گوش دادن وارد شدن به معبد خداست.
گوش دادن یکی از رموز اولیۀ وارد شدن به معبد خداست. گوش دادن یعنی کنش پذیري، یعنی
فراموش کردن کامل نفس، فقط آنگاه می توانی گوش فرا دهی. وقتی تو با دقت کامل به کسی گوش
می دهی، خود را فراموش می کنی. اگر نتوانی خود را فراموش کنی، هرگز گوش نمی دهی. چنانچه
بیش از حد در بارة خودت آگاه باشی، فقط وانمود می کنی که داري گوش می دهی، تو گوش نمی
دهی. ممکن است سر تکان بدهی یا گهگاه آره یا نه بگویی، اما گوش نمی دهی. درسته!
گوش جان بسپارید.
بسپاریم به طرف مقابل تا مخاطب « گوش جان » مهمترین عنصر در مهارت گوش دادن این است که
ما راحت و آزادانه با ما حرف بزند، درد دل کند و از رازهایش بگوید. اینجاست که ضربالمثل
مصداق پیدا میکند. طرف مقابل شما خوشحال « مستمع صاحب سخن را بر سر ذوق آورد » معروف
میشود، شما هم خوشحال میشوید و به دنبال آن اطرافیان شما هم از شادي شما انرژي مثبت
میگیرند.

دو چندان که می گویی بشنو.
�کوت در حد نیاز و ضرورت، نشانه ي خرد است. انسانها بیشتر تمایل به گفتن دارند تا
شنیدن. هر چه بیشتر سکوت کنید و گوش دهید، صمیمی تر و با نفوذتر می شوید. باید خیلی بیشتر
از آنچه می گویید، بشنوید. از قدیم گفته اند دو چندان که می گویی، بشنو. محبوبیتی که شما به
دنبال آن هستید، با سکوت میسر می گردد نه با گفتن.
  هیچگاه با خمیازه یا با نگاه کردن به ساعت، گوینده را دلسرد نکنید.

براي گوش دادن شنونده باید به خوبی بتواند هماهنگی لازم بین ارتباط کلامی و غیرکلامی را
برقرار نماید. و قادر باشد به کلیه حالات بدنی گوینده توجه کند و خود نیز به هنگام گوش دادن، از
حالات بدنی مناسب براي تأیید و اعلام درك متقابل استفاده کند. هیچگاه با خمیازه یا با نگاه کردن
به ساعت و به اطراف، نگاه خود را از گوینده نمیگیرد و دائما در صدد است تا با تماس چشمی
  مناسب این موضوع را به گوینده منتقل کند که علاقهمند است به حرفهاي او گوش دهد.
گوش کنید تا با خبر شوید.
زنی دارم که خیلی به خودش مطمئن است. » : مردي نزد دانشمندي آمد و نزد او درد دل کرد که
او آن قدر محکم حرف می زند و آن چنان مرا تحت کنترل دارد که عملاً احساس می کنم ده ها نفر
را در شبانه روز اجیر کرده تا مرا تحت نظر بگیرند و هر کاري که انجام می دهم را به او گزارش
دهند! حتی الان که نزد شما آمده ام هم مطمئنم بالاخره می فهمد و تمام چیزهایی را که شما به من
دانشمند « ؟! بگویید را مو به مو از برخواهد داشت!؟ برایم بگویید چگونه چنین چیزي ممکن است
روز بعد دانشمند در حال درس « ؟! سعی می کنم با همسرت صحبت کنم » : تبسمی کرد و گفت
دادن بود که به او خبر دادند همسر آن مرد دیروزي براي دیدن استاد آمده است. دانشمند اجازه داد
همسر من » : زن به کلاس بیاید. زن متین و استوار و با اعتماد به نفس مقابل دانشمند ایستاد و گفت
دیروز نزد شما آمد تا از من گله کند که ده ها نفر را در شبانه روز اجیر کرده ام تا او را تحت نظر
دانشمند « ! بگیرند و هر کاري را که انجام می دهد به من گزارش دهند!؟ در حالی که چنین نیست
خوب پس آن کسی که شما را از تمام حرکات و سکنات همسرت » : سري تکان داد و از زن پرسید
خود او! او نمی داند » : زن لبخندي زد و گفت « ؟! در طول شبانه روز مطلع می کند چه کسی است

که طاقت پنهان کردن چیزي را از من ندارد و هنوز روز تمام نشده تمام سفرة دل خود را برایم باز
می کند. من فقط گوش کردن را بلدم و از حرف و حرکات او پی به همه چیز می برم.
به هنگام گوش دادن سعی کنید همه چیز را از دید طرف مقابل ببینی.
اگرمی خواهی روحیه کسی را بالا ببري، روحیه خودت را پایین بیاور. یک مدیر مدرسه می گفت:
اگر می خواهی بچه ها باور کنند که واقعاً داري به حرفشان گوش می دهی، زانو بزن. اگر آنان
مجبور باشند سرشان را بالا بیاورند و به تو نگاه کنند. تمایلی نخواهند داشت افکار درونی خود را با
تو در میان بگذارند؟ زیرا خیلی هراس آور است که آدم سفره دلش را پیشکسی باز کند که از
خودش بالاتر است (از لحاظ سن، عقیده یا مقام) آنان هرگز احساس نمی کنند که تو احساسشان را
درك می کنی، چون تو حتی به ظاهر هم در سطح و حد آنان نیستی، اگر چمباتمه بزنی و بنشینی
آنان تو را با خودشان سازگار می بینند و راحت تر می توانند با تو ارتباط برقرار کنند. حالا دیگر
می دانند به طور غریزي می توانی همه چیز را از دید آنان ببینی.
سخن دانشمندان در باره گوش دادن
1-می دانید چرا ما دو گوش و یک زبان داریم؟ براي اینکه بیشتر از حرف زدن، گوش بدهیم.
2- گوش کن، تأمل کن؛ پاسخی در درون توست، صدایی در درون توست، گوش کن چه می
گوید؟ گوش کن و خوب را بیاب!
3- گوش دادن را بیاموزید. گاه، دق الباب بخت، صداي خفیفی دارد!
4- به هنگام گفتگو، بیشتر شنونده باشید تا گوینده!

5- به این دلیل دو گوش و یک دهان داریم که دو برابر گوش کنیم و یک برابر حرف بزنیم!
مکالمۀ عجیب و غریب!
دکتر شرفی خاطره اي را تعریف می کند: حدود سال 1370 ، روزي براي سخنرانی در جلسۀ اولیا،
به مدرسه اي در حوالی میدان محسنی در تهران دعوت شده بودم. تا آماده شدن سالن، از من
خواستند در دفتر مدرسه منتظر بمانم. در مدتی که در دفتر مدرسه بودم، ناظر مکالمۀ دو معلم بودم.
از شواهد امر بر می آمد که یکی از آن دو، معلم ورزش بود و می خواست ماجراي مشاجرة خود با
کارشناس تربیتی منطقه را با ناراحتی و عصبانیت تعریف کند. دیگري معلمی بود که به تازگی یک
ماشین لباسشویی خریده و از این خرید خود نیز بسیار راضی و خوشحال می نمود. او نیز به دنبال
گوش می گشت تا این واقعۀ دل انگیز را برایش تعریف کند. این دو نفر، هر دو تحت فشار کلام،
با یکدیگر سخن می گفتند. خلاصه اي از مکالمۀ آنان اینگونه است: اولی گفت: به کارشناس تربیت
بدنی گفتم که شما در جاي راحت نشسته اید و درد ما معلمین را نمی دانید. نفستان از جاي گرم می
آید. در سرما در اتاق گرم و در گرما در اتاق خنک نشسته اید. این ما هستیم که در سرما و گرما باید
به دنبال بچه هاي مردم بدویم و … دومی گفت: حق با توست اینها کجا می توانند زحمات ما را
درك کنند. ولی این ماشین لباسشویی که من خریده ام بسیار عالی است و با قیمت بسیار مناسب هم
خریده ام. از هر کجا که قیمت کردم دیدم پنج هزار تومان ارزان تر از همه جا خریده ام. اولی گفت:
مبارکت باشد. ولی من به او گفتم که دیگر در این منطقه نمی مانم. در منطقه اي که قدر معلم خود
را نمی دانند نخواهم ماند. خودم را منتقل می کنم. دومی گفت: البته که باید چنین کنی. ولی این
ماشین لباسشویی من کارهاي زیادي انجام می دهد. بدون صدا کار می کند و چندین برنامۀ شست و

شو دارد. با آب گرم و سرد هر دو به خوبی کار می کند و این مکالمه نمونه اي از مکالمۀ دو فرد
است که هیچکدام گوش شنوایی براي دیگري نیست. آن دو بعد از این مکالمه، خسته و مانده و
بدون این که احساس کنند از طریق کلام توانسته اند تنش هاي درونی خود را برون ریزي کنند از
یکدیگر جدا می شوند. این در حالی است که اگر معلمی که از خرید ماشین لباس شویی خود
خوشحال و شاد بود، مسئله خود را کنار می گذاشت و شنواي درد دل معلم ورزش می شد، آن دو
به خصوص معلم ورزش، بعد از این مکالمه احساس آرامش و راحتی می کردند. در حقیقت برون
ریزي کلامی از این طریق کامل شده بود.
درد دل خویش را با یک گوش شنوا در میان بگذارید.
امروزه مشاوره نقش مهمی را بر عهده دارد تا بسیاري از مردم که کسی را براي بیان مشکلات
خویش نیافته اند در اتاق مشاوره بتوانند درد دل خویش را با یک گوش شنوا در میان بگذارند.
بسیاري از مراجعه کنندگان به مراکز مشاوره، صرفاً با بیان مشکلات خویش، حتی بدون دریافت هیچ
گونه راهنمایی، احساس راحتی و آرامش می کنند. اینان در اصل از طریق کلام، تنش هاي خویشرا
برون ریزي کرده اند.
گوش دادن موجب دریافت خوب پیام ها و تخلیۀ روانی گوینده است.
شنیدن فقط دریافت فرکانس هاي صوتی است، در حالی که شنیدن معنایی با تعبیر و تفسیر همراه
است. گوش دادن در زندگی انسان اهمیت بسزایی دارد، از جمله موجب دریافت خوب پیام ها و
تخلیۀ روانی گوینده است. گوش دادن سبک هایی دارد که هر کدام مناسب براي مواردي خاص
است، از جمله گوش دادن چرایی، نتیجه اي و فرایندي. از نظر هدف نیز گوش دادن براي دریافت

کامل معنا، گوش دادن براي درمان، گوش دادن منتقدانه و گوش دادن به قصد لذت بردن. با روش
هایی می توان مهارت گوش دادن را افزایش داد و البته گوش دادن فعال شرایطی لازم است.