« چرا باید در راهپیمایی شرکت کنیم؟ذکر های الهی برای مواقع بحرانی »

عواملی که اعمال نیک آدمی را آفت می زنند

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 21ام بهمن, 1391

تا به حال به این موضوع فکر کرده اید که كسانی كه در بخشی از زندگی خود اعمال بد و معصیت الهی، و در  بخشی دیگری ایمان و اطاعت الهی انجام می دهند، به چه نسبت کیفر اعمال بد و پاداش اعمال نیک خود را می بینند، آیا حاصل جمع جبری آن‏ها، تعیین كننده خوشبختی یا بدبختی آنها در آخرت است؟ و آیا اینکه پاداش اعمال نیک و كیفر اعمال نا شایستشان قطعی و ثابت و تغییرناپذیر است یا قابل تغییر می‏باشد؟ یکی از جواب های این سوالات را در بحث “حبط اعمال” می توان یافت. 

ریا

“حبط” در لغت به معنای باطل شدن است. و در اصطلاح: “از بین رفتن پاداش عمل نیك، به دنبال گناهی كه در پی آن عمل، انجام گرفته است."حبط در قرآن نیز به همین معنی استعمال شده‏است. علامه طباطبایی(ره) در تفسیر المیزان، واژه حبط را به معنای “عمل بی أجر” و یا “باطل شدن عمل و از تأثیر افتادن آن” به كار برده‏اند و افزوده‏اند كه واژه حبط در قرآن جز به “عمل” نسبت داده نشده‏است.

درباره علت حبط اعمال نیز گفته شده که ممكن است انسانی، عمل نیكی را با همه شرایط صحت انجام دهد، اما همین انسان نیكوكار، در برابر یكی از اصول دین، لجاجت و عناد ورزد. در این صورت، آن عمل نیك به واسطه این عناد و لجاجت یا انحرافِ دیگر، از بین می‏رود و به خاطر آفت زدگی، پوچ و تباه می‏گردد؛ همچون بذری سالم كه در زمین مساعد پاشیده می‏شود و حاصل هم می‏دهد، ولی قبل از این‏كه مورد استفاده قرار گیرد دچار آفت می‏گردد و ملخ یا صاعقه آن را نابود می‏سازد.

قرآن كریم این آفت زدگی را “حبط ” می‏نامد كه اختصاص به كفار هم ندارد و ممكن است اعمال نیك مسلمانان نیز دچار حبط شود. ممكن است یك مسلمان، برای خدا به نیازمندی صدقه بدهد و صدقه او قبول شود؛ ولی بعد آن را با منّت گذاشتن یا نوعی آزار روحی نابود و تباه گرداند.

“حبط” در لغت به معنای باطل شدن است. و در اصطلاح: “از بین رفتن پاداش عمل نیك، به دنبال گناهی كه در پی آن عمل، انجام گرفته است."حبط در قرآن نیز به همین معنی استعمال شده‏است

 یکی از عوامل که موجب حبط اعمال می گردد منت نهادن در انفاق است که بطور ویژه در قرآن به آن تأکید گردیده است.

>

“یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَ الْأَذى‏ كَالَّذِی یُنْفِقُ مالَهُ رِئاءَ النَّاسِ وَ لا یُۆْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ صَفْوانٍ عَلَیْهِ تُرابٌ فَأَصابَهُ وابِلٌ فَتَرَكَهُ صَلْداً لا یَقْدِرُونَ عَلى‏ شَیْ‏ءٍ مِمَّا كَسَبُوا وَ اللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْكافِرِینَ”( اى كسانى كه ایمان آورده‏اید  بخشش هاى خود را با منت و آزار، باطل نسازید! همانند كسى كه مال خود را براى نشان دادن به مردم، انفاق مى‏كند، و به خدا و روز رستاخیز، ایمان نمى‏آورد، (كار او) همچون قطعه سنگى است كه بر آن، (قشر نازكى از) خاك باشد، (و بذرهایى در آن افشانده شود،) و رگبار باران به آن برسد، (و همه خاكها و بذرها را بشوید،) و آن را صاف (و خالى از خاك و بذر) رها كند. آنها از كارى كه انجام داده‏اند، چیزى به دست نمى‏آورند، و خداوند، جمعیت كافران را هدایت نمى‏كند.) (264 بقره)

خلاصه معناى این مثل آن است كه كسى كه در انفاق خود مرتكب ریا مى‏شود، در ریا كردنش و در ترتیب ثواب بر انفاقش حال سنگ صافى را دارد كه مختصر خاكى روى آن باشد، همین كه بارانى تند بر آن ببارد، همین بارانى كه مایه حیات زمین و سرسبزى آن و آراستگى‏اش به گل و گیاه است، در این سنگ خاك‏آلود چنین اثرى ندارد، و خاك مختصر آن در برابر آن باران دوام نیاورده و بكلى شسته مى‏شود، تنها سنگى سخت مى‏ماند كه نه آبى در آن فرو مى‏رود، و نه گیاهى از آن مى‏روید، پس وابل (باران پشت‏دار) هر چند از روشن‏ترین اسباب حیات و نمو است، و همچنین هر چند خاك هم سبب دیگرى براى آن است، اما وقتى محل این آب و خاك، سنگ سخت باشد عمل این دو سبب باطل مى‏گردد، بدون اینكه نقصى در ناحیه آب و خاك باشد، پس این حال سنگ سخت بود و عینا حال ریاكار نیز چنین است.

براى اینكه وقتى ریاكار در عمل خود خدا را در نظر نمى‏گیرد، ثوابى بر عملش مترتب نمى‏گردد، هر چند كه نفس عمل هیچ نقصى ندارد، چون انفاق عملی است که ثواب دارد، اما به خاطر اینكه قلب صاحبش چون سنگ است، استعداد پذیرفتن رحمت و كرامت را ندارد.و از همین آیه بر مى‏آید كه قبول شدن اعمال، احتیاج به نیتى خالص و قصد رضایت و تقرب به خدا دارد. شیعه و سنى هم از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) روایت كرده‏اند كه فرمودند:” انما الاعمال بالنیات- معیار در ارزش اعمال تنها نیت‏ها هستند“.        نیت

باید توجه نمود که منظور آیه از ایمان نداشتن ریاکار در انفاقش ، به خدا و روز قیامت، ایمان نداشتن او به دعوت پروردگارى است كه او را به انفاق مى‏خواند، و ثوابهایى زیادی به وى وعده مى‏دهد، چون اگر به دعوت او به روز قیامت (كه پاداش هاى اعمال در آن روز ظاهر مى‏شود) ایمان مى‏داشت، در انفاقش قصد ریا نمى‏كرد و تنها عمل را براى خاطر خدا انجام می داد، و علاقمند به ثواب جزیل خدا مى‏شد.

 

 

درباره علت حبط اعمال نیز گفته شده که ممكن است انسانی، عمل نیكی را با همه شرایط صحت انجام دهد، اما همین انسان نیكوكار، در برابر یكی از اصول دین، لجاجت و عناد ورزد. در این صورت، آن عمل نیك به واسطه این عناد و لجاجت یا انحرافِ دیگر، از بین می‏رود و به خاطر آفت زدگی، پوچ و تباه می‏گردد؛ همچون بذری سالم كه در زمین مساعد پاشیده می‏شود و حاصل هم می‏دهد، ولی قبل از این‏كه مورد استفاده قرار گیرد دچار آفت می‏گردد و ملخ یا صاعقه آن را نابود می‏سازد

 پس با توجه به آیه ریا در هر عملى كه آدمى انجام مى‏دهد مستلزم نداشتن ایمان به خدا و به روز جزا در همان عمل است.

عوامل دیگری نیز موجب حبط عمل می گردد که از جمله آنها شرک است.” وَ لَقَدْ أُوحِیَ إِلَیْكَ وَ إِلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِكَ لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَیَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ وَ لَتَكُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِینَ “(و به تو و همه انبیاى پیشین وحى شده كه اگر مشرك شوى تمام اعمالت نابود مى‏شود، و از زیانكاران خواهى بود.)(65 زمر)

شرط قبولى اعمال اعتقاد به اصل توحید است و بدون آن هیچ عملى پذیرفته نیست و شرک مانند آتشی تمام اعمال انسان را از بین می برد.

یکی دیگر از عواملی که منجر به حبط عمل می گردد ارتداد است ."… وَ مَنْ یَرْتَدِدْ مِنْكُمْ عَنْ دِینِهِ فَیَمُتْ وَ هُوَ كافِرٌ فَأُولئِكَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِیها خالِدُونَ” (… و كسى كه از آیینش برگردد، و در حال كفر بمیرد، تمام اعمال نیك (گذشته) او، در دنیا و آخرت، بر باد مى‏رود، و آنان اهل دوزخند، و همیشه در آن خواهند بود.)(217 بقره)

یعنى كسانى كه از دین اسلام برگردند، نه تنها اعملشان حبط مى‏شود و از بین می رود بلکه تا ابد در آتش خواهند بود.

ترک نماز یکی دیگر از عوامل حبط عمل است. پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرمودند:"مَنْ تَرَكَ صَلَاتَهُ حَتَّى تَفُوتَهُ مِنْ غَیْرِ عُذْرٍ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ“( اگر کسی نمازش را بدون عذر تعطیل کند، عملش حبط می‎شود.)

در آیات و روایات عوامل دیگری نیز که موجب حبط اعمال می شود ذکر گردیده است. از جمله: كفر، انکار ولایت امیرالمومنین(علیه السلام) ، قتل انبیا و اولیا، بی‏حرمتی و انكار آیات انبیا و اولیا از روی عناد، لجاجت، تعصّب، حسد، انكار آخرت، ظلم به کارگر، تهمت ناروا به مرد و زن همسردار، نگاه بد به نامحرم ،منت گذاشتن ، تحقیر کردن و…

فاطمه خالکی  

بخش قرآن تبیان

 


فرم در حال بارگذاری ...


 
مداحی های محرم