« صلوات خاصه امام هادی علیه السلام | 3 راه برای آن که پس از مرگ هم ثواب اعمالتان ادامه داشته باشد » |
میدانستید که همسرتان از فرماندهان لشکر زینبیون بودند؟
نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 4ام شهریور, 1397زمانی که میخواستیم جهیزیه تهیه کنیم، سال 78 و 79 گفت که کالا باید کالای ایرانی باشد، آن موقع اصلاً بحث مسائل اقتصادی و تحریم نبود ولی بصیرت و معرفت فوقالعادهای داشت… .
… .باورتان میشود که من الان از شما میشنوم که همسرم فرمانده بودند. وقتی از او میپرسیدم در سوریه چکار میکنید؟ میگفت: من یک سرباز هستم، اصلاً ما اطلاع نداشتیم حتی وقتی همرزمانش و نیروهای سپاه برای مراسم تشییع و یادبود هم آمده بودند در این مورد چیزی به ما نگفتند. پارچه نوشتههایی که به این مناسبت زده بودند روی آن نوشته شده بود «عارف گمنام». واقعاً همسرم گمنام بودند (اشکهای همسر شهید علیخانی با گفتن این عبارت جاری میشود و من میگویم ان شاءالله خدا به شما صبر خواهد داد تا بتوانید این دوری را تحمل کنید.) ایشان یکی از مجاهدان دلیر لشکر زینبیون و فرمانده نیروهای پاکستانی جبهه مقاومت بودند، پاکستانیها هم مهاجر بودند و به ایران میآمدند و از ایران به سختی به سوریه میرفتند، بخش سخت جبهه مقاومت در دست بچههای پاکستانی بود حتماً فرماندهی چنین نیروهایی در آن جبههها کار راحتی نبود، اما همسر شما ارتباط خیلی خوبی با نیروهایش داشت. متأسفانه ایشان مدت ۹ سال کرمانشاه نبود، در تهران خدمت میکرد و از همانجا به سوریه اعزام شد. ما تهران زندگی میکردیم و موقتاً به کرمانشاه آمدیم، چون خانواده من کرمانشاه هستند. بعد از شهادت همسرم ما خیلی اذیت شدیم، تهران برای ما قابل تحمل نبود و دوستان همسرم هم اصرار داشتند پیکر همسرم در کرمانشاه دفن شود، بهخاطر همین بود که ما به کرمانشاه آمدیم.
… .بعد از شهادتش کسانی آمدند و گفتند که شهید سرپرست ما بوده و یتیمداری میکرده و من اصلاً از این موضوع اطلاعی نداشتم. همسرم خیلی مظلوم بود، حالا که شهید شد بیشتر او را شناختیم. وقتی در قید حیات بود کسی او را نمیشناخت. همسرم پای مباحث آیتالله خوشبخت، آقای انصاریان و آقای هاشمینژاد میرفت و علاقه زیادی به مباحث اعتقادی و اخلاقی داشت. اهل تماشای تلویزیون نبود. بیشتر اهل مطالعه بود. در هر زمینهای که از ایشان سؤال میکردید، جواب داشت، یک دایره المعارف بود، وقتی مطالعه میکرد هدفش حفظ مطالب نبود بلکه برای عمل کردن مطالعه میکرد، خیلی اهل تفکر بود. سؤالاتی را برای ما مطرح میکرد و هر کدام از ما جوابی میدادیم بعد میگفت: جوابتان کامل نیست باید بیشتر فکر کنید و ما را وادار به فکر و مطالعه بیشتر میکرد. همیشه بچهها را به نمایشگاه کتاب میبرد. خیلی اهل علم بود، الان در کرمانشاه ایشان را از آگاهان به فلسفه میدانند، برخی استادان فلسفه را ایشان به جوانان کرمانشاهی معرفی و اندیشههایشان را تبیین میکرد. طب سنتی را در کرمانشاه همسرم رواج داد و احیا کرد و خیلیها را به طب سنتی ترغیب نمود. خیلی راحت با جوانها ارتباط برقرار میکرد و برای آنها وقت میگذاشت. وقتی سرمزار ایشان میروم بارها خانوادههایی را میبینم که میآیند و میگویند شهید علیخانی عامل هدایت پسرشان به راه راست بوده است. رفتارش خیلی متین بود. یک بار ندیدم که به بچهها توهین کند.
منبع: روزنامه جوان
سلام خدا قوت …ممنونم که به وبلاک من تشریف می آورید http://maedeh.kowsarblog.ir/و از مطالب خوب شما نیز استفاده می برم
خوشحال میشم از مطلبم دیدن کنید و نظر خود را در مورد مطلبم بازگو کنید
موفق باشید
فرم در حال بارگذاری ...