حکیمانه
نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستانبا سخنان حکیمانه و تازه، روان خود را نشاط ببخشید.
خواندن آثار علمی، فرهنگی و ادبی در اوقات فراغت، سبب ساز نشاط روانی و سلامت شخصیت می شود
امام علی (علیه السلام)فرمود:«با سخنان حکیمانه و تازه، روان خود را نشاط ببخشید؛ زیرا روان همانند بدن خسته و رنجور می شود » کافی ،ج1،ص48
از ماه من تا ماه گردون
نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 29ام خرداد, 1393
ابراهیم به بتپرستان گفت: همهی بودها در بقای خود نیازمند وجودی هستند که همواره پایدار و باقی باشد، وجودی که پیوسته احاطه کامل بر زوایای هستی داشته باشد، بنابراین ستاره ای که رو به افول نهد نمی تواند آفریدگار جهان باشد .
اما شبی دیگر و مشرکانی دیگر و گوشهای دیگر از فلسطین، پاسی از شب گذشته، و ماه در گستره آسمان به زیبایی تمام هویدا شد، ابراهیم رو به ماه کرد و گفت: این پروردگار من است ، چرا که این بزرگتر است و زیباتر .
ماه پرستان که ابراهیم را از خود پنداشته بودند و هم اندیشه خویش قلمداد کرده بودند، با شادی وصف ناپذیری، حقانیت اندیشه خود را به رخ دیگران می کشیدند، دیری نپایید که آن ماه فروزان نیز چهره برکشید و در دل آسمان محو و نابود شد و ابراهیم فرمود: چنانچه پروردگارم دست مرا نگیرد و هدایتم ننماید، هر آینه از جماعت گمراهان خواهم بود و اینگونه بود که بطلان عقیده ماه پرستان را نیز بر آنان آشکار ساخت.
شب، رخ از لوح هستی برفکند و کم کمک قرص زیبای خورشید همه جا را روشن کرد، بزرگتر و بزرگتر و روشنتر و روشنتر و اینک جمع پریشانی دیگر از مشرکان حران.
ابراهیم به جماعت حرانیان گفت: شاید این پروردگار من است؟ بله این پروردگار من است، چرا که این ستاره بزرگ در بزرگی مثل و مانندی ندارد و از سائر اختران بزرگتر و زیباتر است، خورشید پرستان از سخنان ابراهیم بر خود بالیدند و آیین خود را برترین آیین یافتند.
بیزارم از آنچه شما شریک خدای بزرگ قرار میدهید و تنها به خدایی رو میآورم که آسمانها و زمین را آفرید، حق گوی راستین و خود نیز از دگر پرستان نیستم
خورشید روز کامل را در آسمان بود و کره خاکی از وجود آن نور فروزنده، روشن و نورانی، اما شب فرارسید و خورشید نقاب بر رخ آسمان برافکند و به سوی محاق کامل ره سپرد و شب شد و دیگر خورشیدی در آسمان نبود، بدین منوال معلوم شد که سلطان اختران نیز نگه دارنده عالم هستی و آفریگار هستیها نیست و خود با اراده دیگری طلوع و غروب می کند .
ابراهیم چون به همراه حرانیان صحنه افول خورشید به سوی باختران را مشاهده کرد و آنان را نیز آماده قبول حقیقت یافت با آوازی بلند گفت: ای جماعت؛ به درستی که بیزارم از آنچه شما شریک خدای بزرگ قرار میدهید و تنها به خدایی رو میآورم که آسمانها و زمین را آفرید، حق گوی راستین و خود نیز از دگر پرستان نیستم (انعام 77).
اندوه آنجا بود که اهل حران نیز از قبول حق بر تافتند و در مقام مجادله و بگو مگو بر آمدند، با ابراهیم به محاجه و احتجاج آوری پرداختند و آن فرستاده الهی را آزردند.
ابراهیم به آنان گفت آیا در باره خدایی با من به مجادله و احتجاج پرداختهاید که او مرا به سوی راه راستی هدایت فرمود.
حرانیان که تاب منطق ابراهیم را نداشتند راه تهدید را پیشه ساختتند و آن رسول گرامی را از خشم خدایانشان که همان خورشید و ماه و سایر اختران باشد بر حذر داشتند.
اما ابراهیم در پاسخ آنان گفت: از خشم خدایان دروغینتان هراسی ندارم، جز آنکه پروردگارم چه بخواهد که خواست او بر همه خواستها چیره است، پروردگاری که گستره دانشش همه چیز را بر گرفته، آیا نمیخواهید پند گیرید؟ چگونه بهراسم از خدایان دروغینتان و حال آنکه شمایید که نمیترسید از خدای توانگر بسیار مهربان، ممکنات را شریک خدای بزرگ قرار می دهید در حالی که هیج برهانی بر دگرپرستی خود به همراه ندارید، حال خود به داوری نشینید و بگویید کدام گروه در امنیتند و کدام گروه باید بر حذر باشند اگر شما دانایانید؟ (انعام 76 تا 81) .
حقیقت جویانی از فلسطین و حران به براهین محکم و نورانی ابراهیم به راه راست رهنمون شدند و از موحدان گردیدند، اما گروه دیگری نیز در تاریکی نادانی و ناسپاسی غوطه ور ماندند و پیوسته به عناد و لجاجت با آن پیامبر گرامی روزگار سپری می کردند و از حلقه اهل توحید دور ماندند
کی گفته قیامتی هست؟!
نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 29ام خرداد, 1393کی گفته قیامتی هست ؟! هر چی هست همین چند روزه دنیاست ، پس همین چند روزو خوشههه!!
تا به امروز این جمله را چقدر با خود مرور کرده اید؟!
خداروشکر ! شما اصلاً این سۆال براتون پیش نمیاد چون با قرآن و روایات مأنوسید ، حالا چند بار از دهان دیگران شنیده اید؟
پاسخ : خیلی زیاد!!
درسته ، این روزها وقتی به کسی که در حال انجام دادن عمل زشت و منکری است ؛ دروغ میگه ، نگاه حرام داره ، حجابو رعایت نمی کنه و هزاران منکر دیگری که خود شما هم روزانه شاهد بسیاری از آنها هستید ، حرفی می زنیم بر می گرده میگه کی گفته قیامتی است ؟! ما فقط برای این دنیا خلق شدیم و این دنیا که تموم بشه همه چیز تموم شده ، این حرفارو از کجا در آوردید؟!!
وقتی در عملکرد این عزیزان دقت می کنیم می بینیم که خیلی از آنها مثلا در رمضان ختم قرآن دارند و و در مسائل و مشکلاتی که در زندگی می مانند سراغ یه وردی ، ذکری می گردند تا مشکلشون حل بشه !!
گاهی اوقات با خودم می گویم : این عزیزان این آیه قرآن و امثال آن را توجه نکرده اند که می فرماید :
أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاكُمْ عَبَثًا وَأَنَّكُمْ إِلَیْنَا لَا تُرْجَعُونَ
خداوند در این آیه به توبیخ کسانی در آمده که سخن خداوند بر دلیل آوری و شرح اوضاع بعد از مرگ و برزخ و قیامت را شنیدند و با وجود این همچنان گمان می کردند که بعد از مرگ خبری نیست و انسان با مردن می پوسد و از بین می رود و نابود می شود.
در جایی دیگر می فرماید :
قَالَ إِن لَبِثْتُمْ اِلاَّ قَلِیلاً لَو أَنَّكُمْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ.
اگر به درستىِ گفتار ما عقیده داشتید، مىدانستید كه جز مدتى كوتاه در دنیا و یا عالم برزخ درنگ نداشتید.
و این بیان بدان جهت است كه مدت زندگى انسان در این سرا و یا در عالم برزخ، در برابر ماندگار بودن گناهكاران در آتش دردناك دوزخ، بسیار اندك است.
به باور پارهاى، منظور این است كه: اگر شما ظالمان و كفرگرایان (ذهنمان را فقط به کافران زمان پیامبر نبریم ، متأسفانه در خیلی موارد ما هم در عمل به خدای خود کافریم) مىدانستید كه دوران زندگیتان در دنیا بسیار كوتاه، و آنگاه ماندگاریتان در سراى آخرت این اندازه طولانى است، هرگز به كفر و شرك و نافرمانى خدا دل نمىدادید و دنیاى زودگذر و فناپذیر را بر جهان پایدار و ماندگار برنمىگزیدید.
و علی(علیه السلام) در سخنی می فرماید: «رحمت خدا بر کسی باد که می داند از کجاست و در کجا به سر می برد و به کدامین سو رهسپار است».( علم و حکمت در قرآن و حدیث، محمّد محمّدی ری شهری، ص411، (حدیث 1140). )(در حقیقت می داند که در آفرینش حساب و کتابی است و بیهودگی در خلقت خدا معنا ندارد.)
اما صد افسوس که در روزگار ما، این پرسش های اندیشه سوز و انسان ساز، همچنان وجود و حضور دارند و انسان معاصر نیز هنوز با خود زمزمه می کند:
عیان نشد که چرا آمدم، کجا بودم
دریغ و درد که غافل ز کار خویشتنم.( حافظ)
قرآن در آیات خود روشنگرى مىكند كه انسان هرگز نباید چنین پندارد كه بیهوده آفریده شده است؛ نباید فكر كند كه او را رها كردهاند تا هر كارى خواست و توانست انجام دهد و آنگاه در برابر عملكردش نیز بازخواست نگردد!
نه، هرگز! اگر چنین باشد آفرینش او و جهان بازیچه و بیهوده و بىهدف است؛ چرا كه اگر انسان در زندگى اجازه داشته باشد كه دست به كارى زند كه نه براى خودش سودمند افتد و نه عصر و نسل و دنیایى كه در آن زندگى مىكند، در آن صورت، كارهاى او بیهوده است.
أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاكُمْ عَبَثاً
براستى آیا بر این پندارید كه حكمت و هدفى در آفرینش شما و دنیاى شما نیست!و در جایی دیگر می فرماید:
أَیَحْسَبُ الْإِنسَانُ أَن یُتْرَكَ سُدًى ؛ آیا انسان مىپندارد كه بىهدف و حكمت رها مىگردد!(36/قیامة)
نظر شما دوست گرامی پیرامون این سۆال خداوند چیست؟!
چقدر در مورد آن فکر کرده اید؟!
به نظر شما حرف عده ای از مردم پیرامون تمام شدن این دنیا و ادامه نداشتن آن با آیات قرآن چقدر جور در می آید؟
ادامه تدوین مقاله نویسی
نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 24ام خرداد, 1393اصول حاکم بر محتوای مقاله علمی
- کشف مجهول : پاسخ به یک پرسش وحل یک مسئله
- منطقی بودن : استدلال ، تجزیه وتحلیل ، روش مناسب
- انسجام ونظام مندی : ارتباط اجزای مقاله با یکدیگر
- تراکمی بودن : کشف دانش جدید و در ادامه چرخه تکمیل دانش بشری نه تکرار و دوباره کاری
- کاربردی بودن : پاسخ به نیازهای جامعه
- خلاقیت و نوآوری : به دور از تکرار وجمع آوری صرف
- پرهیز از حاشیه نویسی و تمرکز به مسئله اصلی : پرهیز از افراط و ابهام و ایهام
- متکی بر چارچوب نظری یا فرضیه
- اجتناب از کلی گویی
- برخورداری از روش تحقیق
ادامه دارد……
نیمه شعبان هیچ دعایی رد نمی شود
نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 22ام خرداد, 1393این شب برترین شبها بعد از شب قدر است، خداوند در این شب فضلش را بر بندگان جاری میسازد و از منّت خویش گناهان آنان را میبخشد، پس تلاش کنید که در این شب به خدا نزدیک شوید. همانا این شب، شبی است که خداوند به وجود خود سوگند یاد کرده که در آن درخواست کنندهای را، مادام که درخواست گناه نداشته باشد، از درگاه خود نراند.
در آستانه یک شب رۆیایی هستیم ، و همین که در این شب ما هم زنده ایم و می توانیم در فضای نورانیش تنفسی بکنیم نعمتی است که بسیار جای تشکر دارد ، امشب شب نیمه شعبان است ، خیابان ها چراغانی است همه جا شربت و شیرینی پخش می کنند ،
یک جوّ شادی و امید شهر را در برگرفته است . و این جنب و جوش فقط در زمین نیست آسمانیان هم در رفت و آمد و هلهله اند ، یک اتفاق عظیم در حال وقوع است ، آخرین امید پیامبران و فرستادگان الهی و منجی عالم بشریت حضرت ولی عصر(عج) متولد می شود.
امشب خداوند متعال درهای آسمان را می گشاید و بار عام می دهد برای همه بندگانش ، خوب و بد همه را فرا می خواند که بیاید و خیر دنیا و آخرت را با خود ببرید.
دوستان عزیز اگر مدت هاست که منتظر یک فرصت مناسب بوده اید که بنشینید و تمام آرزوها و حاجاتتان را با خدای خوبمان مطرح کنید و نتیجه بگیرید امشب بهترین فرصت است این شب چنان با اهیمت است که آن را هم ردیف و هم پای شبهای قدر می دانند.
فضیلت شب نیمه شعبان در روایات
شب نیمه شعبان در خواب بودم که جبرئیل به بالین من آمد و گفت: ای محمد چگونه در این شب خوابیدهای؟ پرسیدم: ای جبرئیل مگر امشب چه شبی است؟ گفت: شب نیمه شعبان است. برخیز ای محمد، پس مرا از جایم بلند کرد و به سوی بقیع برد، در آن حال گفت: سرت را بلند کن امشب درهای آسمان گشوده میشوند، درهای رحمت باز میگردند و همه درهای خشنودی، آمرزش، بخشش، بازگشت، روزی، نیکی و بخشایش نیز گشوده میشوند.
هر کس در این شب صدمرتبه خداوند را تسبیح گوید، صد مرتبه حمدش را بر زبان جاری سازد، صد مرتبه زبان به تکبیرش گشاید و صد مرتبه ذکر یگانگی (لا اله الا اللّه) او را به زبان آورد، خداوند از سر فضل و احسانی که بر بندگانش دارد، همه گناهانی را که او انجام داده بیامرزد و درخواستهای دنیوی و اخروی او را برآورده سازد، چه درخواستهایی که بر خداوند اظهار کرده و چه درخواستهایی که اظهار نکرده و خداوند با علم خود بر آنها واقف است
… ای محمد، هر کس امشب را با منزه داشتن خداوند (تسبیح)، ذکر یگانگی او ، یاد بزرگی او(تکبیر)، راز و نیاز با او (دعا)، نماز، خواندن قرآن، نمازهای مستحب و آمرزش خواهی (استغفار) صبح کند، بهشت جایگاه و منزل او خواهد بود و خداوند همه آنچه را که پیش از این انجام داده و یا بعد از این انجام میدهد، خواهد بخشید...( ابن طاووس، علی بن موسی، اقبال الاعمال، ص 212 المجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج98، ص413)
امام صادق علیه السلام به نقل از پدر بزرگوارشان فرموده اند که :
این شب برترین شبها بعد از شب قدر است، خداوند در این شب فضلش را بر بندگان جاری میسازد و از منّت خویش گناهان آنان را میبخشد، پس تلاش کنید که در این شب به خدا نزدیک شوید. همانا این شب، شبی است که خداوند به وجود خود سوگند یاد کرده که در آن درخواست کنندهای را، مادام که درخواست گناه نداشته باشد، از درگاه خود نراند. این شب، شبی است که خداوند آن را برای ما خاندان قرار داده است، همچنان که شب قدر را برای پیامبر ما، صلّیاللّهعلیهوآله، قرار داده است. پس بر دعا و ثنای بر خداوند تعالی بکوشید، که هر کس در این شب صدمرتبه خداوند را تسبیح گوید، صد مرتبه حمدش را بر زبان جاری سازد، صد مرتبه زبان به تکبیرش گشاید و صد مرتبه ذکر یگانگی (لا اله الا اللّه) او را به زبان آورد، خداوند از سر فضل و احسانی که بر بندگانش دارد، همه گناهانی را که او انجام داده بیامرزد و درخواستهای دنیوی و اخروی او را برآورده سازد، چه درخواستهایی که بر خداوند اظهار کرده و چه درخواستهایی که اظهار نکرده و خداوند با علم خود بر آنها واقف است…( ابن طاووس، علی بن موسی، همان، ص209؛ المجلسی، محمد باقر، همان، ج94، ص85، ح5؛ الصدوق، محمد بن علی بن الحسین، همان ج2، ص424، ح1.)
دعای مخصوص شب نیمه شعبان
کمیل بن زیاد از یاران امام علی، علیهالسّلام، چنین روایت میکند که:
در مسجد بصره در نزد مولایم امیرالمۆمنین نشسته بودم و گروهی از یاران آن حضرت نیز حضور داشتند، در این میان یکی از ایشان پرسید: معنای این سخن خداوند که: «فیها یفرق کل أمر حکیم»4 ؛ در آن شب هر امری با حکمت معین و ممتاز میگردد، چیست؟ حضرت فرمودند:
«قسم به کسی که جان علی در دست او همه امور نیک و بدی که بر بندگان جاری میشود، از شب نیمه شعبان تا پایان سال، در این شب تقسیم میشود. هیچ بندهای نیست که این شب را احیاء دارد و در آن دعای خصر بخواند، مگر آنکه دعای او اجابت شود.» پس از آنکه امام از ما جدا شد، شبانه به مزلش رفتم. امام پرسید: چه شده است ای کمیل؟ گفتم ای امیرمۆمنان آمدهام تا دعای خصر را به من بیاموزی، فرمود:
بنشین ای کمیل! هنگامی که این دعا را حفظ کردی خدا را در هر شب جمعه، یا در هر ماه یک شب، یا یک بار در سال یا حداقل یک بار در طول عمرت، با آن بخوان، که خدا تو را یاری و کفایت میکند و تو را روزی میدهد، و از آمرزش او برخوردار میشوی، ای کمیل! به خاطر زمان طولانی که تو با ما همراه بودهای بر ما لازم است که درخواست تو را به بهترین شکل پاسخ دهیم، آنگاه دعا را چنین انشاء فرمود…( ابن طاووس، علی بن موسی، همان، ص220) این دعا همان دعایی است که امروزه آن را با نام «دعای کمیل» میشناسیم.
اعمال شب نیمه شعبان
براى این شب چند عمل وارد شده است:
1- غسل، که باعث تخفیف گناهان مىشود.
2- احیاء این شب به نماز و دعا و استغفار. و در روایت است که هر کس این شب را احیا دارد؛
نمیرد دل او در روزى که دلها بمیرند.
3- زیارت امام حسین علیه السلام است که افضل اعمال این شب و باعث آمرزشگناهان است و هر کس بخواهد با او مصافحه کند روح صد و بیست و چهار هزار پیغمبر زیارت کند آن حضرت را در این شب و اَقَلِّ زیارت آن حضرت آن است که به بامى برآید و به جانب راست و چپ نظر کند پس سر به جانب آسمان بلند کند و زیارت کند آن حضرت را به این کلمات: “اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِاللّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَ رَحْمَةُاللّهِ وَ بَرَکاتُهُ.” و هر کس در هر کجا باشد در هر وقت که آن حضرت را به این کیفیت زیارت کند امید است که ثواب حجّ و عُمره براى او نوشته شود.
زیارت امام حسین علیه السلام افضل اعمال این شب و باعث آمرزش گناهان است و به شرح زیر می باشد:
«الْحَمْدُ لِلَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ وَ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ الزَّکِیُّ أُودِعُکَ شَهَادَةً مِنِّی لَکَ تُقَرِّبُنِی إِلَیْکَ فِی یَوْمِ شَفَاعَتِکَ أَشْهَدُ أَنَّکَ قُتِلْتَ وَ لَمْ تَمُتْ بَلْ بِرَجَاءِ حَیَاتِکَ حَیِیَتْ قُلُوبُ شِیعَتِکَ وَ بِضِیَاءِ نُورِکَ اهْتَدَی الطَّالِبُونَ إِلَیْکَ وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ نُورُ اللَّهِ الَّذِی لَمْ یُطْفَأْ وَ لا یُطْفَأُ أَبَدا وَ أَنَّکَ وَجْهُ اللَّهِ الَّذِی لَمْ یَهْلِکْ وَ لا یُهْلَکُ أَبَدا وَ أَشْهَدُ أَنَّ هَذِهِ التُّرْبَةَ تُرْبَتُکَ وَ هَذَا الْحَرَمَ حَرَمُکَ وَ هَذَا الْمَصْرَعَ مَصْرَعُ بَدَنِکَ لا ذَلِیلَ وَ اللَّهِ مُعِزُّکَ وَ لا مَغْلُوبَ وَ اللَّهِ نَاصِرُکَ هَذِهِ شَهَادَةٌ لِی عِنْدَکَ إِلَی یَوْمِ قَبْضِ رُوحِی بِحَضْرَتِکَ وَ السَّلامُ عَلَیْکَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ»
4- خواندن دعایی که شیخ و سید نقل کرده اند و با “اللهم بحق لیلتنا و مولودها” شروع می شود و به منزله زیارت امام زمان صلوات الله و سلامُه عَلَیْهِ است.
5- خواندن صد مرتبه آیه مبارکه « أَمَّن یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَیَكْشِفُ السُّوءَ وَ یَجْعَلُكُمْ خُلَفَاء الْأَرْضِ أَإِلَهٌ مَّعَ اللَّهِ قَلِیلًا مَّا تَذَكَّرُونَ _62/ نمل»
6- خواندن دعای کمیل
7- قرآن به سر گرفتن
8- خواندن دعایی از مولایمان حضرت حجت (عج) که با ” اللهم صل علی محمد سید المرسلین و خاتم النبییین و حجه رب” شروع می شود. (کتاب مفاتیح الجنان )
یک رفاقت تازه :
امشب یک زمان مناسب هست برای عذر خواهی از آقا امام زمان (عج) برای تمام لحظاتی که با گناه کردن هایمان دل ایشان را به درد آوردیم ، فرصت مناسبی است برای آغاز یک رفاقت جدید با ایشان ، برای حذف نباید ها از زندگیمان ، (آقا از ماهواره ، موزیک هایی که رایانه و تلفن های همراه ما را پر کرده اند عکس ها و فیلم هایی که انبار کرده ایم ،خوششان نمی آید چه خوب است در ازای عیدی های با ارزشی که خداوند متعال به واسطه ایشان به ما می دهند ما هم دور بریزیم همه این زباله های مخرب را ، و ترس ها و یأس ها و هوس های درونیمان را همه را با هم بسوازنیم به شکرانه نعمت شیعه بودنمان ، صاحب داشتنمان و در آغوش رحمت بودنمان. )
نکته پایانی:
عزیزان یادمان باشد این فرصت ها همه از رحمت و کرم بی نهایت خداوند متعال است که با این همه کوتاهی و قصور ما ، همچنان با بهانه های مختلف بندگانش را مورد عفو و رحمت خود قرار می دهد ، اما بهره هایی را که در این شب نورانی قرار داده است به برکت جان عالم هستی حضرت مهدی علیه السلام است ، شبی آنقدر با برکت که فرموده اند دعا در آن رد نمی شود، پس بیایم در این محمل استجابت سرلوحه دعاهای خود را دعا برای فرج حضرتش قرار دهیم و اشک هایمان را در تمنای آمدنش بچکانیم باشد که دیده همه ما به جمالش نوارنیش منور گردد. إن شاء الله تعالی
ادامه تدوین مقاله نویسی
نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 22ام خرداد, 1393ارکان مقاله نویسی
- وحدت موضوع : حول یک مسئله خاص و عدم سرگردانی مخاطب
- وحدت زمان : زمان پیروزی انقلاب
- وحدت مکان: جغرافیای خاص
- شیوایی ورسایی : زبان علمی وفنی ودر عین حال روان
- انسجام وپیوستگی مطالب : حلقه زنجیری و پرهیز ازآشفتگی
- مختصر مفید ، بروز و جامع بودن
- حجم مقاله پژوهشی از 2000 تا 10000 کلمه
ادامه دارد…………..
تدوین مقاله نویسی
نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 21ام خرداد, 1393« مقاله به منزله یک سند علمی وملاک ارزیابی و توان علمی نویسنده است.»
- زبان مقاله نویسی: (ساختار لفظی مقاله )
1- ساده نویسی ( پرهیز از جملات پیچیده )
2- محتوا گرایی ( ارائه علمی وپ مغز
3- محاوره گریزی ( پرهیز از زبان شکسته گفتاری )
4- رعایت زبان رسمی ( پرهیز از زبان شاعرانه و خیال انگیز متکی بر برهان و استدلال )
ادامه دارد…………..
چرا دانه های تسبیح 101 عدد است؟
نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 19ام خرداد, 1393
تسبیح برای به خاطر سپردن تعداد تسبیحات است، اما اصل این موضوع به هر روشی ممکن است انجام شود. آنچه از روایات استفاده میشود، این است که در زمان ائمه (علیهماالسلام) تسبیح 34 دانه و 33 دانه وجود داشته است.
1-«وَ رَوَی عُبَیْدُ اللَّهِ بْنُ عَلِیٍّ الْحَلَبِیُّ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ ع قَالَ لَا یَخْلُو الْمُۆْمِنُ مِنْ خَمْسَةٍ مِسْوَاکٍ وَ مُشْطٍ وَ سَجَّادَةٍ وَ مِسْبَحَةٍ فِیهَا أَرْبَعٌ وَ ثَلَاثُونَ حَبَّةً وَ خَاتَمِ عَقِیقٍ»؛[1]
امام موسی بن جعفر (علیهالسلام) فرمود: مۆمن از پنج چیز بینیاز نیست؛ مسواک، شانه، سجاده، تسبیح 34 دانه و انگشتر عقیق.
2- «قَالَ أَبُو الْحَسَنِ مُوسَی (علیهالسلام) لَا تَسْتَغْنِی شِیعَتُنَا عَنْ أَرْبَعٍ خُمْرَةٍ یُصَلِّی عَلَیْهَا وَ خَاتَمٍ یَتَخَتَّمُ بِهِ وَ سِوَاکٍ یَسْتَاکُ بِهِ وَ سُبْحَةٍ مِنْ طِینِ قَبْرِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَیْنِ ع فِیهَا ثَلَاثٌ وَ ثَلَاثُونَ حَبَّةً مَتَی قلبها ذَاکِراً لِلَّهِ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ به کلِّ حَبَّةٍ أَرْبَعِینَ حَسَنَةً وَ إِذَا قلبها سَاهِیاً یَعْبَثُ بِهَا کَتَبَ اللَّهُ لَهُ عِشْرِینَ حَسَنَة»؛[2]
امام کاظم (علیهالسلام) فرموده است: شیعیان ما از چهار چیز بینیاز نیستند، حصیری که بر آن نماز بگزارند؛ و انگشتری که در دست کنند؛ و مسواکی که با آن مسواک کنند؛ و تسبیحی از تربت سیدالشهدا (ع) که دارای 33 دانه باشد، هرگاه با آن ذکر بگویند، خداوند برایشان در قبال هر دانه آن، چهار حسنه مینویسد و هر گاه بدون این که ذکر بگویند، با آن تسبیح بازی کنند، خداوند برای آنان 20 حسنه مینویسد.
این دو روایت با هم منافاتی ندارند؛ و اگر جایی 34 دانه گفته شده، به این جهت بوده که مهره بزرگ رشته تسبیح را که بالای همه مهرهها است، به حساب آوردهاند و آنجایی که 33 دانه ذکر شده، این مهره به حساب نیامده است؛ محمدتقی مجلسی (پدر علامه مجلسی) در اینباره مینویسد: «سی و سه دانه اصل و یکی بر فوق همه و این تسبیح مولاة و واجب الاطاعة و المحبة ما فاطمه زهرا (صلوات اللَّه علیها) است؛ چون حمزه شهید شد، آن حضرت از خاک قبر حمزه این تسبیح را ساختند و بعد از هر نمازی به آن تسبیح میکردند».[3]
آنچه اکنون مرسوم است، تسبیحی است که سه ردیف 33 دانهای در آن وجود داشته و یک سر تسبیح و دو حد فاصل نیز در آن وجود دارد.
فواید وجود امام معصوم(علیهم السلام)
نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 19ام خرداد, 13931. امام واسطه فیض
خداوند امام زمان(عج) را تعیین كرده است تا در میان مردم باشد و به هدایت آنان بپردازد، ولى این مردم هستند كه مانع ظهور آن حضرت مىشوند؛ و هر گاه مردم براى حكومت واحد جهانى و الهى(كه بر پایه عدالت واقعى و رعایت حقوق و حقایق، واقعیات و اجراى تمام احكام اسلامى استوار است) آمادگى كامل پیدا كنند، حضرت آشكار خواهد شد. پس خداى مهربان، در عنایت و مهربانى كوتاهى نكرده، بلكه تقصیر مردم است كه امام زمان(عج) غایب شده و ظهورش به تأخیر افتاده است؛ اما باید دانست كه فواید وجود امام منحصر به راهنمایىهاى ظاهرى ایشان - اگر در میان مردم مىبود - نیست، بلكه وجود مقدسش از نظر «تكوین و تشریع» فواید دیگرى نیز دارد كه مهمترین آن «واسطه فیض» بودن است، چرا كه بر اساس دلیلهایى كه در روایات به آن اشاره شده، اگر امام نباشد، رابطه عالم و آفریدگار جهان منقطع مىگردد، زیرا تمام فیضهاى الهى به واسطه امام بر سایر مردم نازل مىشود؛ «لَوْ بَقَیتِ الأرضُ بِغَیْرِ إمامٍ لَساخَتْ… .»(1) اساساً به واسطه وجود مقدس اوست كه به عالم هستى فیض داده مىشود و به واسطه او آسمان و زمین پا برجاست. «إنَّ الأئمّةَ نُور اللهِ عَزَّوَجَلَّ(2)؛ ائمه نور خدا هستند.»
اگر ائمه نباشند دنیا تاریك است، منتها این را كسى مىفهمد كه ظلمت و نور را مىشناسد.
إنَّ الأئِمَّةَ هُمْ أرْكانُ الأرْضِ(3)؛ اگر ائمه نباشند زمین بقا ندارد.
چون در آن صورت، خلقت بىهدف مانده و بقا معنایى نخواهد داشت.
أَنَّ الأئِمَّةَ هُمُ الْهُداة(4)؛ ائمه هادیانند.
أَنَّ الأئِمَّةَ شُهَداءُ اللهِ عَزَّ وَ جَلّ عَلى خَلْقِهِ(5)؛ اینها گواهانند، ناظر بر اعمالند.
الآن هم امام زمان(عج) هدایتهاى جانبى براى افراد دارند؛ مثلاً در شرایط حساس كه شخص مىخواهد با تغییر روش زندگى منحرف شود، به دادش مىرسند. روابط حضرت با افراد بر حسب كمالات روحىشان است و هر كس به قدر كمال خود مىتواند این ارتباط را برقرار كند.
اگر ائمه نباشند دنیا تاریك است، منتها این را كسى مىفهمد كه ظلمت و نور را مىشناسد
در روایتى از امام صادق(علیهالسلام) آمده است:
«وَ بِنا أثمرت الأشجار و أینعت الثمار و جرت الأنهار و بنا ینزل الغیث السماء؛ به وسیله ما تمام درختان به ثمر مىنشینند و میوهها مىرسند و رودخانهها جارى مىشوند و به وسیله ما باران از آسمان مىبارد.»
اساساً ائمه واسطه فیض بین خدا و خلق هستند. اگر خورشید عالمتاب مىتابد و اگر نعمات بىشمار خدا بر خلق مىرسد، همه به دلیل وجود مبارك امام است و خداوند به خاطر آنان دیگر موجودات را آفرید. لولاكَ لَما خَلَقْتُ الافلاك؛ اگر وجود نازنین پیامبر(صلی الله علیه و آله) نبود آسمانها و زمین خلق نمىشدند!
انسان مىخواهد با جهان بىنهایت در ارتباط باشد، او نیازمند اسبابى است تا بتواند ارتباط نزدیكترى با مبدأ برقرار كند. امامت تجلى عینى این ارتباط است، ارتباط انسان با ماوراء الطبیعه و ابدیت.
2. امید بخشى
اصولاً وجود فرمانده لشكر در مقر فرماندهى، خون گرم و پر حرارتى را در عروق سربازان جارى مىسازد و آنها را به تلاش بیشتر وامىدارد. حیات فرمانده، منشأ حركت، تحوّل و نظم و آرامش است. در این میان، شیعه بنا به عقیدهاى كه به وجود امام زنده و حاضر دارد، هر چند او را در میان خود نمىبیند، اما خود را تنها نمىداند. او همواره انتظار بازگشت آن سفر كرده را دارد، انتظارى سازنده و سرنوشت ساز. این طرز تفكر، در زنده نگهداشتن امید در دلها و وادار ساختن افراد به خودسازى باعث مىشود آنها در آمادگى و مراقبت دائمى به سر برند. از آن سو، امام نیز به طور دائم مراقب حال پیروانش است و از چگونگى رفتار و كردار و گفتار آنها آگاه مىگردد.(6)
3. پاسدارى از آیین خدا
طبق فرموده امام على(علیهالسلام)، هیچگاه صفحه زمین، از قیام كننده با حجت و دلیل خالى نمىماند، خواه ظاهر و آشكار باشد یا مخفى و پنهان، تا دلایل و اسناد روشن الهى ضایع نگردد و به فراموشى نگراید و مسخ و تحریف نشود.(7)
در طول زمان، با دراز شدن دست مفسده جویان به سوى مفاهیم آسمانى، اصالت پارهاى از این قوانین از میان مىرود و دست خوش تغیّرات زیان بخش مىشود. این نور پر فروغ با عبور از شیشههاى ظلمانى افكار تاریك كم رنگ و كم رنگتر مىشود، اما سینه امام و روح بلندش صندوق آسیبناپذیر حفظ اسناد و آیین الهى است كه همه اصالتهاى نخستین و ویژگىهاى آسمانىِ این تعلیمات را در خود نگهدارى مىكند تا دلایل الهى و نشانههاى روشن پروردگار باطل نشود و به خاموشى نگراید. 4. نفوذ روحانى و تكوینى
امام علاوه بر تربیت تشریعى كه از طریق گفتار، رفتار و تعلیم و تربیت عادى صورت مىگیرد، یك نوع تربیت روحانى و معنوى در دلها و فكرها دارد كه مىتوان آن را «تربیت تكوینى» نامید. در آنجا الفاظ، كلمات، گفتار و كردار كار نمىكند، بلكه تنها جاذبه و كشش درونى كارگر است. در حالات بسیارى از پیشوایان بزرگ الهى مىخوانیم كه گاه بعضى از افراد با یك تماس مختصر با آنها به كلى تغییر مسیر داده و سرنوشتشان یكباره دگرگون مىشد. اینها نتیجه تعلیم و تربیت عادى نیست، بلكه جذبهاى ناخودآگاه است كه گاهى از آن به «نفوذ شخصیت» تعبیر مىكنند.
امام با اشعه نیرومند و پردامنه نفوذ شخصیت خود، دلهاى آماده را در نزدیك و دور تحت تأثیر جذبه خاص قرار داده و به تربیت و تكامل آنها مىپردازد و از آنها انسانهایى كاملتر مىسازد.(8)
5. هدایت معنوى امام
آرى، امام قلب عالم وجود و رهبر و مربى نوع انسان است، از این جهت، حضور و غیبت او تفاوتى ندارد. امام همواره افراد شایسته را هدایت مىكند، اگر چه نتوانند امام را ببینند، به ویژه این كه در اخبار وارد شده است كه آن حضرت در میان مردم و در مجالس مؤمنان رفت و آمد دارد، اگر چه مردم او را نشناسند.(9) بنابر این، پاسدارى امام از دین و دستگیرى از مردم شایسته در زمان غیبت به خوبى انجام مىگیرد. در حقیقت، امام همانند خورشید پنهان پشت ابر است كه از نور و حرارتش، موجودات، بهره مىبرند؛ گر چه نادانان و كور چشمان، آن را نبینند.
امام صادق(علیهالسلام) در پاسخ كسى كه پرسیده بود: «چگونه مردم از امام غایب استفاده مىكنند؟» فرمودند: «به همانگونه كه از خورشید، وقتى كه ابر آن را مىپوشاند.»(10)
گفتار یكى از مستشرقان(11) در این باره شنیدنى است:
به عقیده من مذهب تشیع، تنها مذهبى است كه رابطه هدایت الهى را میان خدا و خلق براى همیشه نگهداشته و به طور مستمر، پیوستگى ولایت را زنده و پا برجا مىدارد. مذهب یهود، نبوت را كه رابطهاى است واقعى میان خدا و عالم انسانى، در حضرت كلیم ختم كرده و پس از آن به نبوت حضرت مسیح و حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) اذعان نكرده است، در نتیجه، رابطه مزبور را قطع مىكند. نصارى نیز در حضرت مسیح متوقف شدهاند و اهل سنت از مسلمین هم در حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) ایستادهاند و با ختم نبوت در ایشان، دیگر رابطهاى میان خالق و مخلوق برقرار نمىدانند.
امام صادق(علیهالسلام) در پاسخ كسى كه پرسیده بود: «چگونه مردم از امام غایب استفاده مىكنند؟» فرمودند: «به همانگونه كه از خورشید، وقتى كه ابر آن را مىپوشاند
تنها مذهب تشیع است كه معتقد است نبوت با حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) ختم مىشود، ولى ولایت كه همان رابطه هدایت تكمیلى است بعد از آن حضرت و براى همیشه زنده مىماند.
آرى، تنها در مذهب تشیع است كه این حقیقت میان عالم انسانى و الوهى براى همیشه باقى و پا برجاست.(12)
نتیجه این كه، عقیده به امام زمان به این معناست كه ارتباط مردم با عالم غیبت گسیخته نشده است. و كسانى كه این عقیده را دارند باید همیشه به یاد آن حضرت بوده و منتظر ظهور آن مصلح غیبى باشند، همگان وظیفه دارند در هر شرایطى در راه برقرارى و توسعه معارف و احكام اسلام بكوشند، در برابر ستم و گناه پایدارى كرده و در حدّ توان خود با آن مبارزه كنند و بكوشند تا زمینه حكومت عدل و داد را فراهم ساخته و زندگى خود را طورى تنظیم كنند كه با برنامههاى آن حضرت تناقض نداشته باشد، در صف دوستان ایشان قدم برداشته و با دشمنانش مبارزه كنند.
استرس و روش های مقابله
نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 17ام خرداد, 1393
استرس حالتی است که شما در واکنش به فشار دنیاى بیرون (مدرسه، محیط کار،خانواده، دوستان و …) یا دنیای درون ( تمایل به موفقیت، میل به پذیرفته شدن و …) احساس مىکنید.استرس واکنش طبیعى افراد در هر سنى است و از غریزه فرد در محافظت از خویش در برابر فشار عاطفى یا جسمى و مقابله با خطر نشات مىگیرد.
هر کس حتی اگر یکبار کار و فشار زیاد و طولانی مدت را چه در خانه و چه در محل کار تجربه کرده باشد ، معنای کوفتگی جسمی و ذهنی را به خوبی درک می کند .
در زمان آرامش ، شما به آسانی قادر به رویارویی با فراز و نشیب های زندگی هستید اما وقتی فشار از حد آستانه تجاوز می کند حتی یک مشکل کوچک هم می توند به یک بحران روحی تبدیل شود .
حس از دست دادن کنترل و عدم توانایی برای غلبه بر واکنش های ناهنجار ، تجربه ی بسیار ناخوشایندی است . شما خود را می بینید در حالی که بر سر کودکانتان فریاد می زنید ، یا با وجود خستگی مفرط و نارضایتی هم چنان در محل کار به کار خود ادامه می دهید و به ظاهر قادر به کنترل خود نیستید .
استرس و عوارض جانبی ناخوشایند آن ، معلول عوامل متعددی است . فشار کار فقط یکی از این عوامل است . بیماری سخت یکی از اعضای خانواده یا مواجهه با یک مشکل مالی و یا هر گونه تغییر شرایط ، از جمله حوادثی هستند که می توانند شما را تحت فشار قرار دهند به طور کلی می توان گفت که هر تغییر قابل توجهی در زندگی عادی شما ، به طور بالقوه آغازگر دوره ای از استرس و فشار روانی است .استرس فقط معلول حوادث نیست ، بلکه طرز برخورد شما با حوادث نیز در بروز استرس موثر خواهد بود .
صفحات: 1· 2