« خواستن توانستن است | هنر مند ترین مادر » |
موفق ترین پدر
نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 21ام شهریور, 1392پدر واقعی کم است!
رویداد خوشحال کننده اي است که ناگهان در یک روز فرخنده، براي یک مرد متأهل « پدر شدن »
اتفاق می افتد، بی آنکه کسی قبلاً در بارة صلاحیت و شایستگی آن مرد براي پدر شدن، رسیدگی و
تحقیق کرده باشد. از این روست که پدران زیادي فرزند دارند، اما فرزندان کمی داراي پدر می
باشند!
همیشه حقیقت را بگویید.
کودکی از پدرش پرسید که آیا هرگز سیگار کشیده است؟ پدر قصد داشت جوابی ندهد و یا حقیقت
را پنهان کند، ولی بلافاصله متوجه گردید که اگر حقیقت را بگوید بهتر است تا اینکه کودك آن را از
طریق پدر بزرگ یا مادر بزرگ کشف کند بنابراین به سؤال کودك پاسخ مثبت داد و این عمل او
باعث شد پدر و فرزند ساعتی در بارة معایب این کار با یکدیگر صحبت کنند.
پدر و مادر بودن از مشکل ترین و پیچیده ترین و ظریف ترین وظایف است.
وظیفۀ ساده اي نیست. پدران و مادران در مشکلترین مدرسۀ دنیا، مدرسۀ آدمسازي، تدریس می
کنند. شما والدین شوراي آموزش و پرورش، مدیر، معلم، و مستخدم این مدرسه هستید. از شما
انتظار می رود که در تمام موضوعات مربوط به زندگی متبحر باشید. مدرسۀ شما روزهاي تعطیلی،
تعطیلات تابستانی، بیکاري، اتحادیه، ارتقاء مقام و اضافه حقوق ندارد. شما باید براي هر فرزند، 24
ساعت در شبانه روز، 365 روز در سال، و لااقل 18 سال به انجام وظیفه مشغول باشید. علاوه بر این
باید به اداره اي قناعت کنید که در هر مورد دو رئیس یا رهبر دارد و می دانید که با وجود دو رئیس
چه مشکلاتی پیش خواهند آمد!
٢
و در چنین زمینه اي، شما به آدمسازي خود ادامه می دهید. من به این وظیفه به چشم سخت
ترین، پیچیده ترین، پر اضطراب ترین و پر زحمت ترین کار می نگرم. این وظیفه احتیاج به حد
اعلاي حوصله، سرسپردگی، خلق خوش، کاردانی، عشق، بینش، آگاهی و دانش دارد. در عین حال،
ممکن است که این وظیفه بهترین پاداش و تجربه شاد یک عمر را در بر داشته باشد .
آدمسازي تجربه اي طولانی در آزمون و خطاست. چیزي است که هر چه بیشتر در عمل تجربه
اش کنید، بیشتر می آموزید.
قانون عمل و عکسالعمل در مسائل تربیتی
پدري دست پسرش را گرفت و او را نزد عمه پیرش برد که در گوشه شهر تنها و بیکس روزگار
میگذراند. سالها گذشت، پسر که حالا صاحب فرزند شده بود، هر روز دست دخترش را میگرفت
و او را نزد پدر بزرگش میبرد که حالا پیر و ناتوان شده بود.
بعد از کسب مهارت پدر و مادر بودن تصمیم به داشتن فرزند کنید.
بسیاري از خانواده ها با بزرگسالانی اداره می شوند که خود بلوغ کافی ندارند و بسیاري از اولیاء
در وضعی هستند که خیلی چیزهائی را که انتظار دارند به فرزندشان تعلیم دهند، خود هنوز
نیاموخته اند. به عنوان مثال، پدر یا مادري که هنوز یاد نگرفته بر اعصاب خود مسلط باشد، نمی
تواند به فرزندش بیاموزد که چگونه خود را کنترل کند. هیچ چیز مانند تربیت کودك نمی تواند
نقصیا عدم کفایت بزرگسالان را مشخصکند. در چنین شرایطی پدر و مادر باهوش، مانند
فرزندشان شاگردانی آمادة آموختن می شوند .
٣
کارنامه
پدر - این چه کارنامه ایه که امسال گرفتی؟ زبان صفر، ریاضی صفر، همۀ درسها صفر…
پسر- بابا جون عصبانی نشو. این کارنامۀ من نیست، بلکه کارنامۀ خودته که بیست سال پیش گرفتی!
لازمۀ پدر و مادر بودن، بلوغ کامل فکري و روحی است.
بودن سراغ دارم، بلوغ و آمادگی ذهنی و آگاهی « پدر و مادر » بهترین تدارکی را که براي
بزرگسالانی است که می خواهند چنین اقدام عظیمی را وجهه همت خود کنند. اگر بزرگسالان قبل
از آنکه به بلوغ کامل فکري و روحی برسند، تشکیل خانواده دهند، پیشرفت کار بسیار پیچیده و
خطرناك خواهد بود. البته کار ناممکن نخواهد بود، ا ما قطعاً براي زوج جوان مشکلاتی به همراه
خواهد داشت. خوشبختانه در هر موقعیتی می توان در وضع خانوادگی تغییراتی بوجود آورد،
مشروط بر آنکه افراد خانواده متوجه احتیاج به تغییر شوند و راه اجراي آن را بیابند.
می خواهید فرزندتان چه جور آدمی بار بیاید؟
بسیاري از پدران و مادران نسبت به اینکه هر چه بهتر و بیشتر براي فرزند خود تلاش کنند بسیار
احساس مسئولیت می کنند. آنها ممکن است اطلاعات کافی نداشته باشند، دچار تشتت عقاید بوده و
یا حتی کم احساس باشند؛ اما گمان می کنم که به طور کلی نیت همۀ پدر و مادرها خیر است.
می خواهم فرزندم چه جور آدمی » : براي همۀ پدر و مادرها، حداقل دو سؤال عمده مطرح است
« ؟ چگونه از وجود خود و همسرم براي این منظور استفاده کنم » و « ؟ بار بیاید
پاسخ هاي شما به عنوان پدر و مادر، اساس طرح شما براي آدمسازي است.
عاطفه پدري
٤
دختر کوچکی با پدرش از روي پل نه چندان محکمی عبور می کردند. پدر به دختر کوچکش
.« دستم را بگیر تا در رودخانه نیافتی » : گفت
.« نه باباجون شما دستم را بگیرید » : دختر گفت
«؟ فرقش چیست » : پدرش پرسید
فرق زیادي داره بابا! اگر من دست شما را بگیرم و اتفاقی برایم بیافتد، ممکن » : دختر پاسخ داد
است که دست شما را رها کنم. اما اگر شما دستم را بگیرید، مطمئن هستم که هر اتفاقی پیش بیاید
.« هرگز دستم را رها نمی کنید
دوست دارم پدرم اینگونه باشد. دوست دارم پدرم:
جلوه گر شخصیتی خدا گونه باشد و پیوسته یاد خدا را در وجودم زنده
نگهدارد.
دوست دارم پدرم:
داراي خانوادة متدین، عفیف و با وجدان باشد زیرا اثر مستقیم رفتار خانواده
در او و در برخورد با من بی اثر نخواهد بود.
دوست دارم پدرم
: آنچه در کودکی و نوجوانی از آن محروم بوده است به صورت عقده براي
تربیت من اعمال ننماید.
دوست دارم پدرم
: به تربیت دینی و اخلاقی من همت گمارد. نه با زور گوئی و سلطه جوئی،
بلکه خود معرفت دینی داشته باشد و عامل به گفتار خود باشد، به اصول و فنون روانشناسی
واقف باشد . مرا درك کند و همواره زمان نوجوانی خود را به یاد آورد.
٥
دوست دارم پدرم
: خود را تکسوار خانواده و یکه تاز میدان خانه نداند و اجازة ابراز عقیده،
صحبت و مشورت به سایرین بدهد. داراي عفت کلام باشد و براي افراد ارزش و احترام قائل
باشد. از اینکه او مدیر خانواده است در نظرات غلط خود پافشاري ننماید. با دخالتهاي بیجا، حد
خویش را ندرد و خود را حاکم مطلق نداند.
دوست دارم پدرم
: بفهمد که نادیده گرفتن آرزوها و خواسته هاي برحق اعضاي خانواده چه
شورشها در وجود آنان می آفریند. خستگیها و رنجهاي بیرون از خانه را با آزار ما رفع ننماید.
روشنی بخش محفل دوستان نباشد اما در محیط خانواده ترشرویی و بد اخم و ناسازگار.
دوست دارم پدرم
: منت نگذارد، زخم زبان نزند، موقعیت و سن و افکار فرزندان خود را درك
کند، با زورگوئی و تحمیل نظر، تخم کینه و عقده را در دل ما نکارد.
دوست دارم پدرم
: آزاد منش، مرد عمل، دوراندیش، روشنگر، با ایمان، راستگو دلسوز، یار
خانواده همدم و همراز و راز دار و صمیمی و دوست و مهربان باشد.
آیا پسرت را درك می کنی؟
پدري نزدم آمد و گفت: نمی توانم پسرم را درك کنم. اصلاً به من گوش نمی کند.
پرسیدم: آیا پسرت را درك می کنی؟ گفت: بله
دوباره پرسیدم: آیا پسرت را درك می کنی؟ گفت: بله، منظورتان چیست؟
جواب دادم: براي این که دیگري را درك کنی، خودت باید گوش بدهی.
گفت: اما من که او را درك می کنم. آنچه اکنون بر او می گذرد، خودم قبلاً گذرانده ام.
خودم قبلاً تجربه هاي او را داشته ام.
٦
گفتم: اما این نگرش بر اساس تاریخچۀ زندگی شخصی توست. حال آن که باید از چهارچوب
مرجع خودش، به وضع او نگاه کنی.
کلمۀ “نکن” را زیاد بکار نبرید.
اگر هر بار که به بچه هایمان می گوییم: “نکن"، یک زنگ به صدا در آید، بعید است که بتوانیم
خودمان صدا را تحمل کنیم! در هر حال هر بار که از کلمۀ “نکن"! استفاده می کنیم، این است که
یک زنگ پر صدا را در گوش بچه هایمان به صدا در می آوریم: آنها چگونه این صدا را تحمل می
کنند؟ پاسخ این است که آنها تحمل نمی کنند، بلکه خود را کنار می کشند، مخالفت می کنند، فریاد
می کشند و در نهایت کمتر تحت کنترل ما در می آیند. بدیهی است که ما به عنوان والدین نمی
توانیم اجازه دهیم که بچه ها هر کاري که می خواهند بدون محدودیت، انجام دهند. پس چه کار
باید بکنیم؟ آیا کلمۀ “نکن” یا “دست نزن” را به کار نبریم؟ البته که نه! بچه هاي ما آن قدر از نظر
تجربه، قضاوت و حتی توانایی در سطح پایین قرار دارند که اگر بخواهیم با آنها زندگی کنیم باید
رامشان کنیم و این کار را براي نفع آنها و نفع خودمان انجام می دهیم.
استفادة از کلمۀ “نکن” مانعی ندارد، به شرط آنکه آنرا خیلی زیاد بکار نبریم و از آن استفاده غلط
نکنیم. دردسر از آن جا شروع می شود که استفاده از این کلمه به شکل یک عادت در می آید. مادري
را به یاد دارم که به فرزند بزرگتر خود می گفت: برو ببین برادرت چه کار می کند و جلویش را
بگیر!
افسر پلیس نباشید بلکه دوست باشید.
متأسفانه ما از این کلمه به عنوان ابراز بی صبري خودمان استفاده می کنیم نه براي درست کردن بچه
٧
ها! ما از این کلمه با جیغ و فریاد و خشونت استفاده می کنیم. ما از این کلمه مثل یک افسر پلیس
استفاده می کنیم، نه مثل یک دوست. واقعیت این است که غالباً همۀ ما این مطلب را می دانیم ولی
نمی دانیم چه کار باید بکنیم. خود ما هم پس از استفادة خیلی زیاد از این کلمه در مورد کودکانمان
کمی احساس گناه می کنیم و تصمیم می گیریم دیگر آن را تکرار نکنیم، ولی بعد دوباره همان کار
قبلی را ادامه می دهیم. هر چند تغییر دادن خودمان کار ساده اي نیست، کمی تدبر در مورد این
مشکل می تواند به حل آن کمک کند .
هیچگاه با فرزندان نجنگید.
اولین چیزي که ما والدین باید بدانیم این است که کودکان توسط امیال و خواست هاي خودشان
هدایت می شوند و کنترل چندانی روي خود ندارند. سال هاي بسیار زیادي لازم است تا خودشان
بتوانند خودشان را کنترل وهدایت کنند . این یک اشتباه است که فکر کنیم ما می توانیم خیلی زودتر
از موعد مقرر، قدرت کنترل را در آنها ایجاد کنیم. ما نمی توانیم انتظار داشته باشیم که آنها در مدتی
کوتاه به ارزش گذشتن از یک سلسله تمایلات و فراموش کردن خود پی ببرند. ما نمی توانیم از آنها
انتظار داشته باشیم که هر درسی را که با توضیح یا مؤاخذه به آنان می دهیم یاد بگیرند. شاید اگر
بدانیم در صورتی که قرار بر جنگیدن با آنها باشد، چه مدت طولانی و تمام نشدنی را باید در حال
جنگ باشیم، هیچ گاه با آن ها نجنگیم.
کاري نکنید که کودك احساس زندانی بودن کند.
استفادة نابجا از کلمۀ ” نکن ” نتیجۀ منفی می دهد. در اثر استفادة خشن از کلمۀ ” نکن ” کودك
احساس زندانی بودن و حقارت می کند. هر چند که ممکن است او را از انجام دادن کاري که فکر
٨
می کنیم غلط است، باز داشته باشیم، ولی آیا منطقی تر نیست که امیال درونی او را طوري تغییر
دهیم که دیگر مایل به انجام آن کار نباشد؟ در این صورت هم او را از انجام آن کار باز داشته ایم و
هم از بروز احساسات ناخوشایند در او جلوگیري کرده ایم. چگونه این کار را بکنیم؟ با توضیح
مهربانانه و نرم و معطوف کردن توجه کودك به چیز دیگر. البته انتظار نداریم که هر کس بتواند این
کار را هر بار انجام دهد، اگر سعی کنید این کار را دفعات بیش تري انجام دهید. خواهید دید که
امري رضایت بخش است. این امر ممکن است فوراً شما را راضی نکند، ولی تضمین می کنیم که در
دراز مدت کاري رضایت بخش و مطلوب جلوه خواهد کرد. البته انجام دادن آن از جیغ کشیدن و
فریاد زدن کلمۀ ” نکن ” خیلی دشوارتر است.
حوصله به خرج دهید.
شما صبر کنید تا کودك شما 4تا 5 ساله شود. ما عموماً از زمانی که بچه ها شروع به راه رفتن می
کنند ، کلمۀ ” نکن ” را به کار می بریم. این همان زمانی است که باید با مشکل مواجه شد و بر آن
غلبه کرد.
اگر می خواهید پلیس باشید یک پلیس مهربان باشید.
از آن جا که استفادة خشمگینانۀ شما از کلمۀ ” نکن ” منجر به احساس خردشدگی و خشم کودك
در مقابل شما می شود، آن را جبران کنید به این شکل که در موقع ابراز محبت، بیش از حد مهربانی
و عشق خود را نثار او کنید. اگر این گونه جبران کنید، این شانس وجود دارد که اگر گاهی شما را
مثل یک پلیس ببیند، احساس کند که یک پلیس مهربان هستید.
٩
به زبان فرزندتان توضیح دهید نه به زبان بزرگسالان
بچه ها باید بدانند که شما چه انتظاري از آنها دارید. بعد از آن که رفتاري را که می خواهید تغییر
دهید انتخاب کردید، دنبال یک موقعیت باشید تا به فرزندتان توضیح دهید که او چه وظیفه اي دارد
هدفهایتان را با بیان ساده براي فرزندتان توضیح دهید، نه با زبان بزرگسالان. کلماتی مثل مسئولیت
پذیر، قابل اعتماد و خوش خلق خیلی براي بچه ها روشن نیست. می توانید خیلی ساده تر به بچه ها
دربارة این که چه انتظاري دارید توضیح دهید. این درخواست ها باید همراه با محبت و دوستانه
ابراز شود و هیچ تهدیدي پشت لحن شما وجود نداشته باشد. با توجه به این راهکارها می توانیم به
اهداف کوتاه مدت خود در بارة تغییر رفتارهاي کوچک برسیم، که این خود زمینۀ بسیار مناسبی براي
کارهاي بزرگتر است.
جواب دندان شکن!
نقاشی هاي بزرگ می کشی تا دفترت زود تمام شود! اي کلک! می » : پدري به پسرش گفت
خواهی یکدفتر جدید بخري!؟
پسر هم بلالافاصله گفت : بابا شما هم داري سیگار می کشی تا عمرت زودتر تمام شود و یک
زندگی جدید پیدا کنی !؟ کی می خواهد این زندگی جدید را برایت بخرد!؟
تربیت فرزندان خوشبین، خوش خلق و معتقد
خوشبین بودن، خوش خلق بودن و اعتقاد داشتن سه هدیۀ بزرگ است که شما می توانید به
فرزندانتان هدیه بدهید ولی متأسفانه در مکتوبات کمتر به این سه اصل توجه می شود. داشتن تفکر
مثبت در شما نیرویی بوجود می آورد که در مقابل مشکلات تسلیم نشوید و این نیرو راه پیشرفت و
١٠
موفقیت را براي شما هموار می کند . افراد مثبت اندیش اغلب موفق تر از افراد منفی گرا هستند
چون افراد منفی گرا همواره تسلیم شکست ها و اشتباهاتشان می شوند. در یک آمار که از 500
دانشجو گرفته شد نمرات دانشجویانی که حس مثبت اندیشی در آنها بیشتر بود بهتر از افراد منفی
گرا بود و افراد منفی گرا اغلب در کارهایشان نا موفق ظاهر می شوند.
مثبت اندیشی را به فرزندانتان بیاموزید.
مثبت اندیشی باعث می شود که انسان از فشارهاي عصبی و تنش هاي روحی، افسردگی و
عصبانیت در امان بماند و باعث ایجاد اعتماد به نفس در انسان می شود. تمرین مثبت اندیشی را
همواره مد نظر داشته باشید چون موجب سلامتی فکر و موفقیت در امور روزمره زندگی می شود و
این مهم را به فرزندانتان بیاموزید.
فرزندان خوشبین تربیت کنید.
یکی از بهترین روش ها براي آموزش مثبت اندیشی این است که به فرزندانتان بیاموزید که همواره
خوش خلق باشند و در زندگی شاد باشند چون این شادي باعث رهایی از ناامیدي و رسیدن به
آرامش می شود. نیاکان ما داشتن روحیه اي شاد را موهبتی از جانب خدا می دانستند و می گفتند
خدا انسان هاي شاد را دوست دارد.
فرزندان شاد تربیت کنید.
براي اینکه بتوانید این روحیه را در فرزندانتان ایجاد کنید باید این حالت را هر روز با تمرین تکرار
کنید مثلاً اتفاق هاي جالب هر روز را براي هم تعریف کنید، در مورد مطالب خنده دار فکر کنید و
آنها را براي دیگران بازگو کنید، همیشه خود را وادار کنید که شاد باشید و این شادي را با دیگران
١١
تقسیم کنید، اشتباهات و شکست هاي خود را فراموش کنید و به آنها فکر نکنید، به مشکلات
زندگی لبخند بزنید و به کار مانند تفریح نگاه کنید و سعی کنید از هر موقعیتی نکات شادي آفرین را
انتخاب کنید. مثلاً سعی کنید در صحبتهایتان جملات جالب و خنده دار بکار ببرید بطوري که
دیگران را وادار به خندیدن کنید مطالب را به طور اغراق آمیز بیان کنید و همواره در بیانتان از مثال
و ایهام استفاده کنید جوك و لطیفه حفظ کنید ، داستانهاي جالب را بخاطر بسپارید و آن ها را براي
دیگران تعریف کنید ، شادي در خود شما ، اطرافیان و دوستانتان وجود دارد فقط کافی است آنرا
بیابید.
از فرزندانتان بابت کوچکترین و ساده ترین کارها تشکر کنید.
وجود اعتماد و اعتقاد در فرزندان باعث می شود که آنها در مقابل مشکلات ناامید نشوند. براي ایجاد
این اعتماد در فرزندان باید در رفتار خود تجدید نظر کنید، اگر فرزندان اشتباهی انجام دادند آنها را با
کلماتی مثل: بچه لوس، بچه بد، احمق، خجالتی و … تنبیه نکنید چون این کار شما باعث می شود
که فرزندان گمان کنند که شما به آنها اعتماد ندارید و این باعث عدم اعتماد به نفس در آنها می
شود. بچه ها داراي یک انرژي هستند که باعث می شود در مقابل توهین که به آنها می شود مقاومت
کنند و آن را نپذیرند. این بچه ها ممکن است با تحت تأثیر قرار گرفتن از این توهین ها از تلاش
دست بردارند و در جامعه فردي بی ادب شوند. اعتقاد و اعتماد در رفتار شما تأثیر زیادي در رشد
شخصیت بچه هاي شما دارد ، همواره به بچه هایتان بیاموزید که چگونه رفتار کنند و آنها را مورد
تشویق قرار دهند . در طول روز چند بار بچه ها را در درست رفتار کردن مورد تشویق قرار دهید (
حداقل 10 تا 5 مرتبه در روز ) این عمل ممکن است که چند ثانیه از وقت شما را بگیرد ولی تأثیر
١٢
شگرفی دارد. همواره از فرزندانتان بابت ساده ترین و کوچک ترین کارها تشکر کنید. مثلاً آرام بازي
کردن، مهربانی کردن با گربه ها ، از کتاب درست استفاده کردن، از تلفن بطور صحیح استفاده کردن
و رعایت کردن نوبت دیگران . وقتی که بچه ها بزرگ تر شدند و شخصیت آنها شکل گرفت دیگر
احتیاج نیست که مرتب آنها را تشویق کنیم ولی هرگز تشویق را بطور کامل قطع نکنید. حتی جوانها
هم احتیاج دارند که مورد تشویق و تشکر قرار گیرند . زمانی که کارهاي خیرخواهانه انجام می دهند
یا حتی در حال گوش دادن به صحبت هاي شما هستند آنها را تشویق کنید.
فرزندانتان را براي انجام ندادن کارهاي بد تشویق نکنید.
مراقب باشید که فرزندانتان را براي انجام ندادن کارهاي بد تشویق نکنید. مثلاً نگویید که من خیلی
خوشحالم که تو گربه را اذیت نکردي. تشکر کردن از انجام ندادن کارهاي بد از فرزندان باعث می
شود که آنها فکر کنند می توانند کار بد انجام دهند!
همیشه جملات خود را بطور مثبت بیان کنید.
همیشه جملات خود را بطور مثبت بیان کنید ، اعمال خوب را یادآوري کنید تا از رفتار بد جلوگیري
شود مثلاً بگویید: آفرین رفتار تو با گربه خیلی خوب شده و یا آفرین رفتارت خیلی دوستانه شده.
توانایی کودکانتان را با ایجاد اعتماد به نفس در آنها به وسیلۀ توجه به رشد و پیشرفت آنها افزایش
دهید. واقع گرا باشید، هرگز انتظار انسان کامل را نداشته باشید. توجه داشته باشید که کودك شما
احتیاج دارد با بقیۀ بچه ها رابطه داشته باشد، اسباب بازي خود را با آ نها تقسیم کند، در کارهاي
خانه کمک کند و … همیشه تشویق را ادامه دهید، امید را از دست ندهید و توجه داشته باشید که
چیزهاي خوب با تلاش مداوم بدست می آیند.
١٣
از کلمات منفی استفاده نکنید.
از کلمات نه، انجام نده، دست نگه دار، بس کن و نمی توانی اجتناب کنید و حتی الامکان از کلمات
همیشه، هر چیزي، هیچ کسی، و هرگز بیش از حد استفاده نکنید. استفاده از این کلمات منفی باعث
می شود که حس اعتماد به نفس در فرزندان کم شود. بچه هایی که این جملات را زیاد می شنوند
سعی می کنند آن را نادیده بگیرند.
سعی کنید همواره آرام و خونسرد باشید.
سعی کنید همواره آرام و خونسرد باشید، فریاد کردن و بد دهانی باعث ناخشنودي فرزندان می شود
و باعث تحریک و سرکشی آنها می شود. خواستهایتان را مؤدبانه به وسیلۀ ( لطفاً ) بیان کنید و
خواستها و خواهش هاي خود را به طور مثبت بیان کنید یعنی از چیزهایی که می خواهید صحبت
کنید نه از چیزهایی که نمی خواهید مثلاً بگویید: لطفاً لباس هایت را الان جمع کن عزیزم، بجاي آن
که بگویید بچه نق نزن!
افعال مثبت به کار ببرید.
اگر می خواهید فرزندانتان چیزها را بهتر یاد بگیرند و مهارت کسب کنند بهتر است از جملات
مثبت و دوستانه از آنها بخواهید زیرا این کار تأثیر بسزایی در شخصیت بچه ها دارد مثلاً به جاي آن
که بگویید: اگر اسباب بازي هایت را جمع نکنی نمی توانی به خانۀ دوستت بروي، بگویید اگر
اسباب بازي هایت را جمع کنی می توانی بعد از ظهر به خانۀ دوستت بروي، وقتی دختر 9 ساله شما
نمی خواهد کارهایش را انجام دهد، چکار باید بکنید؟ وقتی پسر شما مدام خواهرش را کتک می
زند، وقتی دخترتان ناخن هایش را می جود، یا هنگامی که پسر نوجوان شما می خواهد بیشتر وقتش
١٤
را با همسالان خود بگذراند ، شما باید روشهاي رفتاري و هدفهاي خود را متناسب با سن،
شخصیت، توانایی ها، جنس و میزان رشد عقلی فرزندان تعیین کنید و براي آگاهی بیشتر باید از
مشاورین کمک بگیرید.
به فرزند برچسب منفی نزنید.
به فرزند خود بر چسب شیطان ، لجباز و … نزنید؛ چون کمکی به حل مسأله نمی کند زیرا این
برچسب ها کلی هستند. بنابراین رفتار خاصی را که مورد نظرتان است مشخصکنید و از ابراز
احساسات زیاد خودداري کنید. دقت کنید فرزند شما به چه علت آن رفتار بخصوصرا انجام می
دهد و شما را عصبانی می کند. رفتار او را به بخش هاي کوچکتر تقسیم کنید مثلاً اگر فرزند شما
اتاق خود را مرتب نمی کند و تکالیفش را به طور کامل انجام نمی دهد، نگویید: هیچ کاري را
درست انجام نمی دهد.
ابتدا از مشکلات ساده شروع کنید.
در هر زمان، روي یک مسئلۀ خاصی تمرکز کنید، اگر متوجه شدید چند مسئله در رفتار فرزند شما
وجود دارد، ابتدا یک مشکل را در نظر بگیرید و آن را حل کنید. سپس به مشکل بعدي بپردازید.
سعی کنید ابتدا از مشکلات کوچکترکه امکان سریع تر حل شدن آنها وجود دارد، شروع کنید و بعد
به سمت مشکلات پیچیده تر و مهمتر بروید.
تغییرات، سریع اتفاق نمی افتد.
معمولاً تغییر رفتارها سریع و یک شبه اتفاق نمی افتد بلکه تغییرات به آرامی ایجاد می شوند اگر
فرزند شما که قبلاً اتاق خود را مرتب نمی کرد و بسیار آشفته بود، در حال حاضر فقط تخت خود را
١٥
مرتب می کند، راضی باشید و این رضایت را نشان دهید، زیرا این نشانۀ پیشرفت واقعی است.
فرزند شما بتدریج احساس خوبی نسبت به خود پیدا می کند و بیشتر تلاش خواهد کرد.
در بارة حرفی که می زنید جدي باشید.
موفقیت شما در تغییر رفتارها نیازمند هماهنگی و ثبات است. در بارة حرفی که می زنید جدي
باشید. چیزي بگویید که شخصاً منظور شما را برساند. شما باید با همسرتان پیش از شروع هر کاري
اتفاق نظر کامل داشته باشید. به علاوه اگر بتوانید با افراد دیگري که به طور مداوم با فرزندتان ارتباط
دارند هماهنگی هاي لازم را انجام دهید نتیجۀ بسیار بهتري خواهید گرفت. تجربه نشان می دهد
اصولاً والدین خیلی زود خسته می شوند و بچه ها خیلی خوب این را می دانند. اگر والدین مقاوم و
استوار نباشند، بچه ها مطمئن می شوند با کمی سماجت و گریه به هدفشان می رسند. وقتی شما
تصمیم خود را براي چگونه روبه رو شدن با مشکل گرفتید تردید به خرج ندهید.
رفتار عمومی فرزندتان را با دید مثبت نگاه کنید.
سعی کنید رفتار عمومی فرزندتان را با دید مثبت نگاه کنید. شما از همۀ رفتارهاي او ناراضی نیستید،
بنابراین، در حالی که روي یک رفتار ناپسند کار می کنید و در حال تغییر آن هستید باید به او
اطمینان دهید که دوستش دارید و به او احترام می گذارید. دوست داشتن شما نباید مشروط باشد و
بستگی به رفتارهاي فرزند داشته باشد، بلکه باید همیشگی و مداوم ابراز شود تا احساس امنیت در
فرزندتان به وجود بیاید. اگر در حضور میهمانان، فرزند شما شلوغ می کند، پس از ساکت شدنش
به او بگویید رفتار اخیرش را می پسندید. نظر مثبت شما بسیار بیش از انتقادات مؤثر واقع می شود.
١٦
نمرة 16 یا نمرة 20 ، کدام بهتر است؟
پدري می گفت : من ترجیح می دهم که فرزندم نمرة 16 بگیرد ولی خنده اش را شش بار در روز
بشنوم تا اینکه بخواهد انسان درون گرایی باشد ولی نمرة 20 را در امتحان بگیرد.
اشتباهات پدر و مادر در تعلیم و تربیت کودکان
کار والدین و مربیان تربیت است. یعنی ایجاد تغییرات مطلوب در فرد، والدین در امر تربیت، وظیفۀ
هدایت و سازندگی و دادن آگاهیهاي لازم و ساختن ابعاد انسانی فرزند را بر عهده دارند. اما متأسفانه
مشاهده می شود که والدین گاه براي اصلاح و یا جلوگیري از انحراف کودك راه و روشی را در
پیش می گیرند که اغلب به صلاح آنان نیست. در اینجا به ذکر نمونه هایی از آنها اشاره می کنیم.
-1 مقایسه کردن با همسالان
-2 ملامت و سرزنش
-3 رسواگري در جمع
-4 بیرون کردن از خانه
-5 سختگیریهاي بیجا
-6 منع هاي بی حساب
-7 شتاب در تصمیم گیري
-8 افراط در تنبیه
-9 بی جواب گذاردن سؤالهاي کودك
-10 تحقیرکردن کودك
١٧
از اعمال روشهاي نامطلوب در امر تربیت پرهیز کنید.
اعمال و روشهاي نامطلوب فوق از طرف والدین باعث عواقب نامطلوب روانی، اخلاقی و اجتماعی
در کودکان می شود و در آینده آنان دچار عقده هاي روانی و اخلاقی می شوند. و اغلب این
کودکان، گوشه گیر، خجالتی و یا خونسرد و حسود و … از لحاظ تصمیم گیري ناتوان و وابسته و
اغلب در کارها ناموفق خواهند بود. و این گونه کودکان بیشتر به آزار و اذیت دیگران می پردازند و
به این صورت عقده هاي اخلاقی و روانی خود را تسکین می دهند. پس والدین عزیز دقت کنند که
کودك امروز ، پدر و مادر دنیاي آینده است. و براي جلوگیري از کجرویها و ایجاد سازندگی از
عواملی که مانع پرورش و رشد صحیح جسمی و فکري کودك می گردد باید خودداري کرد.
بنابراین والدین می بایست تعادلی در امر تربیت فرزندان خود داشته باشند. و از اعمال روشهاي
نامطلوب در امر تربیت پرهیز نمایند.
روشهاي نامطلوب در امر تربیت -1 انتقاد بیش از حد
در بسیاري از خانه ها، روزانه تمامی اعمال و رفتار و گفتار چه ها به باد اعتراضگرفته می شود.
در بعضی از منازل زمان خوردن غذا، آغاز مرحلۀ درد و رنج کودك است زیرا در طول این مدت ،
پدر و مادر ، او را با اخطارهاي پیاپی در مورد آرام نشستن، صحیح غذا خوردن، درست استفاده
کردن از قاشق و چنگال ، کنترل صداهائی که در زمان آشامیدن و خوردن از دهانش شنیده می شود
مورد سرزنش قرار می دهند.
-2 مقایسۀ نادرست فرزندان
١٨
کودکان از مقایسه شدن با دیگران و برچسب گرفتن، شدیداً ناراحت می شوند. از جمله هنگامی که
به آنها گفته می شود که به اندازة خواهر و برادر بزرگشان مهربان، با هوش یا مفید نیستند. آنها از
تبعیض به شدت رنج می برند. کافی نیست که والدین فرزند خود را دوست بدارند بلکه باید این
محبت و دوست داشتن در اعمالشان مشهود باشد. آنها علاقه و بی علاقگی خود را به کودك، با
حالات و حرکات صورت، آهنگ صدا و حتی در صحبت کردن به او نشان می دهند. تنبیه مکرر،
دلیل بالقوه اي براي ایجاد نا امنی در کودك است. عشق و علاقۀ مداوم، از صدها مهربانی کوچک
تشکیل شده است. هر گاه این موقعیت هاي اظهار محبت وجود نداشته باشد کودك به تدریج که
بزرگ می شود از والدین خود بیشتر کناره می گیرد.
-3 تبعیضبین فرزندان
از بی عدالتی ها و تبعیضها سه خطر متوجۀ خانواده می شود.
-1 کودك به خواهران و برادران خود که محبوب تر از او هستند، بدبین و کینه جو می شود.
-2 نسبت به والدین احساس خشم و کینه می کند.
-3 این بی اعتنائی و تبعیضها شخصیت کودك را ضعیف می کند و در تمام مراحل زندگی
احساس حقارت می کند. در خانواده هایی که یک پسر و چند دختر باشد این بی عدالتی محسوس
تر است. و این بی عدالتی براي پسرخانواده هم زیان آور است. او والدین خود را مطیع خواسته هاي
خود می بیند و بالنتیجه در خود احساس برتري می کند و خواهران خود را اذیت می کند. پس لازم
است والدین محبت خود را بین فرزندان به یک اندازه تقسیم کنند.
١٩
عواملی که درفرزندان استرس ایجاد می کتد -1 فشار براي موفقیت
اعمال فشار مداوم از جانب والدین و معلمین بر روي کودکان براي کسب بهترین نتایج و منوط
بودن علاقه و رضایت آنان به عملکرد مطلوب کودکان، سبب می شود این مسأله براي همیشه در
ذهن کودك نقش ببندد و او همیشه سعی کند در جهت رضایت والدین زندگی و کار کند. این
کودکان فکر می کنند تنها زمانی ارزش دارند که موفق باشند. بدون موفقیت احساس می کنند کسی
نیستند و هیچ کس به آنها احترام نخواهد گذاشت. با این شرایط، جایی براي فضاي خاکستري
نیست، هرچه است سیاه است و سفید.
-2 انتقادات مکرر
انتقاد مکرر و غیرسازنده موجب می شود که کودك براي اجتناب از اهانت و تحقیر هاي احتمالی،
خود را از کارها عقب بکشد، ارزشی براي خود قائل نشود و از موضع پایین و با ترس با مسائل
برخورد کند. چنین کودکی دست به نوآوري و کارهاي تازه نمی زند، مضطرب و پریشان است و
نسبت به تواناییهاي خود بی اعتماد است. او یاد می گیرد براي حفظ اعتبار و احترام خود در جهت
خشنودي و کسب رضایت دیگران قدم بردارد.
-3 مراقبت بیش از حد
پدر و مادري که از انجام هیچ کاري براي فرزندشان دریغ نمی کنند، مانع استقلال کودك شده، این
فرصت را از او می گیرند تا توانایی خود را محک بزند. این امر نوعی احساس انزجار و طغیان را
در وجود کودك بر می انگیزد و ترس عمیقی را از آنچه در بیرون می گذرد در نهادش به جاي می
٢٠
گذارد. این ترس همیشه گریبانگیر کودك خواهد بود و او در عین حال که دیگر دوست ندارد توسط
والدینش کنترل شود از استقلال وآزادي هم می هراسد.
از اعضاي خانواده تان استقبال کنید.
یکی از همکارانم می گوید: من به محضاین که از مأموریت باز می گردم همسر و فرزندانم از
هر چه کار است دست می کشند و به اتفاق به استقبالم می آیند. یکی چمدانم را و دیگري کیف
دستی ام را می گیرد و سومی بر شانه ام می زند. از استقبالشان غرق در شادي و مسرّت می شوم و
ارزشمندیم را حس می کنم. بر این اساس وقتی بچه ها از مدرسه باز می گردند، به رغم آن که
غرولند می کنند و می گویند روز خسته کننده اي را سپري کرده اند، از دیدنشان خوشحال می شوم
. یکی از پسرانم می گوید که پس از رسیدن به خانه و دیدن پرندة خانگی اش به شدت مسرور می
شود.
نیازهاي عمومی کودکان
هر کودك فردیت خاصی دارد و صفات و ویژگی هاي رفتاري و جسمانی او با دیگران متفاوت
است و در عین حال همۀ کودکان داراي نیازهاي مشترکی هستند . نیازهاي عمومی کودکان را می
توان به شرح زیر بیان داشت.
-1 نیاز به تعلق
طرد شدن و مورد قبول دیگران قرار نگرفتن نه تنها کودکان ، بلکه بزرگسالان را نیز ناراحت و نگران
می سازد. انسان دوست دارد در جمع شرکت کند و مورد پذیرش دیگران قرار گیرد. کودکانی که
مورد پذیرش قرار نگیرند با استفاده از مکانیسمهاي دفاعی متعدد احساس نامطلوب خود را بروز می
٢١
دهند . والدین باید محیطی به وجود آورند که کودك در آن احساس تعلق و وابستگی نماید. مثلاً
مشارکت دادن کودك در تصمیم گیري هاي خانوادگی و به حساب آوردن او به عنوان یک انسان می
تواند اثرات مطلوبی در این زمینه داشته باشد.
-2 نیاز کودك به عشق و امنیت
همۀ کودکان، بالاتر و برتر از هر چیز، به عشق و امنیت احتیاج دارند. آنها می خواهند که مورد بحث
واقع شوند و احساس کنند دیگران دوستشان داشته و به ایشان اهمیت می دهند. آنها در مراحل
نوزادي مایلند تا آسایش و راحتی شان برآورده شده و پس از نوزادي و اوایل کودکی، نیاز دارند که
مورد قبول و پذیرش بوده، دیگران درکشان کنند. هنگامی که از کودکان، رفتار نامطلوبی سر می زند
که در بدترین وضع رفتاري خود هستند و غیرقابل دوست داشتن!، درست در آن لحظه بیشتر از هر
چیز، محتاج عشق و محبت می باشند. کودکان در شرایط مختلف و متعدد، احساس ناامنی می کنند
از جمله زمانی که ناخواسته طرد شوند و یا ظالمانه با آنان رفتار شده و احساس کنند کسی آنها را
دوست ندارد. پدر یا مادر، ممکن است به یکی از فرزندان خود نسبتاً بی علاقه باشند و این احساس
خود را نشان دهند و یا اینکه کودك مورد علاقۀ والدین خود باشد ولی به دلایل گوناگون این محبت
را احساس نکند. این کودکان نسبت به انتقاد، استهزاء، توهین و تحقیر و مخالفت، شدیداً منقلب و
ناراحت شده، از سرزنشهاي مداوم آزرده می شوند.
-3 نیاز کودك به انضباط
هر کودکی نیاز به نظم و انضباط دارد عده اي معتقدند که بسیاري از رفتارها ي بد و بزهکارانه به
علت عدم وجود انضباط است. هر کودکی باید یاد بگیرد که چه رفتاري مورد قبول و قابل پذیرش،
٢٢
و چه رفتاري نامطلوب است. کودکان باید بدانند که همیشه موافق میل آنها عمل نخواهد شد. آنها
باید یاد بگیرند که در مواردي باید رفتار خود را مهار کنند. همچنین یاد بگیرند که کارهاي سالم و
خیر را از کارهاي ناسالم و شر تشخیصدهند. کودکانی که با انضباط ناچیزي پرورش یافته اند،
کودکانی لوس، بدرفتار، خودخواه و ناامن خواهند شد. چنین کودکانی از دیگران اطاعت نمی کنند و
هر گاه کاري از آنان خواسته می شود، اگر به آن تمایلی نداشته باشند، از انجام آن خودداري می
کنند. این گونه کودکان در مدرسه محبوبیت چندانی ندارند و احتمالاً بیش از دیگران قانون را زیر پا
می گذارند. از سوي دیگر کودکانی هم که با انضباط سخت پرورش می یابند، همواره احساس
ناامنی می کنند، ترسو هستند و زود تسلیم می شوند و یا در بزرگسالی، علیه هر قدرت یا صاحب
قدرتی طغیان خواهند کرد. این دسته از کودکان حادثه آفرین هستند.
انضباط قاطع و سرشار از مهر و محبت
انضباط قاطع و سرشار از مهر و محبت، بدون سختگیریهاي زائد، بهتر از هر روش دیگري بر روحیۀ
کودك اثر می گذارد و به او کمک می کند تا در ارتباط با دیگران ، به ویژه در مدرسه ، احساس
امنیت بیشتري داشته باشد. و با هر گونه تغییر و تحولی چه در مدرسه و چه در سالهاي بعد زندگی ،
با اعتماد بیشتري مقابله نماید. همۀ کودکان باید با استقلال و ابراز وجود رشد یابند و از حمایت و
مراقبت بیش از حد در مورد آنها خودداري شود. این سخن با لزوم انضباط متناقضنیست. کودکان
باید فرق بین درست و غلط را فرا گیرند و براي این منظور ، انضباط یک اصل است.
بهترین روشهاي تربیتی -1 ارائۀ الگوي مناسب
٢٣
شرط اساسی آموزش انضباط و رفتار مطلوب، وجود الگو و نمونۀ مناسب است. نمی توان از کودك
انتظار عدم انجام عملی را داشت که پدر و مادر خود آن عمل را انجام می دهند یعنی اگر کودکی
خواهر خود را کتک می زند، نمی توان از او توقع داشت که براي این کار خویش عذر خواهی کند،
زیرا او می بیند که وقتی والدین، خواهرش را می زنند، هر گز از او عذر خواهی نمی کنند. والدین
دانا و هوشمند باید از ایجاد هر گونه عاملی که باعث اختلاف و درگیري می شود، دوري کنند.
طبیعی است که بزرگسالان باید قاطعیت و اعمال نفوذ داشته باشند. هر اندازه نظم و ادارة امور
عاقلانه و منطقی تر اجرا شود، به اعمال زور و قدرت، نیاز کمتري خواهد بود. تنبیه مکرر، نشانۀ بی
نظمی و بی انضباطی است.
-2 رعایت عدالت بین کودکان
کودك امانتی است بزرگ از جانب خداي آفریننده که ابتدا به پدر و مادر سپرده می شود. وجود
نوزاد همچون آئینه اي است صاف و خالی از هر نقش. این وجود پاك را به هر خوي که پدر و مادر
عادت دهند به همان شکل نشو و نما می کند. اگر پدر و مادر وظیفۀ خود را در این راه خوب ایفا
کنند فرزند موجب روشنی چشم و سرافرازي آنها در دنیا و آخرت می گردد. و اگر در انجام وظیفۀ
الهی در تربیت و رشد کودك، کوتاهی و سهل انگاري نمایند گناه عقب افتادگیها و آلودگیهاي طفل
در آینده بر پدر و مادر خواهد بود. آیات و روایات فراوانی راجع به پرورش صحیح فرزندان داریم
که اگر آنها را مورد توجه و عمل قرار دهیم به هیچ مشکلی به امر تربیت بر نمی خوریم. رسول خدا
(ص)فرموده است: اکرموا اولادکم، و احسنه آدابهم. یعنی به شخصیت فرزندان خود توجه داشته
باشید. آنها را مورد احترام قرار دهید، و دوستشان بدارید، اما به آنها آداب زندگی را هم بیاموزید.
٢٤
پدر و مادر اولین و مهمترین مسئول تربیت فرزند هستند. و اگر جامعۀ بشري و به خصوص
پیشوایان عالی مقام اسلام براي پدران و مادران عزت و احترامی بس قائل شده اند در قبال مسئولیت
مقدس و وظائف ارزنده اي است که براي تربیت و تعلیم فرزندان به عهده می گیرند.
-3 رعایت تعادل در مهر و محبت
بزرگترین رمز سعادت در هر خانواده، تعادل در مهر و محبت بین کودکان می باشد. زیرا در اطفال
خواهش ها و استعدادهاي مختلف و بلکه متناقضی وجود دارد که اگر پدر و مادر رعایت عدالت و
مساوات را کنند و یک کودك را بر دیگري ترجیح دهند و یا یکی را در آغوش بگیرند و دیگري را
نگیرند، براي یکی لباس نو تهیه کنند و براي دیگري نه، یکی را ببوسند و دیگري را نبوسند، ممکن
است دشواریهایی ایجاد و چه بسا آرامش خانواده در خطر افتد. و گاهی سرچشمۀ کینه توزیها و
بدبینی ها را در همین جا باید پیدا کرد. لذا پیامبر اسلام (ص) می فرمایند: میان اولاد خودتان عدالت
را رعایت فرمائید و در بخشش هاي خویش سهم آنان را مساوي قرار دهید.
-4 رعایت تعادل در عواطف خانواده
خانوادة متعادل خانواده اي است که در بیان عواطف از افراط و تفریط بپرهیزند. پدر و مادري که در
مسأله محبت تفریط دارند با فرزندان خود خشن و خشک برخورد می کنند، یا والدینی که بی حد و
حساب و بدون دلیل ابراز محبت می کنند باید منتظر عواقب این کار خود باشند و شکل مطلوب آن
ایجاد تعادل در ابراز مهر و محبت می باشد.
-5 تکریم فرزندان
تکریم شخصیت وتوجه به کرامت انسانی، پشتوانۀ بزرگ سلامت روانی انسان است. خانواده هایی
٢٥
که عنایت و توجه به شخصیت فرزند دارند و از تحقیر، تمسخر و نادیده گرفتن توانایی فرزندان می
پرهیزند. فرزندانی متعادل، موفق، شاداب و پیشرو دارند. در روایات اسلامی، بی توجهی به شخصیت
فرزندان زمینه ساز سقوط رفتاري و بزهکاري و انحراف و تباهی است. آنچه در زیر می خوانید
راهبردهاي مناسب در تکریم شخصیت فرزندان در خانواده است.
-6 انتخاب نام زیبا ومناسب
از حقوق فرزندان بر والدین، نام نیکو نهادن است. نام نیکو نامی است که زیبا و با معنا و منطبق با
ارزشها و اعتقادات دینی واخلاقی و یادآور پاکیها و خوبیها و ارزشهاي الهی باشد. انتخاب نام خوب
براي کودك اهمیت بسیار دارد. نامها در ایجاد غرور یا حقارت فرزندان مؤثرند. بهتراست نامی
انتخاب شود که او با آن احساس سرافرازي و وابستگی به پاکان و قدرتمندان کند و توصیه شده
است که نام کودك از خاندان پیامبر(ص) باشد. چنانچه کودك را با نام نیکو خطاب کنیم، هم به او
ارزش داده ایم و هم در سنین بالاتر که از نظر عقلی رشد بیشتري پیدا می کند از خطاب نام نیکو
احساس سر بلندي و افتخار می کند و بر عکس، با نام زشت و بی محتوا شرمنده می شود و
احساس حقارت می نماید.
-7 کودك را با تعبیر شما خطاب کنید نه” تو “
لازم است پدر و مادر نام فرزند خود را همواره با احترام بخوانند، مثلاً بگویند: حسن آقا، پسرم،
دخترم و نام او را کوچک و سبک ادا نکنند. می توانند او را با نام خانوادگی بخوانند و مثلاً بگویند:
آقاي کریمی، آقاي حسینی، خوب است کودك را با تعبیر شما خطاب کنیم، نه تو، این عمل ارزشها
را در ذهن آنها تثبیت می کند. ضمناً خطاب القاب نیکو به فرزندان به آنها می آموزد که دیگران را
٢٦
با نام نیکو و زیبا خطاب کنند.
-8 احترام به کودکان
کودکان امانت خداوند و هدیۀ او هستند، همچون عروسک و اسباب بازي نیستند که در بارة آنها
تحقیر روا شود. او چون وابسته به خداي بزرگ است بزرگ و صاحب کرامت است، باید به گریه و
فریادش توجه کرد، باید با او با احترام رفتار نمود. او باید حس کند که شخصبزرگی است و در
نزد دیگران احترام دارد و او را می پذیرند.
-9 سلام به کودکان
معمولاً فرزندان به پدر و مادر خود سلام می کنند و باید به چنین وضعی عادت کنند، لیکن پدر و
مادر نباید همواره انتظار داشته باشند که کودکان سلام کنند بلکه باید در مواردي هم پدر و مادر به
فرزندان سلام کنند. پیامبر(ص) فرمودند: پنج چیز را تا هنگام مرگ ترك نخواهم کرد. پنجمین عمل،
سلام کردن به کودکان است تا اینکه سنتی باشد و بعد از من باقی بماند. گاهی که کودك سلام کردن
را فراموش کرد خوب است پدر و مادر سلام کنند و گاهی حتی در سلام کردن بر او سبقت بگیرند.
وقتی با کودك ملاقات می کنیم خوب است با او دست بدهیم و احوالپرسی کنیم.
-10 شرکت کودکان در مجالس
شرکت کودکان در مجالس، میهمانی ها، جشنها یا سوگواریها، تأثیر بسیاري در تربیت و پرورش
خصیت اجتماعی و اخلاقی کودکان دارد. براي رسیدن به این هدف لازم است نکات زیر رعایت
شود.
-1 در ابتداي ورود، سلام بدهید و در احوالپرسی ها بگذارید کودك خود جواب بگوید.
٢٧
-2 باید در مجالس براي کودك نیز جا باز کرد و به او احترام گذاشت.
-3 بگذارید کودك خود میوه یا شیرینی را بردارد.
-4 لباسهایی براي او تهیه شود که مورد خنده و استهزاء کودکان دیگر نشود.
-5 چنانچه از جانب بزرگترها سؤالی از کودك بشود بگذارید خود کودك پاسخ بگوید.
-6 در حضور بزرگترها و در مجالس با کودکان به صورتی محترمانه صحبت کنند ، نه آنچنان که
کودك را لوس کند و نه خشک و خشن بلکه متعادل، به خصوص این امر در مورد پسرها بیشتر
باید مراعات شود.
-7 چنانچه در مجالس والدین میزبان هستند لازم است کودکان حضور یابند و در پذیرایی از مهمانان
به والدین کمک کنند، تا هم طرز پذیرایی و برخورد درست با مهمان را فرا گیرند و هم در جمع
بتوانند نحوة صحیح ارتباط با دیگران را یاد بگیرند. دختران به علت برخورداري عواطف سرشار
درونی، حساس تر و شکننده تر از پسران هستند والدین باید به دختران بیشتر توجه کنند و به پسران
بیاموزند که براي خواهرانشان ارزش و احترام خاصی قائل شوند، اینگونه برخورد موجب خواهد
شد در آینده هم نسبت به زنان رفتاري شایسته ابراز دارند و هم جایگاه ویژه و ارزش الهی آنان را
دریابند. این توجه و تکریم از بسیاري نابسامانیها و انحرافات اخلاقی و اجتماعی خواهد کاست.
-11 بها دادن به لوازم بازي و وسایل کودکان
گاهی والدین، وسایل مربوط به کودکان را دست کم گرفته مثلاً عروسک کودك را که بسیار مورد
علاقۀ اوست برداشته به جایی پرت می دهند و یا جاي مخصوصبراي کاغذ و قلم و وسایل مدرسه
اش در نظر نمی گیرند و یا اینکه با عصبانیت وسایل او را برداشته، هم به کودك و هم به وسیلۀ
٢٨
مورد نظر او پرخاش و توهین می کنند. متأسفانه این بی توجهی باعث می شود که کودك هم
خودش و هم وسایلش را زیادي احساس کند و از وجود خویش احساس شرم کند همین برخوردها
زمینه ساز عقده و حقارت و کوچک به حساب آوردن کودك می شود و واضح است که اثرات
سوئی در بر خواهد داشت.
-12 به دوستان فرزندتان احترام بگذارید.
احترام به دوستان کودك، یکی از شیوه هاي تکریم کودکان است که می تواند زمینه ساز تربیت
اجتماعی و اخلاقی باشد. کودکان در دورة دبستان و راهنمایی دوستانی دارند که برایشان عزیز
هستند والدین می توانند با دعوت از دوستان کودك و ایجاد یک مهمانی کوچک مثل جشن تولد یا
جشن تکلیف، برخورد گرم و محترمانه با دوستان فرزندانشان داشته باشند. والدین محترم در حضور
دیگران از کارهاي خوب تشکر و قدردانی کنند. دوستان خوب آنها را مورد تکریم قرار دهند.
-13 مسئولیت دادن به کودکان و نوجوانان
به کودکان و نوجوانان اعتماد کنید و مسئولیت بدهید و در عین حال مواظب و مراقب آنان باشند.
کودك و نوجوانی که عزت نفسش حفظ شده است در رویارویی با مسائل و مشکلات از استواري و
مقاومت بیشتري برخوردار است و آسیب پذیري او کمتر است. والدینی که به فرزندان نوجوان خود
روحیه و امید می دهند و تواناییهاي او را تحسین و تمجید می کنند این نیاز را به خوبی در او ارضا
می کنند و موجب می شوند که اعتماد به نفس فرزند آنها تأمین شود و فرزندان با اطمینان مسیر پر
نشیب و فراز زندگی را طی کنند و با روحیه اي مقاوم با مسایل و مشکلات و مسئولیت ها مواجه
شوند.
٢٩
-14 از توسل به زور و تحمیل پرهیز کنید.
یکی از امور فطري هر انسان این است که در عمق وجودش عشق به کمال و جمال وجود دارد، هر
جا کمال و جمال وجود داشته باشد افراد انسانی شیفته و بدان علاقه مند می شوند، یکی از شیوه
هاي بسیار عالی اسلام براي نفوذ در دیگران این است که به جاي پرداختن به دیگران، بکوشند
کمالات روحی و اخلاقی خود را ظهور و بروز دهند. والدین و مربیان باید به دورة نوجوانی و
مشکلات و حساسیتها و نیازهاي نوجوان و جوان توجه داشته باشند و خود را به دنیاي روحی و
ذهنی آنان نزدیک سازند و به جاي تندي و تیزي ، ملایمت و سازگاري پیشه کنند و به تکریم
شخصیت آنان بپردازند.
-15 با کودکان و نوجوانان مشورت کنید.
یکی از عواملی که به نوجوانان شخصیت می دهد، مشورت کردن با آنها در امور خانواده است. این
کار سبب می شود که آنها احساس کنند که در خانواده به حساب می آیند و به نظر آنها توجه می
شود. مشورت کردن با نوجوان سهیم کردن او در برنامه ریزي زندگی، خانوادگی، توجه به نیازها و
علائق، توجه به اوقات فراغت او و نظایر آن، همگی بیانگر و نشانگر احترام گذاشتن به نوجوان
محسوب می شود. والدین در انجام امور خانواده از نوجوان خود، نظر خواهی کنند و برخی از
مسائل خانوادگی را با وي در میان بگذارند، مانند زمان تماشاي تلویزیون ، مهمانی رفتن، مسافرت
رفتن، تعمیر خانه و نظایر آن.
-16 به شخصیت فرزندتان احترام بگذارید.
کودکان در هفت سال دوم زندگی وارد مدرسه می شوند. در این مرحله بسیار تحت تأثیر معلم و
٣٠
همسالان می باشند و بعد از پدر و مادر ها معلم جذاب ترین و با نفوذترین فرد در سالهاي اول و
دوم مدرسه است. معلم آگاه و دلسوز می تواند با شیوه ها و روشهایی که در تعلیم و تربیت اتخاذ
می کند و با استفاده از روش تکریم و احترام به دانش آموزان، اعتماد به نفس، مسئولیت پذیري،
عدالت دوستی، همکاري و احترام به حقوق دیگران را براي داشتن یک زندگی سالم در کودکان و
نوجوانان تقویت نمایند.
-17 هرگز کودکان را مسخره نکنید.
قرآن کریم می فرماید: ( یا ایها الذین امنو لا یسخر قوم من قوم عسی ان یکونوا خیرا منهم و لا نساء
من نساء عسی ان یکن خیرا منهن و لا تلمزوا انفسکم و لا تنابزوا بالالقاب بئس الاسم الفسوق …)
(اي کسانیکه ایمان آورده اید، مبادا گروهی از مردان ، گروه دیگر را مسخره کند، شاید آن مسخره
شدگان بهتر از آنها باشند و مبادا که گروهی از زنان، گروه دیگر را مسخره کند شاید آن مسخره
شدگان بهتر از آنها باشند. و از هم عیب جویی مکنید و یکدیگر را با القاب زشت مخوانید.)
کودکانی هستند که از نظر ساختمان بدنی عیوبی دارند، یا نسبت به همسالان خود بلند قد یا کوتاه
قد یا چاق یا لاغر و یا از نظر درسی ممکن است ضعیف باشند، اینگونه شاگردان به علت ناموزون
بودن ساختمان بدن و یا ضعف درسی احساس حقارت می کنند. اگر مربی، آنان را با اسم و القاب
نامناسب و تمسخر آمیز مخاطب قرار دهد اولاً موجب هتک حرمت آنان شده و سایر بچه ها از
مربی خود تقلید کرده و این نوعی بدآموزي است. ثانیاً چه بسا موجب انزجار او از مدرسه و معلم
شود و براي همیشه از تعلیم و تربیت محروم گردد. تمسخر کردن افراد بدون تردید باعث تحقیر
آنان است و روایات بسیاري در کتاب وسایل الشیعه وجود دارد که همه حاکی از آن است که
٣١
مسلمانان حق ندارند دل مؤمنی را جریحه دار سازند و در حقیقت مبارزه کردن با افراد مؤمن همانا
مبارزه کردن با پروردگار است.
-18 به توانمندیهاي کودکان و نوجوانان توجه کنید نه ضعفها و ناتواناییهاي آنان.
توجه به ویژگیهاي مثبت و توانمندیهاي قابل ملاحظه کودکان و نوجوانان زمینۀ مناسبی براي ارضاي
نیاز آنها به ابراز وجود فراهم خواهد ساخت. اولیا و مربیان مدارس باید همواره سعی داشته باشند که
نقاط مثبت کودکان و نوجوانان را شناسایی ومورد تشویق وتکریم قرار دهند و در برخورد با
شاگردان واحترام آنها از تبعیضپرهیز شود. شاگرد باید بداند که معلمش شاگردان را به تناسب
ارزشهاي اخلاقی، دینی، علمی، مورد احترام و تشویق قرار می دهد، نه جهت ارزشهاي مادي و
زیباییهاي ظاهري و موقعیت خانوادگی، رعایت این مسئله عشق به عدالت دوستی را در شاگردان
تقویت می کند بنابراین اجازة ابراز وجود را به شاگردان بدهیم و به نظرات آنها احترام بگذاریم.
-19 با چشم ادب و احترام به فرزندان بنگرید.
منظور از محیط اجتماعی، کسانی هستند که کودکان و نوجوانان به طریقی با آنها در ارتباط هستند.
فروشندگان ، همسایگان ، رهگذر و … که به نوبۀ خود می توانند در تربیت اجتماعی و اخلاقی
کودکان و نوجوانان تاثیر داشته باشند می بایست در برخوردها و ارتباطات با کودکان و نوجوانان با
چشم ادب و احترام به آنها بنگرند، کودکان وقتی سلام می کنند، پاسخ سلام را با گرمی و اداي
احترام بیان کنند. از گفتن و به کار بردن القاب و نامهاي تمسخرآمیز دوري جویند.
-20 الگوي تمام عیار براي فرزندان باشید.
چگونگی ارتباط والدین با کودك، الگوي تمام عیار ارتباطات اجتماعی براي وي به شمار می آید، به
٣٢
طوري که آن را به سادگی تعمیم داده، پیش فرضهایی براي خود ایجاد می کند و به داوري در بارة
شخصیت بزرگسالان می نشینید. یعنی اگر خداي ناکرده پدر را خشن و پرخاشگر می یابد و یا مادر
را گوشه گیر و منفعل می پندارد، تصور می کند که همۀ مردان و زنان چنین هستند. بنابراین
تمایلات کودکان براي برقراري ارتباط با معلمان و همسالان در مدرسه و دیگر بزرگسالان جامعه، بر
مبناي همین پنداشتهاي اولیه شکل می گیرد.
فرم در حال بارگذاری ...