حکیمانه

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان

 با سخنان حکیمانه و تازه، روان خود را نشاط ببخشید.

خواندن آثار علمی، فرهنگی و ادبی در اوقات فراغت، سبب ساز نشاط روانی و سلامت شخصیت می شود

امام علی (علیه السلام)فرمود:«با سخنان حکیمانه و تازه، روان خود را نشاط ببخشید؛ زیرا روان همانند بدن خسته و رنجور می شود »       کافی ،ج1،ص48

کرسی آزاد اندیشی

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 27ام آذر, 1393

کرسی آزاد اندیشی با موضوع موانع و مشکلات ازدواج طلاب در مکز تخصصی زینبیه(سلام الله علیها) خرم آباد با حضور حجت الاسلام و المسلمین علی بخشی برگزار شد.

8نکته ویژ زائران پیاده امام حسین (علیه السلام ) در روز اربعین حسینی

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 12ام آذر, 1393

در حدیث آمده است: به خدا قسم كسى كه آن حضرت را زیارت كند و عارف به حقّش باشد تمام گناهان گذشته و آینده‏اش آمرزیده مى‏شود.

 

 


 

اربعین

 

براى زیارت‏ هیچ امامى، به اندازه زیارت حسین بن على(علیهماالسّلام) در (كربلا) تاكید نشده است. حتى براى زیارت رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) هم آن همه سفارش و دستور نیست. گاهى در روایات، زیارت (كربلا)، از زیارت (كعبه) هم برتر و بالاتر به حساب آمده است و براى زیارت سیدالشهدا، پاداشى برابر ده ها و صدها حج و عمره بیان شده است، از حضرت ابو جعفر علیه السّلام نقل كرده كه آن جناب فرمودند: شیعیان ما را امر كنید كه به زیارت قبر حضرت حسین بن على علیهماالسّلام بروند زیرا زیارت آن حضرت بر هر مومنى كه اقرار به امامتش از جانب خداوند عزّ و جلّ دارد فرض و واجب مى‏باشد. (كامل الزیارات/ترجمه ذهنى تهرانى،ص: 396)

 

علاوه بر روایاتی که اهمیت زیارت آن حضرت علیه السلام را بیان می دارند روایاتی نیز موجود است که به حالت و چگونگی زائر اشاره دارد. در این روزهای عزیز اگر قصد زیارت آن حضرت را دارید بد نیست بدانید یک زائر واقعی چگونه باید باشد. به حدیثی از کتاب شریف کامل الزیارات در این باب اشاره می کنیم:

محمّد بن عبد اللَّه بن جعفر حمیرى از پدرش، از على بن محمّد بن سالم، از محمّد بن خالد، از عبد اللَّه بن حمّاد بصرى از عبد اللَّه بن عبد الرحمن اصم، وى مى‏گوید: مدلج از محمّد بن مسلم براى ما نقل كرد كه وى گفت: محضر مبارك حضرت ابى عبد اللَّه علیه السّلام عرض كردم: هر گاه به زیارت پدر بزرگوارتان (حضرت امام حسین علیه السّلام) مى‏رویم آیا به همان هیئت و كیفیّتى كه به حج مى‏رویم باشیم؟ حضرت فرمودند: بلى. عرض كردم: پس آنچه بر حاجى لازم است بر ما نیز است؟ حضرت فرمودند: چه چیزهائى را گفتى؟ عرض كردم: اشیائى را كه بر حاجى لازم مى‏باشد. حضرت فرمودند:

1) بر تو لازم است كه با همراهانت خوش رفتار باشى، سخن اندك بگوئى و حتى الامكان تكلّم نكنى مگر به خیر. حضرت امیرالمومنین علیه السّلام مى‏فرماید كه‏: هر گاه خواهى كه متكلّم شوى به كلامى، باید كه پیش از گفتن بسنجى آن حرف را به عقل خود، اگر شایسته گفتن باشد و ضرر دنیوى یا اخروى بر گفتن او مترتّب نشود، بگو: و اگر نه این چنین باشد و مظنّه ضررى در او باشد، مگو. و نگفتن او را واجب دان. (شرح مصباح الشریعة/ ترجمه عبد الرزاق گیلانى، ص: 296)

حضرت ابو جعفر علیه السّلام نقل كرده كه آن جناب فرمودند: شیعیان ما را امر كنید كه به زیارت قبر حضرت حسین بن على علیهما السّلام بروند زیرا زیارت آن حضرت بر هر مومنى كه اقرار به امامتش از جانب خداوند عزّ و جلّ دارد فرض و واجب مى‏باشد

2) بر تو لازم است زیاد به یاد خدا باشى، هر چیزی را حدی است که بدان پایان می پذیرد، مگر ذکر و یاد خدا که برای آن حدی وجود ندارد، یاد خدا آدمی را به زندگی حقیقی سوق می دهد رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در این باره چنین فرمود: مثل الذی یذکر ربه و الذی لا یذکره مثل الحی و المیت؛ مثل کسی که به یاد پروردگارش است و کسی که به یاد او نیست مثل انسان زنده و مرده است.(گام نخستین، حسن رمضانی)

3) لازم است جامه و لباس‏هایت را نظیف و پاكیزه نگاه دارى بر تو لازم است پیش از اینكه به حائر برسى غسل نمائى. و آن اهم امور است از برای عبادت، زیرا طهارت ظاهر، وسیله حصول طهارت باطن است. و از این جهت مدح آن در آیات و اخبار وارد شده. خدای - تعالی - می فرماید: «خدا دوست دارد طهارت کنندگان را».(توبه 108)

4) لازم است بر تو كه خاشع بوده و زیاد نماز خوانده و بسیار بر محمّد و آل محمّد صلوات بفرستى‏. در زبان فارسى، معادلى كه ترجمه‌اى رسا براى واژه «خشوع» باشد و كاملاً مفهوم آن را بیان كند كمتر یافت مى‌شود. شاید بهترین معادلى كه براى این كلمه بتوانیم پیشنهاد كنیم، تعبیر «فرو شكستن» باشد. خشوع در جایى است كه «انانیّت» و «منیّت» انسان در هم فرو بشكند.(نماز خاشعان، درس بیست هفتم، آیت الله مصباح یزدی) در برابر خشوع، قساوت قرار گرفته است و قساوت، سختى و سنگى دل است. اما لازمه خشوع شناختن موجود برتر است.(یاد خدا، کاظم محمدی) پس از اینکه خشوع حاصل شد لاجرم به دنبال آن نماز نیز خواهد آمد که ذکر و یاد موجود برتر است و در باب صلوات نیز پیامبر صلى اللَّه علیه و آله صلوات فرمود: حقّ ما بر هر مسلمانى این است كه با هر نمازى بر ما صلوات بفرستد، و این فریضه واجبى از جانب خداوند است‏.(أسرار آل محمد علیهم السلام/ ترجمه كتاب سلیم، ص: 683)

5) به آنچه از تو نیست و مال دیگرى است احترام گذارده و بر ندارى. لازم است به آنچه حلال نیست نگاه نكرده و چشم خود را از آن فروببندى.

واجب است از آنچه منهى هستى و از خصومت و دشمنى و زیاد قسم خوردن و از جدال كردنى كه در اثناء آن به خوردن قسم مبادرت مى‏ورزى اجتناب و دورى كنى. در این مورد حضرت به مواردی اشاره می کند که ممکن است مبادرت بدان منجر به خدشه دار شدن رابطه ایشان با همسفرانشان و در نهایت خدای تبارک و تعالی گردد

6) لازم است وقتى برادر ایمانى خود را نیازمند دیده و ملاحظه كردى كه به واسطه نداشتن نفقه از ادامه عمل عاجز است به دیدنش رفته او را كمك كرده و به مواسات با او رفتار نمائى. امام على علیه السلام می فرمایند: محبوب ترین مومن نزد خداوند، كسى است كه مومن فقیرى را، در تنگدستى دنیا و گذران زندگى، یارى رساند.(آینه یادها،سید محسن موسوی)

7) بر تو لازم است تقیه كه دین تو به آن قائم است را رعایت كنى. تقیه عبارت است از: عمل نکردن به دستوری و یا بیان نکردن حکمی و یا حتی اظهار گفتار و کرداری مخالف با آن؛ برای حفظ دین و یا گروندگان به آن و حافظان آن و مصلحت‌هایی دیگر از این‌ دست.( آسیب شناخت حدیث،عبدالهادی مسعودی)

8) واجب است از آنچه منهى هستى و از خصومت و دشمنى و زیاد قسم خوردن و از جدال كردنى كه در اثناء آن به خوردن قسم مبادرت مى‏ورزى اجتناب و دورى كنى. در این مورد حضرت به مواردی اشاره می کند که ممکن است مبادرت بدان منجر به خدشه دار شدن رابطه ایشان با همسفرانشان و در نهایت خدای تبارک و تعالی گردد.

 

سخن آخر آنکه

در باب اجر و ثواب زیارت آن حضرت آمده است: به خدا قسم كسى كه آن حضرت را زیارت كند و عارف به حقّش باشد تمام گناهان گذشته و آینده‏اش آمرزیده مى‏شود.(كامل الزیارات/ ترجمه ذهنى تهرانى، ص: 451) از این رو علاوه بر تمامی موارد ذکر شده شناخت واقعی آن حضرت در درجه اول اهمیت قرار دارد، چرا که اصل بر کسب علم و معرفت است از این رو لازم است زائر بداند به زیارت چه کسی می رود و آن شخص از چه جایگاهی نزد خداوند متعال برخوردار است. امید که تمامی زائران حضرتش عارف بحق ایشان بوده و تمام گناهان گذشته و آینده شان آمرزیده گردد.

آیا او فقط (زین العباد) بود؟

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 27ام آبان, 1393
امام سجاد

همه می دانیم که شدیدترین دوران خفقان و سخت گیری علیه شیعیان و اهل بیت علیهم السلام در دوران امام مظلوم، حضرت زین العابدین علیه السلام بوده است به گونه ای که بعد از حادثه عاشورا همه مردم را از اطراف اهل بیت علیهم السلام پراکنده نمودند. فلذا در حدیثی که شیخ مفید نقل نموده است می خوانیم:

«ارتد الناس بعد الحسین إلا ثلاثة …ثم إن الناس کثروا و لحقوا » (اختصاص مفید ، ص64) یعنی مردم بعد از شهادت امام حسین علیه السلام از اهل بیت علیهم السلام روی گردان شدند جز سه نفر… لکن کم کم دوباره ملحق شدند و زیاد گشتند.

علت این روی گردانی چیزی نبود جز خفقان شدید دستگاه خلافت علیه علی بن الحسین علیهما السلام  و شیعیان. از این رو بود که امام زین العابدین علیه السلام به دلیل غربت و تنهایی و نداشتن و نیافتن شاگرد برای انتقال معارف الهیه بیشتر وقت خود را به عبادت و سجده و مناجات می پرداختند و از این طریق تشیع را از خطر انقراض حفظ نمودند و به این علت بود که از بین معصومین علیهم السلام فقط ایشان به «سجاد» و «زین العابدین» معروف شدند با این که همه اهل بیت علیهم السلام از بهترین عباد و زهاد و نساک بودند.

اما یک سوء برداشت از طرف برخی از دشمنان اهل بیت علیهم السلام از این قضایا صورت گرفت؛ یا به عبارت دیگر یک غفلت یا سوء فهم از جانب برخی دوستان نیز رخ داد، و آن اینکه شخصیت امام چهارم علیه السلام در دعا و عبادت و مناجات خلاصه انگاشته شد و توهم شد که شخصیت و زندگی این امام بزرگوار ابعاد دیگری نداشته است؛ یا به عبارت دیگر سایر ابعاد شخصیت آن حضرت تحت الشعاع مقام عبودیت و حالات مناجات ایشان واقع شد. از همین رو امامان بعدی علیهم السلام چه امام باقر و صادق و چه امام رضا علیهم السلام هر گاه مجال یافتند به تبیین سایر ابعاد شخصیت زین العابدین علیه السلام پرداخته اند. به همین دلیل در روایات با این عبارت زیاد بر می خوریم که: «کان علی بن الحسین یقول …» یا «کان علی بن الحسین یفعل ….» یعنی علی بن الحسین علیهما السلام این چنین و آن چنان بود.

علت این که اهل بیت علیهم السلام اصرار داشته اند که سیره امام علی بن الحسین علیهما السلام را بیان کنند این نبوده که سیره این امام همام را غیر شیعیان حجت می دانسته اند بلکه هدف گذاری اصلی اهل بیت علیهم السلام در این زمینه اصلاح تفکر دوستان خود راجع به زین العابدین علیه السلام بوده است

در ادبیات عرب معروف است که هر گاه بر سر فعل مضارع فعل کمکی «کان» به کار رود تبدیل به ماضی استمراری می شود یعنی سیره و شیوه شخص را نشان می دهد، تعبیر مذکور که عرض نمودیم در روایات بسیاری به کار رفته است. در مورد سایر معصومین علیهم السلام بسیار کمتر به کار رفته و فراوانی آن به اندازه ای که در مورد امام سجاد علیه السلام به کار رفته نیست.

فقط در مورد امیر المومنین علیه السلام کمی به کار رفته که دلیل آن هم این بوده که مخاطبین اهل بیت علیهم السلام گاهی اعتقاد به امامت آن حضرات نداشتند اما به خلافت چهارم امیر المومنین علیه السلام قائل بودند. فلذا کلام آنها را در صورتی که حاکی از فعل و قول رسول اکرم صلی الله علیه و آله یا خلفا و اصحاب بود می پذیرفتند.

به همین دلیل در بسیاری از روایاتی که اهل بیت علیهم السلام سلسله حدیث خود را به پیامبر و امیر مومنان علیهماالسلام می رسانند، علت این است که مخاطبین جزء شیعیان نبوده اند. اما علت این که اهل بیت علیهم السلام اصرار داشته اند که سیره امام علی بن الحسین علیهماالسلام را بیان کنند این نبوده که سیره این امام همام را غیر شیعیان حجت می دانسته اند- اگر چه که آن حضرت را غالب اهل تسنن به عبادت و مناجات و زهد می شناسند- بلکه هدف گذاری اصلی اهل بیت علیهم السلام در این زمینه اصلاح تفکر دوستان خود راجع به زین العابدین علیه السلام بوده است.

امام سجاد

بسیار مناسب است که در این مختصر به بعضی از همان سیره ها اشاره نماییم:

صفحات: 1· 2

یک هشدار جدی !

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 19ام آبان, 1393

این افراد هیچ گاه هدایت نمی شوند!

هدایت

خداوند آنگاه که انسان را آفرید، بی راهنمایش رها نکرد که به هر سویی خواست برود و هر کاری خواست بکند، بلکه سلسله ارسال رسل را تبیین کرد و همراه این پیامبران منبع هدایتی قرار داد تا آدمی با تمسک جستن بدان ها؛ راه درست را از غلط باز شناسد و در مسیر هدایت قدم بردارد تا به اوج برسد.


برخی پیامبران همراه کتابی آمدند تا از طریق آن بشارت و انذار دهند، تمام این کتب تصدیق کننده یکدیگر هستند و تضادی با هم ندارند.

پیامبر آخرین نیز کتابی داشتند که معجزه ایشان محسوب می شد. معجزه پیامبر مکرم اسلام از این باب، کتاب بود که عرب آن زمان ادیب و شاعر بودند و این کتاب با چنین فصاحت و بلاغت و نظمی که بی نظیر است و در اوج؛ می توانست عرب ادیب را شگفت زده کند.

در واقع خداوند باری تعالی طوری قرآن را نازل نمود که برای تمام زمان ها حرف و سخن داشته باشد نه فقط برای مردم زمان نزول.

قرآن کریم کتاب هدایتی است و مسیر درست زیستن را آموزش می دهد و هر کس بدان تمسک جوید، از خطا در امان می ماند. در واقع نزول قرآن مجید یعنی نزول بهترین و برترین سخن که این سخن برتر غیر ذی عوج است و طبق آیه 23 سوره زمر (…کتاباً متشابهاً مثانی…) است.

تفاسیری برای واژه متشابه شده است؛

یک اینکه قرآن از جهت آسمانی و از طرف پروردگار بودن شبیه کتب آسمانی دیگر است.

دوم اینکه از جهت فصاحت، بلاغت و نظم شبیه کتب قبلی است.

واژه مثانی هم دارای معانی مختلفی است که شاید یکی از بهترین معانی این باشد که آیات قرآن مفسر و مبین یکدیگر هستند. همه ما انسان ها وقتی در زندگی دنباله رو کسی می شویم و از فردی تبعیت می کنیم؛ اگر از آن شخص خطا و اشتباهی ببینیم که انتظارش را نداریم، قطعاً از مسیر خود برمی گردیم و در انتخاب الگو تجدید نظر می کنیم.

حال چطور ممکن است خداوند عالمیان که قرآن را برای هدایت بشر آفریده طوری نازل کند که در آن غلطی راه پیدا کند یا دارای تناقض باشد یا منحصر در زمانی خاص و تنها برای عده ای خاص در دورانی خاص حرف و سخنی داشته باشد؟

نزول قرآن مجید یعنی نزول بهترین و برترین سخن که این سخن برتر غیر ذی عوج است و طبق آیه 23 سوره زمر (…کتاباً متشابهاً مثانی…) است

 

نکته قابل ذکر و مهم این است که گاه برخی افراد می گویند این کتاب و آیات آن تنها مخصوص عرب جاهلی زمان نزول است و برای آن ها کاربرد دارد زیرا آنها مردمی جاهل بودند بدین معنا که مردمی بی فرهنگ وحشی و غارت گر بودند.

اگر این معنی را برای جاهلیت بپذیریم باید سخن بالا را قبول کنیم و در این صورت قرآن تاریخ اتقضاء پیدا می کند. پس باید بگوییم که جاهلیت به معنای مذکور نیست؛ البته بحث بر سر معنای جاهلیت و جهل از حوصله این مقاله خارج است. فقط باید گفت که جاهلیت از منظر قرآن به معنای بی فرهنگ امروزی نیست بلکه منظور از دوران جاهلیت؛ زمانی است که پیامبر و وحی ای نبوده است و قرآن این دوران را فترت می نامد.

این کتاب آسمانی هیچ گاه به اتمام نمی رسد و انتهایی ندارد، کهنه و تکراری نمی شود و آنقدر مطالب متنوع و گوناگونی دارد که در خواننده حالات گوناگون ایجاد می کند. یا آدمی شاد می گردد یا غمگین. گاه ترس همه وجود انسان را می گیرد و گاه در درون انسان خشوع ایجاد می کند.

این ویژگی ها طبعاً به این دلیل است که از جانب بشر نیست و نقصان و کاستی بشر در آن دخالت ندارد.

(تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِینَ یخَشَوْنَ رَبهَّمْ ثمُ‏ تَلِینُ جُلُودُهُمْ وَ قُلُوبُهُمْ إِلىَ‏ ذِكْرِ اللَّهِ ذَالِكَ هُدَى اللَّهِ یهَدِى بِهِ مَن یَشَاء) گاه آدمی با خواندن آیات مربوط به عذاب الهی دچار ترس می شود و بر خود می لرزد و بلافاصله که آیات رحمت خداوند و بهشت او را زمزمه می کند؛ آرامشی سراسر وجود او را می گیرد.

البته باید خاطر نشان کرد که این احساسات و حالات مربوط به افرادی است که آیات بر جانشان می نشیند و تنها ورد زبانشان نیست.

این گونه افراد باور حقیقی به آیات الهی دارند و آن ها را تنها نقل داستان و این گونه موارد نمی دانند، بلکه مطمئن هستند که این آیات حق است و حادث شدنی.

آنان همراه قرآن هدایت می شوند؛ آنجا که غمی بر دل دارند، آنگاه که دچار تزلزل و شک می گردند، آن هنگام که راه را برای اندک زمانی گم می کنند در این کتاب می گردند و در این مصحف شریف می یابند. (إِنَّمَا الْمُوْمِنُونَ الَّذِینَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبهُمْ وَ إِذَا تُلِیَتْ عَلَیهْمْ ءَایَاتُهُ زَادَتهْمْ إِیمَانًا وَ عَلىَ‏ رَبِّهِمْ یَتَوَكلَّون … أُوْلَئكَ هُمُ الْمُوْمِنُونَ حَقًّا لهَّمْ دَرَجَاتٌ عِندَ رَبِّهِمْ وَ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ كَرِیم) (انفال /2-4) این افراد به حق مومنند و نزد پروردگارشان پاداش و اجری عظیم دارند.

واژه مثانی هم دارای معانی مختلفی است که شاید یکی از بهترین معانی این باشد که آیات قرآن مفسر و مبین یکدیگر هستند

 

(… وَ مَن یُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَاد) (زمر/23) افرادی که گمراه شدند و به گمراهی و ضلالت کشیده شدند، دیگر هیچ گاه هدایت نمی شوند.

صفحات: 1· 2

از قیام مظلومانه حسینی تا غیبت غریبانه مهدوی

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 19ام آبان, 1393
امام حسین

سالار شهیدان حضرت امام حسین (علیه السلام) در آن شبی که از مدینه خارج می شدند به زیارت قبر جدشان رسول الله(صلی الله علیه و آله) رفتند و عرض کردند:

«درود بر تو ای رسول خدا! من حسین، فرزند فاطمه… هستم و نوه تو که مرا در میان امت خود به جای نهادی، …. گواه باش که این مردم دست از یاری من برداشتند و مرا ضایع کردند و از من نگهبانی نکردند و این است شکوه من نزد تو تا تو را دیدار کنم.»[1]

امام حسین(علیه السلام) به اراده و خواست خود از مدینه بیرون نرفت. حرکت شبانه ایشان در اواخر ماه رجب به همراه خانواده در شرایطی بود که بر اثر اصرار یزید در بیعت گرفتن از ایشان جان مبارکشان در خطر بود. این نوشتار در پی آن است که به مشابهت موقعیتی که امام حسین(علیه السلام) درگیر آن شدند با شرایطی که حضرت مهدی(علیه السلام) را ناگزیر از غیبت کرد اشاره کند.

 

خروجی که امام در آن ناگزیر بود

حضرت مهدی(علیه السلام) در زیارت ناحیه مقدسه درباره قیام جدشان سید الشهداء(علیه السلام) می فرماید:

«… تا آن زمان که ستم دست تعدی دراز کرد و ظلم و بیداد نقاب از چهره بر افکند و … در حالی که تو در حرم جدت سکنا گزیده بودی و از ستم پیشگان دوری فرموده و همدم محراب و خانه گشته و از لذت ها و شهوت ها بریده بودی و به مقدار توانایی و امکانات خویش با قلب و زبان به انکار منکرات و رد ناپسند ها پرداخته بودی. پس در آن زمان بود که … بر تو لازم شد که با فاجران و بدکاران به جهاد برخیزی پس همراه با فرزندان و خویشان و پیروان دوستانت حرکت کردی…»

شبی که امام حسین(علیه السلام) از مدینه به سوی مکه حرکت کرد شب یکشنبه بیست و هشتم ماه رجب سال شصت هجری بود و در هنگام خروج از شهر این آیه را که درباره خروج موسی(علیه السلام) از شهر مصر نازل شده بود خواند: «فخَرَجَ مِنهَا خَائفًا یَترَقَّبُ قَالَ رب‏ نجِّنىِ مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِین[2] ؛ موسى ترسان و نگران از آنجا بیرون رفت [در حالى كه مى‏] گفت: “پروردگارا، مرا از گروه ستمكاران نجات بخش".»

در مورد علت غیبت حضرت مهدی(علیه السلام) نیز دلایل مختلفی از طریق روایات رسیده است که به نظر می رسد عمده ترین آن ها شرایطی باشد که به سبب ستم پیشگی مردم در جامعه فراهم شد و عرصه را بر حضور امام دوازدهم(عجل الله تعالی فرجه) تنگ کرد

در این باره امام حسین(علیه السلام) در گفتگویی که بین ایشان و ابن عباس در مکه رخ داد موقعیت خود را و ناگزیر بودن خود را برای خروج از مدینه، چنین شرح می دهد:

«ای ابن عباس، چه می گویی درباره گروهی که فرزند دختر پیامبر خود را از خانه و جایگاه و محل ولادت خود و از حرم رسول خدا(صلی الله علیه و آله) بیرون رانده و همسایگی قبر پیامبر(صلی الله علیه و آله)، محل ولادت، مسجد و محل هجرت او را، از او گرفتند و چنان رعب و ترس در دل او جای دادند که در هیچ مکانی استقرار نمی یابد و به هیچ مکانی -نمی تواند پناه ببرد. اراده کشتن و ریختن خون او را کرده اند در حالی که هرگز به خدا شرک نورزیده و جز او هیچ کس را پشتیبان خود ندانسته و از آرمان های رسول خدا(صلی الله علیه و آله) ذره ای روی نگردانده است».[3]

بنابراین سید الشهداء(علیه السلام) به واسطه جور دستگاه خلافت و تعلل خواص امتش و همچنین به دلیل کوتاهی و بی تفاوتی عموم مردم نسبت به حق در شرایطی قرار گرفتند که برای حفظ دین جدشان چاره ای جز خروج و قیام نداشتند.

در مورد علت غیبت حضرت مهدی(علیه السلام) نیز دلایل مختلفی از طریق روایات رسیده است که به نظر می رسد عمده ترین آن ها شرایطی باشد که به سبب ستم پیشگی مردم در جامعه فراهم شد و عرصه را بر حضور امام دوازدهم(عجل الله تعالی فرجه) تنگ کرد.

صفحات: 1· 2

5تاثیر مضر فشار خون بالا

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 19ام آبان, 1393

خبر خوب را اول به شما می دهیم و آن هم این است که فشار خون بالا، یک بیماری کاملا قابل کنترل است و ابتلای به این بیماری و درمان آن کاملا به رفتار و سبک زندگی ما بر می گردد. در این مطلب می خواهیم برخی تاثیرات مضر و البته جالب توجه فشار خون بالا بر وضعیت سلامتی را با هم بررسی کنیم.


فشار خون بالا

در حال حاضر با صنعتی شدن زندگی، فشار خونی که در زمان مادر بزرگ ها و پدر بزرگ های ما هیچ اثری از آن نبود، چنان شایع شده که دیگر وقتی می شنویم فلانی فشارخون دارد، هیچ واکنش خاصی نشان نمی دهیم، چراکه به نظر ما آدم های دنیای امروز، فشار خون یک بیماری پیش پا افتاده است.

 

1- فشار خون بالا و اختلال عملکرد مغزی

از آنجایی که فشار خون بالا یک بیماری بدون علامت و به ظاهر خاموش است، بیشتر افراد از ابتلا به آن بی خبرند. به همین خاطر است که امروزه به آن قاتل خاموش گفته می شود.

 

مطالعات اخیر نشان داده اند که سابقه فشار خون بالای یک فرد می تواند بر وضعیت عملکرد مغزی مخصوصا در دوران سالمندی موثر باشد. در یک مطالعه، محققان سلامت عروقی، ساختار مغزی و توانایی های شناختی چهارهزار بیمار مبتلا به فشار خون را مورد بررسی قرار دادند.

 

آنها دریافتند ابتلا به فشار خون بالا در دوران میانسالی، مخصوصا در صورتی که کنترل نشده باشد، با کاهش حافظه و اختلالات شناختی در پیری مرتبط است.

اگر فشار خون بالا باعث کشیدگی عروق خون رسان به چشم شود، خونریزی چشمی عارضه ای شایع خواهد بود

 

2- فشار خون بالا و نارسایی کلیوی

فشار خون بالا را همچنین می توان در بیشتر کشورهای پیشرفته و صنعتی، علت دوم ابتلا به نارسایی کلیه در نظر گرفت. همانطور که می دانید کلیه ها نقش مهمی در تصفیه خون و برداشتن مواد زائد از بدن بر عهده دارند.

 

زمانی که فشار و قدرت خون ورودی به کلیه ها بالاتر از حد معمول باشد، بدون شک عروق و نفرون های کلیوی آسیب خواهند دید. در این صورت است که به مرور زمان مویرگ های کلیوی ضعیف تر و باریک تر می شوند و از قدرت عملکرد کلیه کاسته می شود.

 

نارسایی کلیه باعث می شود که مایعات و ترکیبات اضافی در بدن تجمع پیدا کند و فشار خون بالاتر برود. تکرار این وضعیت به چرخه ای مخرب برای کلیه ها تبدیل خواهد شد که روز به روز فشار خون را بالاتر و آسیب به کلیه ها را شدیدتر می کند.

 

به همین خاطر است که به بیماران مبتلا به فشار خون بالا توصیه می شود به طور مکرر تست های آزمایشگاهی تعیین سلامت کلیوی را انجام دهند. در این تست ها، سطح آلبومین ادراری و شاخص GFR مورد بررسی قرار می گیرد و وضعیت سلامت کلیه ها تعیین می شود.

صفحات: 1· 2

جلسه درخصوص جشنواره علامه حلی

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 26ام مهر, 1393

روز چهارشنبه مورخ 23/7/93 جلسه با حضور جناب آقای گودرزی عضو شورای سیاستگذاری جشنواره علامه حلی و عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در مدرسه معصومیه (سلام الله علیها) و فاطمیه(سلام الله علیها) خرم آباد برگزار گردید.
آقای گودرزی بیان نمودند مدارس علمیه خواهران ازجهت پژوهش مایه امید هستند. حوزه خواهران آموزش پژوهش را در دروس خود گنجانده و با جدیت کار می کند. رویکرد پژوهشی به سمت  مقاله نویسی است . آمار مقاله نویسی خواهران در جشنواره پایین است . انتظاری که از حوزه های علمیه خواهران استان لرستان می رود بیش از این است. آثار خواهران از جهت کمی حدود 300 اثر از خواهران بیشتر است . پژوهش ها ایده آل و مطلوب نیست. مثلا معمولا چکیده با مقدمه یکسان گرفته می شود.البته این ضعف در آثار خواهران کمتر دیده می شود. موضوعات  تکراری در بین آثار خواهران زیاد است. قالب ها شبیه به هم است و تنوع در عناوین کمتر به چشم می خورد. بعضی جاها خواهران نسبت به برادران احساسی تر می نویسند. سوال اصلی با روش تحقیق و متن تحقیق یکسان نیست. عنوان تحقیقات گویا نیست.
در جشنواره علامه حلی 60 درصد آثار مربوط به خواهران است و هرسال شاهد رشد کیفی آثار خواهران هستیم.
صرف شرکت طلاب در جشنواره جای خوشبختی دارد. ملاک حضور طلاب است.
آقایان اهل فن می گویند کار دانشمند پروری در حوزه تمام شده است اما در روشمند بودن هنوز جای کار هست. ایشان به نقل از علامه حسن زاده آملی (حفظه الله ) بیان نمودند: از طلاب انتظار تولید علم نیست . طلبه دو دیدگاه را مقایسه کند و خوب نتیجه گیری کند.
در ادامه ایشان جشنوراه علامه حلی را زمینه ای برای تمرین کار طلاب در امر پژوهش دانستند. ایشان آمار آثار طلاب استان لرستان در جشواره را درسال گذشته 20 اثر دانستند

قرآن و همسان گزینی درازداج

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 26ام مهر, 1393

در امر ازدواج، کفویت و همسانی زن و شوهر، در سرنوشت زندگی مشترک زوجین تاثیر انکارناپذیر دارد. براستی ملاك در كفو بودن و هم شأنی همسران، ایمان است یا شئونات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و غیره؟

در نوشتار حاضر، مروری اجمالی بر آیاتی از قرآن خواهیم تا ببینیم رهاد این لقمه‌چینی از سفره معرفت‌بخش قرآن چه خواهد بود.

ماجرای مواجهه دختران شعیب پیامبر با حضرت موسی(علیهما السلام) را شنیده یا خوانده‌اید. در بخشی از این ماجرا از زبان دختر شعیب خطاب به پدر آمده است:

یا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَیْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِیُّ اْلأَمینُ. (قصص: 26)

پدرم! او را به استخدام خود درآور كه بهترین كارگزار كسی است كه قوی و امین باشد.

ازدواج

پیشنهاد دختر شعیب به پدر، گرچه به منظور استخدام موسی‏علیه السلام برای مشاركت در فعالیت‏های اقتصادی شعیب بود، و ی با توجه به این‏كه پس از این پیشنهاد، شعیب بی‏درنگ، خواسته خود مبنی بر ازدواج موسی با یكی از دخترانش را مطرح نمود، معلوم می‏شود كه شعیب از سخن دخترش، معیارهای همسر ایده آل او را كه قوت و امانت است دریافته و موضوع ازدواج را مطرح ساخته است:

قالَ إِنّی أُریدُ أَنْ أُنْكِحَكَ إِحْدَی ابْنَتَیَّ هاتَیْنِ عَلی‏ أَنْ تَأْجُرَنی ثَمانِیَ حِجَجٍ… (قصص: 27)

گفت: من می‏خواهم یكی از این دو دخترم را به همسری تو درآورم. در قبال این‏كه هشت سال برای من كار كنی …

در اینجا ممكن است گفته شود كه دختر شعیب، امین بودن موسی را ستود و به‏دلیل دارا بودن همین ویژگی، او را شایسته استخدام و همسری خود دانست، در حالی كه امین و درستكار بودن فرد، تلازمی با ایمان وی ندارد. زیرا كه ممكن است فردی، قابل اعتماد و امین باشد، ولی بهره‏ای از ایمان به خدا وقیامت نداشته باشد.

تطابق و كفویت همسران، مربوط به حسب و نسب وشئون اجتماعی نبوده و تنها ملاك كفویت از نظر قرآن، ایمان است، همچنان‏كه در اسلام بردگان آزاد شده‏ای چون زیدبن حارثة، مقدادبن اسود، سالم و بلال با دخترانی اشراف‏زاده همچون زینب بنت جحش، ضباغة بنت زبی ، فاطمه بنت ولدبن عتبة و خواهر عبدالرحمان‏بن عوف ازدواج كردند.

 

جواب این شبهه و تفسیرِ امانت را از زبان خود دختر شعیب جویا می‏شویم؛ “آن‏گاه كه به پدر گفت: او را به‏استخدام خود درآور كه بهترین كارگزار، فرد قدرتمند و امین است. شعیب به او فرمود: قوتش را از آنكه دلوِ به آن سنگینی را به تنهایی از چاه بیرون كشید، شناختی؛ اما چگونه پی به امانتش بردی؟ جواب داد: وقتی كه در مسیر منزل به‏دنبالم در حركت بود، به من گفت: تو پشت سرم حركت كن و مرا راهنمایی نما، زیرا ما از خاندانی هستیم كه به زنان نظر نمی‏افكنیم، از اینجا دریافتم كه او از كسانی نیست كه به‏دنبال زنان حركت و به آنان نظر می‏كنند. و این همان امانت است". این‏كه دختر شعیب، نام این عمل برخاسته از ایمان موسی را امانت گذاشت، نشانگر آن است كه امانت به طور كامل با ایمان به خدا و قیامت آمیخته است؛ زیرا موسی می‏توانست به حركت خود به‏دنبال آن زن ادامه داده و حتی به او نظر افكند و این عمل نیز برخلاف درستكار بودن به مفهوم عام كلمه نبود؛ ولی تنها چیزی كه او را از این عمل باز داشت، ایمان او به حضور خدا و ناپسند بودن این رفتار در نزد او بود. و این همان چیزی بود كه دختر شعیب به فراست دریافت و به پدر گزارش كرد.

نمونه دیگری كه اهمیت ایمان همسر را روشن می‏كند،دعای همسر فرعون است. او در این دعا قرب و هم‏جواری با خدا را خواسته و قرب به او را بر قرب ونزدیكی به فرعون برتری داده است. هرچند كه هم‏جواری با فرعون، همه لذات را در پی داشت و در او، آنچه را كه در دل آرزو می‏كرد، یافت می‏شد. پس، معلوم می‏شود كه همسر فرعون، از تمامی لذات زندگی چشم‏پوشی كرده بود، آن هم نه به‏خاطر این‏كه به آنها دسترسی نداشت، بلكه با آنكه همه آن لذات برای او فراهم بود، از آنها چشم پوشید و از خدا خواست تا او را از داشتن همسری بی‏ایمان و در عین حال ثروتمند نجات بخشد:

وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذینَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قالَتْ رَبِّ ابْنِ لی عِنْدَكَ بَیْتًا فِی الْجَنَّةِ وَ نَجِّنی مِنْ فِرْعَوْنَ وَ عَمَلِهِ. (تحریم: 11)

و نیز خداوند درباره مومنان مثلی می‏زند و آن همسر فرعون است كه گفت: پروردگارا! برای من در نزد خودت، خانه‏ای در بهشت بنا كن و مرا از شر فرعون و عمل او رهایی ده …

از آنچه كه تاكنون مورد بررسی قرار گرفت، این نتیجه به‏دست می‏آید كه ایمان، یكی از مهم‏ترین ویژگی‏های همسر شایسته است و ملاك و معیار كفویت همسران، ایمان آنان است و داستان همسر فرعون نیز به روشنی بر این ادعا كه ملاك هم شأنی همسران، امور مالی واقتصادی است و ثروت همسر می‏تواند ملاك گزینش واقع شود، قلم بطلان می‏كشد.

صفحات: 1· 2

برگزاری جلسه شورای پژوهش لرستان

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 20ام مهر, 1393

روز پنج شنبه  مورخ 17/7/93 با حضور اعضای شورای علمی پژوهشی استان در مدیریت حوزه علمیه خواهران اولین جلسه شورای علمی پژوهشی برگزارگردید.

 

این جلسه با محوریت تبیین وظایف  شورا و بررسی  وتصویب موضوعات مسابقه رشد 4 برگزار گردید. در ابتدا رئیس شورای علمی پژوهشی استان با ارائه سابقه مسابقه رشد به توضیحاتی در خصوص مسابقه رشد پرداختند.

سپس دبیر شورای پژوهش ابتدا به تبیین وظایف شورا پرداختند و در ادامه دستور العمل فراخوان پژوهش گروهی رشد 4 را بیان نمودند. جلسه با بررسی موضوعات مسابقه رشد 4 ادامه یافت که از بین 47 موضوع پیشنهادی گروه های واحدهای آموزشی استان تعداد 16 موضوع به تصویب اعضا رسید

برگزاری نشست با معاون آموزش مرکز قم

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 2ام مهر, 1393

برگزاری نشست معاون آموزش مرکز قم با حوزه های علمیه خواهران استان لرستان.
روز یکشنبه مورخ 30/6/93 نشست معاون آموزش مرکز قم با مدیران و معاونین آموزش حوزه های علمیه خواهران استان لرستان برگزار گردید.
حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای حسینی معاون آموزش مرکز قم ابتدا با تبریک آغاز سال تحصیلی 94-93 از مدیریت استانی جهت دعوت ایشان به استان لرستان تقدیر وتشکر نمودند.
ایشان یکی از وظایف اصلی کادر واحدهای حوزوی را که مرتبط با تعلیم و تربیت است راهنمایی اساتید دانستند و گفتند هماهنگی و همراهی همه جانبه بین همه عناصر لازم است. مدیران و معاونین باید با برنامه درسی طلاب بطور کامل و دقیق آشنا باشند و اضافه نمودند که باید بدانند طلبه کار را ازکجا آغاز می کند و در پایان به چه مهارت هایی دست پیدا می کند. جهت دهی به طلبه بصورت مستقیم توسط استاد انجام می شود. ایشان با اشاره به اینکه مدیران باید توان تدریس تمام دروس را داشته باشند بیان نمودند که مدیر ومعاون وظیفه هدایت تحصیلی طلبه را بر عهده دارند.مدیر ومعاون باید گیرهای ذهنی طلبه را بفهمند و به او کمک کنند. ما نباید از خودمان را خدمت رسانی به طلاب محروم کنیم.
در ادامه مدیران و معاونین واحدهای علمی تربیتی استان مشکلات و پیشنهادات خود را اعلام نمودند که اهم موراد به شرح ذیل می باشد:
1-    در برخی از مدارس جدید التأسیس با کمبود استاد مواجه هستند.
2-    از اساتید در خصوص محدوده دروس نظر خواهی شود.
3-    محدوده برخی از دروس زیاد است و وقت کم می آورند.
4-    دوره های آموزشی برای اساتید برگزار گردد.
5-    برخی از مدارس سطح دو تقاضای ارتقاء به سطح سه را دارند.
6-    کتب درسی در موعد مقرر شروع سال تحصیلی جدید به دست مدارس برسند.
7-    حمایت نرم افزاری از طلاب و اساتید صورت گیرد.
در پایان حجت الاسلام و المسلمین حسینی در پاسخ به مشکلات مدارس استان راهکارهایی جهت برطرف شدن مشکلات ارائه نمودند