موضوع: "تدبری در قرآن"

در بهشت چه چیزهایی می‌خوریم؟

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 26ام اردیبهشت, 1392

 قرآن کریم با آنکه عموماً خوردنی‌ها و نوشیدنی‌های حلال را شرح می‌دهد، برخی از آن‌ها را به طور خاص ذکر می‌کند که مسلماً نشان از اهمیت و برتری آن‌ها بر دیگر خوراکی‌ها دارد.

 

 

خوراکی

میوه‌ها 

در قرآن چهارده بار کلمه “میوه” ذکر شده است . به جز این اسم عام برخی از میوه‌ها به طور خاص در  آیات مختلفی آورده شده است. میوه‌هایی که قرآن آن‌ها را ذکر کرده است به ترتیب اهمیتی که از محتوای مطالب فهمیده می‌شود، عبارت است از زیتون، انجیر، انگور، رطب تازه، انار، موز، کدو و خیار چنبر.

 

انجیر و زیتون

خداوند در بین انواع خوراکی‌ها به دو چیز و خوردنی قسم یاد می‌کند. آن دو انجیر و زیتون هستند که می‌تواند به اهمیت فوق‌العاده آن‌ها در سلامت انسان و حتی بهداشت روانی او اشاره داشته باشد.

 

«والتین و الزیتون»

روایاتی که از خواص زیتون سخن می‌گویند، چنان زیادند که مجال اشاره به آن‌ها نیست تنها بگوییم که فرموده‌اند زیتون بخورید که از درخت مبارکی است.(بحار ،ج3، 181)

ادامه »

ماهیت خدا را باید شناخت!

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 19ام اردیبهشت, 1392

خدامقدمه:

از جمله مباحث اعتقادی موضوع توحید و دیدگاه مسلمان حقیقی درباره ی وجود پروردگار متعال است. براین اساس اصطلاح “ماهیت” در مورد خداوند چه معنایی دارد؟ آیا می توان خدا را دارای ماهیت دانست؟ و یا آنکه براساس ادله ی توحید بایستی خداوند را فاقد ماهیت دانست؟ این نوشتار می کوشد به بررسی این موضوع بپردازد تا از این رهگذر دیدگاه اعتقادی توحیدی مستحکمی را بدست آورد.

ماهیت” یعنی چه؟

ماهیت واژه ای عربی است که به دو معنا بکار رفته است: اول به معنای “ما یقال فی جواب ماهو” است. یعنی آنچه در جواب سۆال از چیستی شیء گفته می شود همان ماهیت آن شیء است. در معنای دوم ماهیت به معنای “ما به الشیء یکون هوهو” است یعنی آنچه شیئیت شیء بدان است، ماهیت شیء است. در نگاه نخست به نظر می رسد چندان تفاوتی میان این دو معنا از واژه ی “ماهیت” نباشد اما با نگاهی دقیق به ویژه در مورد مصداق وجود خداوند متعال معلوم می شود که این دو معنا بسیار از یکدیگر متفاوت هستند.

ادامه »

قرآن معجزه بزرگ پیامبر(صلی الله علیه و آله) و کتاب هدایت بشریت در همه زمان ها است.

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 19ام اردیبهشت, 1392

درمانی برای دردهای سینه

 

قرآن

 

قرآن خود را این گونه معرفی می نماید: “

یَا أَیُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءتْكُم مَّوْعِظَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَشِفَاء لِّمَا فِی الصُّدُورِ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِّلْمُۆْمِنِینَ “ :

(اى مردم (اى همه انسان‏ها در همه تاریخ) به یقین براى شما پند و اندرزى از جانب پروردگارتان آمده (كتابى كه سراپا پند و اندرز است) و شفایى براى آنچه در سینه‏هاست (از عقاید فاسده و صفات رذیله)، و هدایت و رحمتى براى مۆمنان) (57 ، یونس)

قرآن آثار و برکات فراوانی دارد و در واقع می توان گفت که سبب اتصالی میان خدا و خلق است.

خطاب آیه به همه مردم است ، نه طیف یا گروه خاصی، پس صفات قرآن عموم مردم را شامل می شود.

چهار صفت در این آیه برای قرآن آمده است:

اول: اندرز برای آنان که به خواب غفلت فرو رفته اند و موعظه ای که آنان را بیدار کند و به راه سعادت رهنمون نماید.

ادامه »

راهی برای پیروز شدن بر مشکلات

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 8ام اردیبهشت, 1392

براى پیشرفت و پیروزى بر مشكلات دو ركن اساسى لازم است، یكى پایگاه نیرومند درونى و دیگر تكیه گاه محكم برونى، در آیات قرآن به این دو ركن اساسى با تعبیر “صبر” و “صلوة” اشاره شده است: صبر آن حالت استقامت و شكیبایى و ایستادگى در جبهه مشكلات است، و نماز پیوندى است با خدا و وسیله ارتباطى است با این تكیه گاه محكم.

صبر یک منش اجتماعی

الَّذِینَ یَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا رَبِّهِمْ وَ أَنَّهُمْ إِلَیْهِ راجِعُونَ(بقره آیه 46)

(خاشعان) كسانى هستند كه به (قیامت و) ملاقات (با حساب) پروردگارشان و بازگشت به او ایمان دارند.

در مقاله قبل پیرامون این آیه توضیحاتی ذكر شد و دراین مقاله به نكته مهم این آیه می پردازیم:

لقاء اللَّه” چیست؟

تعبیر به” لقاء اللَّه” در قرآن مجید كراراً آمده است، و همه به معنى حضور در صحنه قیامت مى‏باشد، بدیهى است منظور از ” لقاء ” و ملاقات خداوند ملاقات حسى، مانند ملاقات افراد بشر با یكدیگر نیست، چرا اینكه خداوند نه جسم است و نه رنگ و مكان دارد كه با چشم ظاهر دیده شود، بلكه منظور یا مشاهده آثار قدرت او در صحنه قیامت و پاداش ها و كیفرها و نعمتها و عذاب هاى او است، چنان كه گروهى از مفسران گفته‏اند.

یا به معنى یك نوع شهود باطنى و قلبى است، زیرا انسان گاه به جایى مى‏رسد كه گویى خدا را با چشم دل در برابر خود مشاهده مى‏كند، به طورى كه هیچ گونه شك و تردیدى براى او باقى نمى‏ماند.

ادامه »

«نورٌ عَلَی نورٍ» چیست؟

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 8ام اردیبهشت, 1392

«نور» را بر دست و صورت خود بپاش، آن را با چشم ببین، بر زبان جاری کن و با او سخن بگو، کاری که مقدمه‌اش «نور»، خودش «نور» و مقصدش نیز «نور» است؛ «نورٌ عَلَی نورٍ»

  

تلاوت

 

نخستین ادب از آداب تلاوت قرآن، طهارت و پاکیزه بودن قاری قرآن است. اگر کسی بخواهد به خطوط قرآن دست بزند و یا احتمال می‌دهد هنگام قرائت، دستش به خطوط قرآن می‌رسد لازم است با طهارت باشد. دلیل آن را آیه 79 سوره واقعه بیان می کند که خداوند فرمود: «لَّا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ ؛جز پاکان دست بر آن (قرآن) نزنند».

به جز دست پاکان نیاید به آن

فرستاده آمد ز رَبّ جهان

مفسر عالی‌قدر قرآن علامه شُبَّر در «تفسیرالقرآن‌الکریم» درباره این آیه می‌نویسد؛ «لا یَمَسُهُ اِلّا المُطَهَرُون مِنَ الحَدَثِ اَوِ الکُفر»، یعنی کسانی می‌توانند به قرآن دست بزنند که از حدث یا کفر مبرّا باشند. حدث عبارت است از چیزهایی که وضو را باطل کند.

 

قرآن خواندن همراه با طهارت تعظیم و احترام به کلام خداست

[تلاوت کنندگان قرآن] باید در موقع خواندن و گوش دادنِ قرآن، حالت حزن و اندوه به خود گیرند و جان ها را نرم و رقیق ساخته، فروتنی و خشوع و خشوعِ آنان افزوده گردد.

ادامه »

سکانس‌هایی از دادگاه قیامت به روایت قرآن

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 4ام اردیبهشت, 1392

در قیامت دادگاهش عین دادگاه‌های دنیا است. در دادگاه دنیا چه می‌بینیم. هرچه هست در قیامت هم هست. در دادگاه قیامت چه می‌گذرد؟

اول: مدارك و تشكیل پرونده.

دوم: تكمیل پرونده

سوم: گواهان ؛ چه افرادی شاهد هستند. شاهدان بیایند شهادت بدهند.

چهارم: مجرم، متهم، مجرم به جرم خود آگاه شود. تفهیم شود. مجرم پرونده را بخواند و اقرار كند.

 

قیامت

 

ثبت همه اعمال انسان در دنیا

مدارك و تشكیل پرونده

قرآن می‌فرماید كه: «وَ رُسُلُنا لَدَیْهِمْ یَكْتُبُونَ» (زخرف/80) فرشتگانی را برای شما قرار دادیم، ریز كارهای شما را می‌نویسد. «وَ رُسُلُنا» یعنی فرستاده‌های ما، «لَدَیْهِمْ» نزد مردم، «یَكْتُبُونَ» می‌نویسند. یعنی«ما یَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ» (ق/18) لبی كه تكان می‌دهی، این تمام كلماتت ثبت می‌شود. ریزها را هم می‌نویسند. «وَ كُلُّ صَغیرٍ وَ كَبیرٍ مُسْتَطَرٌ» (قمر/53) كوچك و بزرگ ثبت می‌شود. پرونده تشكیل شد.

 

تکمیل پرونده

«نَكْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ» (یس/12) یعنی هم خلاف را می‌نویسند، هم آثار این را می‌نویسند.

گاهی وقت‌ها خلاف چیز جزئی است. ولی آثار زیادی دارد. مثلاً شما چراغ را خاموش می‌كنی. چراغ خاموش كردن یك كار جزئی بود،كلید را می‌زنی خاموش می‌شود. اما بعد در این خاموشی كفش‌ها گم می‌شود ، آدم‌ها از پله می‌افتند، شیرینی‌ها و چایی‌ها ریخته می‌شود ، بچه‌ها می‌ترسند جیغ می‌زنند، بشقاب‌ها می‌شكند. اینها را هم باید جز پرونده آورد. نگویی: آقا ما یك لحظه چراغ را خاموش كردیم. بله یك لحظه چراغ را خاموش كردی، اما می‌دانی آثارش چه بود؟این یعنی تکمیل پرونده .

 

اعضای بدن و اجزای هستی، گواهان قیامت

گواهان چه كسانی هستند؟

ادامه »

ذکر از نگاه امیرالمۆمنین (علیه السلام)

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 4ام اردیبهشت, 1392

 مراد از ذکر قلبی و واقعی ، سبحان الله و الحمدلله و لااله إلا الله و الله اکبر نیست، ذکر عبارت است از این که: [چنان یاد خدا باشد که ] وقتی کار حرامی پیش آمد از خدا بترسد و آن را ترک کند. 

امام علی

 «یا ایها الذین آمنوا ذکروالله ذکرا کثیرا؛(سوره احزاب، آیه42)

گـفت لبـیکم نمی آیـد جـواب زان هـمی تـرسـم که بـاشـم رد باب                                             

                                 بـلـکه آن الله تـو لبیک مـاست وان نیاز و درد و سوزت پیک ماست

 

در روز پنج مرتبه نماز می خوانیم و در سال یک ماه روزه می گیریم و خمس و زکات چیزهای مشخصی را می پردازیم. یعنی برای هر کدام از آنها حد و میزان مشخصی خداوند قرار داده است، مگر ذکر که خداوند برای آن حد و حدود قرار نداده است.

ذکر، شاید تنها عبادتی باشد که قیدهای: زمانی، مکان، حالت، کمیت(مقدار)، کیفیت و…در آن وجود ندارد. «الذین یذکرون الله قیاما و قعودا و علی جنوبهم؛(سوره آل عمران، آیه191)

باز در سوره دیگر می فرماید: «فاذا اقضیتم الصلوه فذکروا الله قیاماً و قعوداً و علی جنوبکم؛(سوره نساء، آیه 103)

حج هم مکان و هم زمان مشخص دارد نماز هم وقت مشخصی دارد و هم مقدار آن مشخص است و هم کیفیت آن یعنی جهر و اخفاط آن خمس و زکات نیز مقدار و زمان آن مشخص است ولی ذکر از تمام قیدها رهاست، هر موقع و هر کجا و هر مقدار و به صورت آشکارا و پنهان می توان ذکر گفت و بیاد خدا بود.

ادامه »

منافق در هر لباس وجود دارد !

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 3ام اردیبهشت, 1392

 و اذا قیل لهم لا تفسدوافی الارض قالوا انما نحن مصلحون، الا انهم هم المفسدون و لكن لایشعرون، و اذا قیل لهم آمنوا كما آمن الناس قالوا اَنۆمن كما اَمن السفهاء الا انهم هم السفهاء و لكن لایعلمون.( 11 و 12 و 13 - بقره )

وچون به آنان گفته شود در زمین فساد مكنید گویند: ما همین اصلاح كننده‌ایم آگاه باشید كه آنان همین مفسدند ولیكن نمی‌فهمند. و چون به آنان گفته شود ایمان آورید چنانكه مردم ایمان آورده‌اند گویند: آیا ایمان آوریم چنانكه نابخردان ایمان آورده‌اند، آگاه باشید آنان خود نابخردند ولیكن نمی‌فهمند.

نفاق

 

ترسیم چهره‌ی منافقین

مسأله‌ی اصلی در این آیات، ترسیم چهره‌ی منافقن است. و مقصود عمده از منافقین، عبارتست‌ از آن جریان نفاق در جامعه‌ی اسلامی، یعنی سخن بر سر این نیست كه كسی ظاهر و باطنش با هم یكی نیست. این البته یك بیماری است، اما این آن چیزی نیست كه این آیات با این همه توجه و شدت به مقابله با آن برخاسته باشد، بلكه مقصود اینست كه در جامعه یك جریان خصومت و دستگاه توطئه‌ای زیر پوشش دین و زیر ظاهر ادعای ایمان وجود دارد، كه این آیات، با آن جریان مقابله می‌كند و او را می‌خواهد افشاء كند، در حقیقت یك گروه دشمنی را می‌خواهد ترسیم و چهره‌نگاری كند.

در آیات قبل در این سوره صرفاً این خصوصیت ذكر شده است كه اینها دروغ‌زن و دورو هستند، تا این احساس را مۆمن پیدا كند كه آن مجموعه‌ی منافق كه غالباً شناخته شده هم نیستند (اگر چه گاهی هم ممكن است جمعی از مۆمنین اینها را شناخته باشند ) زیر بار نمی‌روند، دروغ می‌گویند و منافقند.

پس در آیه اول مقصود اینست كه نشان بدهد این گروه به سخنشان و ظاهرشان اعتمادی نیست. نگاه نكنید كه اینها می‌گویند ما ایمان آوردیم در دل آنها چیز دیگری هست و این خصوصیت محوری آنها كه دوروئی و دروغ‌زنی و نابرابر بودن ظاهر و باطن است و مورد اشاره قرار می‌گیرد.

و در آیه دوم: خدعه‌گری آنها و تصمیم آنها بر فریب مۆمنین و به تعبیر آیه، فریب خدا مورد توجه قرار می‌گیرد، فقط این نیست كه ظاهر و باطن‌شان یكی نیست، بلكه درصدد فریب‌زنی و خدعه هم هستند، می‌خواهند با شما خدعه كنند و این خدعه چیزی ورای آن دروغ‌زنی است. یك وقت یك كسی صرفاً دروغی به شما می‌گوید، اما یك وفت هست كه پشت سر این دروغ یك فتنه‌ای هست و می‌خواهد با خدعه و نیرنگ آن فتنه را تحقق ببخشد و این چیز بزرگتری است. البته اساس این خصوصیت دوم بر خصوصیت اول استوار است، یعنی دروغ‌زنی آنها محور كار است، اما پشت سر این دروغ‌زنی یك خدعه‌گری وجود دارد كه این، هشیاری بیشتری را می‌طلبد، البته آن منافق فردی بعنوان یك خصوصیت فردی، این دومی را دیگر ندارد و همان ظاهر و باطنش یكی نیست.

ادامه »

روزهای نحس، چه روزهایی هستند؟!

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 3ام اردیبهشت, 1392

  این موضوع در فرهنگ عامه مردم کاملا تثبیت شده است که روزها و ایامی از سال نحس هستند و هر جامعه ای روزهای خاص را مطابق با آیین و باورهای خویش نحس می داند که البته برای آن دلائلی هم ارائه می‌دهند و همچنین شیوه ای نیز برای مقابله و رفع آن نحسی توصیه می کنند قابل توجه آنکه در قرآن نیز در دو جا تعبیر ایام نحس مطرح گردیده اما در روایات اهل بیت (علیهم السلام) با این تفکر و باور برخورد شده و آن را تأیید نمی کنند در این نوشتار می خواهیم علت این تضاد را پیدا کنیم پس با ما باشید.

  

نحس

 

ایام نحس در قرآن

در قرآن کریم در دو آیه تعبیر ایام نحس آمده است:

1- فارسلنا علیهم ریحا صرصرا فی ایام نحسات لنذیقهم عذاب الخزی فی الحیوة الدنیا و لعذاب الآخرة اخذی و هم لایتصرون (فصلت/16)

ما برآن ها تندبادی سخت و پر سر و صدا فرستادیم در روزهایی نحس تا عذاب ذلت بار در زندگی دنیا را بچشند عذاب آخرت ذلت بارتر است و به آنها مددی نخواهد رسید.

2- إنا ارسلنا علیهم و ریحا صرصرا فی یوم نحس مستمر (قمر/19)

ما بر آنها تند بادی سخت و پرسر و صدا فرستادیم در یک مدت زمانی پیاپی و پیوسته نحس.

ادامه »

تشریفات خاص بهشت

نوشته شده توسطمدیریت استانی لرستان 31ام فروردین, 1392

 از نگاه قرآن کریم بهشت بسیار وسیع است، به طوری که عرض آن را هم اندازه آسمان و زمین می داند، بنابراین طول آن بسیار گسترده تر خواهد بود؛ چنانچه قرآن کریم در این باره می فرماید: (( سابِقُوا إِلى مَغْفِرَةٍ مِّن رَّبِّكمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضهَا كَعَرْضِ السمَاءِ وَ الأَرْضِ أُعِدَّت لِلَّذِینَ ءَامَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسلِهِ ))؛ (حدید/ 21)  «به سوی آمرزش پروردگارتان بشتابید و بهشتی که عرض آن همسان عرصة آسمان و زمین است. این بهشت برای کسانی آماده شده است که به خدا و رسولان او ایمان آورده باشند.» ( ترجمه قرآن، محمد باقر بهبودی ) ‌

  

بهشت

 

قرآن کریم، بهشت را هم اندازه کل آسمان های هفت گانه و زمین می داند:‌

(( وَ سارِعُوا إِلى مَغْفِرَةٍ مِّن رَّبِّكمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضهَا السمَوَت وَ الأَرْض أُعِدَّت لِلْمُتَّقِینَ ))؛ ( آل عمران/ 133) «به سوی آمرزشی از سوی پروردگارتان بشتابید و بهشتی که وسعت آن به اندازة آسمانها و زمین است و برای پرهیزكاران مهیّا گردیده.»‌

حال در اینجا سۆالاتی پیرامون بهشت پیش می آید که از منظر قرآن کریم به آنها پاسخ داده می شود. ‌

 

تشریفات خاص ورود به بهشت

وارد می کنند بهشتیان را که اهل ایمان و عمل صالح بودند به بهشت هایی که زیر درختانش نهرهای متعددی جاریست ، اینها جاودانی خواهند بود به رخصت پروردگارشان .

وارد کردن به بهشت نشان می دهد که بهشتیان با تشریفات خاص رحمانی وارد بهشت می شوند . بهشتیان درود و صفای خودشان را با سلام بین خودشان ابراز می کنند. هر جای بهشت را که بنگریم سلام و صفا است که این نشانه ی امنیت مطلق است. در بدو ورود ،سلام های ویژه ای از سوی خدا به بهشتیان می شود که این سلام پروردگار برای بهشتیان خیلی لذتبخش است. در قرآن داریم: سلامی که از جانب پروردگار رحیم شان است.

ادامه »