حکیمانه
نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستانبا سخنان حکیمانه و تازه، روان خود را نشاط ببخشید.
خواندن آثار علمی، فرهنگی و ادبی در اوقات فراغت، سبب ساز نشاط روانی و سلامت شخصیت می شود
امام علی (علیه السلام)فرمود:«با سخنان حکیمانه و تازه، روان خود را نشاط ببخشید؛ زیرا روان همانند بدن خسته و رنجور می شود » کافی ،ج1،ص48
بهترین راه برای آمرزش گناهان!
نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 7ام تیر, 1393quot;;” lang="FA">ۆْتُوا أُوْلِی الْقُرْبَى وَالْمَسَاكِینَ وَالْمُهَاجِرِینَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَلْیَعْفُوا وَلْیَصْفَحُوا أَلَا تُحِبُّونَ أَن یَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ
و سرمایهداران و فراخدولتان شما نباید از دادنِ [مال] به خویشاوندان و تهیدستان و مهاجران راه خدا دریغ ورزند، و باید عفو كنند و گذشت نمایند. مگر دوست ندارید كه خدا بر شما ببخشاید؟ و خدا آمرزنده مهربان است.
جاتون خالی این هفته با دوستان رفته بودیم کوه! سعی کردیم تا جایی که می تونیم خودمون را به بالاترین نقطه ی کوه برسانیم.
نکته ی جالب این بود که هر چه بالاتر می رفتیم، حرف یا داد می زدیم انعکاس و پژواک صدایمان بیشتر شده و با شدت بیشتری به ما اصابت می شد!
برای چند لحظه با خودم خلوت کردم و گفتم: من که امروز برای تفریح اومدم کوه ، باید از این کوه با این عظمت درسی بگیرم و اون را در دفتر خاطراتم برای همیشه ثبت کنم!
یاد یک داستانی افتادم:
مردی از یکی از دره های پیرنه در فرانسه می گذشت، که به چوپان پیری برخورد. غذایش را با او تقسیم کرد و مدت درازی درباره ی زندگی صحبت کردند. بعد صحبت به وجود خدا رسید. مرد گفت: اگر به خدا اعتقاد داشته باشم باید قبول کنم که آزاد نیستم و مسئول هیچ کدام از اعمالم نیستم. زیرا مردم می گویند که او قادر مطلق است و اکنون و گذشته و آینده را می شناسد.
چوپان زیر آواز زد و پژواک آوازش دره را آکند. بعد ناگهان آوازش را قطع کرد و شروع کرد به ناسزا گفتن به همه چیز و همه کس. صدای فریادهای چوپان نیز در کوه ها پیچید و به سوی آن دو بازگشت. سپس چوپان گفت: زندگی همین دره است، آن کوهها، آگاهی پروردگارند؛ و آوای انسان، سرنوشت او. آزادیم آواز بخوانیم یا ناسزا بگوئیم، اما هر کاری که می کنیم، به درگاه او می رسد و به همان شکل به سوی ما باز می گردد
صفحات: 1· 2
نکاتی ساده درباره روزه داری
نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 5ام تیر, 1393
3روز آخرماه شعبان وثواب های بیکران
نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 5ام تیر, 1393
ماه شعبان با همه فضایل و برکاتش دارد با ما وداع می کند، نمی دانم شما چقدر از برکات این ماه استفاده کرده اید چقدر اعمالش را انجام دادید، چندتا صلوات فرستاده اید؟
چندتا دوشنبه و پنج شنبه اش را روزه گرفته اید؟ در هر حال ماه عزیز خدا شعبان المعظم دارد می رود و حسرت بر مایی که قدر لحظات با عظمتش را ندانستیم، و خوشا به حال آنان که به جای پرداختن به کارهای بی فایده و بی ارزش بهره خود را از این ماه پر خیر و برکت بردند، خوشا به حال آنان که از این مقدمه برای رسیدن به نورانیت ماه خدا ماه مبارک رمضان آماده شدند.
یک مژده برای همه کسانی که دلشان می خواهد جبران مافات کنند و لحظات از دست داده را زنده کنند.
اباصلت هروی میگوید: جمعه آخر ماه شعبان خدمت امام رضا (علیهالسلام) رسیدم. حضرت فرمود: ای اباصلت! اکثر ماه شعبان رفت و امروز جمعه آخر ماه است، پس تقصیرها و کوتاهیهای گذشته را در بقیّه این ماه جبران کن و به آنچه برای تو سودمند است رویآور، بسیار دعا کن و استغفار نما و قرآن را بسیار تلاوت کن و از گناهان خود توبه نما تا وقتیکه ماه رمضان داخل میشود، خود را برای خدا خالص ساخته باشی و هر دَیْن و امانتی بر عهده داری، ادا کن و کینه هر کس که در دل داری بیرون نما و گناهانی را که انجام میدادی ترک کن و از خدا بترس و در امور پنهان و آشکار خود بر خدا توکّل نما که هر کس بر خدا توکّل کند، خداوند امور او را کفایت مینماید و در بقیه این ماه این دعا را بسیار بخوان: اَللّـهُمَّ اِنْ لَمْ تَکُنْ غَفَرْتَ لَنا فیما مَضی مِنْ شَعْبانَ، فَاغْفِرْ لَنا فیما بَقِی مِنْهُ. خدایا اگر در آن قسمت از ماه شعبان که گذشته ما را نیامرزیدهای در آن قسمت که از این ماه مانده بیامرزمان. امام (علیهالسلام) در ادامه فرمود: خداوند به احترام و عظمت ماه مبارک رمضان، بندههای بسیاری را در ماه شعبان از آتش جهنّم آزاد میگرداند. [زاد المعاد، صفحه 81 و 82]
صفحات: 1· 2
اگر مظطر شدی.....
نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 4ام تیر, 1393
هنگامی که انسان درمانده میشود، تمام درهای عالم اسباب به روی او بسته می شود، چه کسی می تواند قفل های بسته را بگشاید و بن بست ها را برطرف نماید و درهای رحمت را به روی انسان بگشاید.
خداوند در قرآن مثل زیبایی می زند: «… جَاءَتهْا رِیحٌ عَاصِفٌ وَ جَاءَهُمُ الْمَوْجُ مِن كلُ مَكاَنٍ وَ ظَنُّواْ أَنهَّمْ أُحِیطَ بِهِمْ دَعَوُاْ اللَّهَ مخُلِصِینَ لَهُ الدِّین…..» (سوره یونس، آیه 22) هنگامی که در میان امواج خروشان دریا گرفتار شویم تنها خدا را می خوانیم «اگر تندبادی بر کشتی ها بوزد و از هر سو موجی به سویشان روی آورد و دریابند که از هر طرف در محاصره قرار گرفته و در معرض هلاکتند ، آنگاه خدا در حالی که اطاعت و پرستش ویژه او می کنند می خوانند.»
این وصف، حال یک انسان مضطر است، انسانی که می داند تنها ذات پاک خداوند نجات دهنده اوست نه کسی دیگر. زمانی که انسان درمانده می شود نجات دهنده او جز خداوند نیست زمانی که به شرایط اضطرار می رسد دادرس او خداست .
صفحات: 1· 2
بهترین راه برای آمرزش گناهان!
نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 3ام تیر, 1393وَلَا یَأْتَلِ أُوْلُوا الْفَضْلِ مِنكُمْ وَالسَّعَةِ أَن یُۆْتُوا أُوْلِی الْقُرْبَى وَالْمَسَاكِینَ وَالْمُهَاجِرِینَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَلْیَعْفُوا وَلْیَصْفَحُوا أَلَا تُحِبُّونَ أَن یَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ
و سرمایهداران و فراخدولتان شما نباید از دادنِ [مال] به خویشاوندان و تهیدستان و مهاجران راه خدا دریغ ورزند، و باید عفو كنند و گذشت نمایند. مگر دوست ندارید كه خدا بر شما ببخشاید؟ و خدا آمرزنده مهربان است.
جاتون خالی این هفته با دوستان رفته بودیم کوه! سعی کردیم تا جایی که می تونیم خودمون را به بالاترین نقطه ی کوه برسانیم.
نکته ی جالب این بود که هر چه بالاتر می رفتیم، حرف یا داد می زدیم انعکاس و پژواک صدایمان بیشتر شده و با شدت بیشتری به ما اصابت می شد!
برای چند لحظه با خودم خلوت کردم و گفتم: من که امروز برای تفریح اومدم کوه ، باید از این کوه با این عظمت درسی بگیرم و اون را در دفتر خاطراتم برای همیشه ثبت کنم!
یاد یک داستانی افتادم:
مردی از یکی از دره های پیرنه در فرانسه می گذشت، که به چوپان پیری برخورد. غذایش را با او تقسیم کرد و مدت درازی درباره ی زندگی صحبت کردند. بعد صحبت به وجود خدا رسید. مرد گفت: اگر به خدا اعتقاد داشته باشم باید قبول کنم که آزاد نیستم و مسئول هیچ کدام از اعمالم نیستم. زیرا مردم می گویند که او قادر مطلق است و اکنون و گذشته و آینده را می شناسد.
چوپان زیر آواز زد و پژواک آوازش دره را آکند. بعد ناگهان آوازش را قطع کرد و شروع کرد به ناسزا گفتن به همه چیز و همه کس. صدای فریادهای چوپان نیز در کوه ها پیچید و به سوی آن دو بازگشت. سپس چوپان گفت: زندگی همین دره است، آن کوهها، آگاهی پروردگارند؛ و آوای انسان، سرنوشت او. آزادیم آواز بخوانیم یا ناسزا بگوئیم، اما هر کاری که می کنیم، به درگاه او می رسد و به همان شکل به سوی ما باز می گردد.
بله من اون روز از کوه، این سخره ی با صلابت یاد گرفتم که همه چیز خودمان هستیم و فقط باید با خودمان کار داشته باشیم. روی خودمان کار کنیم که بازتاب اعمال ما به خود ما باز خواهد گشت! پژواک عمل خود در دستان خودمان است!
قانون پژواک به ما یاد می دهد که عمل و اعتقاد پس از صدور از عامل باقی می مانند. عمل و اعتقادِ باقی ، مانند سایر موجودات این جهان دارای خواص و آثاری هستند. برخی از این آثار مربوط به این جهان و بیشتر آنها در جهان آخرت ظهور خواهند کرد.
اگر این قانون را برای خود درونی کنیم و به آن یقین داشته باشیم دیگر عباراتی چون چطور می تونم او را ببخشم، نه هرگز نمی توانم” و … را بر زبان خود هرگز جاری نمی کنیم!
بد نخواهیم، تا برایمان بد نخواهند.
بد نگوییم و مراقب نگاه هایمان باشیم تا مورد نگاه بد واقع نشویم.
رحم کنیم تا به ما رحم شود و ببخشیم تا بخشیده شویم: أَلَا تُحِبُّونَ أَن یَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ
میگن اگه چیزی از خدا میخواهی خودت اول سعی کن اون کار رو در توان خودت انجام بدی، اگه از خدا روزی بیشتری میخواهی اول خودت به بقیه کمک کن، اگه رحم خدا رو میخواهی اول خودت به دیگران رحم کن. حال اگر میخواهی خدا تو رو ببخشه و از گناهانت بگذره، خب اول خودت بقیه رو ببخش و ازشون بگذر.
چگونه کودکانی نمازخوان داشته باشیم؟
نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 2ام تیر, 1393اگر والدین که الگوهای عملی برای کودکان و نوجوانان هستند، برای نماز، اهمیت ویژهای قائل شوند و در این اندیشه، پایدار و ثابتقدم بمانند، فرزندان ایشان نیز به سوی نماز، گرایش پیدا میکنند.
شروع نماز در سنین کودکی، سبب میشود که کودک، این صفت حسنه را بهصورت عادتی معمول و سازنده در جسم و روان خود، ملکه کند و جزو برنامههای همیشگی زندگی خود، قرار دهد و درنتیجه از همه فواید نماز، در بعد سلامت روانی در آینده برخوردار شود. بهعلاوه، با شروع نماز در دوران کودکی، مفاهیمی مثل خدا و مذهب و دستوراتی مثل تعالیم اسلامی، چنان در ذهن پذیرنده و شفاف کودک که هنوز سنگینی و تیرگی گناهان، ظرفیتهای فکری و مغزی او را آلوده نکرده است، جای میگیرد که امکان شک و تردید در این زمینه برای او در آینده بسیار کاهش مییابد.
جدای از فراگیری اعمال ظاهری نماز، کودک باید بداند که در ورای این اعمال، چه اعتقاد و احساسی نهفته است و چه چیزی موجب میشود که مسلمانان، هر روز 5 بار به سوی کعبه، حرکاتی را انجام دهند که ممکن است در نظر او بیمعنی جلوه کند. این مقصود را باید با آموزشهای ساده و توضیح مفهوم تشکر و سپاسگزاری و کاربرد آن برای کودکان مشخص کرد (باهنر، 1388: 263).
برخی از افراد، نماز کودکان را نوعی سرگرمی میدانند و آن را فاقد ثواب و اجر الهی میشمارند. حال آنکه چنین نیست و قطعاً عبادت در کودکی نیز حسناتی به همراه دارد. خوب است بدانیم که واجبات بزرگسالان و اعمال مستحبی آنان، برای کودکان مستحب است و گناهان آنها برای کودکان مکروه است و مباحات برای هر دو مباح به حساب میآید (ایمانی، 1382: 10 تا 17).
اگر والدین که الگوهای عملی برای کودکان و نوجوانان هستند، برای نماز، اهمیت ویژهای قائل شوند و در این اندیشه، پایدار و ثابتقدم بمانند، فرزندان ایشان نیز به سوی نماز، گرایش پیدا میکنند و به آن رو میآورند. وقتی کودک از همان آغاز کودکی خویش، بارها و بارها مشاهده کند که پدر و مادر مهربان و دلسوز و محبوب او در خانه، سفر، گردش، میهمانی، کار و در هر وضعیتی به ندای اذان و اقامه نماز، بیش از هر چیز دیگر اهمیت میدهند و بزرگترین رسالت خود را به هنگام اذان، تحت هر شرایطی، نمازخواندن و سخن گفتن با خدا میدانند، بدون تردید، نگرش و روش برداشت آنها از نماز نیز چنین خواهد بود (بافکار، 1386: 56).
صفحات: 1· 2
شنیدی از هردست بگیری از همون می گیری؟!
نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 1ام تیر, 1393
خیلی از مصائب و مشکلاتی که برایمان اتفاق می افتد حاصل اعمال ناپسند خودمان است، در این مواقع اگر به اعمالمان در گذشته فکر کنیم متوجه می شویم که چه بی توجهی هایی به حقوق دیگران داشته ایم و چه ظلم هایی که در حق دیگران روا داشته ایم که حالا همانها گریبانمان را گرفته است.
مفهوم ظلم و ستم
بعضی از کتاب های لغت، ظلم را به معنی ستم، بیداد و ناقص کردن حقّ دانسته اند و در تعریف آن گفته اند: ظلم عبارت است از: گذاشتن یک شی ء در غیر محل و جای مناسب آن. بر این اساس، ظلم و ستم در مقابل عدل و داد قرار می گیرد؛ چون در تعریف عدل هم گفته شده است: عدل عبارت است از: قرار دادن هر چیز در جای خودش. در اصطلاح، ظلم عبارت است از اینکه: اشیاء، اعمال، صفات و عقاید از محل و جایگاه واقعی آن ها تغییر داده شوند.در علوم اجتماعی نیز ظلم عبارت است از: غصب و نادیده گرفتن حقوق اجتماعی و اقتصادی افراد و اجبار آنان به اموری ناپسند که برایشان مطبوع و مطلوب نیست. امّا در اصطلاح قرآن، ظلم اختصاص به تجاوز فرد یا گروهی به حقوق فرد یا گروه دیگر ندارد، بلکه شامل ظلم فرد به نفس خود او نیز می شود و هر فسق و فجور و خارج شدن از مسیر درست انسانیّت را هم ظلم می گویند.
در قرآن یکی از فلسفه های بعثت انبیاء برقراری قسط بیان شده است: “همانا ما پیغمبران خود را با ادله و معجزات فرستادیم و برایشان کتاب و میزان نازل کردیم تا مردم به راستی و عدالت گرایند و آهن را که در آن هم سختی و کارزار و هم منافع بسیار بر مردم است نیز برای حفظ عدالت آفریدیم تا معلوم شود که خداوند رسولش را با ایمان قلبی یاری خواهد کرد که خدا بسیار قوی و مقتدر است".(1)
انواع ستم
امام علی (علیه السلام) در نهج البلاغه ستم را بر سه گونه شمرده اند:” وَإنَّ الظُّلْمَ ثَلاَثَةٌ: فَظُلْمٌ لاَ یُغْفَرُ، وَظُلْمٌ لاَ یُتْرَكُ، وظُلْمٌ مَغْفُورٌ لاَیُطْلَبُ: فَأَمَّا الظُّلْمُ الَّذِی لاَ یُغْفَرُ فَالشِّرْكُ بِاللهِ، قَالَ اللهُ تَعَالَى: . وَأَمَّا الظُّلْمُ الَّذِی یُغْفَرُ فَظُلْمُ الْعَبْدِ نَفْسَهُ عِنْدَ بَعْضِ الْهَنَاتِ وَأَمَّا الظُّلْمُ الَّذِی لاَ یُتْرَكُ فَظُلْمُ الْعِبَادِ بَعْضِهِمْ بَعْضاً. الْقِصَاصُ هُنَاكَ شَدِیدٌ، لَیْسَ هُوَ جَرْحاً بِالْمُدَىوَلاَ ضَرْباً بِالسِّیَاطِ وَلكِنَّهُ مَا یُسْتَصْغَرُ ذلِكَ مَعَهُ (2) بدانید ظلم و ستم بر سه گونه است: ستمى كه هرگز بخشوده نمىشود، و ستمى كهبدون مجازات نخواهد بود و ظلمى است كه از آن صرفنظر مىشود و باز خواست ندارد.اماظلمى كه بخشوده نخواهد شد«شرك بخدا است» خداوند مىفرماید: «خداوند هیچگاه از شرك به خود در نمىگذرد»(آیه 48 سوره نساء.)، اما ظلمىكه بخشوده مىشود ستمى است كه بنده با گناهان صغیره به خویشتن كرده است. و اما ستمى كه بدون مجازات نمىماند ستمگرى بعضى از بندگان به برخى دیگر است. قصاص در آنجا بسیار سخت است (این قصاص) مجروح ساختن با كارد و یا زدن با تازیانه نیست بلكه چیزى است كه اینها در برابرش كوچك است.
بدترین ظلم ها، ظلم به ضعیف است. فرق نمی کند، چه در روابط خانوادگی و چه در روابط اجتماعی، بدین معنا که در کانون خانواده نباید احترام بر مبنای ترس باشد، همیشه کوچکترها از اعمال قدرت بزرگترها در ترس و اضطراب باشند و یا در روابط اجتماعی تحت هر عنوانی از موقعیت خودش سوء استفاده کرده و به زیردستان یا ارباب رجوع ظلم کند و به تدریج اهداف سازمانی را فدای منافع شخصی و ارضای قدرت و جاه طلبی نماید.
نشانه های ظالم
خداوند مهربان به وسیله اولیاء و انبیا خود، ملاک ها و نشانه هایی را معرفی کرده است که به وسیله آن ها، می توان صراط مستقیم و یا انحراف از آن را تشخیص داد. درباره آلودگی به ستم از علی (علیه السلام) نقل شده است که آن حضرت فرمودند: برای ظالم سه نشانه است. به ما فوق خود با نافرمانی و به زیر دستش با قدرت نمایی ستم می کند و از ستمگران طرفداری و پشتیبانی می کند.
پیامدهای ظلم و ستم
یکی از راه های تحقق اجتماع سالم که در پرتو آن همگان به طور شایسته و بایسته از حقوق فردی و اجتماعی خویش بهره مند خواهند شد تبیین پیامدهای زیانبار ظلم و ستم می باشد، پیامدهای که نه تنها زمینه نابودی خود ستمگر را فراهم می نماید بلکه آثار مخرب آن دامنگیر جامعه نیز خواهد شد.
در این رابطه پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله) می فرمایند:"الملک یبقی مع الکفر و لا یبقی مع الظلم"(3) حکومت با کفر باقی می ماند اما با ظلم دوامی نخواهد داشت.
پس اگر ما دو جمعیت داشته باشیم، یک جمعیت مسلمان ولی نسبت به همدیگر ظالم باشند و جمعیت دیگر کافر، اما نسبت به خودشان عدالت و انصاف داشته باشند، از نظر دنیوی جامعه کافرانی که اهل عدالتند پایدارتر است.
حضرت علی (علیه السلام) می فرمایند: “یَوْمُ الْمَظْلُومِ عَلَى الظَّالِم أَشَدُّ مِنْ یَوْمِ الظَّالِمِ عَلَى الْمَظْلُوم"(4) روزى كه ستمدیده از ستمكار انتقام كشد، سختتر از روزى است كه ستمكار بر او ستم روا مىداشت.
راه پرهیز از ستم
برای در امان ماندن از آلودگی به ظلم و ستم، در حقّ دیگران، راه کارهای زیادی ذکر شده است. از جمله این راه کارها، اندیشیدن در نتایج و دست آوردهای زیان بار اعمال و رفتارهای ظالمانه است. چون یکی از قوانین و سنت های حاکم بر نظام هستی این است که هر عملی، بازتابی را در پی دارد. اگر عمل نیک باشد، ثمره شیرین و اگر عمل ناشایست باشد، نتیجه ای تلخ به دنبال خواهد آورد. گذشته از آن، اقتضای عدالت خداوند آن است که هر کس را به سزای عملی که انجام می دهد، برساند. حضرت علی (علیه السلام) در اشاره به این حقیقت می فرماید: در موقع ارتکاب به ستم، دادگری خداوند را که با تو خواهد داشت و در هنگام قدرتمندی، توانمندی و قدرت خدا را که بر تو دارد، یاد کن.
کلام آخر
قطعا اگر افراد جامعه یقین داشته باشند که هیچ ظلمی بی پاسخ نمی ماند و پاسخی که به ظالم داده می شود به مراتب دردناک تر از ظلمی است که به مظلوم شده است، دیگر کسی حتی فکر ستم به دیگران را در سر نخواهد پروراند.
هرکه بدی کرد و به بد یار شد هم به بد خویش گرفتار شد
شنیدی از هردست بگیری از همون می گیری؟!
نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 1ام تیر, 1393
خیلی از مصائب و مشکلاتی که برایمان اتفاق می افتد حاصل اعمال ناپسند خودمان است، در این مواقع اگر به اعمالمان در گذشته فکر کنیم متوجه می شویم که چه بی توجهی هایی به حقوق دیگران داشته ایم و چه ظلم هایی که در حق دیگران روا داشته ایم که حالا همانها گریبانمان را گرفته است.
مفهوم ظلم و ستم
بعضی از کتاب های لغت، ظلم را به معنی ستم، بیداد و ناقص کردن حقّ دانسته اند و در تعریف آن گفته اند: ظلم عبارت است از: گذاشتن یک شی ء در غیر محل و جای مناسب آن. بر این اساس، ظلم و ستم در مقابل عدل و داد قرار می گیرد؛ چون در تعریف عدل هم گفته شده است: عدل عبارت است از: قرار دادن هر چیز در جای خودش. در اصطلاح، ظلم عبارت است از اینکه: اشیاء، اعمال، صفات و عقاید از محل و جایگاه واقعی آن ها تغییر داده شوند.در علوم اجتماعی نیز ظلم عبارت است از: غصب و نادیده گرفتن حقوق اجتماعی و اقتصادی افراد و اجبار آنان به اموری ناپسند که برایشان مطبوع و مطلوب نیست. امّا در اصطلاح قرآن، ظلم اختصاص به تجاوز فرد یا گروهی به حقوق فرد یا گروه دیگر ندارد، بلکه شامل ظلم فرد به نفس خود او نیز می شود و هر فسق و فجور و خارج شدن از مسیر درست انسانیّت را هم ظلم می گویند.
در قرآن یکی از فلسفه های بعثت انبیاء برقراری قسط بیان شده است: “همانا ما پیغمبران خود را با ادله و معجزات فرستادیم و برایشان کتاب و میزان نازل کردیم تا مردم به راستی و عدالت گرایند و آهن را که در آن هم سختی و کارزار و هم منافع بسیار بر مردم است نیز برای حفظ عدالت آفریدیم تا معلوم شود که خداوند رسولش را با ایمان قلبی یاری خواهد کرد که خدا بسیار قوی و مقتدر است".(1)
انواع ستم
امام علی (علیه السلام) در نهج البلاغه ستم را بر سه گونه شمرده اند:” وَإنَّ الظُّلْمَ ثَلاَثَةٌ: فَظُلْمٌ لاَ یُغْفَرُ، وَظُلْمٌ لاَ یُتْرَكُ، وظُلْمٌ مَغْفُورٌ لاَیُطْلَبُ: فَأَمَّا الظُّلْمُ الَّذِی لاَ یُغْفَرُ فَالشِّرْكُ بِاللهِ، قَالَ اللهُ تَعَالَى: . وَأَمَّا الظُّلْمُ الَّذِی یُغْفَرُ فَظُلْمُ الْعَبْدِ نَفْسَهُ عِنْدَ بَعْضِ الْهَنَاتِ وَأَمَّا الظُّلْمُ الَّذِی لاَ یُتْرَكُ فَظُلْمُ الْعِبَادِ بَعْضِهِمْ بَعْضاً. الْقِصَاصُ هُنَاكَ شَدِیدٌ، لَیْسَ هُوَ جَرْحاً بِالْمُدَىوَلاَ ضَرْباً بِالسِّیَاطِ وَلكِنَّهُ مَا یُسْتَصْغَرُ ذلِكَ مَعَهُ (2) بدانید ظلم و ستم بر سه گونه است: ستمى كه هرگز بخشوده نمىشود، و ستمى كهبدون مجازات نخواهد بود و ظلمى است كه از آن صرفنظر مىشود و باز خواست ندارد.اماظلمى كه بخشوده نخواهد شد«شرك بخدا است» خداوند مىفرماید: «خداوند هیچگاه از شرك به خود در نمىگذرد»(آیه 48 سوره نساء.)، اما ظلمىكه بخشوده مىشود ستمى است كه بنده با گناهان صغیره به خویشتن كرده است. و اما ستمى كه بدون مجازات نمىماند ستمگرى بعضى از بندگان به برخى دیگر است. قصاص در آنجا بسیار سخت است (این قصاص) مجروح ساختن با كارد و یا زدن با تازیانه نیست بلكه چیزى است كه اینها در برابرش كوچك است.
بدترین ظلم ها، ظلم به ضعیف است. فرق نمی کند، چه در روابط خانوادگی و چه در روابط اجتماعی، بدین معنا که در کانون خانواده نباید احترام بر مبنای ترس باشد، همیشه کوچکترها از اعمال قدرت بزرگترها در ترس و اضطراب باشند و یا در روابط اجتماعی تحت هر عنوانی از موقعیت خودش سوء استفاده کرده و به زیردستان یا ارباب رجوع ظلم کند و به تدریج اهداف سازمانی را فدای منافع شخصی و ارضای قدرت و جاه طلبی نماید.
نشانه های ظالم
خداوند مهربان به وسیله اولیاء و انبیا خود، ملاک ها و نشانه هایی را معرفی کرده است که به وسیله آن ها، می توان صراط مستقیم و یا انحراف از آن را تشخیص داد. درباره آلودگی به ستم از علی (علیه السلام) نقل شده است که آن حضرت فرمودند: برای ظالم سه نشانه است. به ما فوق خود با نافرمانی و به زیر دستش با قدرت نمایی ستم می کند و از ستمگران طرفداری و پشتیبانی می کند.
پیامدهای ظلم و ستم
یکی از راه های تحقق اجتماع سالم که در پرتو آن همگان به طور شایسته و بایسته از حقوق فردی و اجتماعی خویش بهره مند خواهند شد تبیین پیامدهای زیانبار ظلم و ستم می باشد، پیامدهای که نه تنها زمینه نابودی خود ستمگر را فراهم می نماید بلکه آثار مخرب آن دامنگیر جامعه نیز خواهد شد.
در این رابطه پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله) می فرمایند:"الملک یبقی مع الکفر و لا یبقی مع الظلم"(3) حکومت با کفر باقی می ماند اما با ظلم دوامی نخواهد داشت.
پس اگر ما دو جمعیت داشته باشیم، یک جمعیت مسلمان ولی نسبت به همدیگر ظالم باشند و جمعیت دیگر کافر، اما نسبت به خودشان عدالت و انصاف داشته باشند، از نظر دنیوی جامعه کافرانی که اهل عدالتند پایدارتر است.
حضرت علی (علیه السلام) می فرمایند: “یَوْمُ الْمَظْلُومِ عَلَى الظَّالِم أَشَدُّ مِنْ یَوْمِ الظَّالِمِ عَلَى الْمَظْلُوم"(4) روزى كه ستمدیده از ستمكار انتقام كشد، سختتر از روزى است كه ستمكار بر او ستم روا مىداشت.
راه پرهیز از ستم
برای در امان ماندن از آلودگی به ظلم و ستم، در حقّ دیگران، راه کارهای زیادی ذکر شده است. از جمله این راه کارها، اندیشیدن در نتایج و دست آوردهای زیان بار اعمال و رفتارهای ظالمانه است. چون یکی از قوانین و سنت های حاکم بر نظام هستی این است که هر عملی، بازتابی را در پی دارد. اگر عمل نیک باشد، ثمره شیرین و اگر عمل ناشایست باشد، نتیجه ای تلخ به دنبال خواهد آورد. گذشته از آن، اقتضای عدالت خداوند آن است که هر کس را به سزای عملی که انجام می دهد، برساند. حضرت علی (علیه السلام) در اشاره به این حقیقت می فرماید: در موقع ارتکاب به ستم، دادگری خداوند را که با تو خواهد داشت و در هنگام قدرتمندی، توانمندی و قدرت خدا را که بر تو دارد، یاد کن.
کلام آخر
قطعا اگر افراد جامعه یقین داشته باشند که هیچ ظلمی بی پاسخ نمی ماند و پاسخی که به ظالم داده می شود به مراتب دردناک تر از ظلمی است که به مظلوم شده است، دیگر کسی حتی فکر ستم به دیگران را در سر نخواهد پروراند.
هرکه بدی کرد و به بد یار شد هم به بد خویش گرفتار شد
شنیدی از هردست بگیری از همون می گیری؟!
نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 1ام تیر, 1393
خیلی از مصائب و مشکلاتی که برایمان اتفاق می افتد حاصل اعمال ناپسند خودمان است، در این مواقع اگر به اعمالمان در گذشته فکر کنیم متوجه می شویم که چه بی توجهی هایی به حقوق دیگران داشته ایم و چه ظلم هایی که در حق دیگران روا داشته ایم که حالا همانها گریبانمان را گرفته است.
مفهوم ظلم و ستم
بعضی از کتاب های لغت، ظلم را به معنی ستم، بیداد و ناقص کردن حقّ دانسته اند و در تعریف آن گفته اند: ظلم عبارت است از: گذاشتن یک شی ء در غیر محل و جای مناسب آن. بر این اساس، ظلم و ستم در مقابل عدل و داد قرار می گیرد؛ چون در تعریف عدل هم گفته شده است: عدل عبارت است از: قرار دادن هر چیز در جای خودش. در اصطلاح، ظلم عبارت است از اینکه: اشیاء، اعمال، صفات و عقاید از محل و جایگاه واقعی آن ها تغییر داده شوند.در علوم اجتماعی نیز ظلم عبارت است از: غصب و نادیده گرفتن حقوق اجتماعی و اقتصادی افراد و اجبار آنان به اموری ناپسند که برایشان مطبوع و مطلوب نیست. امّا در اصطلاح قرآن، ظلم اختصاص به تجاوز فرد یا گروهی به حقوق فرد یا گروه دیگر ندارد، بلکه شامل ظلم فرد به نفس خود او نیز می شود و هر فسق و فجور و خارج شدن از مسیر درست انسانیّت را هم ظلم می گویند.
در قرآن یکی از فلسفه های بعثت انبیاء برقراری قسط بیان شده است: “همانا ما پیغمبران خود را با ادله و معجزات فرستادیم و برایشان کتاب و میزان نازل کردیم تا مردم به راستی و عدالت گرایند و آهن را که در آن هم سختی و کارزار و هم منافع بسیار بر مردم است نیز برای حفظ عدالت آفریدیم تا معلوم شود که خداوند رسولش را با ایمان قلبی یاری خواهد کرد که خدا بسیار قوی و مقتدر است".(1)
انواع ستم
امام علی (علیه السلام) در نهج البلاغه ستم را بر سه گونه شمرده اند:” وَإنَّ الظُّلْمَ ثَلاَثَةٌ: فَظُلْمٌ لاَ یُغْفَرُ، وَظُلْمٌ لاَ یُتْرَكُ، وظُلْمٌ مَغْفُورٌ لاَیُطْلَبُ: فَأَمَّا الظُّلْمُ الَّذِی لاَ یُغْفَرُ فَالشِّرْكُ بِاللهِ، قَالَ اللهُ تَعَالَى: . وَأَمَّا الظُّلْمُ الَّذِی یُغْفَرُ فَظُلْمُ الْعَبْدِ نَفْسَهُ عِنْدَ بَعْضِ الْهَنَاتِ وَأَمَّا الظُّلْمُ الَّذِی لاَ یُتْرَكُ فَظُلْمُ الْعِبَادِ بَعْضِهِمْ بَعْضاً. الْقِصَاصُ هُنَاكَ شَدِیدٌ، لَیْسَ هُوَ جَرْحاً بِالْمُدَىوَلاَ ضَرْباً بِالسِّیَاطِ وَلكِنَّهُ مَا یُسْتَصْغَرُ ذلِكَ مَعَهُ (2) بدانید ظلم و ستم بر سه گونه است: ستمى كه هرگز بخشوده نمىشود، و ستمى كهبدون مجازات نخواهد بود و ظلمى است كه از آن صرفنظر مىشود و باز خواست ندارد.اماظلمى كه بخشوده نخواهد شد«شرك بخدا است» خداوند مىفرماید: «خداوند هیچگاه از شرك به خود در نمىگذرد»(آیه 48 سوره نساء.)، اما ظلمىكه بخشوده مىشود ستمى است كه بنده با گناهان صغیره به خویشتن كرده است. و اما ستمى كه بدون مجازات نمىماند ستمگرى بعضى از بندگان به برخى دیگر است. قصاص در آنجا بسیار سخت است (این قصاص) مجروح ساختن با كارد و یا زدن با تازیانه نیست بلكه چیزى است كه اینها در برابرش كوچك است.
بدترین ظلم ها، ظلم به ضعیف است. فرق نمی کند، چه در روابط خانوادگی و چه در روابط اجتماعی، بدین معنا که در کانون خانواده نباید احترام بر مبنای ترس باشد، همیشه کوچکترها از اعمال قدرت بزرگترها در ترس و اضطراب باشند و یا در روابط اجتماعی تحت هر عنوانی از موقعیت خودش سوء استفاده کرده و به زیردستان یا ارباب رجوع ظلم کند و به تدریج اهداف سازمانی را فدای منافع شخصی و ارضای قدرت و جاه طلبی نماید.
نشانه های ظالم
خداوند مهربان به وسیله اولیاء و انبیا خود، ملاک ها و نشانه هایی را معرفی کرده است که به وسیله آن ها، می توان صراط مستقیم و یا انحراف از آن را تشخیص داد. درباره آلودگی به ستم از علی (علیه السلام) نقل شده است که آن حضرت فرمودند: برای ظالم سه نشانه است. به ما فوق خود با نافرمانی و به زیر دستش با قدرت نمایی ستم می کند و از ستمگران طرفداری و پشتیبانی می کند.
پیامدهای ظلم و ستم
یکی از راه های تحقق اجتماع سالم که در پرتو آن همگان به طور شایسته و بایسته از حقوق فردی و اجتماعی خویش بهره مند خواهند شد تبیین پیامدهای زیانبار ظلم و ستم می باشد، پیامدهای که نه تنها زمینه نابودی خود ستمگر را فراهم می نماید بلکه آثار مخرب آن دامنگیر جامعه نیز خواهد شد.
در این رابطه پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله) می فرمایند:"الملک یبقی مع الکفر و لا یبقی مع الظلم"(3) حکومت با کفر باقی می ماند اما با ظلم دوامی نخواهد داشت.
پس اگر ما دو جمعیت داشته باشیم، یک جمعیت مسلمان ولی نسبت به همدیگر ظالم باشند و جمعیت دیگر کافر، اما نسبت به خودشان عدالت و انصاف داشته باشند، از نظر دنیوی جامعه کافرانی که اهل عدالتند پایدارتر است.
حضرت علی (علیه السلام) می فرمایند: “یَوْمُ الْمَظْلُومِ عَلَى الظَّالِم أَشَدُّ مِنْ یَوْمِ الظَّالِمِ عَلَى الْمَظْلُوم"(4) روزى كه ستمدیده از ستمكار انتقام كشد، سختتر از روزى است كه ستمكار بر او ستم روا مىداشت.
راه پرهیز از ستم
برای در امان ماندن از آلودگی به ظلم و ستم، در حقّ دیگران، راه کارهای زیادی ذکر شده است. از جمله این راه کارها، اندیشیدن در نتایج و دست آوردهای زیان بار اعمال و رفتارهای ظالمانه است. چون یکی از قوانین و سنت های حاکم بر نظام هستی این است که هر عملی، بازتابی را در پی دارد. اگر عمل نیک باشد، ثمره شیرین و اگر عمل ناشایست باشد، نتیجه ای تلخ به دنبال خواهد آورد. گذشته از آن، اقتضای عدالت خداوند آن است که هر کس را به سزای عملی که انجام می دهد، برساند. حضرت علی (علیه السلام) در اشاره به این حقیقت می فرماید: در موقع ارتکاب به ستم، دادگری خداوند را که با تو خواهد داشت و در هنگام قدرتمندی، توانمندی و قدرت خدا را که بر تو دارد، یاد کن.
کلام آخر
قطعا اگر افراد جامعه یقین داشته باشند که هیچ ظلمی بی پاسخ نمی ماند و پاسخی که به ظالم داده می شود به مراتب دردناک تر از ظلمی است که به مظلوم شده است، دیگر کسی حتی فکر ستم به دیگران را در سر نخواهد پروراند.
هرکه بدی کرد و به بد یار شد هم به بد خویش گرفتار شد
توصیه های اسلام برای خوابهای پریشان!
نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 31ام خرداد, 1393
امام صادق(علیه السلام) با توصیه مسلمانان برای تغییر موضع از پهلویی به پهلویی دیگر پس از دیدن خواب پریشان آنها را به قرائت آیه 10 سوره مجادله دعوت کرده است.
از جمله موضوعات مطرح شده در قرآن، خواب و خواب دیدن ( رۆیا ) است كه تنها در سوره یوسف به سه نمونه رۆیای سرنوشت ساز اشاره شده است.
با آنكه خواب و رۆیا، بخشی از زندگی انسان است و یك سوم از عمر انسان در خواب سپری میشود و آدمی در عالم خواب با رۆیاهای گوناگون دست به گریبان است، اما هنوز اكثر مردم از حقیقت خواب و خواب دیدن بیخبرند.
خواب، خواب دیدن و تعبیر رۆیا از دیرباز مورد توجه ملتها بوده و هنوز نیز برای انسانها حائز اهمیت است.
دانشمندان، فلاسفه و اندیشهوران، درباره حقیقت خواب و رۆیا ، اختلاف نظر دارند. قرآن كریم كه ریشه همه معارف اسلامی است، از چند رۆیای مهم تاریخی و دارای اهمیت فراوان نام برده ، و همچنین در چند آیه، حقیقت و ماهیت خواب نیز بیان شده است.
پی بردن به حقیقت خواب و رۆیا در واقع پی بردن به حقیقت انسان است، زیرا شناخت خواب و رۆیا، بخشی از شناخت انسان را تشكیل میدهد و گام مهمی است كه در جهت شناخت انسان برداشته میشود.
ما در عالم رۆیا به سفر میرویم، با مردم معامله میكنیم، دوستی یا دشمنی برقرار مینماییم ، چیزهایی به دست میآوریم و یا از دست می دهیم. این صحنههای گوناگونی كه انسان درخواب میبیند چیست؟
برخی از رۆیاهای ما در آینده تعبیر میشود و آنچه در عالم خواب دیدهایم در متن زندگی ما و در عالم بیداری جامعه عمل میپوشد، عجیب است! چه كسی در عالم خواب اتفاقات آینده را به ما الهام میكند و ما را از رویدادهایی كه هرگز تصورش را نمیكردیم با خبر میسازد؟
وانگهی اگر الهام كننده خداوند باشد یا فرشتهای از فرشتگان الهی ، ما كه در عالم خواب به سر میبریم وبدنها بر روی زمین افتاده است، به كدام قسمت از وجود ما الهام میشود؟!
اینها پرسشهایی است كه پاسخ میطلبد و پاسخ درست به آن، راه شناخت بهتر انسان را نیز هموار میكند.
حقیقت خواب
حقیقت خواب چیست و چه میشود كه انسان به خواب میرود؟ در این باره دانشمندان بحثهای فراوانی دارند.
بعضی ، آن را نتیجه انتقال قسمت عمده خون از مغز به دیگر قسمتهای بدن میدانند و به این ترتیب برای آن «عامل فیزیكی» قائلند؛ بعضی دیگر عقیده دارند كه فعالیتهای زیاد جسمانی، سبب جمع شدن مواد سمی مخصوصی در بدن میشود و همین امر بر روی سلسله اعصاب اثر میگذراد و حالت خواب به انسان دست میدهد، و این حال ادامه دارد تا این سموم تجزیه شود و جذب بدن گردد به این ترتیب « عامل شیمیایی» برای آن قائل شدهاند.(ناصر مكارم شیرازی (با همكاری جمعی از نویسندگان )، تفسیر نمونه، 19/428)
زیستشناسان و روانشناسان میگویند: از نظر فیزیولوژیك، خواب حالتی است كه در آن ساختمان زنده به تجدید حیات شیمیایی میپردازد، و در حالی كه حركات متوقف شده و درك حسی نیز تقریباً به حالت خاموشی در آمده است، انرژی كافی ذخیره میكند.
از نظر روانشناسی در هنگام خواب ، فعالیت اصلی در بیداری ـ كه درك واقعیت و واكنش در برابر آن است ـ به حال تعلیق و وقفه موقت در میآید.(امامی، صابر، اساطیر در متون فارسی ، 69.)
جمعی دیگر نوعی « عامل عصبی » برای خواب قائلند و میگویند: دستگاه فعال عصبی مخصوصی كه در درون مغز انسان است و مبدأ حركات مستمر اعضاست ، بر اثر خستگی زیاد از كار میافتد و خاموش میشود.
ولی هیچ یك از این نظریات نتوانسته است پاسخ قانعكنندهای به مسئله خواب بدهد، هرچند تأثیر این عوامل را به طور اجمال نمیتوان انكار كرد
به نظر میرسد چیزی كه سبب شده دانشمندان امروز از بیان تفسیر روشنی برای مسئله خواب عاجز بمانند، همان تفكر مادی آنها است. آنها میخواهند بدون قبول اصالت و استقلال روح ، این مسئله را تفسیر كنند، درحالی كه خواب قبل از آنكه یك پدیده جسمانی باشد یك پدیده روحانی است كه بدون شناخت صحیح روح، تفسیر و تعریف آن دشوار میباشد.
حقیقت خواب از نظر قرآن
قرآن مجید درآیاتی از سوره زمر دقیقترین تفسیر را برای مسئله خواب بیان كرده ،میگوید خواب یك نوع « قبض روح» و جدایی روح از جسم است اما نه جدایی كامل.
به این ترتیب هنگامی كه به فرمان خدا پرتو روح از بدن برچیده میشود و جز شعاع كمرنگی از آن بر این جسم نمیتابد، دستگاه درك و شعور از كار میافتد و انسان از حس حركت باز میماند هر چند قسمتی از فعالیتهایی كه برای ادامه حیات او ضرورت دارد، مانند ضربان قلب و گردش خون و فعالیت دستگاه تنفس و تغذیه ادامه مییابد.(تفسیر نمونه، 19/428.)
در آیه 42 سوره زمر حقیقت و ماهیت خواب اینگونه بیان میشود: « اللَّهُ یَتَوَفَّى الْأَنفُسَ حِینَ مَوْتِهَا وَالَّتِی لَمْ تَمُتْ فِی مَنَامِهَا : خداست كه در هنگام خواب جانها را میگیرد و آن كسی كه در هنگام خواب مرگش فرا نرسیده نیز روحش را میگیرد».
و به این ترتیب « خواب » برادر « مرگ » است و شكل ضعیفی از آن، چرا كه روابط روح و جسم به هنگام خواب به حداقل میرسد و بسیاری از پیوندهای این دو قطع میشود.
در آیه 60 سوره انعام نیز حقیقت خواب اینگونه بیان میشود:« او (خداوند) كسی است كه (روح) شما را در شب (به هنگام خواب) میگیرد ، و از آنچه در روز انجام دادهاید (از تمام كردار و گفتار شما) باخبر است پس شما را در روز (از خواب) بر میانگیزد. ( این نظام خواب و بیداری تكرار میشود ، شب میخوابید و روز شما را بیدار میكند و این وضع همچنان ادامه دارد) تا پایان زندگی شما فرا میرسد. سپس بازگشت شما به سوی خداوند است و شما را از آنچه انجام دادهاید آگاه میسازد.»
« وَهُوَ الَّذِی یَتَوَفَّاكُم بِاللَّیْلِ وَیَعْلَمُ مَا جَرَحْتُم بِالنَّهَارِ ثُمَّ یَبْعَثُكُمْ فِیهِ لِیُقْضَى أَجَلٌ مُّسَمًّى ثُمَّ إِلَیْهِ مَرْجِعُكُمْ ثُمَّ یُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ ».
از آیه، چنین برمیآید كه درحال مرگ و خواب ، روح انسان از این عالم به عالم دیگر میرود ، نه بدن انسان.
در حال خواب ، بدن انسان روی زمین است و روح انسان در عالم دیگر سیر میكند و سپس برمیگردد و در حال مردن، بدن روی زمین یا زیرزمین است ولی روح به عالم دیگر میرود و برنمیگردد.(علامه سید محمدحسین حسینی تهرانی ، معادشناسی ، 1/155.)
یكی از شگفتانگیزترین خوابهایی كه در تاریخ بشر اتفاق افتاده و شباهت بسیار نزدیك به مرگ دارد و مجانست خواب و مرگ را به صورت شفاف میفهماند، خواب طولانی و بینظیر اصحاب كهف است. خوابی كه در آن از یك سو قدرت بیانتهای خداوند به نمایش گذاشته شده و از سوی دیگر بهترین و روشنترین دلیل بر معاد جسمانی است.
خواب اصحاب كهف آنقدر طولانی شد كه به 309 سال بالغ گردید و به این ترتیب خوابی شبیه به مرگ، و بیداریاش همانند رستاخیز و این خواب واقعاً از داستانهای تكاندهنده و عبرتآموز قرآن است؛ خوابی كه در واقع برابر با عمر چهار یا پنج نسل از افراد بشر به طول میانجامید.
قرآن كریم درباره اصحاب كهف میفرماید: ( همانگونه كه قادر بودیم آنها را در چنین خواب طولانی فرو بریم، قادر بودیم آنها را به بیداری باز گردانیم ما آنها را از خواب برانگیختیم ) تا از یكدیگر سوال كنند ، یكی از آنها پرسید ( فكر میكنید چه مدت خوابیدهاید؟ )
آنها در جواب گفتند: یك روز یا بخشی از یك روز (ولی سرانجام نتوانستند دقیقاً بدانند خوابشان چقدر بوده لذا) گفتند: پروردگار شما از مدت خوابتان آگاه تر است.» (سوره كهف /19)
خواب و بیداری از نیازهای اساسی انسان است که باید به درستی تنظیم شوند زیرا خواب مایه قوت و پایداری جسم و جان است و اختلال در آنها، روند زندگی عادی انسان را برای انجام وظایف خود با مشکل مواجه میکند.
توصیه به میانهروی در خواب بر اساس روایات
در روایات اهل بیت نیز دستورهای ویژهای درباره رعایت برخی حالتها در انجام دادن کارها و آداب خوابیدن و پرهیز از افراط و تفریط در آن وارد شده است به طوری که رسول خداوند میفرمایند: خدا سه چیز را دوست دارد: کم گویی، کم خوابی و کم خوری (تنبیهالخواطر و نزهةالنواظر، ج 2، 121) و نیز میفرمایند: یکی از بدترین چیزهایی که درباره امتم از آن هراس دارم ، پرخوابی است.(الجامعالصغیر، ج 1، ص49)
توصیههای اسلامی پس از دیدن خوابهای پریشان
پیامبر و امامان معصوم(علیهم السلام) علاوه بر توصیههای بسیاری که در مورد بهداشت خواب در روایات و احادیث داشتهاند به یکی از مشکلاتی که با عنوان خواب پریشان از آن یاد میشود نیز پرداختهاند به طوریکه امام صادق(علیه السلام) فرمودند: هرگاه کسی خوابی پریشان و ناخوشایند دید و از خواب بیدار شد پهلو به پهلو شود و این آیه را بخواند: «إِنَّمَا النَّجْوَى مِنَ الشَّیْطَانِ لِیَحْزُنَ الَّذِینَ آمَنُوا وَلَیْسَ بِضَارِّهِمْ شَیْئًا إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَعَلَى اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُۆْمِنُونَ: چنان نجوایى صرفاً از القائات شیطان است تا کسانى را که ایمان آوردهاند دلتنگ گرداند ولى جز به فرمان خدا هیچ آسیبى به آنها نمیرساند و مۆمنان باید بر خدا اعتماد کنند». ( آیه 10 سوره مجادله)
ایشان پس از توصیه به قرائت این آیه شریفه، میفرمایند: در آن هنگام، بگویید «عاذت به ملائکة الله المقربون وانبیائه المرسلون وعباده الصالحون ومن شرما رایت ومن شرالشیطان الرجیم: به آنچه فرشتگان مقرب الهی و پیامبران مرسل شایسته خدا پناه بردهاند، پناه میبرم از شر خوابی که دیدهام و از شر شیطان رجیم».( الکافی، جلد 8، ص 142)