« ماجرای نماز شب آیت الله بهاءالدینی | عملی مهمتر از نماز و روزه و حج ! » |
جایگاه مصلحت طلبی در حکومت امام علی علیهالسلام
نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 5ام اسفند, 1391عدالت گمشده ای است که بشر همواره در تکاپوی آن است و عمری به درازای تفکر بشر دارد، لذا ادیان بزرگ یکی از اهداف خود را برقراری عدل و داد معرفی میکنند؛ آیه 25 سوره حدید گویای این مطلب است: «همانا ما پیامبران خود را با ادله و معجزات فرستادیم و برایشان کتاب و میزان و عدل نازل کردیم تا مردم براستی و عدالت گرایند.»
عدالت چنان آرمان بلندی است که حتی ستمگران آن را میستایند، اما این آرمان والا را همگان به یک گونه نمیبینند و تلقی یکسانی از ابعاد و گستره آن ندارند؛ چرا که عدالت در رفتار هر فرد جامعه با افراد دیگر و در رفتار حکومت و قوانین اجتماعی با افراد جامعه، همچنین در قراردادها و رسوم اجتماعی حاکم بر روابط افراد بروز مینماید.
حکومت حضرت علی (علیه السلام) بعد از حکومت حضرت محمد (صلی الله علیه وآله) تنها حکومتی است که نمونه کامل حکومت عدل الهی گردید؛ به خاطر اهمیتی که این مسئله در تاریخ اسلام و چه بسا تاریخ حکومتهای بزرگ دارد، بنا داریم لزوم عدالت در جوامع انسانی را بر اساس کلام گهربار آن حضرت، بویژه در نهج البلاغه مورد تبیین و بررسی قرار دهیم.
مصادیق و معانی عدالت
1- برابری افراد: ضرت علی (علیه السلام) به منظور تاکید بر اثبات این عدالت جهانی که حاکی از برابری کامل بین افراد جامعه است، اشاره میکند که عموم انسان ها با هم برابرند؛ چرا که انسانیت و وجود آنها یکی هست و جز به عمل و سود رساندن به دیگران بر یکدیگر امتیازی ندارند. چنان که در نامه ای خطاب به محمد بن ابوبکر (حاکم مصر) فرمودند: «همه را با یک چشم بنگر تا بزرگان جهت ظلم به دیگران در تو طمع نکنند و انسان های ضعیف از عدالت تو مایوس نگردند.»
در قضیه عقیل، برادر حضرت علی (علیه السلام) که از روی فقر و نداری مطالبه سهم بیشتری از بیتالمال داشت نیز دیده میشود که حضرت چطور با نزدیک ساختن آهن گداخته، ایشان را نسبت به عواقب کارشان متنبه كردند.
این داستان در کنار دیگر شواهد حاکی از آن است که ایشان بعد از رسیدن به خلافت، محور کارهای خود را مساوات، برابری و احقاق حقوق ستمدیدگان قرار دادند؛ خطبه 15 نهج البلاغه در بردارنده همین مطلب است:
مقابله با جرایمی از جمله رشوه و ربا که امروزه گریبانگیر جوامع مختلف از جمله جوامع اسلامی نیز شده است، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. کلام امیر مومنان علی(علیه السلام) در خطبه 53 نهج البلاغه خطاب به مالک اشتر، گویای همین مطلب است: «آن چنان قاضی را به بذل مال و افزایش حقوق توانگر ساز که در دادرسی مردم، دهان به رشوه نیالاید»
پاسخ حضرت علی (علیه السلام) به ملاحظه مصلحت در امر حکومت چه بود؟
«به خدا سوگند هر آنچه عثمان بیهوده بخشیده در هر کجا یابم گرچه با آنان زنانی را عقد کرده و یا کنیزانی خریداری کرده باشند همه را به بیت المال باز می گردانم.» و در این راه کمترین انعطافی از خود نشان ندادند؛ چنان که وقتی برخی اصحاب به ایشان پیشنهاد دادند که کمی در ایده خود تجدیدنظر کنند و مصلحت را نیز در نظر گیرند حضرت فرمودند:
«اگر آسمان های هفتگانه و آنچه که در آنهاست را به من ببخشند تا پوست جویی به ستم از دهان موری بازستانم و خدای را نافرمانی کنم، هرگز چنین نخواهم کرد.»
در واقع علت پذیرش خلافت توسط آن حضرت صرفاً اجرای عدالت بود، لذا ارزش حکومت نزد ایشان از کفش کهنهای کمتر بود مگر آن که بوسیله آن عدالتی اجرا شود.
2- برپایی حق: امام علی(علیه السلام) در خطبه 216 برپایی حق را عامل اصلاح روزگار و دوام حکومت بیان میفرماید.
3-بازگرداندن حقوق غصب شده: خطبه 15 در این مورد ایراد شده است.
4- نظارت بر فعالیتهای اقتصادی: برای جلوگیری از کم فروشی و احتکار بیان شده است.
5- مبارزه با فساد اقتصادی: مقابله با جرایمی از جمله رشوه و ربا که امروزه گریبانگیر جوامع مختلف از جمله جوامع اسلامی نیز شده است، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. کلام امیر مومنان علی(علیه السلام) در خطبه 53 نهج البلاغه خطاب به مالک اشتر، گویای همین مطلب است: «آن چنان قاضی را به بذل مال و افزایش حقوق توانگر ساز که در دادرسی مردم، دهان به رشوه نیالاید.»
6- مبارزه با تبعیض: در نظام حکومتی مبتنی بر حق، خاصه حکومت حضرت علی (علیه السلام) همه با هم برابرند. سیاه و سفید، عرب و عجم، مسلمان و غیرمسلمان؛ این در حالی است که اینک سازمان FBI مامور برخورد تبعیض آمیز با اقلیتهای سیاه پوست و مسلمان است که این پدیده، بویژه بعد از واقعه 11 سپتامبر تشدید یافته است.
7- حمایت از محرومان و مظلومان: آن حضرت معتقدند جامعه ای که حق محرومان در آن نادیده گرفته شود، قداست ندارد.
8- رعایت حقوق بشر: امروزه اکثر جوامع، خصوصاً جوامع غربی، ندای حقوق بشر سرمیدهند، اما دریغ از عمل؛ چنان که همواره شاهدیم انسان های سیاه پوست به جرم سیاهی، فقیران به جرم فقر و اقلیت های مذهبی به جرم پیروی از مذاهب، از حقوق اولیه و طبیعی خود محرومند، ولی بر اساس نظر امام علی(علیه السلام) همه انسان ها آزاد آفریده شده و همه بندگان خدا هستند.
سخن گهربار ایشان در نامه 31 گویای همین مطلب است: «بنده غیر خودت نباش؛ چرا که خداوند تو را آزاد آفریده است.» این سخن دربردارنده مفهوم کرامت والای انسانی است؛ چرا که در دین اسلام انسان، جانشین خداوند در زمین معرفی شده است، لذا شایسته تکریم است، برخلاف غرب که اندیشه حقوق بشر، ریشه در تفکر اومانیستی (انسان گرایی) دارد.
علت پذیرش خلافت توسط آن حضرت صرفاً اجرای عدالت بود، لذا ارزش حکومت نزد ایشان از کفش کهنهای کمتر بود مگر آن که بوسیله آن عدالتی اجرا شود
مذموم دانستن کار کشیدن از افراد در جوانی و رها کردن آنها در پیری
ناگفته نماند که امیر مومنان توجه خود را صرفاً به زیردستان مسلمان مبذول نداشته اند، بلکه دیگر اقلیتهای مذهبی نیز مشمول عنایت حضرتش بوده اند؛ چنان که روزی ایشان در مسیرشان به پیرمرد یهودی برمیخورند که در اثر پیری و کار زیاد فرتوت گشته و برای امرار معاش محتاج دیگران شده بود، لذا می فرمایند درست نیست وقتی که این پیرمرد توان کار کردن داشت، او را به کار گماشته و حال که ناتوان گشته او را به حال خود وانهاده اند؛ سپس وی را مورد تفقد قرار دادند.
همچنین وقتی خبر رسید که یکی از سپاهیان معاویه به خانه یک زن مسلمان و یک زن غیر مسلمان هجوم برده و خلخال، دستبند و گوشواره هایش را کنده اند و آنها جز گریه و فریاد چیزی برای دفاع نداشته اند به خشم آمده و فرمودند: «اگر به خاطر این حادثه مرد مسلمانی از اندوه بمیرد، برای او ملامتی نیست بلکه نزد من سزاوار و بجاست.»
البته دایره این عدالتخواهی به قدری گسترده است که حتی قاتلش را نیز در بر میگیرد. ایشان بعد از ضربت خوردن به دست ابن ملجم خطاب به فرزندانشان می فرمایند: «من دیروز با شما همدم بودم و امروز عبرتی برای شما هستم و فردا از شما جدا میشوم. اگر زنده بمانم اختیار خونم در دست خودم میباشد و اگر از دنیا رفتم، کوچ از این دنیا وعده گاه من است و اگر قاتل را ببخشم، بخشش برای من وسیله تقرب به خداست و پاداش نیکی نیز برای شما دارد.»
در باب صلح طلبی آن حضرت باید گفت که در جنگ ها همواره میکوشیدند، آغازکننده جنگ نباشند و مسئله را به مذاکره فیصله دهند؛ به طور مثال در جریان جنگ جمل برای زدودن ترس از دشمن و جلب اعتماد آنها علاوه بر امان دادن به دشمنان، کشتار غیر نظامیان (زنان، اطفال و سالخوردگان) را بشدت محکوم میکنند؛ این در حالی است که امروزه سیاستهای جنگ طلبانه قدرت های بزرگ مانند آمریکا و اسرائیل، بیشتر غیر نظامیان را هدف گرفته و ما همواره شاهد قتل عام و مجروح شدن کودکان بی گناه هستیم؛ كه این مسئله ما را بر آن می دارد تا بپرسیم «ای منادیان حقوق بشر این رفتارهای ددمنشانه در کدام بند از حقوق بشر جا گرفته؟ و چطور می توانید مفهوم عدالت را بر این اساس تفسیر و تبیین کنید؟»
منبع :
مجله رواق اندیشه ؛ مقاله زهرا سالاری طرزقی
سایت حوزه
فرم در حال بارگذاری ...