شود

امام علی (علیه السلام)فرمود:«با سخنان حکیمانه و تازه، روان خود را نشاط ببخشید؛ زیرا روان همانند بدن خسته و رنجور می شود »       کافی ،ج1،ص48

یاد خدا

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 18ام آبان, 1394


دعایی که دریچه قلب را بر روی شیطان می بندد


هر روز شیطان و فرشته برای فرود به قلب انسان با هم نزاع و درگیری دارند و قلب ما همانند برج مراقبت فرودگاه تا به هرکدام از این دو اجازه فرود ندهد، نمی توانند بر روی باند قلب بنشینند. حجت الاسلام و المسلمین محمد شمس، با بیان این که درست است که  قلب و روح انسان تحت تأثیر عوامل بیرونی است اما مدیریت این قلب بر عهده خود فرد است، اظهار داشت: بعضی از آدم ها شیطان روی قلبشان نفوذ دارند و بعضی ها فرشته ها و ملائکه روی قلبشان نفوذ دارد، اما نکته مهم در این خصوص این است که هر روز شیطان و فرشته برای فرود به قلب انسان با هم نزاع و درگیری دارند و قلب انسان همانند برج مراقبت فرودگاه تا به هرکدام از این دو اجازه فرود ندهد، نمی توانند بر روی باند قلب ما بنشینند.مدیرحوزه علمیه استان یزد با بیان این که قلب انسان یا فرودگاه فرشته است یا فرودگاه شیطان، گفت: در این راستا شیطان از ابزار وسوسه و فرشته از ابزار الهام استفاده می کند و در نهایت یا شیطان و یا فرشته بر قلب ما فرود می آید.وی با بیان این که اگر قلب سلیم باشد مال فرشته است و اگر قلب مریض باشد محل جولان شیطان است،کسی که در زندگی پیوسته به فکر کار بد، خواب های ناروا و خیانت باشد، قلبش شیطانی می شود و کسی که در زندگی نورانیت، خواب خوب، فکر پاکیزه باشد این فرد دلش رحمانی است، بنابراین این ها بستگی به خود انسان دارد و فرد نمی تواند نسبت به افکار خود بی تفاوت باشد.

حجت الاسلام و المسلمین محمد شمس با اشاره به روایتی از امام صادق(ع) در این زمینه تصریح کرد: امام صادق(ع) می فرمایند: شیطان می گوید«:خَمْسَهُ أشیاءَ لَیْسَ لِی فِیهِنَّ حُیلَهٌ وَ سائِرُ النَّاسِ فی قَبْضَتی»؛ پنج گروه هستند که من در آنها راهی نداشته و فرودگاهشان به روی من بسته است، اما بقیه پیرو من هستند. اولین گروه کسانی هستند که با نیت صحیح در هر کاری، بر خدا توکل کنند و کذب و ریا در وجود آنان جایی ندارد. دوم آن که شبانه روز به هنگام ثواب و خطا بسیار یاد خدا باشد، سوم؛ کسی که هرچه برای خود می پسندد برای دیگران هم بپسندد، چهارم؛ آن که به هنگام مصیبت صبر کند، زیرا شیطان از راه مصیبت می تواند وارد شود و فرد مصیبت دیده را ترغیب به کفر گفتن و بدبینی نسبت به خداوند کند و پنجم؛ کسی که به قسمت الهی راضی باشد و غم روزی نخورد.

وی با بیان این که اگر انسان این پنج صفت را داشته باشد، شیطان نمی تواند در باند فرودگاه قلبش فرود آید،خاطرنشان کرد: شیطان اول هر صبح اطراف قلب انسان طواف می کند تا راه نفوذ را پیدا کند،اگر انسان روز خود را با یاد خدا آغاز کند از این نفوذ رهایی خواهد یافت.

مدیر حوزه علمیه استان یزد در پایان عنوان کرد: از دعاهایی که اگر فرد اول هر روز صبح آن را بخواند، از نفوذ شیطان در قلبش در امان است دعای مشهور امام رضا(علیه السّلام) در این زمینه است که در حديث صحيح از ایشان نقل شده كه چون صبح از خانه بيرون روى بگو: «بِسْمِ اللّهِ امَنْتُ بِاللّهِ تَوَكَّلْتُ عَلَى اللّهِ ماشاءَ اللّهُ لاحَوْلَ وَلاقُوَّةَ اِلاّ بِاللّهِ» كه چون اين بگوید، ملائكه شيطان را کنار زده و بر قلب شما فرود خواهند آمد.منبع خبرگزاری حوزه

درس اخلاق

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 18ام آبان, 1394

                   

میرزای کبیر قمی؛ عالِمی که مصداق اخلاقِ عملی بود                                                          

ولادت آيت الله حاج شيخ ابوالقاسم قمي، در حدود سال 1280 ق، در بيت علم و فضيلت متولد شد. پدرش مرحوم شيخ ملا محمد تقي هم يكي از افاضل قم بوده است. البته سال ولادتش، در جايي تصريح نشده است، اما از آنجا كه در سال 1353 ق، در سنين بيش از هفتاد سالگي بدرود حيات گفت پس سال تولدش حدود 1280 ق بوده است

* تحصيلات

مرحوم حاج شيخ ابوالقاسم، دروس مقدماتي و ادبيات و سطوح اوليه را در قم، كاشان و اصفهان نزد حضرات آيات:حاج شيخ محمد حسن نادي نويسنده «ردّ الشيخيه» از بزرگان علماي قم و ابوالزوجۀ وی، حاج شيخ محمد جواد قمي از اعاظم علماي قم، حاج ملا محمد نراقي، ميرزا فخرالدين نراقي و حاج آقا منيرالدين بروجردي صاحب «الفروق بين الفريضۀ و النافلۀ» و منظومه در فقه و اصول فرا گرفت.مرحوم کبیر قمی پس از آن به تهران مهاجرت كرد و رسائل را هم در محضر آيت الله ميرزا محمد حسن آشتياني آموخت و در برخي از علوم همچون ادبيات و حُسن خط، مهارت بسياري كسب نمود.

* هجرت به نجف

وی در حدود سال 1305 ق، رهسپار نجف اشرف شد و ساليان بسيار با تلاش و كوشش فراوان - همراه با فقر و تنگي معيشت -در فراگيري علم كوشيد.برخي از اساتيدش در نجف عبارتند از آيات عظام: حاج آقا رضا همداني صاحب «مصباح الفقيه في شرح شرايع الاسلام»، حاج ميرزا حسين خليلي تهراني، آخوند ملا محمد كاظم خراساني صاحب «كفاية الاصول» و «فوائد الاصول»، سيد محمد كاظم طباطبايي يزدي صاحب «عروة الوثقي» و «حاشيه مكاسب».وي در نجف به درجه اجتهاد نائل آمد و در همان جا، از علماي بزرگ و فقيهان سترگ و از مروّجين شرع مقدس به شمار مي رفت… .

خاطره اي از دوران تحصيل

آيت الله سيد موسي شبيري زنجاني به نقل از آقاي حاج ميرزا مهدي ولايي - يكي از نويسندگان فهرست كتب خطي كتابخانه آستان قدس - نقل كرده اند، كه: زماني آقاي حاج شيخ ابوالقاسم قمي به نجف اشرف مشرّف شد و در ضمن سخنانش فرمود:

وضع شما طلبه ها، الان خيلي اعياني و شاهانه است، در زماني كه ما تحصيل مي كرديم طلبه هاي معمولي هفته اي يك نوبت پختني داشتند و طلبه هاي اعيان هفته اي دو بار و طلبه هاي فقير ماهي يك وعده. در يكي از سالهاي تحصيلي كه دو ماه گوشت نخورده بودم از كنار حجرۀ طلبه اي رد مي شدم كه ديدم آبگوشت را از درون ديزي، در كاسه مي ريزد. بوي آبگوشت كه در فضا پيچيده بود پاي مرا سُست كرد آن طلبه به من تعارف نمود و من قبول نكردم و گفتم: من نهار خورده ام، چون پيشتر خود را با مقداري تربچه سير كرده بودم.

* تدريس

معظم له در طول چندین سال تدريسِ فقه، شاگردان بسياري را پروراند. پيش از ورود آيت الله العظمی حايري (ره) به قم و تأسيس حوزه علميه، عموم شاگردانش را طلاب و فضلاي قمي تشكيل مي دادند. البته وی همه روزه براي برخي از بازاريان با سواد، يك درس مكاسب هم داشتند كه مرحوم حاج سيد علي بلور فروش و حاج شيخ علي سقط فروش از آن جمله اند.

پس از ورود آيت الله العظمی حايري (ره) هم بسياري از شاگردان معظم له به حلقه درسي حاج شيخ ابوالقاسم قمي نيز پيوستند و از او هم بهره بردند. سبك تدريس وی مبتني بر دقّت بسيار و ژرف نگري بود و لذا مسئله اي را كه عنوان مي كردند، دير به پايان مي رسيد و شاگردانش با وي، بسيار به بحث مي پرداختند و اكثر روزها، مباحثه بين الاثنيني (دو طرفه) مي شد؛ اين سبك تدريس ميرزاي شيرازي نيز بوده که در پرورش قوّه اجتهاد و ملكه استنباط در شاگردان، نقش مؤثري دارد.

علم، فضل و دانش گستردۀ وي در قم تا بدانجا مشهور بود كه حتي مرحوم آيت الله العظمی حايري (ره) در درس اصولِ خويش به طرح برخي نظرات وي پرداخته و بعضي از آن ها را قبول مي كرد.

* میرزای قمی در کلام بزرگان

علامه سيد محسن امين درباره اش مي نويسد: «وي عالمي فاضل، محقق مدقق، فقيه اصولي، متقي و زاهد و مشهور به فضل، دقّت نظر و گستردگي معلومات بود. آن مرحوم حتي از نظر علمي به گونه اي بود كه بعضي میرزای قمی را بر آيت الله العظمی حايري ترجيح مي دادند، ولي رياست حوزه از آن حاج شيخ عبدالكريم بود.در سال 1353 ق، وی را در قم ديدم و پيرامون برخي مسائلِ فقهي گفتگو كرديم و فضل و دقت نظرش را فهميديم؛ فضلاء قم وی را مي ستودند.شيخ آقا بزرگ تهراني هم مي نويسد:طلاب، مجلس درس او را مغتنم و مقام استفاده مي شمردند و اين به خاطر وفور علم و كثرت دانش وي بود.

برخی از شاگردان آن فقيه بزرگ عبارتند از:

امام خميني (ره) بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران، آيت الله العظمی حاج سيد محمد رضا موسوي گلپايگاني، آيت الله حاج ميرزا محمد فيض قمي، آيت الله حاج سيد احمد شبيري زنجاني، آيت الله آخوند ملا علي همداني، آيت الله حاج ميرزا عبدالله چهلستوني تهراني، آيت الله حاج ميرزا محمود روحاني قمي، آيت الله حاج ميرزا ابوالفضل زاهدي قمي،حاج سيد مصطفي صفايي خوانساري، حاج شيخ مهدي حرم پناهي قمي، حاج شيخ علي اصغر اشعري قمي، حاج ميرزا محمد تقي اشراقي قمي، حاج شيخ عبدالهادي حاج آخوند قمي، حاج شيخ ابوالقاسم نحوي قمي، حاج سيد محمد علوي قزويني، حاج آقا ضياء استر آبادي تهراني، شيخ محمد صادق صدرا الشريعه تنكابني، شيخ محمد حسين ناصر الشريعه قمي، حاج سيد احمد مشرف حسيني قمي، حاج شيخ حبيب الله زاهدي قمي، شيخ محمد باقر خازني قميو شيخ محمد حسن آقا نجفي قمي.

* تأليفات

از آن فقيه سترگ، به دليل كثرت مشاغل اجتماعي و مراجعات مردمي، تأليف بسيار بر جاي نماند. امّا برخي از آثارش در فقه و اصول و تفسير عبارتند از:«حاشيه بر كفاية الاصول استادش محقق خراساني»، «حاشيه بر تفسير صافي ملا محسن فيض كاشاني»، «تصحيح و مقدمه بر جمال الاسبوع سيد بن طاوس» و «رساله علميه». وي رسالۀ خود را براي چاپ به چاپخانه داده بود اما با ورود آيت الله العظمی حايري به قم و براي پرهيز از تعدّد مرجع تقليد، رساله اش را از چاپخانه باز پس گرفت.

* همراهي در تأسيس حوزه علميه قم

هنگامي كه مرحوم آيت الله العظمی حاج شيخ عبدالكريم حايري در سال 1340 ق (1300 ق) به قصد زيارت حرم حضرت معصومه(س) به قم آمدند؛ علماي قم همراه با طلاب و تجار و عموم مردم، همگي به استقبال وي شتافتند و با اصرار بسيار، از او درخواست اقامت دائم و تأسيس حوزه را نمودند. از جمله كساني كه در اين راه، كوشش فراوان نمود، آيت الله حاج شيخ ابوالقاسم كبير قمي است.از مرحوم آيت الله سيد مصطفي صفايي خوانساري نقل شده است: زماني كه آقاي حاج شيخ ابوالقاسم و آقاي حاج ميرزا محمد ارباب به ديدن حاج شيخ عبدالكريم آمده بودند بحثي فقهي بين اين سه بزرگوار در مي گيرد. در بازگشت، آقاي ارباب به حاج شيخ ابوالقاسم مي گویند: حاج شيخ با ما فرق مي كند هر كجا كه باشد حوزه تشكيل مي دهد، پس چه بهتر كه در قم تشكيل گردد و ما قمي ها هم در آن سهيم باشيم. آقاي كبير مي گوید: من هم مي خواستم همين را بگويم. لذا بنا مي گذارند كه برگردند و از حضور آقاي حايري، در خواست اقامت بنمايند و اين كار را هم مي كنند.

* ويژگي هاي اخلاقي

مرحوم آيت الله حاج شيخ ابوالقاسم قمي داراي ويژگي هاي اخلاقي منحصر به فردي بود كه او را از ديگران متمايز ساخته بود؛ چنانچه از آيت الله العظمي گلپايگاني چنين نقل شده است: ما عمدتاً براي استفاده از اخلاق و انفاس قدسي وی به درسش مي رفتيم و علاوه بر آن، از علمش هم بهره مي برديم؛ همين مطلب را هم آيت الله شبيري زنجاني از امام خميني (ره) و پدرشان آيت الله سيد احمد زنجاني نقل كرده اند كه گفته بودند: زمان ما در قم، درس رسمي اخلاق نبود. اما نمونه هاي اخلاقي در حوزه از قبيل: آيت الله حاج شيخ ابوالقاسم قمي وجود داشت كه انسان مي توانست زندگي آنان را الگو و سرمشق قرار دهد.

* احترام به سادات

يكي از ويژگي هايش، احترام و اكرام سادات بود. آيت الله سيد مصطفي صفايي گفته بود: روزي در جلسه اي، يكي از سادات را بر خودش - به هنگام خروج - مقدم داشت، يكي از علماي قم به او گفت: چرا آبروي ما را مي بري؟.وی در جواب گفت: مي خواهي آبروي مرا جلو پيغمبر (ص) ببري؟. او سيد است و بايد مقدم داشته شود.همچنین آن مرحوم معمولاً كنار سفره خود، فقرا و سادات مستمند را مي نشاند و از آن غذايي كه خود مي خورد به آنها هم مي خورانيد.

* قصد قربت ندارم!

مرحوم حجت الاسلام حاج شيخ مرتضي انصاري قمي نقل می کند: روزي حاج شيخ ابوالقاسم براي اقامه جماعت به مسجد امام (ع) آمد و قبل از خواندن نماز به خانه اش بازگشت. وقتي از وی علّت را جويا شدند، گفتند: كثرت نمازگزاران مرا خوشحال كرد و ديدم امروز قصد قربت در اين نماز ندارم.

* رحلت

آيت الله حاج شيخ ابوالقاسم كبير قمي، پس از عمري پر بار و كارنامه اي درخشان، در يازدهم جمادي الثاني 1353 ق، مطابق با 1313 ش. رحلت کرد و پس از تغسيل و تكفين، توسط مرحوم آيت الله حاج شيخ محمد كبير و تشييعي با شكوه، در مسجد بالا سر حرم حضرت معصومه (س) به خاك سپرده شد.منبع: ستارگان حرم، ناصرالدين انصاري

چهل روز گذشت

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 18ام آبان, 1394


مراسم چهلمین روز درگذشت روحانیون فاجعه منا با حضور مراجع و علما برگزار شد


مراسم چهلمین روز درگذشت روحانیون جانباخته درحادثه دلخراش منا با حضور مراجع، علما و حضور گسترده طلاب و خانواده های جانباختگان در قم برگزار گردید. به مناسبت چهلمین روز ارتحال مهاجران الی الله در فاجعه منا، به خصوص روحانیون این حادثه دلخراش، مراسمی از سوی نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت، مرکز خدمات حوزه های علمیه و آستان مقدس حضرت معصومه(س) و استانداری قم در مسجد اعظم قم برگزار شد. در این  مراسم  که با حضور گسترده طلاب و خانواده های جانباختگان این حادثه دلخراش و پس از نماز مغرب و عشا برگزار شد، حضرات آیات شبیری زنجانی و علوی گرگانی حضور داشتند.

از جمله شخصیت های حوزوی حاضر در این مراسم آیت الله امینی، آیت الله مومن،‌ آیت‌الله حسینی بوشهری مدیر حوزه‌های علمیه، حجت الاسلام والمسلمین قاضی عسکر نماینده ولی فقیه در سازمان حج و زیارت، بودند.از دیگر حاضران در این مراسم می توان به اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه و اساتید سطح عالی و فضلای حوزوی و همچنین مسئولان استان قم اشاره کرد.

سخنران این مراسم، حجت الاسلام والمسلمین سیداحمد حسینی خراسانی  عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم بود که در سخنانی به ذکر اهمیت پرداختن و تکرار یاد و نام شهدا و مهاجران الی الله پرداخت و گفت: این شهدا پاکیزه و بهترین مرگ ها را تجربه کردند و در نزد خدای خود روزی می خورند.این استاد حوزه تصریح کرد: پادشاه سعودی که عنوان خادم حرمین را برای خود انتخاب کرده است باید خادم باشد و ببیند آیا به وظیفه خود در قبال مردمی که این گونه جان خود را از دست داده اند عمل کرده است یا خیر؟

گفتنی است مراسم مداحی و قرائت قرآن از جمله برنامه های مراسم یادبود شهدای روحانی منا بود.خبرگزاری حوزه 

 

برجام

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 17ام آبان, 1394


پاسخ آیت الله العظمی مکارم به پرسش یک نماینده مجلس درباره برجام
 

اگر در اجرای برجام اشکالی وجود داشت و یا شرایط نه گانه مقام معظم رهبری مدظله العالی رعایت نشده بود، شما و دیگران می توانید از مجریان برجام توضیح بخواهید و اگر توضیح آنان قانع کننده نبود از طرق قانونی دنبال نمایید.به گزارش خبرگزاری «حوزه»  یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی سوالاتی در خصوص برجام از حضرت آیت الله مکارم شیرازی انجام داده که پاسخ  معظم له  به این نامه بدین شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم

جناب حجت الاسلام آقای رسایی دامت تأییداته

با اهداء سلام و تحیت؛

استفتاء محترمانه جنابعالی در رسانه ها منتشر شد و به پایگاه اطلاع رسانی دفتر ما نیز واصل گردید؛ از اینکه قبول دارید برجام مراحل پنج گانه خود را پشت سر گذاشته است خوشوقتیم؛ ولی در مورد بعضی از اشکالات اجرای آن سوال کرده بودید، آنچه ما در بیانیه و سخنرانی سابق عرض کرده ایم درباره اجرای برجام نبوده است، لذا اگر در اجرای برجام اشکالی وجود داشت و یا شرایط نه گانه مقام معظم رهبری مدظله العالی رعایت نشده بود، شما و دیگران می توانید از مجریان برجام توضیح بخواهید و اگر توضیح آنان قانع کننده نبود از طرق قانونی دنبال نمایید.ان شاء الله تعبیرات، دوستانه باشد که تمام ملت و مسئولین را به وحدت نزدیک تر کند.همیشه موفق باشید

ناصر مکارم24 محرم الحرام 1437 هجرى قمرى

 

 

رساله حقوق بشر

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 17ام آبان, 1394


            *رساله الحقوق امام سجاد علیه السلام تبلور حقوق معنوی انسان *         

تبلور حقوق معنوی انسان را می‌توان در رساله حقوقیه امام سجاد(ع) یافت، حضرت قرن ها پیش در این رساله، حقوقی را مطرح فرموده اند که شما هر چقدر بخواهید برای جوامع امروزی غربی آن‌ها را بیان کنید، برای آنها قابل هضم نیست، چرا که مبانی فکری و جهان بینی ایشان مادی می باشد.

*مصادیقی از تفاوت های حقوق بشر اسلامی با حقوق بشر غربی

الف- حقوق الهی: به عنوان مثال در رساله حقوقیه امام سجاد(ع) وقتی حضرت بحث حقوق را شروع می‌کنند، بزرگترین حق را حق خداوند بر بندگان قرار می‌دهند اما در غرب حقی برای خدا قائل نیستند، بلکه بالاترین قدرت برای قانونگذاری خود انسان بوده و اومانیسم یا انسان گرایی بر این پایه است که کسی بالاتر از انسان حق امر و نهی و قانونگذاری ندارد لذا در تفکر غرب و در اعلامیه جهانی حقوق بشر انسان به جای خدا نشسته است.

اما این توجه را امام سجاد علیه السلام در ابتدای رساله حقوقیه خودشان دارند و در نگاه ایشان بزرگترین حق و اعظم حقوق؛ حقی است که خداوند نسبت به بندگان دارد، حضرت می‌فرمایند: منشأ همه حقوق خداوند است، که در اعلامیه جهانی حقوق بشر اثری از این سخن نمی یابید، در این اعلامیه تنها انسان را صاحب حق می‌دانند و چیزی به نام خداوند را قبول ندارند.

ب- حقوق اعضا و جوراح: بعد از اینکه حضرت، حق خداوند بر بندگان را مطرح می‌کنند، برای اعضا و جوارح انسان حقوقی را قرار می‌دهند که به عهده انسان است و این مسئله را در اعلامیه جهانی حقوق بشر نیز نمی یابیم؛ چرا که تعریف آنها از بشر اینگونه نیست.

خداوند می‌فرماید: برای هر عضوی از اعضای بدن حقوقی قرار می‌دهم زبان شما بر شما حقوقی دارد که اگر آن را رعایت نکردید روز قیامت زبان، گوش و سایر اعضای بدن تان از شما شکایت می‌کنند، چرا که حق آنها را ادا نکرده اید.

ج- حقوق افعال و اعمال: بعد از این مرحله حضرت می‌فرمایند: کارهایی که شما انجام می‌دهید نیز به گردن شما حق پیدا می‌کنند؛ به عنوان مثال حق نماز باید در نماز ادا شود؛ اگر کسی این حق را ادا نکند روز قیامت فعل شما به گردن شما حق دارد و می‌تواند از شما شکایت کند و یا نسبت به حج می‌فرمایند:  باید حق حجی را که انجام می‌دهید ادا کنید، شما این مسائل را در مکاتب غرب نمی بینید، یا نسبت به حق صدقه می فرمایند:شما صدقه می‌دهید و فکر می‌کنید منتی بر سر خدا دارید، در حالی که اینطور نیست؛ در همین راستا خداوند می‌فرماید: صدقه نباید باعث تحقیر مؤمنی یا فقیر بشود اگر این گونه عمل شود حق صدقه ادا نشده، حتی اگر می‌خواهید در راه خدا قربانی کنید، باید حق آن را ادا کنید، بعد از اینکه حضرت این حقوق را تصویر کردند این مطالب بر اساس مکاتب انسان محورغربی که نگاه حیوانی به انسان دارند قابل تصویر نیست ولی امام سجاد(ع) در رساله حقوقیه این حقوق را به بهترین شکل بیان فرموده اند.

از دیگر مسائلی که در این رساله مورد توجه قرار گرفته مباحثی مانند حق سلطان بر شهروندان؛ حقوق معلم؛ حقوق زوجه؛ حقوق رعیت و…معارف فراوان دیگری است که می تواند محل توجه قرار بگیرد، در اعلامیه جهانی حقوق بشر به این حقوق نیز توجه نشده و اگر حقوق مذکور نهادینه شده و در سطح جوامع بشری اجرایی گردد؛ بسیاری از مشکلات خانوادگی و مفاسد اجتماعی از بین خواهد رفت، حتی برخی از تخلفاتی که از سوی حکومت انجام می‌شود و فتنه‌ها شکل می‌گیرد هم از بین می‌رود، منشأ این مشکلات عدم شناخت نسبت به حقوق یکدیگر است و  چنانچه بر اساس این حقوق رسانه ها آنگونه که باید ورود پیدا کنند جامعه متحول می‌شود.

*حقوق کسی که به ما بدی کرده

حتی حضرت نسبت به کسی که به ما بدی کرده نیز  حقوقی بیان نموده اند و مانند این مطالب را در کجای اعلامیه جهانی حقوق بشر می توان یافت؟ یعنی کسی که در حق ما دشمنی کرده، حق نداریم به هر شکلی با او مقابله کنیم باید به اندازه دشمنی او با او مقابله کرده و اگر می‌توانیم از او گذشت کنیم، بنده  اعلامیه جهانی حقوق بشر و اعلامیه های مشابه آن را مطالعه کرده ام اما چیزی که زندگی انسان را تأمین می‌کند توجه به حقوقی است که امام سجاد(ع) مطرح کرده اند.

با اینکه زمان زیادی از نوشتن اعلامیه جهانی حقوق بشر می‌گذرد ولی مشکل حقوق بشر را حل نکرده، چرا که نگاه واقعی به انسان نداشته اند ولی به دلیل نگاه متعالی که امام سجاد(ع) به انسان دارند که نگاه خلیفة اللهی به انسان است این مسائل قابل درمان می باشد اما در غرب حقوق بشر بهانه قرار داده شده افراد بی گناه را به خاک و خون می‌کشند تا مثلا حقوق بشر متجلی شود.

*جای خالی کرامت انسانی در اعلامیه جهانی حقوق بشر

یکی از مسائلی که شما در حقوق بشر بر آن تأکید دارید کرامت انسانی است، آیا کشتار مردم بی گناه در راستای کرامت انسانی است؟ یکی از نقص های مهم در فعالیت های علمی ما این است که ذهن خود را متوجه مسائلی مانند اعلامیه جهانی حقوق بشر کرده ایم و گاهی آن را نقد می‌کنیم، اما آن چیزی که در متن دین و منابع دینی خودمان داریم مورد غفلت واقع شده، چنانچه از رساله حقوقیه امام سجاد می‌توانیم یک اعلامیه حقوق بشر استخراج کنیم که مورد پذیرش همه دنیا باشد ما از آیات قرآن و روایاتی که داریم با توجه به نگاه متعالی که به انسان دارند باید استفاده کنیم چرا که کرامت واقعی برای انسان قائل هستند نه نگاه غرب که انسان را در مسائل جنسی آزاد می‌گذارند، اسلام ارزش واقعی به انسان می‌دهد و گاهی محدودیت هایی برای انسان ایجاد می‌کند که این محدودیت ها باعث کمال انسان می‌شود در حالی که در اعلامیه جهانی حقوق بشر این گونه نیست.

شرح حدیث ، روضه

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 17ام آبان, 1394

                           

                                          

امام حسین (علیه السلام) فرمودند:

مَنِ اتَّکَل عَلی حُسنِ اختِیارِ اللهِ تَعالی لَهُ لَم یَتَمَنَّ غَیرَ مَا اختارَ اللهُ عَزَّوَجَلَّ لَهُ؛

هر کس به انتخاب شایسته ی خدا درباره ی او تکیه و توکل کند، جز آنچه را خدا برایش انتخاب کرده است، آرزو نمی کند.احقاق الحق، ج11، ص591

شرح حدیث:

خداوند صلاح بندگان را بهتر از خودشان می داند.انسان مؤمن، اهل «توکّل» و حسن ظنّ به خداست و کارهای خدا را هم حکیمانه می شمارد. کسی که خداشناس و خدادوست باشد، به کارها و انتخابهای خدا هم به دیده ی قبول می نگرد و خود را به او می سپارد و نسبت به خدا هیچ اعتراضی نمی کند و رضا و پسندی جز رضای خدا ندارد.یکی درد و یکی درمان پسندد   یکی وصل و یکی هجران پسنددمن از درمان و درد و وصل و هجران   پسندم آنچه را جانان پسنددایمان ناقص نسبت به خدا، سبب می شود فرد، در مورد وضعیت و حالات خود همیشه حالت انتقادی داشته باشد و آرزو کند کاش چنین می شد! چرا چنین نشد؟ چرا فرزندم پسر نشد؟ چرا وضع من خوب نمی شود؟ چرا بیمار شدم و…از پیشوایان ما نقل شده است: « ما چنانیم که اگر خدا برایمان بلا را بپسندد، ما هم همان را می پسندیم و اگر عافیت بخواهد، ما هم دوستدار عافیتیم. اگر اراده کند که بیمار یا تندرست باشیم، ما هم همان را دوست داریم و در مقابل پسند و گزینش و اراده ی الهی، هیچ اراده و پسندی نداریم.»این نکته، به انسان مؤمن آرامش روحی می بخشد و او را از نگرانی و غصّه می رهاند.کار را به خدا بسپاریم.آنچه او برایمان خواست، همان خواسته ی ما باشد. منبع: حکمت های حسینی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام حسین علیه السلام)، جواد محدثی

روضه جانان

صلی الله علیک یا ابا عبدالله الحسین، صلی الله علیک یا زین العابدین و یا سید الساجدین


بین نماز وقت دعا گریه میکنی یا امام سجاد// با هر بهانه در همه جا گریه گریه میکنی یا امام سجاد

هر چند زهر قلب تو را پاره پاره کرد//اما به یاد کرب و بلا گریه میکنی یا امام سجاد

آبی خوش از گلوی تو پایین نرفت//با ناله های وا عطشا گریه میکنی یا امام سجاد

با یاد زلف خونی سرهای نی سوار// هر صبح با نسیم صبا گریه میکنی یا امام سجاد

اصلا تو خود کرب و بلای مجسمی//وقتی برای خون خدا گریه میکنی یا امام سجاد


تا آخر عمر مبارک تا چشمانشان به آب  و غذا می افتاد گریه می کردند و می فرمدند قتل البن الرسول الله بکربلا عطشانا،قتل ابن رسول

الله جائعا، و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون

درک لحظه ها

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 7ام آبان, 1394

بر لب جوی نشین و گذر عمر ببین

 امام حسن مجتبی (ع) می فرماید:«فرزند آدم از روزی که شکم مادر را ترک می کند و به زمین قدم می گذارد پیوسته سرگرم نابود ساختن عمر خویش است در حالی که باید از فرصت زندگی استفاده کند و برای منازلی که در پیش دارد بهره بردارد»

باید بدانیم فرصتها “زمان حال”  زندگی اند، زیرا گذشته لحظاتی هستند که از دست رفته اند و آینده لحظاتی می باشند که از” اکنون ” حاصل می شوند.در روایات زیادی استفاده از زمان حال را غنیمت حساب آورده اند1 و گفته شده که باید از تک تک فرصت های فعلی استفاده شود ؛ چرا که فرصت ها مثل ابر گذرا هستند.2

امام سجاد(ع) فرمود: «یک مصیبت، این است که انسان با از دست دادن مال ـ که جایگزین دارد ـ غمگین می شود ؛ ولی برای عمرش ـ که از دست می رود و قابل جبران نیست ـ نگران نمی شود. مصیبت دیگر این که هر روز که به شب می رساند، یک قوم به سوی آخرت پای می گذارد ؛ ولی نمی داند به سوی بهشت روانه است یا جهنم… اگر انسان از این امر پند بگیرد دچار سختی و مشکلی نمی شود»3

انسان عاقل واندیشمند کسی است که در استفاده از ساعات ونه بلکه ثانیه های زندگی اش خساست به خرج داده وبا  الگوپذیری از تعالیم حیات بخش دین و کوشش وتلاش در این مسیر، به منظور دریافت سهم خویش «درآینده » زمان حال را دریابد.

امیر المؤمنین(ع) درخطبه102نهج البلاغه با بیانی بسیار شیوا در همین زمینه می فرماید:«به مانند بى رغبت هاى به دنيا، و اعراض كنندگان از آن به دنيا بنگريد، كه به خدا قسم دنيا به زودى اهل اقامت و ساكنانش را از ميان برمى دارد، و عيّاشان بى خيال را دچار حادثه و بلا مى نمايد.آنچه از دنيا از دست رفته و پشت كرده بازنمى گردد، و آينده آن هم روشن نيست چه مى شود تا به انتظارش باشند.شادى آن آميخته به اندوه است، و قدرت و قوت مردان آن رو به سستى و ضعف مى رود.پس فراوانى آنچه كه شما را خوشايند است فريبتان ندهد، زيرا آنچه از دنيا با شما خواهد بود اندك است.رحمت خداوند بر كسى كه انديشه كند و عبرت گيرد، و عبرت بگيرد و بيناى به امور شود. آنچه از دنيا موجود بوده پس از اندك زمانى كه بر آن بگذرد گويى وجود نداشته، و آنچه از آخرت وجود خواهد يافت گويى پس از اندك زمانى ابدى و هميشگى خواهد بود. آنچه به شماره آيد (ساعات عمر) پايان پذير است، و هرچه را انتظار برند آمدنى است، و هرچه آمدنى است نزديك و در حال رسيدن است.»

درقسمتي از كتاب کاش حقیقت داشت__مارك لوي می خوانیم:

“تصور کن برنده یک مسابقه شدی و جایزه ات اینه که بانک هرروز صبح یک حساب برات باز می کنه و توش هشتادوشش هزاروچهارصد دلار پول می گذاره ولی دوتا شرط داره. یکی اینکه همه پول را باید تا شب خرج کنی، وگرنه هرچی اضافه بیاد ازت پس می گیرند. نمی تونی تقلب کنی و یا اضافهٔ پول را به حساب دیگه ای منتقل کنی. هرروز صبح بانک برات یک حساب جدید با همون موجودی باز می کنه. شرط بعدی اینه که بانک می تونه هروقت بخواد بدون اطلاع قبلی حسابو ببنده و بگه جایزه تموم شد. حالا بگو چه طوری عمل می کنی؟ او زمان زیادی برای پاسخ به این سوال نیاز نداشت و سریعا …..

«همه ما این حساب جادویی را در اختیار داریم: زمان.

این حساب با ثانیه ها پر می شه.هرروزکه از خواب بیدار میشیم هشتادوشش هزارو چهارصد ثانیه به ما جایزه میدن و شب که می خوابیم مقداری را که مصرف نکردیم نمیتونیم به روز بعد منتقل کنیم. لحظه هایی که زندگی نکردیم از دستمون رفته. دیروز ناپدید شده. هرروز صبح جادو می شه و هشتادوشش هزاروچهارصد ثانیه به ما میدن. یادت باشه که من و تو فعلا از این نعمت برخورداریم ولی بانک می تونه هروقت بخواد حسابو بدون اطلاع قبلی ببنده و ما به جای استفاده از موجودیمون نشستیم بحث و جدل می کنیم وغصه می خوریم به جای اینکه از زمانی که برامون باقی مونده لذت ببریم.»”

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله  فرموده است: «نخستین افرادی که در روز قیامت از آن ها پرسش می شود، سه کس اند: مردی است که خداوند به او دانشی عطا کرده است، به وی می فرماید: در آن چه دانستی چه کردی؟ می گوید: پروردگارا! در ساعات شبانه روز به آن قیام کردم، خداوند می فرماید: دروغ گفتی و فرشتگان هم می گویند: دروغ گفتی، بلکه خواستی بگویند فلانی عالم است. آگاه باش که آن را گفته اند. دیگر مردی است که خداوند مالی به او داده است، حق تعالی به او می گوید: من به تو نعمت دادم تو چه کردی؟ می گوید: پروردگارا! من در ساعات شب و روز صدقه دادم، خداوند می فرماید: دروغ گفتی، و فرشتگان هم می گویند: دروغ گفتی و خواستی گفته شود: فلانی جواد و بخشنده است. آگاه باش که آن را گفته اند. دیگر مردی است که در راه خدا کشته شده است خداوند به او می گوید: چه کرده ای؟ می گوید: به جهاد امر کردی و من در راه تو پیکار کردم تا کشته شوم، خداوند می فرماید: دروغ گفتی، و فرشتگان نیز می گویند: دروغ گفتی بلکه خواستی بگویند، فلانی شجاع است، آگاه باش که آن را گفته اند.

همچنین پیامبر صلی الله علیه و آله به «معاذ بن جبل» فرمود: «عمل را خالص کن، اندک آن تو را بس است»

 

با در نظر گرفتن ارزش لحظات برگشت ناپذیر زندگی و اینکه تنها مؤثر وجود در عالم، خداوند بی نیاز از همه موجودات است  سعی کنیم ارزش هر لحظه از عمر را با انجام کارهای نیک وپایدار همراه با نیت پاک وخالص،معنادار ساخته ودر صدد  انجام پرسودترین معامله با یگانه خریدار سرای آخرت باشیم.


مهدی موعود (عج الله تعالی فرجه الشریف)

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 7ام آبان, 1394

امیر مؤمنان علی (علیه السلام) فرمودند:خداوند تبارک و تعالی به سوی زمین نگریست، پس ما را برگزید و برای ما شیعیانی برگزید که ما را یاری می کنند، آنها از خوشحالی ما خوشحال و به خاطر اندوه ما اندوهگین می شوند و مال و جانشان را در راه ما نثار می نمایند، آنان از ما هستند و سرانجام نیز با ما خواهند بود. (1)
یاری اهل بیت و نصرت امام عصر (علیه السلام) توفیقی نیست که برای هر کسی فراهم گردد. در هر نظامی یاران و خدمتگزاران و کارگزاران از ناحیه خود نظام انتخاب می شوند. نظام الهی نیز از این قاعده برکنار نیست. یاران خدا و یاوران پیامبر خدا و اهل بیت علیهم السلام همگی توسط خداوند متعال انتخاب شده و به واسطه رسول گرامی و اهل بیت (علیهم السلام) پذیرفته می گردند.خوشا به حال کسی که خداوند از ابتدا او را برای یاری ولی خود انتخاب کرده است؛ آن امامی که جدش امام صادق (علیه السلام) سالها پیش از تولد او آرزومند یاری و خدمتگزاری اش می باشد و زمزمه می کند:لَو أدرَکتُهُ لَخَدَمتُهُ اَیامَ حَیاتی (2)اگر او را درک می کردم حتماً تمام عمر را صرف خدمتگزاری اش می کردم.
در آنجا که جد بزرگوار او، آن امام عزیز، چنین آرزو می کند، ما را توان صحبتی نیست به جز حسرت و آرزو، بیم و امید …اگر خداوند پیش از این عده ای را برای یاری اهل بیت انتخاب کرده، پس هم او می تواند این کار را تکرار کند، عده ای دیگر را نیز برای این امر برگزیند و به آنها توشه و توان، و نیت پاک در این راه عنایت فرماید. اگر ما و شما تا دیروز توفیق یاری امام زمان (علیه السلام) را نداشته ایم یا توفیقمان در این راه اندک و ناچیز بوده است، بیایید تا از خدا بخواهیم که او در کار ما تجدید نظر فرماید و ما را نیز برای خدمت در آن آستان برگزیند:
اللهمّ انّی اَسئلُکَ اَن …. تَجعَلَنی مِمَّن تَنتَصِر بِهِ لِدینِکَ وَ لا تَستَبدِل بی غَیری (3)
پروردگارا! از تو می خواهم که … مرا از کسانی قرار دهی که دینت را به او یاری می کنی و به جای من دیگری را نگذاری.دست خداوند باز است، خواست او نافذ است و اراده او تخلف ناپذیر. اگر او بخواهد، می تواند از ما نیز یاورانی سخت کوش، دلسوز و مؤثر برای امام غریبمان بسازد، که اگر به یاری او موفق شویم جایمان در بهشت، در کنار او و با او خواهد بود.
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند:خدای عز و جل به هیچ یک از دوستان خود که جان خویش را در اطاعت و خیرخواهی برای امامش به زحمت اندازد، نظر نمی افکند مگر اینکه او را در رفیق اعلی (یعنی جایگاه پیامبران و صدیقین و شهدا و صالحان که در بهشت قرین یکدیگرند) در کنار ما جای دهد. (4)
مولا جان! با نظر رحمت خود بر ما نگاهی کن(5) تا باشیم و بمانیم از منتظرانی که با همین توان اندک یاریت می کنند؛ تا باشیم و شمرده شویم از یاران انتظار…

(3). مفاتیح الجنان: از دعاهای ماه مبارک رمضان؛ همچنین موارد بسیار دیگر.

(4). اصول کافی، ج1، ص403، باب ما أمر النبی (ص)، ح1

(5). وَ انظُر اِلینا نَظرة رَحیمة؛ فرازی از دعای ندبه

 

 

 

سخنان عقیله بنی هاشم سلام الله علیها

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 7ام آبان, 1394

سخنان حضرت زینب (سلام الله علیها) در برابر عبیدالله

زینب کبری (سلام الله علیها) نه تنها با مردم کوفه سخن گفت و آنان را بر کار زشتی که مرتکب شده بودند ملامت و عتاب کرد، بلکه در دارالاماره ابن زیاد نیز چنان نیرومندانه ایستاد و سخن پرخاشگرانه گفت و آن پلید را که سرمست پیروزی بود، حقیر و کوچک شمرد که توان سخن گفتن را از او گرفت.ابن زیاد برای اینکه زینب کبری (سلام الله علیها) را کوچک بشمارد، رو به آن حضرت کرده و گفت: خدای را شکر، که شما را رسوا نمود و مردان شما را کشت و وحی و اخبارتان را دروغ گردانید.حضرت زینب (سلام الله علیها)، بی آنکه هیبت مجلس در روح بلندش کوچک‏ترین تأثیری گذارد، با نگاهی تحقیرآمیز، در پاسخ فرمود:
«الْحَمْدُ لِلهِ الَّذِي أَكْرَمَنَا بِنَبِيِّهِ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه وآله وَ طَهَّرَنَا مِنَ الرِّجْسِ تَطْهِيراً وَ إِنَّمَا يَفْتَضِحُ الْفَاسِقُ وَ يَكْذِبُ الْفَاجِرُ وَ هُوَ غَيْرُنَا وَ الْحَمْدُ لِلهِ»؛ حمد و سپاس خدا را که ما را به وسیله پیامبرش گرامی داشت و از هر پلیدی و آلودگی پاک و مبرا ساخت، و همانا شخص تبهکار است که رسوا می ‏شود و بدکار است که دروغ می‏ گوید، و ما چنین نیستیم.
عبیدالله در حالی که از خشم، رگ‏های گردنش پر از خون شده بود، با تمسخر گفت: چگونه دیدی کار خدا را درباره برادرت و خاندانت؟
زینب (سلام الله علیها) با همان بی اعتنایی فرمود:
«كَتَبَ اللهُ عَلَيْهِمُ الْقَتْلَ فَبَرَزُوا إِلَى مَضَاجِعِهِمْ وَ سَيَجْمَعُ اللهُ بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُمْ فَتُحَاجُّونَ إِلَيْهِ وَ تَخْتَصِمُونَ عِنْدَهُ». آنان گروهی بودند که خداوند کشته شدن را بر آنها نوشته بود و از این رو به قتلگاه خویش شتافتند و زود است که خداوند تو و آنها را در یک جا جمع کند و در پیشگاه او محاکمه شوید.(1)
__________________________
1. وقعة الطف، ابو مخنف، ص 262؛ ارشاد، شیخ مفید، ج‏2، ص: 116.

منبع: 200 داستان از فضایل، مصایب و کرامات حضرت زینب (سلام الله علیها)، نویسنده: عباس عزیزی

 

کرامات اهل بیت علیهم السلام

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 6ام آبان, 1394

در روز عاشورا:دختر نابینا در حرم امیرالمؤمنین(ع) شفا یافت


زهرا علی قاسم دختر ۹ ساله نابینای مادرزاد در روز عاشورا در حرم مطهر امیرالمؤمنین(ع) شفا یافت و بینایی خود را به دست آورد. به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری«حوزه» به نقل از پایگاه آستان مقدس علوی، زهرا علی قاسم دختر 9 ساله نابینای مادرزاد در روز عاشورا در حرم مطهر امیرالمؤمنین(ع) شفا یافت و بینایی خود را به دست آورد.

زهرا از اهالی محله الانصار در استان نجف اشرف است که در روز عاشورا برای عزاداری سیدالشهدا(ع) به همراه پدر و مادر خود به حرم مطهر امیرالمؤمنین(ع) مشرف شده بود که در اثنای زیارت احساس کرد چیری دو گوش او را با قدرت گرفته و پس از آن به برکت صلوات بر محمد و آل محمد نورهای قرمز رنگی را که در فضا بود مشاهده کرد و بینایی خود را به دست آورد.حوزه