« درمحضر امام علی النقی علیه السلاممراحل طلاق عاطفی همسران »

چند نما از زندگی سراسر آموزنده دهمین پیشوا

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 29ام مهر, 1392


——————————————————————————–
امام ابوالحسن، علي بن محمد، ملقب به هادي که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد؛ دهمين پيشوا و جانشين، پس از رسول خدا صلي الله عليه وآله است که به سال 212 ق در مدينه زاده شد و در سال 254 ق در سامرا به شهادت رسيد. آن حضرت در مدت 33 سالي که وظيفه امامت و رهبري مسلمانان را بر دوش داشت توانست در زمان و زمينه هاي گوناگون، جلوه هاي يک انسان کامل را از خود پديدار سازد. نماهايي که هر يک، صفحه اي از کتاب هدايت انسان به سوي کمال است به شرط آنکه دستور کار قرار گيرد و از آن پيروي شود.
——————————————————————————–

عزيز پروري به جاي ذليل پروري                
ابو هاشم جعفرى نقل مي کند:

به تنگدستى سختي دچار شدم. خدمت امام هادي عليه السلام رسيدم. مرا به حضور پذيرفتند. همين كه نشستم فرمود: قصد شکرگزاري از كدام نعمت الهي را داري؟

من زبانم بند آمد و ندانستم در پاسخ چه بگويم. پيش از آنکه سخنى بگويم خود حضرت شروع به سخن کردند و فرمودند:

خداوند تو را به نعمت ايمان آراسته کرد كه با اين نعمت بدنت بر آتش دوزخ حرام شده است و به تو سلامتى ارزانى داشت كه اين توفيقى است براى عبادت و بندگى؛ و قناعت را روزى ات کرد كه با اين‏ صفت تو را از خوارى و بى‏ارزش شدن نگهداشت.

آنگاه فرمود: من پيش از آنکه تو سخن بگويي اين سخنان را برايت توضيح دادم چون مي دانستم مى‏خواهى از خدائى كه چنين نعمتهايي را به تو ارزانى داشته شكايت كنى. اينك دستور دادم به تو صد دينار طلا بدهند آن را بگير.[1]

در اين ماجرا حضرت به جاي آنکه بلافاصله به آن نيازمند واقعي پولي دهد ابتدا نعمتهاي خدا را به او يادآوري کرد. با اين کار شخصيت او را از آن فشردگي و ذلتي که احساس مي کرد به اوج عزت رساند و وي را متوجه عنايات خداوند به او ساخت. پس از آنکه نگاه بدبينانه او به خداوند متعال را اصلاح کرد و روح عزتمندي را در او دميد دستور داد تا به او پولي دهند.

بي ترديد مالي که از حرام به دست آيد رو به افزايش نخواهد گذاشت و اگر هم به ظاهر افزوده شود يقينا بركتى در آن نخواهد بود و اگر فرد آن را انفاق كند پاداشى از اين کار نخواهد ‏برد؛ و اگر آن را باقي گذارد، توشه‏اش به سوى آتش خواهد بود
هميشه آماده براي قيام در برابر ستمگران
بطحائى نزد متوكل عباسى از امام هادى عليه السلام بدگويى كرد و گفت كه در نزد او پول و سلاح است. متوكل سعيد حاجب را مأمور كرد تا شبانه به خانه امام هجوم آورد و هر چه از مال و سلاح در نزد او يافت مى‏شود بردارد و به نزد متوكل آورد. ابراهيم بن محمد گويد: سعيد حاجب براى من حكايت كرد كه شبانه به خانه ابو الحسن (امام هادى) رفتم و با نردبانى كه همراه برده بودم بر بالاى بام شدم، و از پله‏ها در تاريكى پايين آمدم و نمى‏دانستم كه كجا مى‏روم و چگونه بايد به درون خانه برسم. پس امام از داخل خانه بانگ برداشت كه: «اى سعيد! سر جاى خود بمان تا شمعى برايت بياورند».

چيزى نگذشت كه شمعى آوردند و من پايين آمدم و او را ديدم كه جبه‏اى پشمين بر تن و كلاهى از پشم بر سر دارد، و سجاده‏اى حصيرى مقابل او افكنده است و او بر آن رو به قبله نشسته است. پس به من گفت: «اطاقها را بگرد!»، چون به آنها درآمدم و جستجو كردم چيزى در آنها نيافتم .. آنگاه گفت: «زير سجاده را نيز وارسى كن»، و چون آن را برداشتم شمشيرى پوشيده در غلاف ديدم … [2]

استاد حکيمي بعد از نقل اين روايت مي نويسد:[3]


بنگريد! نظاير اين چگونگى را در احوال امامان و زندگى ايشان فراوان مى‏بينيم، زيرا آنان همواره آماده مركزيت دادن به حق و نگاهبانى آن، از طريق نبرد و سلاح بودند. و اين آمادگى و انتظار را در هر مقام كه متناسب با آن امر بود داشتند. و چه بسيار پيروان خود و جوانان را به تمرين تيراندازى و اسب سوارى تشويق مى‏كردند. اين موضعگيرى مى‏بايد الگويى براى شيعيان باشد. و اين آمادگى- مخصوصا در زمانهاى حاضر- بايد موجود باشد، تا امكان گسترش عدل و داد و حق، و منتشر ساختن رسالت دين در زمين، و بريدن دست گردنكشان و جباران و خائنان، و پيروزى در همه ميدانهاى زندگي آزاد و شريف فراهم شود، چنان كه امام جعفر صادق عليه السلام گفته است:

شِيعَتُنَا أَهْلُ الْهُدَى وَ أَهْلُ التُّقَى وَ أَهْلُ الْخَيْرِ وَ أَهْلُ الْإِيمَانِ وَ أَهْلُ الْفَتْحِ وَ الظَّفَر

شيعيان ما اهل هدايت، و اهل تقوى و پرهيزگارى، و اهل نيكوكارى، و اهل ايمان، و اهل فتح و ظفرند.[4]

 

آموزش دعا به رهپويان راه حق
محمد بن ابراهيم به امام هادي عليه السلام نوشت: اى سرور من، اگر صلاح مى‏ بينيد، دعايى به من بياموزيد كه اگر در پى نمازهايم بخوانم خداوند خير دنيا و آخرت را برايم گرد آورد. امام در جواب او نوشت: اينگونه بگو:

أعوذُ بِوَجهِكَ الكَريمِ وعِزَّتِكَ الَّتي لا تُرامُ وقُدرَتِكَ الَّتي لا يَمتَنِعُ مِنها شَي‏ءٌ، مِن شَرِّ الدُّنيا والآخِرَةِ، ومِن شَرِّ الأَوجاع كُلِّها

از بدى دنيا و آخرت و بدى همه دردها، به روى كريمانه‏ات و عزت زوال ناپذيرت، پناه مى‏برم.[5]

 

پيامد مالي که از حرام به دست بيايد
امام هادي عليه السلام فرمودند: إنَّ الحَرامَ لا يَنمي، و إن نَمى لا يُبارَكُ لَهُ فيهِ، و ما أنفَقَهُ لَم يُ?جَر عَلَيهِ، و ما خَلَّفَهُ كانَ زادَهُ إلَى النّارِ.

بي ترديد مالي که از حرام به دست آيد رو به افزايش نخواهد گذاشت و اگر هم به ظاهر افزوده شود يقينا بركتى در آن نخواهد بود و اگر فرد آن را انفاق كند پاداشى از اين کار نخواهد ‏برد؛ و اگر آن را باقي گذارد، توشه‏اش به سوى آتش خواهد بود.[6]


در اين کلام امام هادي عليه السلام حقايقي بيان شده که با نگاه پول محورِ بي توجه به دين، کاملا متفاوت است. در نگاه پول محور توجهي به حلال و حرام درآمد نمي شود و آنچه مهم است کسب پول از هر طريق و انباشته ساختن آن براي سود فرديست. امام در اين کلام گهربار پرده از اين واقعيت بر مي دارد که اگر مالي از راه حرام به دست آمد اولا رشدي در آن نخواهد بود ؛ زيرايَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبا وَ يُرْبِي الصَّدَقات ؛ خدا ربا را نابود مى‏كند، و صدقات را فزونى مى‏دهد.[7]

آن رشد و افزايشي هم که ممکن است براي برخي حاصل شود برکت يا همان افزايش واقعي نيست؛ يعني به واقع سودي به حال دارنده آن نخواهد داشت. در فرهنگ اسلام ، سودي واقعي است که در دنيا و آخرت به سود انسان باشد.[8]

انفاق چنين مالي هم مقبول نيست زيرا خداوند، کار خوب را تنها از پرهيزگاران مي پذيرد ؛ إِنَّما يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقينَ.[9]

در نهايت اگر او اين مال حرام را به صاحب يا صاحبان اصليش بازگرداند و رضايت آنها را جلب کرد که هيچ و گرنه اين مال، حتي بعد از مرگش وبال او خواهد بود و سبب عذابش در آتش عذاب الهي خواهد شد.

 

نقش ويژه عالمان ديني در عصر غيبت
امام هادي عليه السلام در بياني به نقش و جايگاه ويژه عالمان ديني در هدايت و رهبري فکري و عملي مسلمانان در عصر غيبت امام معصوم عليه السلام اشاره مي کند و با بيان مقام والاي آنها در پيشگاه خداوند متعال به نوعي از تلاشهاي آنان قدرداني کرده و ديگران را در کسب چنين مقام و قبول چنين وظيفه اي تشويق مي نمايد.

 آن حضرت فرمود: لَولا مَن يَبقى بَعدَ غَيبَةِ قائِمِكُم عليه‏السلام مِنَ العُلَماءِ الدّاعينَ إلَيهِ، و الدّالّينَ عَلَيهِ، و … اولئِكَ هُمُ الأَفضَلونَ عِندَ اللّهِ عز و جل.‏

حضرت به جاي آنکه بلافاصله به آن نيازمند واقعي پولي دهد ابتدا نعمتهاي خدا را به او يادآوري کرد. با اين کار شخصيت او را از آن فشردگي و ذلتي که احساس مي کرد به اوج عزت رساند و وي را متوجه عنايات خداوند به او ساخت. پس از آنکه نگاه بدبينانه او به خداوند متعال را اصلاح کرد و روح عزتمندي را در او دميد دستور داد تا به او پولي دهند
اگر پس از غايب شدن حضرت قائم (عج)، دانشمندان الهى كه به سوى او مى ‏خوانند و ره مى ‏نمايند و از دينش دفاع مى‏كنند و بندگان ناتوان خداوند را از تله شيطان و دامهاى دشمنان اهل بيت عليهم‏السلام نجات مى‏دهند، نبودند، هيچ كس نمى‏ماند مگر اينكه از دين باز مى‏گشت؛ ولى آنانند كه زمام دلهاى ناتوان شيعه را همچون سكّان در دست ناخداى كشتى به دست گرفته‏اند. اينان همان انسانهاى برتر نزد خداوندند.[10]

 

برخورد قاطع با منحرفان
يکي از کساني که چنين روشي داشت فارس بن حاتم قزويني بود که در زمان امام هادي عليه السلام به نام آن حضرت بدعت آفريني مي کرد و با سخنان و اعمالي اينگونه در پي گمراه کردن مسلمانان از جاده هدايت بود. امام حکم قتل او را صادر کرد و پاداش قاتل او را بهشت قرار داد. مرحوم کشّي ماجرا را اينگونه نقل مي کند:

فارس، شيطان صفتى بود كه مردم را به گمراهى مى‏كشاند و به كارهاى بدعت‏آميز فرا مى‏خواند. پس، از امام هادى عليه السلام دستور آمد: هذا فارِسٌ لَعَنهُ اللّهُ يَعمَلُ مِن قِبَلي فَتّانا داعِيا إلى البِدْعَةِ، و دَمُهُ هَدْرٌ لكَلِّ مَن قَتلَهُ، فَمَن هذا الّذي يُريحُني مِنهُ و يَقْتُلُهُ و أنا ضامِنٌ لَهُ على اللّهِ الجَنّةَ؟ ؛ اين فارسِ ملعون، مردم را به نام من، گمراه مى‏كند و به بدعت فرا مى‏خواند. خونش براى هر كه او را بكشد مباح است. كيست كه او را بكشد و مرا از شرّش آسوده گرداند، تا در عوض، من نزد خداوند برايش بهشت را ضمانت كنم؟ جنيد فرمان حضرت را عملي کرد و فارس را به قتل رساند.[11]

اينها تنها بخش کوچکي از واقعيات زندگي الگو مآبانه امام هادي عليه السلام بود که در منايع روايي به ما رسيده است. اميد است مردم آزاده به ويژه معتقدان به امامت آن حضرت بيش از پيش سيره علمي و عملي ايشان را الگوي زندگي خود قراردهند و با اين کار به خير دنيا و آخرت نائل شوند.

 

پي نوشت:

1.       امالي شيخ طوسي ص 285.

2.       کافي 1/499-500.

3.       الحياة با ترجمه احمد آرام 2/377.

4.       کافي 2/233.

5.       كافي‏ 3/346.

6.       کافي 5/125.

7.       بقره/276.

8.       بقره/201.

9.       مائده/27.

10.   الاحتجاج 2/ 502.

11.   رجال الكشّي 2/ 807.

آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: طاها [عضو] 
طاها

سلام عالی بود

امشب ای دل، مرا شب شادی است
در کف ما برات آزادی است
باب رحمت ز هر طرف شد باز
شب میلاد حضرت هادی است
امام هادی علیه السلام :
” هرکس بذر خوبی بکارد، شادمانی درو می کند.”
میلاد امام هادی (ع) مبارک باد

1392/07/29 @ 11:02
نظر از: حوزه علمیه الزهراس شیراز [عضو] 
5 stars

عیدتان مبارک
به خونه ی ما هم سری بزنید
التماس دعا

1392/07/29 @ 10:46


فرم در حال بارگذاری ...


 
مداحی های محرم