« زندگی با چالش زیباست.کوسه ای در مخزن زندگیتان بی اندازید | تجزیه وتحلیل روابط دختران وپسران -آیین پاکدامنی » |
چگونه شنوندگان خود را میخکوب کنید؟
نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 1ام مهر, 1392مخاطبین خود احترام بگذارید.
یک سخنران مشهور به خاطر اینکه در یکی از سخنرانی هاي همگانی خود در رابطه با هنر سخنوري
به حضار توهین کرده بود به پرداخت ده هزار دلار جریمه محکوم شد. او گفته بود که یک سخنران
خوب باید هنگام سخنرانی به نگاهها و حرکات شنوندگان خود بی اعتنا باشد و فرضرا بر این
بگذارد که براي یک عده گوسفند بی عقل و کله پوك در حال سخنرانی است. این سخنران مشهور
ظاهراً یادش رفته بود که خیلی از ترفندها و شگردهاي شغلی اش را نباید راحت و بی پروا بر زبان
آورد. قاضی دادگاه ضمن تایید ضمنی نظریۀ جناب سخنران خطاب به او گفته بود: حتی اگر براي
یک گوسفند هم سخنرانی می کنی، هرگز نباید او را آنچنان که هست نشان دهی!
توضیح:
اگر فرضکنیم مخاطبین ما گوسفند نیستند و بر عکس انسان هاي بسیار فهیم و دانا و نکته
سنج و زیرکی هستند، چه مشکلی پیش می آید. مگر غیر از این است که سعی می کنیم حساب شده
تر، عاقلانه تر و سنجیده تر صحبت کنیم و مواظب تمام حرکات و سکنات خود باشیم و مگر جز
این است که با حرمت گذاشتن به مخاطبین خود براي خود احترام بیشتري می خریم و ارج و قرب
بیشتري به دست می آوریم. وقتی یک مدیر فرض را بر این می گذارد که تمام کارمندان او
گوسفندانی بیش نیستند، در حقیقت خود را از جایگاه یک مدیر به منزلت یک چوپان پایین کشانده
است و به راستی چه کسی در یک مجموعه، یک چوپان را بیشتر از یک چوپان ارزش می گذارد.
براي اینکه بتوانیم در کنار بقیه درست و قوي و قدرتمند عمل کنیم لازم نیست روي سر بقیه بزنیم تا
خودمان را بلندتر ببینیم. ضرورتی هم ندارد که خودمان را بیش از حد بالا بکشیم تا بتوانیم بلندي
خود را به رخ بقیه بکشیم. تنها کافی است بازي کوتاهی و بلندي را فراموش کنیم و همۀ مردم روي
کره زمین را هم قد و هم مرتبه و هم منزلت با یکدیگر بدانیم. تنها در این صورت است که می
توانیم توانایی هاي واقعی خود را بشناسیم و این توانایی ها را به دیگران عرضه کنیم.
آیا سخنرانی کاري سحرآمیز است؟
بسیاري از مردم وقتی که میخواهند سخن آغاز کنند، بیم و نگرانی بر بند بند وجودشان چیره
میشود و یکباره این اندیشه در آنان قوت میگیرد که سخنرانی، عملی افسونگرانه و ترکیبی از
افسونگري و نمایش است که انسانهاي معمولی از درك آن ناتوانند. لکن باید دانست که سخنرانی،
کاري سحرآمیز نیست بلکه ضرورتاً آمیزهاي از اطلاعات یک فرد بعلاوه نظرات شخصی اوست که
نخست روي کاغذ نگاشته و سپس به شکل شفاهی ادا میشود. اگر بتوانید سخنان منطقی و
خردمندانه بر زبان بیاورید، به احتمال زیاد قادر خواهید بود که نه تنها خوب بنویسید بلکه در جمع،
سخنان اندیشمندانهاي نیز ابراز دارید.
سخنرانی نباید از 20 دقیقه تجاوز کند.
سخنرانی نباید از 20 دقیقه تجاوز کند. شاید بیان این مطلب برایتان شگفتانگیز باشد، اما خاطر
جمع باشید که صحت دارد و آن عبارت از این است که هر چقدر پیامتان مهمتر باشد، براي انتقالش
زمان کمتري نیاز دارید. وانگهی نباید از یاد برد که چهل سال استفاده از تلویزیون، شیوة کسب اطلاع
مردم را دگرگون کرده است. بیشتر تماشاگران این رسانۀ جمعی عموماً خلاصۀ اخبار تلویزیونی را
یک سخنرانی دلنشین و » : تماشا میکنند. همسر یک سخنران بلند آوازه، پیوسته به وي گوشزد میکرد
«. به یاد ماندنی آن است که طولانی و خسته کننده نباشد
قبل از سخنرانی تمرین داشته باشید.
موقعی که مطلبی را براي سخنرانی مینویسید، پیش از نطق، آن را با صداي بلند براي دوستان و
اعضاي خانوادة خود بخوانید و از آنان بخواهید هر کجاي مطلب که برایشان نامفهوم و نارسا باشد،
سخنانتان را قطع و به شما یادآوري کنند. اگر چنین کاري صورت گرفت، شما میتوانید متن
سخنرانی را اصلاح کنید و جملۀ نامفهومی را با افزودن عبارتی، قابل فهمتر سازید.
پس وظیفۀ ناطق این است که لغات و عبارات را به شیوهاي برگزیند که هیچ نوع شک و شبههاي
براي درك و فهم مطلب در شنونده بوجود نیاید.
سخنرانی باید با محتوي و خردمندانه باشد.
میخواهم » . سخنان شما باید اساسی و منطقی باشد. دولتمردان اغلب به خطابه نویسان میگویند
سخنرانیام مؤثر، تکان دهنده و آکنده از الفاظ شاعرانه و آهنگین باشد، بدان گونه که شنونده را
امروزه مردم خیال میکنند که هر چه سخنرانی همراه با احساس باشد، مؤثرتر است. «. مجذوب سازد
به نظر همگان، سخنی جذاب و دلپسند است که شنونده را تحت تأثیر قرار دهد.
لکن حقیقت این است که سخنان پرمحتوا و خردمندانه، پذیرفتنیتر و اثربخشتر از صحبتهایی
است که صرفاً عاطفی باشد.
شنوندگان را به اندیشیدن وادارید.
باید شنوندگان را به اندیشه وادارید یا به آنان یاري کنید که در باره گفتارتان بیندیشند. اساساً سخنی
مؤثر است که بتوان در بارهاش تفکر و بحث کرد، البته شوخ طبعی و بذلهگویی، لازمۀ سخنرانی
است.
سخنرانی نیاز به تمرین و زمان دارد.
سخنران کارآمد، نیاز به تمرین و زمان دارد. اگر تصمیم به این کار دارید و میخواهید در آن موفق
شوید، تمرین کنید. پیش از سخنرانی از دوستان یا اعضاي خانوادهتان کمک بگیرید و آنان را در
جریان محل، موقعیت، علت و موضوع سخنرانی قرار دهید و نوع شنوندگان را مشخصکنید.
زمان سخنرانی خیلی مهم است.
به خاطر بسپارید که زمان سخنرانی اهمیت بسزایی دارد. اگر به فرضموقعی که سرگرم سخنرانی
هستید، مسابقۀ فوتبالی بین دو تیم محبوب و مشهور از تلویزیون پخش میشود، ضمن یادآوري این
رویداد ورزشی، حرف خندهداري در بارة مربی معروف و رقابت هر دو دسته ورزشی بزنید.
شوخ طبعی و بذله گویی لازمۀ سخنرانی است.
بذله گویی در هر سخنرانی ضرورت دارد. خود شما هم از آن بینیاز نیستید. سخنرانی را میشناختم
که پیوسته در آغاز سخنش، طنزي را تعریف میکرد. این عمل سبب میگردید که شنوندگان بخندند
و خندة آنان از سویی باعث رفع خستگی وي میشد و از طرف دیگر به شنوندگان آرامش خاطر
میبخشید. یک سخنران ورزیده و مسلط با این عمل، آرامش افراد را فراهم میسازد و این پیام را به
«. خیالتان راحت باشد. گوش کردن به این سخنرانی، دردناك و خسته کننده نیست » : آنان میدهد که
چنانچه شما طبعاً شوخ طبع و بذله گو هستید میتوانید «. شوخ طبعی و بذلهگویی مجاز است
فیالبداهه و به اقتضاي موقعیت بذله گویی کنید و یا به فراخور جمع، لطیفهاي را بیان دارید، خیلی
عالیست و امتیاز بزرگی برایتان به حساب میآید.
یک بار کسی نطق میکرد و من از شروع صحبتش خیلی خوشم آمد و آن را در جلب توجه
چه قدر خوب » : مخاطبان مؤثر یافتم. وي قبل از ورود به اصل مطلب، در مقدمۀ سخنانش گفت
میشد که پدر و مادرم الان اینجا بودند! اطمینان دارم که پدرم از حرفهایم کیف میکرد و مادرم آنها
«! را میپذیرفت
از شوخ طبعی و مزاحگویی در سخنرانی بهره بگیرید.
هنگامی که به سخنرانان مورد علاقه خود فکر میکنید، در مییابید که آنها از حس شوخ طبعی
لطیفی برخوردارند. آنها همواره چند نکته را مد نظر قرار میدهند. نخست آنکه شوخ طبعی را نوعی
ابزار میشناسند. هدف تنها خنداندن مخاطب نیست، بلکه این خندیدن و خنداندن حکیمانه و
حساب شده است. شاید هدفتان این باشد که مطلب بسیار مهمی را به سهولت به مخاطبان خود
بفهمانید، یا اینکه با آنها رابطهاي دوستانه برقرار کنید. هدف بسیاري از سخنرانان غیر حرفهاي فقط و
فقط خنداندن مخاطب است و نه چیز دیگر.
دوم آنکه، سخنرانان حرفهاي میدانند مزاح و شوخ طبعی در حقیقت نوعی دستگرمی است و
خندیدن بهترین درمان است. سوم آنکه سخنرانان حرفهاي از شوخ طبعی خود براي جلب اعتماد
شنوندگان استفاده میکنند. ما همراه با کسانی میخندیم که به آنها اعتماد داریم. آیا آخرین باري را
که همواره با دشمنانتان خندیدهاید به یاد میآورید؟! آیا تا به حال اوقات خوشی را با دشمنانتان
گذراندهاید؟!
روشهاي شوخ طبعی در سخنرانی
چگونه شخصی که ذاتاً شوخ طبع نیست، میتواند مزاح کرده و دیگران را بخنداند؟ براي این کار
سه نکته وجود دارد:
١) از شوخیهاي خطرناك پرهیز کنید. غالباً نتیجۀ شوخیهاي خطرناك این است که دیگران شما
را دست بیندازند یا تصور کنند احمق هستید.
٢) برایشان داستان تعریف کنید. یکی از طنزگویان معروف سالانه به طور متوسط 100 برنامه اجرا
میکند. هنگامی که به برنامههایش نگاه میکنید، متوجه میشوید که هیچ وقت جوك نمیگوید بلکه
فقط داستان تعریف میکند. همۀ داستانها مربوط به زندگی خودش بوده و عین واقعیت هستند ولی
نحوة بیان این داستانها به گونهاي است که آنها را خندهدار جلوه میدهد. بدانید حتی اگر یک نفر
هم با شنیدن داستانتان نخندید، باز هم شنیدن یک داستان، خالی از لطف و فایده نیست.
٣) تکرار کنید
. سخنرانان حرفهاي مطالبی راکه شنیدهاند چندین و چند بار بازگو میکنند. مثلاً
میگویند: همهتون آخرین برنامۀ شب قبل رو دیدین؟ حال اگر مخاطبانتان برنامۀ مورد نظر شما را
دیده باشند آنها نیز میدانند که خندهدار بوده و همین امر فرایند یادآوري را سرعت میبخشد.
کاربردي سخنرانی کنید.
این حرفها و راهنماییها چه فایدهاي » : پس از سخنرانی، هر یک از مخاطبان شما از خود میپرسند
آنها میخواهند بدانند که چگونه پس از خروج از محل سخنرانی، به پیام و «؟ براي من دارد
راهکارهاي پیشنهادي شما سریعاً جامۀ عمل بپوشانند.
مخاطبینی که روي سخن با آنهاست به اطلاعات خشک و خالی نیازي ندارند، بلکه خواهان
اطلاعاتی هستند که به درد زندگیشان بخورد. آنها مایلند حرفهاي شما را عمیقاً درك کرده و آنگاه
چگونه در طول 14 روز یک » آنها را به فعل در بیاورند. اگر موضوع سخنرانی شما این است که
٧
انتظار دارند که پس از بازگشت به خانه و دقیقاً ظرف مدت 14 روز موفق شوند که « کتاب بنویسید
یک کتاب بنویسند.
صداي شما یک آلت موسیقی است.
صداي آدمی را میتوان به یک آلت موسیقی تشبیه کرد و طبعاً نتهاي یکنواخت را نمینوازد.
وقتی زخمهاي بر چنگ دل خویش میزنید، کلمات را با لحن خشن، ملایم و یا معمولی و با زیر و
بمی متفاوت، ملایم و یکنواخت ادا میکنید. تمام این خصوصیات در برداشت شنونده از پیام شما
نقش اساسی دارد. کارشناسان معتقدند که سی و هشت درصد از استنباط اولیه از هر عبارت، بستگی
به نحوة بیان آن دارد. در حقیقت مردم از طرز گفتار ما، در بارة ما به قضاوت مینشینند.
جذاب و زیبا سخنرانی کنید.
بعضی صداها پرمایه و غنی، برخی دیگر آوازگونه، تعدادي گرم و دلنشین، گروهی آکنده از
افاده، و سرانجام پارهاي هم سرد، بیاحساس و یکنواختند. لحن صدا از کیفیت صوت، طنین و
گویایی آن رنگ میگیرد. زیر و بم صدا، تعیین کنندة نت بالا یا پایین یا ترکیبی از این دو نت است
که موجب تنوع صدا و قوت آن میشود. ترکیب مناسبی از سرعت کلام و زیر و بم صدا موجب
جذابیت کلام است. صداي بعضی افراد، مانند شهدي که از ظرفی خارج میشود، بسیار آرام است.
شماري دیگر با سرعت و یک نفس چهچه میزنند. پارهاي دیگر هم بسان گلولههایی که از مسلسلی
شلیک میشود، کلمات را با فشار از دهان بیرون می رانند. تعدادي هم صدایشان به جیغ و ناله بیشتر
شباهت دارد. زیر و بم متغیر در کلام، همچنین سرعت آن در برداشت دیگران از پیام ما تأثیر
میگذارد.
تجربه کنید. « بتدریج » طعم شیرین موفقیت در سخنرانی را
باید کار خود را به نحو احسن » در صورتی که شما از آن دسته از افراد هستید که فکر می کنید
سخت در اشتباهید چرا که افراد ، «. انجام دهید و در غیر این صورت به هیچ وجه آن را شروع نکنید
کمال گرا غالباً به دلیل ترس، از انجام بسیاري از کارها اجتناب می کنند و بدین ترتیب ضمن تحمل
استرس و اضطراب بالا، شکست و ناکارآمدي را نیز تجربه می کنند. بهتر است این قبیل پندارها و
افکار غیرمنطقی را در خود شناسایی کنید و در صدد تصحیح آنها برآئید. تا در مسیري متناسب با
تجربه کنید. می توانید « بتدریج » واقعیتهاي فردي و اجتماعی قرار گیرید و طعم شیرین موفقیت را
کار خود را با ارائه گزارشی ساده و کوتاه در کلاسی که احساس راحتی بیشتري می کنید آغاز کنید.
در مورد موضوع سخنرانی، اطلاعات لازم، کافی و مرتبط را پیدا کنید.
و عدم تجربه، نتیجۀ « تجربه نداشتن » است و ندانستن ناشی از « ندانستن » ، یکی از عوامل ترس
است. سعی کنید در زمینۀ مطلبی که قرار است ارائه دهید اطلاعات لازم، « تمرین نکردن » مستقیم
کافی و مرتبط را پیدا کنید. تا بدین ترتیب آگاهی و تسلط لازم را در آن زمینه پیدا کنید. پس از آن،
در جهت تمرین و بدست آوردن آمادگی لازم تلاش کنید. به یاد داشته باشید هر چه مرور، تمرین و
آمادگی بیشتري داشته باشید راحتی شما بیشتر، نگرانی و ترس شما کمتر می شود و بدین ترتیب
تسلط کافی بر مطلب و حتی بر حالات خود خواهید داشت.
وقت خود را با محتواي سخنرانی تنظیم کنید.
» یکی از مهمترین نکاتی که براي ارائه گزارش شفاهی و یا سخنرانی می بایستی در نظر داشت
است. این موضوع هم در زمینۀ تهیۀ مطلب و هم براي ارائۀ مطالب بسیار ضروري « تنظیم وقت
است، راهبردهاي برنامه ریزي زمانی و یا مدیریت زمان می تواند اطلاعات لازم را به شما بدهد. این
موضوع که شما بتوانید در فرصت تعیین شده مطالب خود را به شکل مناسب، منسجم و سازمان
یافته تنظیم کنید و از طرفی بتوانید در مدت زمانی که خود در اختیار دارید ( حدوداً 20 الی 30
دقیقه ) مطلب خود را به صورت کامل ارائه دهید، نیاز به تمرین دارد. کسب تجربه بیشتر باعث می
شود تا فارغ از استرس زمان، گزارشی مناسب را ارائه کنید. در پایان باید خاطر نشان ساخت
درجاتی از نگرانی و اضطراب طبیعی، سازنده و اجتناب ناپذیر است. بجاي اینکه تلاش نمائید که
علائم اضطراب خود را از دیگران مخفی کنید، همچنان به ارائه مطلب ادامه دهید. پس از گذشت
می » . مدتی خواهید دید علائم اضطراب از بین رفته اند و شما با موفقیت کار خود را انجام می دهید
« . توانید امتحان کنید
یک سخنران موفق، قبل از هر کاري باید اشتهاي معنوي و علمی مخاطبین را تحریک کند.
براي فردي که گرسنه است و اشتهاي او تحریک می شود، فقط کافی است مواد غذایی در برابر او
گذاشته شود و دیگر نیازي به اصرار و تحمیل و تلقین نیست. مشکل اصلی تبلیغات، نامؤثر و ناکارا
آمد بودن آن است که مرحلۀ اول آن یعنی ایجاد آمادگی بخوبی انجام نمی گیرد، مانند آن است که
از فردي که بسیار سیر و اشباع شده از غذا است. بخواهیم انواع غذاهاي لذیذ و رنگین را صرف کند
. پیداست که چنین فردي نه تنها به غذا راغب نمی شود بلکه برعکس، هر قدر اصرار بیشتر می شود
انزجار و نفرت او به غذا بیشتر می شود. این همان کاري است که بعضاً پاره اي از مبلغان دینی و
مروجان ارزش هاي اخلاقی بدون توجه به اشتها و نیاز مخاطب انجام می دهند و نتیجۀ آن هم
» ، « دین پذیري » وازدگی، نفرت و فرار نسل جوان از ارزش ها را به دنبال دارد. به گونه اي که
تبدیل می شود. بنابراین، پیش شروط تربیت « ضد تبلیغ » به « تبلیغ » ایجاد می کند و « دین گریزي
و پیش نیاز تبلیغ اثربخش و کارآمد، ایجاد اشتها و ترغیب مخاطب به دریافت و پذیرش پیام است.
نام « طلب » به همین خاطر است که عارفان راه کمال و سالکان طریق معرفت، اولین منزل کمال را
نهاده اند، زیرا تا طلب و نیاز نباشد هیچ تلاش و کوششی به ثمر نمی رسد.
بگوئید. « چه » قبل از سخنرانی باید بدانید که می خواهید
ذهن آدم پدیدة شگفتآوریست که از بدو تولد شروع » : چندي پیش کسی حرف خوبی زد که گفت
به فعالیت میکند و دقیقهاي از کار باز نمیماند ولی گویی تنها درست موقعی که انسان میخواهد در
آماري که چند سال قبل گرفته «. حضور عدهاي لب به سخن بگشاید، مغز و ذهنش مختل میشوند
شده است نشان میدهد که اکثر مردم از هیچ چیز به اندازة سخن گفتن در بین جمع بیمناك نیستند!
شنیدن این خبر، متعجبم نساخت، زیرا من خود یک سخنران بودم و نخستین بار سی سال پیش
سخنرانی خود را ایراد کرده بودم.
ولی هراس از حضور در صحنه یا جلوي انظار مردم، صرفاً نیمی از چالش است. ابتدا قبل از
سخنرانی باید بدانید که میخواهید چه بگویید.
سپاسگزاري را از یاد نبرید.
از قدیم و ندیم گفتهاند: لازمست قبل از سخن راندن، از کسانی که شما را فرا خواندهاند و شخصی
که شما را معرفی کرده است، سپاسگزاري کنید. ولی در حال حاضر بر اساس راه و رسم جدید شما
نباید اصلاً در ابتداي سخنرانی خود از دعوت کنندگانی که معرفیتان کرده است، قدردانی کنید. زیرا
مردم این قبیل جملههاي کلیشهاي و تکراري را بارها شنیدهاند و برایشان خسته کننده شده است. این
١١
عمل موجب میشود که شنوندگان از همان ابتدا کسل شوند و هنگام سخنرانی به حرفهایتان توجه
نکنند!
ولی به نظر من نه تنها رعایت ادب واحترام هرگز خسته کننده نیست، بلکه بر زبان آوردن واژهاي
تشکر آمیز در شروع سخنرانی بسیار مهم و مفید است. زیرا وقتی که مراتب سپاس و امتنان خود را
ابراز میدارید، شنوندگان فرصت پیدا میکنند تمرکز حواس پیدا و سخنان شما را با جدیت دنبال
کنند. البته این تشکر باید خیلی مختصر باشد تا شنوندگان را کسل نکند.
با سلام . سپاس از این متن بسیار زیبا من قبلا در موقع سخن گفتن در جمع دلشوره اضطراب و تعرق و دورگه شدن صدام زنج میبردم و همیشه خود را سرزنش میکردم ولی الان با مطالب گوناگون ک در مورد سخنرانی خواندم و همچنین دانلود فن سخنوری از استاد رشید پور محمدیان و بهرامپور و.. بر ترس خود غلبه کردم و میتوانم ب راحتی در جمع صحبت کنم ولی این رو هم بگم ک زیاد تمرین میکردم . اول متن خود را تنظیم میکردم و بعد در جلوی اینه با صدای رسا متن رو میگفتم و یا صدای خود را ضبط میکردم و بعد گوش میدادم و نقاط ضعف و قوت خود را تصحیح و بار دیگر اجرا میکردم امیدوارم شما هم بتوانید در این امر مهم موفق باشید قطعا با تمرین و تمرین و تمرین موفق خواهید شد
فرم در حال بارگذاری ...