موضوع: "پرسش و پاسخ"

ایت الله بهجت ره

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان
ایت الله بهجت ره



به چه علت مكان عبادت را محراب مي نامند؟

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 7ام تیر, 1397

* تصوير فوق، مربوط به محراب مسجد كوفه است.

 

كلمه “محراب"، به معناي جائي است كه مخصوص عبادت باشد، حال چه در مسجد باشد و چه در خانه. اما در آيه 37 سوره آل عمران، “محراب” محل ويژه‏ اى است كه در معبد براى امام آن معبد يا افراد خاصى در نظر گرفته مى ‏شود، و براى نامگذارى آن به اين اسم جهاتى ذكر كرده‏ اند كه از همه بهتر، سه جهت زير است:
نخست اين كه از ماده “حرب” به معنى جنگ گرفته شده است چون مؤمنان، در اين محل به مبارزه با شيطان و هوس هاى سركش بر مى ‏خيزند، ديگر اينكه “محراب” اصولا به معنى بالاى مجلس است و چون محل محراب را در بالاى معبد قرار مى ‏دهند به اين نام ناميده شده است.

در ضمن بايد توجه داشت كه وضع محراب در ميان بنى اسرائيل چنان كه گفته ‏اند با وضع محراب هاى مسلمانان تفاوت داشت؛ آنها محراب را از سطح زمين بالاتر مى ‏ساختند به طورى كه چند پله مى‏ خورد و اطراف آن مانند ديوارهاى اطاق، آن را محفوظ مى‏ كرد به طورى كه افرادى كه در داخل محراب بودند، از بيرون كمتر ديده مى ‏شدند.
سوم اينكه: محراب به معنى تمام معبد است كه جايگاه مبارزه با هواى نفس و شيطان بوده است.shahrekhabar.com

منبع:

تفسير نمونه، ج 2، ص 539.

نگاه به جنس مخالف و این همه....

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 30ام خرداد, 1397

✨ از عالمی پرسیده شد:
 چه اشکالی دارد انسان به جنس مخالف نگاه کند و لذت ببرد؟

 آن عالم در پاسخ گفت :
نگاه به حسن جمال جنس مخالف ضررهایی دارد، مثلا…

? میبینی،میخواهی،به وصالش نمیرسی،دچار افسردگی میشوی!

? یا میبینی،شیفته میشوی،عیب هارا نمیبینی،ازدواج میکنی،طلاق میدهی!

? میبینی ،دائم به او فکر میکنی،از یاد خــدا غافل میشوی،از عبادت لذت نمیبری!

? میبینی،باهمسرت مقایسه میکنی،ناراحت میشوی،بداخلاقی میکنی!

? میبینی،لذت میبری،به این لذت عادت میکنی،#چشم_چران میشوی،درنظر دیگران خوار میگردی!

? میبینی،لذت میبری،حب خدا دردلت کم میشود،ایمانت ضعیف میشود!

? میبینی،عاشق میشوی،از راه حلال نمیرسی،دچار #گناه میشوی!

❤️ لذا #اسلام دریک کلمه میگوید :
? نگاهت را از جنس مخالف بردار

⭕️ #کنترل‌نگاه‌هم‌زن‌هم‌مرد
?#مواظب‌نگاه‌به‌نا‌محرم‌باشیم

فرق فديه با كفاره

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 29ام اردیبهشت, 1397

كفاره به عنوان عقوبت ارتكاب محرمات است،

بر خلاف فديه كه رويكرد جبراني دارد.

ضمن آنكه كفاره اعم از مال و غير مال است.

در باب روزه، زماني فديه واجب مي شود كه شخص بر اثر عذري مانند پيري، وضع حمل، شير دادن به بچه و بيماري تا رمضان آينده بيماري اش ادامه داشته باشد و روزه نگيرد.

اگر نمازگزار تا نيمه شب شرعي نماز مغرب يا عشاء را نخواند؟

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 22ام اردیبهشت, 1397

الف- اگر عمدا تا انتهاي زمان -نيمه شب شرعي- نخوانده:

آيات عظام زنجاني، مكارم، فاضل: نمازش قضا شده و بعد از آن بايد به نيت قضا بخواند.

بقيه مراجع: بنابر احتياط واجب تا اذان صبح به نيت ما في الذمه بايد بخواند. 

ب- اگر از روي عذر نخوانده:

آيات عظام امام، فاضل: بنابر احتياط واجب تا اذان صبح به نيت ما في الذمه بخواند.

آيت الله بهجت: بنابر احتياط واجب تا اذان صبح به نيت اداء بخواند.

بقيه مراجع: تا اذان صبح به نيت اداء بخواند.

پي نوشت: ———————

امام: تحرير الوسيله، نماز، مقدمات، م 6. رهبري: اجوبة الاستفتائات، س346 و رساله آموزشي، ج1، درس 35، ص 135، مورد 4. سيستاني، نوري، مكارم، فاضل، اراكي: عروظ الوثقي، الصلاة، فصل في اوقات اليوميه. وحيد، تبريزي، خويي: منهاج الصالحين، الفصل الثاني، قبل از م 501 و م 502. صافي، گلپايگاني: هداية العباد، نماز، م 637 و 638. بهجت: وسيلة النجاة، اوقات الفرائض اليومية، م 605. مكارم: توضيح المسائل، م 672و 675. سيستاني: توضيح المسائل جامع، ج 1، م 886 و المسائل المنتخبة، ص 114، م 189. توضيح المسائل16 مرجع، ج1، م 735.

چه کسانی می توانند روز نگیرند؟

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 22ام اردیبهشت, 1397

شرائط وجوب روزه چيست??

1. بلوغ
2. عقل
3. بي هوش نبودن 
4. مسافر نبودن
5. حائض و نفساء نبودن
6. ضرر يا سختي فوق العاده نداشتن
7. از افرادي نباشد كه رخصت در افطار دارند.

توضيح: روزه بر افرادي واجب است كه واجد شرائط فوق باشند؛ بنابراين، روزه بر كودك نابالغ، ديوانه، بيهوش، فردي كه توانايي گرفتن روزه ندارد، مسافر، زن حائض و نفساء، كسي كه روزه براي او ضرر يا حرج (مشقت زياد) دارد، واجب نيست.

پي نوشت: ———————-

عروة الوثقي، فصل في شرائط وجوب الصوم

حکم صرف دوست داشتن نامحرم....؟

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 16ام اردیبهشت, 1397

1- اگر انسان زمینه ازدواج دارد و با قصد ازدواج کسی را دوست داشته باشد، باید برای فراهم ساختن زمینه ازدواج اقدام کند و از راه های متعارف اقدام به خواستگاری نماید. اما اگر زمینه ازدواج ندارد و قصد ازدواج با کسی را که دوستش دارد، نداشته باشد. باید از عشق و محبتی که سرانجام مطلوبی ندارد و چه بسا انسان را از خدا غافل کرده و گرفتاری ذهنی و فکری و روحی ایجاد می‌کند، پرهیز نمود.

۲- ادامه دوست داشتن و دلبستگی به نامحرم کم کم به وابستگی افراطی منجر خواهد شد. وابستگی افراطی چیزی جز فرسودگی روانی و تخریب روزافزون استقلال روحی- روانی در پی نخواهد داشت. در نهایت افسردگی روحی و از بین رفتن عزت نفس و تخریب شخصیت انسانی.

۳- تحریک غریزه جنسی، تخیل گرایی افراطی، گرفتار شدن به دام شیطان و ارتکاب گناهان به صورت تدریجی و از بین رفتن زشتی گناه، اضطراب، تشویش و… معلول ادامه دوستی با نامحرم است. این نوع دوستی ها و دوست داشتن از روی احساسات مقطعی و زود گذر می باشد.

برای مبارزه با دوستی و دوست داشتن نامحرم به پیامد های منفی آن فکر کند و اراده و عزت نفس را در خود تقویت کند.

۴- به دلیل وابستگی بلکه دلبستگی ای که نسبت به ایشان دارید، ممکن است صحبت های منطقی و کار شناسانه ما را نادیده بگیرید. باز حرف خودتان را تکرار کنید.

سعی کنید کمبودهای عاطفی که باعث ارتباط و احساس شده، شناسایی کنید و از راه مناسب خودش جبران کنید.

وابستگی روانی به چیزی یا کسی باعث کاهش عملکرد در فرد می‌گردد. به نوعی فرد را از زندگی روزانه ‌و عادی خود خارج می‌سازد. فرد وابسته روانی مثل فرد معتاد، دلش به موضوع وابستگی (مثل مواد مخدر یا محبت معشوق) خوش است، در حالی که این وابستگی عقلاً و منطقاً امری به شدت نکوهیده‌ای است.

۵- هر چیزی علتی دارد. دوست داشتن هم بی علت ایجاد نمی شود.

شما «به چه دلیل» آن شخص نامحرم را دوست دارید؟

الف) اگر به دلیل فضایلی است که دارد، دوست داشتن شخص صاحب فضلیت به خاطر فضایلش، اشکالی ندارد. حتی اگر از جنس مخالف باشد. مثلاً قطعاً بانوان جامعه ما، برخی از شهدا را دوست دارند و این امر اشکالی ندارد.

ب) اما اگر او را دوست دارید از این جهت که او جنس مخالف شماست، این دارای اشکال است. چون محبت شهوانی است. البته این نوع محبت، تا زمانی که مبنای عمل خلافی قرار نگرفته، گناه «فقهی» نیست. اما دارای «اشکال اخلاقی» است. به این معنا که از «نورانیت» شما کم می کند و شما در مواقعی از زندگی که نیاز دارید با «نور» درونتان، راه را از بیراهه تشخیص بدهید و تصمیم درستی بگیرید، به خاطر کاسته شدن از نورتان، ممکن است دچار اشتباه شوید.

شما باید متوجه باشند که همه چیز در چارچوب فقه قرار نمی گیرد. چه بسا امری از حیث «فقهی» بلا اشکال باشد اما از حیث «اخلاق» درست نباشد. سر و کار فقه با اعمال و رفتار جوارحی ما و احکام پنجگانه (واجب، حرام، مستحب، مکروه) است اما سر و کار اخلاق با جوانح ما و با «فضیلت ها و رذیلت ها» است.

ج) شاید او را دوست دارید به خاطر برخی فضیلتها و کمالات…

اما اگر همین فضایل و کمالات به همین صورتی که در این شخص نامحرم هست، در شخص هم جنستان بود، آیا باز هم او را «به همین نحو» دوست داشتید؟ پس در این حالت هم جای احتیاط است. یعنی ممکن است همان «محبت شهوانی» (که از لحاظی یک امر طبیعی است ) از این کانال وارد شود. و آدمی هم چون ناخودآگاه مایل است خودش را مبری از هر گونه خدشه و ایرادی ببیند، لذا متوجه این امر نشود. یا متوجه بشود ولی خود را به تغافل بزند.

- حاصل سخن اینکه:

علاقمند‌ شدن به کسی که نامحرم است، تا زمانی که به صورت عمل غیر شرعی در خارج نمایان نشود، گناه نیست، اما استمرار داشتن این حالت ممکن است عوارض و پیامدهای روحی، روانی و اجتماعی نامطلوب داشته باشد.

اظهار علاقه به نامحرم اگر همراه با کار حرامی باشد جائز نیست و حرام است. نگاه به نامحرم، حرف ها و شوخی هایی که باعث تحریک شهوت می‌شوند و خلوت کردن با نامحرم هم از گناهان است. ممکن است شیطان با استفاده از سیاست گام به گام، این امور را بی جلوه نشان دهد تا منجر به گناه مخفی شویم.

امام علی علیه السلام فرمود:‌ «اتّقوا معاصی الله فی الخلوات فإنّ الشاهد هو الحاکم»(۱)از گناه کردن در خلوت بپرهیزید، زیرا آن کس (خدا) که شاهد است (‌روز قیامت) حاکم و قاضی خواهد بود.

همچنین امام کاظم(ع) فرمود: «حضرت مسیح به اصحاب خود فرمود:‌ گناهان کوچک که انسان آن ها را به حساب نمی آورد از مکر های شیطان است. شیطان آن ها را پیش چشم شما کوچک جلوه می‌دهد و کم کم آن ها زیاد می شود و شما را احاطه می کند.»(۲)

انسان مؤمن مخصوصاً جوانان که زمینه رشد کمالات در وجودش بیشتر است، باید با پیمودن طریق صداقت و پاکی، به قلّه کمالات دست بیابد و به جایی برسد که خدا به ملائکه اش به واسطه او افتخار کند.

پی نوشت :

۱. میزان الحکمه‌، محمدمحمدی ری شهری‌، مکتب الاعلام الاسلامی‌، قم. عنوان ۱۳۶۹

۲. همان، عنوان ۱۳۷۲

 

آیا حضرت علی اکبر (ع) همسر و فرزندانی داشتند؟

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 8ام اردیبهشت, 1397

شیخ کلینی در فروع کافی حدیثی از امام رضا(علیه السلام) نقل کرده که حکایت از ازدواج حضرت علی اکبر(علیه السلام) با یک کنیز و داشتن فرزندی به نام حسن دارد. در مقابل گروهی ازعلمای انساب و محققان تصریح کرده‌اند که از وی فرزندی نمانده و نسل امام حسین(علیه السلام) تنها از طریق امام سجاد(علیه السلام) ادامه پیدا کرده است. اما در باره این که حضرت علی اکبر (علیه السلام) همسر و فرزندی داشته یا خیر، دو نظر وجود دارد:

اول اینکه برخی گفته اند که ایشان دارای فرزند نبود. اینان در باره همسر وی سخنی نگفته اند(تاریخ الیعقوبی، ج 2، ص 246؛ مقریزی، إمتاع الأسماع، ج 5، ص 365، تاریخ الطبری، ج 11، ص 5200؛ هاشمی بصری، الطبقات الکبری، ج 5، ص 163، ابو الفرج اصفهانی‌، مقاتل الطالبیین، ص 86).

دوم اینکه بر اساس دلایلی که وجود دارد، گروهی دیگر وجود زن و فرزند را برای آن جناب ثابت کرده اند. برخی از این دلایل عبارت اند از:

1.در زیارتی که ابوحمزه ثمالی از امام صادق (علیه السلام) درباره حضرت علی اکبر (علیه السلام) نقل کرده، عباراتی وجود دارد که نشان دهنده این است که علی اکبر (علیه السلام) دارای فرزند بوده است؛ مانند این فراز:«…صلّى الله علیک یا أبا الحسن ثلاثا..». (ابن قولویه قمی، کامل الزیارات، ص 240)  و « صلى الله علیک و على عترتک و أهل بیتک و آبائک و أبنائک و أمهاتک الأخیار  الأبرار الذین أذهب الله عنهم الرجس و طهرهم تطهیرا»؛ که در این زمینه باید گفت؛ گرچه فراز اول را به تنهایی نمی توان دلیل قانع کننده ای برای اثبات وجود فرزندی برای ایشان دانست، اما فراز دوم قطعا نشانگر آن است که حضرت علی اکبر (علیه السلام) دارای خانواده و فرزندانی بوده است؛ زیرا کلمه «ابنائک» جمع است و نیز کلمه «عترتک» که عترت هرکسی ذرّیه و فرزندان او محسوب می شود.

2.بزنطى می گوید: از حضرت امام رضا (علیه السلام) پرسیدم: آیا کسی می تواند با زن و با کنیزى که از پدرش فرزند دار شده، ازدواج کند؟ آن حضرت فرمود: اشکالى ندارد. گفتم: از پدرت شنیدم که فرمود امام سجاد (علیه السلام) علاوه بر ازدواج با دختر امام حسن علیه السلام) با ام ولد (کنیز صاحب فرزند) ایشان نیز ازدواج کرد… .امام در پاسخ فرمود: این طور که گفتى نیست؛ امام سجاد (علیه السلام) با دختر امام حسن (علیه السلام) ازدواج کرد و نیز با ام ولد (کنیزِ صاحب فرزند) برادرش على بن الحسین که در کربلا کشته شد، نیز ازدواج کرد.( مجلسی، بحارالانوار، ج 46، ص 163 و 164 به نقل از قرب الاسناد، ص217).

از جهت سندی، شخصیت های موجود در سند این روایت ثقه هستند(در سند این روایت، ابن عیسی معروف به ابی عقیل عمانی و بزنطی قرار دارند که هر دو ثقه هستند و به  روایاتشان اعتماد می شود. (ابن أبی عقیل العمانی، حیاة ابن ابی عقیل و فقهه، ص 18 ؛ طوسی،  الفهرست، ص 54 و 194، خوئی، ‌معجم رجال الحدیث، ج 6، ص 25 – 27؛ تأریخ الفقهاء و الرواة، الوسائل، ج 30، ص 309).

از لحاظ محتوا این روایت نشانگر آن است که حضرت علی اکبر (علیه السلام) فرزندی از یک کنیز داشته است. پس، طبق بیان فوق، حضرت علی اکبر (علیه السلام) دارای همسر و فرزند بوده، هرچند برخى از علماى انساب تصریح کرده‌اند که از آن بزرگوار اولادى نمانده و نسل امام حسین(علیه السلام) تنها از طریق امام چهارم حضرت سجاد(علیه السلام) ادامه پیدا کرده است.

فتوا در خصوص رعایت حریم خصوصی در پیام رسان‌های داخلی

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 2ام اردیبهشت, 1397

حالا هم که داریم خون گریه می‌کنیم. اینطور نیست؟!

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 9ام بهمن, 1396

حکم تقلب کردن؟؟

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 28ام دی, 1396