« آغاز سال تحصیلی مدارس علمیه | موفق ترین پدر » |
پاسخ به سوالات کودکان
نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 23ام شهریور, 1392حس کنجکاوي را در کودکان زنده نگه دارید.
پدران و مادران دانا، همواره با چهره اي گشاده و رفتاري صبورانه به پرسش هاي کنجکاوانۀ
کودکان خود پاسخ می گویند و این نیاز فطري و شناختی و عاطفی آنان را به زیبایی ارضا می کنند.
زمانی که پرسش ها و رفتارهاي کنجکاوانۀ کودکان و نوجوانان در خانه و مدرسه، به گونه اي
شایسته مورد توجه قرار می گیرد و راه حلهاي مناسب ارائه می شود، زمینۀ تفکر و ابتکار و خلاقیت
هاي ذهنی فراهم می گردد. از این رو، مهمترین ویژگی هاي کودکان حس کنجکاوي آنان است و
کودکان در این زمینه به برقراري ارتباط با بزرگترها و دریافت پاسخ هاي مطلوب ایشان نیاز دارند.
پرسش هاي کنجکاوانۀ کودکان را پاسخ دهید.
هرگاه پدران و مادران بخواهند جلوي کنجکاوي کودکان خود را بگیرند و بچه ها را از سؤال
کردن ممنوع دارند، در درجۀ اول حس کنجکاوي آنان شدیدتر می شود، زیرا به این فکر می افتند که
چه سرّي در این کار بوده که آنها را از دانستن ممنوع داشته اند؟
بنابراین، اولین زیان جواب ندادن، تحریک حس کنجکاوي کودکان خواهد بود و ممکن است
کودکان پاسخ سؤالات خود را از راه دیگري به دست آورند که به ضرر و زیان آنان تمام شود. از
این گذشته کودکی که به سؤال او بی توجهی شود، حس اعتمادش لطمه دیده و دچار حساسیت می
شود و از پرسش کردن در مراحل بعدي نیز خودداري خواهد کرد و به همین میزان از پرورش
فکري باز خواهد ماند.
٢
برعکس کودکی که به سؤالاتش اهمیت داده شده و با زبانی کودکانه جوابهایی برایش تهیه شود به
فکر خود اعتماد پیدا کرده و به شخصیت فکري خود مؤمن و معتقد خواهد شد و در دوران
نوجوانی نیز از پرسشها و اظهار نظرها دچار شرمندگی کاذب نشده، مشکلاتش را حل خواهد کرد.
میل به کنجکاوي را در کودکان تقویت کنید!
« کنجکاوي » میل به کنجکاوي، یکی از ویژگیهاي مهم کودکان است. در حقیقت می توان گفت
یکی از سرمایه هاي کودکان و یکی از نیازهاي آنهاست که براي ارضاي آن، تلاش زیادي انجام می
دهند. به عنوان مثال، کودك پس از ورود به مدرسه و برخورد با محیط و موقعیتهاي جدید و تماس
با اشیا و امور تازه، مسائل زیادي در ذهنش نقش می بندد که ناگزیر از پرسش و کسب اطلاع براي
رفع مجهول هاي ذهنی خود است. در اینجا فرصتی مناسب پیش می آید که به دقّت به سؤالهاي آنها
پاسخ دهیم و با معرفی کتابها و مجله هاي مناسب، آنها را به تحقیق و جستجو وا داریم؛ زیرا یکی از
عامل هاي برانگیزنده در مطالعۀ کتاب حس کنجکاوي است.
شانس یادگیري اکتشافی را از بین نبرید.
وقتی کودکان سؤال می کنند و علاقۀ خود را به موضوعی ابراز می کنند، مرحلۀ مناسبی را براي آغاز
آموزش ایجاد می کنند. اگر سؤال براي کودکتان واقعا بًا مفهوم و مهم است دست از کار خود بکشید و
به سؤال او بپردازید ولی به یاد داشته باشید اگر مستقیما پًاسخ دهید شانس یادگیري اکتشافی را از بین
می برید. اگر یک سخنرانی خسته کننده ارائه کنید جرقۀ یادگیري را در ذهن کودکان خاموش می کنید.
انگیزة بیشتر کودکان از سؤال کردن، دریافت جواب نیست. آنها می پرسند به خاطر اینکه چیزي آنها را
مبهوت و شگفت زده می کند. آنها به دنبال فرصتی هستند که به دنبال ایده هاي مختلف بپردازند و
٣
سرنخی بیابند و خودشان جواب را بیابند. اگر به عنوان راهنما عمل کنید و این سر نخ را به آنها بدهید
یادگیري را تسهیل کرده اید و در نهایت کودکانتان را متقاعد کرده اید که به تنهایی توانایی یافتن پاسخ
سؤالهایشرا دارد.
کودکان ذهنی بیدار و حساس دارند.
کودکان ذهنی بیدار و حساس دارند و پرسشگري در میان آنان، بیش از بزرگسالان است. مادران
که بیش از هر کس به آنان نزدیک هستند، به خوبی از این روحیه و شیوة کودکانه آگاهند. کنجکاوي
، خمیر مایۀ خداجویی و بستر خلاقیت و نوآوري است و کلام و رفتار کنجکاوانۀ کودکان به طور
کلی در سنین 3 4 سالگی در کانون خانواده قابل مشاهده است.
با کودکتان به کتابخانه بروید.
در برابر پرسش هاي کنجکاوانۀ کودك که اساسا رًنگ عاطفی و شناختی دارد، هرگز نباید کلام
دور از حقیقت بر زبان آورد. چنانچه ارائۀ پاسخ صحیح به سؤال کنجکاوانه و ارزشمند کودك مقدور
نیست، با کمال صداقت و صمیمت به او گفته شود: سؤال شما خیلی مهم است! من باید فکر کنم!
سؤال خیلی خوبی است، بهتر است که پیش فلان آقا یا خانم برویم و بپرسیم! یا با هم به کتابخانه
برویم! در این صورت است که کودکان راه تحقیق و تفکر را طی می کنند.
حس کنجکاوي فرزندان خود را تقویت کنید.
کسی که نیروي کنجکاوي او زیاد است نیروي زندگی او نیز فزونی می گیرد و به همه چیز با چرا و
چگونه نگاه می کند، چرا این جوري است؟ چون اگر ذهن کسی دائماً با چرایی و چگونگی همراه
باشد این ذهن فعال است و دیگر اصلا دًنبال فساد نمی رود کسی که انرژي اش صرف دانش و
٤
دانستن و کنجکاوي علمی است دیگر فکرش را مصرف فعالیت هاي بیهوده نمی کند من معتقدم در
آموزش وپرورش اگر ما بچه ها را کنجکاو کنیم خیلی از مسائل حل می شود این حرف من نیست.
ژاپن این کار را در آموزش و پرورش کرده، ژاپن صدها عامل را بررسی کرده که عامل ریشه اي
رشد و موفقیت دانش آموزان چیست؟ آنها به این نتیجه رسیدند که باید شوق زیستن و شوق
دانستن را در آنها پرورش دهند. براي این که یک دانش آموز به عنوان شهروند آینده موفق باشد باید
نیروي کنجکاوي او را تقویت کنیم. اگر نیروي کنجکاوي زیاد شود شور و هیجان، شادي و نشاط،
تلاش و کوشش، امید و پشتکار زیاد می شود.
آموزش را از سنین پایین آغاز کنید.
رایج است که کودکان و نوزادان تا قبل از سن مدرسه توانایی اندکی در یادگیري دارند و واقعاً
چیزي بیش از بازي با اسباب بازي و گوش دادن به قصه نمی توانند انجام دهند یا درك کنند. در
نتیجه بسیاري از والدین در آموزش به کودکان اصرار نمی کنند! آنها تصور می کنند کودکانشان
ظرفیت واقعی براي یادگیري ندارند ولی در واقع همۀ ما از زمانی که متولد می شویم داراي این
ظرفیت هستیم. مثلاً می توان کودکمان را از سن 3 تا 4 سالگی به کتاب خواندن واداریم. این مهم
است چرا که او را براي آموزش دوران دبستان آماده می کند و در ضمن عشق به کتاب خوانی را در
او ایجاد می کند. در مدرسه کتابخوانی را به سرعت، گروهی یاد می دهند شما نیز می توانید این کار
را به صورت انفرادي و مطابق با علاقۀ کودکتان انجام دهید. علاوه بر آن تشویق کودکان به
کتابخوانی در سنین پایین می تواند آنها را ترغیب کند که در زمان تنهایی کتاب بخوانند. خودآموزي
بهترین و مهمترین شیوة یادگیري است و کتابخوانی روش خوبی براي ایجاد این عادت است. به
٥
همین دلیل مهم نیست کودکان چه می خوانند فقط کافی است از آنچه می خوانند لذت ببرند. نفس
خواندن است که اهمیت دارد و از هر نوعی که باشد میزان لغات و وسعت تجربه را افزایش می
دهد.
حس پرسشگري را ترغیب کنید.
واژه اي است که کودکان مدام بر زبان می آورند. آنها سرشار از سؤال هستند و باید هر گونه « چرا »
فرصتی را در اختیارشان بگذاریم تا سؤالاتشان را بپرسند. وقتی دخترم 6 ساله بود به بالاي کوه می
رفتیم، می نشستیم و به مناظر چشم می دوختیم. من پیشنهاد می کردم که بحث فلسفی بکنیم. او از
می پرسید یعنی چه؟ من می گفتم: یعنی به دنیا نگاه کنیم و بپرسیم چرا دنیا وجود دارد، آدمها،
پرندگان و درختان از کجا آمده اند. در گفتگو هایمان او کلمۀ چرا را بسیار می گفت. بعدها وقتی به
مدرسه رفت تجاربی نظیر این، یادگیري را برایشآسان ساخت.
هرگز کودکی را بخاطر سئوالاتش تحقیر نکنید.
پرسش کودکان از خواص و اسرار پدیده ها امري طبیعی است. هرگز کودکی را نمی توان به خاطر
سؤال او مورد تحقیر و سرزنش قرار داد زیرا او باید بپرسد تا بداند. شاید برخی از والدین و مربیان
در برابر سؤالات اخلاقی کودکان دچار این توهم شوند که او قصد بدي داشته است. در حالی که
اگر نیکو تأمل شود در می یابیم که کودك را چنین قصدي نیست. او از روي صفا و خلوص و با
پاکی باطن امري را در یافته و می خواهد از چون و چند آن سر در آورد.
هیچ سئوال کودکی را بی اهمیت نشمارید.
٦
کودکان به هر میزان که رشد هوشی بیشتري داشته باشند و به هر درجه اي که میدان را براي خود
خالی تر ببینند سؤالات شان را بیشتر مطرح خواهند کرد. کودکان دائماً از پدر و مادر و دیگران از
مسائل و مباحث مختلف پرسش می کنند اگر چه براي مربیان، آن پرسش ها بی اهمیت باشند.
هرگز کودك را از سئوال کردن منع نکنید.
به مصلحت نیست که والدین محیط وحشتی در خانه پدید آورند که کودك جرأت نکند پرسش
هاي خود را در خانه مطرح کند. کودك باید این آزادي را داشته باشد که بدون محدودیت اگر
چیزي را نمی داند بپرسد و اگر پرسید پدر و مادر نیکو جوابش دهند و به زبانی شرع پسند و
عقلایی او را قانع کنند.
بهتر است که کودك پاسخ سئوالاتش را از شما بشنود.
در همه حال فراموش نکنید که اگر کودك پاسخ را از شما بشنود به مراتب بهتر است تا از دیگران
آن را دریافت کند زیرا شما دلسوزتر و به روحیۀ فرزند آگاهترید.
به سئوالات کودکان، پاسخ هاي سر بالا ندهید.
منع کودك از سؤالات و دادن جواب هاي سر بالا و ایجاد ترس براي طرح پرسش ها سبب خواهد
شد که کودك در خود فرو رود و اعتمادش را به پدر و مادر از دست بدهد. در آنجا که پاسخ دادن
به سؤالی را لازم نمی دانید همین را با صراحت به او بگویید دیگر لازم نیست او را با تهدید از خود
برانید.
کودکان را اقناع کنید.
٧
بعضی از سؤالات کودکان لحظه اي می باشد، بدین معنی که کودك هر لحظه که در برابر صحنه اي
جدید و یا پدیده اي تازه قرار گرفت همان لحظه از فلسفه و ویژگی هاي آن پرسش هایی را مطرح
می کند و می خواهد از کم و کیف و اسرار آن سر درآورد و این امر هم چنان ادامه می یابد تا
روزي که کودك به صورت نسبی، احساس اقناعی در این رابطه به دست آورد و یا خود به مرحله
اي از رشد برسد که بتواند پاسخ سؤالاتش را از کتب و یا به گونه اي دیگر بدست آورد.
میل به شناختن و سر در آوردن از اسرار پدیده ها از خواسته هاي کودکان است.
به گفتۀ خواجه نصیر طوسی انسان به لحاظ اصل خلقت جاهل است. از جهان و پدیده هاي آن
اطلاعاتی ندارد. او همانند فرد چشم وگوش بسته اي است که وارد مهمان سرائی جدید شده و حتی
از وسایل و ابزار لازم براي حیات در این مهمانسرا سر در نمی آورد و نمی داند با آنها چگونه تماس
و ارتباط برقرار کند.
میل به شناختن و سر درآوردن از اسرار پدیده ها و اشیاء و طرز به کارگیري آنها در زندگی از
خواسته هاي فطري هر انسان است و کودك نیز دوست دارد در رابطه با اشیاء و شرایط، موضعی
آگاهانه اتخاذ کند. به همین خاطر به سخنان دیگران به صورتی دقیق گوش فرا می دهد، در مواردي
شخصا بًه لمس و تجزیۀ اشیاء می پردازد، در برابر حرکت ها و اعمال دیگران کنجکاو می شود و
نیز از فوت و فن اشیاء و نوع و طرز استفاده از آنها سؤال می کند.
کاري کنید که کودکتان همیشه از شما سئوال داشته باشد.
کودکان حوصلۀ نگهداري مجهولات را ندارند هر مسئله اي که برایشان پیش آید دوست دارند فوري
آن را از پدر و مادر خود بپرسند و جوابش را دریافت کنند و اتفاقا اًین نکتۀ مثبتی می تواند باشد.
٨
زیرا اگر او سؤالش را براي فردا بگذارد این احتمال برایش وجود دارد که آن را فراموش نماید و از
کسب معرفتی محروم گردد و یا روز بعد آن را از فرد ناواردي بپرسد و به دام افتد. اگر از شما
پرسشی نداشت دلیل بر خوبی او نیست. این امر نشان می دهد که او کودك پخمه و عقب مانده یا
فوق العاده زیرك و تودار است که شرایط را براي پرسش ها مساعد نمی بیند. زیرا برخی از والدین
جو زندگی را به گونه اي ساخته اند که در آن کودك یا جرأت سؤال را ندارد و یا زمینه را براي
طرح آن مساعد نمی بیند.
پاسخ به سئوالات کودکان باید در خور فهم آنها باشد.
کودك در عالم صفا و خلوص خود حق دارد بدون ترس و شرم وبدون بیم و هراس از تحقیر و یا
تنبیهی، سؤالات خود را مطرح کند و براي آن جواب هاي مناسب پیدا کند. اگر شما براي پرسش
هاي او منع ایجاد کنید میل به دریافت پاسخ در او شدیدتر شده و در آن پافشاري بیشتري خواهد
کرد. در دنیاي ذهنش این مسئله مطرح می شود چه سري در این امر نهفته است که به این پرسش
من پاسخ نمی دهند، به ناچار از دیگر کودکان همسن و سال خود آن را خواهد پرسید.
کاري کنید که کودکان همیشه تمایل به سئوال کردن داشته باشند.
موضع شما در برابر پرسش کودکان باید به گونه اي باشد که کودکان همیشه تمایل به سئوال کردن
داشته باشند و هم پاسخ ها باید به گونه اي باشند که کودك ناگزیر نشود آن را از دوستان فاسد
بیاموزد. برخی از کودکان در زمینه هاي جنسیتی، پرسشی مطرح نمی کنند و والدین گمان بر این
دارند که آنها منزه از این مسئله اند غافل از اینکه ممکن است این امر ناشی از کم جرأتی کودکان به
علت زمینه سازي نامناسب والدین باشد و یا همان گونه که گفتیم خودشان فردي تودار باشند.
٩
سئوالات جنسی کودکان دلیل بر بی ادبی آنها نیست.
4 سالگی شروع می شود و بیشتر هم براي اوقات و - سؤالات جنسی کودکان اغلب از حدود سنین 3
مواردي است که کودك مادر خود را فارغ البال و یا سرگرم کارهاي دستی و بدنی می بیند. او در
تنهایی و فارغ البالی مادر به او روي آورده و سؤالاتی را از او می پرسد از این قبیل که:
مرا از کجا آورده اي؟ من اول کجا بودم؟ وقتی که خیلی کوچک بودم جایم کجا بود؟ مامان عروسی
یعنی چه؟ چرا شکم تو گنده است؟ چی خوردي دلت درد گرفت وبزرگ شد؟ این نی نی کجا
بود؟و…
این گونه سؤالات بچه ها فراوان است و نشانۀ انحراف جنسی نیست اگر چه پدران و مادران آن را
بد بدانند و یا انتظار چنین پرسشی را نداشته باشند. اگر با صمیمیت در حد درك و شعور کودك
جوابی بدهیم او را قانع کرده ایم ولی اگر با سیلی و کتک و تو دهنی کودك را از آن منع کنیم او
احساس خواهد کرد که کاسه اي زیر نیم کاسه است و حتماً در آن رمزي و رازي نهفته است که
چنین عقوبتی را در پی داشته است. بر این اساس حساسیتش بیشتر و تعقیب او براي سر در آوردن
از پاسخ، زیادتر خواهد شد و بعید نیست که همین امر سبب لغزشی جدید در او شود.
کنجکاوي را در فرزندان زنده نگه دارید.
کنجکاوي کودکان امري فطري و ذاتی است. منشا و مبناي آن در حیوانات هم وجود دارد ولی به
صورتی محدود و ناپخته است. در انسان دامنۀ آن وسیع و در برگیرندة همۀ مسائل و زوایاي حیات
می شود.
١٠
کودك می خواهد بداند اشیاء چه خواصی دارند؟ از کجا می آیند؟ به چه کاري می خورند؟ اگر
فلان عمل صورت گیرد چه نتایج وآثاري از خود برجاي می گذارد؟ چرا پدر و مادر در خانه فلان
حرکت را انجام دادند؟ چرا پدر در اطاق چنین و چنان کرد؟..این کنجکاوي ها راهنماي کودك به
سوي معرفت و کسب اطلاعات لازم جهت زندگی است. بر این اساس اگر او سؤالی از شما داشت
این احتمال را هم بدهید که ناشی از کنجکاوي براي کسب معرفت باشد.
کودکان را در آموختن کمک کنید.
کودك در مواردي چیزي را می آموزد و یا بر اساس درك و بینش خویش امري را تجربه می کند و
می خواهد بداند آن چه آموخته درست است یا خیر؟ آن چه را که انجام داده است امري روا ست یا
ناروا؟ و یا مطلبی را که شنیده درست شنیده یا نه؟ برداشت او از یک امر به صواب بوده است یا به
خطا؟ به این دلیل، بدیهی است پدر و یا مادر با جواب درست باید در ایجاد و کسب چنین یقینی
کودك خود را مدد دهند. به او تفهیم کنند آن چه در ذهن داشته درست است یا نادرست؟ ناقص
است یا کامل؟ و…
گاهی سؤالات کودکان براي جلب توجه دیگران است.
در مواردي سؤالات کودکان براي جلب توجه دیگران است. پدري و مادري را در نظر آورید که به
صورتی جدي سرگرم کار و تلاش خویش و احیاناً مذاکره با دیگران اند. چنان در برنامۀ خود فرو
رفته و سرگرم اند که کودك احساس تنهایی و غربت می کند.
کودك در چنین موارد براي نجات از تنگنا و تنهایی خود سعی دارد توجه پدر یا مادر را به سوي
خویش جلب کند و به این خاطر شروع به پرسش می نماید. زمانی هم کودکی از پدر و مادر سؤال
١١
می کند بدان خاطر که قبلاً پرسشی را مطرح کرده و جدا مًورد تشویق قرار گرفته بود و اینک
پرسش جدیدي را اگر چه بی سر وته باشد مطرح می نماید. در این جا ملاحظه می کنید که نفس
دانستن براي او مطرح نیست بلکه ابراز وجود خود مورد نظر است.
گاهی کودکان براي سرگرمی سئوال می کنند.
گاهی کودك به خاطر هوس و هم بدان علت که سرگرمی ندارد از طریق سؤال وقت گذرانی می
کند. پرسش هایی را مطرح می نماید که بی عمق و بی ریشه اند و هیچ گونه اصراري به درك و فهم
پاسخ آن ندارد. همان قدر که پدر یا مادرش چیزي می گویند و حرفی می زنند برایش قانع کننده
است. نشانۀ چنین سؤالاتی این است که اگر شما برایش زمینۀ قصه گویی، بازي و یا تفریحی در آن
لحظه فراهم آورید هرگز حاضر به شنیدن پاسخ شما نخواهد شد و تغییر هدف می دهد و اصرار می
کند برایش قصه بگویید و نیز نشانۀ دیگر این است که این سؤالات از نظم و انسجامی برخوردار
نیستند.
سئوالات کودکان را دلیل بر بی ادبی ندانید.
گاهی به کودکانی برمی خوریم که از پدر و مادر خود سؤالی در زمینۀ جنسی نمی کنند. پدر و مادر
گمان دارند که کودکشان از این مسائل بی خبر است. البته در مواردي ممکن است این چنین باشد
.ولی تجارب نشان داده است که واقعیت براي عده اي بسیار از کودکان چنین نیست.
بسیاري از کودکان حساب می کنند که طرح فلان سؤال نشانۀ بی ادبی است و بدین نظر از ذکر آن
خودداري می کنند. آنها در مواردي بسیار اطلاعات مورد نیاز خود را از دوستان و معاشران خود
بدست آورده و یا محرمانه چیزي فهمیده اند و دیگر نیازي به پدر و مادر ندارند.
١٢
البته این نکته را هم ذکر کنیم که از حدود سن 6 تا نزدیک سنین بلوغ سؤالات جنسی اندك است
زیرا آنها به پاسخ هاي خود دست یافته اند و در عین حال این امکان وجود دارد که کودکی از این
مسائل هیچ سر در نیاورد که در آن صورت باید موضع دیگري اتخاذ کنیم.
والدین باید سنجیده و پسندیده، کودکان را آگاه کنند.
والدین و مربیان نباید سعی کنند تدریجا مًباحثی را در رابطه با حیات خانوادگی و تشکیل خانواده
براي کودك طرح و او را به امري عادي و جریانی طبیعی تحریک کنند. اصل بر این است که سؤالی
در ذهن کودك آماده و آن گاه آن را از شما بپرسد در غیر این صورت خود اقدامی جدي نکنیم. در
عین حال براي کودکانی که سؤالات جنسی ندارند لازم است گاهگاهی در قالب داستان، در قالب
شرح واقعه مجلس عروسی این و آن اطلاعات مختصري به کودك بدهیم تا دریابد آدم که بزرگ تر
شد عروسی می کند ،ختنه می شود بعد بچه دار می شود و…
دادن این اطلاعات به صورت کلی و اجمالی خود این سود را دارد که اگر کودکی از معاشران خود
مباحثی در این زمینه شنید احساس غریبی نکند و خود را نبازد و سر از انحراف در نیاورد. به ویژه
که کودکان ما در اندك فاصله اي به مرحلۀ نوجوانی وارد می شوند و از مسائلی چون قاعدگی و
احتلام و وظایفی که در این رابطه دارند باید سر در آورند و به وظایف آیندة خود آشنا باشند.
سئوالات کودکان دلیل بر بی حیایی نیست.
گاهی کودکی بدون احساس شرم و حیا، سئوالی از پدر و مادر می پرسد و مثلاً پرسش او در رابطه
با ارتباط جنسی است.پدر و مادر از این بی حیایی کودك ناراحت شده و جواب سر بالائی می دهند
که برو در کوچه نگاه کن گربه و سگ چه می کنند و… به نظر ما چنین پاسخ هایی سازنده و
١٣
مناسب نیستند بهتر است بکوشند ریشۀ این سؤال را در او کشف کنند و دیگر سخنانی مستقیماً
مطرح نباشد که وقاحت انگیز است.
بعضی از سئوالات کودکان تصادفی است.
زمانی پیش می آید که کودك سؤالی می کند که به نظرتان براي او بسیار سنگین و فهم پاسخ بسیار
دشوار است.فکر نکنید که فرزند شما بسیار عمیق شده و سؤالات عمیق مطرح میکند. ممکن است
او این پرسش را از کسی شنیده و یا تصادفی به ذهنش خطور کرده ، بنابراین لازم نیست عمیقا بًه او
پاسخ بگویید.
سئوالات کودکان امري طبیعی است.
مسئله پرسش کودك از پدر و مادر و یا هر فرد مأنوس دیگر امري بسیار طبیعی و عادي است به
ویژه از حدود سنین سه به بعد که کودك در پی شکار لغات و کسب اطلاعات مورد علاقۀ خویش
است. دائما اًز پدر و مادر سؤال می پرسد و پرسش او هم معمولاً متنوع و در عین حال لحظه اي
است از آن بابت که سؤالات زمینه و محدودة خاصی ندارند. گاهی در بارة غذا می پرسد، زمانی در
بارة لباس، گاهی در مورد اشیاء و پدیده ها و زمانی هم در مورد مسائل غریزي! هدف از این پرسش
ها به دست آوردن اطلاعات مورد استفادة او در زندگی و زمانی هم اشباع جنبۀ کنجکاوي است.
این نکته قابل ذکر است که در هر سنی نوعی از سؤالات بیشتر و پر دامنه تر است. مثلاً تا سنین قبل
از پنج سال بیشتر پرسش ها از مبدأ اشیاء است بدین معنی که می پرسد این شیء از کجا آمده؟ که
آن را خریده؟ در کجا بوده؟ این میز را که به این جا آورده؟ و..
کودکان در سنین مختلف، سئوالات متفاوتی دارند.
١٤
گویی ذهن کودك نمی تواند باور کند که شیء به خودي خود موجود بوده و یا بدون مبدأ و منشأ
باشد در همین سن و سنین بالاتر سؤالات دیگري دارد در این رابطه که چه کسی مرا ساخته؟
چگونه به دنیا آمده ایم؟ 7 سال پیش من در دنیا نبودم یعنی چه؟ پس در کجا بودم؟و…
معمولاً دامنۀ این گونه سؤالات مرزي در حد سنین 4 تا 7 دارد، در بین کودکان کسانی هستند که
بیش از دیگر کودکان به مسئلۀ جنسی علاقه نشان می دهند و سؤالات جنسی و مباحث مربوط به آن
را بیشتر مطرح می کنند مثلا بًرخی از شش ساله ها پرسش از اختلافات جنسی پسر و دختر دارند و
از همان آغاز سعی دارند که این مسئله را شخصاً تجربه نمایند و حتی زمینه هایی در این رابطه از
طریق مشاهده و یا گفتگو و نقل قول ها به دست آورده اند و اینک براي تثبیت اندیشه و اعتماد به
صحت و سقم قضیه آن را از پدر و مادر می پرسند.
بعضی از سئوالات کودکان را فقط در حد اجمال و کلی پاسخ دهید.
در این جا نمونه هایی از سؤالات کودکان را با نوع جواب هایی که می توان به آنها داد مطرح می
کنیم و البته می دانیم که هر پدر و مادري با آگاهی و شناختی که از طرز فکر، منطق و زبان کودك
خود دارد می تواند پاسخ هاي مناسب تري تهیه کرده و آن را عرضه کند. در همه حال فرضبر این
است که این سؤالات مربوط به کودکان است نه دانشجو! لازم نیست همۀ ریزه کاري ها را در پاسخ
مراعات کنید تنها در حد اجمالی و کلی پاسخی بگویید او قانع خواهد شد.
پاسخ بعضی از سئوالات را به آینده موکول کنید.
در مورد آفرینش خود، کودك می پرسد من از کجا آمده ام؟ در کجا بوده ام؟ من در شکم تو بوده
ام؟ چگونه بیرون آمدم؟ و مادر می تواند در این رابطه چنین پاسخ دهد:
١٥
من ترا خیلی دوست داشتم، براي این که همیشه همراه من باشی، در شکم من بودي، در شکم من تو
خیلی کوچولو بودي، خدا خواست تو بزرگ شوي، بعد از شکمم بیرون آمدي، ترا دوست داشتم، به
تو شیر دادم حالا بزرگ شدي و تو وقتی بزرگ شدي می توانی بفهمی بچه چطور از شکم مادر
بیرون می آید. کودك تا وقتی در شکم مادر است خیلی کوچک است، آن جا راحت است ،همه اش
خوابیده، وقتی بچه ها بزرگ شدند به اندازة مامان و بابا شدند، می توانند یک بچۀ کوچک داشته
باشند تو هم که بزرگ شدي آن را می فهمی…
همان گونه ملاحظه کردید لازم نیست همۀ نکات و ریزه کاري ها را ذکر کنیم و حتی پس از پاسخ
اجمالی می توان شرح و تفصیل قضیه را روي مسائل دیگري قرار داد مثل این عبارت من تو را
خیلی دوست داشتم و تو وقتی بزرگ شدي
در پاسخ دادن به کودکان، عشق و محبت خداوند را در دل آنها قرار دهید.
در مورد کیفیت پیدایش، می پرسد من اول چه بودم؟ چگونه بودم؟ چه طور در شکم تو بزرگ
شدم؟ و می توان در اینجا مثالی از بذر گیاهی را آورد که وقتی در زمین بکاریم رشد می کند و
بزرگ می شود. بچه هم از اول مثل یک بذر کوچک است. خدا آن را در شکم مادر بزرگ می کند.
خدا او را رشد می دهد و آدم وقتی بزرگ شد به اندازة بابا و مامان شد، عقد می کند و جشن می
گیرند، ناهار می دهند، چراغانی می کنند و عروسی می کنند وخدا به آنها یک بچه می دهد که اول
خیلی کوچک است. در شکم مادر است چون مادر او را خیلی دوست دارد توي دل خود جایش می
دهد. بچه تو شکمش جاي دارد، تا وقتی که بزرگ تر شود. به دنیا بیاید و مادر بغلش کند. تو هم
١٦
اول مثل همان بذري بودي. خدا تو را به ما داد، در دل من بزرگ شدي و بعد به دنیا آمدي. روز به
روز برزگتر خواهی شد تو هم روزي عروسی می کنی جشن وچراغانی و.. خواهی داشت و…
فرم در حال بارگذاری ...