« بخشی از بیانات رهبری در مورد جنگ نرم درمهرماه 94 | سردار شهید حسین همدانی » |
پرسشهای مهم، پاسخ های کوتاه قرآنی
نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 21ام مهر, 1394
پرسشهای مهم، پاسخهای كوتاه
1-چرا خداوند دست به آفرینش زده و این همه موجود و از جمله انسان را آفریده است؟
اگر دانشمند خوش بیانى سخن گفت، نباید پرسید چرا سخن گفتى؟! زیرا علم و بیان او اقتضا مىكند كه یافته هاى علمى خود را ارائه دهد. امّا اگر این دانشمند با آن همه كمالات ساكت شد و یافته هاى خود را كتمان كرد، زیر سؤال مىرود كه چرا نگفتى؟
خداوندِ قادر حكیم مهربان كه مى تواند از خاك، گندم و از گندم، نطفه و از نطفه انسانِ كاملى را بیافریند، اگر نمى آفرید جاى سؤال بود كه چرا قدرت خود را به كار نگرفتى و چیزى نیافریدى؟
2-چرا صالحان، گرفتار مشكلات هستند و مجرمان و گنهكاران، در رفاه به سر مىبرند؟
از آنجا كه خداوند اولیاى خود را دوست دارد، لذا اگر خلافى كنند، فوراً آنان را با قهر خود مىگیرد تا متذكّر شوند، چنانكه خداوند در قرآن مى فرماید: اگر پیامبر سخنى را كه ما نگفته ایم به ما نسبت دهد، با قدرت او را به قهر خود مىگیریم: «لو تقوَّل علینا بعضَ الاقاویل لأخذنا منه بالیمین»( سوره حاقّه، آیه 44 - 45) و همچنین اگر مؤمنین خلافى كنند، چند روزى نمىگذرد مگر آنكه گوشمالى مى شوند.
امّا اگر نااهلان خلاف كنند، خداوند به آنان مهلت مى دهد و هرگاه مهلت سرآمد، آنان را هلاك مى كند: «و جعلنا لمهلكهم مَوعداً»( سوره كهف، آیه 59) و اگر امیدى به اصلاحشان نباشد، خداوند حسابشان را تا قیامت به تأخیر مى اندازد و به آنان مهلت مى دهد تا پیمانه شان پر شود. «انّما نُملى لهم لیزدادوا اثماً»( سوره آل عمران، آیه 178)
به یك مثال توجه كنید:اگر قطرهاى چاى روى شیشه عینك شما بریزد، فوراً آن را پاك مى كنید.امّا اگر قطرهاى چاى روى لباس سفید شما بچكد، صبر مى كنید تا به منزل بروید و لباس خود را عوض كنید.و اگر قطرهاى روى قالى زیر پاى شما بچكد، آن را رها مى كنید تا مثلاً شب عید به قالى شویى ببرید.خداوند نیز با هركس به گونهاى رفتار مى نماید و بر اساس شفّافیّت یا تیرگى روحش، كیفر او را به تاخیر مى اندازد.
3-چه كنیم تا در دنیا راحت زندگى كنیم؟
قرآن مىفرماید: «لِكَیلا تَأسوا على ما فاتكم و لا تفرحوا بما آتاكم»(سوره حدید، آیه 23) آن گونه باشید كه اگر چیزى را از دست دادید، تأسّف نخورید و اگر چیزى به شما دادند، شاد نشوید. راستى آیا مىشود انسان اینگونه متعادل باشد كه دادنها و گرفتنها در او اثرى نگذارد؟
كارمند بانك، یك روز مسئول دریافت پول مردم مى شود و روز دیگر مسئول پرداخت پول به مردم مى شود. نه آن روزى كه پول مى گیرد خوشحال است و نه آن روزى كه مى پردازد، ناراحت. زیرا او مى داند هر دو روز، امانتدارى بیش نبوده است.
مثالى دیگر:براى لاستیك تراكتور، حركت در زمین هموار و غیر هموار یكسان است، ولى براى لاستیك دوچرخه، تفاوت دارد.نشستن و برخاستن یك گنجشك، روى شاخه گل اثر مىگذارد ولى روى درخت تنومند، اثر چندانى ندارد.آرى، انسانهاى بزرگ به خاطر سعه صدرى كه دارند، مسایل جزئى در روح آنان اثر چندانى ندارد.امام حسین علیه السلام ظهر عاشورا در برابر دهها تیر كه به سویش رها شد و دهها داغى كه دید، نمازِ با حال و خشوعى خواند، در حالى كه كوچكترین حركت، ما را از نماز یا خشوع باز مى دارد.
4-آنجایى كه امر به معروف و نهى از منكر اثر نمىكند، وظیفه چیست؟
اولاً اگر شخص دیگرى با بیان بهترى بگوید اثر مى كند، از او بخواهید كه این كار را انجام دهد. هنگامى كه خداوند به حضرت موسى دستور داد نزد فرعون برود و او را ارشاد كند، موسى علیه السلام از خداوند خواست كه برادرش هارون كه بیان بهترى دارد را همراه او بفرستد. «و أخى هارون هو أفصحُ منّى لِساناً فَارسله مَعى»(سوره قصص، آیه 34)
ثانیاً گاهى با یكبار اثر نمىكند، امّا با تكرار اثر مىكند، آن هم با بیانهاى گوناگون. چنانكه چوب سخت با یك ضربه تبر شكسته نمىشود، تكرار لازم است. قرآن مىفرماید: ما مطالب خود را در قالبهاى گوناگون بیان كردیم تا شاید اثر كند. «لقد صَرّفنا فى هذا القرآن»( سوره اسراء، آیه 41)
ثالثاً ممكن است شیوه ما صحیح نبوده كه اثر نكرده است. چون امر به معروف و نهى از منكر شرایط و اصولى دارد و با هر منكر باید به گونهاى متناسب برخورد كرد؛گاهى گرد و غبار روى لباس شما مى نشیند و گاهى دوده. غبار با ضربه محكمى كه بر لباس مى زنید برطرف مى شود، امّا اگر همین ضربه را به دوده بزنید، هم دستتان سیاه مىشود و هم دوده به لباس فرو مىرود. برطرف كردن دوده با فوت است و برطرف كردن غبار با ضربه. پس هر منكرى را باید به گونهاى خاص برطرف كرد.چنانكه قرآن مىفرماید: «واتوا البیوت من أبوابها»( سوره بقره، آیه 189) یعنى هر خانهاى را باید از راهش وارد شد.
رابعاً براى بازداشتن مردم از فساد باید راههاى حلال را به روى آنان باز كرد. حضرت لوط علیه السلام هنگامى كه دید مردم به مهمانانش، سوء قصد دارند فرمود: من حاضرم دخترانم را به ازدواج شما در آوردم تا شما دست از مهمانان من بردارید. من راه حلال را براى شما باز مى كنم تا شما به گناه گرفتار نشوید. «هؤلاء بَناتى هُنّ أطهرلكم فاتّقوا اللّه و لا تخزونى فى ضَیفى»( سوره هود، آیه 78)
5-خداوند در حوادث تلخ و شیرین زندگى انسان، چه مقدار نقش دارد؟
در قرآن مىخوانیم: «ما أصابك مِن حَسنةٍ فَمِن اللّه و ما أصابك مِن سَیِّئة فَمِن نَفسك»(سوره نساء، آیه 79) هر خوبى به تو رسد از خداوند است ولى هر بدى كه به تو رسد از نفس خودت مىباشد.
كره زمین كه به دور خود و خورشید مى گردد و همواره بخشى از آن روشن و بخشى دیگر تاریك است، هر كجاى آن روشن باشد از خورشید است و هر كجاى آن تاریك باشد، از خود زمین است.خداوند انگور را آفرید، ولى بشر از آن شراب مى سازد كه مایه بروز هزاران حادثه و بیمارى است.خداوند به انسان قدرت داد، ولى عدّه اى با سوء استفاده از این قدرت، به محرومان ضربه مى زنند.خداوند به انسان عقل داد، ولى عدّه اى از این عقل سوء استفاده كرده و به دنبال مكر و حیله براى مردم هستند.پس آنچه از سوى خداوند است، نیكوست و بدى ها از خود ما سرچشمه مى گیرد.(مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن)
فرم در حال بارگذاری ...