موضوع: "تدبری در قرآن"

آيا اين كار با عدالت سازگار است؟

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 5ام شهریور, 1396

چرا خداوند به بعضى از بندگان خود نعمت‏هاى ويژه ‏اى عطا مى‏ كند؟

اوّلاً معناى عدالت اين نيست كه به همه يكسان بدهيم. آيا معلّمى كه به هر شاگردى نمره ‏اى مى ‏دهد و يا پزشكى كه براى هر بيمارى دارويى تجويز مى ‏كند، ظالم است؟

ثانياً نعمت‏هاى ويژه، مسئوليّت‏هاى ويژه ‏اى را نيز بدنبال دارد.

ثالثاً ما از خدا طلبى نداريم، تا هر چه بخواهيم به ما عطا كند.

رابعاً الطاف الهى بر اساس حكمت و شرايطى است كه انسان يا جامعه آن را بوجود مى ‏آورد.


افرادى با اخلاص، تلاش، علم، تدبير، صرفه‏ جويى، عدالت و وحدت كلمه، شرايطى را در خود ايجاد مى‏ نمايند كه زمينه ‏ى دريافت الطاف الهى و نعمت‏هاى ويژه مى ‏شود.البتّه گاهى الطاف ويژه به خاطر پاداش عملى است كه والدين انسان داشته ‏اند و خداوند مزد كارشان را به نسل آنان عطا مى‏ كند. همان گونه كه در داستان موسى و خضر، خداوند آن دو پيامبر را مأمور مى‏ كند ديوارى را كه گنجى زير آن بود و از آنِ كودكان يتيمى بود تعمير كنند تا در آينده از آن گنج استفاده نمايند، زيرا والدين كودكان نيكوكار و صالح بوده‏ اند. «وكان ابوهما صالحا»

منبع:تفسير نور ج8 ص399

تجویز مرحوم نخودکی برای درد قلب

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 3ام تیر, 1396

آیه:

خداوند متعال در قرآن می‌فرماید:

وَهُمْ عَلَىٰ صَلَاتِهِمْ يُحَافِظُونَ انعام/92

 و آنان همواره بر نمازشان محافظت می‌کنند

آینه:

حکایت؛ حاج‌آقای انصاری اصفهانی می گفت: روزی یکی از رفقای بازاری گفت: می‌آیی جایی برویم؟

 گفتم: من در اختیار شما هستم. مرا به بیرون شهر مشهد مقدس برد و بعد وارد کوچه باریکی شدیم. دیدم عده زیادی در کوچه نشسته و ایستاده‌اند. ما هم جلوی در خانه قدری صبر کردیم تا اینکه یکی از رفقا را دیدیم که از خانه بیرون آمد و ما وارد منزل شدیم. دیدم شیخ جلیل‌القدر و نورانی داخل اتاق نشسته، با سلام و احوالپرسی به گرمی از ما پذیرایی نمود.

بنده سؤالاتی داشتم که از ایشان (شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی) پرسیدم، تا رسیدم به اینجا که آقا چیزی به من تعلیم دهید که برای قلبم مفید باشد چون قلبم درد می‌کرد.

 مرحوم آقا شیخ حسنعلی فرمودند: نمازت را اول وقت بخوان و بعد از هر نماز دستت را روی مُهرَت بگذار و سه مرتبه سوره توحید را بخوان و سه صلوات بفرست و بعد دستت را روی قلبت بگذار.

 بنده وقتی این نسخه را عمل کردم به نتیجه رسیدم.1

سعديا زنده عاشقي باشد                          که بميرد بر آستان نياز2

1.       با اقتباس و ویراست از کتاب داستان‌هایی از مردان خدا

2.       سعدی

کسانی که لذت گناه را چشیدند دیگر لذت عبادت را نمی‌چشند

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 30ام خرداد, 1396

 

بخشی از تفسیر قرآن حجت‌الاسلام قرائتی در برنامه درس‌هایی از قرآن که در 6 دی‌ماه سال 1377 ایراد شده است، تقدیم می‌شود.

- شاید ما در قرآن «آمَنُوا»ی تنها نداشته باشیم همراه آن می‌فرماید: «وَ عَمِلُوا الصَّالِحات»، ایمان تنها فایده‌ای ندارد.

- ایمان دائمی ارزش دارد… ایمان باید عمیق باشد؛ اگر ایمان عمیق نباشد علی(علیه السلام) می‌فرماید: «یَمِیلُونَ مَعَ کُلِّ رِیحٍ»(نهج ‏البلاغه، حکمت 147) با هر بادی یه یک طرفی می‌روند. 

- قرآن می‌فرماید: «قالَتِ الْأَعْرابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَ لکِنْ قُولُوا أَسْلَمْنا وَ لَمَّا یَدْخُلِ الْإیمانُ فی‏ قُلُوبِکُمْ» حجرات/14. عده‌ای از عرب‌ها آمدند(به پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)) گفتند ما ایمان آوردیم، گفت: نگویید ایمان آوردیم، بگویید «أَسْلَمْنا» ما اسلام آوردیم. قرآن می‌فرماید: «وَ لَمَّا یَدْخُلِ الْإیمانُ فی‏ قُلُوبِکُمْ» ایمان در دل شماها جای نگرفته است.

- دین داری در سه چیز است؛ ایمان به قلب، اقرار به زبان، حرکت و عمل با دست و پا و جوارح. 

- ما چهار رقم انسان داریم:

1- قلب پاک، عمل پاک و درست؟ : این مؤمن است.

2- نه قلب پاک، نه عمل پاک و درست؟ این کافر است.

3- قلب پاک، عمل بد؟ این فاسق است.

4- قلب بد، عمل خوب؟ این منافق است.

- چگونه عبادت کنیم که مورد قبول خداوند و از آن لذّت ببریم؟ گناه باعث می‌شود که لذّت عبادت نبریم. کسانی که گناه می‌کنند خداوند لذّت عبادت را از آنها می‌گیرد. کسانی که لذّت گناه را چشیدند دیگر لذّت عبادت را نمی‌چشند، چون گاهی چیزی، چیز دیگر را خنثی می‌کند./afkarnews.ir

چرا برای نفرین قاتل حضرت امیر(ع)، از کلمه قاتلان استفاده می کنیم؟

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 25ام خرداد, 1396

قرآن درباره پیوند مکتبی فرموده است: «فَکَذَّبُوهُ فَعَقَرُوها فَدَمْدَمَ عَلَيْهِمْ رَبُّهُمْ بِذَنْبِهِمْ فَسَوَّاه(شمس/14)» و باید گفت با آنکه ناقه صالح را یک نفر کشت ولی قرآن، قاتلان ناقه را جمع آورده و یا در جایی دیگر بیان می کند که شما یهودی ها انبیاء را کشتید؛ در حالی که پیامبران گذشته منظور است؛ ولی از آنجا که آنها به این کار اجدادشان راضی اند، شریک هستند.
حجت الاسلام و المسلمین قرائتی درباره اهمیت الگوگیری از معصومان(ع)، اضافه کرد: اگر چهارده معصوم(ع) همه مرد بودند، دیگر کسی نمی توانست برای زنها در امر خانه داری، فرزندداری و همسرداری الگویی مناسب معرفی کند.
وی در بخش دیگر سخنانش با بیان اینکه کشف، استخراج، ذوب، قطعه سازی و اتصال قطعات یعنی مراحل خودرو سازی را می توان برای استعدادهای مختلف بکار گرفت، با اشاره به اینکه نباید کارها و درس ها را به صورتی اداری و کارمندی انجام داد، اظهار کرد: یکی از توفیقات بنده این بود که معاون وزیر بودم ولی «اداری» و کارمند نشدم.
حجت الاسلام و المسلمین قرائتی با بیان اینکه نباید خودباخته مدرک بود، بر حمایت از طلاب مستعد در تبلیغ تاکید و خاطر نشان کرد: باید برای این دست از افراد کار ویژه ای در نظر گرفت./ حوزه

مفهوم آتش به اختیار در قرآن کریم

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 23ام خرداد, 1396

حجت الاسلام داود مهدوی زادگان : قرآن کریم  همه را در موعظه واحد ، دعوت به قیام می کند یک نفره و دو نفره : «قُلْ إِنَّمَا أَعِظُکُمْ بِوَاحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَی وَفُرَادَی ثُمَّ تَتَفَکَّرُوا »ٍ [سوره سبأ : 46] ؛ وقتی که از مومنین خواسته شده آنچنان که عیسی بن مریم به حواریون خطاب کرد شما نیز انصار الله شوید : «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُونُوا أَنْصَارَ اللَّهِ کَمَا قَالَ عِیسَی ابْنُ مَرْیَمَ لِلْحَوَارِیِّینَ مَنْ أَنْصَارِی إِلَی اللَّهِ  قَالَ الْحَوَارِیُّونَ نَحْنُ أَنْصَارُ اللَّهِ » [سوره الصف : 14] ؛ وقتی که از مسلمانان می خواهد که هر چه می توانید مجهز شوید تا به این وسیله دشمنان خدا به وحشت و ترس بیافتند : « وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّکُمْ » [سوره اﻷنفال : 60] ؛ وقتی که از مسلمانان خواسته شده در راه خدا با کسانی که قصد جنگ با شما را دارند  بجنگید و البته نباید در این مقاتله تعدی و افراط کنید : « وَقَاتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَکُمْ وَلَا تَعْتَدُوا  إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ » [سوره البقرة : 190] ؛ و آنگاه که می گوید حکم قصاص بر شما واجب شد : «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِصَاصُ فِی الْقَتْلَی  الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَالْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَالْأُنْثَی بِالْأُنْثَی » [سوره البقرة : 178] .

این آیات شریفه نمونه ای از فرامین قرآنی با مضمون آتش به اختیار است . قطعاً آن دسته از صاحب نظران که معتقدند قرآن کریم فاقد فلسفه سیاسی است و از هیچ الگوی حکومتی سخن به میان نیاورده است ، نباید با چنین برداشتی از قران کریم مخالفت بورزند . شاید به همین خاطر است که با فرض تاریخی بودن قرآن کریم ، سعی در غیر فعال کردن چنین برداشتی را دارند . ولی به هر حال با چنین دیدگاهی ، گریزی از این برداشت نیست . و اینجا است که پیوند فکری اندیشه سکولار با باور گروه های جهادی سلفی آشکارمی گردد .

زیرا فعالیت این گروه ها فاقد هرگونه فلسفه سیاسی و اندیشه حکومتی است . درست مانند گروه خوارج در صدر اسلام که از اندیشه حکومتی بی بهره بودند و در عین حال ، خود را به صورت جمعی یا انفرادی مکلف به اجرای احکام اسلام می دانستند . 

با وصف این ، نباید گمان کرد که با فرض حکومت در قرآن کریم ، جایی برای چنین برداشتی ( آتش به اختیار در قرآن کریم ) باقی نمی ماند . بلکه می توان همین برداشت را از آیات شریفه داشت ولی ذیل مفهوم ولایت . زیرا هیچ منافاتی ندارد که مقام ولایت - همچون فرمانده نظامی _ برای گشایش امور ، چنین فرمانی را صادر کند . چنان که حوزه عمومی با همین محتوی تعریف می شود ؛ یعنی فعالیت جمعی در اموری که به موجب قانون در اختیار مردم گذاشته شده است . بنابر این ، می توان گفت که آیات شریفه حامل حکم آتش به اختیار است ؛ لیکن مهار یا مدیریت این حکم در دست مقام ولایت است .این چنین نیست که قرآن کریم این حکم را مستقل از امر ولایت تشریع کرده است . به همین دلیل است که حضرت وصی امیر المومنین علی علیه السلام با خوارج جنگید و آنان را سرکوب کرد . زیرا خوارج حکم قرآنی آتش به اختیار را مستقل از ولایت عمل می کرد .

نتیجه آن که مفهوم آتش به اختیار قابل استخراج از آیات شریفه زیادی است . زیرا این مفهوم فی نفسه امر نامعقولی نیست . هنگامی آتش به اختیار سر از هرج و مرج جوی در می آید که در چارچوب امر ولایت نباشد. اما با فرض سیطره ولایت ، فرمان آتش به اختیار منجر به هرج و مرج نمی شود ./.afkarnews.ir

 

چرا بی وضو به درس آمدی؟

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 22ام خرداد, 1396

آیه:

خداوند متعال در قرآن می‌فرماید:

إنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ حجرات/13

در حقيقت ارجمندترين شما نزد خدا پرهيزگارترين شماست

آینه:

حکایت؛ آیة الله حاج‌آقا مجتبی بهشتی اصفهانی گفتند: من در آن زمان که نجف بودم هر وقت سر درس می‌رفتم وضو می‌گرفتم و سر درس با وضو بودم. یک روز حالش را نداشتم که وضو بگیرم همین‌طور بی‌وضو سر درس رفتم.

 اتفاقاً شخصی که معروف به دیوانه بود و لباس‌های مندرس و پاره می‌پوشید و گاهی اوقات درس می‌آمد و همه او را مجنون می‌دانستند و توجهی به او نداشتند، جلوی مرا گرفت و گفت: آشیخ چرا امروز بی‌وضو سر درس آمدی؟!

من تعجب کردم که ایشان از کجا دانست من امروز بی‌وضو سر درس آمده‌ام.

آن‌وقت من فهمیدم که انسان‌ها را نباید از ظاهر قضاوت کرد و به چشم حقارت به آن‌ها نگاه کرد، شاید آن‌ها از مردان خدا باشند و ما ندانیم  و نزد خداوند، انسان با تقوا عزیزتر است.

 آن‌وقت متوجه شدم او از مردان خداست.1

1.       با اقتباس و ویراست از کتاب داستان‌هایی از مردان خدا

ریشه اصلی بیماری ها عدم آرامش روح است

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 21ام خرداد, 1396

صحیفه سجادیه گنجینه گرانبهایی برای تربیت نفوس است

دعای بیستم صحیفه مکارم الاخلاق نام دارد که به معنای ارزش های والای اخلاق انسانی است و 30 فصل را در بر می گیرد، در سال های گذشته 19 فصل را تفسیر کردیم و الان در فصل بیستم قرار داریم که درباره آرامش روح انسان صحبت می کند.

حضرت آیت الله مکارم شیرازی با بیان این که امروز انسان نیاز فوق العاده ای به آرامش دارد، ابراز داشت: امام سجاد(ع) به خدا عرضه می دارد که تو یار و یاور من در زمانی هستی که غمگین و محزون می شوم، خداوندا تو پناهگاه من هستی وقتی که محروم می شوم و در سختی ها و شدت ها استغاثه من به تو بوده و تو پناهگاه من در مشکلات هستی.

یکی از مشکلات به ویژه در عصر کنونی عدم آرامش روح است، برخی از طبیبان می گویند که 70 درصد مردم نوعی اضطراب فکری و حالت افسردگی دارند چون عوامل افسردگی در زمان ما بسیار است، از طرفی ریشه اصلی بسیاری از بیماری ها همین افسردگی و عدم آرامش روح است.

حتی معتقد هستند که بیماری سرطان، دیابت و بسیاری از بیماری ها در اثر نداشتن آرامش روح است، اگر انسان آرامش روح داشته باشد گرفتار این گونه بیماری ها نمی شود، حال باید چکار کنیم که در برابر عوامل ناآرامی آرامش روح پیدا کرده و با عوامل ناآرامی روح مبارزه کنیم.

قرآن کریم برای آرامش انسان دو دستور می دهد، در سوره انعام آیه 82 می فرماید کسانی که ایمان داشته باشند و ایمان خود را با ظلم و ستم آلوده نکنند امنیت وآرامش از آن آن ها خواهد بود یعنی ایمان به انسان آرامش می دهد، وقتی انسان بداند که تنها نیست و خدایی وجود دارد که بر همه چیز قادر است سبب آرمش می شود.

 آیه 28 سوره رعد ،آیه می فرماید کسانی که ایمان داشته باشند و دل آن ها مطمئن به یاد خدا شود آرامش دارند، با یاد خدا دل ها آرامش پیدا می کند؛ گاهی مشکلاتی پیش می آید اگر انسان با خدا خلوت کند و از خدا بخواهد به آینده امیدوار می شود و طوفان یأس روح ما را متلاطم نمی کند، اعتماد به خداوند به روح آرامش و به انسان طول عمر می دهد.

 اعتماد به خداوند متعال به انسان توان می دهد که در برابر مشکلات قوی باشد و بایستد اما وقتی اعتماد نداشته باشد خود را در بیابانی تنها و مملو از وحشت می بیند، در روایات آمده که ممکن برای انسان با ایمان حادثه ای پیش آید و از دنیا برود اما هرگز خودکشی و انتحار نمی کند.

خود کشی کردن بر اثر ضعف ایمان است، وقتی انسان ایمان داشته باشد مأیوس نمی شود تا بخواهد خودکشی کند، انسانی که دارای قوت ایمان و اراده است هرگز سراغ خود کشی نمی رود.

یکی از اسباب فراهم شدن آرامش در دنیای پر تلاطم کنونی یاد خداوند متعال است، باید بسیار یاد خدا کرده و به بندگان خدا کمک کرد چون سبب آرامش انسان و جامعه می شود.

farhangi.whc.ir

مرحوم ملا عباس تربتی برای تبلیغ به کجا می‌رفت!؟

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 7ام خرداد, 1396

آیه:

خداوند متعال در قرآن می‌فرماید:

الَّذِینَ یُبَلِّغُونَ رِسالاتِ اللّهِ وَ یَخْشَوْنَهُ وَ لایَخْشَوْنَ أَحَداً إِلاَّ اللّهَ وَ کَفى بِاللّهِ حَسِیباً / احزاب۳۹

(این سنّت خداست در حق) آنان که تبلیغ رسالت خدا کنند و از خدا می‌ترسند و از هیچ‌کس جز خدا نمی‌هراسند

آینه:

حکایت؛ مرحوم ملا عباس تربتی در دهه عاشورا در تربت نمی‏ماند، با اینکه مجالس بسیاری در تربت منعقد می‏گشت و اصرار به ماندنش می‏کردند، اما به «کاریزک» روستایی کوچک بود، می‏رفت و می‌گفت: در شهر برای اداره کردن منابر و مجالس به قدر کفایت هستند، ولی در این روستاها کسی نیست.

در مشهد دوستان و مریدان فراوانی داشت که اصرار می‏کردند، مقیم مشهد شود و حاضر بودند برایش زندگی مرفهی درست کنند، خود او هم به سبب مجاورت امام رضا علیه‌السلام و بودن علمای عالی‌مقام که می‏توانست از محضر آن‌ها استفاده کند، مسلماً به این کار مایل بود، اما از لحاظ وظیفه شرعی در خود احساس می‏کرد، حاضر نشد و می‏گفت: در مشهد به‌قدر کافی علما و مبلغان هستند ولی در نواحی تربت مخصوصاً روستاها کسانی که به امور شرعی مردم برسند کمتر حضور دارند./ حوزه

 

*با اقتباس و ویراست از کتاب فضیلت‌های فراموش‌شده

عبادتِ خداوند بدون خدمت به مردم، كافى نیست

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 20ام اردیبهشت, 1396

… .وَأَقِیمُواْ الْصَّلوةَ وَءَاتُواْ الزَّكَوةَ وَمَا تُقَدِّمُواْ لأَنْفُسِكُمْ مِّنْ خَیْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ

 و نماز به پا دارید و زكات بپردازید و (بدانید كه) هر خیرى كه از پیش براى خود مى‏فرستید، آن را (در قیامت) نزد خداوند خواهید یافت. همانا خداوند به آنچه انجام مى‏دهید بیناست.

 در برابر خواست دشمن كه تضعیف ایمان مسلمانان است، خداوند براى حفظ ایمان آنها دستور مى‏دهد تا رابطه خودشان را با خداوند از طریق نماز، و با دیگر مسلمانان و خصوصاً محرومان از طریق زكات، تقویت نمایند.

 معمولاً دستور به نماز، همراه با زكات، در قرآن آمده است. شاید از آن جهت كه عبادتِ خداوند بدون خدمت به مردم، كافى نیست و از طرف دیگر، كمك به محرومان اگر در كنار بندگى خدا نباشد سر از غرور و تكبّر و منّت گذاردن و برده‏كردنِ محرومان در خواهد آورد.

 یكى از نگرانى‏هاى انسان آن است كه مردم، از زحمات و خدمات او، یا اطلاع پیدا نمى‏كنند و یا اگر فهمیدند قدردانى نمى‏كنند، لذا در انجام كار خیر سسست مى‏شود. این آیه مى‏فرماید: نگران نباشید زیرا خداوند آنچه را انجام مى‏دهید مى‏بیند و پاداش شما نزد خداوند محفوظ است./ حوزه

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

فقیرنوازی به سبک آیت الله العظمی مرعشی نجفی(ره)

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 30ام فروردین, 1396

آیه:

خداوند متعال در قرآن می‌فرماید:

ٱلَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَلَهُم بِٱلَّيْلِ وَٱلنَّهَارِ سِرًّا وَعَلَانِيَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ بقره/274

آن‌ها که اموال خود را، شب و روز، پنهان و آشکار، انفاق می‌کنند، مزدشان نزد پروردگارشان است

آینه:

حکایت؛ حجت الاسلام والمسلمین حاج سید محمود مرعشی نجفی نقل کرده‌اند: پس از رحلت پدرم روزی برای شرکت در جلسه ترحیمی که از طرف مقام معظم رهبری حضرت آیت‌الله خامنه‌ای برگزارشده بود، به تهران رفتم پیش از شرکت در آن جلسه برای استراحت مختصری به دفتر یکی از دوستان رفتم، پس از ورود به دفتر دوستمان، دیدم ایشان شدیداً متأثر است و به من گفت: مطلبی را امروز بایستی برای شما بگویم و آن این است:

مرحوم آقا به‌وسیله من و تنی چند از بازاری‌های تهران، وجوه قابل‌توجهی در اول هرماه حواله می‌فرمود، آن وجوه را من و دوستانم می‌بایست بر اساس فهرستی که آقا قبلاً به ما داده بودند بین فقرا و مستمندان تقسیم می‌کردیم، در آن لیست فقط آدرس منازلی در جنوب شهر تهران و محلات فقیرنشین بود، اما نام صاحبان منازل و اشخاص در آن لیست نبود. مرحوم آقا ما را مکلف فرموده بودند که پول‌ها و وجوهی که می‌فرستادند به آدرس‌های فوق ببریم و بدهیم، اما هیچ‌گاه سؤال نکنیم آنجا منزل کیست و نام صاحب‌منزل چیست، شاید خیلی از صاحبان منزل هم نمی‌دانستند این پول از کجا می‌رسد و از چه کسی حواله شده است، مرحوم آقا ما را قسم داده بودند تا من زنده هستم نباید هیچ‌کس حتی فرزندانم متوجه این موضوع شوند.
 همچنین نقل کرده‌اند: این عالم پارسا بسیاری از مواقع دستور می‌داد نابینایان فقیر شهر قم یا اطراف را دعوت به‌صرف شام و یا نهار کنند ولی نگویند از جانب چه کسی است و آن‌وقت خود ایشان به پذیرائی از آن‌ها می‌پرداخت و حتی کفش‌های آن‌ها را جفت می‌کرد و در جلو پایشان می‌گذاشت و آن‌ها می‌رفتند و نمی‌دانستند که میزبانشان چه کسی بود.1/ حوزه

خرّم آن کس که در این محنت گاه                      خاطری را سبب تسکین است2

با اقتباس و ویراست از کتاب مردان علم در میدان عمل
پروین اعتصامی