« روز عرفه، روز بریدن از خاک و پیوند با افلاک | سلام بر عرفه دریای بی کران رحمت الهی » |
خوشم که بر سر عشقت سرم رود بر باد / سر بریده ی من پرچم قیام من است
نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 20ام شهریور, 1395
اینان که حرف بیعت با یار می زنند
آخر میان کوچه مرا دار می زنند
این جا میا که مردم مهمان نوازشان
طفل تو را به لحظه دیدار می زنند
این کوفه مردمش ز مدینه شقی ترست
یعنی کسی که باشد عزادار می زنند
دیدم برای آمدنت روی اُشتران
چندین هزار نیزه فقط بار می زنند
این جا برای کشتن طفل سه ساله ات
هر لحظه حرف سیلی و مسمار می زنند
فتوای: خون نسل علی شد حلال را
هر شب به روی مأذنه ها جار می زنند
آقا نیا که آخرش این شور چشم ها
تیری به صحن چشم علمدار می زنند
سر بسته گویمت که پریشان زینبم
حرف از اسیر کوچه و بازار می زنند
می ترسم از دمی که یتیمان تو حسین
پائین پای نیزه ی تو زار می زنند
این کوفه آخرش به تو نیرنگ می زند
حتی به رأس اصغر تو سنگ می زنند
شاعر:مهدی نظری
روز عرفه، روز اشک و ناله، روز حسین و حسینی شدن و روز شکستن بت های درون است.
فرم در حال بارگذاری ...