زندگی واقعی وقتی است که قلب شما با وجود همۀ مشکلات، آرام و مطمئن باشد.

 

روزي پادشاهی اعلام کرد به کسی که بهترین نقاشی زندگی را بکشد، جایزة بزرگی خواهد داد.

هنرمندان زیادي نقاشی هایشان را براي پادشاه فرستادند. پادشاه به تمام نقاشی ها نگاه کرد ولی فقط

به دو تا از نقاشی ها علاقه مند شد. در نقاشی اول، دریاچه اي آرام با کوه هاي صاف و بلند بود.

بالاي کوه ها هم آسمان آبی با ابرهاي سفید کشیده شده بود. همه گفتند: این بهترین نقاشی زندگی

است. در نقاشی دوم، هم کوه بود ولی کوهی ناهموار و خشن، در بالاي کوه هم آسمانی خشمگین و

در پایین کوه آبشاري با آبی خروشان کشیده شده بود. وقتی پادشاه از نزدیک به نقاشی نگاه کرد،

دید که پشت آبشار روي سنگ ترك برداشته، بوته اي روییده و روي بوته هم پرنده اي لانه ساخته و

روي تخم هایش آرام نشسته است. پادشاه نقاشی دوم را انتخاب کرد.

همه اعتراضکردند ولی

پادشاه گفت: زندگی در جایی که مشکل و سختی اي نیست، معنی ندارد. زندگی واقعی وقتی است

که قلب شما با وجود همۀ مشکلات آرام و مطمئن است. این معنی واقعی زندگی است .

در برابر یک مشکل، امتیازي به همان اندازه وجود دارد

 

 با «! تبریک میگویم » : او گفت «. ما با یک مشکل مواجه شدهایم » روزي به یکی از دوستانم گفتم

اما «. خواهش میکنم شوخی نکنید؛ این مشکل بسیار خطیري است » : پاسخش کاملاً گیج شدم؛ گفتم

همیشه » : و سپس افزود «. در این صورت: دو بار تبریک میگویم » : او اصلاً اعتنایی نکرد و پاسخ داد

«. به خاطر داشته باشید که در هر کاري، در برابر یک مشکل، امتیازي به همان اندازه وجود دارد

مشکلات زندگی ممکن است (که اغلب نیز چنین است) فیالنفسه خوب باشد.

 

 تقریباً تمام مردم هنگام مواجهه با یک مشکل بر بخت بدشان لعنت میفرستند؛ در حالی که مشکلات

زندگی ممکن است (که اغلب نیز چنین است) فیالنفسه خوب باشد.

فکر میکنید اگر خداوند بخواهد نعمتی را به شما ارزانی کند، چگونه این کار را میکند؟ آیا آن را در

یک بستهبندي زیبا و رنگارنگ پیچیده و درون یک سینی نقرهاي به دستتان میدهد؟ خیر. خداوند

بسیار داناتر است. او این نعمت را در قلب یک گرفتاري بزرگ و دشوار جاي میدهد و با صبر و

تأمل به انتظار مینشیند تا ببیند آیا شما این مشکل را میشکافید تا به مروارید درونش دست یابید یا

خیر؟

دیدگان مهربار خداوند مراقب ماست.

 

 در زندگی هر انسانی لحظاتی رخ می دهد که شخصدر بدترین و سخت ترین شرایط قابل

تحمل خود قرار می گیرد. البته ممکن است حد تحمل یک شخصخیلی بیشتر از حد تحمل

دیگري باشد، اما خداوند کاینات در سخت سازي شرایط زندگی براي هیچکس استثنایی قائل نمی

شود. در این شرایط سخت که همه چیز ناامید کننده و عذاب آور است در این حالت همه چیز به

یک باره براي جسم و روح و ذهن یک انسان مومن دگرگون می شود و او مانند کسی که در بهترین

و مطمئن ترین و مقتدرترین شرایط زندگی قرار دارد دوباره امیدوار و مطمئن و بی اعتنا به همۀ

اهریمنانی که در اطراف او به پایکوبی مشغول اند، آرامشی عمیق و ملکوتی را تجربه می کند.

خدا قول نداده!

 

خدا قول نداده آسمون همیشه آبی باشه و باغ ها پوشیده از گل.

قول نداده زندگی همیشه به کامت باشه.

خدا روزهاي بی غصه و شادي هاي بدون غم و سلامت بدون درد رو هم قول نداده.

خدا ساحل بی طوفان، آفتاب بی بارون و خنده هاي همیشگی رو قول نداده.

خدا جاده هاي آسون و هموار، سفرهاي بی معطلی رو قول نداده.

قول نداده کوه ها بدون صخره باشن و شیب نداشته باشن. رودخونه ها گل آلود و عمیق نباشن.

قول داده؟!

ولی خدا رسیدن یه روز خوب رو قول داده.

خدا روزي روزانه، استراحت بعد از هر کار سخت و کمک تو کارها و عشق جاودان رو قول داده.

عجب روزي می شه اون روز.

پس ناملایمات زندگی رو شکر بگو و فقط از خودش کمک بگیر که او جاودانه است و بس.

ناامیدي مثل جاده اي پر دست اندازه که از سرعت کم می کنه اما همین دست اندازا نوید یه جادة

صاف و وسیع رو بهت می ده. زیاد تو دست اندازا نمون.یا علی بگو، گازشو بگیر و برو جلو. علی

یارت.

هیچگاه از مشکلات زندگی گله نکنید.

 

امروز یک روز خوب براي یک بازیگر تئاتر بود او حسابی شانس آورد. جریان از این قرار بود که

او به سالن آمفی تئاتر رفت و در آن جا یکی از کارگردان هاي مشهور و بنام تئاتر را دید. کارگردان

از چهرة بازیگر ما خوشش آمد و به او پیشنهاد داد در پروژة جدیدش که یک تئاتر هنري بود نقش

اصلی را ایفا کند.در قبال این نقش دستمزد قابل توجهی هم می گرفت.دیگر از این بهتر نمی شد.

راستی شما هم دوست داشتید جاي آن بازیگر خوش شانس بودید؟ احتمالاً جوابتان مثبت است.

حالا اگر به شما بگویم او قرار بود نقش یک آدم فقیر یا فلج یا مظلوم را بازي کند چه؟ آیا موضوع

فرق می کرد و از شوق بازیگر براي بازي در تئاتر کم می شد؟ مسلماً نه! مهم این است که در صحنه

خوب بازي کنیم و بتوانیم حق مطلب را ادا کنیم. مهم این است که نقش اصلی را ما ایفا کنیم، چه

اهمیتی دارد اگر نقش ما سخت است، چه اهمیتی دارد اگر مجبور باشیم گاهی اوقات گریه کنیم یا

بخندیم، نقش ما هر چه باشد باید آن را به خوبی اجرا کنیم.

وقتی این نقش را یک کارگردان بزرگ به ما پیشنهاد می کند، براي ما افتخار خواهد بود و چه

افتخاري بالاتر از این که در صحنۀ تئاتر دنیا که کارگردانی به خوبی و بزرگی خداوند دارد نقشی هم

به ما برسد. خداوند به تو لیاقت بندگی اش را بخشیده و تو را به صحنۀ زندگی فرستاده تا نقشی را

اجرا کنی. در آن لحظه که سرنوشت تو را برایت خواند تو با تمام وجود پذیرفتی و به این دنیا

آمدي تا مبارزه کنی و در این مبارزه پیروز شوي و با سربلندي به پیشگاه خداوند بازگردي. مهم

نیست که در صحنۀ تئاتر زندگی چه نقشی داریم، نقش آدم پول دار یا فقیر، دکتر یا معلم! سالم یا

مریض! مهم این است که نقش خود را خوب ایفا کنیم، چون بعد از تمام شدن تئاتر قرار است از

کارگردان بزرگ،دستمزد خوبی بگیریم .

نباید هیچگاه از مشکلات زندگی گله کنیم چون کارگردان ها نقش هاي سخت و حساس را

همیشه به بازیگران قابل می سپارند. اگر در زندگی نقش ما دشوار است چرا از این که خداوند ما را

انتخاب کرده به خود نبالیم؟ حتماً در وجود ما چیزي بوده که ما را لایق دانسته و نقشدشواري به ما

بخشیده است.

٥

همۀ ما در زندگی رسالتی بر دوش داریم باید آن را بشناسیم، باور کنیم و به بهترین نحو آن را

انجام دهیم.

بخاطر مشکلات و سختی ها و تلخی ها هم باید تشکر کرد.

 

 قرآن در سورة بقره می فرماید: چه بسا چیزهایی که شما دوست ندارید، ولی در حقیقت به نفع

شماست و چه بسیار چیزهایی که شما دوست دارید، ولی به ضرر شماست.

اگر بدانیم؛ دیگران مشکلات بیشتري دارند.

اگر بدانیم؛ مشکلات، توجه ما را به خداوند بیشتر می کند.

اگر بدانیم؛ مشکلات، غرور ما را می شکند و سنگدلی ما را برطرف می کند.

اگر بدانیم؛ مشکلات، ما را به یاد دردمندان می اندازد.

اگر بدانیم؛ مشکلات، ما را به فکر دفاع می اندازد.

اگر بدانیم؛ مشکلات، ارزش نعمت هاي گذشته را به ما یاددآوري می کند.

اگر بدانیم؛ مشکلات، کفّارة گناهان است.

اگر بدانیم؛ مشکلات، سبب دریافت پاداش هاي اُخروي است.

اگر بدانیم؛ مشکلات، هشدار و زنگ بیدار باش قیامت است.

اگر بدانیم؛ مشکلات، سبب شناسایی صبر خود و یا سبب شناسایی دوستان واقعی است.

اگر بدانیم؛ ممکن بود مشکلات بیشتر یا سخت تري براي ما پیش آید، خواهیم دانست که تلخی

هاي ظاهري نیز در جاي خود شیرین است.

آري، براي کودك، خرما شیرین و پیاز و فلفل تند و ناخوشاینداست، اما براي والدین که رشد و

بینش بیشتري دارند، ترش و شیرین هر دو خوشایند است. به یکی از اولیاي خدا گفته شد حقّ

تشکّر از خداوند را بجا آور. او گفت: من از تشکرّ و سپاس او ناتوانم. خطاب آمد: بهترین شکر

همین است که اقرار کنی من توان شکر او را ندارم. سعدي گوید:

از دست و زبان که برآید                 کز عهدة شکرش به در آید

بنده همان به که ز تقصیر خویش           عذر به درگاه خدا آورد