همسر خودتان را به همه ترجیح دهید.
اگر خواهان خوشبختی و آرامش خود و خانواده مان هستیم، باید چشم و دل و خیال خود را از
همۀ دختران و پسران و زنان و مردان جهان، فرو پوشانیم و تنها نامزد و همسر خویش را ببینیم و به
او بیندیشیم و به وي قناعت ورزیم. مرغ خانۀ همسایه را غاز نبینیم! اصلاً آن را نبینیم؛ چه مرغ و چه
غاز! چکار به همسایه و خانه شان و آنچه در آن است داریم؟ مگر ما خوش داریم که دیگران به
خانۀ ما و خانواده مان چشم و دل بدارند؟! خداوند، از سر حکمت آدمها را جوراجور آفریده است؛

هر کسی قوتها و ضعفهایی دارد؛ همسر ما نیز چنین است و خود ما نیز چنین ایم. هیچکداممان کامل
و ایده آل نیستیم. اگر به او که در چشم و دل ما شیرین آمده و وي را بر همسرمان ترجیح می دهیم
، نزدیک شویم و بیشتر بشناسیمش، با شگفتی می یابیم که تاکنون فقط یک روي سکّه را دیده
بودیم! او نیز مانند همسر ما و مانند خود ما و مانند همۀ آمیزادگان، ضعفها و تلخیهایی دارد؛
همانسان که قوتها و شیرینیهایی نیز دارد.
همسر خودتان را با همۀ جهان عوض نکنید.
همسر خویش را با همۀ جهان عوضنکن. البته راه رشد و کمال، باز است. می توان وي را در
مسیر تکامل، یاوري نمود؛ اما انتظار بیش از توان او، نارواست. پاره اي از اوصاف نیز غیرقابل تغییر
است، که باید آنها را به حال خود رها کرد. لازم نیست که همه چیز، به دلخواه ما باشد. هر کس
خصوصیاتی منحصر به خود دارد که نیازي به تبدیل و تغییر آنها نیست. چرا همسرمان را همانگونه
که هست نپذیریم؟ یاوري نمودن در مسیر اصلاح و کمال، آري، اما تغییر و تبدیل همه جانبه و
مطابق سلیقۀ ما، نه! نه ممکن است و نه معقول است و نه مطلوب؛ بلکه خودخواهی است و در هم
شکستن همسر و نابودي خویشتن و از بین رفتن حیات زوجیت را در پی دارد.
چشم و دل همسر خودتان را سیراب کنید.
بر همسران است که خویشتن را چنان به جاذبه هاي ظاهري و کمالهاي باطنی بیارایند و از
یکدیگر دلبري نمایند و چشم و دل همدیگر را پر سازند که دیگر جایی براي دیگران باقی نماند و
مجال بروز و ظهور نیابند. آراستگی و جمال بیرونی و اوصاف پسندیدة درونی، ،« بهانه هاي دل »
نقش اصلی را در جلب دلها و ایجاد محبت و دلگرمی، به عهده دارد.
نسبت به رفتارهاي همسرتان، برداشت منفی نکنید.
در دوران عاشقانۀ اوایل ازدواج، زن و شوهر تعصبات مثبت نشان میدهند، تقریباً هر کاري که
انجام میدهند و هر حرفی که میزنند، از سوي دیگري به طرز تلقی مثبت مورد استقبال قرار
میگیرد. انگار که زن و شوهر هیچکدام ممکن نیست کار اشتباهی صورت دهند. اما وقتی ازدواج به
مشکل برخورد میکند، تکرار دلگیريها، مشاجرهها و دلسرديها، طرز تلقی طرفین را تغییر میدهد.
حالا زن و شوهر از تعصب مثبت به تعصب منفی میروند تا رفتار هر کدام از سوي دیگري تعبیر
منفی پیدا کند.
گوش دادن به حرفهاي همسرتان خیلی مهم است.
شما زن و شوهرها میتوانید با اصلاح مهارتهاي ارتباطی و از جمله، گوش دادن توأم با علاقه
و طرح منطقی و تشریک مساعی در حل گرفتاریهاي موجود میتوانید روابط میان خود را متحول
سازید و در فضایی از حسن تفاهم به حل و فصل مسایل خویش بپردازید. کسب این مهارتهاي
اولیه، به شما کمک میکند تا در زندگی مشترك خود به انسانهایی با احساستر، ملاحظه کارتر،
مسئولتر و منطقیتر مبدل شوید و البته رسیدن به این هدفها مستلزم مهارت و تمرین زیاد است.
مطمئن باشید همسرتان شما را دوست دارد.
اگر کسی حالا مرا » : یکی از اشتباهات زن و شوهرها تعمیم نادرست بعضی فرضیههاست مثلاً
اگر این شخصمرا دوست » ، به عبارت دیگر « دوست نداشته باشد، هرگز مرا دوست نخواهد داشت
نداشته باشد معنایش این است که اصولاً دوست داشتنی نیستم و اگر دوست داشتنی نباشم، باید تنها
.« و غمگین بمانم
در باورهاي منفی ذهن خود، نسبت به همسرتان تجدید نظر کنید.
زنم آنقدر » شما باید در باورهاي منفی ذهن خود تجدید نظر کنید. صحبتهایی از قبیل این که
شوهرم همیشه، هر » و یا « خودخواه و خودمحور است که حاضر نیست به نیازهاي من هم توجه کند
اغلب به مفهوم جهتگیري خود مدارانه کسی « کاري که میخواهد میکند و هرگز به فکر من نیست
است که این عبارت بر زبان او جاري میشود. وقتی زن و شوهر با طرز تلقی خود مدارانۀ با مسایل
برخورد کنند ایجاد اصطحکاك میان آنها اجتبابناپذیر میشود وقتی آنها یکدیگر را از وراي عینک
خود مداراي مینگرند به ناچار هماهنگی میانشان از دست میرود و با تفسیر خود مدارانه حوادث و
با سوء تعبیر انگیزههاي یکدیگر، کارشان به عناد میکشد. زن و شوهر حالا تنها به کیفیات منفی
یکدیگر توجه مینمایند و در بارة عواقب آنها نتیجهگیري شتابزده میکنند.
تشویق و ابراز امتنان از همسرتان را فراموش نکنید.
تشویق و ابراز امتنان تأثیر به سزایی دارد. اگر شما بعنوان شوهر درمقام تعریف رفتار همسرتان
حرفی بزنید، احتمال تکرار رفتار او را فراهم میسازید.
تصویر همسر خود را ترکیبی از خصوصیات مطلوب و نامطلوب بدانید.
تبدیل شدن یک اختلاف جزیی به یک برخورد جدي، ناشی از در نظر گرفتن تفسیرهاي
ناخوشایند براي اعمال و رفتار همسر است، این تفسیرها اغلب به عداوت میانجامد، حاصل این
عداوت، باز هم منفیتر میشود و آنقدر ماجرا تکرار میشود که زن یا شوهر، دیگري را عفریت و
عفریته میبینند و این زن و شوهر به هیچ وجه نمیتوانند نقطه نظر واقعی یکدیگر را درك کنند در
حالیکه زن و شوهرهایی که طرز تلقی مثبت دارند نقطه نظر یکدیگر را درك میکنند. (منظور از
تلقی مثبت این است که تصویر زن و یا شوهر از همسر خود، ترکیبی از خصوصیات مطلوب و
نامطلوب اوست)
دیر آمدن دلیل بر بیتوجهی نیست.
بعضی از زن و شوهرها به نمادهاي منفی واکنش نشان میدهند اگر زنی مشاهده کرد همسرش
بدون اطلاع قبلی دیرتر از زمان معمول به منزل آمد، شوهر را به بیمهري و کمتوجهی نسبت به خود
متهم میسازد. با آنکه شوهر دسترسی نداشتن به تلفن را مطرح میکند زنش آنرا نمیپذیرد و علت
« دیر آمدن یعنی بیتوجهی کردن » نپذیرفتن این است که این زن از قبل این اصل را پذیرفته است که
و این عامل بروز خیلی از مسائل در زندگی زناشویی میشود.
به انتظارات همسر، پاسخ مناسب بدهید.
ناراحت هستم و از تو انتظار دارم به من »: گاهی زنی از شوهرش انتظار دلجویی دارد و میگوید
اما شوهر، شکایت زن را تهدید تفسیر میکند. و نتیجه این میشود که شوهر نه تنها « کمک کنی
درخواست همدردي زنش را برآورده نمیسازد، بلکه با محکوم ساختن او، حال و روز خودش را از
آنچه هست بدتر میکند و در ادامۀ موضوع، زن برخورد شوهر را به بیانصافی تلقی میکند و با این
طرز تلقی به گریه میافتد و از اتاق بیرون میرود. حالا شوهر، بیرون دویدن زنش را مستمسک قرار
میدهد. و در نتیجه برخوردهاي خشمگینانه میان آنها ایجاد میشود.
هرگز پیشداوري نکنید.
وقتی مردم معنایی را به حادثهاي نسبت میدهند، اغلب، بر ارزیابی منفی تأکید میورزند. براي
اجتناب از این موقعیت، زن و شوهر یا باید مستقیماً از یکدیگر سؤال کنند و یا قبل از هرگونه
نتیجه گیري، مشاهدات بیشتري انجام دهند، با این کار اغلب به این نتیجه میرسند که پیش
داوريشان اشتباه بوده است.
سکوت همسر دلیل بر عدم محبت نیست.
وقتی شوهرم »: خانمی از سکوت شوهرش بیش از اندازه ناراحت میشد و نتیجه میگرفت
و متأسفانه این خانم هرگز به ذهنش خطور « سکوت میکند، معنایش این است که مرا دوست ندارد
نمیکرد که ممکن است این فرضیه در مورد شوهرش صادق نباشد. نکتۀ قابل توجه اینجاست که در
خانوادهاي که این خانم بزرگ شده بود پدر و مادر براي مجازات بچهها از سیاست سکوت استفاده
میکردند.
هرگز نگوئید: همسرم گوش شنوا ندارد.
ما به این « شوهرم گوش شنوا ندارد. برایش مهم نیست که من چه میگویم »: خانمی میگفت
« شوهرم گوش شنوا ندارد » خانم میگوئیم: این قضاوت در مورد شوهر منصفانه نیست زیرا عبارت
به این معناست که این شوهر هرگز به حرفهاي شما خانم محترم در گذشته گوش نداده و فعلاً
گوش نمیدهد و در آینده هم گوش نخواهد داد، در حالیکه ما و شما خانم محترم مطمئن هستیم که
شوهر محترم شما اگر نگوئیم خیلی وقتها، ولی بعضی وقتها به حرفهاي شما گوش داده است پس
صحیح و معقول و پسندیده نیست و دور از انصاف میباشد. « شوهرم گوش شنوا ندارد » این عبارت
نمونۀ دیگر این قضاوتها به صورت زیر است.
1-زنم در بارة هر موضوعی آنقدر حرف میزند که جانم را به لب میآورد.
2- هر وقت از شوهرم چیزي بخواهم موضع تدافعی میگیرد.
3- زنم دربارة هر مسئلهاي مرافعه میکند.
4-شوهرم آدم لجوجی است حاضر نیست یک کلمه به حرفهاي من گوش بدهد.
5- شوهرم هرگز منظورش را درست و راست نمیگوید.