« شکایت نامه مسجد در قیامتکودک شما هم خبرچینی می کند؟! »

یافاطمه الزهرا(س)

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 13ام اسفند, 1393

آمدم حال تو را از در و دیوار بپرسم…

حضرت فاطمه

 

آمدم حال تو را از در و دیوار بپرسم. ای سفر کرده جاوید من، ای مادر خوبم. آمدم بر غمِ بی مادری ‌ام زار بگریم. آمدم باز که سر بر در این خانه بکوبم. آه ای ظلمت سنگین پر اندوه. نیک دانی که چه شب‌ها لب او گرم دعا بود؟ آخ ای خانه خورشید، گواهی. که به هر لحظه به لب‌های زنی غم‌زده گلبانگ خدا بود. وای، وای ای در و دیوار که این گونه خموشید بدانید‌، آن‌که یک عمر پر از حادثه مهمان شما بود، آن‌که کوچید از این خانه به سرمنزل جاوید، پای تا سر همه آئینه ایمان و صفا بود… آه ملک‌ها، آه ای همه وسعت تاریکیِ شب‌های مدینه بدانید… بدانید که در گوشه‌ی سجاده‌ی مادر، همه نور خدا بود و همه درد ولا بود. به هر دور تسبیح که چرخید، همهْ عالم و آدم، در آن سوزِ دعا بود. آمدم مادر خوبم، آمدم تا که به خود بار دگر زهر یتیمی بچشانم. آمدم تا که به یاد تو شبی زار بگریم. تا که شرح غم بی‌مادری ام را، به فضا و در دیوار بگویم. آمدم تا که پیشانی خود را، چو تو برخاک عبادت بگذارم. گل اشکی بفشانم، آبی از دیده ببارم… آمدم  باز که سر بر در این خانه بکوبم، آمدم بر غم بی مادریم زار بگریم… آه ای مادر غم‌ها، آه ای مادر خوبم…

تا آن روز، اگر کسی نتوانسته بود ناله‌ ی شب‌های علی (علیه السلام) را در نخلستان‌ها بشنود؛ پای جنازه‌ ی فاطمه (علیهاالسلام) امّا شنید. جگرش می‌ گداخت و اشک می ‌ریخت. می‌ سوخت از این‌که هیچ کس برای دفاع از فاطمه ‌اش برنخواست. هیچ کس به ‌خاطر دختر رسول خدا، حاضر نشد یک سیلی بخورد! می ‌سوخت چون فاطمه ‌اش خیلی «جوان» بود.

هنوز هفتاد هشتاد روز از شهادت پیامبر (صلی الله علیه و آله) نگذشته بود. امّا آمدند و گفتند: «مردم یادشان رفته! چرا علی خودش نمی ‌آید از حق خودش دفاع کند؟ علی خودش باید دست به کار شود!» فاطمه (علیهاالسلام) بر پهنه ‌ی تاریخ فریاد کشید که: «مَثَلُ الإمام مَثَل الکَعبَه: حال که مردم به او پشت کرده اند، علی فریادِ چه بزند؟ کدام گوشِ پنبه ای را شنوا کند! مردم باید سراغ امام بروند نه امام.»

صفحات: 1·


فرم در حال بارگذاری ...