« معرفی کتابپرسش وپاسخ »

پیام هایی به مناسبت هفته بسیج

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 3ام آذر, 1392

 


هفته بسيج، بزرگ‏داشت جان‏فشانى‏هايى است كه براى سربلندى اين سرزمين صورت گرفته است. گمان غلطى است اگر بسيج را حاصل جنگ تحميلى يا انقلاب اسلامى بدانيم. بسيج، فهم درست اتحاد، اراده و اخلاص مسلمانان است كه با ظهور اسلام تولد يافته و در ملت‏هاى مسلمان رشد كرده است. هوشمندى حضرت امام خمينى رحمت ‏الله عليه و عدالت‏خواهى ميليون‏ها انسان باايمان، تنها، تبلور دوباره بسيج در عصر حاضر بود. اين مقاله، شامل پيام‏هايى است كه هر كدام گوشه‏اى از برنامه‏ها، ويژگى‏ها و آرمان‏هاى بسيج را به همراه دارند.

تفكر بسيج؛ روحى در كالبد نظام


در هر مجموعه منظم و هدفمند، افزون بر پيشرفت اجزا، هماهنگى و هم‏گرايى ميان آنان نيز ضرورى است تا خواسته‏هاى مجموعه تحقق يابد. فراگير شدن تفكر بسيجى كه همان اخلاص، ايمان به هدف، بالندگى و رشدآفرينى است، در ذهن همه افراد جامعه، حركتى هم‏سو را به دنبال دارد. فعاليت‏هاى اقتصادى، پيشرفت‏هاى نظامى، دستاوردهاى علمى و…، هر كدام بخشى از بدنه جامعه را ترميم مى‏كند، ولى روح حاكم بر تمام بخش‏ها، تفكر بسيجى است. تفكر بسيج، ارتباط ناگسستنى ميان اجزاى نظام اسلامى را رقم مى‏زند؛ چرا كه يك‏پارچگى اعضاى گوناگون جامعه، ناشى از يگانگى افكار آنهاست.


خودمحورى‏ها، كج‏روى‏ها و ترجيح خواسته‏هاى شخصى يا گروهى بر نياز جامعه، آسيب جبران ناپذيرى بر بدنه اجتماع وارد مى‏آورد. نظام اسلامى با برخورد قاطع، از فردگرايى جلوگيرى مى‏كند تا مبادا سليقه‏هاى فردى و حزبى بر صلاح ملت ترجيح داده شود.
در پرتو اين تفكر، بسيج خود را حزبى سياسى يا گروهى نظامى يا اقتصادى نمى‏داند. بسيج، حاصل فهم همگانى مردم از نيكى‏هاست كه يكايك آنها نقش حساسى در اجراى آن بر عهده دارند. هر كس با توانايى‏هاى خود، نيرويى از بسيج است كه براى رساندن مملكت به جايگاه حقيقى و آرمانى‏اش تلاش مى‏كند.

امنيت؛ ارمغان بسيج

وحدت عقيده و عمل


اهداف والاى بسيج، تنها با حضور جسمانى در صحنه محقق نمى‏شود. اين وجود بينش است كه عمل انسان را كامل مى‏كند. آن‏گاه كه دل‏ها و بينش‏ها پراكنده باشند، تنها مُشتى اجساد بى‏فايده‏اند كه دور هم گرد آمده‏اند. هر حضور موفقى، وحدت عقيده و عمل را مى‏طلبد.
وحدت در بسيج، وحدتى همه‏جانبه است. در تفكر بسيج، دوگانگىِ عقيده و عمل، منافق‏ساز است. انسانى كه از اعتقاد تهى است و فرمان‏بردار چشم و گوش بسته است، بسيار كمتر از انسانى كارآيى دارد كه آگاهانه اقدام مى‏كند. بسيج، تجلى‏گاه حقيقى ايده و عمل است.

شهادت؛ ميراث الهى


مگر شهادت ارثى نيست كه از انبيا رسيده است؟ مگر ما پيروان پاكان سرباخته در راه هدف نيستيم؟ مگر حسين عليه‏السلام را پيشواى خويش نمى‏دانيم؟ شهادت در مكتب تشيّع، پرواز از قفس دنياست و نزد خداوند، هيچ قطره‏اى محبوب‏تر از قطره خونى نيست كه در راه خدا ريخته مى‏شود. خون شهيد، گرمى و حيات را در پيكر جامعه به جريان درمى‏آورد. بالاتر از هر عمل نيكويى، عمل نيكى وجود دارد تا زمانى كه انسان در راه خدا شهيد شود. برتر از شهادت، هيچ عمل نيكى وجود ندارد. در تفكر بسيج، برترين شرف و افتخارآميزترين مرتبه، شهادت است. عشق به شهادت، تبلور باشكوه و حماسه‏آفرين ايمان است و اميد به شهادت، قوى‏ترين انگيزه زيستن در دنيا به شمار مى‏آيد.

حضور در همه قشرها


معمولاً گسترش يك انديشه نيك در ميان توده مردم و گرايش اقشار گوناگون به آن، نشانه اهداف انسانى و آرمان‏هاى مردمى آن انديشه است. قشرهاى مختلف مردم پس از آشنايى دقيق و درست با يك تفكر، قضاوت منصفانه‏اى درباره آن مى‏كنند و موافقت يا مخالفت خود را بيان مى‏دارند.
امروزه تفكر بسيج به اندازه‏اى در ميان مردم راه يافته است كه نمايندگان برجسته‏اى در ميان توده‏هاى گوناگون مردم دارد. دبستان‏ها و دبيرستان‏ها، كارخانه‏ها و مؤسسه‏ها، دانشگاه‏ها و مراكز گوناگون علمى و صنعتى كشور، شاهد حضور پررنگ بسيجيان هستند. بى‏گمان، بسيج، يكى از فراگيرترين انديشه‏ها در كشور است.

نيروى جوانى


جوان، سرشار از انرژى است. حضور فعّال و مؤثر او در هر حركتى، نويد موفقيت و پيشرفت دارد. بهره‏مندى از قدرت جسمى، نشاط فكرى و هيجان‏طلبى، جوانان را به سرمايه‏هايى براى سعادتمندى جامعه تبديل كرده است. جوانان، نسلى سرشار از آمادگى براى كارهاى بزرگند و استعداد هر تحولى را دارند.
بسيج، از پيشروترين گروه‏هايى است كه توانسته جوانان فراوانى را سازمان‏دهى كند. جوانانى كه تمام نيرو و احساس خويش را براى رسيدن به اهداف بسيج، هديه آورده و مسئوليت‏هاى گوناگون را بر دوش گرفته‏اند. به فرموده مقام معظم رهبرى: «امروز ـ بحمداللّه‏ ـ جوانان ما از قشرهاى مختلف در بسيج احساس حيات و نشاط مى‏كنند».

استقامت و بسيج


پايدارى در راه حق و تحمل رنج‏هاى اين راه پُرحادثه، از ويژگى‏هاى ضرورى براى رسيدن به ارزش‏هاى الهى است. هدف مقدس، انسان را در مسير رسيدن به آن مقاوم مى‏كند. بسيج با بينش عميق خود، انگيزه لازم را براى تلاش تا پاى جان در افراد ايجاد مى‏كند. راستى گفتار، درستى عمل و اخلاص قلبى بسيجيان، زمانى مُهر تأييد مى‏خورد كه بردبار باشند و قدمى به عقب برندارند. بى‏شك، هيچ عامل ديگرى همچون استقامت نمى‏تواند اهل حق را در رويارويى با باطل پيروز گرداند.

روحانيت و بسيج


نگاهى به تاريخ ايران در سده‏هاى اخير نشان مى‏دهد كه هيچ جنبش و تحولى بدون رهبرى يا پشتيبانى روحانيان از سوى مردم آغاز نشده است. مبارزه با ستم و تلاش براى گسترش عدالت، از وظايف مهم روحانى است. روحانى كسى است كه خود را در مسير سعادت قرار داده است و براى حركت درست مردم در مسير كمال، كوشش مى‏كند. چنين فردى، سر تسليم در برابر ناعدالتى خم نخواهد كرد.
بسيج نيز نهادى است كه از ميان مردم برخاسته و همواره حضور پررنگ روحانيان مبارز را شاهد بوده است. روحانيان بسيجى كه در دوران جنگ، شهيدان فراوانى را براى سرافرازى ملت تقديم كرده‏اند، امروز نيز در بخش‏هاى عقيدتى، نظامى، سياسى و… حضورى فعال دارند.

زنان بسيجى


بخش عمده‏اى از هر جامعه را زنان تشكيل مى‏دهند كه اصلى‏ترين نقش تربيتى را بر عهده دارند. ادعاى گرانى نيست اگر زنان را فرهنگ‏سازترين بخش هر ملت بدانيم. اسلام نيز توجه فراوانى به جايگاه زنان دارد و بر حضور مثبت آنان در اجتماع تأكيد مى‏كند.
جايگاه ويژه زنان در جامعه سبب شد تا انديشه بسيج به صورت زنده و پويا در ميان آنان نيز ريشه بدواند و رشد كند. زنان با حضور مؤثر خود در پيروزى انقلاب اسلامى و نيز كمك‏هاى بى‏دريغ در جنگ تحميلى، حقى سترگ بر انقلاب دارند. بسيج خواهران با جذب، آموزش و سازمان‏دهى بانوان كشور، براى گسترش فرهنگ بسيج، تلاش‏هاى فراوانى كرده و تاكنون اقدامات مفيدى در زمينه‏هاى نظامى، امدادگرى، عقيدتى، سياسى و سوادآموزى انجام داده است.

امر به معروف و نهى از منكر در نگاه بسيج


هر حكمى از احكام اسلامى، اهميتى دارد كه بى‏توجهى به آن، اجراى احكام ديگر را نيز با مشكل روبه‏رو مى‏سازد. در اين ميان، بى‏توجهى به احكامى كه جنبه اجتماعى دارند، بيش از احكام ديگر، نابسامانى پديد مى‏آورد. اسلام، روش جلوگيرى از نابسامانى‏هاى اجتماعى را امر به معروف و نهى از منكر مى‏داند. قرآن كريم و احاديث معصومان به صراحت بر اين فريضه الهى تأكيد مى‏كنند و فراموشى آن را آفتى مى‏دانند كه سلامت دين و دنيا را به خطر مى‏اندازد و جامعه را به فساد مى‏كشاند.
يكى از وظايف مهم و دقيق بسيج، امر به معروف و نهى از منكر است. بسيج به عنوان نيرويى مردمى، وظيفه دارد با هرگونه فساد و انحراف اجتماعى برخورد كند. انجام چنين وظيفه حساسى، نيازمند تربيت نيروهاى باتجربه و كارآزموده است كه شيوه‏هاى برخورد درست با متخلفان را بشناسند و با شرايط و موقعيت‏هاى امر به معروف و نهى از منكر نيز آشنا باشند. امروزه، پايگاه‏هاى بسيج در سراسر كشور، برنامه منظم و گسترده‏اى را براى آموزش چنين افرادى پيش رو دارند.

واكنش‏هاى اضطرارى


حوادث پيش‏بينى‏نشده مانند زلزله، سيل و توفان، هر ساله انسان‏هاى فراوانى را به كام مرگ مى‏كشاند. گرچه اقدام براى پيش‏گيرى، نخستين گام براى كاهش خسارت‏هاى ناشى از اين حوادث است، ولى به امدادرسانى پس از وقوع اين پديده‏ها نيز نبايد بى‏توجهى كرد.
تجربه‏هاى تلخ گذشته كه به از دست دادن هم‏ميهنانمان در حوادث گوناگون به ويژه زلزله انجاميد، زمينه حركت مؤثر نيروهاى بسيج در سراسر كشور شد. آنان با آموزش شيوه‏هاى امداد و نجات و روش‏هاى پيش‏گيرى و كاهش خسارت، آمادگى مردم را در برابر اين حوادث، افزايش مى‏دهند. هم‏اكنون ايران، يكى از سريع‏ترين كشورهاى جهان در امدادرسانى به مناطق حادثه‏ديده است؛ چرا كه نيروهاى آگاه و هوشيار بسيج، در اين برنامه نيز همچون فعاليت‏هاى ديگر خود، موفق عمل كرده‏اند.

بسيج يعني…


بسيج، مدرسه است؛ مدرسهاي که معلم و محصل و درسش همگي ايثار است و جهاد و خدمت. بسيج، لشکر است؛ لشکري که فرمانده و فرمانبر و ميدان رزمش، همگي گذشت است و فداکاري و اطاعت از خدا و دوري از غير خدا. بسيج، درخت پاکي است که با خون هزاران بسيجي جان بر کف و شجاع آبياري و تنومند گشت، رشد يافت و به اوج عشقي خدايي رسيد. بسيج و بسيجي، نيروهاي رزمنده‏اي را در نظر مي‏آورد که با شجاعت تمام، هشت سال دفاع از حکومت سالامي را به عهده گرفتند و مردانه و بدون خستگي، صحنه‏هايي را در جنگ آفريدند که قلم هيچ گاه قادر به توصيف آن نيست. مقام معظم رهبري در توصيف بسيج مي‏فرمايد: «بسيج، يعني همين پايگاه‏هاي مقاومت و همين نيروهاي جوان و پرشور. همين جواناني که نماز و عبادتشان، پدران و مادران پير را به شگفتي و تعجب وادار مي‏کند. بسيج يعني متن مردم، مردمي که مي‏توان اميد دفاع از انقلاب را از آنها داشت».

ريشه تاريخي بسيج


ريشه تاريخي بسيج، به صدر اسلام و زماني بر مي‏گردد که پيامبر اعظم صلي‏الله‏عليه‏و‏آله ، مردم را ـ از زن و مردم و پير و جوان ـ براي تبليغ دين و آمادگي در برابر تجاوز قدرت‏هاي وقت فراخواند و بسيج کرد. اين حرکت، همراه با زمان پيش رفت و امامان بزرگوار نيز بنا به مقتضات زمان، از قدرت بسيج مردمي استفاده مي‏کردند. نمونه بارز آن، حرکت بزرگ بسيجي جهان اسلام، حضرت امام حسين عليه‏السلام بود. اين حرکت، البته نه با نام بسيج، بلکه با تفکر بسيج تا به امروز همچنان ادامه داشته است.

تشکيل بسيج مستضعفين


هوشياري و درايت بي‏نظير حضرت امام خميني رحمه‏الله ، از جمله اساسي‏ترين عوامل در راه خنثي سازي توطئه‏ها در جريان انقلاب سالامي به شمار مي‏آمد. به برکت اين دورانديشي و هدايت انقلاب در مسير اصلي خود، زمينه انقلاب دوم فراهم آمد. با سقوط لانه جاسوسي آمريکا در تهران و بر ملا شدن ماهيت سلطه جو و تجاوز کارانه آمريکا، شيطان بزرگ با ضربه‏اي سخت و جبران‏ناپذير رو به رو شد. اسناد به دست آمده از لانه جاسوسي و اظهارات صريح حاکمان آمريکايي، مردم و رهبران کشور و به ويژه حضرت امام را با اين حقيقت آشکار مواجه ساخت که احتمال مداخله نظامي آمريکا و هجوم به جمهوري اسلامي، ناممکن نيست. بر اين اساس، امام امت در پنجم آذرماه سال 1358، يعني در مدتي کمتر از يک ماه بعد از انقلاب دوم، فرمان تاريخي تشکيل بسيج را صادر فرمود.

ضرورت تشکيل بسيج


حضرت امام خميني رحمه‏الله ، توجه ويژه‏اي به تشکيل بسيج در سراسر جهان داشتند. در واقع هدف از تشکيل بسيج مستضعفين، ايجاد توانايي‏هاي لازم در همه افراد معتقد به قانون اساسي و اهداف انقلاب اسلامي، به منظور دفاع از کشور، نظام جمهوري اسلامي و همچنين کمک به مردم، به هنگام بروز بالايا و حوادث پيش بيني نشده است. بسيج، جايگاهي ملکوتي است؛ مکاني براي درس چگونه زيستن انسان‏ها و جايگاه عشق و صفا و صميميت. امام خميني رحمه‏الله خطاب به بسيجيان جهان اسلام مي‏فرمايد: «بايد بسيجيان جهان اسلام، در فکر ايجاد حکومت بزرگ اسلامي باشند، و اين شدني است؛ چرا که بسيج، تنها منحصر به ايران نيست. بايد هسته‏هاي مقاومت را در تمامي جهان به وجود آورد و در مقابل شرق و غرب ايستاد». بر اين اساس، بسيج به نهادي ارزشمند و مقدس تبديل گرديد و رفته رفته، مدرسه عشق، دانشگاه شهادت و عبادتگاه عارفان مسلح نام گرفت.

تفکر بسيجي


قداست بسيج و بسيجي، به انديشه پاک و نيت خالص بسيجيان باز مي‏گردد؛ چرا که آنها در همه عرصه‏هاي زندگي، براساس اعتقاد، احساس مسئوليت مو عمل به وظيفه الهي کار مي‏کنند و آنچه دشمنان را به زانو در مي‏آورد، تفکر بسيجي است. امام راحل رحمه‏الله در اين باره چنين مي‏فرمود: «اگر به کشوري، نواي دل‏نشين تفکر بسيجي طنين‏انداز شد، چشم طمع دشمنان و جهان خواران از آن دور خواهد شد؛ و الا، هر لحظه بايد نتظر حادثه ماند». ايشان براي اين که حادثه‏اي ديگر، آينده کشور را تهديد نکند مي‏فرمود بسيج بايد سازماندهي شود. بايد آم‏ادگي به وجود بياونرد و آن را حفظ کنند».

پيوند بسيج با ولايت


خداوند در آيه 62 سوره انفال، خطاب به پيامبر اکرم صلي‏الله‏عليه‏و‏آله مي‏فرمايد: «پروردگارت کسي است که تو را به واسطه نصر خويش و به واسطه اهل ايمان ياري مي‏کند». در اين دوران، مصداق ارز اهل ايمان که به ياري خدا بر مي‏خيزند، بسيجياني هستند که اگر نقطه درخشاني جز مقطع دفاع مقدس در کارنامه کرامت آساي خويش نداشتند، همان براي اثبات منزلتشان برترين سند است. در حالي که سراسر تاريخ پرفراز و نشيب انقلاب اسلامي، سرشار از ايثارگري‏ها و از جان گذشتگي‏هاي بسيج در راه گذر از برهه‏هاي بحراني و نقش بر آب کردن نقش‏هاي دشمنان آيين و ميهن است. مفهوم والاي بسيج که همان پيوند امت با ولايت و والايي است، هماره پا برجاست و مختص دوره دفاع مقدس نيست. بسيج، حقيقتي نافذ در جان و ايمان است. هر کس در هر مکاني تلاش و خدمت مشغول است، اگر به اين ولايت و والايي بينديشد و مطابق با آرمان‏هاي حاکميت الهي عمل کند، بسيجي است.

عرصه‏هاي فعاليت


از آنجا که گستره بسيج، مجموعه‏اي از مردم،اعم از جوانان مشغول به تحصيل، کارکنان اداره‏ها، کشاورزان، کارگران و سرانجام متخصصان حرفه‏ها و مشاغل گوناگون صنعتي و غير صنعتي را در بر مي‏گيرد، طبيعي است که در همه عرصه‏هاي اجتماعي، سازندگي، فرهنگي، اقتصادي، امنيتي و دفاعي نيز از توانمندي‏ها و قابليت‏هاي لازم برخوردار باشد. در نگاهي مکي، مي‏توان مواردي چون دفاع در برابر تهاجم بيگانگان، سازندگي، بسيج فرهنگي، ايجاد امنيت داخلي، امداد رساني، بهداشت و فعاليت‏هاي اقتصادي را، عرصه‏هاي فعاليت بسيج برشمرد.

بسيجي از نگاه امام خميني رحمت ‏الله عليه


با بهره‏گيري از سخنان امام خميني رحمه‏الله درباره بسيج، مي‏توان ويژگي‏هاي اين گروه را چنين برشمرد: شهادت‏طلبي، پرهيزکاري، جهاد، اخلاص، خدمتدر راه خدا، ظلم ستيزي، ايثار، فداکاري، عمل به تکليف، ولايت مداري، بردباري، پرهيز از تحجر گرايي، و نيز انس با دعا، نيايش و قرآن کريم.

بسيج در بيان مقام معظم رهبري


بسيج يعني ايمان عاشقانه


علت اينکه در کشور ما بسيج اين طور درخشان شد و شکفت چه بود؟ ايمان عاشقانه، ايمان عميق، ايمان توام با عواطف که از خصوصيات ملت ايران است، مثل بعضي از ملتهاي ديگر، عواطف در اين ملت جوشان است کليد بسياري از مشکلات است. اين ايمان با آن عواطف همراه شد و اين رودخانه عظيم خودشان را به اين درياي پهناور تبديل کرد و مشکلات را در هر جايي که لازم بود از بين برد.

بسيج يعني پاک ترين انسانها


بسيج عبارت است از مجموعه‌اي که در آنها پاک ترين انسانها، فداکارترين و آماده به کارترين جوانان کشور، در راه اهداف عالي اين ملت و براي کمال رساندن و به خوشبختي رساندن اين کشور جمع شده اند. … مجموعه‌اي که دشمن را بيمناک و دوستان را اميدوار و خاطرجمع مي کند…بسيج در حقيقت مظهر يک وحدت مقدس ميان افراد ملت است…بسيج در واقع مظهر عشق و ايمان و آگاهي و مجاهدت و آمادگي کامل، براي سربلند کردن کشور و ملت است.

بسيج يعني حرکت


بسيج يک حرکت بي ريشه و سطحي و صرفاً ازروي احساسات نيست، بسيج يک حرکت منطقي و عميق و اسلامي و منطبق بر نيازهاي دنياي اسلام - و به طريق اولي - جامعه اسلامي است. قرآن کريم مي فرمايد: [ هو الذي ايدک بنصره و بالمؤمنين] اي پيامبر، خداي متعال تو را، هم به وسيله نصرت خودش و هم از طريق مؤمنين مؤيد قرار داد و کمک کرد. اين خيل عظيم مؤمنيني که در اينجا مورد اشاره آيه قران قرار گرفته اند، عبارت ديگري است از آنچه که امروز به نام بسيج در جامعه ما قرار دارد.

بسيج يعني قدرت


اين کار خدا بود که بسيج ملت ايران بتواند در سخت ترين ميدانها که همان ميدان جنگ است چنان قدرتي از خود نشان بدهد که ديرباورترين افراد هم قبول کنند که ملت ايران داراي توانايي است…بسيج يعني کل نيروهاي مؤمن و حزب اللهي کشور ما اين که امام گفتند «بسيج بيست ميليوني» يعني اين.

بسيج يعني تلاش و جهاد مخلصانه


اگر نبود آن همه تلاش و جهاد مخلصانه که شما رزمندگان نيروهاي مسلح و بسيج مردمي در دوران جنگ هشت ساله نشان داديد و حقيقتاً اسلام را روسفيد و امت رسول الله (صلي الله عليه و آله) را سربلند ساختيد و اگر نبود خونهاي مطهر و معطري که در راه خدا بر زمين ريخته شد؛ يقيناً امروز از نظام اسلامي اثري نبود و پرچم قرآن چنين سربلند نمي شد.

بسيجي يعني مغز متفکّر


بسيجي يعني دل باايمان، مغز متفکّر - داراي آمادگي براي همه ميدانهايي که وظيفه اين انسان را به آن ميدانها فرا مي خواند، اين معناي بسيجي است.

بسيج يعني آباداني


امروز هم، بسيجي براي کشور دل مي سوزاند براي آباداني کشور تلاش مي کند، براي حفظ استقلال ملي، هرچه بتواند کار مي کند و از جان خود هم مي گذرد، امروز هم اگر احساس کند دشمن مي خواهد از روزنه‌اي، چه اقتصادي و سياسي و چه فرهنگي - به داخل کشور نفوذ کند در مقابل او مي ايستد و با مشت به صورتش مي کوبد……امام فرمودند «بسيج بايد سازماندهي بشود، بايد يکديگر را بشناسند، بايد آمادگي به وجود بياورند و آن را حفظ کنند» امروز هم تکليف بزرگ شما همين کارست. خيال نکنند که بسيج يک امر احساسي است. بسيج يک امر منطقي و فکري و ريشه دار و عميق است و کساني که در کار اين حقيقت بزرگ شرکت دارند؛ همه آحاد ملتند، هر کسي که بسيجي است بايد به بسيجي بودن خود افتخار کند. بسيجي بودن، مايه سرافرازي و سربلندي پيش پروردگار است. …. فرهنگ بسيجي، فرهنگ معنويت و شجاعت و غيرت و استقلال و آزادگي و اسير خواستهاي حقير، نشدن است.

بسيج يعني ارزش


هفته بسيج در حقيقت فرصت و بهانه‌اي براي زنده نگه داشتن ارزشها و روح بسيجي در آحاد ملت، مخصوصاً جوانان پرشور و مدافعان عاشق صادق است. … همان طور که امام و پيشواي راحل عظيم الشأن ما فرمودند، من هم آرزو مي کنم و از خدا مي‌خواهم که با بسيجيان محشور باشم. بسيج يک افتخار و يک ارزش است. سعي کنيد اين روحيه بسيجي را براي کشور و انقلاب و اسلام حفظ کنيد.

بسيج يعني الگو


شما بسيجي ها بايد به گونه اي رفتار کنيد که احترام و محبت مردم جلب شود. شما بايد نمونه اخلاق و تواضع و مهرباني و رعايت مقررات باشيد. آن کسي بسيجي تر است که مقررات را بيشتر رعايت مي کند، به خاطر آنکه اين فرد بيشتر از همه براي نظام دل مي سوزاند و مقررات، لوازم قطعي اداره درست نظام است.

بسيج يعني سعادت ابدي


روحيه بسيجي و معرفت بسيجي بايد فراگير شود تا اين کشور بتواند بار سنگيني را که بر دوش دارد که همان بار هدايت الهي و سعادت انسانهاست - به سرمنزل برساند، لذا بسيج تمام شدني نيست.

بسيج يعني يک فرهنگ


بعضى در ميدان بسيج، خلوص و صفايشان مثل خورشيد مى‏تابد و انسان را مجذوب مى‏کند. به‏هرحال، بسيج يک فرهنگ است؛ بسيج، يک ذهنيت برجسته و والا در جامعه‏ى ماست…شما آن نسلى هستيد که اگر خوب عمل کرديد، آينده‏ى اين کشور را - صد سال، دويست سال يا بيشتر - تضمين خواهيد کرد. همين بيدار شدن، همين حساس بودن، همين انگيزه داشتن، همين ايمان، همين اميد، همين تکيه به هدايت الهى و اعتماد به کمک الهى، قواره‏ى اصلى بسيج است؛ اين يک فرهنگ است. اگر اين‏طور حرکت کنيم، خداى متعال کمک خواهد کرد. کمک الهى متعلق به همه‏ى خلايق است؛ به شرطى که خودشان را آماده‏ى دريافت اين کمک کنند؛ دستشان را دراز کنند و اين ميوه را بچينند؛ از جا بلند شوند، همت کنند و از اين ميوه استفاده کنند؛ اين، در اختيار همه است.

بسيج يعني مظهر تجدد و نوگرايى


بسيجى يعنى چه ؟ بسيج يعنى به صحنه آمدن و به ميدان آمدن. چه ميدانى؟ ميدان چالش‏هاى حياتى و اساسى. ميدان‏ها و چالش‏هاى اساسى زندگى چيست؟ فقط آن وقتى است که به کشورى حمله شود و مردم آن کشور به صحنه بيايند تا از مرزهاى خودشان دفاع کنند؟ البته که نه؛ اين فقط يکى از موارد به ميدان آمدن است. آن وقتى هم که هويت ملى و سياسى يک ملت مورد مناقشه قرار مى‏گيرد، جاى به ميدان آمدن است. آن وقتى هم که به فرهنگ و اعتقادات و باورهاى ريشه‏دار يک ملت اهانت مى‏شود و آن را تحقير مى‏کنند، جاى به ميدان آمدن است. آن وقتى هم که نسل برگزيده‏ى يک ملت احساس مى‏کنند از غافله‏ى دانش عقب مانده‏اند و بايد علاجى بکنند، جاى به ميدان آمدن است. آن وقتى هم که احساس بشود پايه‏هاى يک زندگى مطلوب و عادلانه در کشور احتياج به تلاش دارد تا ترميم و يا استوار شود، جاى به ميدان آمدن است. آن وقتى هم که جبهه‏هاى فکرى و فرهنگى دنيا براى تسخير ملتها با ابزارهاى فوق مدرن مى‏آيند تا ملتى را از سابقه و فرهنگ و ريشه‏ى خود جدا کنند و براحتى آن را زير دامن خودشان بگيرند، جاى به ميدان آمدن است. همه‏ى اينها انسانهايى را مى‏طلبد که نياز را احساس کنند…تجدد و نوگرايىِ حقيقى و باز کردن ميدان‏هاى تازه‏ى زندگى، مطلوب اسلام است؛ اصلاً اسلام اين را از انسان خواسته؛ اين به برکت تأمل، تعمق، کار درست، کار فکرى، تلاش عملى، مجاهدت، استقبال از کار و از خطر در همه‏ى ميدان‏ها، و همتها را بلند کردن به‏دست مى‏آيد. اين کارها مربوط به کيست؟ مربوط به بسيج است. اگر بسيج را درست معنا کنيم، همين است. بسيج همچنين يعنى انسان باهمتى که غيرت دينى و دانايىِ فکرى و نيازشناسى و ابتکار و جوشش ذهنى و خلاقيت دارد و وارد ميدان مى‏شود.

بيدار دلان مهاجم‏ستيز


هجوم نظامي، طمع به خاک است و زمين، ولي در شبيخون فرهنگي، طمع به اخلاق است و دين. محيط آلوده به گناه، خرمت خشکي است که جرقه تهاجم فرهنگي، در يک لحظه آن را به آتش مي‏کشد. آنچه جامعه ما را فاسد مي‏کند، غرق شدن در شهوات و ازدست دادن روح تقوا و فداکاري است. بسيجي بايد در وسط ميدان باشد تا فضيلت‏هاي اصلي انقلاب زنده بماند.
منابع:
1. ماهنامه گلبرگ، ش81
2. ماهنامه گلبرگ، ش93
3. پايگاه اطلاع رساني دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبري
——————————————————————————–

آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: آقابابایی [بازدید کننده]
آقابابایی
5 stars

حرف حساب،جواب نداره.

1392/09/04 @ 20:03


فرم در حال بارگذاری ...