حکیمانه
نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستانبا سخنان حکیمانه و تازه، روان خود را نشاط ببخشید.
خواندن آثار علمی، فرهنگی و ادبی در اوقات فراغت، سبب ساز نشاط روانی و سلامت شخصیت می شود
امام علی (علیه السلام)فرمود:«با سخنان حکیمانه و تازه، روان خود را نشاط ببخشید؛ زیرا روان همانند بدن خسته و رنجور می شود » کافی ،ج1،ص48
آقای هندوانه
نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 17ام خرداد, 1393
هوا خیلی گرم بود. آقای هندوانه داشت به سمت خانه می رفت. ناگهان صدای گریه ی یک بچه را شنید. جلو رفت. دید یک بچه از روی دوچرخه اش روی زمین افتاده و دارد گریه می کند. آقای هندوانه دست بچه را گرفت و بلندش کرد اما بچه هنوز گریه می کرد. آقای هندوانه دلش سوخت و می خواست کاری برایش بکند. او فکری کرد و سپس یک قاچ هندوانه به بچه داد. بچه هندوانه را گرفت و خوشحال شد.
آقای هندوانه دوباره به راهش ادامه داد. و با خودش شعر می خواند و می گفت:
دوباره فصل گرماست
می چسبه هندوانه
بیا و امتحان کن
یه قاچه هندوانه
همین طور که شعر می خوند یک دفعه چند تا پسر بچه دور آقای هندوانه را گرفتند تا از او هندوانه بگیرند. آنها مدتی بود که توی این گرمای هوا مشغول بازی بودند و حالا صورتهاشون حسابی سرخ شده بود. آنها هر چه آب می خوردند باز هم احساس تشنگی می کردند. آقای هندوانه به هر کدام از آنها یک قاچ هندوانه داد. بچه ها هندوانه ها را خوردند و حسابی خنک شدند و کیف کردند. آقای هندوانه از پسربچه ها خداحافظی کرد و رفت.
آقای هندوانه در راه یک پیرمرد دید که حسابی تشنه بود و دیگر طاقت راه رفتن نداشت. او به پیرمرد مقداری آب هندوانه داد. پیرمرد آب هندوانه را خورد و سرحال شد.
اما آقای هندوانه دیگر گرمش شده بود و خسته بود او دیگر نمی توانست به کسی کمک کند. لازم بود به یخچال برود و آنجا یک چرتی بزند تا حسابی خنک شود. تا باز هم بتواند با هندوانه ی خوشمزه اش دیگران را خوشحال کند.
آیه الکرسی،یک آیه یا بیشتر؟
نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 17ام خرداد, 1393
در مورد حدود آیة الکرسی دو دیدگاه وجود دارد و قائلان به هر دیدگاه، دلایلی ارائه کردهاند که به اختصار بیان میشود.
1. آیة الکرسی، یک آیه است؛ یعنی از «اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ» تا «وَ هُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ» است؛ به چند دلیل:
الف. ظاهر بسیارى از روایات همین را تأیید میکند، بویژه اینکه آنچه مشهور است و در روایات آمده عبارت «آیة الکرسى» است که کلمه «آیة» مفرد است و تنها شامل یک آیه میشود.[10] و اگر تا «هُمْ فِیها خالِدُونَ» بود باید تعبیر به آیات میشد.
ب. اضافه شدن آیه به کرسى هم، مۆیّد دیگر است؛ زیرا آیهای که مشتمل بر لفظ «کرسى» است، آیه 255 سوره بقره بوده، ولی در آیات بعد از آن، لفظ کرسى نیامده است.[1]
ج. تمام مفسران شیعی و سنی؛ فضائل و خواص آیة الکرسى را ذیل آیه 255 سوره بقره بیان کردهاند، سپس به تفسیر دو آیه بعد از آن پرداختهاند.
2. برخی نیز آیة الکرسی را تا آیه 257 (هُمْ فِیها خالِدُونَ) دانستهاند. به سه دلیل:
الف. متعارف بودن بین مسلمانان.
ب. در روایات سفارش شده است که آیة الکرسى و دو آیه بعد از آن خوانده شود.[2]
آنچه درباره آیة الکرسی مناسب به نظر میرسد این است که؛ با توجه به روایاتی که عنوان «آیة الکرسی» در آن ذکر شده، به همان آیه 255 سوره بقره میگویند، اما در برخی روایات علاوه بر سفارش به خواندن آیة الکرسی، به خواندن دو آیه بعد از آن هم سفارش شده است، ولی نه به عنوان آیة الکرسی؛ از اینرو، میان عرف مۆمنان جا افتاده است که آیة الکرسی به سه آیه 255 تا 257 سوره بقره گفته میشود.
صفحات: 1· 2
برگزاری کرسی آزاد اندیشی در مدرسه فاطمیه (سلام الله علیها) الیگودرز
نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 12ام خرداد, 1393کرسی آزاد اندیشی با موضوع « چرایی و چگونگی پوشش بانوان طلبه » در مدرسه علمیه فاطمیه (سلام الله علیها) الیگودرز در تاریخ 31/2/93 برگزار گردید.
پیامک تبریک ولادت امام حسین علیه السلام
نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 11ام خرداد, 1393
سومین روز ز شعبان چون برآمد خورشید سومین شمس ولایت ز افق چهره گشود روز میلاد همایون حسین ابن علی است باد بر خلق جهان مقدم پاکش مسعود سوم شعبان، ولادت فرخنده مهتر جوانان بهشت و آموزگار شهادت، حضرت امام حسین بن علی علیهماالسلام خجسته باد میلاد گل رسول و زهرا و علی است زیرا که جهان خجسته زین نور جلی است ما را دگر از روز جزا بیمی نیست
***
چون بر دل ما عشق حسین ابن علی است
صفحات: 1· 2
ضررهای ازدواج نکردن
نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 10ام خرداد, 1393
1) فاصله گرفتن از پیامبر اکرم(ص) و سنت آن حضرت
حتماً شنیده اید که پیامبر عزیزمان فرموده اند: « ازدواج سنت من است و هرکس از سنت من دوری کند از من نیست.» پس حتی اگر ما حکمت ها و فوائد ازدواج را هم ندانیم، وقتی به توصیه ی رسول خدا عمل کنیم، خیر و سعادت نصیبمان خواهد شد و اگر بی توجهی کنیم، ضرر کرده ایم؛ به ویژه که آن حضرت در جمله ی دیگری فرموده اند: «هرکه قدرت ازدواج داشته باشد و ازدواج نکند، از من نیست. »
2) فراهم بودن زمینه ی دخالت شیطان و گرفتار شدن به گناه
نمی خواهم بگویم هر آدم مجردی گناه کار است؛ چه بسا جوان های مجردی که وقتی یوسف وار از زمینه های گناه فرار می کنند چنان پیش خدا عزیز می شوند که ده ها متأهل هم به گردشان نمی رسند. اما واقعیت این است که اگر کسی بتواند ازدواج کند و نکند، شیطان خیلی به او طمع می کند و برایش نقشه می کشد! پیامبر اکرم(ص) به شخصی فرمودند: « آیا همسر داری؟ گفت: نه یا رسول الله. فرمودند: « آیا ثروت و امکانات ازدواج داری؟ گفت: بله. فرمودند: ازدواج کن و گرنه از گناهکاران خواهی بود. »
3) در معرض خطر بودن اعمال صالح
کارهای خوبی که انسان انجام می دهد مانند پس اندازی است که جوانی کوشا و پرتلاش دارد. حالا مجسم کن اگر جوانی زحمت بکشد و کار کند اما پول های خود را جایی پنهان کند که در دسترس دزدان و شیادان است، هر لحظه خطر سرقت هست. چقدر این جوان در معرض خطر قرار دارد؟ از همین روست که امام باقر(ع) فرموده اند: « دو رکعت نماز همسردار بهتر است از آنکه فرد بی همسر شب را تا صبح نماز بخواهند.» بله، اجر نمازهای او زیاد است اما شاید شیطان با یک فریب دستاورد او را غارت کند.
4) محروم شدن از نسل پاک
می دانی که فرزند صالح بهترین دستاورد زندگی است. گاهی در میان اخلاف انسان، افرادی ممتاز متولد می شوند که اجداد ایشان هم از برکات اعمالشان بهره مند می شوند. ازدواج نکردن انسان را از این نعمت محروم می کند.
5) ضررهای دیگر
علاوه برآنچه گفتم، اگر بعد از سالها که تصمیم نداشته ای ازدواج کنی در سن بالا به فکر ازدواج بیفتی، ضررهای غیرقابل جبرانی متوجه تو خواهد بود:
1) از دست دادن شور و شوق زندگی
2) سخت شدن هماهنگی و هم دلی زن و شوهر، چون شخصیت هریک تا آن سن شکل گرفته و تثبیت شده است.
3) بالا رفتن توقعات و مشکل پسندی
4) کم شدن احتمال پیدا کردن همسر مورد نظر
5) زود رنجی و ضعف اعصاب
تشرف وتوشه نورانی
نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 10ام خرداد, 1393دیدار و تشرف برخی از بزرگان و شایستگان به محضر حضرت ولی عصر(عج) و بهره مندی و کسب فیض از محضر نورانی حضرت علاوه برخیراتی که برای شخص زائر داشته است، توشه و تحفه ای گرانقدر برای سایر شیعیان است که بواسطه ی آن شخص متشرف از محضر امام عصر(عج) بهره مند شود. از جمله کسانی که به محضر امام زمان(عج) شرفیاب گردید آیت الله نجفی مرعشی بوده است.
ایشان حداقل در دو مکان متفاوت یکی مسجد سهله و دیگری در سرداب سامراء موفق به شرفیابی به محضر حضرت حجت (عج) گردیدند. برخی از دستورات امام زمان (عج) به ایشان و ذکر آنها می تواند همچون گوهری گرانبها و هدیه ای نورانی از جانب محبوب توتیای چشم ما گردد.
تلاوت قرآن!
از جمله مطالبی که در دیدار آیت الله نجفی مرعشی با امام زمان(عج) مورد تأکید حضرت قرار گرفته است توصیه بر تلاوت و قرائت قرآن بوده است که حضرت (عج) فرمودند: بعد از نمازهای واجب بر تلاوت و قرائت این سوره ها مداومت نما. بعد از نماز صبح سوره “یس” بعد از نماز ظهر سوره “عمّ” بعد از نماز عصر سوره ی “عصر” بعد از نماز مغرب سوره ی “واقعه” و بعد از نماز عشاء سوره ی “ملک".
همچنین حضرت حجت(عج) برخواندن قرآن و هدیه کردن ثواب آن برای شیعیانی که وارثی ندارند یا دارند ولی یادی از آنها نمی کنند تأکید فرمودند.
درباره ی نماز!
از دیگر مطالبی که در دیدار آیت الله نجفی مرعشی با حضرت (عج) مورد تأکید قرار گرفت دو رکعت نماز بین نماز مغرب و عشاء بود که حضرت(عج) فرمودند که در رکعت اول بعد از حمد هر سوره ای خواستی می خوانی و دررکعت دوم بعد از حمد سوره ی واقعه را می خوانی و فرمودند: این نماز کفایت می کند از خواندن سوره ی واقعه بعد ازنماز مغرب که خواندن سوره ی واقعه بعد از نماز مغرب را مورد تأکید قرار داده بودند.
از دیگر سفارشات حضرت ولی عصر(عج) به آیت الله مرعشی خواندن نماز شب بوده است و فرمودند: “ای سید! تأسف براهل علمی که عقیده شان انتساب به ماست و لکن این اعمال را ادامه نمی دهند”
تعقیبات نماز!
همچنین حضرت (عج) تأکید فرمودند که: بعد ازنمازهای پنجگانه این دعا را بخوان:
“اَللّهُمَ سَرّحْنى عَنِ الهُمومِ وَالْغُمُومِ ووَحْشَةَ الصّدرِ و وَسْوَسَةِ الشَّیطان بِرَحمتِكَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.”
این دعا براساس مضمون والایی که دارد انسان را از هم و غم و وحشت ها و نیز وسوسه های شیطان نجات می بخشد وسبب می شود زندگی انسان برای کسب معنویات آماده شود و افکار مزاحم از انسان دور گردد. همچنین تسبیح حضرت زهرا (سلام الله علیها) مورد تأکید خاص حضرت (عج) قرار گرفت.
مستحبات نماز!
از دیگر تأکیدات حضرت(عج) خواندن دعایی در ذکر رکوع نمازهای یومیه مخصوصا رکعت آخر است که فرمودند: “اَللّهُمَ صَلِ عَلى مُحمّدٍ وَآلِ محمّد و تَرَحَّم عَلى عَجزِنا وأَغِثْنا بحقِّهِم.”
نماز شب!
از دیگر سفارشات حضرت ولی عصر(عج) به آیت الله مرعشی خواندن نماز شب بوده است و فرمودند: “ای سید! تأسف براهل علمی که عقیده شان انتساب به ماست و لکن این اعمال را ادامه نمی دهند.”
نهج البلاغه و صحیفه سجادیه را دریابید!
از دیگر سفارشات و توصیه های حضرت(عج) مطالعه و حفظ نهج البلاغه ونیز حفظ دعاهای صحیفه ی سجادیه است که بخصوص تأکید برحفظ خطبه ی شقشقیه امیرالمۆمنین (علیه السلام) داشتند این خطبه ی فصیح و غراء درباره ی ذکر ویژگی های متقین است که در نهایت زیبایی و عمق معانی است همچنین خطبه ی حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) در مجلس یزید و حفظ آنرا مورد سفارش قرار دادند.
افتخار به سادات!
حضرت حجت(عج) در دیداربا آیت الله نجفی مرعشی از جمله براحترام ذریه ی سادات به ایشان توصیه و سفارش فرمودند و سپس به ایشان فرمودند: “قدر خود را به خاطر انتساب به اهل بیت (علیهم السلام) بدان و شکر این نعمت راکه موجب سعادت و افتخار زیاداست به جای آور.” از جمله نکات مهم در این فرمایش نورانی آن است که باید سادات که از ذریه ی رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) و امیرالمۆمنین (علیه السلام) هستند به این انتساب نورانی توجه نمایند و آن را اولا نعمتی از جانب الهی بدانند و ثانیا بکوشند شکر این نعمت رابجا آورند که قطعا شکر نعمت انتساب به اهل بیت(علیهم السلام) توجه در اعمال و رفتار ایشان است که از هر جهت مشابه و مطابق با دستورات و فرمایشات نورانی ایشان باشد و هر چه بیشتر رفتار و اعمال ایشان اهل بیت (علیهم السلام) را در نظر مردم نشان دهد. از سوی دیگر نبایستی این افتخار سبب غرور ایشان گردد چرا که نعمتی است که در صورت بهره برداری صحیح از آن سعادت از آن ایشان خواهد شد. از طرف دیگر در مورد غیر سادات نیز فرمایش نورانی حضرت حجت(عج) درمقابل سادات رساست که بایستی بکوشند به واسطه ی انتساب ایشان به اهل بیت (علیهم السلام) و در اصل به احترام اهل بیت (علیهم السلام) ایشان را مورد تکریم و احترام قرار دهند و بی احترامی به ایشان را به منزله ی بی احترامی به اهل بیت (علیهم السلام) بدانند.
از دیگر تأکیدات حضرت(عج) خواندن دعایی در ذکر رکوع نمازهای یومیه مخصوصا رکعت آخر است که فرمودند: “اَللّهُمَ صَلِ عَلى مُحمّدٍ وَآلِ محمّد و تَرَحَّم عَلى عَجزِنا وأَغِثْنا بحقَهم”
زیارت حضرت سیدالشهداء (علیه السلام)!
از دیگر سفارشات مۆکد حضرت بقیه الله(عج) توصیه بر زیارت حضرت سیدالشهداء (علیه السلام) است که فرمودند: “از دور و نزدیک بر این زیارت مداومت کنید و نیز زیارت سایر اولاد ائمه (علیهم السلام) و صالحین و علما را نیز مورد تأکید قرار دادند.
انسانهای غیرمنتظر
نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 10ام خرداد, 1393انتظار حالتی است که در نفس انسان پدیدار می شود و بیانگر اشتیاق شخص منتظِر از امر مورد انتظار است. اما در مذهب تشیع انتظار، فرهنگی است که حکایت از وظیفه ای دارد. تا حدی که با شنیدن واژه ی انتظار ناخودآگاه نام مقدس مهدی موعود نیز به اذهان متبادر می گردد.
درباره ی این واژهی مقدس نظریات متعددی مطرح شده است که کثرت آن ها بیانگر اهمیت بالای آن است. به حدی که در بیان امامان معصوم (علیهم السلام) انتظار فرج به عنوان بالاترین اعمال بندگان معرفی شده است.
در این میان امیرمۆمنان امام علی (علیه الصلاه و السلام) بنابر آنچه در کتاب شریف نهج البلاغه ثبت گردیده فرمایشاتی فرموده است که دو علامت از علائم انسان هایی است که این امر مقدس را باور ندارند.
بنابر فرمایش آن حضرت (علیه السلام) انسان هایى كه منتظر نیستند، و آینده زمین را از آن وارثان انبیاء نمىدانند، دو گروه هستند:
گروه اول: دسته اى كه به حق پشت كرده، انتظار را باور ندارند، زیرا مطلوب آن ها همین دنیا است. آن ها حكومت دمكراتیك و لیبرال را برترین حاكمیت قلمداد مى كنند و مىپندارند كه ماوراى آن براى بشر طرح نُوى نیست، كه در افكند(1). آن ها بیش تر از آن براى خود نمى خواهند و گرایش به غیب ندارند، و چشم به راه مصلح غیبى نیستند.
به چنین انسانى نباید امید داشت و منتظر پذیرش و آمادگى او نباید بود. سپس آنان كه براى حاكمیت مهدى(علیه السلام) تبلیغ مى كنند(2) و نیرو و نفرات تدارك مى بینند، از این شخص اجابتى را نخواهند، وسرمایه اى را صرف نكنند كه به هدر خواهد رفت:
«بدانید كه آل محمد(صلى الله علیه وآله وسلم) همانند ستارگان آسمان اند كه چون ستاره اى غروب كند، ستاره دیگر طلوع كند. گویى خداوند نیكى هاى خود را در حقّ شما )باخاندان پیامبر( به كمال رسانیده است و آنچه را كه در آرزویش مى بودید به شما نشان داده است»
« فَلَا تَطْمَعُوا فِی غَیْرِ مُقْبِلٍ » (3)
گروه دوم: كسانى هستند كه با علم به این آینده روشن و تحول عظیم و مطلوب نبودن آن چه امروزه به عنوان آخرین آرمان ها عرضه مى شود، عقب گرد كرده اند. زیرا آینده را دور مى بینند و با اینكه به آینده علم دارند امّا به سبب تعلقات و وابستگى ها حالت یأس دارند و در نتیجه پاى رفتن در خود نمى بینند، و حضرت على(علیه السلام) درباره اینان مى فرماید: شما از آن ها مأیوس نباشید.
« وَ لَا تَیْأَسُوا مِنْ مُدْبِر » (3)
چرا مأیوس نباشیم ؟
این گروه كه عوامل بازدارنده و تعلقات دنیوى آن ها را بازداشته و وادار به ادبار شده اند، چه بسا كه با تزلزل در یك جهت و لنگ شدن یك پا و سست شدن یكى از پایه هاى اعتقادى و از دست دادن صبر، با ثبات پاى دیگر كه معرفت و باور است، به دعوت جواب مثبت دهند. و امید است كه آن ها با بلاهایى كه دلبستگى آن ها را از دنیا بر مى كَنَد، با هر دو پا برگردند و صبر را پیشه كنند.
« فَإِنَّ الْمُدْبِرَ عَسَى أَنْ تَزِلَّ بِهِ إِحْدَى قَائِمَتَیْهِ وَ تَثْبُتَ الْأُخْرَى فَتَرْجِعَا حَتَّى تَثْبُتَا جَمِیعاً ». (3)
«اى بسا كه یك پاى او بلغزد و پاى دیگر برجاى ثابت ماند و پس از چندى به جاى خود برگردد و هر دو (در راه حق) ثابت قدم شوند».
طمع نداشتن و مأیوس نبودن از این دو گروه با معرفت به این حقیقت سامان مى یابد كه خط هدایت كه از آدم شروع شده، بعد از خاتم با آل محمد(صلى الله علیه وآله وسلم) ادامه دارد و آن ها به آمال و آرزوها پاسخ مى دهند و با آن ها كاركردهاى ما به كمال مى رسد. این چنین نیست كه اگر اكثریتى روى نیاوردند وكثیرى مدبر شدند، خط هدایت، متوقف شود و براى آن ها كه حركت و رفتن را انتخاب كرده اند، راه و صراطى نباشد، زیرا:
« أَلَا إِنَّ مَثَلَ آلِ مُحَمَّدٍ ص كَمَثَلِ نُجُومِ السَّمَاءِ إِذَا خَوَى نَجْمٌ طَلَعَ نَجْمٌ فَكَأَنَّكُمْ قَدْ تَكَامَلَتْ مِنَ اللَّهِ فِیكُمُ الصَّنَائِعُ وَ أَرَاكُمْ مَا كُنْتُمْ تَأْمُلُون…». (3)
«بدانید كه آل محمد(صلى الله علیه وآله وسلم) همانند ستارگان آسمان اند كه چون ستاره اى غروب كند، ستاره دیگر طلوع كند. گویى خداوند نیكى هاى خود را در حقّ شما )باخاندان پیامبر( به كمال رسانیده است و آنچه را كه در آرزویش مى بودید به شما نشان داده است»
نکاتی درموردازدواج
نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 10ام خرداد, 1393واقعبینانه به مسائل بنگرید
خودتان را فریب احساسی ندهید و گول نخورید. این به این معنا نیست که شما در تصمیمگیریهایتان احساس و عواطف را اصلا دخیل نکنید بلکه به این معناست که تصمیمات قلبی عاقلانه بگیرید یعنی احساسات و عواطفتان را تنظمیم و آنها را به تفکرات منطقی و عاقلانهتان نزدیک کنید و بعد تصمیمگیری کنید. قطعا شما در وجود یکی از خواستگارهایتان شایستگیهایی دیدهاید که به او علاقهمند شدهاید اما باید واقعیتها را به ایدهآلهایی که در ذهنتان وجود دارد نزدیک کنید تا بتوانید بهترین و واقعبینانهترین تصمیمگیری را داشته باشید.
اهمیت مشاوره پیش از ازدواج
در فرایند مشاوره پیش از ازدواج از طریق مشاهده اولیه و تعاملی که بین مراجعهکننده و درمانگر برقرار میشود و همچنین پاسخهایی که دختر و پسر به سوالاتی که توسط مشاور مطرح میشود، میدهند نحوه تفکر، نوع نگرشها، میزان اعتمادبهنفس، اهداف، میزان قدرت تصمیمگیری و مدیریت مشخص میشود. نحوه پاسخ دهی هم نشاندهنده میزان پختگی و تفکرات غالب شخص است. علاوه بر این مشترکات دو نفر، علایق، توافقات و برنامهریزیهایی که برای زندگی مشترک کردهاند توسط مشاور مشخص و به آن پرداخته میشود. در صورت لزوم یکسری مهارتهای ارتباطی به دو طرف آموزش داده میشود. از این رو توصیه میشود جوانها مشاوره قبل از ازدواج را انجام بدهند.
جمله ای که ذره ای گناه نمی گذارد
نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 7ام خرداد, 1393از سفارشات آیت الله محمد مؤمن شیرازی
به کمک به مومنان بشتابید
خدای متعال میفرماید: «هر چند به چیزی نیارمند باشند باز آنان را بر خویش مقدم میدارند و کسانی که خود را از خوی بخل و حرص دنیا نگه دارند، آنان به حقیقت رستگاران عالمند».
و پیامبر اکرم صلیالله علیه واله میفرماید: «هر که غریبی را در غربتش اکرام کند یا رفع مشکلی از او نماید یا طعاامی بدو دهد یا از آب سیرابش کند یا برویش بخندد، بهشت برای او است».
و از ابن عباس روایت شده که به مردی که درهمی در دست داشت گفت: این از آن تو نیست مگر اینکه آن را از دست خویش خارج نمایی. و به این معنی کسی گفته است: تو برای مال هستی آنگاه که مال را نگهداری و هر گاه آن را انفاق کنی پس مال برای تو است.
و بر شما باد به عدل در هنگام قضاوت.
خداوند متعال میفرماید: «همانا خدا (خلق را) فرمان به عدل و احسان میدهد و به بذل و عطا بر خویشاوندان امر میکند و از افعال زشت و منکر و ظلم نهی میفرماید و به شما از روی مهربانی پند میدهد، باشد که موعظه خدا را بپذیرند»، «و چون حاکم بین مردم شوید هر آینه به عدالت داوری کنید»، «و البته نباید عداوت گروهی، شما را بر آن دارد که از طریق عدل بیرون روید، عدالت ورزید که به تقوا نزدیکتر است».
و رسول اکرم صلیالله علیه واله میفرماید: «یک ساعت عدل بهتر از هفتاد سال عبادت است».
و بر شما باد به صلوات بر پیامبر صلیالله علیه واله.
خدای متعال میفرماید: «همانا خدا و فرشتگانش بر روان پاک پیغمبر درود میفرستند، ای اهل ایمان بر او صلوات و درود فرستید و با تعظیم بر او سلام گویید و تسلیم فرمان او شوید».
و پیامبر اکرم صلیالله علیه واله میفرماید: «هر که یک بار بر من صلوات بفرستد ذرهای از گناهانش باقی نمیماند. و نیز میفرماید: هر کس یک بار بر من صلوات بفرستد خداوند بابی از عافیت بر او میگشاید».
شما را به عیادت مریض و تشییع جنازه برای رسیدن به ثواب ملزم میکنم
خداوند متعال میفرماید: «و بدانید که هر عمل نیک که برای آخرت خود میفرستید پاداش آن را نزد خدا مییابید». و رسول خدا میفرماید: «هر کس مریضی را عیادت کند، پس بر خداوند است که وی را وارد بهشت گرداند». شما را به ملاقات و دیدار با برادران و دوستی و اخوت با آنان سفارش میکنم؛ خدای متعال میفرماید: «به حقیقت مومنان همه برادر یکدیگرند». و رسولالله صلیالله علیه وآله میفرماید: «هر کس با برادرش دیدار کند به چیزی که وی را خوشحال نماید، خداوند او را در قیامت شادمان گرداند».
شما را به اذکار و تعقیبات سفارش میکنم.
خداوند متعال میفرماید:« پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم». و رسول خدا میفرماید: «خداوند متعال میفرماید: ای فرزند آدم به یاد من باش ساعتی از صبح و ساعتی از عصر را تا کفایت کنم مهمّانت را».
و بر شما باد به صدقه و انفاق.
خداوند متعال میفرماید: «همانا خداوند صدقه دهندگان را نیکو پاداش میدهد». و پیامبر اکرم میفرماید: «صدقه قضا را دفع میکند گرچه تحکیم یافته باشد». و نیز میفرماید: «صدقه مرگ بد را دفع میکند».
و بر شما باد به سکوت.
خدای متعال میفرماید: «سخنی از خیر و شر بر زبان نیاورده جز آنکه رقیب و عتید بر آن آمادهاند». و پیامبر اکرم صلیالله علیه واله میفرماید: «هر که سکوت نماید نجات یابد. خدای رحمت کند کسی را که نیکو سخن گوید و بهرهمند گردد یا سکوت نماید و سالم بماند. آسایش انسان در نیکویی زبان است، سکوت کننده پشیمان نمیگردد».
و بر شما باد به کظم غیظ.
خداوند متعال میفرماید: «آنها که خشم و غضب فرو نشانند، از بدی مردم در گذرند (چنین مردمی نیکو کارند) و خداوند دوستدار نیکوکاران است». و رسول خدا صلیالله علیه واله میفرماید: «خداوند عز و جل شخص با حیا، حلیم و عفیف را دوست میدارد».
و بر شما باد به شکر و حمد و تسبیح در هر حال.
خدای متعال میفرماید: «و موجودی نیست جز آنکه ذکرش تسبیح و ستایش خدا است ولیکن شما تسبیح آنها را درک نمیکنید» و خدای سبحان میفرماید: «شما بندگان اگر شکر نعمت به جای آرید بر نعمت شما میافزانیم و اگر کفران کنید به عذاب شدید گرفتار میکنیم». و رسولاکرم صلیالله علیه واله وسلم میفرماید: «وقتی مرتبهای از نعمت به شما میرسد مراتب بالاتر آن را با کوتاهی در شکرگزاری از دست ندهید». و یکی از بزرگان گفته است: شکر، نگهداری نعمت موجود و به دست آوردن نعمت مفقود است.
آنچه بیان موعظهای کافی و شافی و نصیحتی نجات بخش و وافی است که هر که هدایت یافته باشد، از آن پند میگیرد و سلام بر کسانی که راه هدایت را پیمودند
چه کسانی عاقبت بخیرهستند
نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 7ام خرداد, 1393
خداوند در آیاتی از قرآن کریم صفات متقین را نام میبرد و رستگاری و به قول معروف، «عاقبت به خیری» را در گرو داشتن این صفات میداند.
قرائت همیشگی قرآن کریم از توصیههای مۆکد خداوند در این کتاب آسمانی و هادیان معصوم دین اسلام است؛ «فَاقْرَۆُوا مَا تَیَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ».
به نظر میرسد عمل به قرآن کریم فقط از راه شناخت آن میسر است و بدیهی است که این شناخت نیز منوط به انس روز افزون با آن است و این انس تحقق نمییابد مگر با تلاوت آن در هر زمانی از شبانه روز که میسر باشد.
خداوند در سوره مومنون آیات 1 تا 11 صفات برجسته ای از رستگاران یا به همان زبان خودمان عاقبت به خیرها را بیان می کند:
صفات برجسته مۆمنان
مى فرماید: مۆمنان رستگار شدند و به هدف نهائى خود در تمام ابعاد رسیدند (قد افلح المۆمنون).
افلح از ماده فلح و فلاح در اصل به معنى شکافتن و بریدن است سپس به هر نوع پیروزى و رسیدن به مقصد و خوشبختى اطلاق شده است. در حقیقت افراد پیروزمند و رستگار و خوشبخت موانع را از سر راه بر مى دارند و راه خود را به سوى مقصد مى شکافند و پیش مى روند. البته فلاح و رستگارى معنى وسیعى دارد که هم پیروزی هاى مادى را شامل مى شود و هم معنوى را، و در مورد مۆمنان هر دو بعد منظور است.
پیروزى و رستگارى دنیوى در آن است که انسان آزاد و سربلند، عزیز و بى نیاز زندگى کند و این امور جز در سایه ایمان امکان پذیر نیست و رستگارى آخرت در این است که در جوار رحمت پروردگار، در میان نعمت هاى جاویدان، در کنار دوستان شایسته و پاک و در کمال عزت و سربلندى به سر برد.
نماز؛ الَّذِینَ هُمْ فِی صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ
سپس به بیان این صفات پرداخته و قبل از هر چیز ، انگشت روى نماز مى گذارد و مى گوید: آنها کسانى هستند که در نمازشان خاشعند.
خاشعون از ماده خشوع به معنى حالت تواضع و ادب جسمى و روحى است که در برابر شخص بزرگ یا حقیقت مهمى در انسان پیدا مى شود و آثارش در بدن ظاهر مى گردد.
در اینجا قرآن کریم اقامه صلوة ( خواندن نماز ) را نشانه مۆمنان نمى شمارد ، بلکه خشوع در نماز را از ویژگی هاى آنان مى شمرد، اشاره به اینکه نماز آنها الفاظ و حرکاتى بى روح و فاقد معنى نیست بلکه به هنگام نماز آنچنان حالت توجه به پروردگار در آنها پیدا مى شود که از غیر او جدا مى گردند و به او مى پیوندند.
چنان غرق حالت تفکر و حضور و راز و نیاز با پروردگار مى شوند که بر تمام ذرات وجودشان اثر مى گذارد، خود را ذره اى مى بینند در برابر وجودى بى پایان و قطره اى در برابر اقیانوسى بیکران.
لحظات نماز هر کدام براى او درسى است از خودسازى و تربیت انسانى و وسیله اى است براى تهذیب روح و جان.
وَالَّذِینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ
دومین صفتى را که بعد از صفت خشوع براى مۆمنان بیان مى کند این است که: آنها از هر گونه لغو و بیهودگى روی گردانند.
در واقع تمام حرکات و خطوط زندگى آنان هدفى را دنبال مى کند، هدفى مفید و سازنده چرا که لغو به معنى کارهاى بى هدف و بدون نتیجه مفید است.
لغو همانگونه که بعضى از مفسران بزرگ گفته اند هر گفتار و عملى است که فایده قابل ملاحظه اى نداشته باشد و تنها شامل سخنان و افعال بیهوده نمى شود بلکه افکار بیهوده و بى پایه اى که انسان را از یاد خدا غافل و از تفکر در آنچه مفید و سازنده است به خود مشغول مى دارد را نیز شامل می شود.
در واقع مۆمنان آنچنان ساخته شده اند که نه تنها به اندیشه هاى باطل و سخنان بى اساس و کارهاى بیهوده دست نمى زنند ، بلکه به تعبیر قرآن از آن معرض و رویگردانند.
زکات؛ وَالَّذِینَ هُمْ لِلزَّكَاةِ فَاعِلُونَ
در آیه بعد به سومین صفت مۆمنان راستین که جنبه اجتماعى و مالى دارد اشاره کرده مى گوید: آنها کسانى هستند که زکات را انجام مى دهند.
زکات منحصراً به معنى زکات واجب نیست بلکه زکات هاى مستحب در شرع اسلام فراوان است، آنچه در مدینه نازل شد زکات واجب بود ولى زکات مستحب قبلاً نیز بوده است.
چهارمین ویژگى مۆمنان را مسأله پاکدامنى و عفت به طور کامل و پرهیز از هر گونه آلودگى جنسى قرار داده، چنین مى گوید: آنها کسانى هستند که فروج خویش را از بى عفتى حفظ مى کنند مگر نسبت به همسران و کنیزانشان که در بهره گیرى از آنها هیچ گونه ملامت و سرزنش ندارند.
از آنجا که غریزه جنسى سرکش ترین غرائز انسان است و خویشتن دارى در برابر آن نیاز به تقوى و پرهیزگارى فراوان و ایمان قوى و نیرومند دارد ، در آیه بعد بار دیگر روى همین مسأله تأکید کرده و مى گوید: هر کس غیر این طریق را ( جهت بهره گیرى جنسى ) طلب کند ، تجاوزگر است.
حفظ و اداى امانت؛ وَالَّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ
سپس به پنجمین و ششمین صفت برجسته مۆمنان اشاره کرده، مى گوید: آنها کسانى هستند که امانت ها و عهد خود را مراعات مى کنند. حفظ و اداى امانت - به معنى وسیع کلمه - و همچنین پایبند بودن به عهد و پیمان در برابر خالق و خلق از صفات بارز مۆمنان است.
در مفهوم وسیع امانت، امانت هاى خدا و پیامبران الهى و همچنین امانت هاى مردم جمع است، نعمت هاى مختلف خدا هر یک امانتى از امانات او هستند، آئین حق، کتب آسمانى، دستورالعمل هاى پیشوایان راه حق و همچنین اموال و فرزندان و پست ها و مقام ها، همه امانت هاى اویند که مۆمنان در حفظ و اداى حق آنها مى کوشند تا در حیاتند از آن پاسدارى مى کنند و به هنگام ترک دنیا آنها را به نسل هاى برومند آینده خود مى سپارند و چنین نسلى را براى پاسدارى آن تربیت مى کنند.
محافظت بر نمازها
بالاخره در نهمین آیه آخرین ویژگى مۆمنان را که محافظت بر نمازها است بیان کرده مى گوید: آنها کسانى هستند که در حفظ نمازهاى خویش مى کوشند.
جالب اینکه: نخستین ویژگى مۆمنان را خشوع در نماز و آخرین صفت آنها را محافظت بر نماز شمرده است، از نماز شروع مى شود و به نماز ختم مى گردد چرا که نماز مهمترین رابطه خلق و خالق است.
نماز برترین مکتب عالى تربیت است. نماز وسیله بیدارى روح و جان و بیمه کننده انسان در برابر گناهان است. خلاصه نماز هر گاه با آدابش انجام گیرد زمینه مطمئنى براى همه خوبی ها و نیکی ها خواهد بود.
معرفی رستگاران در سوره بقره
چند آیه نخستین سوره مبارکه بقره نیز ویژگی هایی از همین عاقبت به خیرها را بیان می کند :
الَّذِینَ یُۆْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنفِقُونَ؛ (پرهیزکاران) آنها هستند که به غیب (آنچه از حس پوشیده و پنهان است) ایمان میآورند، و نماز را بر پا میدارند و از تمام نعمتها و مواهبی که به آنها روزی دادهایم انفاق میکنند . (3)
و الَّذِینَ یُۆْمِنُونَ بِمَا أُنزِلَ إِلَیْکَ وَ مَا أُنزِلَ مِن قَبْلِکَ وَ بِالآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ؛ آنها به آنچه بر تو نازل شده و آنچه پیش از تو (بر پیامبران پیشین نازل گردیده) ایمان میآورند و به رستاخیز یقین دارند. (4)
أُوْلَئِکَ عَلَى هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ وَ أُوْلَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ؛ آنان را خداوند هدایت کرده، و آنها رستگارانند. (5)
در این آیات ایمان به غیب، بر پا داشتن نماز، انفاق از نعمتهای خدادادی، ایمان به قرآن و کتب آسمانی پیشین و یقین به معاد و آخرت از ویژگیهای متقین است و فقط آنها رستگار و عاقبت به خیر میشوند