موضوع: "تدبری در قرآن"

خلخالها وجاهلیت مدرن !

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 27ام مرداد, 1393
حیا

نمی دونم خبر دارید یا نه! روند استفاده از لوازم آرایش به صورت افراطی و نمایشگری زنان از چند دهه قبل شروع شده است. حالا دیگه اکثر دختران و زنان ایرانی استفاده از لوازم آرایشی را جزء جدانشدنی زندگی خود می‌دانند. اختلال روانی نیاز به خودنمایی مثل خوره افتاده در جان عده ای از این دخترهایی که به واسطه اختلال روانی و نداشتن اعتماد به نفس به این اسباب گرایش پیدا کرده اند.


سن مصرف لوازم آرایش را بگم که در کشور در پنج سال اخیر از 19 سال به 13 سال رسیده و این در حالیه که در کشورهای پیشرفته تمایل به آرایش بیشتر در بین زنان سالمند دیده می‌شود که شادابی پوست خود را از دست داده‌اند.

 

وارد واگن های مترو که میشی انگار وارد یه دنیای دیگه ای شدی!! دختر بچه های کم سن و سال که جوانی و شادابی خود را با یک لایه ی بسیار ضخیم از لوازم آرایش پوشانده اند. مگر این ها چند سال دارن؟!!

با بعضی هایشان که سر صحبت را باز می کنی یا در رفتارها و عملکردهایشان دقت می کنی، می بینی که رنج سنی بین 13-25 ساله هستند! اوج جوانی و زیبایی خدادادی اما صد حیف که خود ، این زیبایی خدادادی را کنار گذاشته اند و با پودرها و دیگر لوازم آرایشی خود را بزک کرده اند.

صفحات: 1· 2

«ان شاء الله »گفتن کجای قرآن آمده؟!

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 1ام مرداد, 1393

 





در کدام آیه قرآن کریم اشاره به گفتن ان‌شاء الله گفتن در هر کار شده است؟


 





قرآن

پروردگار کریم در آیات 23 و 24 سوره کهف سفارش می‌فرماید: «وَلَا تَقُولَنَّ لِشَیْءٍ إِنِّی فَاعِلٌ ذَلِكَ غَدًا إِلَّا أَن یَشَاء اللَّهُ …‏»؛ و هیچ‌گاه با قاطعیت مگو که فردا چنین کاری را انجام خواهم داد، مگر آن ‌که آن‌ را وابسته به خواست و مشیت پروردگار نمایی.


از این آیه می‌توان برداشت کرد که گفتن ان‌شاء الله در هر کاری مطلوب است.


علاوه بر این، آیات بسیاری وجود دارند که همین عبارت «ان‌شاء الله» در آنها به نقل از خود پروردگار و پیامبرانش آمده است .


بعضی وقت ها متاسفأنه پیش می آید که برخی افراد خیلی راحت در مورد آینده تصمیم گیری های جدی ای را انجام می دهند و مثلا می گویند در فلان زمان من حتما فلان کار را انجام خواهم داد، با اینکه حتی از پنج دقیقه بعد خود هم خبر ندارند که اصلاً زنده هستند یا نه و یا در آن زمان خاص، آیا شرایط مختلف امکان انجام آن کار را برای آن فرد محقق می سازد یا نه و مسائلی از این قبیل …


لذا یک دستور کلّی در این آیه به مۆمنین گوشزد شده که:


هرگز در مورد كارى نگو «من بعدا آن را انجام مى دهم» وَ لا تَقُولَنَّ لِشَیْء إِنِّی فاعِلٌ ذالِكَ غَداً ؛ ‌بلکه کمی آینده نگر باش و بگو : «مگر اینکه خدا بخواهد : إن شاءَ اللّهُ»


حداقل فایده این کار علاوه بر اینکه خود را در مقابل خداوند متعال خاضع نشان می دهیم آن است که اگر بر فرض در تحقق آن فعل تلاش نمودیم، اما به هر دلیل ممکن نشد که آن را انجام دهیم، خُلف وعده و یا دروغی از ما سر نزده زیرا تحقق آن فعل را مشروط به خواست و اراده خداوند متعال نموده بودیم .


حال بر فرض به علت فراموشی، قولی نسبت به آینده دادیم (به دیگران و یا حتی به خودمان) و تصمیمی گرفتیم ولی بعد به یادمان آمد (با اینکه حتی از چند دقیقه آینده خود نیز آگاه نبودیم) تصمیمی را گرفتیم که هیچ از تحقق آن مطمئن نیستیم ؛در این هنگام که یادت افتاد، پروردگارت را به خاطر بیاور، و بگو: «امیدوارم كه پروردگارم مرا به راهى روشن تر از این هدایت كند.»


« … واذْكُر رَّبَّكَ إِذَا نَسِیتَ وَقُلْ عَسَى أَن یَهْدِیَنِ رَبِّی لِأَقْرَبَ مِنْ هَذَا رَشَدًا »


حال بر فرض به علت فراموشی، قولی نسبت به آینده دادیم (به دیگران و یا حتی به خودمان) و تصمیمی گرفتیم ولی بعد به یادمان آمد (با اینکه حتی از چند دقیقه آینده خود نیز آگاه نبودیم) تصمیمی را گرفتیم که هیچ از تحقق آن مطمئن نیستیم ؛در این هنگام که یادت افتاد ، پروردگارت را به خاطر بیاور ، و بگو: «امیدوارم كه پروردگارم مرا به راهى روشن تر از این هدایت كند»



پیام ها:


1 - در سخن گفتن و تصمیم گیرى خدا را فراموش نكنیم .


2 - هرگز خود را مستقل از خدا ندانیم و به طور قطع از انجام كارى هر چند كوچک ، در آینده خبر ندهیم .


3 - به امكانات و توان خود تكیه نكنیم ، كه فراهم بودن مقدّمات ، تضمین كننده انجام قطعى كار نیست ، در آنچه هم یقین داریم ، باید (ان شاءالله) بگوییم .


4 - انسان پیوسته نیازمند خداست و در هر كارى باید خود را وابسته به اراده ى الهى بداند.


5 - جبران از دست رفته ها لازم است .


6 - پیامبران نیز به تعلیم و هدایت الهى نیاز داشته اند.


7 - اظهار امیدوارى به امدادهاى الهى، از شیوه هاى صحیح دعاست .


8 - هدایت مراحلى دارد و همه آنها به دست خداوند است .


9 - باید راه میان بُر و نزدیك ترین راه به حقّ و صواب را پیدا كرد.


10 - آرزوى رسیدن به رشد برتر، آرزوى انبیاست.


11 - براى انبیا نیز رشد و رسیدن به مراحل بالاتر وجود دارد.


12 - تداوم ذكر خدا، كوتاه ترین راه رسیدن به رشد است .


جند عمل ساده که ارزش روزه راچند برابر می کند!

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 31ام تیر, 1393

 


روزهای ماه رمضان یکی پس از دیگری در گذرند و تا اندک زمانی دیگر پایان خواهد یافت. کاش روز عید فطر حسرت، طعم ِجانمان را تلخ نسازد. حسرت نشناختن، ندیدن و انجام ندادن.


فقر

ماه رمضان فرصتی است برای دوباره دیدن، دوباره فکر کردن و از نو به جهان نگریستن. فرصتی که شاید دیگربار پیش نیاید اگر این رمضان آخرمان باشد. بیایید دوباره به اطرافمان نظاره کنیم. بیایید به گونه‌ای دیگر بیاندشیم. به مسائلی عادی، پیش پا افتاده. رویدادهایی که هر روز با آن سر و کار داریم. مسائلی که بارها و بارها شنیده‌ایم اما … بیایید به ابتدایی‌ترین‌ها بیاندیشیم: به آب، زمین، خوراک، پوشاک. نیازهای اولیه و حیاتی بشر از روز نخست تا واپسین ساعات. بیایید فکر کنیم اگر نباشند چه می‌شود … .

بحران آب را جدی بگیریم!

این جمله را بارها و بارها شنیده‌ایم آنقدر که شاید اولین بار آن را به خاطر نداریم. اما تا کنون چندبار به کنه معنای آن اندیشیده‌ایم؟! شاید ماه رمضان و تشنگی روزهای بلند تابستان فرصتی باشد برای دوباره فکر کردن. در رمضان امسال بیشترین چیزی که مومن روزه‌دار را اذیت می‌کند تشنگی است. حال فرض کنید روزی را که دیگر آبی نباشد یا مقدار آن به قدری کم باشد که جیره‌بندی شود … تصور آن نیز وحشتناک است … زندگی مختل خواهد شد. کولرهای آبی از کار خواهند افتاد، زمین خشک خواهد شد، چرخ صنعت که بستگی مستقیم به آب دارد از کار خواهد افتاد و … خدا چنین روزی را از زمین ما دور سازد. اما آیا تنها دعا کافی است؟؟!

بیایید در این ماه مبارک اندکی بیشتر درنگ کنیم. بیایید اسراف را از خانه‌هایمان دور سازیم که شاید اگر تدبیری نیاندیشیم دیر نباشد بی‌آبی و …

یکی از مقوله‌هایی که در روایات ما بسیار بدان توجه شده است اسراف در آب است. در روایتی زیبا از صادق آل محمد (علیهم السلام) چنین می‌خوانیم: “كسى كه آبى را از نهر فرات [مقصود آب گواراست] براى خوردن بردارد و بعد از نوشیدن، زیادى آن را بیرون بریزد اسراف كرده است".

در حدیثی دیگر از آن بزرگوار گزارش شده است:

پائین ترین مرتبه اسراف عبارتست از:

1ـ دور ریختن آبی كه از آشامیدن اضافه آمده است.

2ـ اینكه لباس كار و لباس بیرونى، یكى باشد.

3ـ دور انداختن هسته خرما پس از خوردن خرما. [از هسته خرما به عنوان غذای گوسفندان استفاده می‌شد و یا از آن نوعی غذا تهیه می‌کردند]

بیایید بیش از حد لباس خریدن، فراتر از نیاز خوردن، دور ریختن و … را کنار گذاریم تا فقر و تنگدستی از جامعه‌یمان رخت بربندد که امام صادق علیه السلام به عبید فرمودند: “اسراف و زیاده‌روى باعث فقر و تنگدستى مى‌گردد و میانه‌روى موجب ثروت و بى‌نیازى مى‌شود”

 

بیایید باور کنیم بحران آب جدی است آن وقت شاید هنگام ظرف شستن، مسواک زدن، حمام نمودن و … شیر آب را یکسره باز نگذاریم. شاید حواسمان را جمع و به قدر کفایت آب در لیوان بریزیم. شاید صدای چکه چکه کردن آب برایمان آزاردهنده شده و به سرعت برای رفع مشکل اقدام کنیم. شاید برای سرگرم کردن کودکان شیر آب را باز نگذاشته تا با آن بازی کنند.

صفحات: 1· 2

قاری نیمه شب قرآن وجهنم!!

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 31ام تیر, 1393
داعش

امام علی(علیه السلام )شنید، مردی از خوارج «حَروُریّه» (منسوب به حروراء نزدیک نهروان) نماز شب خوانده و قرآن تلاوت می کند، فرمود: «نومٌ علی یقینٍ خیرٌ من صلاه فی شکِّ؛ خواب همراه یقین و ایمان، بهتر از نماز با شک است».در اینجا چرا امام معصوم (علیه السلام) خواب این فرد را بهتر از نماز او دانسته اند؟ مگر در نمازش چه اشکالی وجود دارد؟ مگر شک و ظنش به چه بر می گردد که موجب شده امام راجع به او چنین فرمایند؟ برای روشن شدن مطلب بهتر است به داستانی پیرامون این موضوع اشاره کنیم:

قاری جهنمی

یک چهارم از شب گذشته بود که امیر مومنان علی(علیه السلام) از مسجد کوفه بیرون آمد و به سوی منزل رهسپار گردید. کمیل بن زیاد که از اصحاب خاص و مخلص آن حضرت بود، همراه آن حضرت حرکت می کرد، در راه به در خانه مردی رسیدند، صدای قرآن از خانه وی شنیدند.

او نیمه شب برخاسته بود و قرآن می خواند، علی(علیه السلام) و کمیل شنیدند او این آیه را با صدای دلنشین و پرسوز می خواند: «امّن هو قانت آناء اللّیل ساجداً و قائماً یحذر الاخره و یرجو رحمه ربّه…؛ آیا کسی که در دل شب به اطاعت خدا و سجده و قیام به سر برد و از آخرت ترسان و به رحمت خدا امیدوار است، با کسی که با گناه و کفر زندگی می کند یکسان می باشد؟!» (1)

کمیل در دل خود آهی کشید. صدای دلنشین قرآن، آن هم در دل شب و از لبان یک انسان شب زنده دار، او را به نشاط آورد، ولی چیزی نگفت.امام به کمیل توجه کرد و فرمود: «صدای دلنشین این شخص تو را نفریبد، این قاری قرآن، ازاهل جهنم است که به زودی راز این مطلب را به تو خبر خواهم داد».

کمیل در حیرت و تعجب فرو رفت، از این رو که امام (علیه السلام )از فکر و نیّت او آگاه گشته و گواهی می دهد که آن قاری قرآن از اهل دوزخ است!!

مدتی از این جریان گذشت، تا این که ماجرای خوارج نهروان پیش آمد و آنها بر ضد علی (علیه السلام) اعلام جنگ کردند و در سرزمین نهروان، جنگ خونینی بین سپاه علی (علیه السلام) با سپاه خوارج درگرفت و همه خوارج ـ جز 9 نفر فراری ـ کشته شدند.

یقین، علم ثابت و جزمی است كه شك پذیر نباشد و مایه آرامش و قرار نفس آدمی گردد. برای رسیدن به یقین رعایت دو نكته بسیار كارساز است:1. عمل، 2. تداوم عمل. لذا بزرگان گفته اند اگر عمل شایسته را هر چند اندك ولی پیوسته انجام دهید به نتایج بسیار مطلوب می رسید و امامان معصوم(علیهم السلام) به ما وعده داده اند كه به آنچه می دانی عمل كن، از آنچه نمی دانی تو را كفایت می كنند «اعمل بما تعلم یكفیك مالم تعلم»

کمیل در جبهه همراه علی (علیه السلام) بود، علی (علیه السلام)در حالی که از شمشیرش خون می چکید، به کمیل رو کرد و فرمود: با من بیا سپس هر دو نفر به اتفاق هم کنار کشته ها و سرهای بریده که به زمین افتاده بود رفتند، علی (علیه السلام) سرشمشیرش را بر سر کشته ها می نهاد، تا این که نوک شمشیر را بر سر همان قاری قرآن نهاد و فرمود: ای کمیل امّن هو قانت آناء اللّیل… این سر همان شخصی است که نیمه شب این آیه قرآن را می خواند و تو را مجذوب ساخته بود.کمیل امام را بوسید و از آرزوی جاهلانه خود استغفار کرد.(2)

اینک به نهج البلاغه بنگریم:

صفحات: 1· 2

بهترین راه برای آمرزش گناهان!

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 7ام تیر, 1393

Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA MicrosoftInternetExplorer4 :LatentStyles DefLockedState="false” DefUnhideWhenUsed="true” DefSemiHidden="true” DefQFormat="false” DefPriority="99″ LatentStyleCount="267″> ideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="heading 1″ />

quot;;” lang="FA">ۆْتُوا أُوْلِی الْقُرْبَى وَالْمَسَاكِینَ وَالْمُهَاجِرِینَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَلْیَعْفُوا وَلْیَصْفَحُوا أَلَا تُحِبُّونَ أَن یَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ

و سرمایه‏داران و فراخ‏دولتان شما نباید از دادنِ [مال‏] به خویشاوندان و تهیدستان و مهاجران راه خدا دریغ ورزند، و باید عفو كنند و گذشت نمایند. مگر دوست ندارید كه خدا بر شما ببخشاید؟ و خدا آمرزنده مهربان است.

جاتون خالی این هفته با دوستان رفته بودیم کوه! سعی کردیم تا جایی که می تونیم خودمون را به بالاترین نقطه ی کوه برسانیم.

نکته ی جالب این بود که هر چه بالاتر می رفتیم، حرف یا داد می زدیم انعکاس و پژواک صدایمان بیشتر شده و با شدت بیشتری به ما اصابت می شد!

برای چند لحظه با خودم خلوت کردم و گفتم: من که امروز برای تفریح اومدم کوه ، باید از این کوه با این عظمت درسی بگیرم و اون را در دفتر خاطراتم برای همیشه ثبت کنم!

یاد یک داستانی افتادم:

مردی از یکی از دره های پیرنه در فرانسه می گذشت، که به چوپان پیری برخورد. غذایش را با او تقسیم کرد و مدت درازی درباره ی زندگی صحبت کردند. بعد صحبت به وجود خدا رسید. مرد گفت: اگر به خدا اعتقاد داشته باشم باید قبول کنم که آزاد نیستم و مسئول هیچ کدام از اعمالم نیستم. زیرا مردم می گویند که او قادر مطلق است و اکنون و گذشته و آینده را می شناسد.

چوپان زیر آواز زد و پژواک آوازش دره را آکند. بعد ناگهان آوازش را قطع کرد و شروع کرد به ناسزا گفتن به همه چیز و همه کس. صدای فریادهای چوپان نیز در کوه ها پیچید و به سوی آن دو بازگشت. سپس چوپان گفت: زندگی همین دره است، آن کوهها، آگاهی پروردگارند؛ و آوای انسان، سرنوشت او. آزادیم آواز بخوانیم یا ناسزا بگوئیم، اما هر کاری که می کنیم، به درگاه او می رسد و به همان شکل به سوی ما باز می گردد

صفحات: 1· 2

دو شرط برای بهشتی شدن!

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 26ام آذر, 1392

نوشته ای که در پیش رو دارید ارزش ایمان و عمل را در حساب و کتاب خداوندی بررسی کرده تا روشن کند در پیشگاه الهی داشتن ایمان مهم تر است یا انجام عمل؟

انسان به کدام بیشتر بها بدهد نزد خداوند مقرب تر خواهد بود؟ برای پاسخ به این پرسش ها، ابتدا چند مقدمه را بیان می کنیم:

 


 

مقدمه اول

آیات متعددی در قرآن کریم وجود دارد که ایمان و عمل صالح را در کنار هم قرار داده و هر دو را شرط ورود به بهشت و نیل به قرب الهی دانسته اند.

این آیات به روشنی بیان می کنند که برای بهشتی شدن باید هر دو شرط را فراهم کرد؛ هم باید ایمان داشت و هم باید عمل صالح انجام داد؛ مانند آیه 25 سوره بقره که نوید بهشت را به کسانی می دهد که هم ایمان دارند و هم از عمل صالح بهره می داند:

وَ بَشِّرِ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ

و یا آیه 82 همین سوره که مردمانی را جاویدان در بهشت معرفی می کند که اهل ایمان و عمل صالح باشند:

الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِکَ أَصْحابُ الْجَنَّةِ هُمْ فیها خالِدُونَ

و نیز آیه 173 سوره نساء که اعطای پاداش در قیامت را منوط به داشتن ایمان و انجام عمل صالح می داند:

الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فَیُوَفِّیهِمْ أُجُورَهُمْ وَ یَزیدُهُمْ مِنْ فَضْلِهِ

ادامه »

ضرورت تدبر در قرآن

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 13ام شهریور, 1392

ضرورت تدبر درقرآن

افلا یتدبرون القرآن ولو کان من عند غیرالله لوجدوا فیه اختلافا کثیرا

 چرا در معانی قرآن تدبر نمی کنند ؟ درحالی که اگر این قرآن،از طرف غیر خدا بود قطعا اختلاف های بسیاری درآن می یافتند.               (سوره نساء 82)

 ازتهمت  هایی که به پیامبر اکرم(صلی علی علیه وآله وسلم)می زدند این بود که قرآن را شخص دیگری به محمد (صلی علی علیه وآله وسلم)یاد داده :(یعلٌمه بشر)این آیه در پاسخ آناننازل شده است .

 معمولا در نوع سخنان ونوشته های افراد بشر در دراز مدت تغییر ،تکامل ونضاد پیش می آید . اما این که قرآن در طول 23سال نزول ،در شرایط گوناگون جنگ وصلح ،غربت وشهرت ،قوت وضعف وودر فراز ونشیب های زمان آن هم از زبان شخصی درس نخوانده بدون هیچگونه اختلاف وتناقض بیان شده ،دلیل آنستکه

ادامه »

حقیقت مرگ از نگاه قرآن چیست؟

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 20ام خرداد, 1392

قرآن کریم بر خلاف پندار کسانی که مرگ را فنا و نیستی می‌دانند، بر بقای انسان پس از مرگ تأکید می‌کند و هرگز مرگ را

نابودی تلقی نمی‌کند.

  مرگ

حقیقت انسان را روح مجرد او شکل می‌دهد و با مرگ، روح از بدن جدا می‌شود. وجود و حیات انسان در مرحله دنیوی مانند کودک در گهواره است. مکانی مانند دنیا و تکان‌دهنده‌ای مانند زمان او را به حرکت در‌ می‌آورد تا او به حد کمال جوهری خود برسد، ولی زمانی که به نهایت بلوغ رسید، ناگریز باید خارج شود و این خروج از بدن و مکان و زمان، همان مرگ است.

قرآن کریم بر خلاف پندار کسانی که مرگ را فنا و نیستی می‌دانند، بر بقای انسان پس از مرگ تأکید می‌کند و هرگز مرگ را نابودی تلقی نمی‌کند.

از منظر قرآن کریم حقیقت مرگ انتقال روح از عالم طبیعت به عوالم دیگر و بازگشت انسان به سوی خداست.

ادامه »

جایگاه خدای متعال در زندگی ما

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 2ام خرداد, 1392

بعضی وقت ها ما برای دیگران تو زندگی هامون، نقش هایی قائل می شویم که شایسته آن نیستند ،و اصلاً در حدی نیستند که ما براشون اونقدر جا باز می کنیم، و گاهی هم به بی راهه می رویم و خدا را تا حدی کم رنگ می بینیم که حتی یادمان می رود نفس های ما دست او است .

می خواهم از خود قرآن کریم یک مقایسه ای بین نقشی که خدای متعال تو زندگی هایمان دارد و در مقابل جایگاه و نقش غیر خدا داشته باشم تا تفاوت بین این دو را ببینیم،و ما چه بخواهیم و چه نخواهیم این نقش ها وجود دارند.

خدا

 

 

 

خدا برای ما

1- آفریدگار ماست:

خَلَقَ الْإِنسَانَ : انسان را آفرید .(الرحمن:3)

2- پروردگارتمام دنیاست: رَبِّ الْعالَمینَ(حمد:2)

3- ما را خیلی دوست دارد:

… إِنَّ اللّهَ بِالنَّاسِ لَرَۆُوفٌ رَّحِیمٌ : … همانا خداوند به مردم رئوف و مهربان است .(بقره:143)

4- دعاهای مارا می شنود

… إِنَّكَ سَمِیعُ الدُّعَاء : …تو شنواى دعایى . (آل عمران:38)

ادامه »

علی علیه السلام در آینه قرآن

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 2ام خرداد, 1392

شمه ای از سیره امام على(ع)

نویسنده: احد لقمانی

  اشاره : قرآن را که می گشاییم، دهها و حتی صدها آیه روشن گر و الگو بخش می یابیم که نشان از رادمردی جاودانه دارد، والا گوهری که افزون بر مقام عصمت که ارزشی بس گرانبهاست فضایل کیمیاگون او در آینه آیات به خوبی بیان شده است و اکنون که چهارده قرن از زمان حیات امام علی علیه السلام می گذرد، گویی او، انسان امروز جامعه ماست و یکایک ویژگی های وی، به مثال آفتاب عالم تاب، تمامی افراد را از ظلمت های زندگانی رهایی می بخشد و اینک که در ماه رمضان نسیم روح بخش سخنان خداوندی، رواق وجودمان را با عطر خود، معنویتی دیگر می بخشد، برخی از آیات قرآن کریم را درباره امیرمؤمنان علی علیه السلام با نگاه دل می بینیم و سیمای علی را در آینه قرآن نظاره می کنیم:

لیلة المبیت


 «ومن الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله والله رؤوف بالعباد*بعضی از مردم [با ایمان و فداکار همچون علی علیه السلام در لیلة المبیت، به هنگام خفتن در جایگاه پیامبر صلی الله علیه و آله]جان خود را در برابر خشنودی خدا می فروشند و خداوند نسبت به بندگان مهربان است».(1) مفسر معروف اهل تسنن، ثعلبی می گوید: هنگامی که پیامبر اسلام تصمیم به هجرت از مکه به مدینه گرفت، برای تحویل امانت های مردم و پرداخت پول های آنان، علی علیه السلام را به جای خود قرار داد وشب هنگام که به سوی «غار ثور» حرکت نمود و مشرکان اطراف خانه او را محاصره کرده بودند، دستور داد علی علیه السلام در بستر او بخوابد و پارچه سبز رنگی(برد خضرمی)که مخصوص خود پیامبر بود، روی خویش بکشد.

ادامه »