« ارزش و اهمیت صدقه صبحگاهی!ده پله برای شناخت امام زمان (عج) »

هنگام بیرون آمدن از منزل این ذکر را بخوانید

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 12ام خرداد, 1394

بسم الله، نور دل دوستان است، آیینه جان عارفان است، چراغ سینه موحدان است، آسایش رنجوران و مرهم خستگان است، شفای درد و طبیب بیمار دلان است.(كشف الاسرار، ج 4، ص 9)

پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ فرمودند: كسی كه «لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم» گوید، گناهان او از بین می رود مثل روزی كه از مادر متولد شده و از هفتاد راه فقر حفظ می شود

لاحول و لا قوة الا بالله

امام باقر(سلام الله علیه) در تفسیر این ذكر فرمودند: آنجا كه قدرتى را به جا صرف كرده و خدا را اطاعت كرده‌اید، این قدرت بر اطاعت، از ناحیه خداست و آنجا كه معصیت نكرده‌اید، در حقیقت، عنایت الهى بین شما و آن معصیت حائل شده است. پس لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظیم: لا حول لنا عن معصیة الله الا بعون الله و لا قوة لنا على طاعة الله الا بتوفیق الله عزوجل.(بحارالانوار، ج90، ص187)

پیامبر اكرم(صلى الله علیه و آله) این ذكر شریف را ذكر فرشتگان حامل عرش معرفى كرده است: تسبیح حملة العرش (بحارالانوار، ج90، ص191) و در برخى روایات تفسیرى آمده است كه فرشتگان حامل عرش نیز كه ذات اقدس خداوند از آنان به الذین یحملون العرش (سوره غافر، آیه 7) یاد مى ‌كند، هنگامى كه حمل عرش الهى، یعنى مقام فرمانروایى خدا، برایشان دشوار بود ذكر «لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظیم» را به آنان آموختند: “اعلمكم كلمات تقولونها یخف بها علیكم. قالوا: و ما هی؟ قال: تقولون: بسم الله الرحمن الرحیم ولا حول ولا قوة الا بالله العلی العظیم و صلى الله على محمد و آله الطیبین فقالوها فحملوه. (بحارالانوار، ج 55، ص33)

آثار و بركات این ذکر در زندگی

در مورد فوائد ذكر «لا حول و لا قوة…» روایاتی وجود دارد كه فقط به ترجمه دو نمونه از آن اشاره می كنم. 1. پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ فرمودند: كسی كه «لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم» گوید، گناهان او از بین می رود مثل روزی كه از مادر متولد شده و از هفتاد راه فقر حفظ می شود. (المحقق النوری الطبرسی، مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل،  چ 2، 1320، ج 5، ص 373) 2. پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ فرمودند: لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم، دوای نود و نه درد است كه آسانترین آنها هَمّ و غم است. (همان، ص 374)

توکل کردن بر خدا

ریشه توكل در توحید و ایمان به قدرت خداوند است. به هر مقدار كه انسان ایمانش را تقویت نماید، توكلش به خداوند بیشتر می شود. توكل از ماده وكالت به معنای سپردن كارها به خداوند و اعتماد بر لطف او است. مرحوم راغب اصفهانی در مفردات می گوید: «توكل» اگر با حرف «علی» بیاید به معنای اعتماد كردن می باشد. (راغب اصفهانی، مفردات، ماده وكل). توكل مفهوم ظریف و دقیقی دارد كه در عین توجه داشتن به عالم اسباب، انسان را از غرق شدن در آن و دل بستن به غیر خدا و آلودگی به شرک باز می دارد. انسان باید با كمال قدرت و قوت از هر گونه وسیله شروع برای پیروز شدن بر مشكلات بهره گیرد و موانع را از سر راه خود بردارد و با این حال متكی به لطف پروردگار و قدرت بی پایان او باشد و پیروزی را از او بداند نه از غیر او.

چون گفتى: «بسم اللّه»، ملكى مى‏گوید: راهنمایى شدى، چون گفتى: «لا حول و لا قوة الا باللّه »، مى‏گوید: از هر شرى حفظ شدى، چون گفتى: «توكلت على اللّه»، مى‏گوید. خداوند تو را كفایت كرد؛ در این حال است كه شیطان مى‏گوید: چه كنم با بنده‏اى كه راهنمایى شده و حفظ گردیده و او را كفایت كرده‏اند

در حدیثی رسول گرامی اسلام(صلی الله و علیه و آله) از جبرئیل(علیه السلام) می پرسد: توكل بر خداوند متعال چیست؟ جبرئیل(علیه السلام) در پاسخ می گوید: «العلم بان المخلوق لایضر و لا ینفع ولا یعطی و لا یمنع و استعمال الیأس من الخلق؛ حقیقت توكل، علم و آگاهی به این است كه مخلوق نمی تواند زیانی برساند و نه سودی و نه چیزی ببخشد و نه از آن باز دارد، و نیز توكل مأیوس شدن از خلق است (یعنی همه چیز را از خدا و به فرمان او بداند) (بحارالانوار، ج 68، ص 138، ح 23). در حدیث دیگری می خوانیم كه معصوم(علیه السلام) در پاسخ پرسش درباره توكل فرمود: «لا تخاف سواه» توكل این است كه از غیر خدا نترسی. (بحار، ج 68، ص 143 ، ح 42). از این تعبیرات به خوبی استفاده می شود كه روح و حقیقت توكل، بریدن از مخلوق و پیوستن به خالق است و شاید یکی از اسراری که در موقع خروج از خانه خواندن این ذکر تأکید شده است همین باشد.

بنابراین توكل بر خداوند یعنی اعتماد كردن به او و واگذار كردن كار به او و تسلیم اراده او بودن و استقلال ندادن به اسباب و توجه كامل به مسبب الاسباب یعنی خداوند متعال. یعنی در عین استفاده از اسباب توجه داشته باشیم كه اسباب از خود چیزی ندارند و در تأثیر مستقل نمی باشند بلكه تكیه گاه آنها نیز خداوند متعال است. (با استفاده از المیزان، ج 5، ص 239)

صفحات: · 2


فرم در حال بارگذاری ...