موضوع: "پاسخ به شبهات"
صَلَّی اللهُ عَلَیکَ یا أَبا عَبدِاللهِ الحُسَین
نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان
قال رسول الله (صل الله علیه وآله):
إنَّ لِقَتلِ الحُسَينِ حَرارَةً في قُلوبِ المُؤمِنينَ لا تَبرُدُ أبَداً.(مستدرك الوسائل و مستنبط المسایل ج 10 ، ص 318)
حسین منى و أنا من حسین احب الله من احب حسینا حسین سبط من الاسباط .کتاب سنن ترمذى 2/307
آيا كنترل جمعيت با آيه 151 سوره انعام كه ميفرمايد: «وَلاتَقْتُلُوا أَوْلادَكُمْ من إِمْلاقٍ...» منافات ندارد؟
نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 24ام دی, 13961. آيه 151 سوره انعام ميفرمايد: «وَ لا تَقْتُلُوا أَوْلادَكُمْ مِنْ إِمْلاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَ إِيَّاهُمْ؛» و فرزندانتان را از (ترس) فقر نكشيد، ما شما و آنها را روزي ميدهيم. و نيز در سوره اسراء آيه 31 از برخي از مفسران نقل شده است كه چه آيات مذكور بر كشتار و به قتل رساندن فرزندان بعد از بوجود آمدن و منعقد شدن نطفة آنها دلالت دارد و از آيه مذكور نميتوان برداشت كرد كه كنترل جمعيت و جلوگيري از بوجود نيامدن در مرحلة نخست و قبل از انعقاد نطفه برابر با قتل باشد.
2. مسأله كنترل جمعيت از آن جا كه يك مسأله فقهي است، جزئيات آن را بايد از طريق مجموع منابع فقهي به دست آورد و تنها با تمسك كردن به آيات، نميتوان حكم صادر كرد و صدور حكم جواز كنترل و يا عدم جواز كنترل جمعيت نيز در محدودة وظايف مراجع تقليد و حاكم اسلامي مبسوط اليد و داراي اختيار است.
3. احكام اسلامي و فقهي تحت شرايط مكان و زمان و شرايط مختلف، موضوع آنها تغيير ميكند و حتي گاهي شرايط براي اجرا و پياده نمودن احكام اوليه اسلامي در جامعه فراهم نيست. گاهي واقعيتهايي در جامعه وجود دارد كه شرع و عقل حكم ميكند كه بايد براساس شرايط و مصلحت پيش رفت و اكنون جامعه ما با مشكلات جدي بيكاري اشتغال، ازدواج، مشكلات اقتصادي و… روبروست و آمار جمعيت كشور نيز طي چند سال بعد از انقلاب به گونه بسيار چشمگيري افزايش پيدا كرده است كه امكانات موجود جوابگوي خواستههاي آنان نيست و شرايط براي ازدياد جمعيت مساعد نميباشد. و اين خود پيامدهاي منفي همانند: فقر، فساد و… را به دنبال دارد.
در برخي از روايات اسلامي نيز برشعار فرزند كمتر، زندگي بهتر سفارش شده است، چنانكه پيامبر گرامي ـ صلي الله عليه و آله ـ و امام علي ـ عليه السّلام ـ و امام صادق ـ عليه السّلام ـ ميفرمايند: «قلة العيال احد اليسارين»[1] كم بودن فرزند (اولاد) يكي از اسباب گشايش و توانگري است.
ولي با تمام اين مطالب و مسائل حقيقت اين است كه كنترل جمعيت به شكل گسترده و افراطي آن خطرهاي سياسي، اجتماعي. اقتصادي و… را براي جامعه اسلامي به خصوص دولت و ملت شيعه به دنبال دارد كه غفلت از آنها ميتواند عواقب غيرقابل جبراني را به دنبال داشته باشد و برخي از علماء و دانشمندان معاصر نيز خطر اين مفاسد را گوشزد كردهاند و كنترل بيروية جمعيت مسلمانان به خصوص شيعيان عامل شكست آنها در عرصههاي مختلف و نوعي كمك به اجراي نقشه استعمارگران است. برخي از عواقب شوم كنترل بي روية جمعيت پس از مدت كوتاهي از اجراي طرح كنترل آشكار و نمايان شده و به خوبي چهرة هشدار دهندة خوش را در انتخابات گوناگون كه بافت جمعيت به صورت سني نشين و شيعه نشين ميباشد؛ نشان داده است. بنابراين، مفسده نهي از كشتن اولاد تنها به خاطر مفسده قتل نفس نيست، بلكه مفاسد ديگري مانند توطئه استعمارگران و شكست مسلمانان در عرصههاي مختلف و… است و مسأله ترس نميتواند مانعي براي نهي در آيه باشد و خداوند متعال در آيات قرآن كريم اين حقيقت را متذكر شده است كه به خاطر ترس از فقر نبايد اولاد خويش را كشت.[2] و فقر اعم از فقر مادي فرهنگي و.. است و آيه 151 انعام ميفرمايد: حتي اگر خود فقر هم حاصل شد نبايد اولاد را كشت تا چه برسد به ترس از فقر كه به طريق اولي نبايد آنها را به قتل رساند. پس در مقابل عوامل فقر و گرسنگي و مشكلات ناشي از فقر بايد مبارزه كرد، نه اين كه براي فرار از فقر به قتل نفس و كشتن انسانها متوسل شد. بلكه بايد با بيعدالتي، بيتقوايي، سرمايهداري، تعطيلي احكام خدا و.. مبارزه كرد.
افزون بر آنچه گذشت از آيات 31 اسراء و 151 سوره انعام، چنين برآمده كه قتل به هر شكل آن حرام است و نكته قابل توجه آن كه «قتل» از نظر لغوي معناي عامتر و گستردهتري دارد به عنوان مثال گفته ميشود «قتل الوقت» وقت را بيهوده كشت و.. و از طرفي مفسران معناي «لاتقتلوا» را عام گرفتهاند كه شامل انواع قتل نفس حتي از بين بردن نطفه و… ميشود مگر در مواردي كه مفاسد بزرگتري در كار باشد مثل جلوگيري از انعقاد نطفه در ازدواج موقت كه در نتيجه بچه بيسرپرست ميماند و يا در موارد ديگري در ازدواج دائم كه ازدياد و عدم كنترل جمعيت ممكن است مشكلات و مفاسد را براي خانوادهها و جامعه بوجود آورد كه در اين صورت بايد مجتهد مبسوط اليد (دستش باز باشد و اختيار داشته باشد) تحت شرايطي مانند موقت بودن حكم، علم به عدم نفوذ عوامل استعماري بر حكم او، برقراري عدالت براي تمام فرقهها و گروههاي مذهبي در جامعه و… اقدام به صدور حكم نمايد.[3].andisheqom.com
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. ناصر مكارم شيرازي و همكاران، تفسير نمونه (تهران، دارالكتب الاسلاميه)،ج6، ص33؛ ج12، ص101.
2. علامه طباطبايي، محمدحسين، الميزان في تفسير القرآن، (تهران، دارالكتب الاسلاميه)ج7، ص395ـ407؛ ج13، ص88.
3. استاد شهيد مطهري، مرتضي، خاتميت (قم، انتشارات صدرا)، ص78ـ83.
پي نوشت ها:
[1] . ر.ك: صدوق، من لايحضره الفقيه، قم، انتشارات جامعه مدرسين، ج4، ص416؛ نهجالبلاغه، قم، انتشارت دارالهجرة، ص495.
[2] . اسراء/31.
[3] . ر.ك: مكارم شيرازي، ناصر و همكاران، تفسير نمونه، تهران، دارالكتب الاسلاميه، چاپ نهم، 1367، ج6، ص29ـ38، ج12، ص100ـ114.
پاسخ جالب رهبر انقلاب به یک شبهۀ مشهور
نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 14ام شهریور, 1396
بعضی ها می گویند که شما می گویید فرزند زیاد [داشته باشید]، خب اگر [فرزندان] زیاد شدند در خانه، تربیت شان نمی توانیم بکنیم…
متن:
آن فرزندی را می شود انسان به حساب خدا بگذارد که او را رها نکند و تربیت خوب هم بکند. البتّه توجّه داشته باشید و توجّه دارید که تربیت فرزندان اینجور نیست که انسان هر یکیک بچّهها را بخواهد [که] مثل یک شاگرد معیّنی جلو [بیایند]، دعوتشان کند، بهشان حرف بزند [و] تربیتشان کند؛ نه. بعضی ها می گویند که شما می گویید فرزند زیاد [داشته باشید]، خب اگر [فرزندان] زیاد شدند در خانه، تربیت شان نمی توانیم بکنیم؛ این حرف غلط است. تربیت فرزندان، تربیت تکتک فرزندان نیست، تربیت محیط خانواده است. محیط خانواده که خوب بود، چه بچّه یکی باشد چه پنج تا باشد، فرقی نمی کند، خوب تربیت می شوند. بهطور طبیعی، بهطور غالب خوب تربیت می شوند.//hawzahnews.
عاشورا در پاییز بوده، پس هوا گرم نبود؟!
نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 12ام شهریور, 1396
علت، ریشه و پاسخ این شبهات چیست؟
همه ساله از دو ماه مانده به محرم، سایتهای ضد اسلام و ضد شیعه شروع به اشاعهی شایعاتی از این قبیل میکنند و هر چه ایام به دهه نزدیکتر میگردد، شدت این ضد تبلیغ علیه «عاشورای حسینی، ع» تشدید میگردد. بدیهی است که این هجمه بیدلیل نیست. یکی از همتها و عزمهای راسخ ظالمین در طول تاریخ و هم اکنون، تحریف یا حتی حذف تاریخ است.
الف - عاشورا، میدان تجلی انسان کامل «ابا عبدالله الحسین علیهالسلام» و تأسی کنندگان به او از یک سو و «حیوان انساننما» که در قرآن کریم به «کالانعام بل هم اضل» از آنها یاد شده است، از سوی دیگر میباشد. حیواناتی که خود را به شکل انسانها درآورده و گاهی بسیار فاخر راه میروند، میپوشند، حرف میزنند، تحلیل و تفسیر ارائه میدهند و خلاصه ادای انسان را در میآورند، تا بقیه را فریب داده و مورد حمله و بهرهوری قرار دهند. حیواناتی که گاه به شکل انسانهای فهیم و مدافع انسانیت و حقوقبشر نیز در میآیند. مثل سران ظلم در امریکا، انگلیس، اسرائیل و اروپای امروز. وقتی ظاهر آنان را میبینی، گمان میکنی که بسیار عاقل، عالم، فهیم و انسانهای درجهی یکی هستند، اما واقع این است که چون تابع هوای نفس امارهی خویش هستند و حاضرند جهان را به خاطر متامع نفسانی به آتش بکشند و انسانهای بیشماری را بدرند، حیوانی بیش نیستند. خالقشان میفرماید:
«أَ رَءَیْتَ مَنِ اتخََّذَ إِلَهَهُ هَوَئهُ أَ فَأَنتَ تَكُونُ عَلَیْهِ وَكِیلاً * أَمْ تحَْسَبُ أَنَّ أَكْثرََهُمْ یَسْمَعُونَ أَوْ یَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلَّا كاَلْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِیلاً» (الفرقان، 43 و 44)
ترجمه: آیا كسى را كه هوس خویش را خداى خویش گرفته ندیدى؟ مگر تو كارگذار او هستى [مگر میتوانی وکیل او باشی و او را برهی]؟ * آیا مىپندارى بیشترشان مىشنوند یا مىفهمند؟ كه آنها جز به مانند حیوانات نیستند بلكه روش آنان گمراهانهتر است.
ب – عاشورا، واقعهای است که از سویی حقانیت آل محمد (ص) و امامت، ولایت و حکومت حقه را و از سویی دیگر یزید و یزیدیان زمان و ماهیت واقعی حکومت باطل [اگر چه به نام اسلام باشد] را در هر شکل، قیافه و لباسی که باشند، تا ابد معرفی کرده و هویت واقعیشان را برای انسانها آشکار نموده است، تا راه سعادت را از چاه هلاکت بشناسند. لذا دشمنان اسلام، به ویژه منافقین که میخواهند به نام اسلام مردم را از راه خدا منحرف نموده و در نتیجه به استعمار، استثمار و استحمار بکشانند، از ذکر این واقعه بسیار نگران، ناراحت و متضرر هستند. و چون هیچ پاسخ و توجیهی ندارند، سعی در پاک کردن اصل صورت مسئله میکنند.
ج – چنان چه بیان گردید، این شبهات همه ساله مطرح میگردد. بدیهی است اگر در امکانات امام حسین علیهالسلام شتر مادهای وجود میداشت و آن شتر نیز شیرده بود، آنان استفاده کرده بودند. بدیهی است که چاه آب حفر کرده و به آب نیز رسیدند، اما به فرمان عمر سعد آن چاه با یک یورش به جمع کوچک آنان، از دستشان خارج شد. و در مهر ماه هوا حتی در تهران هم گرم است، چه رسد به بندر عباس، اهواز، نجف، کربلا، عربستان … و حاشیهی خلیج فارس.
این حرفها بسیار سبک است. هر کسی میداند که حتی چند ساعت دویدن بدون آب، و حتی در هوای پاییزی تشنگیآور است، چه رسد به یک روز جنگیدن.
سه روز از محاصرهی کامل آب گذشت، ذخایر موجود نیز [با توجه به این که منبعهای 20 هزار لیتری نبودند] و بیش از 120 نفر از زن، کودک، مرد، پیر، جوان و … از آن استفاده میکردند، به پایان رسید. چاه نیز از دستشان خارج شد و خلاصه جنگ آغاز گردید.
فضای جنگ، فضای شمشیر زدن، اسب تاختن، پیاده دویدن، گرد و خاک غلیظ خوردن، زخمی شدن، شهید شدن، درد، الم، غصه خوردن برای تکه تکه شدن عزیزان در مقابل چشم، ترس، استرس، خشم و … میباشد. پس حتی یک ساعت بیآبی، برای تشنگی مفرط کافیست. چه رسد به یک روز و آن روزی مانند عاشورا.shahrekhabar.com
پاسخ به چرایی جنگ داعش با مسلمانان
نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 23ام مهر, 1394
پاسخ معاون بین الملل حوزه به شبهه بی اساس داعش
چرا داعش به جای صهیونیست ها با مسلمانان می جنگد؟
یکی از روشهای دشمنان ادیان الهی برای مبارزه با گسترش معارف الهی تحریف مفاهیم و آموزه های دینی و تحریف معنوی آیات وحی بوده، چنانکه خداوند گزینش این روش اسلام ستیزی را از مخالفان اسلام در آیه شریف (… یحرفون الکلم عن مواضعه..) سوره نساء آیه 46 ارائه می فرماید. گاه این تحریف های معنوی از بین برخی مسلمانان سر برآورده و اندیشه خوارج را می آفریند که امام علی علیه السلام راجع به آیات مورد استدلال آنها فرمود: کلمۀ حق یراد بها الباطل …
پدیده کشتارمسلمانان به اتهام کفر توسط محمد بن عبدالوهاب پایه گذاری شده و امروز تمام گروههای منسوب به وهابیت از جمله گروه داعش در عراق و شام با پیروی از تفکر تکفیری محمد بن عبدالوهاب با ولع و اشتیاق کشتار بیرحمانه مسلمانان را برای خود جایز نموده و به ویژه برای کشتن شیعیان و پیروان اهلبیت رسول خدا(ص) با تبلیغات بیپایه، احساسات اهلسنت را که از ماهیت داعش و فرقه وهابیت اطلاعی ندارند، تحریک نموده و آنان را در مقابل قرآن و احادیث نبوی و معیارهای انسانیت قرار داده و به کشتن شیعیان و دیگر مسلمانان ترغیب میکنند.بدیهی است استعمار جهانی به سردمداری شیطان بزرگ در دوره معاصر برای ایجاد جنگ داخلی و برادرکشی در بین مسلمانان با استفاده از همین روش اسلاف خود به تفسیر غلط آیاتی از قرآن و آموزه های نبوی در بین مذاهب اسلامی پرداخته تا با پیدایش اعتقاد به تکفیر گروه های مسلمان و وجوب قتل آنان وحدت و انسجام امت اسلامی را از هم پاشیده خطر مبارزه امت را با سلطه استعمار جهانی و کیان صهیونیسم به تاخیر اندازند.
یکی از مهمترین شبهات بین المللی معاصر، استدلال جریانهای تکفیری و فتنه انگیز برای مسلمان کشی و قتل عام شیعیان و اهل سنت کشورها با ادعای (اولویت جهاد با دشمن قریب) و استناد به آیه شریفه 123 سوره توبه «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قَاتِلُوا الَّذِينَ يَلُونَكُمْ مِنَ الْكُفَّارِ وَلْيَجِدُوا فِيكُمْ غِلْظَةً وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ » است.این استدلال غلط جایگاه گستردهای را در بین برخی جوانان مومن و ساده دل اهل سنت دنیا پیدا کرده به گونه ای که همچنان مشغول ثبت نام عملیات انتحاری بوده و به عضویت گروههای تکفیری در آمده و به جنگ و کشتار مسلمانان مظلوم شیعه و سنی میپردازند و این موضوع عامل انحراف هزاران جوان مسلمان از مبارزه با صهیونیسم و کفر جهانی به جنگ با مسلمانان مظلوم سوریه، عراق و دیگر کشورهای اسلامی گشت.پاسخ علمی به این شبهه بر اساس مبانی دینی اسلام و جوامع روایی اهل سنت توسط معاونت بین الملل حوزههای علمیه بصورت یک سوال و جواب تدوین شده است.
بیان شبهه داعش جهت توجیه جنگ با شیعیان و ایران
جریانهای منحرف تکفیری با هدف سوق دادن جوانان مومن و مجاهد اهل سنت کشورهای جهان، بهسوی مبارزه با برادران مسلمانشان اعم از شیعیان و اهل سنت غیر وهابی، راه انداخته و با استدلال به آیهای از قرآن کریم زمینه چرخش رویکرد جهاد برضد رژیم صهیونیستی و آمریکا را به جهاد برضد شیعه و ایران اسلامی و اهل سنت ضد صهیونیسم تبدیل کردهاند. این گروه در پاسخ به این سوال که (چرا برای کمک به مردم غزه نرفته و در مقابل اسرائیل نجنگیدند) گفتهاند که: «الجواب الاکبر في القرآن الکريم، حين يتکلم الله تعالي عن العدو القريب و هم المنافقون في أغلب آيات القرآن الکريم، لانهم أشد خطرا من الکافرين الاصليين والجواب عند أبی بکر الصدیق حین قدم قتال المرتدین علی فتح القدس التی فتحها بعده عمر بن الخطاب.»؛ به این معنا که پاسخ این سوال را خداوند در قرآن کریم داده است آنجا که خداوند از دشمن نزدیک سخن گفته و آنان در بیشتر آیات قرآن کریم منافقان هستند که خطر آنها از کافران اصلی شدید تر است. همچنین جواب این سوال در عملکرد ابو بکر صدیق است، هنگامی که جنگ با مرتدان را بر فتح قدس مقدم کرد که بعد از او توسط عمر بن خطاب فتح شد.
تکفیریون بر اساس آیه قرآن که میفرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ قَاتِلُواْ الَّذِينَ يَلُونَكُم مِّنَ الْكُفَّارِ وَلِيَجِدُواْ فِيكُمْ غِلْظَةً وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ»ای کسانی که ایمان آوردهاید! با کافرانی که به شما نزدیکترند، پیکار کنید! (و دشمن دورتر، شما را از دشمنان نزدیک غافل نکند!) آنها باید در شما شدّت و خشونت (و قدرت) احساس کنند و بدانید خداوند با پرهیزگاران است.»میگویند: کفّار بر دو قسم هستند؛ گروهی از کافران، غیر مسلمانان و در فاصله دور جغرافیایی هستند و گروه دیگر مسلمان نمایان داخل کشورهای اسلامی هستند که به خاطر برخی از عقاید شرک آلود و کفر آمیز از کافران گروه اول بدترند و این آیه بیان میکند که ابتدا باید با این کافران مسلمان نما جنگید؛ چون آیه یاد شده تاکید دارد که ابتدا باید با دشمنان و کافرانی که به شما نزدیک هستند جهاد کرد (يَلُونَكُم مِّنَ الْكُفَّارِ: کافران نزدیک و مجاور) و سپس سراغ کافران دیگر رفت. لذا اول باید با مسلمانان مشرک جنگید و یهود و نصاری به ویژه اسرائیل در اولویت بعدی هستند.
پاسخ به شبهه
در پاسخ به این ادعا میتوان گفت:
مسلمانان و حتی منافقان، مصداق کافر نزدیک نیستند
1. آنچه در متن آیه (123 سوره توبه) مطرح شده، جنگ با «کفار» نزدیک است، اما مسلمانان و حتی منافقان نزدیک در زمره «کفار» نیستند تا مصداق«کافرنزدیک» باشند و جنگ با آنان اولویت داشته باشد. مفسران در تفسیر آیه یاد شده با ذکر شأن نزول آن مطالبی بیان داشته و از آن نتیجه گرفتهاند که در جنگ با کفار باید توجه مسلمانان به کافران نزدیک متمرکز باشد و با تمرکز به کفار دورتر، از کفار نزدیک غافل نشده و جنگ را به صورت تدریجی با کفار نزدیک به سوی کفار دورتر ادامه دهند. و نیز در تفسیر «التسهیل» گفته شده که این آیه در جنگ های رسول خدا(ص) اشاره به جنگیدن با رومیان در شام اشاره دارد.فخررازی صاحب تفسیر کبیر می نویسد: هنگامی که خداوند دستور جنگ با مشرکان را صادر نمود، با این آیه شریفه مسلمانان را به راه درست جنگیدن ارشاد فرمود که از نزدیک آغاز کنند و به تدریج به مناطق دورتر منتقل شوند. در روایات اسلامی آمده که مراد از دشمنان نزدیک یهودیان اطراف مدینه هستند که شامل بنی قریظه و بنی نضیر و خیبر می باشد.«قال ابن عباس: مثل بنی قریظه و النضیر و خیبر و نحوها».
قرآن کریم، منافقان را مصداق کافر نزدیک نمی داند
2. در قرآن کریم حتی در یک مورد «منافقان» به عنوان مصداقی برای « دشمن نزدیک » معرفی نشده اند. این درحالیست که منافقان در میان مسلمانان زندگی می کردند و در فرصت های مختلف سعی در توطئه و اختلال در جامعه مسلمین را داشتند. بنابراین گرچه برخی از گروه های تکفیری و تندرو شیعیان و پیروان مکتب اهل بیت و برخی از گروه های اهل سنت را متهم به نفاق می کنند؛ با این حال نمی توان براساس قرآن کریم این گروه ها را « کافر قریب » نامیده و جواز جهاد و کشتار آنها را صادر نمود و کشتار این مسلمانان توسط داعش هیچ ارتباطی به این آیه شریفه ندارد.
پیامبر هرگز با منافقان نجنگید
3. علی رغم آن که در زمان حیات پیامبر اکرم (ص) تعداد منافقان زیاد بوده و در قرآن کریم سوره ای با نام «منافقون» نازل شد و در آن منافقان مورد سرزنش قرار گرفته اند؛ ولی پیامبر اسلام(ص) هرگز با منافقان نجنگیدند و جنگ با منافقان جزو سیرة آن حضرت نبوده است، بلکه سیرة نبوی نسبت به منافقان ارشاد و افشاءِ توطئه ها بوده است. بنابراین گرچه مسلمانان غیر وهابی از نظر داعش منافق شمرده شوند، جنگ و کشتار آنان هیچ مشروعیت و استناد به سیره نبوی ندارد.
جهاد با کفار بر جهاد با منافقان مقدم است
4. بر خلاف نظر گروه تکفیری داعش، خداوند در سوره توبه جهاد با کفار را بر جهاد با منافقان مقدم کرده است. آن جا که در سوره توبه میفرماید: «يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ جَاهِدِ الْكُفَّارَ وَالْمُنَافِقِينَ وَاغْلُظْ عَلَيْهِمْ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ»ای پیامبر! با کافران و منافقان جهاد کن ، و بر آنها سخت بگیر! جایگاهشان جهنم است و چه بد سرنوشتی دارند.در این آیه خداوند به صراحت جهاد با کفار را بر جهاد بر منافقان از حیث رتبه مقدم کرده است؛ در حالی که دیدگاه داعش بر خلاف آیه یاد شده است.
قرآن کریم برای جنگ با مسلمانان، واژه “قتال” را به کار نبرده است
5. درحالی که خداوند در قرآن کریم بارها واژه (قتال) را در تعامل با کافران به کار برده است، نسبت به مسلمانان منحرف و منافق حتی یک مورد واژه قتال استفاده نشده است. فقط یک بار واژه «جهاد«برای منافقان بکار برده شده است که تمام مفسران اتفاق نظر دارند براینکه مقصود «مواجهه فرهنگی و تبلیغی» است نه جنگ نظامی.مفسران مسلمان، بر این امر اتفاق دارند که جنگ با منافقان در دین اسلام تشریع نشده است و در ذیل آیه «يا أَيُّهَا النَّبِيُّ جاهِدِ الْكُفَّارَ وَ الْمُنافِقِينَ وَ اغْلُظْ عَلَيْهِمْ» گفتهاند که گرچه از ظاهر آن وجوب جهاد با منافقان به دست میآید اما از عملکرد و سنت پیامبر در جنگ نکردن با منافقان کشف می کنیم که مقصود جهاد غیرنظامی است، بنابراین باید جهاد در این آیه بر جهاد لسانی و امثال آن حمل شود. طبری در تفسیر «جامع البیان فی تأویل القرآن» روایات متعددی در این زمینه نقل کرده است مثلاً: « از ابن عباس نقل شده است که جهاد با کفار بوسیله شمشیر است و جهاد با منافقان بوسیله زبان و عدم خوشرفتاری با آنان. همچنین از ابن عباس نقل شده است که جهاد با کفار با جنگ است و جهاد با منافقان این است که با آنها با تندی صحبت کنیم.بنابراین، آیات شریفه «سوره توبه» هیچ مسلمانی را به سوی جنگ با مسلمانان-که اختلافهایی با یکدیگر دارند و احیانا از نگاه یکدیگر منافق شمرده می شوند - دستور نداده است، بلکه آیه مربوط به آن دسته از کفار رسمی است که از سوی آنها بخاطر نزدیک بودنشان به جامعه اسلامی خطری متوجه حکومت اسلامی است.
مصداق بارز کافر نزدیک، صهیونیست ها هستند
6. نزدیک ترین گروه کافر به امت اسلامی در عصر حاضر صهیونیست ها و یهودیان هستند که سرزمین مسلمانان را در وسط کشورهای اسلامی (فلسطین، اردن، مصر، سوریه، لبنان) اشغال نمودهاند.آیا طبق آیه کریمه مورد استناد این گروه ( قَاتِلُواْ الَّذِينَ يَلُونَكُم مِّنَ الْكُفَّارِ) جنگ با صهیونیست ها و یهودیان غاصب واجب و در اولویت نیست؟آیا بسیج این همه نیروی جوان و پُرانرژی و انقلابی از سراسر کشورهای اسلامی و غیر اسلامی- که خشم شان را از جنایت صهیونیست ها، آنان را تبدیل به بمبهای آماده انفجار برضد اسرائیل غاصب کرده است- بسوی برادر کشی در کشورهای اسلامی دقیقا خواسته ی اسرائیل غاصب و آمریکای جنایتکار نیست؟! در چنین جنگ و نزاع داخلی جوانان مؤمن و غیور انقلابی هر دو گروه از مسلمانان کشته میشوند و کفار و دشمنان اسلام به ویژه صهیونیست ها از خطر تهاجم هردو راحت می مانند.آیا خداوند رحمن همین خطر بزرگ و آفت عظیم برادر کشی و از بین رفتن توان امت اسلامی را بر اثر تنازع داخلی پیش بینی نفرموده و با نهی وحیانی خویش که فرمود: (لَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ) حرمت این نزاع را برای این چنین روزی به ما اعلام نکرده است؟!
کسانی که اظهار مسلمانی می کنند کافر نیستند
7. قرآن كريم از كافر انگاشتن کسانی كه اظهار مسلمانی نموده پرهیز داشته و میفرماید: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا ضَرَبْتُمْ فِى سَبِيلِ اللَّهِ فَتَبَيَّنُوا وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقى إِلَيْكُمُ السَّلامَ لَسْتَ مُؤْمِناً تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَياهِ الدُّنْيا فَعِنْدَ اللَّهِ مَغانِمُ كَثِيرَهٌ كَذلِكَ كُنْتُمْ مِنْ قَبْلُ فَمَنَّ اللَّهُ عَلَيْكُمْ فَتَبَيَّنُوا إِنَّ اللَّهَ كانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيراً»؛ ای کسانی که ایمان آورده اید! هنگامی که در راه خدا گام بر می دارید (و به سفری برای جهاد میروید)، تحقیق کنید! و بخاطر اینکه سرمایه ناپایدار دنیا (و غنایمی) به دست آورید، به کسی که اظهار صلح و اسلام میکند نگویید: «مسلمان نیستی» زیرا غنیمتهای فراوانی (برای شما) نزد خداست. شما قبلًا چنین بودید و خداوند بر شما منّت نهاد (و هدایت شدید). (پس ،بشکرانه این نعمت بزرگ،) تحقیق کنید! خداوند به آنچه انجام میدهید آگاه است.در شأن نزول آيه یاد شده بنابر نقل کتب تفسیری آمده است: پيامبر اكرم(ص) دستهاى از ياران خود را به فرماندهى «اسامه بن زيد» براى جنگ با «بنى ضمره» فرستادند. اسامه به اسلام آوردن یکی از اهالی این قبیله توجّهى ننمود و وى را به قتل رسانید. همراهان اسامه ماجرا را به پيامبر اکرم(ص) گزارش دادند و گفتند: اى رسول خدا! نديدى كه اسامه چگونه مردى را كه مىگفت: «لا إله إلا الله محمّد رسول الله» به قتل رسانید! پيامبر(ص) وقتى اين گزارش را شنيدند خطاب به اسامه فرمود: با «لا إله إلا الله»، چه كردى؟! اسامه گفت: اى رسول خدا! آن مرد تنها براى اين شهادتين گفت كه جان خويش را حفظ كند!. پيامبر(ص)فرمود: آيا تو دلش را شكافتى و از درونش آگاهى يافتى؟! در اين هنگام آيه یادشده نازل شد و اسامه سوگند ياد كرد كه ديگر هرگز با كسى كه شهادتين را بر زبان مىراند نجنگد.از اینرو نسبت دادن نفاق به مسلمانان اعم از اهل سنت و شیعیانی که گروه تکفیری داعش آنها را کافران و منافقان داخلی مینامند، کاملا بی اساس و نقض این دستور قرآنی است؛ زیرا معنای نفاق، اظهار اسلام و پنهان داشتن کفر است در حالی که اهل سنت مخالف داعش و نیز شیعه امامیه شهادتین را به زبان آورده و از صمیم قلب به آن ایمان داشته و به تمام ضروریات دین اسلام مؤمن و به آنها با قلب و عمل پایبند هستند و با کمال صراحت و شجاعت عقاید خود را در کتابهای گوناگون اعم از تفسیر، فقه و اعتقادات ثبت نموده و با یقین و استدلال محکم معتقد به توسل، شفاعت، زیارت و تبرک به مقدسات واقعی اسلام بوده و هیچگاه در بیان این عقاید حتی پای پنهان کاری و تقیه را هم به میان نیاورده و با صدای بلند وهابیان را دعوت به مناظره میکنند.
تعریف مسلمان و کافر را باید از رسول خدا شنید
8. تعریف مسلمان و کافر را باید از احادیث رسول خدا(ص)بشناسیم. پیامبر(ص) می فرماید: آیا میدانید ایمان به خدای یگانه چیست؟ گفتند : خدا و رسولش عالم ترند. فرمود: شهادت به اینکه خدایی جز خدای یگانه وجود ندارد و اینکه محمد فرستاده خداست و نیز شهادت به اقامه نماز و اعطای زکات و روزه ماه رمضان و خمس کسب و اموال.روایت یاد شده به صراحت دلالت دارد که هر شخصی به یگانگی خدا و رسالت پیامبر(ص) و اقامه نماز و اعطای زکات، روزه خمس اقدام کند مسلمان است. و کاملا بدیهی است که تمامی اهل سنت مخالف داعش و نیز شیعیان و پیروان مکتب اهل بیت: نیز این گونه اند و به اصول و ارکان اسلام ایمان و اعتقاد دارند.
پیامبر از جنگ با مسلمانان نهی فرموده است
9. با نگاهی به نخستین صفحات کتابهای روائی مانند: صحیح بخاری و صحیح مسلم با این روایت مواجه میشویم که پیامبر اکرم(ص) از جنگ با مسلمانان نهی فرمودند و به همین اندازه که گروههای مسلمان اظهار شهادتین کرده و نماز و روزه و زکات را اداء کنند اکتفا نموده است و عنوان مسلمان بر آنها مطابقت می کند. ایشان میفرماید: مأمور شدم با مردم بجنگم تا آنکه گواهی دهند که معبودی به حق جز خدای یکتا نیست و محمد پیامبر خداست و نماز برپا دارند و زکات بدهند. پس اگر اینها را انجام دادند خونها و اموالشان مگر به حق اسلام محفوظ است و حساب آنها با خداست.در روایت دیگری بخاری از طریق انس بن مالک نقل نموده که پیامبر اکرم (ص) فرمودند: كسى كه مانند ما نماز بخواند و به طرف قبله بايستد و از گوشت ذبح شده ما بخورد پس او مسلمان است و در پناه خدا و رسول است ، عهد خدا را درباره او نشكنيد.اين روايات و روایات مشابه دیگر، همگی بیانگر آنند كه نمىتوان كسى را كه شهادتين بر زبان جاری کرد كافر يا مشرك قلمداد نمود و به اين بهانه جان و مال او را حلال شمرد؛ بلکه با گفتن شهادتین احکام ظاهری اسلام بر او مترتب میگردد.
در اسلام، حتی کفار غیر محارب هم در امان هستند
10. در شریعت اسلام حتی کفار هم تا وقتی محارب نشده و به پیکار بر ضد اسلام و اخراج پیامبر(ص) اقدام ننموده اند در امنیت اند و جهاد با آنان مشروع نیست و با دقت در سوره توبه به دست می آید که سیاق عمومی آیات این سوره ، از مشرکانی که با اهل اسلام به ناحق، بنای دشمنی و جنگ گذاشتند، و به تعبیر دیگر محارب هستند، سخن میگوید و نه گروه های دیگر. « أَلاَ تُقَاتِلُونَ قَوْمًا نَّكَثُواْ أَيْمَانَهُمْ وَهَمُّواْ بِإِخْرَاجِ الرَّسُولِ وَهُم بَدَؤُوكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ أَتَخْشَوْنَهُمْ فَاللّهُ أَحَقُّ أَن تَخْشَوْهُ إِن كُنتُم مُّؤُمِنِينَ» آیا با گروهی که پیمانهای خود را شکستند ، و تصمیم به اخراج پیامبر(ص) گرفتند ، پیکار نمی کنید؟! درحالی که آنها نخستین بار (پیکار با شما را) آغاز کردند آیا از آنها میترسید؟! با اینکه خداوند سزاوارتر است که از او بترسید، اگر مؤمن هستید!. سپس در آیه بعد دستور به جنگ با طغیانگران از کفار را میدهد؛ زیرا جنگ با آنها موجب در امان ماندن و آرامش مؤمنان از آزار و اذیت کفار خواهد شد.بنابراین سیاق آیات قتال سوره توبه مخصوص کفار طغیانگر و متجاوز است، اما کافران و حتی مشرکانی که در حال جنگ با مسلمانان نیستند و به زندگی خود مشغول و در حال صلح با مسلمانان اند قرآن کریم اجازه جنگ و کشتار آنان را نداده است. «الا الذین عاهدتم من المشرکین …» خطای بزرگی که گروه داعش در فهم این آیات قرآن مرتکب شده است عدم تفکیک بین دو گروه آیات است و خیال کرده اند که طبق قرآن با هرکسی که کافرش می دانیم باید جنگید و این خطائی است که قرآن آن را مردود دانسته، چنان که در آیات دیگر قرآن بیان شده است، «وَقَاتِلُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلاَ تَعْتَدُواْ إِنَّ اللّهَ لاَ يُحِبِّ الْمُعْتَدِينَ» و در راه خدا ، با کسانی که با شما میجنگند ، نبرد کنید! و از حدّ تجاوز نکنید ، که خدا تعدّی کنندگان را دوست نمی دارد.
پیامبر حتی در جنگ با کفار هم متعرض شهروندان عادی نمی شد
11. از سنتهای پیامبر اکرم(ص) در جنگها این بود که حتی در جنگ با کفار و متجاوزان فقط به جنگ و قتل جنگجویان تجاوزگر اکتفا میکرد و هیچ گاه متعرض دیگر شهروندان عادی آنان نمی شد. پیامبر اکرم(ص)هنگامی که «عبد الرحمان بن عوف» را در سال ششم هجرت برای جنگ با قبیله کلب فرستاد؛ توصیه فرمود: «با کسانی که به خدا کفر میورزند ، نبرد کنید ولی افراط نکنید، حیله گری نکنید، و هیچ بچه ای را نکشید، و هنگامی که با دشمن مشرک برخورد کردید، آنان را به سه خصلت دعوت کنید. پس هر کدام شما را اجابت کردند، از آنها بپذیرید و دست از آنان بردارید. سپس آنان را به اسلام دعوت کنید. پس اگر شما را اجابت کردند، از آنان بپذیرید و آنها را رها کنید.همچنین خلیفه اول «ابوبکر» به فرمانده سپاهش دستور داد که: « خیانت نکنید، افراط نکنید، بچه کوچک را نکشید، پیرمردها را نکشید، و هیچ نخلی را نبرید و نسوزانید…».خلیفه دوم «عمر بن خطاب» نیز هنگامی که سپاهیانش را برای جنگ میفرستد به آنان چنین توصیه کرد : « … در راه خدا با کسانی که کفر میورزند بجنگید و افراط نکنید… و هیچ پیرمرد و زن و بچه ای را نکشید.اکنون باید دید اعمال گروه افراطی و تکفیری داعش را مانند کشتن زنان، پیر مردان و کودکان و مردمی که در خانه خود نشسته و هرگز اقدام به درگیری مسلحانه نکرده اند با توصیههای پیامبراکرم(ص) و خلفای اهل سنت سازگاری دارد؟!.
استدلال داعش به عملکرد ابوبکر، استدلالی سست است
12. استدلال داعشیها به عملکرد «ابوبکر» مبنی بر جنگ با مرتدان نیز بسیار سست است؛ زیرا همانطور که تکفیریها نیز تصریح کرده اند، ابوبکر با کسانی جنگید که میگفت آنان مرتد شده و دین اسلام را رها کرده و دین دیگری برگزیدهاند، نه با نمازگزاران یا منافقان مدینه. خلیفه اول با کسانی جنگیده است که خود مدعی نبوت بوده اند. حتی کسانی مثل مسیلمه، اسود و طلیحه هیچ گاه مسلمان نشدند که بگوییم مرتد شده اند. آنها در زمان رسول خدا قائل به مشارکت در نبوت رسول اکرم(ص) بودند که خود آن حضرت در اواخر عمر گروهی را برای جنگیدن با آنان فرستاده؛ زیرا مهمترین خطر برای مسلمانان به حساب می آمدند. اگر استدلال آنها درست باشد، ابوبکر قبل از جنگیدن با مسیلمه و طلیحه که «کافر» بودند، باید به جنگ منافقان مدینه میرفت. بدون شک این منافقان پس از رحلت پیامبر(ص) وجود داشتند و تعدادشان نسبت به قبل افزایش پیدا کرده بود. اما ابوبکر به جای شناسایی و کشتن آنان به جنگ مرتدان رفت. حتی در جنگی که با مانعین زکات کرد با این استدلال بود که ابتدا به او خبر داده بودند که این گروه از مرتدان هستند و از دین حضرت محمد(ص) برگشته اند و اگر چنین گزارشی به وی نمی رسید، با آنها نمیجنگید.
مسلمانان مذاهب چارگانه و شیعیان نه کافرند و نه منافق
13. داعشی ها و تکفیری ها و وهابیون باید بدانند که مسلمانان پیرو دیگر مذاهب اعم از شافعی ها، حنفی ها، مالکی هاف حنبلی ها و شیعیان نه کافرند و نه منافق، زیرا همه آنها با صراحت شهادتین را بر زبان می رانند و از عمق قلب به مضمون آن و وحیانی بودن قرآن و مبدأ و معاد اعتقاد صادقانه داشته و فرائض شریعت اسلامی را مانند نماز، روزه، خمس، زکات، حج، … را بجا می آورند.اختلاف نظر آنان با وهابیت در مشروعیت چند عمل فقهی مانند زیارت پیامبر گرامی ص و توسل و شفاعت انبیاء و اولیاء الهی فقط اختلاف در فهم نصوص دینی و اختلاف اجتهادی است که اگر بر فرض همه این مذاهب در این موضوعات دچار خطا شده باشند موجب کفر نمی شود. برهمین اساس جنگ بین مذاهب و فرق اسلامی به دلیل اختلافات عقیدتی و فقهی جایز نیست و حرام شرعی می باشد. و بر اساس این قاعده کلی است که همه فقهاء اسلام درباره اختلافات اجتهادی که می گویند: «للمجتهد المصیب اجران و للمخطئ اجر واحد». اگر به نظر «وهابیها» جرم «شافعیها» تقلید از «امام شافعی» و جرم «حنفیها» تقلید از «امام ابوحنیفه» و جرم «مالکیها» تقلید از «امام مالک» و جرم شیعیان تقلید از امام جعفرصادق(ع) در مسائل اختلافی باشد، این جرم مجوز قتل و تهمت کفر نیست، بلکه باید ضمن احترام به جان و مال و عرض یکدیگر به گفتمان علمی برای تبیین معارف و اقعی شریعت اسلام پرداخت.
نتیجه
بر اساس آیات شریفه قرآن کریم که ارائه شد، کشتار بی رحمانهمسلمانان اعم از سنی و شیعه توسط داعش، هیچ مشروعیت دینی و مبنای قرآنی ندارد، چنانکه منظور از کافران نزدیک در آیه شریفه 123 سوره توبه، کسانی هستند که دین اسلام را قبول نداشته و با مسلمانان قصد جنگ داشته و در بین مسلمانان هستند که اکنون مصداق بارز آن صهیونیست ها و یهودیان متجاوز در فلسطین هستند، اما مسلمانان شیعه و سنی غیر وهابی، ابدا مصداق کافر نبوده بلکه کسانی که اقدام به کشتن این مسلمانان بیگناه میکنند مصداق این آیه میباشند:
« وَمَنْ يَقْتُلْ مُؤْمِنًا مُتَعَمِّدًا فَجَزَاؤُهُ جَهَنَّمُ خَالِدًا فِيهَا وَغَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَلَعَنَهُ وَأَعَدَّ لَهُ عَذَابًا عَظِيمًا»
حوزه/محمد حسن زمانی معاون بین الملل حوزه های علمیه
صلی الله علیک یا ابا عبدالله
عرض میکنم یا اباعبدالله شاید در گذشته زمانی که روضه خوانده میشد و گفته می شد در کربلا چگونه با شما و اولاد و اصحابتان رفتار شد کسی نمی توانست تصور کند که چگونه می شود کسانی که ادعای مسلمانی داشتند توانستند آنگونه علی اکبر شما را ارباََ ارباََ کنند یا شاید سخت تصور میشد چگونه می شود مسلمانان در مقابل چشمان شما گوش تا گوش گلوی علی اصغر شما را بدرند، شاید سخت تصور میشد که چگونه می شود اصحاب شما آنقدر دلباخته شما باشند که مقابل تیرهای دشمن عالمانه بایستند، مولای بی کفنم در این زمانه چقدر خوب درک میکنیم چگونه با شما رفتار کردند، ارباب عطشانم چقدر بر شما سخت گذشته در کربلا در حالی که مهمان بودید اما مسلمانان رسم مهمان نوازی به جا نیاوردند،مولای دور از وطنم در این زمانه داعش و وهابی ها نسل ابولهب و ابو جهل و ابو سفیان وخوارج … با رفتارشان به شیعیان یادآوری میکنند که هر چه از کربلا شنیده اید راست است، آقا جان عنایتی فرما مانند اصحابتان ما هم در مقابل دشمن از هر چه داریم بگذریم تا روز قیامت شرمنده جدتان رسول خدا نباشیم.آمین یارب العالمین