موضوع: "فرهنگی"

خوب دانم كه به ناگاه، تو برميگردي... .

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان

 

وقتی کشیش آرژانتینی مبهوت حرم بی بی می شود

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 22ام دی, 1395

 

شیخ عبدالکریم پاز، مردی از آنسوی کره زمین, کشور آرژآنتین ! حدود سی سال پیش شیعه می شود

آقای پاز! از آشنایی خود با اسلام بگویید :

رشته تحصیلی من فلسفه بود، روی ادیان و فلسفه‌های مختلف تحقیق و مطالعه زیادی داشتم. در۱۸ سالگی به اروپا رفتم. آن زمان درکشورهای شرقی مثل هند، عرفان‌‌هایی بود که عده‌ای را جذب می‌کرد، عده دیگر هم به دنبال انقلاب مسلح و نظام سوسیالیستی بودند از طرفی مساله صوفی‌گری هم مطرح بود، لذا شروع به مطالعه درباره ادیان کردم ، بعد ازچهارسال تحقیقات به یک نقطه مشترک رسیدم و آن این‌که همه ادیان ازگذشته صحبت می‌کنند و برای زمان کنونی اثری وحرف تازه‌ای ندارند تا این‌که کنفرانسی درباره اسلام برگزار شد، رفتم ببینم چه خبر است، خیلی خوشم آمد؛ موضوع درباره زندگی پیامبر اسلام بود. دیدم، اسلام رسانه‌ای زنده و پویاست آن را دینی استوار و منطقی دیدم که ادامه ‌دهنده توحید و از نسل ابراهیم نبی(ع) به شکلی گسترده تر و جامع‌ تر است .

از سوی دیگر رفتار مسلمانان برایم جالب بود، آنها در زندگی به تکالیف دینی خود مقید بودند اینها همه روی من اثرگذاربود و با اینکه مسیحی معتقد به کاتولیک بودم، اما وابستگی به کلیسا نداشتم و به اسلام روی آوردم.

الحمد الله رب العالمین، توفیق پیدا کردم در 14 کشور با جوامع مختلفی از تازه مسلمانان بوده و تبلیغ کنم. مسئول چند مرکز در آمریکای لاتین از جمله : شیلی، آرژانتین، بولیوی و… که در بعضی ها خدمت می کنم و با بعضی هنوز ارتباط دارم .

افرادی هم دراین مسیر روی شما تاثیر گذاشته اند؟

بله بعد از شیعه شدنم، افرادی بودندکه واقعا تاثیرگذار بودند، مانند علامه طباطبایی (ره) که کتاب‌های‌شان را ترجمه کرده‌ام،‌ استاد شهید مطهری (ره) و در راس همه آن‌ها امام راحل، ‌چهره ،‌ بیان‌ و نوشته‌های ایشان همه جالب و موثر بودند، امام(ره) را نماینده واقعی انبیا می‌دیدم شخصیتی با عظمت و قدرت که در مقابل فرهنگ سکولار غربی محکم ایستاد و موفق هم شد.

کلیسا در برخوردش با اسلام چه قدر عدالت دارد ؟

کلیسا یک مشکلی دارد گاهی بر اساس آن , قدم خوب بر می دارد و گاهی اشتباه ! کلیسای Católico Apostólico Romano از اسمش هم مشخص است، کاتولیک یعنی جهانی , آپوستول یعنی، حواریون ,که بخش خوب و به حق قضیه است و رومانی که امپراتوری بوده و حضرت عیسی آنرا قبول نکرد و می شود قسمت بد قضیه . پس نمی شود هر دو با هم باشند. هر وقت کلیسا یک قدم بر اساس حواریون بر می دارد , خدا راضی است . اما وقتی به سمت روم می رود نه !

نماینده کلیسای روم به مسجد ما آمد و گفت ما یک مشکل داریم و آن رومی بودن ما است , اعتراف کرد . من هم گفتم شما این را بر دارید میشود مسیحی تنها !

در اسلام نیز همین گونه می شد، اگر امام حسین (ع) از یزید شکست می خورد . آن وقت , هم کاخ داشتیم هم کعبه ! تازه اگر یزید میدانش باز می شد که دیگر هیچ چیز باقی نمی ماند !

ما از یک کشیش معروف در آرژانتین دعوت کردیم . خیلی از او خوشم می آید . بسیار متواضع , مهربان با فقرا و خیلی محبوب است . او به دعوت من به ایران آمد. او را به حرم حضرت معصومه(س) آوردم . جمعیت زیاد مردم را دید که در حال نماز خواندن هستند. کمی بعد نشست و گریه کرد! از او پرسیدم که چه شد؟ گفت: من در حرم حضرت معصومه (س) خدا را پیدا کردم . کلیسا های ما خالی است! جوانان ما دنبال چیز هایی هستند که میدانیم غلط است اما کاری از دست ما بر نمی آید. اما در حرم حضرت معصومه , پیرو جوان همه برای خدا سجده می کنند آن هم با چه جذابیتی !

مدتی بعد ایشان به آرژانتین برگشت، در همان فرودگاه کنفرانس خبری تشکیل شد. یهودی های صهیونیزم گفتند: چرا شما به یک کشور تروریستی رفتید؟ کشیش گفت: کشور تروریست؟! من آنجا آرامش، اخلاق و ایمان دیدم.

حوزه /تهیه و تنظیم : رضا راوری

طرح‌های گرافیکی سخنان مراجع معظم تقلید در مورد حوزه‌های علمیه خواهران

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 12ام دی, 1395

مهریه جالب یک مستبصر اندونزیایی

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 12ام دی, 1395

 

من «فتریا یوناردی» از کالیمانتان اندونزی هستم، حدود هشت سال پیش به ایران آمدم، یک سال بعد توسط یکی از نزدیکان با همسرم آقای یوناردی که مهندس عمران بود آشنا شدم و ازدواج کردم.

مهریه شما چقدر است ؟

بر خلاف ایرانی ها  مهریه ما کم است  . وسائل نماز , کتاب , 100 هزار تومن پول و 10 گرم طلا مهریه من است.

آیا همسر شما هم شیعه بود ؟

کمی بعد همسرم نیز شیعه شد و چند سال بعد به اینجا آمد. اکنون با هم در قم مشغول به تحصیل در حوزه هستیم .

یادم هست بعضی از اطرافیان از شیعه شدن ما خوششان نمی آمد , البته عده ای همچنان صمیمی بودند چون کاری به اسلام ناب نداشتند .

اسلام ناب چه کمکی به زندگی خصوصی شما کرده است ؟

همسرم در خانه من را یاری می کند , من نیز در درس خواندن به او کمک می کنم . چون همسرم  امام علی (ع) را خیلی دوست دارد. زندگی ایشان را مطالعه کرده , بخصوص اخلاق در خانواده را خیلی دوست دارد، مثل تربیت فرزند و کمک به خانواده، زیرا خانواده خیلی مهم است و پایه یک جامعه است

حاصل ازدواجمان یک فرزند به نام  محمد حسین است، ولی همسرم از خدا خواسته دو یا سه فرزند دیگر هم داشته باشیم .

نظر شما در مورد ایران چیست ؟

همسرم  قبل از این که به ایران بیاید فکر می کرد، ایران خیلی جای بدی است .ولی در کل ایرانی ها در تعارف و صمیمیت شبیه اندونزیایی ها هستند .با همه این خوبی ها، باز هم می گویم برای ما زندگی در ایران کمی سخت است.

اگر سخت است برای چه به ایران آمدید ؟

سخت به معنای فرهنگ متفاوت دو کشور است، نه این که بد باشد، البته هدف ما تحقیق و یادگیری تاریخ اسلام و زندگی پیامبر (ص)معصومین(ع) و اصحاب ایشان است به همین خاطر سختی، زیاد به چشمم نمی آید.

پیامبر(ص) را خیلی دوست دارم . و با مطالعه زندگی ایشان می خواهم ارتباط قلبی با حضرت داشته باشم، من و همسرم قصد داریم در اندونزی مدرسه درست کنیم و یتیمان را به آنجا بیاوریم تا بتوانند تحصیل کنند و بچه هایی که پتانسیل دارند را به دانشگاه بفرستم . البته مطمئن هستم خدا پولش را می رساند این امیدواری نیز به خاطر مطالعه زندگی حضرت علی(ع) است./http://hawzahnews.com

خدای جبهه ها با خدای دانشگاه و بازار یکی است

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 11ام دی, 1395

*اعتماد و توکل به خدای متعال رمز موفقیت در همه عرصه هاست*

خدای جبهه ها با خدای دانشگاه و بازار یکی است ؛ باید باور داشته باشیم که همان خدایی که در جبهه های حق علیه باطل ما را بر دشمنان غلبه داد همان خدا نیز می تواند در بازار ما را بر اقتصاد دشمن پیروز کند و می تواند در دانشگاه ها نیز ما را بر علوم غربی و عیر اسلامی پیروز کند به شرط آنکه اعتمادمان تنها به خدا باشد و نه به هیچ چیز دیگری.

آیت الله مصباح یزدی لزوم تلاش برای انتخاب فرد اصلح را وظیفه مهمی دانست و تاکید کرد: آیا در زمان انتخابات تلاش لازم را می کنیم که شخصی را انتخاب کنیم که خدای متعال نیز راضی باشد یا تنها به خاطر منفعت شخصی و حزبی فردی را انتخاب می کنیم؟ و حال آنکه این کار وظیفه مهمی است که باید به نحو احسن آن را انجام داد.http://hawzahnews.com

بازاری خائن کیست؟!

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 11ام دی, 1395

نیکی دیگران را چگونه جبران کنیم؟

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 11ام دی, 1395

تأمین نیازهاى مادى مردم نیز دغدغه پیامبران بود

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 8ام دی, 1395

 

«وَ إِذِ اسْتَسْقى‏ مُوسى‏ لِقَوْمِهِ فَقُلْنَا اضْرِبْ بِعَصاكَ الْحَجَرَ فَانْفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتا عَشْرَةَ عَيْناً قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُناسٍ مَشْرَبَهُمْ كُلُوا وَ اشْرَبُوا مِنْ رِزْقِ اللَّهِ وَ لا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدينَ» (بقره، 60)

ترجمه: و به یاد آرید زمانى را كه موسى براى قوم خویش طلب آب نمود، پس گفتیم با عصایت بر سنگ بزن، پس دوازده چشمه از آن جوشید. هر یك از مردمِ (قبایل و طوایفِ مختلف)، محلّ شربِ (آب آشامیدنى) خود را شناخت. (گفتیم) از روزى‏ هاى الهى بخورید و بیاشامید و در زمین فساد و تباهى را گسترش ندهید.

با آن كه حضرت موسى پیامبر بود و وظیفه ‏اش رساندن پیام خداوند به بنى ‏اسرائیل بود، امّا آبِ آشامیدنى قومش را نیز از خداوند طلب نمود.

خداوند نیز دعاى موسى را مستجاب كرده و با اعجازى دیگر، به آنان آب عطا نمود. فرمان داد تا موسى همان عصایى را كه به آب نیل زد و خشكى ظاهر شد، اكنون به سنگِ سخت بزند تا آب جارى شود و بنى ‏اسرائیل بدانند كه خداى موسى قادر بر هر كارى هست.

بنى ‏اسرائیل، دوازده گروه و طایفه بودند و به خواست الهى، از آن كوه دوازده چشمه جارى شد تا هر قبیله، آبِ مستقلى داشته و دچار كمبود آب نشوند.

خداوند این چنین، از یكسو «مَنّ» و «سَلوى‏» را بر آنان نازل كرد و از یكسو آب را به قدر كافى در اختیار آنان قرار داد، تا تأمین باشند و به دنبال فساد و گناه نروند.

از این آیه مى ‏آموزیم كه:

* رهبران الهى، در فكر تأمین نیازهاى مادى مردم نیز هستند و آن را به طور یكسان در اختیار همه قرار مى ‏دهند.

* آب و غذا رزقِ خداست، پس نباید مایه گناه و معصیتِ خدا شود./حوزه 

وصاياى پيامبرانه؛ ای رسول خدا مرا نصیحت کن

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 25ام آذر, 1395

ابوذر : اى رسول خدا ((ص ))! مرا توصيه اى كن .

پيامبر: تو را به ((تقوا)) سفارش مى كنم ، چرا كه تقوا در راءس همه كارهاى توست .

ابوذر: باز هم بفرماييد، بيشتر.

پيامبر: بر تو باد قرآن خواندن و ياد خداى متعال ، چرا كه تلاوت قرآن براى تو در آسمانها ((ياد)) است و در زمين ، ((نور)) )) .(1)

تقوا عنوان كلى است ، پرواى از خدا در همه كارها. قرآن خواندن هم ، انس مستمر با آفريدگار و كلام اوست ، كه تلاوت هر روزه ، ((برنامه گرفتن )) از اين منشور بى نظير و جاويدان است . ابوذر قانع نيست ، بيشتر مى خواهد و بيشتر، از اين رو، از حضرت مطالب بيشتر و مواعظ بليغ ‌تر مى طلبد. اين گفتگو ادامه مى يابد:

ابوذر: باز هم بيفزاى ، اى رسول خدا ((ص ))!

پيامبر :بر تو باد ((جهاد)) . چرا كه رهبانيت آيين من ، جهاد است .

ابوذر: با زهم بيشتر، يا رسول اللّه ((ص ))!

پيامبر : بر تو باد ((سكوت )) ، مگر آنجا كه حرف نيك بگويى ، چرا كه سكوت و خموشى، شيطان را از تو طرد مى كند و در امور دينى هم ياور توست .)) (2)

اين هم جهاد است ، ليكن در جبهه درونى و در جهاد با نفس . گاهى كنترل زبان و مهار كردن سخنان ، از يك جنگ بيرونى دشوارتر است و قوّتى بيشتر مى طلبد. چه بسيار حرفها كه بى پايه و بى مايه است و خاستگاه نفسانى دارد و وسوسه هاى ابليسى انگيزه آن گفتار است ، پس خموشى گزيدن و رعايت سكوت و كم حرفى ، بستن راه شيطان است .

ابوذر: اى پيامبر، باز هم موعظه ام كن ، و بيشتر!

پيامبر: از خنده زياد بپرهيز، چرا كه دل را مى ميراند و نور چهره را از بين مى برد.

ابوذر: باز هم ، يا رسول اللّه ((ص ))!…

پيامبر: به پايين تر از خودت نگاه كن ، نه به بالاتر از خويش ، چرا كه اين سبب مى شود نعمتهاى خدا را درباره خودت ، كم مشمارى .)) (3)

در احاديث ديگر، اين نكته با تفصيل بيشترى آمده است . در امور دنيايى و برخورداريها و مال و معيشت و زندگى ، بايد به پايين تر از خود نگريست نه بالاتر. چون نظر به پايين تر، سبب مى شود انسان آنچه را هم كه دارد قدر بشناسد و شكرگزار باشد. اما اگر به بالاتر از خود بنگرد و تمتعات و امكانات و رفاه و خانه و حقوق و… ديگران را ببيند، هميشه احساس كمبود مى كند و به دنياطلبى و ((تكاثر)) مى گرايد.

اما در امور اخروى و معنوى ، انسان بايد به بالاتر از خود بنگرد (اين در احاديث آمده است ). به آنكه علم بيشتر، تقواى افزونتر، خلوص و صداقت برتر دارد، و معرفتش بيشتر، اخلاقش نيكوتر و روحياتش والاتر است . اينها قله هاى كمالند. توجه به اين گونه افراد بالاتر از خود، سبب مى شود كه انسان به ضعفهاى اخلاقى و معنوى خود واقف گردد و تلاش ‍ بيشتر كند تا به آن قله برسد و به آنچه دارد، قانع نگردد. چرا كه مراتب كمال و معنويت انسان ، تا بى نهايت قابل رشد و فزايندگى است …./حوزه

به خاطر شخصیت مهربان پیامبر(ص) مسلمان شدم

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 25ام آذر, 1395


اللّهم صلّی علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم




…من وَلوُری آدامز هستم از سریلانکا: وقتی مسیحی بودم، سرگذشت حضرت آدم (ع) تا حضرت عیسی (ع)  را در مدرسه مطالعه کردم . بعد از اسلام تا پیامبر (ص)  نیز آمدم تا کامل شوم . شخصیت پیامبر (ص) خیلی مهربان است و برای ایشان همه چیز یکسان و مساوی است . سیاه و سفید مخصوصا در مکّه . اما در مسیحیت اینگونه نیست . آنهایی که پولدارند جلو می نشینند، حتی اسمشان روی صندلی نوشته شده است و فقیران گاهی روی زمین می نشینند . رفتار پیامبر (ص) با همسرانش نیز خیلی برای من الگو بود . رفتار ایشان با حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه (س) نیز زیبا بود . وقتی ازدواج کردم تصمیم گرفتم با هر سختی ادامه دهم که همینگونه هم شد ./ حوزه

اللّهم صلّی علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم

خاطرات شیرین و خواندنی

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 15ام آذر, 1395

پیاده راه رفتنِ قرائتى هم حُقّه ‏بازیه!

بعد از انقلاب در روزگار ترورها و ناامنى و در يك روزِ راهپيمايى، با ماشين به راهپيمايى رفتيم. در راه ديدم مردم نگاه مى ‏كنند. يكى گفت: اين آخوندها ما را به راهپيمايى دعوت مى ‏كنند امّا خودشان از ماشين پياده نمى ‏شوند!.

ماشين را پارك كرديم و پياده با مردم همراه شديم. شخصى گفت: آقاى قرائتى غيبت شما را كردم، گفتم: اين قرائتى هم حقّه ‏بازه، پياده راه مى ‏رود تا بگويد من آخوند خوبى هستم!!.

امامت تو با طلا مخلوط است!!.

پس از اينكه كتاب امامت را تأليف كردم، به حرم امام رضا عليه السلام رفتم و از امام خواستم تا مزد و پاداش مرا بدهد. وقتى كه از حرم بيرون مى ‏آمدم، درهاى طلايى را بوسيدم امّا درهاى چوبى را حال نداشتم،‏ ببوسم. به خود گفتم: كتاب امامت نوشتى، امّا امامت تو با طلا مخلوط است!!.

سلام شهرتی ثواب ندارد!

شخصى از جلوى من گذشت و سلام كرد، من جواب سلام او را دادم. وقتى از كنار من گذشت از كسى پرسيد: اين همان آقاى قرائتىِ تلويزيون نيست؟. دوستش گفت: چرا. برگشت و اين دفعه محكم گفت: سلام عليكم./ حوزه