« راه دوری از ریا و رسیدن به اخلاص در عملجلسه هم اندیشی مشاوران مدارس علمیه استان لرستان »

مگر انسان به چند نوع هدايت نياز دارد كه قرآن انواعي براي آن ذكر مي كند؟

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 20ام شهریور, 1396

هنگام مراجعه به قرآن مي بينيم كه به نمونه هاي متعدد هدايت اشاره شده است، كه برخي در وجود خود انسان نهفته شده است و برخي در نظام هستي. در ادامه به توضيح درباره اين انواع هدايت خواهيم پرداخت تا نياز انسان به اين هدايت ها روشن شود:
1.هدايت فطري: اولين هدايتي كه به انسان داده شده است، هدايت فطري است: «فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتىِ فَطَرَ النَّاسَ عَلَيهَْا لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَالِكَ الدِّينُ الْقَيِّم» اين فطرتى است كه خداوند، انسانها را بر آن آفريده دگرگونى در آفرينش الهى نيست اين است آيين استوار.[1]
پس هر انساني بر فطرت زاده مي شود و از هدايت فطري برخوردار است. هدايت فطري غير قابل تغيير و تبديل است و به تعبير قرآن سنتي از سنن الهي است و سنن الهي نيز جاري و هميشگي است؛ چون حكمت الهي اين را اقتضا مي كند.
اما مشكل اينجاست كه هدايت فطري نه قادر است مصداق كمال را تعيين كند و نه قادر است راه را نشان دهد؛ بلكه تنها انسان را موجودي طالب كمال مي سازد و او را به كمالي بي انتها متصل مي كند. انسان به هر مرحله اي از كمال برسد، آنرا پشت سر مي گذارد تا به دنبال مرحله جديدي برود؛ بدون آنكه در جايي متوقف شود. اما چنانچه گفتيم اين فطرت مشخص نمي كند كمال چيست و چگونه مي توانيم به آن برسيم. از اينجا نياز انسان به شريعت هاي آسماني ، دين و انبيا آشكار مي شود. بنابراين مرحله دوم هدايت، هدايت تشريعي است.
2. هدايت تشريعي: وظيفه پيامبران هدايت تشريعي است؛ يعني اينكه بگويد اين كار را بايد انجام دهيم و آن كار را نبايد انجام دهيم. محور اين بايد ها و نبايد و هدف آن ، دور شدن و نزديك شدن به خداست. هدف از خلقت انسان، تحقق قرب الهي است و دوري از هرچه مانع تقرب شود و انسان را از خدا دور كند. پيامبر اكرم(ص) مي فرمايد: « انه ما من شي يقربكم الي الله و يبعدكم عنه اله و قد بينته: هيچ چيز نيست كه باعث نزديكي شما به خدا يا دوري شما از او شود، مگر اينكه آنرا براي شما بيان كرده ام.» اين بيان توسط شريعت و از راه قانون صورت گرفته است. و انسان نيز آزاد است كه به اين قانون و شريعت عمل بكند يا نكند.
3.هدايت تكويني: اما هدايت سومي هست كه قرآن به آن اشاره مي كند و ما آنرا هدايت تكويني مي ناميم. دين پژوهان هدايت را به دو نوع تقسيم مي كنند: اول هدايت به معناي نشان دادن راه و دوم هدايت به معناي رساندن به هدف. مانند اينكه شخصي آدرسي از شما بپرسد. شما به دو شكل مي توانيد او را راهنمايي كنيد. اول اينكه در ابتداي راه بايستيد و مسير را براي او توضيح دهيد. در اين حالت شخص يا آدرس را پيدا مي كند تا نمي كند. شكل دوم اينكه دستش را بگيريد و خود، او را به مقصد برسانيد. واضح است كه در شكل دوم احتمال خطا وجود ندارد و شخص به مقصد مي رسد.
اين شكل دوم از هدايت را هدايت تكويني مي ناميم. چون غيرقابل تخلف است به اين نام ناميده مي شود. اين نوع از هدايت بر عهده امام است. گرچه هدايت نوع دوم و سوم هر دو مي تواند در يك شخص جمع شود و آن شخص در واقع هم پيامبر باشد و هم امام. مانند ابراهيم خليل الرحمان(ع): « وَ إِذِ ابْتَلىَ إِبْرَاهِمَ رَبُّهُ بِكلَِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنىّ‏ِ جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا» هنگامى كه خداوند، ابراهيم را با وسايل گوناگونى آزمود. و او به خوبى از عهده اين آزمايشها برآمد. خداوند به او فرمود: «من تو را امام و پيشواى مردم قرار دادم!»[2]. [3] حضرت ابراهيم عليه السلام پس از آنكه از بوته آزمايش با سربلندي بيرون آمد و خداوند او را لايق ديد، به او مقام امامت را عطا كرد. بنابراين هر كسي شايستگي مقام امامت نيست كه بتواند هدايت تكويني كند. بلكه قرآن يادآور مي شود كه امامت جز به آنكه مورد آزمايش قرار گيرد و صبر كند داده نمي شود. به همين دليل قرآن درباره حضرت آدم(ع) مي فرمايد :« وَ لَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْما» و عزم استوارى براى او نيافتيم.[4] يعني مورد آزمايش قرار گرفت، اما صبر نكرد. اين صبر نكردن به معناي گناه نيست؛ بلكه به اين معناست كه شخص براي برخورداري از موهبت امامت بايد به مرتبه اي از مراتب وجود مي رسيد، اما نرسيد. از اين رو علامه طباطبايي مي گويد: «خداوند علت دادن موهبت امامت را اينگونه بيان مي كند: « لَمَّا صَبَرُوا وَ كانُوا بِآياتِنا يُوقِنُون»[5] صبر در اينجا مطلق است و به معناي هرچيزي است كه بنده در راه عبوديت خدا بدان امتحان مي شود»[6]
بنابراين اين هدايت هاي سه گانه براي انسان ضروري است. هدايت فطري كه شامل تمام موجودات مي شود و براي انسان كافي نيست؛ چرا كه مصداق كمال و راه رسيدن به آن را براي انسان تبيين نمي كند. هدايت دوم مصداق كمال و راه را نشان مي دهد، اما فقط راهنما است و در رسيدن و راه رفتن به سمت كمال دست انسان را نمي گيرد و مي توان آنرا هدايت عام انسان و جن دانست. اما هدايت نوع سوم شامل هركسي نمي شود؛ تنها كسي كه خواستار هدايت خويش است و بخواهد به هدف برسد، اين هدايت به او داده مي شود و امام دست چنين كسي را گرفته و به مقصد مي برد.shahrekhabar.com
پي نوشت:
[1] .روم،30
[2] .بقره،124
[3] . پژوهشي در پرسمان امامت،گفتگوي با سيد كمال حيدري، جواد علي كسار، ترجمه نورالهدي توفيق، دار فراقد،1382،ص48-54
[4] . طه، 115
[5] . چون شكيبايى نمودند، و به آيات ما يقين داشتند. سجده،24
[6] .پژوهشي در پرسمان امامت، 105-107


فرم در حال بارگذاری ...