موضوع: "پژوهشی"

چکیده تحقیق پایانی با عنوان تقوا در قرآن

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 6ام خرداد, 1392

محقق: رضوان میرزایی

استاد راهنما: حسین جزایری

استاد داور: محمدباقر نظری

مدرسه علمیه : فاطمیه خرم آباد

چکیده

  پرهیزکاری و خویشتن داری، انضباط درونی، پروا داری، حیا از ارتکاب گناه به منظور خوشنودی خداوند تقوا نامیده می شود. تقوا یعنی مراقبت نفس بر انجام دستورات خداوند و بازداشتن از گناه و معصیت است، انسان است، انسان متقی، نگهبان کرامت الهی، پاسدار ارزشهای متعالی و حافظ شخصیت معنوی خود از خطا و خطر است. در تقوا به دو جهت مثبت و منفی به طور کامل توجه می شود، چیزهایی که کمال و روشنایی و خوبی است و باید انجام داد، و چیزهایی که کاستی و ظلمت و پلیدی است و باید ترک کرد. این عامل درونی، اعمال و کردار و اخلاق و نیت انسان را تحت مراقبت و نظارت شدید قرار داده، بر انجام خواست خداوند دستور می دهد و از معصیت بلکه از آنچه که ممکن است گناه باشد، باز می دارد. تمام تلاش ها و خواستها و انگیزه های آدمی با این عمل درونی در جهت معین الهی قرار می گیرند. تقوا کلیه فعالیتهای انسان را از گناه و شرک تطهیر می کند، این عامل درونی، معلول ایمان و وابستگی معنوی انسان به خداوند است، که پس از معرفت به خدای سبحان حاصل می شود. تقوا، قوی ترین عامل درونی در تربیت انسان است، تقوا مثل حیات است که در تمام اعمال و کردار و نیت انسان باید جاری باشد، تقوا حالت معنوی انسان است. [1] محور همه چیز در اسلام تقواست. امام جمعه مکلف است که در خطبه نماز جمعه مردم را به تقوا دعوت کند، اگر امام جمعه این کار را نکند، خطبه اش اشکال پیدا می کند، معیار فضیلت در نزد خدا تقواست، « ؤنَّ أکرَمَکُم عِندَاللهِ أتقاکُم»[2] معیار قبولی اعمال و هدایت یافتن از قرآن تقواست.

ادامه »

ماهیت مرگ و حیات

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 2ام خرداد, 1392

موضوع : ماهیت مرگ و حیات

 محقق : خانم زهرا کرم رضا پور

استاد راهنمادکتر حسین فلسفی

استاد داور : آقای محمد باقر نظری

مدرسه : فاطمیه خرم آباد

موضوع این پایان نامه «بررسی ماهیت مرگ و حیات» می باشد. در این پایان نامه، ابتدا به بررسی ماهیت و چگونگی رخداد مرگ پرداخته می شود. در این بخش تعریف « جدا شدن روح از بدن و بریده شدن علاقه بین این دو» برای مرگ بیان شده و ماهیت و حقیقت مرگ : « رها کردن نفس آلات خود را» معرفی شده است . هم چنین در خصوص چگونگی رخداد مرگ توضیح داده­ می شود که: روح از دست و پا کشیده می شود و از ناحیه سر خارج می شود و از آن پس، روح وارد مرحله ی جدیدی شده و بتدریج ارواح حامی روح ، او را احاطه می کنند. مرگ شبیه نوعی حالت سکر و بی خودی است.

ادامه »

حکمت غیبت امام مهدی(ع)

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 9ام اسفند, 1391

حکمت غیبت امام مهدی(ع)

 در واقع باید بگوییم که از حکمت غیبت طولانی صاحب الامر (علیه السلام) هیچ کس جز علاّم الغیوب خبری ندارد. اما اگر به شرایط سیاسی دوران عباسی نظری بیفکنیم خواهیم دید حکمت پوشیده و پنهان ماندن حضرت، از ناحیه دشمنانی است که شبانه روز دقیقه شماری می کردند تا اطلاعی از آن بزرگوار به دست آورند و او را نابود گردانند. این امر از عبارات بسیار ائمه معصومین (علیه السلام) و بویژه از کلمات صریح امام عسکری (علیه السلام) روشن می شود که در فصول گذشته به ذکر آنها پرداختیم.
شیخ طوسی (ره) در کتاب غیبت در جاهای چندی اشاره می کند که به تحقیق، غیبت ولی عصر (علیه السلام) این است که حضرت ایمن بر جان خویش نبوده و نیست. چرا که ظالمین در صدد هستند تا او را به چنگ آورده، به قتل برسانند یا او را از تصرف در وظایفی که از ناحیه امامت به او سپرده شده باز دارند. حال که چنین است و میان حضرت و مراد و مقصودش فاصله است (و او به مراد و مقصودش نمی رسد بلکه کشته می شود) قیام به امر امامت بایستگی و وجوب خود را از دست می دهد.(1)
مرحوم شیخ(ره) در باب علت غیبت حضرت یازده روایت ذکر کرده است که ما به برخی از آنها اشاره می کنیم.
عن زراره قال سمعت ابا جعفر (علیه السلام) یقول: ان للقائم غیبه قبل ان یقوم، قلت:و لم؟ قال یخاف، و اومأ بیده الی بطنه.(2)
زراره می گوید از امام باقر (علیه السلام) شنیدم که می گفت: برای حضرت قائم (علیه السلام) غیبتی است پیش از اینکه قیام کند، من از حضرت پرسیدم دلیل این امر چیست?

ادامه »

تجلی آیات و روایات در گلستان سعدی

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 1ام اسفند, 1391

تجلی آیات و روایات در گلستان سعدینویسنده: علی قلی زاده اندی
 سعدی در رساله ی هفتم از نصایح خود، در نصیحت یکی از امرای مغول در فارس می نویسد:


1- حاکمان مثال سراند و رعیت مثال بدن، نادان سری باشد که بدن خود را به دندان پاره کند… که پادشاه به رعیّت محتاج تر است که رعیت به پادشاه؛ زیرا که رعیت اگر پادشاه هست یا نیست همان رعیت است و پادشاه بی وجود رعیت متصور نشود.
عبارت فوق تلمیح است به حدیث معروف «کلّکم راع و کلّکم مسؤول عن رعیته»
2- موسی (ع) قارون را نصیحت کرد که: (… احسن کما احسن الله الیک…)؛ …نیکی کن چنان که خدا با تو نیکی کرد….(سوره ی قصص، آیه 77) نشنید و عاقبتش شنیدنی.
3- جان در حمایت یک دم است و دنیا وجودی میان دو عدم، دین به دنیا فروشان خَرَند، یوسف فروشند تا چه خرند: (الم اعهد الیکم یا بنی آدم ان لا تعبدوا الشّیطان …)؛ آیا با شما پیمان نبستم که شیطان را عبادت نکنید؟(سوره ی یاسین، آیه ی60)
4- صیاد بی روزی ماهی در دجله نگیرد و ماهی بی اجل در خشکی نمیرد. که تلمیح است به دو آیه ی زیر:
1. (و ما من دابّة فی الأرض الّا علی الله رزقها…)؛ هیچ جنبنده ای در زمین نیست، مگر این که روزی او بر عهده ی خداست.(سوره ی هود، آیه ی6)
2. (و ما کان لنفس أن تموت الّا باذن الله کتاباً مؤجّلاً…)؛ هیچ کس را نشاید که جز به اذن خدا بمیرد، خداوند مرگ را سرنوشتی معین شده قرار داده است. (آل عمران، آیه ی 145)

ادامه »

آیا می‌دانید حسد خطرات جسمی هم دارد؟!

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 4ام بهمن, 1391

 هر انسانی سعی دارد تا از دیگران پیشی گیرد وامتیازاتی به دست آورد،حس مسابقه و سرعت گرفتن یک احساس ظریف و زیبای روح آدمی است که عامل اصلی تحرک وتلاش است،اما اگر این غریزه هدایت نشود انسان دچار حسادت می گردد و در حسادت انواع دشمنی ها شکل می گیرد وآنگاه از پیشرفت دیگران به جای خوشحال شدن ناراحت می شود ورنج می برد.


حسودان دو دسته‏اندحسادت

مبتلایان به بیمارى مهلک حسد دو دسته‏اند:

1-کسانى که بر یک نعمت مخصوص حسد مى‏برند و آن بر حسب شخص حسود ویا محیطى که در آن زندگى مى‏کند، مختلف مى‏باشد.بیش‏تر موارد این‏گونه حسد، جایى است که میان حاسد و محسود، جهت اشتراکى باشد، از قبیل خویشاوندى یا هم شهرى بودن یا باهم در رشته مخصوصى اشتغال داشتن ؛

ادامه »

مشترکات قرآن و نهج البلاغه

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 20ام دی, 1391

 

مشتركات قرآن و نهج البلاغه(2)

 

نويسنده: سيّد جواد مصطفوي

6ـ شكر نعمت، نعمتت افزون كند

خداوند از قول موسي بن عمران به بني اسراييل حكايت مي‌كند:
«وَ إِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَ لَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابِي لَشَدِيدٌ؛ (ابراهيم/ 7) زماني كه پروردگارتان اعلام كرد كه اگر سپاسگزاري كنيد، افزونتان دهم و اگر ناسپاسي كنيد، عذاب من بسيار سخت است.»
«اِذا وَصَلَتْ اِلَيْكُمْ اَطْرافٌ النِّعَمِ فَلا تُنَفِّرُوا اَقْصاها بِقِلًّةِ الشُّكْرِ؛ (حكمت، 85) هرگاه نمونه‌ها و اوايل نعمت به شما رسيد باقيماندة آن را به كمي سپاس، دور نسازيد.»
«اِنَّ لِلَّهِ في كُلِّ نِعْمَةٍ حَقّاً فَمَنْ اَدّاهُ زادَهْ مِنْها وَ مَنْ قَصَّرَ فيهِ خاطَرَ بِزَوالِ نِعْمَتِهِ؛ (حكمت 236) همانا خداي را در هر نعمتي حقي است كه هر كس آن را به جا آورد، خدا از آن نعمت او را فراوان دهد و هر كس در انجام آن حق، كوتاهي كند در خطر زوال آن نعمت افتد.»
علي ـ عليه السّلام ـ در خطبه‌اي كه بعد از برگشتن از جنگ صفين قرائت نموده، مي‌فرمايد:
«اَحْمَدُهُ أسْتِتْماماً لِنِعْمَتِهِ؛ (خطبة 2) خدا را براي تمام گردانيدن نعمتش، سپاس مي‌گزارم.»

ادامه »