« داستانهای یک دقیقه ایخواستن توانستن است »

تجزیه وتحلیل روابط دختران وپسران-آیین پاکی وپاکدامنی

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 21ام شهریور, 1392


سئوال 1 : آیا دوست داشتن کسی از دورة نوجوانی به خاطر ازدواج گناه است؟


پاسخ:


اگر انسان کسی را براي زندگی آیندهاش در نظر بگیرد و ضمناً با او رفت و آمد و

گفتگوي خصوصی نداشته باشد اشکال شرعی ندارد. چون به هر حال در ذهن جوان اینگونه

مسائل خطور می کند. ولی دو نکته را در این مورد برایتان روشن میکنیم.

الف: ممکن است اینگونه علاقهها به صحبت و رفت و آمد و دوستی بینجامد که در آنصورت

مسلماً براي دو نفر نامحرم اشکال دارد.

ب: بسیاري از این علاقهها به ازدواج نمیانجامد و در حقیقت براي م  دتی طولانی قلب جوان را

گرفتار و رنجور میسازد و در نهایت به نتیجه هم نمیرسد. بنابراین ما به نوجوانان عزیز پیشنهاد

میکنیم که سعی کنند از اینگونه دلبستگیها پیدا نکنند و یا اگر مختصر تمایلی به فردي داشتند تا

موقعی که قضیه ج  دي نشده و مقدمات ازدواج فراهم نیست به آن علاقه پر و بال ندهند و موضوع

را در همان حد نگه دارند. در آنصورت اگر آن علاقۀ ابتدایی به ازدواج منجر شد که چه بهتر و اگر

نشد هم رنجی بیهوده گریبانگیر طرفین نمیشود.


سئوال 2 : آیا صحبت دختر و پسر قبل از ازدواج حرام است یا نه؟


پاسخ:

اگر صحبت دختر و پسر به عنوان مقدمۀ ازدواج باشد و در محیط رسمی مثل منزل و یا محل

کار و با اطلاع والدین باشد اشکال ندارد، زیرا به هر حال افرادي که میخواهند یک عمر با یکدیگر

زندگی کنند باید از نقطه نظرات یکدیگر مطلع گردند. البته دختر و پسر نباید ازدواج را بهانه کنند و

با یکدیگر پیمان دوستی داشته باشند و بعد هم تصور کنند که این صحبتها براي آشنایی و ازدواج

است. بلکه در صورتی که واقعاً خواستگاري و متعاقب آن قصد تشکیل خانواده وجود دارد،

٢

میبایست در محیطی مناسب صحبت کنند. در آنصورت اگر این گفتگو به ازدواج هم منجر نشود،

احترام طرفین رعایت شده و به شخصیت آنها صدمهاي نمیخورد. ضمناً چون آنها رفتاري حساب

شده داشتهاند خود را درگیر یک علاقۀ مبهم نکردهاند.

نتیجه اینکه صحبت بین دختر و پسر در آستانۀ ازدواج بلااشکال است و گاهی اوقات لازم است

ولی بهانه کردن ازدواج و صحبت و دوستی بین دختر و پسر صحیح نیست و حرمت دارد. البته

منظور از حرمت قضیه اینست که دو نفر از روي دوستی و رابطۀ خصوصی بخواهند با هم

مصاحبت داشته باشند. والّا صحبت دختران و پسران فامیل و آشنایان در جمع خانوادگی و بدون

غرض خاص اشکالی ندارد. ولی بهتر است که در حد سلام و احوالپرسی خلاصه شود تا انسان بی

جهت درگیر مسائل عاطفی نشود، چون طبع جوان در این سنین کشش زیادي به این مسائل دارد.


سئوال 3 : آیا هیچ ماهیگیري، در قلابش طعمه اي بدبو و ناخوشایند می گذارد؟!


سئوال


: من یکی از جوان هاي این کشور هستم، در سنی که همه آن را سن طراوت و نشاط می

دانند . دختري 24 ساله هستم که در خانواده اي مذهبی زندگی می کنم. اما متأسفانه روحیه ام با

نحوه زندگی ام مطابقت ندارد. من روحاً عاشق ایجاد تحول در زندگی هستم. معتقدم که می توانم

زندگی ام را هر طور دوست دارم تغییر دهم و آن را هر طور که مایلم بسازم. یقین دارم که این

توانایی توسط خداوند در من قرار داده شده که آیندة درخشانی براي خودم رقم بزنم، از نظر مالی در

حد بسیار بسیار بالایی باشم و به زندگی ایده آلی دست پیدا کنم.

مدتی بود که از طریق چت کردن دنبال کسی می گشتم که از او راهنمایی بگیرم چون می دیدم که

هیچ راهی براي برقراري ارتباط با افراد موفق ندارم. در یکی از چت کردن ها با کسی آشنا شدم که

٣

خودش می گفت در بورس کار می کند. او گفت که اگر مایل باشم کمکم می کند که در این کار

موفق شوم. وقتی به او گفتم والدینم مخالف این هستند که حضوري با مردي جوان ملاقات کنم

گفت پس باید قید پولدار شدن را بزنی چون این مسأله در هر کاري که بخواهی انجام دهی تأثیر می

گذارد.

خواهش می کنم شما راهنمایی ام کنید که چکار کنم. اگر همین طور پیش برود با دست خودم

آینده ام را نابود می کنم. لطفاً بگویید چطور اوضاع را تغییر دهم؟


پاسخ : خواهر گرامی سلام :


من اصلاً مخالفتی با خواسته ها و برنامه هاي منطقی تو ندارم. تو درست می گویی اما نکاتی

هست که اصلاً توجهی به آنها نداري یکی این که رشد مالی و اقتصادي به تنهایی نشان دهندة

موفقیت نیست تو صرفاً از دیدگاه تجاري به قضیه نگاه می کنی.

داشتن ثروت نه تنها چیز بدي نیست که خیلی هم خوب است مشروط بر این که بدانی بهایش را

به چه قیمتی می خواهی بپردازي. آگاه باش کسی که در این سن و سال تمام ذهنش را پول و

رسیدن به ثروت پر کرده باشد دیگر فرصتی براي تفکر در مورد موضوعات مهمتر و ارزشمندتر

نخواهد داشت.

و نکتۀ دوم اینکه : تو از چت بازهایی صحبت می کنی که فوراً با تو هم عقیده شده اند و احساس

کرده اي که ایشان هم همان کسانی هستند که تو منتظرشان بوده اي عزیزم هیچ ماهیگیري در قلابش

طعمه اي بدبو و ناخوشایند نمی گذارد! طبیعی است که دام باید فریبنده و وسوسه انگیز باشد! آنها

باید که به میل تو حرف بزنند ….!

٤

برداشت اشتباه نکن من نمی گویم که تمام این چت بازها نیت بدي دارند اما ندیده و نشنیده ام

که متخصصی فرصت مطالعاتی خود را با چت کردن از دست بدهد. حتی محضتفریح هم که شده

فرصتی براي این کار ندارد.

و اما نکتۀ سوم :

تو حتماً به موفقیت دست می یابی چرا که به خودت ایمان داري. فراموش نکن فرصت براي

پیشرفت همواره مهیاست، این خود آدم ها هستند که یا اصلاً نمی خواهند تکانی بخورند! حتی یک

قدم! و یا این که می خواهند راه چندین ساله را یک شبه طی کنند!!

اما تو پله پله برو با صبر و حوصله و پشتکار، تو نیاز به یک همراه داري و باور کن در این شرایط

اجتماعی که ما هستیم، تنها همراه تو جدا از همت خودت، همسرت خواهد بود.

داشتن همسري خوب و همراه، موفقیت بزرگی است که دیگر موفقیت ها را هم به دنبال خواهد

داشت. اما فراموش نکن که این همسر نه از طریق تلفن و نه از طریق چت، بلکه تنها از طریق

خواستگاري رسمی و اعلام حضور در جمع خانواده ات باید انتخاب گردد.


سئوال 4 : چرا نباید پسرها و دخترها با هم دوست باشند و دوستی بین آنها قبل از ازدواج


و یا بدون قصد ازدواج چه اشکالی دارد؟


پاسخ:


دوست شدن دختر و پسر و معاشرت خصوصی آنها بدون اینکه از نظر شرعی و

ازدواج با هم محرم شوند باطل و حرام است و در این غوغاي بی بندوباري و هرج و مرج

اخلاقی در جهان کنونی ما در گفتن حکم الهی تردید به خود راه نمیدهیم. انسان باید به

خاطر مصلحت خودش دستورات الهی را عمل کند ولی از آنجائیکه تمام دستورات اسلام

٥

داراي دلایل محکم میباشد مقداري پیرامون آن توضیح داده میشود. ضمناً ذکر این نکته

ضروري است که منظور از حرمت روابط دختر و پسر، دوستی آنهاست. وگرنه صحبت یک

دختر و پسر با جنس مخالف با حفظ حجاب و بدون غرضو علاقۀ خاصدر اجتماع، بدون

اشکال است و مخصوصاً صحبت آنها در آستانه ازدواج در یک محیط مناسب ضروري است.


الف:


در طبع جوان میل و گرایش شدید به جنس مخالف وجود دارد. اکنون هنگامی که پسري با

دختري دوست شد در اندك مدتی علاقۀ شدیدي به یکدیگر پیدا میکنند و به دنبال آن میخواهند

که با هم باشند و تشکیل یک زندگی را بدهند و چون شرایط آن فراهم نیست به رنج و اندوه

میافتند. نویسنده با دختران و پسران زیادي مشاوره کرده است که اغلب آنها از این نظر در رنج و

ناراحتی بودند و دوستی آنها به جاي اینکه به آنها آرامش بدهد مایۀ گرفتاري و اشک و آه آنها شده

بود.


ب:


احتمال زیادي دارد که واقعاً هنگامی که آنها با هم دوست میشوند قصد هیچگونه خلافی را

نداشته باشند و حریم یکدیگر را بخواهند رعایت کنند ا  ما چون در بسیاري موارد غریزة انسان

سرکشی میکند و ممکن است به طور ناخودآگاه به مسائلی کشیده شوند که باعث شرمندگی و

آبروریزي آنان شود. مسائلی که اگر میدانستند کارشان به آنجا خواهد انجامید هرگز از ابتدا این

دوستی را شروع نمیکردند امیدوارم خوانندة جوان این تصور را نکند که بر نفس خود مسلّط است

و میتواند خود را کاملاً کنترل کند.

اولین قدم اشتباه این است که شما از خودتان مطمئن باشید و تصور کنید میتوانید تا دل گناه پیش

بروید و مرتکب گناه نشوید. انسان عاقل هر گاه خطري را دید براي دوري از آن باید فاصلۀ لازم را

٦

حفظ کند. جوان نباید با این خیال واهی تن به دوستی با جنس مخالف بدهد و بگوید که من از

خودم مطمئن هستم که مرتکب خلافی نخواهم شد. بنده افراد متعددي را دیدهام که با خیال داشتن

یک عشق به اصطلاح پاك با هم دوست شدهاند و اکنون آبرو و حیثیت خود را به باد دادهاند و

شاهد شرمندگی و اشک پشیمانی و حسرت آنها بودهام.


ج:


دختران و پسرانی که به اسم ازدواج با هم دوست میشوند نیز باید بدانند که خود را درگیر

یک آیندة مبهم کردهاند، زیرا:


اولاً،


به فرض اینکه بخواهند ازدواج کنند چون شرایطش مه  یا نیست و قرار آنها براي چند سال

بعد میباشد کاري غیرعاقلانه است. آیا به نظر شما صحیح است که شما خود را بطور جدي به

کسی علاقمند کنید و در حالی که دوري یک روزش هم طولانی و سخت است، بعد از چند سال

بخواهید به مطلوبتان برسید؟ در حقیقت اینجا شما به جاي اینکه به آرامش برسید خود را درگیر

یک رنج طولانی کردهاید. البته ممکن است اندکی از این دوستیها به ازدواج بیانجامد ولی خیلی از

آنها چون غیرمنطقی و احساسی بوده به شکست انجامیده است. انسان عاقل با احتمال خطر هم باید

از آن پرهیز کند. اگر چنین دوستیهایی به ازدواج موفّق بینجامد ما خیلی خوشحال میشویم ولی باید

بگوئیم اینگونه دوستیها براي تشکیل خانواده که اساس زندگی و نسل انسان است به عنوان یک

روش صحیح براي ازدواج مورد تأکید نیست.


ثانیاً،


هنگامیکه از این افراد میپرسیم آیا شما یقین دارید که به یکدیگر خواهید رسید و تشکیل

خانواده خواهید داد، آنها پاسخ میدهند که ما یقین نداریم ولی امیدواریم که ازدواج کنیم و به

یکدیگر برسیم. اکنون اگر یک دختر و پسر چند سال طولانی به انتظار یکدیگر نشستند و در انتها به

٧

دلایل مختلف به هم نرسیدند با دست خود یک ضربۀ بزرگ به خویشتن زدهاند و چه بسا حسرت

و خاطرة آنرا در تمام عمر با خویش داشته باشند. امیدواریم که خوانندة این مطالب قبل از اینکه

گرفتاریها را تجربه کند فکر کند و خود را گرفتار آیندة مبهم و غم و رنج نکند.


د:


نکتۀ دیگر در اینگونه دوستیها اینست که دختر و پسر معمولاً با یک نگاه و با توجه به ظاهر

یکدیگر به هم علاقمند میشوند و چون این یک عشق سطحی و کودکانه است امکان زیادي دارد

که یکی از طرفین با دیدن یک چهرة جدید و یا جذابتر، فرد قبلی را فراموش کند و اینهم یک ضرر

و رنج بزرگ براي شخصاست. اینجانب نامههاي بسیاري دارم که حاکی از آنست که افراد به هم

علاقمند شدهاند و قول و قرارهایی گذاشتهاند و یکی از آنها به دلایلی دل زده شده و به طرف مقابل

بیتوجه شده و مایۀ رنج و عذاب او شده است.


ه:


در تمام موارد فوق که مطرح شد ما بنا را بر این گذاشتیم که طرفین واقعاً قصد خیر و ازدواج

داشته باشند در صورتیکه در بسیاري موارد افراد دیو صفت و شهوت پرستی بودهاند که براي

ارضاي خواستهاي خود جلو آمدهاند و براي اینکه طرف مقابل را راضی به دوستی کنند مقاصد خود

را پوشیده نگاه داشته و به اسم ازدواج طرح دوستی ریختهاند. در این مورد هم متأسفانه بنده به

افرادي برخوردهام که فریب اینگونه اشخاصرا خوردهاند و بعدها متوجه شدهاند که از ابتدا طرف

مقابل قصد شیطنت داشته و مایه ناراحتی و خداي ناکرده بیآبرویی شده است که البته شناختن

چنین افرادي کار یک دختر و پسر جوان نیست و چه بسا فریب خواهد خورد.

٨

بنابراین با توجه به موارد فوق و دلایل دیگري که باعث طولانی شدن این نوشته میگردد، اسلام

ارتباط عاطفی و دوستی دختر و پسر را بدون اینکه ازدواج کنند حرام دانسته و فقط در آستانه

ازدواج میبایست با یکدیگر در یک محیط رسمی مذاکره داشته باشند تا با نظرات هم آشنا شوند.

پس مجدداً به این مطلب میرسیم که خداوند حلال و حرام را (نعوذبالله) براي محدودیت و

ناراحت کردن انسان قرار نداده بلکه تمام آن به نفع دنیا و آخرت ما میباشد و ما براي نفع خودمان

هم که شده باید آنها را رعایت کنیم. ضمن اینکه هر جا شما براي رضاي خداوند پا روي نفس و

خواسته خودتان بگذارید با اینکه نفعش متوجه خود شماست ولی خداوند هم به شما اجر عظیم

عنایت میکند و تلاش شما را بیپاسخ نخواهد گذاشت و امور دنیا و آخرت شما را به نحو احسن

اداره خواهد کرد.


در پایان توجه عزیزان را به دو نکته جلب میکنیم:


نکته اول:


در دوستی بین دختر و پسر با توجه به مضّراتی که ذکر شد طرفین صدمه میخورند.

البته به علت حساسیت و ظرافت بیشتري که زن نسبت به مرد دارد صدمه روحی بیشتري میخورد.

یکی از موارد بارز آن نیز این است که حتی افراد بیبندوبار نیز هنگام تشکیل خانواده به سراغ

دختران عفیف و پاکدامن میروند و به دخترانی که حتی با آنان دوستی کردهاند اعتمادي ندارند.

چون میترسند همانطورکه آن دختر با آنها دوستی کرده با دیگران نیز رفت و آمد داشته باشد.

مورخ مشهور (آنچه نایافتنی است عزیزتر است). اگر دختري « ویل دورانت » ضمناً به قول

تن به اینگونه دوستیها بدهد ممکن است از طرف افراد هوسران مورد تمجید قرار گیرد و به او لقب

٩

دختر امروزي و تحصیل کرده بدهند، ولی عملاً در نظر آنها حقیر میشود. چون او را در دسترس

خود میبینند.

افراد دوست دارند هنگام ازدواج به مرتبۀ بالاتري برسند و با ازدواج بزرگ شوند و همه میدانند

ازدواج با دختري که با افراد مختلف سر و سري داشته (ولو در حد یک دوستی ساده)، انسان را

بزرگ نمیکند. بنابراین یکی دیگر از ضررهاي اینگونه دوستیها روشن میشود. در اینجا نیز انسان

بیشتر به فلسفه احکام الهی پی میبرد و میفهمد که تمام این احکام فقط براي سعادت و خیر ما

وضع شده است و هیچ قانونگذاري بهتر از خداوند مهربان وجود ندارد.


نکته دوم:


بسیاري از جوانان در هنگام شروع اینگونه دوستیها در حقیقت میخواهند خود را نشان

دهند و اثبات کنند که بزرگ شدهاند، در حالیکه این هنري براي آنان محسوب نمیشود زیرا با

پیدایش غریزة جنسی در سن بلوغ هر جانداري متمایل به جنس مخالف خود میشود.

پس بهتر است که پسران، بزرگ شدن خود را با شجاعت، غیرت، جوانمردي، وفاي به عهد

و حیا و پاکی نگاه نشان دهند. دختران نیز با تقوي، حفظ حجاب، پاکی، صفاي قلب، متانت، وقار و

حیا ثابت کنند که بزرگ شدهاند. واقعاً وقتی جوان اسیر هوس شد و خویشتن واقعی خود را

فراموش کرد، آیا میتواند با داشتن دوست پسر یا دوست دختر بزرگی خود را ثابت کند؟ هرگز،

البته تمام موارد فوق براي درگیر نشدن جوانان در اینگونه دوستیها است.

ولی جوان باید طوري تربیت شود که بتواند در برابر جنس مخالف رفتاري عادي توأم با

متانت داشته باشد و از طرفی هیجانزده و هراسان و دستپاچه نشود و از طرف دیگر یاد بگیرد که

انسان نباید با یک نگاه یا صحبت عادي فریفته طرف مقابل گردد.

١٠

دختران باید بتوانند در جایی که لازم است حرف خود را بزنند. ولی بهتر است که به کمترین مقدار

لازم اکتفا کنند. با اینکه تکبر براي انسان جزو صفات زشت و بد میباشد، رفتار متکبرانه بانوان و

مخصوصاً دختران جوان در برابر نامحرم کاري پسندیده است تا اینکه خداي ناکرده مردي که

نمیتواند خود را کنترل کند از نرمش در گفتار و رفتار آنها گرفتار طمع و علاقۀ بیجا نشود که در

آن صورت دود آن به چشم دختر و پسر توأماً خواهد رفت.


سئوال 5 : چه اشکالی دارد که دختر و پسر دوستی عادي داشته باشند و مثلاً در درس خواندن


به یکدیگر کمک کنند؟ چرا همیشه از جنبههاي بد این دوستیها صحبت میکنید؟


پاسخ:


ما هیچگاه اینطور تصور نمیکنیم که هر صحبتی بین دختر و پسر جنبۀ بد و منفی و حرام

دارد. ولی هنگامیکه چیزي خطري دارد باید از آن پرهیز کنیم. روي لبۀ پرتگاه نباید راه رفت. حال

ممکن است کسی اینکار را انجام دهد و سقوط هم نکند، در آنصورت دلیل نمیشود که بگوئیم

روي لبه پرتگاه راه رفتن اشکال ندارد و بیخطر است. دختر و پسر آنهم در سنین جوانی در این

دوستیها بسیار آسیبپذیر هستند.

چون زمینۀ درونی و روحی آنها آماده است و با کوچکترین برخوردي ممکن است علاقهاي شدید

بین آنها بوجود آید، که چون حساب شده و منطقی نبوده و آنها سالها تا سنّ ازدواج فاصله دارند،

ضربات روحی و عاطفی زیادي را تحمل کنند.

گروهی دیگر هم از یک دوستی که ظاهراً به عنوان درس و مسائل عادي بوده ممکن است به دام

مسائل سوءاخلاقی بیفتند. به همین علت باید از اینگونه دوستیها پرهیز کرد. حال ممکن است که

١١

چنین دوستیاي برقرار شود و مسائل بد فوق پیش نیاید. آیا ما میتوانیم به خاطر آن جواز اینگونه

دوستیها را صادر کنیم؟

در اسلام بودن زن و مرد نامحرم در مکان خلوتی که دیگري در آن راه ندارد حرام است.

حال ممکن است هزاران مورد پیش بیاید و هیچ گناهی انجام نگیرد. ولی براي اینکه انسان در

معرض خطر نباشد باید حکم شرعی فوق را رعایت کند. یعنی حکم اسلام براي این نیست همه

زنان و مردان را بد و خلافکار میداند بلکه میخواهد از احتمال بروز یک گناه و سقوط اخلاقی

جلوگیري کند. دقیقاً به همین جهت است که ما باید از دوستی بین دختر و پسر با هر بهانهاي پرهیز

کنیم و الّا هیچگاه به شما جوان عزیز جسارت نکرده و شماها را جوانانی میدانیم که مثل اغلب

جوانان از فطرت پاك و سلامت نفس برخوردار هستید. البتّه صحبت عادي دختر و پسري که فامیل

و یا آشناي نزدیک هستند در حضور جمع اشکالی ندارد و یا اینکه یکی از نزدیکان یا آشنایان انسان

در درس، در خانه و در کنار پدر و مادر به ما کمک کند اشکالی ندارد.

منظور ما محیطهاي خصوصی و ارتباطات عاطفی است که به بهانۀ دوستی سالم بین دختر و

پسر مطرح میگردد و سرآغاز مشکلات و سلب آسایش در دنیا و آخرت است. حتی در همان مورد

فوق نیز هر گاه احساس کردید که هنگام درس خواندن و مباحثۀ علمی تمایلات خاص و علاقۀ

عاطفی در شما ایجاد شده است به نفعتان است که زودتر خود را کنار بکشید و خویشتن را گرفتار

یک علاقه عاطفی نکنید. براي همین هم سفارش شده است که افراد نامحرم برخورد با یکدیگر و

صحبت و مذاکره را به حداقل لازم برسانند و با بهانهها و توجیههاي مختلف که گاهی نفس انسان

١٢

ناخودآگاه برایشان پیش میآورد خود را گرفتار این روابط نکنند که مسلّماً ضرر آن بیش از نفعش

میباشد.


سئوال 6 : آیا یک جوان هیچوقت نباید کسی را دوست داشته باشد؟ مگر دوست داشتن جرم


است؟


پاسخ:


از لحن سؤال شما بر میآید که احساس میکنید خدا و دین جلوي احساسات شما را

میگیرد و اگر بخواهید فردي متدین باشید باید احساسات و علاقه و محبت و عشق را کنار

بگذارید. در حقیقت فکر میکنید که دین مخالف دوستی و عشق و علاقه است. من در پاسخ شما

چند سؤال مطرح میکنم:

الف: آیا انسان با هر کسی که یک لبخند در خیابان به او بزند میتواند دوست شود؟

ب: آیا با نگاه یا شنیدن یک جمله و یا دیدن یک چهره زیبا انسان میتواند خود را درگیر یک

علاقه کند؟

ج: فکر میکنید افرادي که چشم و قلب خود را در اینگونه موارد کنترل میکنند افراد بیذوق

و احساسی هستند و عشق را نمیفهمند و یا اینکه آنها هم قلب و احساس دارند ولی نمیخواهند

خود را درگیر یک علاقۀ خیابانی و آیندة مبهم کنند؟ بنابراین اسلام با دوست داشتن مخالف نیست.

آنچه ما مخالفیم از دست رفتن سرمایۀ حیا و طراوت جوانی شماست. از دست رفتن بهترین ساعات

عمر شماست که تلف میشود و به جاي آن، عشقهاي بیسرانجام، آینده مبهم، رنج دوري از

همدیگر، گناه و خداي ناکرده آبروریزي پیش میآید. به همین علت اسلام روابط دختر و پسر و

١٣

ایجاد علاقه بین آنها را بدون اینکه ازدواج صورت گیرد و یا اینکه در آستانۀ ازدواج این گونه

صحبتها صورت پذیرد حرام کرده است.

بنیان خلقت عالم براساس محبت و رحمت و عشق و دوستی است و خداوند نه تنها با عشق

حقیقی و سازندة یک زوج جوان مخالف نیست بلکه در ازدواج نیز خیلی تأکید بر علاقۀ بین دو

طرف شده است. متأسفانه رسوم غلط و تشریفات و تجملات و توقعات بیجاي طرفین (که

هیچکدام از طرف اسلام نیست بلکه آنها را نهی کرده است) باعث شده که ازدواجها مشکل شود و

جوانان دچار ناراحتی شوند.

البته ممکن است براي جوان موقعیت خاصی پیش آید و ناخواسته علاقهاي برایش پیدا شود ولی

تا وقتی این مسئله ج  دي نشده و به مقدمات ازدواج و زندگی سالم نرسیده است انسان عاقل نباید

قلب و احساس خود را درگیر آن کند زیرا ممکن است علاقه یکطرفه باشد و یا دو علاقمند به هم

نرسند و تا آخر عمر یاد و خاطرة آن انسان را آزار دهد و حتی شاید آن عشق و علاقۀ قبلی بر

ازدواج او تأثیر گذارد و کام او را تلخ کند.

در مشاورههاي خصوصی افراد متعددي که از عشقهاي بیفرجام ضربه خوردهاند به بنده مراجعه

کرده و تقاضاي چارهاندیشی داشتند. فکر میکنم مقدار زیادي نسبت به مسئلۀ فوق و علت احکام

الهی در این مورد آشنا شدید و امیدوارم با اطاعت از دستورات خداوند در زندگی به عشق و

علاقهاي سراسر شیرین و پاك برسید.


سئوال 7 : آیا درست استکه میگویند انسان باید با فرديکه میخواهد با او ازدواج کند مدتی


رفت و آمد داشته باشد با طرفین به خصوصیات اخلاقی یکدیگر پی ببرند؟


١٤


پاسخ:


انسان میبایست هنگام ازدواج ابتدا با تحقیق و سپس با گفتگوي مستقیم از همسر

آیندهاش شناخت صحیحی پیدا کند. ولی این مسئله به معناي آن نیست که دختر و پسران با

یکدیگر معاشرت و دوستی داشته باشند تا بخواهند به اخلاق یکدیگر پی ببرند اتفاقاً افرادي

که در اجتماع ابتدا از ظاهر یکدیگر خوششان میآید و تن به دوستی با هم میدهند نخواهند

توانست به اخلاق هم پی ببرند.

زیرا علاقه مانع دیدن نقاط ضعف طرف مقابل میشود. همچنین اغلب اوقات بخاطر ادامه

دوستیشان سعی میکنند خود را آنطوري نشان دهند که طرف مقابل میخواهد. بسیاري از

افرادي که پس از معاشرتهاي طولانی با یکدیگر ازدواج کردهاند تازه متوجه شدهاند که رفتار

همسرشان در آن زمان مطابق واقع نبوده است. در حقیقت قبل از ازدواج او را درست

نشناختهاند.

ا  ما هنگامیکه دختر و پسر خود را گرفتار علاقه نکرده باشند در هنگام مذاکره براي ازدواج

نیز خواستها و توقعات خود را به راحتی بیان میکنند و آنرا مطابق سلیقۀ طرف مقابل کم یا

زیاد جلوه نمیدهند.

بنابراین براي یک ازدواج خوب و موفق میبایست ابتدا منطق و عقل در کار باشد و پس از

آن به عشق و علاقه میدان داده شود. دوستی دختر و پسر به بهانۀ آشنایی براي ازدواج،

ظاهري زیبا و باطنی زشت دارد و به جاي ایجاد آرامش و تشکیل زندگی باعث نگرانی و

ناراحتی خواهد شد که ما در قسمت مضرّات دوستی بین دختر و صحبت با او در محیط منزل

و با اطلاع والدین خوب و مفید و در بعضی موارد کاملاً لازم است.

١٥

در این حالت هم اگر طرفین یکریگر را نپسندیدند گرفتار روابط عاطفی بیهوده نمیشوند و به

حیثیت آنها مخصوصاً دختر نیز هیچ صدمهاي نمی خورد. برخلاف رفت و آمدها و دوستیها

قبل از ازدواج که در صورتیکه به ازدواج نیانجامد (که معمولاً هم همینطور است)، طرفین

مخصوصاً دختر ضربه سنگین عاطفی و حیثیتی خواهد خورد.


سئوال 8 : هنگامیکه با مضرّات دوستی بین دختر و پسر آشنا شدیم چگونه این رابطه را قطع


کنیم؟


پاسخ:


قطع دوستی و رابطه بعد از اینکه فهمیدیم اینگونه روابط ضربههاي عاطفی و اخلاقی براي ما

دارد با یک نقشۀ صحیح امکانپذیر است. هر چند ممکن است کمی مشکل باشد ولی یک تصمیم

منطقی میتواند همراه یک رنج کوتاه، یک شیرینی و لذّت همیشگی داشته باشد. همانطور که یک

کار احساسی و لذّت کوتاه عاطفی ممکن است یک عمر پشیمانی و تلخی بیاورد.

در هر صورت میتوانید مطالب را با او در میان بگذارید و یادآور شوید که وقتی دوستی ما جنبۀ

غیرشرعی دارد، هنگامیکه تجربههاي تلخ گوناگون این موضوع را نشان میدهد و جامعهشناسان و

روانشناسان بیطرف غرب فریادشان از بیبندوباري بلند شده است و… چرا ما به این دوستی با این

شکل ادامه دهیم؟ در این حالت چند راه در پیش روي شماست که هر کدام را توضیح مختصري

میدهیم.


الف:


اگر موقعیت وصلت و ازدواج وجود دارد و شما در سنّ ازدواج هستید، از خواستههاي

غلط و تجملات بیجا کم کنید و ازدواج کنید و در کنار یکدیگر زندگی خوشی را داشته باشید و

١٦

مطمئن باشید که خداوند به زندگی شما برکت خواهد داد. مطرح شدن ازدواج، ضمناً خود نوعی

امتحان است که معلوم میکند آیا هدف فرد تشکیل زندگی بوده یا بدنبال هوس خود میباشد.


ب:


اگر فعلاً موقعیت ازدواج ندارید دوستی و رفت و آمدتان را که حرام نیز میباشد قطع کنید و

تا موقعیکه امکان ازدواج داشته باشید صبر کنید. البته نباید با خیال ازدواج با یکدیگر سالهاي

طولانی صبر کنید. زیرا چه بسا موقعیتهاي مناسب تشکیل زندگی از دستتان میرود و در نهایت

شاید آن ازدواج هم صورت نگیرد و به زندگیتان صدمه بخورد و یا یکی از طرفین از قصد خود

منصرف شود و به طرف دیگر ضربۀ عاطفی شدیدي بخورد.


ج:


اگر هم اصولاً این عشق و علاقه صحیح نبوده و از نظر خانوادگی، اخلاقی و سنّی با یکدیگر

جور نیستید. مطمئن باشید که به فرض ازدواج هم موفق به تشکیل یک زندگی خوب نخواهید شد

و عشق زودگذري که با یک نگاه شروع شده،هفتههاي اول زندگی از بین میرود. پس هر دو کمر

همت ببندید و این رابطه را خیلی ج  دي قطع کنید پس از یکی دو هفته تلاش و جدیت توأم با

ناراحتی از این مسئله عاطفی خلاصمیشوید .

سعی کنید که دیگر دل خود را به این طوفانهاي زودگذر احساسی ندهید و همانطور که به

دستورات دکتر، یک دواي تلخ را میخورید و یا یک غذاي خوشمزه را کنار میگذارید، و بعداً از

نعمت سلامتی برخوردار میشوید، همانطور اگر به دستورات خداوند و دین عمل کنید به سلامت و

آرامش روحی میرسید و در این معامله با خدا ضرر نکردهاید. خداوند هم در زندگی شما آنچه به

صلاح شماست برایتان مقدر خواهد فرمود.


سئوال 9 : چگونه میتوانیم در اوج جوانی و سالهاي آغاز آن، خود را از گناه و بیبندوباري


١٧


حفظ کنیم؟


پاسخ:


در این سالها احساسات انسان نسبت به منطق او بسیار بیشتر است اما بهترین زمان براي

جهتگیري زندگی انسان و رشد پاکی در او میباشد.

یکی از بهترین راهها براي سؤالی که شد اینست که از ابتدا به غرایز سرکش دورة بلوغ اجازة

خودنمایی و تحت تأثیر قراردادن را ندهید.

اگر خود را به فعالیتی که دوست دارید مشغول کنید و اوقات فراغت خود را کاملاً پر کنید تا حد

زیادي از افتادن در وادي بیبندوباري نجات پیدا خواهید کرد. غرایز انسان مانند انبار دینامیت

هستند که اگر یک جرقه به آن برسد منفجر شده و قابل مهار نیست و صدمه میزند اما اگر مواظب

آن باشیم هیچ انفجاري روي نخواهد داد.

افرادي که خود را با انواع فیلمها و موسیقی و مجلههاي محرك و دوستان ناباب و کتابهاي بد و

چشمچرانی و… به مرحلۀ تحریک و انفجار میرسانند نخواهند توانست از دام بیبندوباري و

آلودگیهاي آن دور بمانند.

پس به فعالیتهاي مفید و مورد علاقهاتان بپردازید همراه با دوستان خوب و امتحان شده به ورزش

(کوهنوردي، شنا، ورزشهاي رزمی و…)، خواندن کتابهاي مفید، الکترونیک، کامپیوتر، پرورش گل

و گیاه، ماهی، پرنده، حضور در اجتماعات معنوي مثل نماز جمعه، نماز جماعت مسجد محلّ،

خواندن و حفظ قرآن کریم، کارهاي هنري و دستی، تهیه کلکسیونهاي مختلف، و هزاران فعالیت

دیگر بپردازید و اوقات فراغت خود را پر کنید و طوري عمل کنید که حتی یک دقیقه وقت اضافه

هم نداشته باشید. آراسته باشید ولی ساده لباس بپوشید. تا آنجا که ممکن است سعی کنید همیشه با

١٨

وضو باشید. به نمازهاي پنجگانه بسیاربسیار اهمیت بدهید و در پایان از خداوندي که بر همه چیز

دانا و تواناست کمک بخواهید که شما را حفظ کند. انشاءالله دورة جوانی خود را با پاکی و طراوت

طی خواهید کرد و اثر خوب آنرا در دنیا و آخرت خواهید دید. در پایان بر دو نکته مهم تأکید مجدد

میشود.


الف:


شما در سنین جوانی احتیاج بسیار زیادي به دوست خوب دارید که باید با دقت جستجو

کنید و دوستانی بیابید که شما را در امور خیر یاري کنند و از امور بد حفظ نمایند. جوانان ساده و

پاك و متدین و خالصرا براي دوستی انتخاب کنید و از آنها مانند جواهر نگهداري نمائید.


ب:


روي کنترل چشم خود خیلی کار کنید که به هر حال نگاه حرام خیلی باعث دردسر و

ناراحتی انسان میشود و هر کس در جوانی به خاطر رضاي خداوند چشم خود را از نامحرم و گناه

حفظ کند خداوند در همین دنیا شیرینی ایمان را به او خواهد چشاند.


سئوال 10 : راه تفریح سالم در جوانی چیست؟


پاسخ:


جوان نیاز به تفریح و سرگرمی سالم دارد. البته این نیاز همۀ انسانها است ولی براي جوانان

از بزرگسالان لازمتر است. کارهاي مختلفی وجود دارد که هر کس میتواند مطابق با ذوق خود

اوقات فراغت خود را بگذراند و لذّت هم ببرد که مشروح آنها در سؤال (چگونه میتوانیم در

جوانی پاکی خود را حفظ کنیم) آمده است. آنقدر تفریح مفید و سالم و سازنده وجود دارد که

نهایت ندارد.

١٩

اما اگر جوان توقّع خود را زیاد کند و هر چه دید بخواهد کار مشکل میشود. آنهم در عصري که

اگر صبح یک تفریح و سرگرمی جدیدي مثلاً در انگلیس مطرح شود از طریق ماهواره و شبکههاي

کامپیوتري بعد از ظهر به ما میرسد.

یعنی اگر ما هر چه دیدیم بخواهیم چون از عهدة تهیهاش بر نمیآئیم دائم احساس یأس میکنیم و

خود را بیتفریح خواهیم پنداشت. مخصوصاً با فسادي که متأسفانه جهان را در نوردیده است،

بسیاري از تفریحات ظاهراً بسیار خوشایند براي جوانان وجود دارد که تیشه به ریشۀ ابدیت آنها

میزند.

انواع مجالس دختر و پسر و جشنها و پایکوبیها و فیلمها و مجلّات و … وجود دارد که براي

غریزه، بسیار لذتبخش و در عین حال براي روح انسان سمی است. یعنی ظاهري زیبا و باطنی پلید

دارد. وجود انبوه فرزندان نامشروع در کشورهاي غربی و انسانهاي سالمند بیپناه و بیخانواده که

جوانی را بدون تشکیل خانواده طی کردهاند و اکنون در نهایت ناامیدي و یأس به سر میبرند همه و

همه اثرات همین بیبندوباریهاست.

اکنون اگر فیلم و ماهواره چشم و گوش جوان ما را پر کند و او را سحر کند و چشمش را روي

واقعیات ببندد و او را آرزومند غرب و فرهنگ غربی کند ما چگونه میتوانیم او را به تفریح صحیح

هدایت کنیم با کسی که آرزومند چنان تفریحاتی است مثلاً از لذّت کوهنوردي چگونه میتوان

سخن گفت؟! ورزشی که براي قلب، بدن و اعصاب مفید است، مناظر طبیعی چشم را مینوازد و

صداهاي پرندگان و نواي بادهاي خنک کوهستان گوش را نوازش میدهد. انسان را به تفکّر

وامیدارد. گویا فاصلۀ بین آسمان و زمین برداشته شده است. آبهایی که در فصل گرما از زیر برف

٢٠

جاري میشوند و در کنارشان، سبزههاي پرطراوت زیباتر از زمرّد روئیدهاند شما براي مدتی از

هیاهوي شهر دور میشوید و با دوستان عزیز ساعات خوشی را میگذرانید و گاهی نیز در دنیاي

تفکّر سري به جهان درون خود میزنید و از اینهمه عجایب درون و برون از شادي در پوست

نمیگنجید.

ضمناً صبر در راه رسیدن به قلّه را تمرین میکنید و پس از فتح قلّه یاد میگیرید که اگر صبر کنید به

پیروزي میرسید. ورزشی پرلذّت و پرتحرك و نسبتاً کم خرج، حالا این را مقایسه کنید با کسی که

دائماً در حال جستجوي تفریحات ناسالم است و عشق به آمریکا و اروپا دل او را پر کرده است و

در حسرت آنجا آه میکشد و زندگی خود را با دود و خداي ناکرده اعتیاد پر کرده است اگر تذکري

دوستانه هم به او بدهیم و بخواهیم جلوي کارهاي او را بگیریم فریاد میکشد که:

( جوانان تفریح ندارند پس چه کار کنند؟ امید به آینده ندارند). چرا ناامید است؟ براي اینکه

آرزوهاي خیالی او لذت واقعیات کنونی و نقد را از او گرفتهاند. در دنیاي علوم و کتابهاي مختلف و

الکترونیک سیر کنید که اگر الفباي آن را عمیقاً یاد بگیرید هر وسیلهاي را میتوانید بسازید، مطالعۀ

کتب اندیشمندان، شعرایی که اشعارشان از یک گل معطر بهاري زیباتر است، ورزش و کار و تولید

و خدمت به دیگران و کلاس درس گذاشتن براي بچههاي محلّه که در درس ضعیف هستند و یا

پرورش گل و گیاه و پرنده و کار اقتصادي و تحقیق و اختراع و هزاران کار مفید دیگر میتواند

لذتبخشترین تفریحات را براي شما فراهم کند پس مطمئن باشید که در برابر هر راه خلافی که

شیطانها به اسم تفریح جوانی به ما نشان میدهند خداوند دهها راه خوب براي ما قرار داده و هنر

٢١

شما جوان عزیز باید این باشد که آن راهها را کشف کنید و جوانی خود را غرق در لذت و نشاط

سازنده و مفید کنید.


سئوال 11 : معیارهاي لازم براي یک ازدواج موفق چیست؟


پاسخ:


براي یک ازدواج موفق معیارهاي زیادي لازم است که ما آنها را در چند مورد کلی دستهبندي

میکنیم.


الف- معیار عقیده و ایمان


: اگر شما بخواهید ازدواجتان مایۀ سعادت دنیا و آخرت شما شود باید

با فرد با ایمان و کسی که وظایف شرعی خود را عمل میکند ازدواج کنید. بنابراین اگر کسی از نظر

ظاهري تمام کمالات و زیبائیها را داشته باشد و عقیده به خدا و اسلام نداشته باشد و یا دستورات

واجب الهی مثل نماز و غیره را انجام ندهد. شایسته ازدواج نیست و چه بسا موجب بدبختی و

انحراف ایمانی همسر خود گردد.


ب- معیار اخلاق نیکو


: در ازدواج اخلاق نیکو و رفتار صحیح بیش از زیبائیهاي ظاهري مطرح

میباشد. زیبائیهاي ظاهري بعد از م  دتی تقریباً عادي میشود. اما چیزي که انسان یک عمر با آن

روبروست اخلاق همسرش میباشد. بنابراین همسر انسان از نظر اخلاقی میبایست مورد قبول و

تأیید باشد. عدم لجاجت، خوشرویی، گذشت، تسلیم در برابر حرف همسر، کنترل اعصاب، ادب،

رازداري، فداکاري براي طرف مقابل، عیبپوشی و بزرگکردن همسر در برابر دیگران و به رخ

نکشیدنو مقایسه نکردن زندگی خود با دیگران و… باعث میشود که زندگی شیرین شده و همسر

انسان واقعاً مایۀ آرامش او گردد… اخلاق بد زندگی را به قدري تلخ میکند که گاهی ازدواج

نکردن بر آن ترجیح دارد.

٢٢


ج- معیار فرهنگی و اقتصادي


: زن و شوهر بعد از ازدواج همچنان با خانوادههاي خویشارتباط

دارند. به همین علّت باید یک نوع مشابهت فرهنگی و اقتصادي در بین دو خانواده باشد. در اسلام

مطرح شده که زن و شوهر باید هم شأن یکدیگر باشند و هر چه این موضوع بیشتر رعایت شود

آرامش بیشتري حکمفرما میشود.

البته ما اصالت را به مسائل اقتصادي و ثروت نمیدهیم و این همشأنی در همه چیز باید باشد ولی

مثلاً اگر زن و شوهر از نظر اقتصادي نزدیک به هم نباشند، هر میهمانی و ملاقاتی به جاي آرامش،

مایۀ دردسر و گرفتاري میشود. در مراسم ازدواج و میهمانیها و زندگی مشترك و گرفتن هدیه براي

یکدیگر و…دائماً سوءتفاهم و اختلاف پیش میآید. چون کسی که از نظر اقتصادي ضعیفتر است

نمیتواند خواستهاي طرف دیگر را برآورده کند و یا طرفی که از نظر مالی بالاتر است دائماً در

زندگی و یا هنگام دریافت هدیه تصور میکند که مورد بیاهمیتی قرار گرفته و از زندگی مناسبی

نتوانسته برخوردار باشد. خانوادة دو طرف هم اگر چنین تصوري داشته باشند اختلاف شعلهور

میشود و مشکلات فراوانی بوجود میآید و آسایش و خوشی رخت بر میبندد.


د- معیارهاي ظاهري و زیبائی:


دو نفري که میخواهند پیمان ازدواج ببندند میبایست از

نظر ظاهري و زیبایی براي یکدیگر قابل قبول باشند و به هر حال یکدیگر را بپسندند و به هم

گرایش پیدا کنند. ازدواج صرفاً منطقی، صحیح نیست بلکه باید نسبت به همسرش احساس تمایل و

علاقه کند و مجذوب زیبائیهاي روحی و جسمی او شود.

توجه داشته باشید که موارد الف تا دال به ترتیب اهمیت است و اگر کسی با دیدن یک چهرة زیبا

مجذوب شود و موارد فوق را رعایت نکند و کار به ازدواج بکشد بعد از م  دتی اختلافات و

٢٣

ناهماهنگیها آشکار میگردد. ازدواج بدون بررسی و تحقیق و فقط از روي ظاهر همراه با عشق

خیالی فقط به درد فیلمهاي احساسی که جوانان را خام میکند میخورد. در اینگونه ازدواجها عشق

واقعی و عمیق و آسایش بسیار نادر است و ما نباید زندگی خود را با احساسات خام و زودگذر فنا

کنیم.


سئوال 12 : سن مناسب براي ازدواج چه سنی است؟


پاسخ:


ازدواج بعد از بلوغ سنی و جسمی از نظر شرعی مانعی ندارد. ولی اگر به هر دلیلی دختر و

پسر خیلی زود ازدواج کردند باید در امر زندگی مشترك مورد راهنمایی و حمایت والدین قرار

گیرند تا بیتجربگیهاي آنها زندگیشان را خراب نکند.

ازدواج در سنین پائین مخصوصاً در این دوره معایبی دارد و انسان اگر قبل از آمادگی کامل تن به

ازدواج دهد به جاي اینکه داراي نشاط و آرامش شود، پژمرده و ناامید میشود. چون جوان براي

ازدواج علاوه بر بلوغ جسمی نیاز به مسئولیت پذیري دارد و فشار مسئولیت ادارة خانواده در سنین

پائین انسان را از نشاط و شادابی میاندازد.

البته محاسنی نیز براي ازدواج زودهنگام وجود دارد و آن اینکه قواي دوران بلوغ تعدیل میشود و

سر به طغیان و طوفان نمیگذارد. در صورتیکه جوان از به تعویق انداختن ازدواج خداي ناکرده به

حرام و معصیت بیفتد واجب است که در صدد ازدواج باشد. ولی اگر بتواند خود را حفظ کند

خوبست که تا زمان تثبیت شخصیت و موقعیت اجتماعی (اتمام تحصیل، دورة خدمت سربازي،

شغل مناسب براي پسران و پایان تحصیلات دبیرستان و آموختن فن ادارة خانه براي دختران) صبر

کند.

٢٤

شرایط فوق تقریباً براي پسران در سن 25 سالگی و دختران در 18 سالگی پیش میآید و شاید

براي بعضی این موقعیت زودتر فراهم شود. متأسفانه در زمان ما تجملات بیهوده و تشریفات زائد

پرزرق و برق و انتظارات غیرمنطقی والدین در مورد ازدواج فرزندشان (مهریۀ سنگین، جهاز مفصل،

تشریفات عروسی پر خرج و انتظار داشتن خانه و ماشین و…)، ازدواجها را عقب انداخته است و

همین امر باعث رنج جوانان از طرفی و به حرام افتادن عدهاي از طرف دیگر شده است.


نتیجهگیري و جمعبندي مطالب فوق


: دختر و پسر باید بعد از پیدایش بلوغ خود را از حرام

حفظ کنند و هنگامیکه شرایط مناسب براي ازدواج فراهم شد بدون ایرادگیري و انتظارات بیجا

زندگی مشترك را شروع کنند که بهرحال ازدواج با همۀ مشکلاتی که دارد مایۀ کمال و رشد و

آرامش انسان است و ما نباید از روي بیتوجهی و راحت طلبی آن را به تعویق بیندازیم. باید در این

راه به خداوند توکل کرد که او به زوج جوان از فضل خود عنایت خواهد کرد و روزي خواهد داد و

آنها را بینیاز خواهد کرد.


سئوال 13 : من امیدي به آینده ندارم. فکر نمیکنم با مشکلاتی که وجود دارد زندگی خوبی


بتوانم تشکیل دهم.


پاسخ:


براي انسان مؤمن که به خداوند تکیه دارد ناامیدي معنایی ندارد. چون او به جایی وصل شده

است که علم و قدرت و رحمتش انتهایی ندارد. خداوند میتواند در کوهی از آتش، ابراهیم را به

سلامت بیرون بیاورد.

خداوندي که بدون درخواست ما چشم و گوش و اعضاء و جوارح براي ما خلق کرد که یکی از

آنها را با میلیاردها تومان عوضنمیکنیم. خداوندي که هنوز ما بدنیا نیامده بودیم بهترین غذا یعنی

٢٥

شیر مادر را برایمان فراهم کرد. علت اصلی ناامیدي عدم اتصال به مبدأ قدرت و علم و رحمت

است. همین اکنون نیز قدرت و رحمت الهی بر سر ما سایه افکنده است.

با این توطئههایی که بر علیه جمهوري اسلامی به راه انداختهاند، اگر عنایت او نبود ما نابود شده

بودیم. در حالیکه دور تا دور ایران گرفتاریهاي زیاد و جنگ و خونریزي وجود دارد، این مملکت به

دعاي امام زمان و مردم خوب و مؤمنی که دارد در آرامش میباشد. بله گاهی شرایط زندگی سخت

میشود. ولی جواهرات ناب در درون فشارها و حرارتها بوجود میآید.

خداوند مربی عالم است. او در حال پروراندن بندگان خویش میباشد و در یک چشم بهمزدن

میتواند ورق را برگرداند و اوضاع را بر وفق مراد کند. شما بندگی و ارتباط با او را فراموش نکنید

و با امید تمام به تلاش بپردازید انشاءا…در زندگی درمانده نخواهید شد.

اتفاقاً یکی از تلاشهاي دشمنان این است که ما را ناامید کنند. انسان وقتی ناامید شد و احساس

پشتگرمی نکرد، تسلیم میشود. مراقب باشید اسیر این توطئه نشوید. شما اکنون یک سرمایهدار

بزرگ از هدایاي الهی هستید. از جوانی و سلامت و نیروي نهفته در درونتان کمک بگیرید و ابداً از

آینده نهراسید. با وجود چنین خدایی انصاف نیست که ناامیدي در شما ایجاد شود.

ناامیدي یکی از لشگریان شیطان است. او ما را ناامید میکند تا دست گدایی به طرف دیگران دراز

کنیم و او گنهکاران را ناامید میکند تا از رحمت خدا قطع امید کنند و به درگاه او توبه نکنند. در

پایان با دو آیه از قرآن کریم مطلب را تمام میکنیم.

٢٦

( لا تقَنْطَُوا مِن رْ  ح  م  هِ اللهِ اِنَّ اللهَ  یغْفِرُ الذنُّوُب جمیعاً ) الف: براي ناامید نشدن گناهکاران

در » . (سوره زمر آیه 53 ) (از رحمت خداوند ناامید نشوید. بدرستیکه خدا همۀ گناهان را میآمرزد

(« صورت رفتن به درگاه او و توبه

ب: براي تأمین زندگی و رساندن روزيهاي مادي و معنوي


( و منْ یتِق اللهَ یجعلْ لَه مخْرَجاً و یرْزقُه منْ حیثُ لا یحتَسِب و منْ یتَوکَّلُ علَی اللهِ فَهوحسب  ه  )


( (سوره طلاق آیه 2و 3


(هر کس تقوا پیشه کند خداوند راه خروج از گرفتاریها را به او نشان میدهد و از جائیکه

فکر نمیکرده به او روزي میرساند و هر کس به خدا توکل کند خداوند برایش کافی است.)


سئوال 14 : اگر انسان حجاب کامل را رعایتکند ولی شبیه گروههاي بیبند و بار لباس


بپوشد و به اصطلاح طبق مد آنها رفتار کند ولی کارهاي مثل آنها را نداشته باشد، گناه


دارد و خلاف کرده است؟ اصولاً چه نوع لباس پوشیدنی خوب است؟


پاسخ:


انسان و مخصوصاً جوان دوست دارد که در اجتماع به شکلی ظاهر شود که خوشایند و

آراسته باشد. بنابراین اگر شما یک مد خوب و زیبا را الگو قرار دهید و در آن معصیت و خلافی

نباشد اشکال ندارد. پس از این مقدمه، میپردازیم به سؤال شما و در رابطه با آن چند نکته را عرض

میکنم.


الف:


به ما سفارش شده است که لباس اهل معصیت را نپوشیم. زیرا در آن صورت خود را

شبیه آنها کردهایم و ترویج گناه و اهل آن را کردهایم واین معصیت است.

٢٧


ب:


باید این گروهها را عیمقاً بشناسیم و وقتی فهمیدیم که آنها افکار و رفتار بد و زنندهاي

دارند خود به خود از آنها و نوع لباس پوشیدنشان بیزار میشویم. فرضکنید رسم بر این باشد افراد

معتاد به مواد مخدر یک گل طلایی را هر چقدر هم که زیبا باشد روي لباسشان بزنند، چون شما از

کار آنها متنفرید هرگز گل طلایی را هر چقدر هم که زیبا باشد روي لباستان نخواهید زد. اگر شما

به عمق کار و مرام اینگونه گروهها پی ببرید هیچگاه دوست نخواهید داشت حتی بطور ظاهري هم

که شده مثل آنها لباس بپوشید.

البته ما جوانانی که مثل آنها میگردند و لباس میپوشند را جزء آن گروهها نمیدانیم. بلکه آنها را

کسانی میدانیم که از روي بیتوجهی و به خیال شیک پوشی هم رنگ آن گروهها شدهاند. اکنون به

قسمت انتهایی سؤال میپردازیم و آن اینکه لباس و ظاهر خوب و مطلوب چگونه است.

علاوه بر موضوع فوق که اشاره شد یعنی لباس اهل معصیت را نباید بپوشیم باید به سه

موضوع دیگر نیز توجه کنیم که عقلاً و شرعاً نیز براي ما مورد قبول است.

1)پوشیدن لباس شیک و زیبا، همراه با حجاب شرعی باشد و به اصطلاح چه دختر و چه پسر نباید

از جذابیتهاي خود براي جلب توجه نامحرم استفاده کنند که مطمئناً گناه است و علاوه بر عذاب

آخرت، دود آن در دنیا نیز به چشمان میرود.

2) در این کار اسراف و زیادهروي نداشته باشیم. زیرا هر روز یک مد جدید به بازار میآید و اگر ما

بخواهیم پیرو آن باشیم هزینۀ سنگین آن به خانواده تحمیل میشود و آنها به رنج و عذاب میافتند و

در حقیقت به دست خودمان کانون خانواده را با مشکل روبرو کردهایم و این مشکلات به نوعی

دیگر مجدداً به خودمان برمیگردد و صدمه میزند.

٢٨

3) در پوشیدن لباس زیبا و شیک زیادهروي نکنید که موجب حسرت دیگران شود در

آنصورت به جاي اینکه در دلها جا باز کنید نسبت به شما بدبین شده و حسادت میورزند و

از شما فاصله میگیرند. چه فایدهاي دارد که یک نفر در یک مجلس چنان ظاهر شود که همۀ

دوستان و همسن هاي او آه بکشند و حسرت بخورند. اصولاً این براي انسان ضعف است که

زیبایی خود را فقط در آرایش و لباس ببیند. بلکه انسان زیبائیهاي روحی بسیاري دارد که نباید

از آنها غافل شود. سادهپوشی، حیا، تواضع و اخلاق خوب زیبایی روح شما هستند که شما را

در پیشگاه خدا و به دنبال آن مردم ، محبوب واقعی میکنند.


سئوال 15 : من فکر میکنم هنگامی که با حجاب کامل به خیابان میرویم مورد توجه واقع


نمیشویم. پاسخ شما در این مورد چیست؟


پاسخ:


مورد توجه واقع شدن را ابتدا باید توضیح داد و تفسیر کرد. سپس جواب سؤال شما خود به

خود داده میشود. وقتی کسی با چادر و به هر حال حجاب کامل اسلامی و رفتار صحیح در اجتماع

ظاهر میشود افرادي که قصد چشمچرانی و بیبندوباري دارند از او قطع امید میکنند. یعنی از رفتار

او در مییابند که نمیتوانند طمعی در او داشته باشند. بنابراین ناامید شده و این حالت خود را با

سردي رفتار، بیاعتنایی، بیاحترامی و چه بسا حرفهاي ناپسند نشان میدهند. در عوضافرادي که

٢٩

سلامت اجتماع را دوست دارند و براي زن شخصیت واقعی قائل هستند هنگامیکه به زنان مؤمن و

با حجاب و با شخصیت میرسند نسبت به آنها احترام و تکریم میکنند.

اصولاً آنچه دستنیافتنیتر باشد عزیزتر است. مرد در درون نسبت به زن مؤمن و با حیا

احساس ستایش و عظمت دارد. اکنون تا حدي سؤال شما پاسخ داده شد. بله اگر مورد توجه واقع

شدن و به اصطلاح تحویلگرفتن در این باشد که کسی بتواند بیپروا صحبت و گفتگو و خنده

داشته باشد حرف شما صحیح است در حالی که افراد مومن و با ایمان براي زنان با حجاب، احترام

قائل میشوند.

در انتها یک سؤال مطرح میشود که پاسخ آنهم پیشاپیش روشن است و آن اینکه اگر وجود مقدس

امام زمان (علیه السلام) با یک خانم آرایش کرده و کم حجاب و یا یک خانم محجبۀ اسلامی

برخورد کنند کدام را بیشتر تحویل میگیرند و قلب مقدسشان از کدامیک از آنها راضیتر میگردد؟

بنابراین انسان براي رضایت مخلوق ضعیف که هیچ قدرتی در رساندن خیر و شر به ما ندارد

نباید رضایت خداوند و دستورات او را نادیده بگیرد. شما مطمئن باشید دستورات شرعی علاوه بر

سعادت آخرت، در دنیا نیز مایۀ خیر و خوشبختی میباشد. از هیاهوي فرهنگ پوچ و فاسد غربی

نهراسید و عزت و سربلندي خود را در اطاعت از دستورات پروردگار محبوبتان جستجو کنید.


سئوال 16 : خانوادهام موافق حضور من در جامعه نیستند. مثلاً کلاسهاي تقویتی و حتی کتابخانه


نمیتوانم بروم. آنها میگویند محیط بیرون نامناسب است. چه کاري باید انجام دهم؟


٣٠


پاسخ:


خانوادة شما از روي شدت علاقه و محبتی که به شما دارند و شما را جگر گوشۀ خود

میدانند، نمیخواهند خداي ناکرده در محیط بیرون مشکل یا صدمهاي برایتان پیش آید.

بنابراین اولاً باید بدانید که آنها دلسوز شما هستند. ثانیاً در صورتیکه آنها روي بیرون رفتن

شما مخصوصاً براي کلاسهاي تقویتی و امور لازم حساسیت نشان میدهند شما اهمیت

کلاسها را برایشان توضیح دهید و از آنها درخواست کنید در رفت و آمد شما را همراهی

کنند. اگر باز هم قانع نشدند مسئله را از طریقی کسی که آنها او را قبول دارند با آنها در میان

بگذارید مانند( دائی، عمو، عمه و یا مشاورین و مسئولین مدرسه). ضمناً این نکته را هم

عرضکنم که ما با وجود اینکه قبول داریم شما فرد با شخصیت و محترمی هستید ولی بعضی

اوقات در جامعه دامهایی گسترده است که جوانان را ناخودآگاه و با کوچکترین غفلت گرفتار

میکند. هیچ جوانی نمیخواهد زندگی و موقعیت مادي و معنوي خود را خراب کند ولی شما

خودتان شاهد هستید که چه بسیار جوانان در راههاي نامناسب افتادهاند. پدر و مادر با تجربه

شما هم اینگونه مسائل را میبینند و چون به شما و آینده و سعادتتان خیلی علاقه دارند ایجاد

محدودیت میکنند. بهرحال اگر در محیط بیرون از خانه هم کاري داشتید باید از همان

راههایی که عرض شد با خانواده به توافق برسید و اطمینان آنها را جلب نمائید. البته خانواده

نیز باید فرزند را طوري تربیت کنند که او کمکم آماده شود تا وارد اجتماع گردد. در صورتیکه

این آمادگی ایجاد نشده باشد، انسان قدرت روبرو شدن با مسائل و حفظ خود را نخواهد

داشت.

٣١

 


سئوال 17


:

چگونه میتوان پی برد که پسري قصد ازدواج دارد یا قصد تعیش؟


پاسخ :


پسرانی هستند که به بهانهي ازدواج با دختري رابطه برقرار میکنند ولی واقعیت آن است که

آنها قصد ازدواج ندارند. این گونه پسران پس از مدتی این دختر را رها کرده و به سراغ دیگري

میروند. در این موارد چون دختران از نظر آبرو و حیثیت آسیبپذیرند، باید به آنان در رابطه با این

موارد آگاهی لازم داده شود تا با شناخت اولیه، این گونه پسران را ترك کنند و به آنان اجازة

تماسهاي بعدي را ندهند و به علاوه والدین خود را در جریان بگذارند. این گونه افراد که با

سوءاستفاده از یک هدف مقدس راه تعیش را در پیش گرفتهاند. باید هر چه زودتر طرد شوند.

رفتارهاي مشروحهي زیر از جمله مواردي است که این گونه پسران شناخته میشوند: 1.اصرار به

ملاقاتهاي خارج از خانه

2.عدم رضایت براي خواستگاري رسمی و در جریان قرار دادن خانوادهها

3.حرکات جلف و رفتارهایی که جنبهي فیزیکی دارد

4.عدم رعایت نزاکت و وقار در روابط کلامی

5.تقدیم هدایاي گرانبها قبل از انجام خواستگاري در صورت استطاعت مالی

6.تشبث به گزافه گوئی در دوست داشتن و قربان صدقه رفتن

7.صحبت از باغ بالا و پائین کردن و تناقضگوئی

8.نشان دادن ماشین، موبایل و معرفی کردن افرادي با مشاغل بالا به عنوان خویشاوندان خود که

احتمالاً یا مبالغه باشد یا کذب

9.دعوت کردن به رستوران، هتل و مسافرتها و گردشهاي تفریحی

٣٢

10 .طفره رفتن براي عقد و عروسی با بهانههاي مختلف نظیر شناخت بیشتر و یا مرگ و میر

خویشاوندان. چنین رفتارهایی نشانگر آن است که طرف قصد ازدواج ندارد و ادامهي تماس با او

جز بدبختی و هتک حیثیت و آبرو نتیجهاي نخواهد داشت، به محضعلائم رفتارهاي انحرافی، قطع

ارتباط موجب پیشگیري از مشکلات بعدي خواهد بود.

آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: مدرسه علمیه الزهرا س محمود آباد [عضو] 
مدرسه علمیه الزهرا س محمود آباد
5 stars

سلام. تمام مطلبتون رو خوندم، واقعا عالی بود.
خسته نباشید

1392/06/21 @ 12:38


فرم در حال بارگذاری ...