« چه عملی شیطان و یارانش را در هم می کوبد؟؟؟ | حکم صرف دوست داشتن نامحرم....؟ » |
سه ذكر بسيار عالي و مهم براي سه هدف بزرگ
نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 19ام اردیبهشت, 1397قال علي عليه السلام:
«يا كميل! قل عند كل شدّة «لا حول و لا قوة الا بالله العلي العظيم» و قل عند كل نعمة «الحمدلله» تزدد منها و اذا ابطأت الارزاق عليك «فاستغفر الله» يوسّع عليك فيها»[1]
( اي كميل! در مواجهه با هر مشكلي بگو «لا حول و لاقوة الا بالله » خداوند كفايت آن مشكل را مي كند و هر گاه نعمتي به تو رسيد بگو: «الحمدلله» تا سبب فزوني نعمت گردد و هر گاه روزي تو به تاخير افتاد «استغفار كن» كه باعث گشايش روزي است.)
از سوي معلمي بزرگ همچون علي (عليه السلام) براي شاگرد مستعدي چون كميل، سه ذكر بسيار عالي و مهم براي سه هدف بزرگ بيان شده است. آري همه چيز در نزد معصومين (عليهم السلام) هست؛ حتي اوراد و اذكار و نيازي به ديگران نمي باشد. گفتن سه ذكر فوق، در سه زمان مخصوصي كه در روايت آمده است، آثار مهمي دارد؛ ولي آنچه كه مهم است توجه به اين نكته است كه «ذكر، فقط لقلقه زبان نباشد». بنابراين اگر به مفهوم اين ذكرهاي جالب توجه نكنيم و پيام آنها را در جامعه پياده نكنيم، آن آثار را نخواهد داشت.
معناي ذكر «لا حول و لا قوة الا بالله» اين است كه تمام قدرت ها به دست خدا است و حلال همه مشكلات اوست و هر چه هست از ناحيه اوست. اگر اين معني را باور كنيم و در نتيجه با تمام وجود به در خانه او برويم و ايمانمان به اين مفاهيم قوي شود، يعني حالتي شبيه حالت غريق در دريا پيدا كنيم، كه جز قدرت خداوند به هيچ چيز ديگر فكر نكنيم، خداوند در مشكلات ما را كفايت خواهد كرد.
پيام ذكر «الحمدلله» اين است كه با رسيدن به نعمتي مغرور نشويم و حقيقتا نعمت را از جانب خداوند بدانيم، از آن سوء استفاده نكنيم، بخل نورزيم، در اين صورت نه تنها نعمت باقي مي ماند، بلكه فزوني مي يابد.
و ذكر سوم «استغفرالله» نيز چنين است. معناي استغفار اين است كه ديگر به سراغ گناه نرويم؛ زيرا يكي از عوامل معضلات اقتصادي در جامعه گناهان است، جامعه گناهكار جامعه فقيري نيز خواهد بود. البته بروز اين مشكلات به هنگام گناه، زنگ بيدار باشي براي مومنان است. با اين بينش بروز مشكلات، خود نعمت است، بدين جهت خداوند كفار را به حال خود رها كرده و براي بيداري آنها زنگ بيدار باش نمي زند، تا در گناهان خويش غرق شوند.
پي نوشت:
[1] بحارالانوار، ج 74، ص 270
فرم در حال بارگذاری ...