موضوع: "سیری در نهج البلاغه"
طرح تربیت حافظ نهجالبلاغه
نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 11ام آبان, 1400برگزاری مرحله سوم طرح تربیت حافظ نهجالبلاغه (حفظ ۱۵۰ حکمت)؛
با هدف انس با کتاب شریف نهجالبلاغه و تقویت و ارتقاء سطح تبلیغی و تربیتی، در دستور کار معاونت فرهنگی مدیریت حوزه های علمیه خواهران استان لرستان می باشد.
? آزمون مرحله سوم
حفظ حکمت ۱ تا ۱۵۰
نیمه اول دی ماه ۱۴۰۰
همراه با اهداء جوایز نقدی و غیر نقدی
? لینک گروه حفاظ نهجالبلاغه خواهران طلبه استان لرستان
با سفارش کردن کسی دیندار و انقلابی نمی شود.
نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 9ام اردیبهشت, 1396با اختلاس مالي در مملكت نميماند كه شما بخواهيد اشتغال و توليد ايجاد كنيد.
حضرت امير(ع) به مردم مصر فرمود: كشور را تنها رهبرِ خوب اداره نميكند تنها داشتن چند مسئول خوب و بلندهمّت اداره نميكند عنصر محوري يك كشور, مردم آن مملكتاند اين سه قسمت را وجود مبارك اميرالمؤمنين در اين نامهاي كه براي مردم مرقوم فرمود جداگانه نوشت. داشتن رهبر خوب لازم است ولي كافي نيست, داشتن بعضي از مسئولان خوب و مدير و مدبّر لازم است ولي كافي نيست نگوييد رهبري مثل عليبنابيطالب داريم, نگوييد مسئولي مثل مالك اشتري داريم شما ميبينيد دشمن از هر طرف حمله كرده است مستحضريد حفظ اين انقلاب كار آساني نيست شما هر روز ميشنويد عدهاي از عزيزترين و بهترين فرزندان اين سرزمين براي حفظ اين سرزمين شربت شهادت مينوشند آن بيگانهٴ استكبار و صهيونيست اين سلفي و داعشي و تكفيري را آماده كرده است كم نيست كه انسان ده سرباز را يك روز تقديم نظام اسلامي بكند، اينها كار كوچكي نيست اما دشمن از هر طرف دارد حمله ميكند.
ايشان ادامه دادند: ما بخواهيم به مردم بگوييم شما انقلابي باشيد؛ آقايان! انقلابي بودن با سفارش و موعظه حل نميشود انقلابي بودن مثل درسهاي مجلس ترحيم و مجلس فاتحه نيست كه انسان با سفارش حل كند انقلاب, حداقل يك علم قويّ غني ميخواهد مثل نهجالبلاغه, اين را حوزويان و دانشگاهيان ما بايد بدانند, نهجالبلاغه يك علم جانگيري دارد ولي آن مقداري كه براي اداره كشور كافي باشد اين مقدار را ميتوان از آن استنباط كرد. اگر كسي بخواهد انقلابي باشد بايد جريان سقيفه را كاملاً بداند, جنگ جمل را بداند, چطور عليبنابيطالب را با آن عظمت و جمال و جلال علمي كه داشت خانهنشين كردند امروز كه دشمن نفوذيتر و آگاهتر است و سياستبازتر و خطرناكتر است.
دين سفارشي نيست كه ما بگوييم آقايان انقلابي باشيد, انقلاب را حفظ كنيد, در انتخابات شركت كنيد, اين علمي است, تا نهجالبلاغه روشن نشود مثل كفايه درسي نشود, مثل رسائل درسي نشود انسان راز و رمز بيگانهها را نفهمد كه چگونه ميشود يك ملت نبوي و علوي را خاك كرد، چگونه ميشود عمرعاصها را حاكم كرد, چگونه ميشود باطل را بر حق پيروز كرد, چگونه ميشود دهان حق را بست نه حوزه انقلابي ميشود نه دانشگاه.
محور اصلي قيام، مردماند مردمِ متفكّر آنها كشورشان را حفظ ميكنند حضرت فرمود اگر مردم خواب باشند ما سه اصل را از دست خواهيم داد: يكي خطر متوجه دين ميشود, يكي خطر متوجه مملكت ميشود, يكي اينكه خطر متوجه خود مردم ميشود. اين درسها خواندني نيست؟! حوزه و دانشگاه كه از اينها خبر ندارند حداكثر خبري كه حوزه و دانشگاه از نهجالبلاغه داشته باشند آن كلمات قصار است و چند جمله نصيحت! آخر چطور ميشود حرف صديقه كبرا را كسي گوش ندهد و حرف عايشه را گوش بدهد؟! چطور ميشود عليبنابيطالب را بگذارد كنار و عثمان را مطرح كند؟! وجود مبارك حضرت امير فرمود، اينها كه بر مالك و عمار مسلّط شدند، اينها مثل گوسفند و گاو به بيتالمال حمله نكردند. تعبيري كه وجود مبارك حضرت امير درباره حكومت عثمان دارد كه اينها با بيتالمال چه كار كردند فرمودند: اينها مثل شتر به بيتالمال حمله كردند كه ريشه بيتالمال را از جا كَندند, اين ميشود اختلاس چند هزار ميلياردي اين ميشود نجومي، آن وقت مالي در مملكت نميماند كه شما بخواهيد اشتغال و توليد ايجاد كنيد./ حوزه
برای روزی زیاد واحترامت حتما بخوانش!
نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 24ام تیر, 1393ماه شریف و مبارک رمضان، ماه مخصوص و منسوب به خداوند تبارک و تعالی و اشرف “شهور"است از آن جهت که به افتتاحش، ابواب رحمت و رضوان گشاده می گردد، از این رو روز و شبش معطّر به عطر جان نواز راحت و سرشار از شمیم خوش پرهیزگاری، عبادت و تلاوت دعاء و نیایش است.شاید به همین جهت است که امام صادق علیه آلاف التحیة و الثناء فرموده اند: «انّه من لم یغفر له فی شهر رمضان لم یغفر له الی قابل الاّ ان یشهد عرفة.»
«کسی که رمضان بر او سپری شود و گناهان وی آمرزیده نشده باشد، امید به آمرزش نداشته باشد مگر آنکه فرصت یابد و روز عرفه را درک کند».
و باز بی سبب نیست که نبی اکرم(صلی الله علیه و آله) در فرازی از خطبه شعبانیه ضمن تبیین فضائل ماه رمضان فرمود:
«در این ماه نفسهای شما تسبیح، خوابتان عبادت، اعمالتان مقبول و دعایتان مستجاب است، زیرا خداوند سبحان در ایام این ماه با رحمت خاصّه خویش به بندگان نظر دارد و ادعیه و استغفارات ایشان را قرین اجابت و آمرزش می نماید.»
بنابراین
صفحات: 1· 2
راه عملی کسب خصلت های دوست داشتنی
نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 16ام آذر, 1392
یکی از نکات مهمی که ما انسانها درباره خود باید بدانیم، یکپارچگی بدن و نفس است. در اینجا قدری درباره این یکپارچگی توضیح می دهیم و در ابتدا از حدیثی در نهج البلاغه کمک می گیریم که عمل کردن به آن نقش مهمی در اصلاح مشکلات فردی ایفا می کند. اگر از متخصصین زیست شناسی بخواهیم که درباره انسان نظر دهند، از سلولها و بافتها و اندامها و ارگانیسم زنده صحبت می کنند. اگر از یک فیلسوف بخواهیم درباره انسان نظر دهد به ذهن انسان توجه می کند. همینطور روانشناسان به ذهن و روان انسان توجه می کنند. آنچه مطالعه اش برای جامعه شناسان اهمیت دارد هویت جمعی است و تفکر خود را بیشتر معطوف به آن می کنند. هر کسی از منظر مطالعات و دغدغده های شخصی خود است که درباره انسان نظر می دهد. اما حقیقت انسان چیست؟
قبل از اینکه به این سوال پاسخ دهیم به سراغ یکی از جملات کوتاه از امیرالمومنین می رویم که در شماره 207 کلمات قصار نهج البلاغه آمده است:
إِنْ لَمْ تَكُنْ حَلِیماً فَتَحَلَّمْ فَإِنَّهُ قَلَّ مَنْ تَشَبَّهَ بِقَوْمٍ إِلَّا وَ أَوْشَكَ أَنْ یَكُونَ مِنْهُم
اگر شخص بردباری نیستی، خودت را به بردباری بزن زیرا هر که خود را به قومی شبیه کند بعید است که جزو آنها قرار نگیرد.
مطابق این فرمایش امیرالمومنین، هر کس زود عصبانی می شود و از کوره در می رود، راه درمان دارد. او باید خودش را شبیه انسانهای بردبار نشان دهد. به عبارت دیگر ادای آنها را در بیاورد و در سبک زندگی و نوع نگاه و جور حرف زدن خودش را شبیه و شبیه تر به آنها بکند تا اینکه سرانجام خصلت آنها را در درون خود بیاورد.
بیماری قلب درنهج البلاغه
نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 10ام آذر, 1392همانطور که برای جسم انسان انواع بیماری ها و امراض وجود دارد، روح انسان نیز شدیداً در معرض بیماری قرار دارد، بیماریهای روحی مانند امراض جسمانی قابل معالجه هستند اما وای از آن زمانی که قلب انسان در اثر کثرت گناه به شدت آلوده شده باشد و شخص مجال توبه نیابد. قرآن از مرض قلب نیز نام می برد كه از مرض بدن شدیدتر و صعب العلاج تر است «فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ» (بقره: 10)
بیماری قلب
قال علی علیه السلام: أَلاَ وإِنَّ مِنَ الْبَلاَءِ الْفَاقَةَ وَأَشَدُّ مِنَ الْفَاقَةِ مَرَضُ الْبَدَنِ، وَأشدُّ مِنْ مَرَضِ الْبَدَنِ مَرَضُ الْقَلْبِ. أَلاَ وإِنَّ مِنَ النِّعَم سَعَةَ الْمَالِ، وَأَفْضَلُ مِن سَعَةِ الْمَالِ صِحّةُ الْبَدَنِ، وَأَفْضَلُ مِنْ صِحَّةِ الْبَدَنِ تَقْوَى الْقَلْبِ. (1) آگاه باشید!فقر یكى از بلاها است و بدتر از آن بیمارى بدن است، و از آن بدتر بیمارى قلب است. بدانید كه تقواى قلب دلیل صحت بدن خواهد بود(منظور امام از بیمارى قلب فساد اخلاق و انحراف عقیده است) .
مرض روحی زمینه بیماری جسم
گاهی می بینیم که امراض روحی، بیماری های جسمی در پی دارند اما آدمی چون از روح خود غافل است علت اصلی بیماری خود را درک نمی کند و فقط در صدد رفع امراض جسمی خود برمی آید
خدایت تورا عزیز آفریده است.....
نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 5ام آذر, 1392
بسیاری از مشکلات و معضلاتی انسان در زندگی فردی به این دلیل است که انسان ها از جایگاه خویش نزد خداوند متعال خبر ندارند، در نتیجه قدر خود را ندانسته و در زندگی برای بر آورده شدن حوائجشان دست به هر کاری می زنند و از هر طریق وارد می شوند. انسان اگر می دانست که چه جایگاه عظیمی نزد خدای متعال دارد و نزد او چه با قرب و عزتمند است، خیلی پاک تر و مقدس تر از این زندگی می کرد. لذا در این مقاله بر آنیم که آیاتی که در وصف عظمت انسان نازل شده و روایاتی که این مهم را به انسان یاد آوری می کنند، را بیان نماییم.
کرامت نفس انسان در قرآن کریم مورد اهتمام بسیار ویژهای قرار گرفته است.
نخست آنکه وی را جانشین خدا معرفی کرده است و میفرماید:
(إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلیفَةً).
بقره/30؛ ترجمه: من در زمین جانشینى خواهم گماشت.
دوم آنکه، با انتساب روح او به خداوند متعال، شرافت و عزت والایی را به او بخشیده است:
(فَإِذا سَوَّیْتُهُ وَ نَفَخْتُ فیهِ مِنْ رُوحی فَقَعُوا لَهُ ساجِدینَ).
حجر/29؛ ترجمه:پس وقتى آن را درست كردم و از روح خود در آن دمیدم، پیش او به سجده در افتید.
سوم آنکه، انسان را مسجود فرشتگان قرار داده است:
(فَسَجَدَ الْمَلائِكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُون).
امام علی « علیه السلام » می فرماید: آنچه که مقدر است به شما خواهد رسید؛اگر چه ناتوان باشید
نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 21ام خرداد, 1392هر روز را با تدبیر و نگاهی به زندگی آغاز می کنیم در حالی که نمی دانیم کجا ایستاده ایم ، برای قدم گذاشتن در هر راه و مسیری گاهی چشم بسته و گاهی با
چشم باز راهی انتخاب می کنیم که فرجامش از ابتدا مشخص است، گمراهی مقصد راهی است که بدون آگاهی انتخاب می شود و بعد از رسیدن به این مقصد تاریک، دست به آسمان می بریم و او را برای نه تمام زندگی بلکه برای رهایی از بی تدبیری مان می خواهیم و او را که از همه چیز و همه کس آگاه است برای یک لحظه و شاید فقط یک روز می خواهیم!!!
و انسان در مورد خود چگونه فکر می کند!!
خلیفه الهی عنوانی بود که در ازل تقدیر انسان شد.
حضرت علی (ع) در بخشی از خطبه ی پر بار 86 نهج البلاغه به مردم هشدار می دهد که ای مردم،ای مردم خدا را در نظر داشته باشید بر آنچه حفظ آن را درباره ی کتاب خود از شما خواسته است و حقوقی را که نزد شما به ودیعه گذاشته، حفظ کنید.
گویاست که خداوند ما را به حفظ حقوقی فرا می خواند که در نزد ما به امانت گذاشته شده است و خود او در آیه 115 سوره مومنون به انسان می گوید، آیا گمان کرده اید که شما را بیهوده آفریده ایم و به سوی ما باز نمی گردید.
گناهی بزرگ به نام «جرأت بر گناه»
نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 16ام اردیبهشت, 1392آیا بیاد نمىآورد جایى را كه خداوند گناهانش را پوشانید و آن از گناه برادرش که او با غیبت آن را فاش کرد بزرگتر بود و چگونه او را بر گناهى نكوهش مىكند كه خودش همانند آن را به جا آورده است و اگر هم عین آن گناه را مرتکب نشده جور دیگری معصیت خدا را كرده است که از آن گناه برادرش بزرگتر بوده است.
یکصد و چهلمین خطبه از خطبه های نهج البلاغه [1] بخشی از سخنان امیرالمومنین علیه السلام است که دارای مضون اخلاقیست. مرحوم رضی در آغاز این بخش از کلام امیرالمومنین علیه السلام نوشته است: «فی النهی عن غیبة الناس» ؛ یعنی این سخن در منع کردن مردم از غیبت دیگران است. اما این تنها یکی از موضوعات مطرح شده در این خطبه است؛ وظیفه پاکان نسبت به افراد آلوده، توجه به گناه خویش، ضرورت توجه به پرده پوشی خداوند، شکرگزاری در برابر طهارت باطنی که به او داده شده از دیگر موضوعاتی اند که در این بخش از سخنان حضرت به آن پرداخته شده است.
ترحم اهل عصمت بر اهل معصیت
در این خطبه آمده است:
وَ إِنَّمَا یَنْبَغِی لِأَهْلِ الْعِصْمَةِ وَ الْمَصْنُوعِ إِلَیْهِمْ فِی السَّلَامَةِ أَنْ یَرْحَمُوا أَهْلَ الذُّنُوبِ وَ الْمَعْصِیَةِ.
و سزاوار است كسانى كه از گناه دورى گزیده و خداوند آنان را از آلودگى به آن مصون داشته است، به گنهكاران و اهل معصیت ترحّم كنند.
اهل عصمت
منظور از اهل عصمت و كسانى كه داراى ملكه خوددارى از گناه مى باشند، همان كسانى هستند كه خداوند آنان را یارى كرده است تا بر نفس امّاره پیروز شوند و آن را اسیر نیروى عاقله خود گردانند و در نتیجه داراى ملكه ترك گناه و قدرت خوددارى از ارتكاب حرام شوند. اینها همانهایى هستند كه خداوند نعمت سلامت از انحراف و سلوك در راه خودش را به آنها بخشیده و آنان را از افتادن در پرتگاه نابودى مصون داشته است.
دو توصیه امام علیه السلام به اهل عصمت
خوش بینی نشانی از ایمان
نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 3ام اردیبهشت, 1392حضرت امام صادق علیه السّلام مىفرماید : حسن ظنّ و گمان نیك، ناشى مىشود از حسن ایمان، هر چند آدمى ایمانش قایمتر است و سینهاش از تیرگى و سیاهى سالمتر است، حسن ظنّ او به خدا بیشتر است.
قصد نداریم در این مقال سخن از حسن طن به خداوند گوییم بلکه این فرصت را مجالی یافتیم تا از حسن ظن و گمان نیک یا بد مردمان در حق یکدیگر سخن گفته و از نظر روایی آن را مورد توجه قرار دهیم و در این باب توجهمان به این سخن حضرت علی علیه السلام است که فرمود: شایسته نیست به سخنى كه از دهان كسى خارج شد، گمان بد ببرى، چرا كه براى آن برداشت نیكویى مىتوان داشت.(نهج البلاغة / ترجمه دشتى/ حکمت 360)
پرهیز از سوء ظن
على بن جریر مىگوید: نزد ابو جعفر علیه السّلام نشسته بودم كه گوسفند یكى از غلامان آن حضرت، گم شد. آنها همسایهها را متهم كردند. لذا آنها را گرفته و به طرف امام مىكشیدند و مىگفتند: شما گوسفند ما را دزدیدهاید. امام علیه السّلام فرمود: واى بر شما! همسایگان مرا رها كنید، آنها گوسفند شما را به سرقت نبردهاند. گوسفند شما در خانه فلان شخص مىباشد. بروید و آن گوسفند را از خانه او بیرون آورید. پس اینها نیز رفتند و گوسفند را در آنجا یافتند.صاحب خانه را گرفتند و زدند و لباسهایش را پاره كردند در حالى كه او قسم مىخورد كه گوسفند را ندزدیده است. تا اینكه او را نزد امام جواد علیه السّلام آوردند. حضرت فرمود: شما به این مرد ظلم كردهاید؛ چون او از همه جا بىخبر است بلكه گوسفند، خودش وارد خانه او شده است. پس حضرت، آن مرد را دعا كرد و عوض پاره شدن لباسها و كتك خوردنش، مبلغى پول به او داد (جلوههاى اعجاز معصومین علیهم السلام 303)