موضوع: "فرهنگی"

خوب دانم كه به ناگاه، تو برميگردي... .

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان

 

روایات علائم ظهور و لغزش دو گروه

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 20ام آذر, 1396

در تطبیق روایات علائم ظهور دو گروه دچار لغزش شدند:

۱- گروهی که در تطبیق آنها -هر چند با حسن نیت- شتاب کردند بدون آن که روش های صحیح و مورد لزوم در این گونه روایات را رعایت کنند، این افراد دچار لغزشی بزرگ شدند و ناخواسته راه را برای غرض ورزان هموار کردند. اگر کسی در این باره تاریخ را مطالعه کند در می یابد که علائم ظهور بارها و در زمان های مختلف تطبیق داده شدند و هر بار خطای آن آشکار شد، ولی مجددا علائم را تطبیق کردند.

۲- گروهی که پیرو هوای نفس خود بودند، شیوه آنها برای فریب پیروانشان به این صورت بود که برای جذب افراد ساده لوح و زود باور پرچم های ضلالت و گمراهی را برافراشتند ومجموعه ای از روایات ضعیف و متشابه درباره علائم ظهور را جمع آوری کرده و با تکلف بر خود و جریان خود تطبیق کردند، سپس با امیدوار کردن مردم به آرزوهای پوچ و مطرح کردن ادعاهای باطل شبهات را در قلب آنها قرار دادند.

روایت شده است که حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرموده اند: (از شبهه و حق پوشی بپرهیزید، زیرا دیر زمانی است که فتنه پرده های سیاه خود را گسترده و تاریکی آن دیدگان را فرو پوشانده است) و همچنین می فرماید: (فتنه ها هنگامی که روی می آورند با حق مشتبه می شوند و چون روی گردانند بیدار می سازند، در هنگام آمدن مورد انکار و ناشناس اند و چون می گذرند شناخته می شوند).

از خداوند متعال مسألت داریم تمام مؤمنین را از شر فتنه های تاریک و هواهای نفسانی باطل حفظ کند و آنها را از منتظران واقعی آن حضرت قرار دهد؛ در حدیث شریف آمده است:(کسی که در انتظار فرج ما بمیرد هم رتبه کسی است که با قائم آل محمد علیه السلام قیام می کند).

دفتر مرجع عالیقدر آقای سید علی حسینی سیستانی (دام ظله) نجف اشرف

بخش پاسخ گوئی به سؤالات شرعی/ سایت فرهنگی حوزه های علمیهخواهران

خواص انگشتر عقیق از منظر روایات

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 20ام آذر, 1396

حسین بن خالد از امام رضا (ع) نقل کرده است که ایشان فرمودند: «امام صادق (ع) فرموده است: هر کس انگشترى به دست کند که نگین آن عقیق باشد تهیدست نمى ‌شود و کارش به بهترین وجه فرجام خواهد یافت.»

همچنین، حسن بن على وشّاء از امام رضا (ع) نقل کرده است که فرمودند: «هر کس با انگشتر عقیق قرعه زند بهره او کامل‌تر خواهد بود.»

عبد الرّحیم قصیر مى‌ گوید: حاکم براى احضار یکى از فرزندان ابوطالب که جنایتى مرتکب شده بود کسى را فرستاد. او در راه به امام صادق (ع) رسید. امام (ع) فرمودند: «انگشترى عقیق به او برسانید.» راوى مى‌ گوید: انگشترى عقیق به او رساندند و از حاکم آزارى ندید.

همچنین، عمرو بن ابى المقدام مى‌ گوید: مردى که تازیانه خورده بود بر امام باقر (ع) گذر کرد. حضرت (ع) فرمودند: «انگشتر عقیق او کجا است؟ بدانید اگر انگشتر عقیق به دست داشت تازیانه نمى‌ خورد.»

 

و در حدیث دیگر آمده است که امام صادق (ع) فرمودند: «انگشتر عقیق باعث ایمنى در سفر خواهد بود.»

حسین بن مزید مى ‌گوید: امام صادق (ع) از پدرش از پدرانش از امیرمؤمنان (ع) نقل کرده است که فرمودند: «انگشتر عقیق به دست کنید تا خدا به شما برکت دهد و از بلاها ایمن باشید.»

و نیز به همین سند نقل شده است که مردى به رسول خدا (ص) شکایت کرد که راهزنان راه را بر من بستند و اموالم را بردند. پیامبر (ص) به وى فرمودند: «چرا انگشتر عقیق به دست نکردى؟ به دست کردن انگشتر عقیق آدمى را از هر بلایى حفظ مى‌کند.»

علاوه بر این، در حدیث دیگر از امام باقر (ع) نقل شده است که فرموده اند: «هر کس انگشتر عقیق به دست کند، تا زمانى که آن را در دست دارد پیوسته نیکى مى‌بیند، و همواره از جانب خدا محافظى خواهد داشت.»

عقیل بن متوکل در حدیثى مرفوعه از امام صادق (ع) از پدرش از جدّشان نقل کرده است که فرموده اند: «هر کس انگشترى عقیق بسازد و در آن نقش کند «محمّد نبىّ اللَّه و علىّ ولىّ اللَّه» خداوند او را از مرگ بد حفظ مى‌ کند و جز بر فطرت الهى نمى‌ میرد.»

و نیز على بن محمّد بن اسحاق شیبانى در حدیثى مرفوعه از امام صادق (ع) نقل کرده است که فرموده اند: «هیچ دستى به سوى خدا بالا نرفته است که محبوب‌تر باشد از دستى که در آن انگشتر عقیق باشد.»

زیاد قندى از موسى بن جعفر (ع) از پدرش جعفر بن محمّد (ع) از پدرش محمّد بن علىّ (ع) از پدرش على بن الحسین (ع) از پدرش حسین بن على (ع) نقل کرده است که فرمودند: «پس از آنکه خداوند موسى بن عمران (ع) را آفرید، با وى در طور سینا سخن گفت، آنگاه به زمین نظرى افکند و از نور روى خود عقیق را آفرید، سپس فرمود: «به ذات خود سوگند یاد کرده‌ام که کسى را که انگشتر عقیق به دست دارد به آتش دوزخ عذاب نکنم به شرط آنکه على (ع) را دوست داشته باشد.»afkarnews.ir

 

دلايل ترك نماز، پس از ازدواج چيست؟

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 18ام آذر, 1396


(از زماني كه ازدواج كرده ام، نماز را ترك كرده ام. دليل اين موضوع چيست؟)


قبل از پاسخ به سوال اين نكته را يادآور مي شويم كه برخي افراد به هنگام روبرو شدن با مشكلي گرايش شديدي به نماز و دعا پيدا مي كنند اما پس از پشت سر گذاشتن مشكل همه چيز را تمام شده مي دانند لذا به سرعت وضعيت گذشته خود را فراموش كرده و به مسائل معنوي كم توجه مي شوند و حتي بعضي به آن پشت مي نمايند.
خداوند متعال در وصف چنين افرادي فرموده است:«وَ إِذا مَسَّ الْإِنْسانَ ضُرٌّ دَعا رَبَّهُ مُنيباً إِلَيْهِ ثُمَّ إِذا خَوَّلَهُ نِعْمَةً مِنْهُ نَسِيَ ما كانَ يَدْعُوا إِلَيْهِ مِنْ قَبْلُ وَ جَعَلَ لِلَّهِ أَنْداداً لِيُضِلَّ عَنْ سَبيلِهِ قُلْ تَمَتَّعْ بِكُفْرِكَ قَليلاً إِنَّكَ مِنْ أَصْحابِ النَّارِ»[1]؛«هنگامى كه انسان را زيانى رسد، پروردگار خود را مى‏ خواند و به سوى او باز مى گردد؛ امّا هنگامى كه نعمتى از خود به او عطا كند، آن چه را به خاطر آن قبلا خدا را مى خواند از ياد مى‏ برد و براى خداوند همتايانى قرار مى‏ دهد تا مردم را از راه او منحرف سازد؛ بگو:«چند روزى از كفرت بهره ‏گير كه از دوزخيانى!»
مهم ترين دليلي كه ممكن است موجب ترك نماز پس از ازدواجتان شده باشد اين است كه شما به هدفي كه براي نماز خواندن ترسيم نموده بوديد – يعني ازدواج - دست يافته ايد و پس از ازدواج ديگر دليلي براي نماز خواندن خود نمي يابيد.
به اين معنا كه ممكن است شما بالاترين هدفي كه براي زندگي خود ترسيم نموده بوديد دست يابي به ازدواج بوده باشد و براي رسيدن به اين هدف نيز بهترين راهي كه پيش روي خود مي ديديد روي آوردن به خدايي بود كه مي توانست شما را به هدفتان برساند، لذا به امور معنوي از جمله خواندن نماز توجه مي كرديد؛ اما پس از رسيدن به هدف خود (يعني ازدواج)، ديگر دليلي براي خواندن نماز نمي بينيد لذا آن را ترك كرده ايد.
اما نبايد دو نكته را فراموش كرد:
اول: نياز انسان به درگاه الهي تنها منحصر در امر ازدواج و ديگر مشكلات نمي باشد بلكه انسان هم چون چراغي كه براي روشن ماندن خود به طور دائم نياز به جريان الكتريسيته دارد در تمامي مراحل زندگي خود چه در امر ازدواج و چه ديگر امور مختلف زندگي از جمله سختي هاي آن نياز به فيض الهي دارد چرا كه به تعبير خداوند متعال همه ما نيازمند خداوند متعال مي باشيم آن جا كه مي فرمايد:«يا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَى اللَّه‏»[2]؛«اى مردم شما(همگى)نيازمند به خداييد.»
دوم: ترك نماز يعني بستن تمامي راه هاي رسيدن به آثار و بركات دنيوي و اخروي و قبول اين موضوع يعني قبول از دست دادن آرامش روحي، از دست دادن شادابي روح، از دست دادن رحمت الهي و به طور خلاصه از دست دادن سعادت دنيا و آخرت./ .shahrekhabar.com

پي نوشت :
[1]- زمر (39)، آيه 8
[2]- فاطر (35)، آيه 15
كتاب پرسش ها و پاسخ هاي نماز، سيد حسن موسوي (مركز تخصصي نماز)

گرامیداشت هفته وحدت، میلاد پیامبر رحمت و رئیس مذهب علیهما السلام

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 12ام آذر, 1396

به یا د محمّد ( ص ) روان شـاد کن

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 12ام آذر, 1396

بسم الله الرحمن الرحیم

أَطیعُوا اللّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لا تَنازَعُوا (انفال/ 46)


فرارسیدن هفته وحدت، سالروز ولادت حضرت محمد صلی الله علیه و آله و امام صادق علیه السلام گرامي باد .

هفته ي درس آموزي از معلم بشريت، حضرت ختمي مرتبت (صلی الله علیه و آله) و فرزند گرانقدرایشان فرارسیده است

كه به بركت ميلاد سفیران الهی،

چهره ي جهان دگرگون شد؛

شرك ها به توحيد مبدل گشت؛

عبادت خالق متعال جاي اطاعت از طاغوت ها را گرفت؛

نفاق ها به يكرنگي گرائيد؛

و خصومت ها و دشمني هاي چندين ساله، به “اخوت اسلامي” تبديل شد؛

مهاجر و انصار، برادر شدند؛

عرب و عجم، يار هم گشتند؛

سفيد و سياه برابر گرديدند

و …….

اختلافات ریشه عقب ماندگی ها و عقب افتادگی هاست و وحدت زمینه ساز پیشرفت و ترقّی در مسیر پیشبرد امور است، اگر قانونمداری حاکم گردد و مردم بر محور اتّحاد گام نهند هیچگاه متضرّر نخواهند شد.

قبله ي مشترك، رسول مشترك، كتاب واحد و رهبر واحد، وحدت بخش قشرهاي اين امت اسلامی است.

امام علی(علیه السلام) می‌فرمایند: هیچ کس وجود ندارد که به وحدت امّت محمّد (صلی الله علیه و آله) و به انس گرفتن آنان به همدیگر، از من دلسوزتر باشد. 
نهج البلاغه، ترجمه دشتى، ص621



پیمبـر، بود روشنی بخش جا ن

جها ن روشن از نور پیغمبرا ن

به یا د محمّد ( ص ) روان شـاد کن

فرا موش یاد ش ز یادت مکن

اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجّل فرجهم واللعن أعدائهم

 

یقین ما ضعیف است...

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 9ام آذر, 1396

آیت الله بهجت گفتند: اگر از قرآن استفاده نمی‌کنیم برای این است که یقین ما ضعیف است، از این رو، اگر خود امام (علیه السلام) را هم ببینیم، تغییر حالی در ماحاصل نمی‌گردد.

آیت الله محمد تقی بهجت بیان کردند: چنان چه عده ای در حال حضور به ائمه (علیه السلام) بد و ناسزا می‌گفتند، چنان که شخصی به امام جواد (علیه السلام) گفت: «به نظرم که تو مست هستی»، حضرت فرمود: «خداوندا، اگر تو میدانی که من روزه دار هستم، مزه‌ی آهن و خواری اسیری را به این شخص بچشان»؛ و آن شخص زود هلاک شد. امام (علیه السلام) و قرآن، با کتاب رستم و اسفندیار فرق دارند! آیا ما اهل قرآن هستیم یا نه، عمری برای تعجیل فرجش دعا کردیم، نکند از آن‌ها نباشیم.

ایشان افزودند: آیه‌ی قرآن که می‌گوید: «اگر قرآنی وجود داشت که به واسطه آنکوه‌ها سیر شود، یا زمین به آن پیموده و شکافته شود، یا با مردگان سخن گفته شود.»، آیا امور مذکور در آیه شریفه، فرض محال یا غیرواقع است، یا می‎‌خواهد بفرماید که اهلش با این قرآن، همه‌ی این کارها را می‌توانند انجام دهند؟

آیت‌الله بهجت گفتند: از جاحظ که یکی از علمای عامه است، نقل شده که: «فلان خطبه امیرالمومین (علیه السلام) را چهل مرتبه مطالعه کردم و در هر بار استفاده جدید کردم». قرآن هم اینگونه است که با مطالعه و تامل و تدبر در آیات آن، انسان برداشت‌ها و استفاده‌هایی می‌کند که قبلا نکرده بود.

 

ادب در برابر قرآن و رسول خدا صلی الله علیه و آله

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 5ام آذر, 1396

“إِنَّ الَّذِینَ یَغُضُّونَ أَصْواتَهُمْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ أُولئِکَ الَّذِینَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوى‌ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ عَظِیمٌ"  (حجرات/3) ادب داشته باشیم. به پیغمبر نگویید: محمد! بگویید: یا رسول الله! یا نبی الله! «لا تَجْعَلُوا دُعاءَ الرَّسُولِ» (نور/63) بعضی خانه‌ها مثلاً زن شوهرش را صدا می‌کند، احمد! بگو: احمد آقا! مرد خانمش را صدا می‌زند: فاطی! بگو: فاطمه خانم، حاج خانم! فاطی، احمد! تحصیلات فوق لیسانس است. متأسفانه! کلاس بالاست ادب پایین است. گفت: خیابان‌ها گشاد است، روح‌ها کوچک است. خیابان بزرگ است، روح کوچک است. پیغمبر ما حتی بچه‌ها را صدا نمی‌زند. با کنیه صدا می‌زد. با لقب! این هایی که می‌گویم از قرآن است. «لا تَجْعَلُوا» قرار ندهید، «دُعاءَ الرَّسُولِ بَیْنَکُمْ کَدُعاءِ بَعْضِکُمْ بَعْضاً» یعنی وقتی پیغمبر را صدا می‌زند فکر نکن پسرعمه‌ات را صدا می‌زنی. خانم انگار دخترعمه‌اش را صدا می‌زند.

بعضی‌ها کتاب می‌نویسند، باکمال تأسف می‌نویسند: امام صادق(س)، خوب بنویس (سلام الله علیه)، صرفه جویی می‌کند. انگار در تمام عمرش دقت کرده و فقط این (سلام الله) و (علیه السلام) را می‌خواهد صرفه جویی کند. عین وهابی‌های مکه، می‌گویی: چرا در قبرستان یقیع لامپ نیست؟ می‌گوید: اسراف است. مثل اینکه تمام پولها در مکه حلال است، فقط این لامپ سر قبر امام حسن اسراف است. این فکر بدی است. هرچه می‌نویسد، حرف می‌زند. اما به (علیه‌السلام) که می‌رسد…

یک کسی بود خیلی از او بدم آمد. کتابش را هم کنار گذاشتم. دیدم نوشته امام صادق، برای اینکه صرفه جویی کند، نوشته: دق! صا را برای صرفه جویی ننوشته است. حدیث داریم وقتی نوشتی (علیه السلام) تا این کلمه روی کاغذ هست در حق تو دعا می‌نویسند. ادب! به ما گفتند: دست بی وضو روی اسم امامان نگذار. احترام است. دست بی وضو روی کلمات قرآن نگذار. الآن ابولهب وارد اینجا شود، کله‌ی او را می‌کنیم. چون خیلی پیغمبر را اذیت کرد. اما تا مادامی که اسم ابولهب در قرآن است، شما دست بی وضو هم روی ابولهب نمی‌توانی بگذاری. «تَبَّتْ‌ یَدا أَبِی لَهَبٍ وَ تَب‌» (مسد/1) تا مادامی که اسم ابولهب در قرآن است، قرآن مقدس است. دست بی وضو به ابولهب نمی‌شود گذاشت. ولی بیرون که رفتی او را بکش! ولی تا مادامی که در قرآن است، مقدس است. این جلد قرآن فرض کنید چرم است. اگر چرم کفش باشد نمی‌بوسیم. ولی تا مادامی که این چرم جلد قرآن است می‌بوسیم. نه بخاطر چرم بودنش، به خاطر اینکه جلد قرآن است. ما باید احترام قائل شویم و ادب کنیم.

تواضع؛ «وَ مَنْ یَقْنُتْ مِنْکُنَّ لِلَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تَعْمَلْ صالِحاً نُؤْتِها أَجْرَها مَرَّتَیْنِ‌ وَ أَعْتَدْنا لَها رِزْقاً کَرِیماً» (احزاب/31) از خانم‌ها آن خانمی که نسبت به پیغمبر متواضع هست و عملش عمل صالح است، اجری دو برابر دارد.

تسلیم؛ اگر پیغمبر چیزی گفت، بگوییم: چشم! پیغمبر گفت: چشم و خلاص! آیه‌اش این است «و ما کان…» پیغمبر در غدیر خم گفت: علی! چشم، تمام شد. «وَ ما کانَ‌ لِمُؤْمِنٍ‌ وَ لا مُؤْمِنَةٍ» (احزاب/36) نه مرد با ایمان، نه زن با ایمان، «إِذا قَضَى اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَمْراً» وقتی خدا و رسول یک دستوری دادند، «أَنْ یَکُونَ لَهُمُ الْخِیَرَةُ» شما دیگر اختیار نداری. اختیار داری تا مادامی که پیامبر حرفی نزده است. اما اگر پیغمبر دستور داد این کار بشود دیگر در مقابل پیغمبر اختیار نداری. «مِنْ أَمْرِهِمْ وَ مَنْ یَعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ» اگر با اینکه پیغمبر حرفی را زده و شما ضد حرف پیغمبر عمل کنید، «فَقَدْ ضَلَّ ضَلالًا مُبِیناً» پیغمبر چه فرمود؟ فرمود: «علیٌ مع الحق و الحق مع علی» این را شیعه و سنی نقل کردند. علی با حق است. آنوقت قرآن می‌گوید: «فَما ذا بَعْدَ الْحَقِ‌ إِلَّا الضَّلالُ» (یونس/32) اگر حق را نگرفتی، هر راهی بروی گمراه هستی. یکبار دیگر… «علیٌ مع الحق» این یک حدیث است که شیعه و سنی قبول دارند. قرآن می‌گوید: «فَما ذا بَعْدَ الْحَقِ‌ إِلَّا الضَّلالُ»! بعد از حق هرجا بروی، دنبال هرکس بروی گمراهی است. این رابطه ما با پیغمبر است.

صرف اینکه اسم پیغمبر را می‌شنویم صلوات می‌فرستیم این یک قدم است. باید خمس داد، اطاعت کرد. حجاب ما باید پیغمبر پسند باشند. تجارت ما باید پیغمبر پسند باشد. می‌شود انسان مثل جابر به جایی برسد که پیغمبر به جابر بگوید: «انت منا» تو از ما هستی. همین حضرت عبدالعظیم در شهر ری که ثواب زیارتش ثواب زیارت کربلا را دارد، می‌دانید امام به او چه گفت؟ امام فرمود: «أنت ولینا حقا» حقاً تو ولی ما هستی. خیلی مقام است. امام دهم به عبدالعظیم حسنی بگوید… رفت گفت: آقا می‌خواهم عقایدم را عرضه کنم. عقیده من در مورد توحید این است. در مورد نبوت و معاد این است. تمام افکارش را به امام دهم عرضه کرد. گفت: درست است؟ گفت: بله. عقاید تو درست است. «أنت ولینا حقا» حقاً شیعه درجه یک تو هستی. اشکال دارد امام زمان به ما بگوید: «أنت ولینا حقا»؟ ما می‌توانیم طوری باشیم.

یکبار در حرم امام رضا بودم. یکی از علما مرا دید و گفت: آقای قرائتی چند سال است طلبه هستی؟ گفتم: من از پانزده سالگی طلبه هستم. یادم نیست گفتم: چند سال. الآن بالای پنجاه سال است. گفت: حضرت علی یارانش را می‌دید لذت می‌برد، امیرالمؤمنین سلمان و ابیذر و مقداد و میثم را می‌دید، لذت می‌برد. تو که پنجاه سال هست طلبه هستی… البته آن زمان پنجاه سال نبود. تو که دهها سال است طلبه هستی، شده حضرت مهدی یکوقت به تو نگاه کند و لذت ببرد؟ این را گفت و رفت. ما فکر کردیم و دیدیم این که بود. چه حرف بزرگی زد؟ می‌‌شناختمش چه کسی بود. ما می‌توانیم طوری عمل کنیم که امام زمان بگوید: احسنت!.afkarnews.ir

 

صلی علیک یا حسن عسکری

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 5ام آذر, 1396

# پایان داعش

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 2ام آذر, 1396

“پیروزی مدافعان حریم ولایت بر فتنه تروریسم تکفیری مبارک باد “

 

در بهار آزادی جای شهدا خالی

ربیعتان مبارک

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 2ام آذر, 1396