حکیمانه

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان

 با سخنان حکیمانه و تازه، روان خود را نشاط ببخشید.

خواندن آثار علمی، فرهنگی و ادبی در اوقات فراغت، سبب ساز نشاط روانی و سلامت شخصیت می شود

امام علی (علیه السلام)فرمود:«با سخنان حکیمانه و تازه، روان خود را نشاط ببخشید؛ زیرا روان همانند بدن خسته و رنجور می شود »       کافی ،ج1،ص48

سه ذكر بسيار عالي و مهم براي سه هدف بزرگ

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 19ام اردیبهشت, 1397

قال علي عليه السلام:

«يا كميل! قل عند كل شدّة «لا حول و لا قوة الا بالله العلي العظيم» و قل عند كل نعمة «الحمدلله» تزدد منها و اذا ابطأت الارزاق عليك «فاستغفر الله» يوسّع عليك فيها»[1]

( اي كميل! در مواجهه با هر مشكلي بگو «لا حول و لاقوة الا بالله » خداوند كفايت آن مشكل را مي كند و هر گاه نعمتي به تو رسيد بگو: «الحمدلله» تا سبب فزوني نعمت گردد و هر گاه روزي تو به تاخير افتاد «استغفار كن» كه باعث گشايش روزي است.)

از سوي معلمي بزرگ همچون علي (عليه السلام) براي شاگرد مستعدي چون كميل، سه ذكر بسيار عالي و مهم براي سه هدف بزرگ بيان شده است. آري همه چيز در نزد معصومين (عليهم السلام) هست؛ حتي اوراد و اذكار و نيازي به ديگران نمي باشد. گفتن سه ذكر فوق، در سه زمان مخصوصي كه در روايت آمده است، آثار مهمي دارد؛ ولي آنچه كه مهم است توجه به اين نكته است كه «ذكر، فقط لقلقه زبان نباشد». بنابراين اگر به مفهوم اين ذكرهاي جالب توجه نكنيم و پيام آنها را در جامعه پياده نكنيم، آن آثار را نخواهد داشت.

معناي ذكر «لا حول و لا قوة الا بالله» اين است كه تمام قدرت ها به دست خدا است و حلال همه مشكلات اوست و هر چه هست از ناحيه اوست. اگر اين معني را باور كنيم و در نتيجه با تمام وجود به در خانه او برويم و ايمانمان به اين مفاهيم قوي شود، يعني حالتي شبيه حالت غريق در دريا پيدا كنيم، كه جز قدرت خداوند به هيچ چيز ديگر فكر نكنيم، خداوند در مشكلات ما را كفايت خواهد كرد.

پيام ذكر «الحمدلله» اين است كه با رسيدن به نعمتي مغرور نشويم و حقيقتا نعمت را از جانب خداوند بدانيم، از آن سوء استفاده نكنيم، بخل نورزيم، در اين صورت نه تنها نعمت باقي مي ماند، بلكه فزوني مي يابد. 

و ذكر سوم «استغفرالله» نيز چنين است. معناي استغفار اين است كه ديگر به سراغ گناه نرويم؛ زيرا يكي از عوامل معضلات اقتصادي در جامعه گناهان است، جامعه گناهكار جامعه فقيري نيز خواهد بود. البته بروز اين مشكلات به هنگام گناه، زنگ بيدار باشي براي مومنان است. با اين بينش بروز مشكلات، خود نعمت است، بدين جهت خداوند كفار را به حال خود رها كرده و براي بيداري آنها زنگ بيدار باش نمي زند، تا در گناهان خويش غرق شوند.

 

پي نوشت: 

[1] بحارالانوار، ج 74، ص 270

حکم صرف دوست داشتن نامحرم....؟

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 16ام اردیبهشت, 1397

1- اگر انسان زمینه ازدواج دارد و با قصد ازدواج کسی را دوست داشته باشد، باید برای فراهم ساختن زمینه ازدواج اقدام کند و از راه های متعارف اقدام به خواستگاری نماید. اما اگر زمینه ازدواج ندارد و قصد ازدواج با کسی را که دوستش دارد، نداشته باشد. باید از عشق و محبتی که سرانجام مطلوبی ندارد و چه بسا انسان را از خدا غافل کرده و گرفتاری ذهنی و فکری و روحی ایجاد می‌کند، پرهیز نمود.

۲- ادامه دوست داشتن و دلبستگی به نامحرم کم کم به وابستگی افراطی منجر خواهد شد. وابستگی افراطی چیزی جز فرسودگی روانی و تخریب روزافزون استقلال روحی- روانی در پی نخواهد داشت. در نهایت افسردگی روحی و از بین رفتن عزت نفس و تخریب شخصیت انسانی.

۳- تحریک غریزه جنسی، تخیل گرایی افراطی، گرفتار شدن به دام شیطان و ارتکاب گناهان به صورت تدریجی و از بین رفتن زشتی گناه، اضطراب، تشویش و… معلول ادامه دوستی با نامحرم است. این نوع دوستی ها و دوست داشتن از روی احساسات مقطعی و زود گذر می باشد.

برای مبارزه با دوستی و دوست داشتن نامحرم به پیامد های منفی آن فکر کند و اراده و عزت نفس را در خود تقویت کند.

۴- به دلیل وابستگی بلکه دلبستگی ای که نسبت به ایشان دارید، ممکن است صحبت های منطقی و کار شناسانه ما را نادیده بگیرید. باز حرف خودتان را تکرار کنید.

سعی کنید کمبودهای عاطفی که باعث ارتباط و احساس شده، شناسایی کنید و از راه مناسب خودش جبران کنید.

وابستگی روانی به چیزی یا کسی باعث کاهش عملکرد در فرد می‌گردد. به نوعی فرد را از زندگی روزانه ‌و عادی خود خارج می‌سازد. فرد وابسته روانی مثل فرد معتاد، دلش به موضوع وابستگی (مثل مواد مخدر یا محبت معشوق) خوش است، در حالی که این وابستگی عقلاً و منطقاً امری به شدت نکوهیده‌ای است.

۵- هر چیزی علتی دارد. دوست داشتن هم بی علت ایجاد نمی شود.

شما «به چه دلیل» آن شخص نامحرم را دوست دارید؟

الف) اگر به دلیل فضایلی است که دارد، دوست داشتن شخص صاحب فضلیت به خاطر فضایلش، اشکالی ندارد. حتی اگر از جنس مخالف باشد. مثلاً قطعاً بانوان جامعه ما، برخی از شهدا را دوست دارند و این امر اشکالی ندارد.

ب) اما اگر او را دوست دارید از این جهت که او جنس مخالف شماست، این دارای اشکال است. چون محبت شهوانی است. البته این نوع محبت، تا زمانی که مبنای عمل خلافی قرار نگرفته، گناه «فقهی» نیست. اما دارای «اشکال اخلاقی» است. به این معنا که از «نورانیت» شما کم می کند و شما در مواقعی از زندگی که نیاز دارید با «نور» درونتان، راه را از بیراهه تشخیص بدهید و تصمیم درستی بگیرید، به خاطر کاسته شدن از نورتان، ممکن است دچار اشتباه شوید.

شما باید متوجه باشند که همه چیز در چارچوب فقه قرار نمی گیرد. چه بسا امری از حیث «فقهی» بلا اشکال باشد اما از حیث «اخلاق» درست نباشد. سر و کار فقه با اعمال و رفتار جوارحی ما و احکام پنجگانه (واجب، حرام، مستحب، مکروه) است اما سر و کار اخلاق با جوانح ما و با «فضیلت ها و رذیلت ها» است.

ج) شاید او را دوست دارید به خاطر برخی فضیلتها و کمالات…

اما اگر همین فضایل و کمالات به همین صورتی که در این شخص نامحرم هست، در شخص هم جنستان بود، آیا باز هم او را «به همین نحو» دوست داشتید؟ پس در این حالت هم جای احتیاط است. یعنی ممکن است همان «محبت شهوانی» (که از لحاظی یک امر طبیعی است ) از این کانال وارد شود. و آدمی هم چون ناخودآگاه مایل است خودش را مبری از هر گونه خدشه و ایرادی ببیند، لذا متوجه این امر نشود. یا متوجه بشود ولی خود را به تغافل بزند.

- حاصل سخن اینکه:

علاقمند‌ شدن به کسی که نامحرم است، تا زمانی که به صورت عمل غیر شرعی در خارج نمایان نشود، گناه نیست، اما استمرار داشتن این حالت ممکن است عوارض و پیامدهای روحی، روانی و اجتماعی نامطلوب داشته باشد.

اظهار علاقه به نامحرم اگر همراه با کار حرامی باشد جائز نیست و حرام است. نگاه به نامحرم، حرف ها و شوخی هایی که باعث تحریک شهوت می‌شوند و خلوت کردن با نامحرم هم از گناهان است. ممکن است شیطان با استفاده از سیاست گام به گام، این امور را بی جلوه نشان دهد تا منجر به گناه مخفی شویم.

امام علی علیه السلام فرمود:‌ «اتّقوا معاصی الله فی الخلوات فإنّ الشاهد هو الحاکم»(۱)از گناه کردن در خلوت بپرهیزید، زیرا آن کس (خدا) که شاهد است (‌روز قیامت) حاکم و قاضی خواهد بود.

همچنین امام کاظم(ع) فرمود: «حضرت مسیح به اصحاب خود فرمود:‌ گناهان کوچک که انسان آن ها را به حساب نمی آورد از مکر های شیطان است. شیطان آن ها را پیش چشم شما کوچک جلوه می‌دهد و کم کم آن ها زیاد می شود و شما را احاطه می کند.»(۲)

انسان مؤمن مخصوصاً جوانان که زمینه رشد کمالات در وجودش بیشتر است، باید با پیمودن طریق صداقت و پاکی، به قلّه کمالات دست بیابد و به جایی برسد که خدا به ملائکه اش به واسطه او افتخار کند.

پی نوشت :

۱. میزان الحکمه‌، محمدمحمدی ری شهری‌، مکتب الاعلام الاسلامی‌، قم. عنوان ۱۳۶۹

۲. همان، عنوان ۱۳۷۲

 

خصوصیات دوستداران اهل بیت علیهم السلام

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 10ام اردیبهشت, 1397

امام علی علیه السلام :

مَن أحَبَّنا فَلیَعمَل بِعَمَلِنا، و لیَتَجَلبَبِ الوَرَعَ؛

هر که ما را دوست دارد باید به کردار ما عمل کند و رداى پارسایى در برکند.

 

غرر الحکم: ح8483

اشبه الناس خلقا و خُلقا

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 8ام اردیبهشت, 1397

آیا حضرت علی اکبر (ع) همسر و فرزندانی داشتند؟

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 8ام اردیبهشت, 1397

شیخ کلینی در فروع کافی حدیثی از امام رضا(علیه السلام) نقل کرده که حکایت از ازدواج حضرت علی اکبر(علیه السلام) با یک کنیز و داشتن فرزندی به نام حسن دارد. در مقابل گروهی ازعلمای انساب و محققان تصریح کرده‌اند که از وی فرزندی نمانده و نسل امام حسین(علیه السلام) تنها از طریق امام سجاد(علیه السلام) ادامه پیدا کرده است. اما در باره این که حضرت علی اکبر (علیه السلام) همسر و فرزندی داشته یا خیر، دو نظر وجود دارد:

اول اینکه برخی گفته اند که ایشان دارای فرزند نبود. اینان در باره همسر وی سخنی نگفته اند(تاریخ الیعقوبی، ج 2، ص 246؛ مقریزی، إمتاع الأسماع، ج 5، ص 365، تاریخ الطبری، ج 11، ص 5200؛ هاشمی بصری، الطبقات الکبری، ج 5، ص 163، ابو الفرج اصفهانی‌، مقاتل الطالبیین، ص 86).

دوم اینکه بر اساس دلایلی که وجود دارد، گروهی دیگر وجود زن و فرزند را برای آن جناب ثابت کرده اند. برخی از این دلایل عبارت اند از:

1.در زیارتی که ابوحمزه ثمالی از امام صادق (علیه السلام) درباره حضرت علی اکبر (علیه السلام) نقل کرده، عباراتی وجود دارد که نشان دهنده این است که علی اکبر (علیه السلام) دارای فرزند بوده است؛ مانند این فراز:«…صلّى الله علیک یا أبا الحسن ثلاثا..». (ابن قولویه قمی، کامل الزیارات، ص 240)  و « صلى الله علیک و على عترتک و أهل بیتک و آبائک و أبنائک و أمهاتک الأخیار  الأبرار الذین أذهب الله عنهم الرجس و طهرهم تطهیرا»؛ که در این زمینه باید گفت؛ گرچه فراز اول را به تنهایی نمی توان دلیل قانع کننده ای برای اثبات وجود فرزندی برای ایشان دانست، اما فراز دوم قطعا نشانگر آن است که حضرت علی اکبر (علیه السلام) دارای خانواده و فرزندانی بوده است؛ زیرا کلمه «ابنائک» جمع است و نیز کلمه «عترتک» که عترت هرکسی ذرّیه و فرزندان او محسوب می شود.

2.بزنطى می گوید: از حضرت امام رضا (علیه السلام) پرسیدم: آیا کسی می تواند با زن و با کنیزى که از پدرش فرزند دار شده، ازدواج کند؟ آن حضرت فرمود: اشکالى ندارد. گفتم: از پدرت شنیدم که فرمود امام سجاد (علیه السلام) علاوه بر ازدواج با دختر امام حسن علیه السلام) با ام ولد (کنیز صاحب فرزند) ایشان نیز ازدواج کرد… .امام در پاسخ فرمود: این طور که گفتى نیست؛ امام سجاد (علیه السلام) با دختر امام حسن (علیه السلام) ازدواج کرد و نیز با ام ولد (کنیزِ صاحب فرزند) برادرش على بن الحسین که در کربلا کشته شد، نیز ازدواج کرد.( مجلسی، بحارالانوار، ج 46، ص 163 و 164 به نقل از قرب الاسناد، ص217).

از جهت سندی، شخصیت های موجود در سند این روایت ثقه هستند(در سند این روایت، ابن عیسی معروف به ابی عقیل عمانی و بزنطی قرار دارند که هر دو ثقه هستند و به  روایاتشان اعتماد می شود. (ابن أبی عقیل العمانی، حیاة ابن ابی عقیل و فقهه، ص 18 ؛ طوسی،  الفهرست، ص 54 و 194، خوئی، ‌معجم رجال الحدیث، ج 6، ص 25 – 27؛ تأریخ الفقهاء و الرواة، الوسائل، ج 30، ص 309).

از لحاظ محتوا این روایت نشانگر آن است که حضرت علی اکبر (علیه السلام) فرزندی از یک کنیز داشته است. پس، طبق بیان فوق، حضرت علی اکبر (علیه السلام) دارای همسر و فرزند بوده، هرچند برخى از علماى انساب تصریح کرده‌اند که از آن بزرگوار اولادى نمانده و نسل امام حسین(علیه السلام) تنها از طریق امام چهارم حضرت سجاد(علیه السلام) ادامه پیدا کرده است.

تبریک ولادت با سعادت حضرت علی اکبر علیه السلام و روز جوان

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 8ام اردیبهشت, 1397

“سالروز ولادت با سعادت فرخ لقای نگارخانه عاشورا، حضرت علی اکبر(علیه السلام) و روز جوان خجسته باد.”

ای سرو بوستان ایستادگی؛ ای زیباترین گل باغ حسین؛ای جوان رعنا و رشید حسین؛ای علی را یادگار؛ای علی اکبر؛سلام و درود بی پایان بر صورت و سیرت پیامبر گونه ات.


پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) می فرمایند:خداوند جوانی را که جوانی خویش را در راه اطاعت خدای تعالی بگذراند، دوست دارد.نهج الفصاحه

امام صادق علیه‏ السلام :هر جوان مؤمنى که در جوانى قرآن تلاوت کند ، قرآن با گوشت و خونش مى‏آمیزدو خداوند عزّوجلّ او را با فرشتگان بزرگوارو نیک قرار مى‏دهد و قرآن
نگهبان او در روز قیامت ، خواهد بود .کافى

امام صادق علیه‏ السلام :بِدان که جوانِ خوش اخلاق، کلید خوبى ها و قفل بدى هاست و جوانِ بداخلاق، قفل خوبى ها و کلید بدى هاست.امالى طوسى

امام صادق علیه‏ السلام :دوست ندارم جوانانِ شما را جز در دو حالت ببینم : دانشمند یا دانش اندوز. اگر جوانى چنین نکند، کوتاهى کرده و اگر کوتاهى کرد، تباه ساخته و اگر تباه ساخت، گناه کرده است و اگر گناه کند، سوگند به آن کسی که محمّد صلى الله علیه و آله را به حق برانگیخت، دوزخ نشین خواهد شد .امالى طوسى

خورشید دل آرای حسین ، ثانی احمد
باشد علی‌اکبر، گل فرخنده سرمد
هم‌نام علی باشد و بر فاطمه دلبر
این مظهر حق باشد و گل بانگ محمد

“اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجّل فرجهم و العن اعدائهم”

 

مَثَل ﻭﺿﻌﯿﺖ ﻣﺮﺩﻡ ﺩﺭ ﺁﺧﺮﺍﻟﺰﻣﺎﻥ ...

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 8ام اردیبهشت, 1397

ﺍﺯ ﻣﺮﺣﻮﻡ ﺣﺎﺝ ﺁﻗﺎ #ﺩﻭﻻﺑﯽ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ:

ﻭﺿﻌﯿﺖ ﻣﺮﺩﻡ ﺩﺭ ﺁﺧﺮﺍﻟﺰﻣﺎﻥ چگونه خواهد بود؟

ﻣﺜﺎﻝ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﺯﺩﻧﺪ، ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ:

ﻣَﺜَﻞ ﻣﺮﺩﻡ ﺩﺭ ﺁﺧﺮﺍﻟﺰﻣﺎﻥ، ﻣﺎﻧﻨﺪ ﭘﺪﺭﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﭼﻬﺎﺭ ﺗﺎ ﭘﺴﺮ ﺩﺍﺭﺩ ﺍﻣﺎ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﺗﺎﻗﯽ ﺣﺒﺲ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﻭ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ: ﺷﻤﺎ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺍﺗﺎﻕ ﺑﺎﺷﯿﺪ، ﻣﻦ ﻣﯿﺮﻭﻡ ﻭ ﺑﺮﻣﯿﮕﺮﺩﻡ.
ﺍﻣﺎ ﺧﻮﺩ ﻣﯿﺮﻭﺩ ﭘﺸﺖ ﭘﺮﺩﻩ ﻭ ﺑﻪ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﺑﭽﻪ ﻫﺎﯾﺶ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯿﮑﻨﺪ.

ﭘﺴﺮﺍﻭﻝ؛ ﺍﺯ ﻧﺒﻮﺩ ﭘﺪﺭ ﺳﻮﺀﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﻭ ﺷﺮﻭﻉ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﺑﻪ ﺑﻬﻢ ﺭﯾﺨﺘﻦ ﺍﺗﺎﻕ ﻭ ﺷﺮﺍﺭﺕ!

ﭘﺴﺮﺩﻭﻡ؛ ﮐﻪ ﻣﯿﺒﯿﻨﺪ ﭘﺴﺮ ﺍﻭﻝ ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻫﻢ ﻣﯿﺮﯾﺰﺩ ﻭ ﺷﺮﺍﺭﺕ ﻣﯿﮑﻨﺪ، ﻣﯿﻨﺸﯿﻨﺪ ﻭ ﺷﺮﻭﻉ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﺑﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩﻥ ﮐﻪ ﺑﺎﺑﺎ ﺑﯿﺎ ﺑﺎﺑﺎ ﺑﯿﺎ!

ﭘﺴﺮﺳﻮﻡ؛ ﮐﻪ ﺍﺻﻼ ﭘﺪﺭ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﮐﺎﺭ ﺧﻮﺩ ﺳﺮﮔﺮﻡ ﻣﯿﺸﻮد!

ﭘﺴﺮ ﭼﻬﺎﺭﻡ؛ ﮐﻪ ﺩﯾﺪﻩ ﭘﺪﺭ ﭘﺸﺖ ﭘﺮﺩﻩ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯿﮑﻨﺪ، ﺷﺮﻭﻉ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﺑﻪ ﻣﺮﺗﺐ ﮐﺮﺩﻥ ﺍﺗﺎﻕ ﻭ ﻧﮕﺮﺍﻥ ﻧﯿﺎﻣﺪﻥ ﭘﺪﺭ ﻧﯿﺴﺖ؛
ﺍﻭ ﻣﯿﺪﺍﻧﺪ ﮐﻪ ﭘﺪﺭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻣﯿﺒﯿﻨﺪ. ﭘﺲ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ: ﻫﺮ ﭼﻪ ﻫﻢ ﭘﺪﺭ ﺩﯾﺮﺗﺮ ﺑﯿﺎﯾﺪ، ﻣﻦ ﮐﺎﺭ ﺑﯿﺸﺘﺮﯼ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﻭ ﭘﺪﺭ ﻫﻢ ﻣﺮﺍ ﻣﯿﺒﯿﻨﺪ، ﺩﺭ ﻋﯿﻦ ﺣﺎﻝ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺁﻣﺪن ﭘﺪﺭ ﻧﯿﺰ ﻫﺴﺖ.

ﺁﺭﯼ؛ ﺍﯾﻦ ﻣﺜﺎﻝ ﺩﻗﯿﻘﺎ ﻣﺜﻞ ﻣﺎﺳﺖ، ﻣﺮﺩﻡ ﺁﺧﺮﺍﻟﺰﻣﺎﻥ……

ﻋﺪهﺍﯼ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺭﺍ ﺑﻬﻢ ﻣﯿﺮﯾﺰند..!

ﻋﺪﻩﺍﯼ ﺍﺻﻼ ﺁﻗﺎ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﺑﻪ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﺧﻮﺩشان مشغولند..!

ﻋﺪﻩﺍﯼ ﻫﻢ ﻓﻘﻂ ﺩﺭ ﻣﺴﺠﺪ ﺑﺴﺖ ﻣﯿﻨشینند ﮐﻪ ﺁﻗﺎ ﺑﯿﺎ ﺁﻗﺎ ﺑﯿﺎ..!

عده‌ای هم از هیچ کاری برای رضایت ولی امرشان دریغ نمی‌کنند.

ما از کدام دسته ایم؟

برای اصلاح و جبران هنوز فرصت داریم.

کوثر نت

دعوت جوانهای ما به علوم عقلی، بسیار مهم است...

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 6ام اردیبهشت, 1397

 

به‌هر‌حال دعوت جوانهای ما به علوم عقلی، بسیار مهم است؛ توجّهِ حوزه‌ها به علوم عقلی و بخصوص فلسفه، خیلی مهم است. بعضی از آقایانِ بزرگوار و محترمی که خیلی مورد تکریم و احترام ما هستند، اشکال داشتند به اینکه درسهای فلسفه و عرفان و این حرفها در قم زیاد شده؛ بنده به آن آقایان گفتم که اگر چنانچه فلسفه را شما از قم بردارید، کسانی در جاهای دیگر، متصدّیِ تبیین فلسفه و تدریس فلسفه میشوند که اهلیّت و صلاحیّت این کار را ندارند؛ کمااینکه الان می‌بینیم بعضی از افرادی که در غیر قم به‌عنوان فلسفه‌دان شناخته میشوند و مطرح میشوند، اطّلاعاتشان از فلسفه سطحی است؛ نه اینکه اطّلاع ندارند امّا اطّلاعاتشان عمیق نیست، سطحی است؛ یک چیزی خوانده‌اند و یک اصطلاحی را بر زبان جاری میکنند؛ خب این خوب نیست؛ خوب است که در خود قم باشد، در حوزه‌ی علمیّه باشد. تهران هم همین‌جور؛ حوزه‌ی علمیّه‌‌ی تهران هم که یک روزی مرکز علوم عقلی بوده، امروز اگر چنانچه تدریس فلسفه و تدریس علوم عقلی در آن رواج پیدا بکند، این به ‌نظر ما یک چیز بسیار خوب و مفیدی خواهد بود ان‌شاءالله… . http://hawzahnews.com/

برترین ارث برای فرزندان

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 6ام اردیبهشت, 1397

 امام صادق علیه السلام :

إنَّ خَیرَ ما وَرَّثَ الآباءُ لأِبنائِهِم الأدَبُ لاَ المالُ ؛

بهترین ارثى که پدران براى فرزندان باقى مى گذارند ، ادب است نه ثروت .

الکافى ، ج 8 ، ص 150 .

زکات تن و جهاد زن چیست؟؟؟؟؟

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 6ام اردیبهشت, 1397

حضرت امیرالمومنین علیه السلام می فرمایند :

 

الصَّلَاةُ قُرْبَانُ کُلِّ تَقِیٍّ وَ الْحَجُّ جِهَادُ کُلِّ ضَعِیفٍ وَ لِکُلِّ شَیْ‌ءٍ زَکَاةٌ وَ زَکَاةُ الْبَدَنِ الصِّیَامُ وَ جِهَادُ الْمَرْأَةِ حُسْنُ التَّبَعُّلِ .

نماز موجب نزدیکى هر پارسایى به خداست ،وحج جهاد هر ناتوان است .هر چیزى زکاتى دارد ،و زکات تن ، روزه وجهاد زن ، نیکو شوهر دارى است.

 منبع : نهج البلاغه حکمت ۱۳۶