« ثمرات اخلاص در رفتار محدّث قمی (ره) | تبریک به مناسبت فرارسیدن هفدهم ربیع الاول » |
راز موفقیت مرحوم کافی
نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 14ام بهمن, 1391
بعضی از بزرگان می فرمودند : ما نوار مرحوم کافی را می گذاریم و با خانواده گوش می کنیم و سخنان ایشان برای ما در حکم درس اخلاق است. ناگفتههایی از مرحوم کافی(3)
ادامه گفتوگوی حجتالاسلام محسن کافی فرزند مرحوم حاج شیخ احمد کافی تقدیم شما میشود:
* آیا وصیت نامه ایشان در دسترس می باشد ؟
متاسفانه از ایشان وصیت مکتوبی نمانده است ، وصی ایشان شهید آیت الله مدنی تبریزی بودند قبل از انقلاب پدر منزلی در تهران برای ایشان اجاره کردند و مرحوم مدنی می فرمودند :
مرحوم کافی دو سه ماه قبل از فوتشان وصیت نامه را از من می گیرد تا تغییراتی در آن اعمال کنند و پس بدهند و دیگر فرصتی نشد که برگرداند اما وصیت شفاهی داشتند که روی منبر گفته اند :
p> که اگر من وسط هفته مردم جنازه مرا تا جمعه نگه دارید و کنار جنازه من دعای ندبه خوانده شود و شهادت ایشان هم روز جمعه و نیمه شعبان بود ، متاسفانه نگذاشتند به وصیت عمل شود و زمزمه انقلاب هم بود و ساواک می ترسید که؛ تشییع جنازه کافی انقلاب را در تهران به سرانجام برساند و این اتفاق در تهران نیفتاد اما در مشهد این اتفاف افتاد، در شهری که هنوز شعار مرگ بر شاه شروع نشده بود این شعار شروع شد و ساواک جنازه را از مردم گرفت و سرانجام ساواک مخفیانه ایشان را در خواجه ربیع دفن کرد؛ ساواک لقب شیخ آشوبگر را به ایشان داده بود .
در رشت مهدیه بزرگی است که از باقیات صالحات ایشان است و جمعیت زیادی هم می آید؛ مردم برای دعای ندبه نذر می کنند. سال 86 به مناسبتی در رشت بودم دیدم ، تا 90 نوبت گرفته اند و فقط هم نوار مرحوم کافی می گذارند
و یک سخنران هم قبل از آن سخنرانی میکند، عمده اثر ایشان نوارهای ایشان است که هنوز دست به دست می گردد ، بعضی از بزرگان می فرمودند : ما نوار مرحوم کافی را می گذاریم و با خانواده گوش می کنیم و سخنان ایشان برای ما در حکم درس اخلاق است.
* از تصادف مشکوک والد گرامی بگویید ؟
زمینه مسافرت ایشان به مشهد، فرمان امام بود امام اطلاعیه دادند : به عنوان اعتراض به رژیم کسی جشن نیمه شعبان نگیرد قاعدتا مهمترین جشن هم در مهدیه تهران برگزار می شد و مرحوم کافی در مصاحبه ای رسما اعلام کردند : امسال جشن نداریم؛ ساواک فشار زیادی آورد تا این جشن برگزار شود و با مخالفت ایشان که مواجه می شود اعلام می کنند پس نباید در تهران باشی و اعلام هم کنی کجا می روید ؟!
ایشان مشهد را به عنوان مقصد خود معرفی کردند و راهی مشهد شدند ؛ دو سه ماهی بود که راننده جدیدی برای حاج آقا آمده بود و راننده سابق ایشان بخاطر مشکلاتی که داشتند در خدمت حاج آقا نبودند و بعدها معلوم شد که راننده جدید در صانحه تصادف بی تقصیر نبوده است و به نوعی عامل ساواک بوده است، نحوه تصادف به گونه ای بود که راننده اصلا صدمه ندیده بود افرادی که در ماشین بودند شنیدند که مرحوم والد خطاب به راننده می گویند :
جعفر چرا چنین می کنی ! بعدها هم در اعترافات ساواک آمد که تصادف مرحوم کافی ساختگی و بدستور شاه بوده است ، اما خصوصیات حادثه اصلا معلوم نیست چون بعد از سانحه تصادف دیگران را به بیمارستان معمولی شهر بردند،
اما حاج آقا را به بیمارستان ارتش می برند و از همان لحظه اول هم اعلام کردند که حاج آقا کشته شده و احتمالا در بیمارستان ارتش ایشان را از بین برده باشند.
* راز موفقیت مرحوم کافی چه بود
چند عامل در موفقیت ایشان دخالت داشت؛ نخست اینکه اخلاص ایشان مهمترین رمز موفقیت ایشان بود و از این جهت کم نظیر بودند، زمانی که در اوج شهرت بودند و وارد شهری می شدند،
تمام شهر به استقبال او می آمدند و نیازی به شهرت نداشت، اما هر کجا ایشان را دعوت می کردند، ایشان میپذیرفتند ولو در یک روستای دور افتاده ، اخلاص مهمترین دلیل موفقیت ایشان بود دوم اینکه به زبان مردم حرف میزد و اصلا از اصطلاحات طلبگی استفاده نمی کرد و مهمترین مفاهیم دینی را بگونهای میگفتند.
که حتی کارگر بی سواد هم از منبر ایشان بهره می برد سوم اینکه، خلاقیت و سبک ایشان در نحوه اداره منبر فوقالعاده بود، با صدای خوش و توسل به حضرت ولیعصر(عج) منبر را شروع می کردند و زمانی که دلها آماده میشد مطالب و نصایح خود را میگفتند و بعد روضه کاملی هم می خواندند و منبری کامل داشتند ؛
مقید به ساعت هم نبودند و اگر می دید جلسه ای اقتضا دارد تا دو ساعت منبر او طول می کشید، ایشان اصلا در پی مطرح کردن خود نبود و این هم از اخلاص ایشان بود.
* والده شما از مرحوم کافی چگونه یاد می کنند ؟
ایشان حسن معاشرت مرحوم کافی بسیار یاد میکنند، پدرم چون در طول سال نمیتوانست برای خانواده خود وقت بگذارد ، اما درایام نوروز در خدمت حاج آقا به سفر می رفتیم ؛
از دیگر خصوصیاتی که یاد می کنند دلسوزی ایشان نسبت به فقرا بود ، اگر فقیری در منزل می آمد اولین چیزی که به دستشان می رسید می دادند و لو قالی جلوی درب منزل ، در مهدیه، اسناد و دفترچه هایی برای فقرا آمده کرده بودند و بین فقرا تقسیم می کردند درست مثل کمیته امداد ماهانه پولی برای فقرا در نظر گرفته بودند و به ایشان می دادند ؛ حدود چهار هزار خانواده ماهی یکبار از مهدیه خرجی می گرفتند و این خصلت ایشان خیلی بارز بود .
* آیا آثار قلمی از ایشان بجا مانده است ؟
نوشته جاتی دارند، اما اثر قلمی ندارند، سایت خاصی به نام مرحوم کافی راه اندازی شده است و انشا الله بزودی به بروز رسانی می شود .
اگر نکته پایانی داریید بفرمایید ؟
من به عنوان یک طلبه ای که آشنا با امر طلبگی و تبلیغ هستم این مطالب را بیان می کنم : مرحوم کافی با همت خود، کاری کرد که اهل بیت(ع) او را به عنوان نوکر خود دعوت کردند و نمک صدای او از اهل بیت(ع) بود باید تلاش کرد تا به این درجه برسیم، اهل بیت(ع) نظر کنند حتی در کشورهای خارج ایران دراروپا و … نوارهای ایشان موجود است و گوش می دهند .
منبع:
خبرگزاری حوزه
تهیه و تنظیم: عبداله فربود، گروه حوزه علمیه تبیان
فرم در حال بارگذاری ...